فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مروارید از جمله جواهرات ارزشمندی است که از دیرباز در خلیج فارس، صید و به اقصی نقاط جهان صادر می شد. مرغوبیت مروارید خلیج فارس موجب شد مشتریان زیادی در دنیا خواستار آن باشند. در پژوهش حاضر، تلاش می شود با استفاده از روش تاریخی و رویکرد توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که وضعیت صید و فروش مروارید در خلیج فارس در متون جغرافیایی قرن های سوم تا هشتم هجری چه بازتابی داشته است؟ در واقع، براساس آگاهی های متون یادشده، رونق و یا رکود آن، چگونه و بر پایه چه علت هایی بوده است؟ در این پژوهش، همچنین ماهیت و منشأ مروارید، نواحی و زمان صید، شیوه ها و ابزارهای صید و استخراج آن و نیز انواع، قیمت، فروش و تجارت مروارید در خلیج فارس در این برهه زمانی، واکاوی شده است. این منابع از تنوع شیوه ها و رونق صید و فروش مروارید در سواحل خلیج فارس خبر داده اند
مطالعه ساختار و مدخل های رساله ترکی خط و خطاطان نوشته میرزا حبیب اصفهانی (حبیب افندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد نیروهای بازار در روند صنعتی شدن غرب و ایران (بررسی دوران صفویه تا اواخر پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرون وسطی به دنبال تحولات اقتصادی- اجتماعی، اروپا با گذار از مراحل مختلف وارد عصر انقلاب صنعتی شد؛ بدین صورت که با عبور از اقتصاد معیشتی و شکل گیری سرمایه داری تجاری، انباشت ثروت صورت گرفت و با به کارگیری این سرمایه توسط بخش میانی بورژوازی در حوزه صنعت و تولید، اروپا وارد عصر صنعتی شد. در حالیکه در ایران با به قدرت رسیدن صفویان، بازار در وجه اقتصادی و جغرافیایی سامان نو گرفت و با توسعه شبکه های اقتصادی بازار، شرایط برای شکل گیری بورژوازی تجاری فراهم شد. اما با وجود انباشت سرمایه توسط نیروهای بازار، این نیرو بر خلاف بورژوازی در غرب نیروی صنعتی نشد و خصلت تجاری خود را حفظ کرد. لذا این سوال مطرح می شود که در مقایسه با نقش موثر نیروهای بازار و بورژوازی در روند صنعتی شدن در اروپا و غرب چه عواملی موجب گردید نیروهای بازار در ایران وارد مرحله صنعتی نشوند. در این مقاله از روش جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی به مثابه روش استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد غلبه روحیه سوداگرایانه بر نیروهای بازار و تداوم این غلبه بر کنش اقتصادی در ایران باعث شد نیروهای بازار تمایلی به سرمایه گذاری در صنعت و حوزه های تولیدی نداشته باشند._x000D_
In the late Middle Ages, following socio-economic developments, Europe entered the era of the Industrial Revolution through various stages; Thus, with the passage of the subsistence economy and the formation of commercial capitalism, wealth was accumulated, and with the use of this capital by the middle section of the bourgeoisie in the field of industry and production, Europe entered the industrial age. While in Iran, with the rise of the Safavids to power, the Bazar was reorganized economically and geographically, and with the development of Bazar economic networks, conditions were provided for the formation of a commercial bourgeoisie. But despite the accumulation of capital by Bazar forces, this force, unlike the bourgeoisie in the West, did not become an industrial force and retained its commercial character. Therefore, the question arises that in comparison with the effective role of Bazar forces and the bourgeoisie in the process of industrialization in Europe and the West, what factors prevented Bazar forces in Iran from entering the industrial stage. In this article, the method of historical-comparative sociology has been used as a method. Findings show that the dominance of speculative spirit over Bazar forces and the continuation of this dominance over economic action in Iran made Bazar forces reluctant to invest in industry and production areas.
تأملی درباب پیشنهاد مکان گزینی اتابک هزار اسب برای مقابله با مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰ (پیاپی ۱۴۰)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
از همان آغاز هجوم مقتدرانه مغولان به قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه، پیشنهادهای متعددی برای مقابله و دفع یورش مطرح شد. یکی از مهم ترین پیشنهادها از جانب «ملک نصره الدین هزاراسب» اتابک لُر ارائه شد. او تنگ (تنگه) مشهور و استراتژیک «تَکوُ»[1] (تکاب) در نزدیکی های بهبهان -میان بهبهان و دهدشتِ کهگیلویه- را برای جلوگیری و مواجهه با مغولان مطرح کرد. این تنگه مهم که بیش از پنج کیلومتر طول دارد، از جهات مختلف مکانی و مادی حائز اهمیت بود. همچنین بنا به باور اتابک، می توانستند ده ها هزار نیروی جنگی از اقوام مختلف -نظیر لر و شول و فارس- گرد کنند و در تنگ مذکور به مبارزه و مقاومت بپردازند. البته سلطان پیشنهاد اتابک را نپذیرفت و سلوک تواری و تقدیر را پی گرفت. در این مقاله، با استفاده از شیوه تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، گزارش های منابع دست اول گردآوری و ارزیابی شده و نگارنده با نقد نظر محققان کنونی، در پی پاسخ بدین پرسش ها بوده است که: موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مکان مذکور چگونه بوده؟ و چرا سلطان محمد پیشنهاد اتابک را نپذیرفته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که از لحاظ موقیت مکانی و مزایای مادی، این تنگه مشحون از آب روان و چشمه سارهای جاری و راکد، قله ها و کمرهای سخت گذر و غیرقابل تسخیر، غارها و اشکفت های بزرگ جهت انبار و ذخیره مواد غذایی، پرتگاه ها و سراشیبی های تند و تیز برای پرتاب سنگ های گران و ویرانگر بوده است. علاوه بر آن، سلطان خوارزمشاهی از سر تشویشِ خاطر و نداشتن اراده قوی برای تصمیم گیری قاطع و نیز آگاهی از اختلاف و تضاد اتابک لر با اتابک فارس بر سر قلمرو، پیشنهاد مزبور را نپذیرفت. [1]. Takow
واکنش ها به مثله شدن حضرت حمزه (ع) در تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
112 - 133
حوزههای تخصصی:
یکی از شخصیت های مهم و تأثیرگذار صدر اسلام که نقش بزرگی در حمایت از پیامبر اکرم (ص) داشت، حضرت حمزه بن عبدالمطلب بود. ایشان پس از سال ها مجاهدت و تلاش در راه دفاع از اسلام و مسلمانان، سرانجام در جنگ احد به شهادت رسید و فقدان او داغ عمیقی در دل رسول خدا (ص) باقی گذاشت. پژوهش حاضر به بررسی بازتاب «مثله شدن» حضرت حمزه (ع) در تاریخ پرداخته است؛ رفتاری که از سوی هند دختر عتبه و همسر ابوسفیان با بدن بی جان او در جنگ احد انجام شد. سؤالی که این مقاله با استفاده از روش توصیف و تحلیل تاریخی، در صدد ارائه ی پاسخ آن است، عبارت از آن است که: بازتاب مثله شدن حضرت حمزه در تاریخ چگونه بوده است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که عمل مثله، واکنش های شدیدی را از سوی پیامبر اکرم (ص) و اصحاب ایشان برانگیخت؛ تا جایی که آن حضرت، هند را به دلیل ارتکاب این عمل زشت، «آکله الاکباد»(جگرخوار) نامید و زان پس این عنوان، تبدیل به نام مشهور او در تاریخ گردید. در گذر تاریخ، این عمل شنیع دو بازتاب متفاوت در میان فرزندان هند (برخی حاکمان بنی امیه) و دیگر مسلمانان درپی داشت. معاویه و یزید رفتار هند را الگوی خود قرار دادند و به عنوان یک فرهنگ به ترویج آن پرداختند؛ اما دیگر مسلمانان رفتار جنایت آمیز هند را تقبیح کردند و آن را به عنوان یک نقطه ی سیاه و عمل ننگین در زندگی او و دودمانش سینه به سینه نقل و در تاریخ ثبت کردند.
رویارویی بریلویه با دیوبندیه در پنجاب پاکستان (1947- 2015م./1366- 1436ه.ق.) و تأثیر آن بر اوضاع اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
295 - 325
حوزههای تخصصی:
در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری، احمدرضا خان بریلوی (د.1921م./1340ه.ق.) مکتب جدیدی به نام بریلوی را در تقابل با مدرسه دیوبند در هند تأسیس کرد. پیروان این مکتب در پنجاب پاکستان، با وجود داشتن اشتراکات زیادی با دیوبندیه با آن ها در ستیز عقیدتی بودند و این ستیز، فرهنگ آن منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد. هدف اصلی این مقاله، آشنایی با چگونگی رویارویی فکری و عقیدتی بریلویه با دیوبندیه در پنجاب پاکستان و تأثیر آن بر این جامعه اسلامی است.این مقاله با استفاده از روش وصفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع دست اول به زبان های اردو، انگلیسی، فارسی و عربی می کوشد تصویر روشنی از زمینه های رویارویی فکری و عقیدتی بریلویه با دیوبندیه در دوره تاریخی 1947-2015م./ 1366- 1436ه.ق. نشان دهد. نتایج این مقاله نشان می دهد سخنرانی ها و نوشته های علما و مفتی های مساجد و مدرسه های دینی و سجاده نشین های عتبات صوفیان در این دوره، نقش مهمی در ستیز بین بریلویه و دیوبندیه و در نتیجه فرقه گرایی و درگیری بین مسلمانان پنجاب داشته است.
تحلیل الگوهای استقراری عصر مس وسنگ در دشت سیلاخور با استفاده از تحلیل های SIG(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر مس وسنگ ازجمله ادوار دارای اهمیت پیش ازتاریخ ایران است. تحولات این دوره در زاگرس مرکزی در ادامه دوره نوسنگی ظهور نموده است. از مناطق مهم زاگرس مرکزی که دارای استقرارگاه های زیادی در رابطه با عصر مس وسنگ بوده، دشت سیلاخور در شمال لرستان است. با وجود غنای فرهنگی دشت سیلاخور در عصر مس وسنگ، تاکنون مطالعه هدفمندی به منظور روشن نمودن وضعیت مس وسنگ این ناحیه صورت نگرفته است. در این راستا، به منظور روشن شدن الگوهای استقراری عصر مس وسنگ دشت سیلاخور، این مطالعه که چکیده ای از بررسی های باستان شناسی احمد پرویز و مطالعات هدفمند نگارندگان است، ارائه می گردد. نگارندگان در این پژوهش سعی در یافتن پاسخ پرسش های ذیل داشته اند: الگوهای استقراری دشت سیلاخور در عصر مس وسنگ به چه صورت بوده است؟ تغییرات الگوهای استقراری در ادوار قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ دشت سیلاخور را چگونه می توان تحلیل نمود؟ به نظر می رسد چند عامل منابع آبی، ارتفاع از سطح دشت سیلاخور و راه های ایلات در شکل گیری استقرارگاه های این ناحیه در عصر مس وسنگ مؤثر بوده اند. بررسی ها و مطالعات انجام شده در این دشت تاکنون 80 محوطه باستانی را در رابطه با عصر مس وسنگ نشان داده است. برخی از این محوطه ها دارای هر سه دوره قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ هستند. اطلاعات مکانی گردآوری شده در این پژوهش، از روش مطالعات علم GIS و با اجرا شدن در نرم افزار ArcGIS 10.3 مورد مطالعه قرار گرفته اند. مبنای این مطالعات، فاصله هر محوطه استقراری با نزدیک ترین رودخانه و سطح ارتفاع آن نسبت به دشت سیلاخور است. این نقشه ها در هر سه دوره قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ دشت سیلاخور اجرا شده اند.
عملکرد دولت قاجار در بحران افزایش قیمت ها (1324-1314ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰ (پیاپی ۱۴۰)
93 - 118
حوزههای تخصصی:
اقتصاد ایران در دهه منتهی به انقلاب مشروطیت با بحران روبه رو بود. کسری بودجه، افزایش دیون خارجی، فساد ساختاری، بیکاری و مهاجرت نیروی کار به کشورهای خارجی و فقدان زیرساخت های اقتصادی، از شاخص های آن بحران بود. پیامدهای بحران یادشده، بیش از هر بخش در افزایش قیمت کالاهای ضروری تجلی یافت. در پژوهش حاضر تلاش شده است با مطالعه زمینه های بروز بحران افزایش قیمت ها و جلوه های آن، به این پرسش پاسخ داده شود که: دولت قاجار در دوره مظفرالدین شاه برای مهار بحران افزایش قیمت ها چه گام هایی برداشت و نتایج اقدامات آن دولت چه بود؟ فرضیه نوشتار حاضر این است که در دولت قاجار، سیاست اقتصادی واحدی برای مهار افزایش قیمت ها وجود نداشت و اقدامات انجام شده به صورت بخشی و متکی بر توانایی های فردی دولتمردان بود. بر همین اساس، چنان که یافته های پژوهش نشان می دهد، اقدام به تشکیل مجلس انتظام نرخ، معافیت و تخفیف مالیاتی، منع صادرات، افزایش واردات، پرداخت مابه التفاوت قیمت کالاهای ضروری، تشدید نظارت بر نرخ ها، عزل برخی از دولتمردان و به کارگیری قوه قهریه، در کوتاه مدت از سرعت افزایش قیمت ها کاست، اما در میان مدت فاقد نتیجه بود و به ناخرسندی های اجتماعی و شورش های معیشتی منجر شد. روش پژوهش حاضر، تاریخی، با رویکرد توصیفی- تحلیلی است.
بانو فخرالدوله واسطه بین قاجاریه و پهلوی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
121-133
حوزههای تخصصی:
فخرالدوله از نخستین زنان قاجار بود که از اندرونی به بیرون پا نهاد و به خوداگاهی همت گماشت، و رفته رفته به پهنه عمومی راه یافت و با تلاشی خستگی ناپذیر پیش رفت و شایستگی خود را در اداره خانواده، مشارکت در جامعه مدنی و مدیریت اقتصادی و کارآفرینی آشکار ساخت. سهم بزرگ او در فرآیند دگرسازی ایران، معادل در هم شکستن جمله زن برابر با ضعیفه است، آن هم در زمانی که زنان جامعه و حتی طبقه مرفه و اشراف، هیچ حضوری در اقتصاد و کارآفرینی نداشتند. او یکی از پیشگامان پایه های مدرنیته و بنیان بناهای خیریه در تهران بود که نام خود را در اقدامات نیکوکارانه جاودانه نموده است. این مقاله با رویکردی توصیفی به بررسی نقش اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فخرالدوله در دوره معاصر پرداخته است.
پیشینه پیدایش و تکوین سماع صوفیانه و تثبیت آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سماع ازجمله مراسم ویژه ی بسیاری از گروههای متصوفه ی ایرانی می باشد که بر سر اجرا یا عدم اجرای آن اختلاف نظرهایی بین متصوفه و متشرعین وجود داشته است. ولی همواره بنا به وضعیت جامعه با تلاشهای برخی موافقان تا به امروز به حیات خود ادامه داده است. این تحقیق بر آن است تا چگونگی شکل گیری و تکوین و تثبیت سماع را بررسی و تلاش موافقان و مخالفان آن برای تأیید نظر خود را مورد بررسی قرار دهد. در تدوین این تحقیق از روش کتابخانه ای و استناد به منابع مخالفان و موافقان سماع استفاده شده است تا با بررسی و نقد دیدگاهها و نظرات گوناگون و مقایسه ی آنها با مستندات موجود، روند پیشرفت این رسم صوفیانه به تصویر کشیده شود. از سویی، گروهی با تمسک به آیات قرآنی و استشهاد به روایات پیامبر (ص) و ائمه (ع) سعی بر اثبات حرام بودن سماع داشته اند و از دیگر سو ، عده ای با استفاده از همان ابزار و اسناد سعی در تلطیف اظهارات مخالفان نمودند و قائل به مباح بودن آن شدند. بالاخره، با تلاش موافقان، خصوصا ابوسعید ابوالخیر، این مراسم توانست برای خود جایگاهی مقبول در بین صوفیان و مردم بدست آورد، هرچند در آثار افرادی چون غزالی برای آن شرایط و محدودیت هایی در نظر گرفته شده است.
معنا کاوی نقش سیاسی مردم در خطابه های امام حسین(ع) در کربلا از منظر روابط معنایی میان مفاهیم و مقوله ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت تفکر و اندیشه امام حسین (ع) در واقعه کربلا به سبب تأثیر بر ذهنیت شیعیان اهمیت دارد. این مهم از منظر معناکاوی خطابه ها که بازتاب اندیشه سیاسی ایشان است، امکان پذیر است. خطابه ها امکان آگاهی دقیق تر نسبت به تفکر ایشان را در ارتباط با نقش سیاسی مردم که یکی از مؤلفه های مهم در مبانی فکری اسلام و روشنگر جایگاه آنان در عرصه قدرت و سیاست است فراهم می کند. در مقاله پیش رو کوشش شده است با استفاده از روش معناشناسی که امکان بررسی مفاهیم و مقوله ها از منظر روابط معنایی را فراهم می آورد، نقش سیاسی مردم در اندیشه امام حسین(ع) بر اساس خطابه های ایشان بررسی و تحلیل شود . بر اساس یافته پژوهش، بر نقش سیاسی مردم به عنوان مقوله ای محوری در تمامی خطابه های امام حسین(ع) در کربلا تأکید و در ارتباط با آن، این عناصر مطرح شده است: «ثبات در تصمیم گیری»، «شناخت حق»، «نقد حاکمیت»، «پرهیز از انفعال اجتماعی» و «پرهیز از شتاب زدگی». ارتباط معنایی میان این عناصر و مقوله محوری، نقش سیاسی مردم را در اندیشه و کلام امام حسین(ع) آشکار کرده است و در آن مردم به عنوان نقطه کانونی و مرکزی در امور سیاسی معرفی شده اند.
«باستان شناسی» و «توسعه پایدار»: تأویلِ بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
325-303
حوزههای تخصصی:
با وجود تفاوت های مشهودی که در موضوع، بینش، روش و بازده «پژوهش های باستان شناختی» و «پروژه های عمرانی» یا «طرح های توسعه» سراغ داریم و اصولاً به رغم تباین های آشکاری که میان مبانی و مبادی، اسم و رسم، ذات و عَرَض و خط و جهت آن ها می توان برشمرد، شباهت های بارزی را هم از لحاظ جستارهای نظری و عملی، کار گروهی، سازمان و سازماندهی، طراحی و برنامه ریزی، آماد و پشتیبانی، بحث و داوری، خاستگاه های حاکمیتی، قرار های ملّی، الگوهای فراملّی، سرآغازهای اداری، روندهای مدیریتی، نگرش های تخصص محور، پایبندی های کارشناختی و بهره برداری های عمومی از این دو رویکرد «پیشین پژوهانه» و «تحول خواهانه» می توان بازگفت. به نظر می رسد ارزیابی ناهمگونی ها و مقایسه همانندی ها میان توسعه گری و باستان شناسی و تأویل اندرکنش هایشان در پرتو دیدگاهی بینامتنی چارچوبی نظری و سندی راهبردی را برای بررسی روشمندِ راهکارهای همکنش ساز میان «باستان شناسی» و «توسعه پایدار» فراهم کند. در ورای جبرِ مقررات، حکم آیین نامه ها و الزام بخشنامه ها و به طور کلی جدا از ایجادها و ایجاب ها، به منظور انگیزش شخصی و پویایی سیستمی باید به درک اصول و مفاهیم، شناختِ روش ها و کنش ها و مشاهده پیامدها و دستاوردها روی آورد و اقناع و ترغیب را اگر نه جایگزین مصوبه ها، دست کم مکمل تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها قرار داد. با چنین دیدگاهی و باتوجه تلویحی به سرزمین و جامعه ایرانی، این مقاله به خوانش تحلیلیِ معنا، مضمون و دلالت های «توسعه پایدار» و «باستان شناسی» و بازتاب استنباطی تفسیری درون مایه و قصد و آهنگ این دو و نسبت و اهمیت دو رویکرد مبتنی بر «بهینه سازی مطلوب های حال و آینده» و «شناخت هویت و حفاظت آثار گذشته» در قاب هندسه فرهنگ، جبر تحول و ریاضی عمران می پردازد.
بازپژوهی مؤلفه های شیعی آیین فتوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتوت به مثابه خرده فرهنگی پرتوان در گستره تمدنی ایران، در طول تاریخ، گفتمان های متکثّری را پدید آورده است. کاوش منابع و متون اصیل فتوت نشان می دهد که دیدگاه ها و عناصر شیعی، افزون بر ایجاد گونه خاصی از فتوت در حکم گفتمانی شیعی، بر جریان ها و گفتمان های دیگر این خرده فرهنگ هم عمیقاً تأثیر گذاشته است. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی، پژوهش در منابع کهن و اصیل فتوت، این پرسش را طرح خواهد کرد که مولفه های گفتمانی فتوت همچون خرده فرهنگی آرمانی - شیعی به چه کیفیتی در این متون نوشتاری و بافت اجتماعی - تاریخی بازنموده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که صبغه شیعی فتوت در سه محور قدسی سازی مراد و قطب و تجلی انسان کامل در سیمای امام علی(ع) ؛ عدالت گرایی و ستم ستیزی؛ و حمایت گری و دفاع از ضعیفان و پاسداشت اخلاق در زندگی اجتماعی و محیط شهری تحت نام منش پهلوانی تجلّی و تبلور یافته است.
تأثیر جنگ جهانی اول بر تحولات سیاسی نخجوان از قرارداد باتوم تا قرارداد قارص (1921-1918)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارداد مهم قارص که در تاریخ 24 مهر 1300/ 13 اکتبر 1921بین دولت های وقت ترکیه، شوروی، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان به امضا رسید، منجر به واگذاری نخجوان به جمهوری آذربایجان شد. ارامنه تلاش های زیادی جهت حفظ نخجوان انجام دادند، اما همه کوشش های آنها به دلیل داشتن رقبای نیرومندی چون شوروی و ترکیه ناکام ماند. در نتیجه پیمان قارص نه تنها واحد سیاسی جدیدی را پهنه قفقاز ایجاد کرد، بلکه از منظر ژئوپلتیک نیز موجب شکل گیری جغرافیای سیاسی جدیدی در شمال غربی ایران شد. هدف اصلی پژوهش آن است تا نشان دهد که چگونه توالی رویدادهای سال های آغازین جنگ جهانی در شکل گیری واحد سیاسی نخجوان تأثیر گذاشته است. روش پژوهش در این تحقیق مبتنی بر روش تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی بر پایه یافته ها و داده های کتابخانه ای است. براساس موضوع پژوهش، این پرسش مطرح می شود؛ جنگ جهانی اول چه تأثیری بر تحولات سیاسی نخجوان از قرارداد باتوم تا قرارداد قارص داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد منافع مشترک دولت نوپای شوروی و ترکیه باوجوداین که هر دو کشور در ضعف سیاسی و نظامی ناشی از پیامدهای جنگ جهانی اول بودند، اما برای نفوذ در قفقاز جنوبی با واگذاری نخجوان به جمهوری آذربایجان زمینه های نفوذ بعدی را برای خود فراهم کردند.
جایگاه علماء دینی در حکومت آل مظفر و چگونگی نقش آفرینی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
181-153
حوزههای تخصصی:
جایگاه علمای دین در حکومت آل مظفر و چگونگی نقش آفرینی آنان جمشید نوروزی [1] مزگان صادقی فرد [2] چکیده امیران آل مظفر (713-795ق.) با بهره گیری از ایدئولوژی دینی، برای کسب مشروعیت سیاسی، تثبیت حکومت و نیز رسیدن به مقبولیت عامه می کوشیدند. انتشار و تثبیت ایدئولوژی دینی در تعامل با علمای دین دست یافتنی بود. در دوره آل مظفر که روح مذهبی بر تمام مسائل سیاسی و اجتماعی سایه انداخته بود، حکام و علما روابطی دو سویه و بسیار نزدیک داشتند. اندیشمندان حوزه دین که انگاره های اجتماعی قدرتمند داشتند، با حمایت حاکمیت و مساعدت وضعیت عمومی دوره آل مظفر، به قدرت قابل توجهی دست یافتند. سوال اصلی این پژوهش، جایگاه علمای دین در حکومت آل مظفر و چگونگی نقش آفرینی آنها در این حکومت است. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای انجام شده، مبین آن است که عالمان دینی به واسطه جایگاه و منزلت قابل توجه در این حکومت، افزون برعهده داری نقش های آموزشی و فرهنگی و نیز تصدی مناصب قضائی، ندرتاً به وزارت هم دست یافتند؛ همچنین با نقش آفرینی سیاسی، اموری همچون شفاعت بین گروه های متخاصم در جنگ های بی شمار عصر فترت، صدور فرمان تکفیر بر ضد گروه های مخالف حکومت و نیز حمایت از برخی تصمیمات امرای آل مظفر را عهده دار شدند. به موازات این اقدامات علما، نقش برجسته سلاطین، شاهزادگان، وزراء و خواتین آل مظفر را در فعالیت هایی مانند احداث مدارس، مساجد، کتابخانه ها و تخصیص موقوفات شاهدیم که با هدف جلب نظر علما و گسترش تعالیم دینی در سطح جامعه انجام می شد. آنچه از این گونه تعاملات نصیب حکمرانان آل مظفر شد، مشروعیت یافتن حکام و تثبیت حکومت آنان بود. واژه های کلیدی: آل مظفر، عالمان دینی، وزارت، قضاوت، تدریس، وعظ [1] . دانشیار گروه تاریخ دانشگاه پیام نور ، تهران، ایران( نویسنده مسئول) njamshid1346@gmail.com [2] . دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام mozhgan.sadeghifard@yahoo.com تاریخ دریافت : 9/5/1400- تاریخ تأیید 23/9/1400
«رقم» و «ملفوفه رقم» در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی دو قسم از اسناد تاریخی دوره قاجار، یعنی «رقم» و «ملفوفه رقم» و تبیین اهمیت این دو در پژوهش های تاریخی عصر قاجار است. روش/ رویکرد پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و برمبنای داده های اسناد و متون و منابع کتاب خانه ای و آرشیوی انجام شده است. این داده ها به لحاظ ساختار و کارکرد و محتوا درجهت توصیف و تبیین و تحلیل «رقم» و «ملفوفه رقم» استفاده شده اند. یافته ها و نتیجه گیری :« رقم » نوعی از اسناد است کهدر ایالات و صرفاً توسط شاه زادگان حکمران و در چارچوب اداری-دیوانیِ ایالتی صادر می شده است.« ملفوفه رقم » نیزنوعیدیگراز رقماست که توسط شاه زادگان حکمران صادر می شده است و کارکردی خاص در عتاب وخطاب و سفارش ها و توصیه های گوناگون، و ارسال هدایا داشته و خارج از چارچوب قواعد دفتر و دیوان ایالتی صادر می شده وازنظر کارکرد با «رقم» تفاوت داشته است. با این توصیف، رقم و ملفوفه رقم از سرچشمه ها و منابع اصلی اسناد در ساختار اداری و سیاسی درنزد حکام بوده اندو شامل داده هایی مهمّ دربارهاوضاع تاریخی ایالات در عصر قاجارند.
واکاوی اسنادی دوره سوم حکمرانی عبدالصمد میرزا در قزوین با محوریت الموت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولایت قزوین از دیرباز ضمن برخورداری از موقعیت برجسته جغرافیایی و عواید سرشار مالی مورد توجه شاهزادگان قاجاری بوده؛ ازبین این شاهزادگان عبدالصمدمیرزا عزالدوله برادر ناصرالدین شاه در سه دوره به حکمرانی قزوین منصوب می شود؛ دوره اول که مصادف با نوجوانی او بود و دوره دوم که با کمبود نان و شورش مردم علیه وی به پایان می رسد و دوره سوم، که دغدغه اصلی پژوهش پیش روست به منازعاتی بین مردم الموت و عزالدوله منجر می گردد که تنها با رجوع به اسناد منتشر نشده این دوره قابل ردیابی است؛ بنابراین سئوال محوری پژوهش این چنین خواهد بود: عملکرد عزالدوله در دوره سوم حکمرانی در قزوین چه مصالح و منافع پیدا و پنهانی را تعقیب می کرده است؟ مدعای ما نیز براساس اسناد و منابع موجود این چنین نضج یافته است: نحوه انتصاب شاهزادگان، عواید بالقوه اقتصادی قزوین و الموت، تنگناهای اقتصادی عزالدوله در دوره سوم حکمرانی ودر نهایت رقابت با خوانین همجوار در چگونگی و چرایی عملکرد وی نقش اساسی داشته است.روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی و تحلیلی بوده که با بهره مندی از اسناد منتشر نشده آن دوره و نیز آثار و منابع کتابخانه ای به سامان رسیده است.
نقش خاندان های پرنفوذ و صاحب منصبان محلی در توسعه شهری و مرکزیت سیاسی شوشتر در خوزستان عهد صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
235 - 264
حوزههای تخصصی:
شوشتر، یکی از مهم ترین شهرهای خوزستان در عصر صفوی بود که به سبب موقعیت جغرافیایی، نظامی و راهبردی آن به عنوان حاکم نشین خوزستان انتخاب شد. احداث روستاهای جدید در شوشتر و پیرامون آن به دست حاکمان محلی صفوی موجب رونق بیشتر این شهر گردید. ورود اقوام و طایفه های مختلف ترکان قزلباش (شاملوها، روملوها، افشارها، استاجلوها، ترکمان، ذوالقدر)، خاندان جَغَتایی، چَرکِس ها، گُرجی ها، مشایخ بزرگی از منطقه جبل عامل، سادات جزایری و سادات کلانتر به شوشتر در آن روزگار، تنش های قومی و جمعیتی فراوانی در این شهر به وجود آورد و در پایان این دوره، بلایای طبیعی هم چون سیل، تأثیری منفی بر اوضاع سیاسی و اجتماعی شوشتر گذاشت. این پژوهش سعی دارد تصویری از موقعیت سیاسی و اجتماعی شوشتر ارائه کند و نشان دهد خاندان های پرنفوذ چگونه در این شهر به عنوان مرکز سیاسی خوزستان آن دوره، نقش ایفا می کردند؟ یافته های این پژوهش نشان گر آن است که خاندان های متنفذ سادات، تُرک تباران و گرجی تباران با توجه به مقوله هایی مانند خاستگاه قومی، منافع طایفه ای، جایگاه شغلی و ارزش های مذهبی و اجتماعی، نقشی تعیین کننده در تحولات سیاسی و توسعه این شهر داشته اند
علل بسط و قبض حوزه نفوذ و تسلط سلغریان فارس(686-542 ق) در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۱۵۷-۱۷۸
حوزههای تخصصی:
با یورش مغولان ، جزایر خلیج فارس اهمیت یافتند. بحرین از مراکز مهم اقتصادی وتجاری بود که مورد توجه قدرتهای آن روز قرار گرفت. اتابک ابوبکر سلغری(623-658)ه.ق، باتصرف جزیره کیش وبا استفاده از ضعف دولت عیونی بحرین(469-636)ه.ق با یورش بحرین را تصاحب کرد. سلغریان نهیاتا زیر فشار قبایل بنی عامر وظهور محمود قلهاتی (641-676)ه.ق وتهدیدهای مغولان ، از بحرین عقب نشسته و حکومت آنجا را به سران بنی عامر سپردند(654ق). نوشته پیش رو با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی ومنابع کتابخانه ای در پی توصیف شیوه فتح بحرین توسط سلغریان ودلایل عقب نشینی آنها از آن سرزمین است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شبکه ای شامل سطوح مختلف از دلایل ، در سطح محلی وقایعی چون رقابت بنی عامر ودر سطح منطقه ای برآمدن ملوک جدید هرموز ودر سطح بین المللی ناامنی بوم وبر ایران بر اثر حملات مغول، عقب نشینی سلغریان از بحرین ضرورت یابد.
حکومت مندی مدرن در اندیشه میرزا آقاخان کرمانی؛ بنیادها و بایسته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
387 - 420
حوزههای تخصصی:
با ورود تجدد به ایران بسیاری از روشنفکران پیشامشروطه به طرح ایده اصلاحات در جامعه ایران پرداختند. آن ها عقیده داشتند که جامعه باید از طریق تحول فکری به مدرنیته برسد. با تبیین علل عقب ماندگی ایران به دنبال چاره ای برای حل این مشکل پرداختند که در این راستا به تفاوت میان اصول و مبانی حکومت در غرب و ایران پی بردند. روشنفکران به دلیل آشنایی با مؤلفه های دولت مدرن به طرح اندیشه حکومت مندی مدرن روی آوردند. از جمله روشنفکران پیشامشروطه میرزا آقاخان کرمانی است که با نگاه به وضعیت اروپا و مقایسه آن با وضعیت ایران در این دوره به کنکاش در باب علل عقب ماندگی پرداخت. او با آگاهی یافتن از مؤلفه های حکومت مندی مدرن به انتقاد از وضعیت جامعه سنتی ایران پرداخت و سعی کرد تا با طرح ایده حکومت مدرن، آن را راهکار خروج ایران از عقب ماندگی نشان دهد. نوشتار حاضر بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به نظریه حکومت مندی میشل فوکو، به بررسی نحوه ادراک میرزا آقاخان کرمانی از ماهیت حکومت مدرن بر اساس تحلیل هفت رساله وی پرداخته است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد که میرزا آقاخان کرمانی از مولفه های حکومت مدرن همچون قانون، دموکراسی، دولت ملی، تفکیک قوا، قرارداد اجتماعی، نهادهای آموزشی، حقوق بشر در غرب آگاهی داشته، اما نحوه درک او از این مولفه ها بر نوع نگرش او به علل عقب ماندگی ایران و نحوه گذار از حکومت سنتی و استبدادی به سمت حکومت مشروطه و مدرن تاثیرگذار بوده است.