فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
روایت مورخان دوره ی صفویه از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در دوره ی شاه طهماسب، روایتی ست نسبتا واقع گرایانه و البته نه چندان صریح از افول زودهنگام یک ساختار مقدس در یک صورت بندی غیر تقدس گرایانه. بنابراین هر چه از مرحله ی جنبش اولیه ی صفویان فاصله میگیریم روایت مورخان از محتوایی تقدس گرایانه، به جانب نوعی واقع گرایی معطوف می شود. بر اساس این، روایت مورخان از نخستین مواجهه شاه- قزلباش از دو منظر روش شناختی و محتوایی، قابل تامل است. از نظر روش شناختی، اگر چه روایت این مورخان ماهیتی نسبتا توصیفی دارد اما کمتر به جانب تقدس گرایی معطوف می شود. از نظر محتوایی این بازخوانی، تاکیدی ست بر افول جایگاه مریدی امرای قزلباش تحت تاثیر مطالبه گری فزاینده ی اقتصادی و عطش سیاسی روزافزون آنان، تاکید بر نقش آن ها در به چالش کشیدن زود هنگام الوهیت نهاد شاهی و در نهایت نیز برساختن چهره ای قهرمانانه از شاه به عنوان پیروز نهایی این جدال. این پژوهش در صدد است به روشی توصیفی- تحلیلی، عناصر شکل دهنده روایت مورخان از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در ابتدای عصر شاه طهماسب را مورد واکاوی قرار دهد.
گفتمان تمامیت ارضی ایران در منابع تاریخ نگاری دورۀ صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ تمامیت ارضی ازجمله آرمان های حیاتی هر حکومتی است. با روی کار آمدن خاندان صفویه در ایران، تمامیت ارضی کشور که تا پیش از آن مدعیان داخلی و خارجی به شدت آن را تهدید می کردند و در مخاطره بود، رنگ یکپارچگی به خود گرفت. حاکمان صفوی برای تقویت مبانی حاکمیتی خود نیازمند تعریف و قوام بخشی به عناصری بودند که ضمن تثبیت وحدت درونی، براساس داشتن ویژگی های مشترک، بر تمایزها و تفاوت های آنها با دیگر کشورها نیز تأکید کند. آنها نظام معنایی خود را با عناصری نظیر مذهب شیعه و ملیت ایرانی در خرده گفتمان های تابع خود القا کردند و در کنار آن، با برجسته سازی تفاوت ها در مذهب، ملیت، زبان، فرهنگ و... مفهوم «دیگری» را بازتعریف کردند و نحوۀ «بقا» و ماندگاری را با توجه به آن ارائه کردند.بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با در پیش گرفتن چارچوب نظری تحلیل گفتمان از منظر روث وداک (Ruth Wodak) و تمرکز بر دو محور اساسی «گفتمان خود در تقابل با دیگری» و «بقا»، گفتمان تمامیت ارضی ایران را در این دوران تحلیل کند و ویژگی های این گفتمان را بررسی کند. در پرتو رویکرد وداکی به این نتیجه می رسیم گزاره های «برجسته سازی خود و اغراق و بزرگ نمایی» دربارۀ مؤلفه های گفتمان صفوی و نیز تحقیر و ممیزکردن عثمانی و ازبکان و گورکانیان به روشنی نشان دهندۀ آگاهی تاریخ نگاران عصر صفوی از تمایز با دیگران است تا این گونه گفتمان تمامیت خواهانۀ صفویه را قوام بخشند.
بررسی و تحلیل انگاره های استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در تاریخ گیتی گشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه «خودی و دیگری» جهت مشخص کردن استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در اندیشه نامی اصفهانی مورخ عصر زندیه و انگاره های متأثر از آن بر نگرش وی در بازتاب روایات، در نگارش گیتی گشا موضوع پژوهش حاضر است. با توجه به ماهیتِ توصیفی تحلیلی پژوهش، در این مقاله تلاش شد تا با مطالعه و معرفی و بررسى گیتی گشا از طریق درک مفهومى و روشمند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه از تاریخ ایران دست یافت، همچنین با شناخت دیدگاه نامی اصفهانی در موضوع «خودی و دیگری»، بازتاب آن در محتوا و روش تاریخ نگاری وی بررسی شود یافته های تحقیق نشان می دهد در گیتی گشا ، قدرت لایزال کریم خان، ارادت به خاندان صفوی و هویت ایرانی به عنوان عناصر تعریف کننده و تشخص بخش «خودی» در کانون توجه نامی اصفهانی بوده است و دیگر مسائل در نزد وی تنها بازتابی از این اندیشه است. همچنین از آنجا که تفکر، بینش، زبان و مفاهیم تاریخ نگری و تاریخ نگاری (معرفت شناسی) و باورهای «خودی، دیگری» نامی اصفهانی به خوبی در تاریخ گیتی گشا به مثابه آینه ای، خود را نشان داده است، بر این مبنا به نظر می رسد هنگامی که از دیگری در مقابل خودی سخن می گوید سه نوع از آن را به شکل دیگری «مذهبی، سیاسی، فرامرزی» مدنظر آورده باشد و همگی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی ایران می کند.
تاریخ نگاری تحلیلیِ تغییر نگاه به شخصیت و حقوق زنان پساپیامبر (موردپژوهی؛ زن در عصر امویان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تاریخ و تاریخ نگاریِ مسائل یک دانش می تواند هم به تصویر درست خاستگاه شکل گیری مسائل یک علم کمک کند و هم می تواند در موضوع شناسی مسئله های یک علم به کمک عالمان بیاید و به آنان کمک کند تا به نقش زمان و زمینه در چرایی طرح هر مسئله و مواجهه عالمان آن علم با این مسائل، تسلط و وقوف کاملی پیدا کنند. حقوق زنان به عنوان یکی از محورهای پژوهشی در دانش فقه در طول تاریخ دینداری و زیست مؤمنانه مسلمانان دچار فراز و فرودهای فراوانی شده است که در این مقاله تلاش شده تا در یک بازه زمانی ویژه به این مقوله پرداخته شود و ضمن نگاه تاریخ محورانه به تحلیل چرایی این فرود تاریخی حقوق زنان در جامعه اسلامی پرداخته شود. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از روش تحقیق تحلیلی و اسنادی، با مراجعه به منابع کتابخانه ای، ضمن تبیین اجمالی شخصیت و جایگاه زنان در عصر نبوی و ظرفیت های ایجاد شده توسط دستگاه معرفتی اسلام برای فعلیت یافتن توانمندی ایشان، به سوال اصلی یعنی «تغییر نگاه به شخصیت و حقوق زنان پساپیامبر، کی و چگونه اتفاق افتاد؟» پاسخ داده شود. با مبنا قراردادن گزارش های تاریخی و به روش تاریخ نگاری تحلیلی، پاسخ اجمالی به پرسش اصلی مقاله، آن است که؛ اولین گام های بنیادین برای این انحراف در خلافت امویان برداشته شده است، به عنوان نمونه به: بازگشت گفتمان جنسی به رابطه زن و مرد، بازگشت به نگاه شیء گونه به زن، ترویج مفاسد اخلاقی به هدف جلوگیری از ظرفیت های اخلاقی و انسانی زنان، و... می توان اشاره کرد.
جایگاه و نقش آزادخان افغان در منازعات قدرت، در دوره ی گذار از افشاریه به زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
131 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و مبهم ترین مسائل در فاصله ی سقوط افشارها تا روی کار آمدن زندیه، نقش و جایگاه آزادخان افغان در منازعات و تحولات این دوره است؛ موضوعی که در سایه ی تاریخ نگاری زندیه و قاجاریه و کامیابی این دو سلسله در تشکیل حکومت، مورد غفلت قرار گرفته و به حاشیه رفته است؛ بنابراین سؤال اساسی پژوهش حاضر این است که آزادخان افغان در نزاع قدرتِ این دوره و تحولاتِ آنچه نقشی ایفا کرد؟ فرضِ مقاله این است که آزاد خان به عنوان یکی از مدعیان اصلی سلطنت، در منازعات و تحولات این دوره نقش بارزی داشت: نقش آفرینی در جنگ های جانشینیِ خاندان افشاریه، ایجاد یک هسته ی قدرت در آذربایجان و گسترش آن، مبارزات طولانی با کریم خان، فتح اصفهان و اعلام سلطنت و نیز نقش آفرینی مؤثر و سرنوشت ساز در کشمکش های زندیه و قاجاریه نشان می دهد که آزادخان نقش بسیار تعیین کننده ای در رویدادهای این دوره داشته است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که آزادخان افغان هرچند در نهایت از چرخه ی قدرت حذف شد اما جنگ ها و عملیات نظامی او موجب فرسایشی شدن جنگ های این دوره شد و روند انتقال قدرت را با تأخیر روبرو ساخت.
تاثیر نهاد «مجلس تحقیق مظالم» بر مناسبات قدرت در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجلس تحقیق مظالم نهادی است که در عصر ناصری برای رسیدگی شخص شاه به عرایض و تظلمات عامه مردم تأسیس شد.عموما انگیزه دولت قاجاریه از راه اندازی چنین نهادی را به تلاشی جهت برساختن تصویر شاهنشاه دادگستر از ناصرالدین شاه تقلیل داده اند؛ درحالی که جدیت شاه در مطالعه عرایض در طول چند دهه و حتی تداوم فعالیت این نهاد در عصر مظفری، احتمال وجود کارکردهای متنوع آن را برای دولت قاجاریه بیشتر می کند. پرسش ما این است که نهاد مجلس تحقیق مظالم چه کارکردی در روابط شاه با حکام و سایر گروه های مسلط در ولایات و همچنین دیوان سالاران حکومت مرکزی داشت؟ و در ارتباط شاه با مردم به واسطه این نهاد، افزون بر نمایش عدالت گستری شاه، چه منافعی برای دربار نهفته بود؟ فرض ما این است که دربار قاجاریه از این عرایض برای دست یابی به تصویری دقیق تر از شیوه حکمرانی در ولایات بهره می برد و از آزادی عمل حکام و سایر گروه های مسلط در آن مناطق می کاست.همچنین با اخباری که از این عرایض به دست می آورد تلاش می کرد از تبانی دیوان سالاران حکومت مرکزی با حکومت ولایات که می توانست برای شاه از هر دو منظر سیاسی و اقتصادی بسیار مخرب باشد جلوگیری کند. از سویی عریضه نگاری ها سبب می شد توده های مردم در مواجهه با بهره کشی های نخبگان حاکم، پیش از آن که به تقویت پیوندهای افقی در میان یکدیگر بیندیشند در فکر برقراری پیوند عمودی با رأس هرم قدرت یا شاه باشند و به این ترتیب از اندیشه نیرومند ساختن پیوندهای افقی که می توانست به وزنه جدیدی در معادلات قدرت تبدیل شود و قدرت شاه را بیشتر به چالش بکشد منصرف شوند.روش پژوهش توصیفی-تبیینی با استفاده از اسناد درجه اول به ویژه عرایض مجلس تحقیق مظالم در عصر ناصری است. چهارچوب نظری پژوهش برگرفته از دیدگاه پاتریشیا کرون در توصیف ساختار حکومت های پیشامدرن و مناسبات قدرت در آن دوران است.
بهداشت عمومی در بوشهر: مطالعه موردی آب آشامیدنی و مشکلات آن در دوره قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرد، گروه و جامعه موضوع بهداشت عمومی است و مؤلفه هایی چون بهداشت فردی، اجتماعی ، بهداشت محیط و آب را دربرمی گیرد و از اهمیت به سزایی برخوردار است. سلامت جامعه، بهداشت فردی و اجتماعی و محیط با وجود آب سالم و قابل دسترس تأمین می شود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به جایگاه آب در بهداشت عمومی، آب آشامیدنی شهر بوشهر از نظر بهداشتی و نحوه دستیابی به آن، چه روندی را از دوره قاجار به دوره پهلوی طی نموده است؟ این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به کمک داده های تاریخی از نوشته های سیاحان داخلی و خارجی، منابع تحقیقاتی، گزارش های اداری نهادهای دولتی و روزنامه های محلی بر پایه تحقیقات تاریخی به پاسخ این سؤال پرداخته شده است. یافته پژوهش نشان می دهد با تلاش های دولت قاجار و پهلوی در روند توسعه و رعایت بهداشت عمومی، مسئله آب آشامیدنی از اهمیت برخوردار شد و از دوره قاجار به بعد توجه دولت ها به این امر جلب شد. در دوره پهلوی به دنبال برنامه های توسعه کشور رعایت بهداشت عمومی شتاب بیشتری یافت و با تأسیس نهادهای بهداشتی و تلاش های مردمی، سازوکارهایی در جهت توسعه آب لوله کشی و تصفیه آب آشامیدنی بوشهر، با وجود موانع موجود، صورت گرفت.
جایگاه باورهای تنجیمی در کیهان شناسیِ عجایب نامه نویسان (قرون چهارم تا هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
143 - 163
حوزههای تخصصی:
عجایب نگاری های قرون چهارم تا هشتم هجری با هدف کیهان نگاری و نشان دادن عظمت و قدرت خداوند در خلقت موجودات عالم به نگارش درآمده اند. تلاش برای درک طبیعت و نحوه تعامل با آن در قالب دو گونه کیهان شناسی فلسفی و اسطوره ای در عجایب نامه ها قابل بازشناسی است. اساس کیهان شناسی اسطوره ای بر اعتقاد به وجود نیروهای اسرارآمیز در تدبیر احوال عالم است. شناخت تنجیمی در پیوند تنگاتنگ با این گونه کیهان شناسی قائل به وجود نیروهای ماورایی در اجرام سماوی است. با عنایت به شواهد متعدد تنجیمی در عجایب نامه ها پرسش اصلی این مقاله این است که باورهای تنجیمی در عجایب نامه های این دوران چگونه در شکل دادن به نگرش کیهان شناسی اسطوره ای تأثیر گذار بوده اند؟ در این تحقیق از روش تاریخی به منظور توصیف و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد می توان در عجایب نامه های این دوران تأثیر کواکب و سیارات را در شکل دهی به رخدادهای زندگی آدمیان در ذیل اراده خداوندی به عنوان نشانه ای از قدرت الهی پذیرفت.
چرایی لغزش مالی کارگزاران امیرالمؤمنین علی(ع) و چگونگی مواجهه امام با آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
لغزش مالی کارگزاران یکی از چالش های همیشگی حکومت ها است. این موضوع در راستای تحقق عدالت اقتصادی مورد توجه آموزه های اسلامی قرار دارد. با توجه به جایگاه ویژه امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در نظام اندیشه اسلامی، واکاوی گفتار و رفتار ایشان در این زمینه دارای اهمیت بسیار است. در مقاله حاضر برای دست یافتن به این هدف، ابتدا با استقراء داده ها به وصف گونه های لغزش مالی و چرایی روی دادن آن ها پرداخته می شود و سپس با رویکردی وصفی تحلیلی، چگونگی مواجهه امام علی(ع) با گونه های مختلف لغزش مالی کارگزاران حکومتی به تصویر کشیده می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشتر لغزش های مالی کارگزاران عصر حکومت امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)در مسامحه و چشم پوشی حاکمان قبلی، ریشه داشته است و سیره امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)در مواجهه با آن ها، عدم اغماض با هدف هدایت گری بوده است. بدین معنا که امام(ع)در راستای وظایف صیانت از اموال مسلمانان و هدایت گری مردمان، ضمن نادیده نگرفتن لغزش ها و برخورد تنبیهی مناسب با آن، آگاهی بخشی دینی و بازنهادن مسیر اصلاح را دنبال می کردند.
بررسی نقش رویکرد حدیث محوری در گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
243 - 263
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلف علمی در مطالعات اسلامی مؤثر است؛ یکی از این رویکردها حدیث محوری است. حدیث محوری هنگام تعارض ادله، محوریت و اولویت را به حدیث می دهد. علمای اخباری به صورت آگاهانه این رویکرد را داشتند، اما برخی علمای دیگر نیز در مواردی تحت تأثیر برخی روایات قرار گرفته و به صورت ناآگاهانه آن ها را بر ادله قرآنی و عقلی مقدم کرده اند. این تحقیق حول محور این پرسش بود که رویکرد حدیث محوری در گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه (907-1135ق) چه نقشی را ایفا کرده است؟ به نظر می رسید رویکرد حدیث محوری برخی علمای شیعه از مهم ترین عوامل و زمینه های گسترش تیغ زنی و قمه زنی در عزاداری عاشورا در دوران صفویه بوده است. این تحقیق در پی آن بود که پشتوانه مذهبی گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه را که عبارت از رویکرد حدیث محوری است، به دست آورده، توجه جوامع علمی را به آن جلب کند و ریشه فکری گسترش بدعت های عزاداری را ارائه نماید. این کار، پژوهش بنیادی، توصیفی تحلیلى بود و با توجه به میان رشته ای (تاریخی حدیثی) بودن آن، در برخی موارد از روش های نقلی، تحلیل رجالی و تحلیل متن نیز استفاده شد. درنتیجه تحقیق به دست آمد که برخی علمای عصر صفوی تحت تأثیر برخی روایات قرار گرفته، در مقابل تیغ زنی و قمه زنی در عزاداری عاشورا سکوت اختیار کردند، برخی نیز آن را تأیید نمودند و درنتیجه، هر دو گروه موجب گسترش آن در میان شیعیان شدند. با توجه به وجود ادله عقلی و قرآنی درباره حرمت این کار، موضع علمای یادشده چیزی جز حدیث محوری نیست.
تحلیل مضمونی اخبار خوارج عصر امویان (132- 41) در منابع تاریخی اصحاب حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با درک ارزشمندی میراث تاریخی اصحاب حدیث و اثرگذاری آن در ذهن مخاطبان این آثار در موضوع خوارج عصر اموی و با هدف کشف شبکه مضمونی موجود در این متون و برای رسیدن به الگویی که توضیح دهنده منطق کلی و شاکله آن ها باشد، تلاش می کند تا به سؤال «اصحاب حدیث در ثبت اخبار خوارج چه مضامینی را به مخاطبان ارائه می کنند؟» پاسخ دهد. برای یافتن این پاسخ ابتدا به مطالعه میراث تاریخی اصحاب حدیث در این زمینه پرداخته شد و از میان آثار موجود، تاریخ خلیفه بن خیاط (ابن خیاط240ق)، بقایای کتاب المعرفه و التاریخ (فسوی277ق)، تاریخ الامم و الملوک (طبری 310ق)، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک ، (ابن جوزى 597ق) انتخاب شد و داده های مرتبط با اخبار خوارج از میان آنان استخراج و سپس با روش تحلیل مضمون و اجرای مراحل مختلف آن، داده ها تحلیل و مضامین نهفته در منابع منتخب کشف شد که چهار مضمون فراگیرِ خوارج جریانی سیاسی- مذهبی و عملگرا، تهدیدات دائمی خوارج برای حکومت، سرکوب خوارج با هزینه های هنگفت و اسلامی بودن سرکوب خوارج یافت شد که این مضامین با توجه به رویکرد اصحاب حدیث به خلافت، در راستای مشروعیت بخشی به رفتار امویان در قبال سرکوب خوارج است.
ناگفته هایی درباره زندگی فخر رازی و حامیان وی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
67 - 97
حوزههای تخصصی:
This very brief summary of Fakhr al-Din’s life includes the gist of the patronage he received: he had lived under the Khwarazmshahs and under the Ghurids and managed to gain patronage from both these parties, who were at war with one another. Yet in Herat, under the Ghurids and the Khwarazmshah, he was hated by the populace and could not go about openly in the street without bodyguards He studied there with his father and later in Nishapur. After he finished his education in Maragha we find him teaching at madrasas in Azerbaijan and western Iran. He teaches for some time in Rayy before he travels to Khwarazm and Transoxania in search of patronage. For a while unsuccessful, he eventually earns the favours of the Khwarazmshah Tekish and his family. Next, we hear that for reasons unknown to us he is expelled first from the lands of the Khwarazmshah and later from Transoxania, which is governed by the latter’s ally, the Qara Khitai.
تحلیلی بر سیاست اسکان دولت پهلوی اول در ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با به سلطنت رسیدن رضاشاه، برنامه های دولت پهلوی برای برقراری امنیت، تمرکزگرایی، اصلاحات، پیشرفت و نظم نوین در تعارض با زندگی ایلیاتی قرار گرفت. سیاست اسکان یکی از برنامه های دولت پهلوی برای ایلات بود؛ موضوعی که ایل قشقایی از آن مستثنی نبود. در مناسبات سیاسی اقتصادی ایل قشقایی با دولت پهلوی اول، مسئله این است که در ایل قشقایی برنامۀ اسکان با چه اهدافی و چگونه اجرا شد. بر مبنای این مسئله، پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به دو پرسش است: سیاست اسکان در ایل قشقایی چگونه اجرا شد؟ سیاست اسکان در ایل قشقایی چه نتایجی داشت؟ پژوهش پیش رو با روش تاریخی و شیوۀ تدوین و نگارش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر اسناد سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ج.ا.ا (ساکما)، با منشأ استانداری فارس و مکمل قرار دادن منابع کتابخانه ای نوشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اسکان ایل قشقایی را نظامیان و ادارۀ اسکان فارس اجرا کردند. با انتصاب کدخداها بر خانوارها، قشقایی ها در مناطق ییلاقی و قشلاقی، اسکان داده و به زراعت مشغول شدند؛ همچنین اغنام و احشام ایل قشقایی با صدور پروانۀ چوپانی (گله بنه) اجازۀ رفتن به ییلاق و قشلاق را پیدا کردند. سیاست اسکان ایل قشقایی به طور کامل موفقیت آمیز نبود؛ اما باعث شد پس از شهریور 1320ش/1941م، ایل قشقایی دیگر به وضعیت پیش از اجرای برنامۀ اسکان باز نگردد و ایل قشقایی از نظر میزان جمعیت و وسعت مالکیت ارضی و تعداد دام کاهش یابد. با این حال، پس از استعفای رضاشاه از سلطنت، بسیاری از قشقایی های اسکان شده به زندگی ایلی بازگشتند که مهم ترین علت این اقدام آنها اقتصادی، یعنی مرگ ومیر اغنام و احشام، بود. آشنانبودن به امر کشاورزی و روحیۀ ایلیاتی قشقایی ها و زورگویی و رشوه خواری نظامی ها و مأمورهای دولتی از دیگر عوامل بازگشت قشقایی ها به زندگی ایلی بودند.
Khajeh Nasir al-Din Tusi, the Guide of the Mongol Ilkhans towards Iranian and Islamic Civilization (Based on the Writings of Khajeh Nasir)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
From the time of the Mongol invasion of the Ismaili castles to the present day, one of the points of concern for many people has been the reason for Khajeh Nasir al-Din al-Tusi's collaboration with prominent Muslim scholars and non-Muslim Mongols. Many have accounted Khajeh’s political behavior during the rule of Ilkhanate as his hostility towards denominations and the Sunnis. Many others have known it as part of his opportunistic character and claimed that he has done so to achieve a certain political status. However, by carefully studying the works of Khajeh, one could find other logical and fundamental reasons for Khajeh’s behaviors that unfortunately have been mostly disregarded. By reading his works, many Islamic legal, historical, psychological, philosophical, and other kinds of reasons can be found that deserve paying attention. Khajeh’s prominent personality trait is related to philosophy and Kalaam (scholastic theology); hence, it only makes sense to seek the reason behind this collaboration in Khajeh’s frame of thought. Khajeh’s most important work in this area is Akhlaaq e Naasiri, in which the most important topic is Madina Faazila. From the time of the Mongol invasion of the Ismaili castles to the present day, one of the points of concern for many people has been the reason for Khajeh Nasir al-Din al-Tusi's collaboration with prominent Muslim scholars and non-Muslim Mongols. Many have accounted Khajeh’s political behavior during the rule of Ilkhanate as his hostility towards denominations and the Sunnis. Many others have known it as part of his opportunistic character and claimed that he has done so to achieve a certain political status. However, by carefully studying the works of Khajeh, one could find other logical and fundamental reasons for Khajeh’s behaviors that unfortunately have been mostly disregarded. By reading his works, many Islamic legal, historical, psychological, philosophical, and other kinds of reasons can be found that deserve paying attention. Khajeh’s prominent personality trait is related to philosophy and Kalaam (scholastic theology); hence, it only makes sense to seek the reason behind this collaboration in Khajeh’s frame of thought. Khajeh’s most important work in this area is Akhlaaq e Naasiri, in which the most important topic is Madina Faazila.
آمار و آرایش سپاهیان در نبرد عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۱۶۰-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که آیا می توان در خصوص واقعه عاشورا، بر اساس تحلیل گزارش های تاریخی، به آماری درست یا نزدیک به آن درباره شمار نفرات و کشتگان دو لشکر و اسیران دست یافت؟ جز این، به آرایش جنگی سپاهیان نیز پرداخته شده است. در این مقاله از شیوه تحلیل و تبیین گزارش های تاریخی استفاده شده تا جزئیات روشن تر شود و از مبالغات رایج فاصله بگیریم. حاصل این کار، برگزیدن آمارهایی معقول و پذیرفتنی تر است. به عنوان نمونه می توان به آمار سپاهیان کوفه اشاره کرد که تاکنون اینچنین محاسبه نشده است. باید افزود بیشتر مطالبی که در آثار دیگران (پیشینه پژوهش) آمده است، غیرمستقل و بخشی از یک اثر مفصل تر - از یک تا چندین جلد - هستند که دسترسی به آنها چندان هم آسان نیست، اما در این نوشتار، داده ها و نظرات در قالب یک مقاله با عنوان و حجمی محدود به خوانندگان عرضه شده است.
تاریخ نگاری ایرانی در حکومت های محلی دکن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
257 - 288
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری فارسی در دوره حکومت های محلی دکن، در قرن های دهم و یازدهم به اندازه ای رونق یافت که می توان آن را به نوعی تاریخ نگاری محلی و دودمانی ایرانی، اما در منطقه دکن به شمار آورد. پژوهش حاضر، ضمن جست وجوی علل گسترش ادبیات فارسی و تاریخ نگاری ایرانی در دکن، با بررسی تحلیلی منابع تاریخی، به این نتیجه رسیده است که مهاجرت گسترده ایرانیان به منطقه دکن و حمایت حکمرانان و دیوانسالاران از آنها، زمینه ساز گسترش ادبیات فارسی در این منطقه شد و این مهاجران، سنّت ها و شیوه های تاریخ نگاری ایرانی را در منطقه دکن گسترش دادند.
ارتباطات تجاری بنادر ژاپن با ایران در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به واسطه جاده موسوم به ابریشم کالاهای ایرانی به خاور دور و در این مورد ژاپن وارد شد اما به دلیل فرهنگ بسته ژاپنی مواد فرهنگی تا عصر ساسانی راه نیافتند و پس از آن ارتباط تقریبا به طور کامل قطع شد و تنها معدود نوشته های جغرافیایی در جهان اسلام از ژاپن باقی ماند. با شروع عصر اکتشاف و استعمار دول غربی از جمله پرتغال و هلند به ایران و ژاپن راه یافتند و اینگونه محصولات دو کشور را هرچند محدود منتقل کردند محصولاتی که در بین آن فرش و پارچه های صفوی به چشم می خورد. سوال مقاله حاضر آن است که کدام ناحیه ها یا بنادر ژاپن از آغاز عصر استعمار برای حمل و نقل مواد فرهنگی مورد استفاده تجارت خارجی/بین الملل بوده اند، آیا ناحیه های تعیین شده دارای پیشینه بودند و چه عواملی بر ارتباط مورد نظر تأثیر گذار بوده اند. پاسخ مقاله آن است که محصولات نوع ساسانی بیش از آنکه نشانگر ارتباط تجاری یا سیاسی ژاپن با ایران باشند نمایشی از تحت الحمایگی کره هستند ولی مناطقی را در ژاپن نشان می دهند که در عصر صفوی تبدیل به مراکز اصلی تجارت دولتی شدند که همانا بندر اُساکا به سوی حوزه کیوتو و نارا، بندر ناگاساکی و بنادر حوزه خلیج کاناگاوا هستند. هرچند تجارت مورد نظر همیشه تحت تاثیر فرهنگ بسته ژاپن قرار داشته و پس از دوره کوتاهی هربار منقطع گردیده است.
فلسفه و حکمت اسلامی در مدارس قدیم دوره قاجار تا آموزش جدید (مطالعه موردی مدرسه عالی سپهسالار و دانشکده معقول و منقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه و حکمت اسلامی در ایران از نهضت ترجمه آغاز می شود و با حکمای صاحب نامی همچون فارابی و ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا در سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در تاریخ فلسفه ایرانی اسلامی استمرار می یابد. در دوره قاجار نیز طی تحولات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی این دوره، از سویی تاسیس مکتب تهران و انتقال حکما و مدرسین فلسفه از اصفهان به تهران به حکمت و فلسفه در پایتخت جدید رونق می بخشد، و از سویی دیگر تاسیس مدارس جدید و وقف مدارس دینی برای تدریس حکمت و یا علوم معقول در تهران، سرآغاز تحول فرهنگی و خردگرایی در پایتخت جدید و موجب رونق علمی و فرهنگی آن می گردد. ازجمله این مدارس، مدرسه عالی سپهسالار است که با شیوه نوین آموزشی و با پشتیبانی موقوفات واقف از دوره قاجار به دوره پهلوی منتقل شده و با تأسیس دانشگاه به عنوان دانشکده معقول ومنقول در مجموعه نخستین دانشکده های دانشگاه تهران قرار می گیرد. روش تحقیق، کتابخانه ای و سند پژوهی و توصیف و تحلیل دادهاست. مسأله پژوهش، چگونگی بسط و توسعه فلسفه و حکمت اسلامی در دوره قاجار، مواجهه آن با نظام آموزشی جدید و کاربست آن در جهت تقویت و تحکیم آموزش علوم عقلی، تجمیع بین علوم معقول و منقول و بررسی چالشها و تحولات انتقال این میراث به دانشکده معقول و منقول در دوره پهلوی است.
تحلیل مضمون «ماهیت اقدامات آمریکا علیه ایران» در گفتار امام خمینی؛ (موردکاوی پیام ها و بیانات امام در دهه 40 و 50 شمسی)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی نسبت به تهدیدات امت اسلامی و جهان اسلام حساس بودند و همواره در گفتارها و پیام های خود تلاش می کردند همگان را نسبت به تهدیدات داخلی و خارجی جهان اسلام آگاه کنند. بررسی فراوانی و کثرت مواضع ایشان در قبال آمریکا نشان می دهد که از دیدگاه ایشان، آمریکا یکی از عوامل اصلی مشکلات جهان اسلام و جامعه ایرانی در دهه چهل و پنجاه شمسی بوده است. امام همواره نسبت به تهدید آمریکا برای ملت ها هشدار داده و از ملت ایران درخواست داشتند نسبت به عملکرد این رژیم سیاسی هوشیاری داشته باشند. با توجه به اهمیت این مسئله، مقاله حاضر تلاش دارد با کاربست روش تحلیل مضمون، به این سؤال پاسخ دهد که: ماهیت اقدامات آمریکا علیه ایران در گفتار امام خمینی طی دهه چهل و پنجاه شمسی چه بوده است؟ برای تبیین این موضوع، به صحیفه امام مراجعه شده و واحد تحلیل مضمون «آمریکا» در گفتار و پیام های امام طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، «عبارات و پاراگراف» بوده است. یافته های مقاله نشان می دهد که آمریکا از دیدگاه امام دشمن اصلی ملت ایران و عامل حمایت از جنایت های حکومت پهلوی بوده است و توصیف مضامین نشان می دهد که عملکرد آمریکا علیه جامعه ایران با رویکردهای نفوذ فرهنگی، نفوذ نظامی، استعمار اقتصادی و استعمار سیاسی قابل رؤیت است.
An Anatomic Study of Wood Charcoal Discovered from the Archaeological Site of Kelar, Kelardasht in North of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to present qualitative and quantitative explanations of eight kinds of charcoal discovered from an archeological site at Tepe Kelar in northern Iran. The excavations were carried out in 2006 and 2008. In addition to cultural remains, different kinds of charcoals were discovered hence, their descriptive analysis provided valuable information about culture and ecology of the region during the prehistoric period. To analyze the samples, thin transverses and their radial sections were prepared and analyzed using Electron Microscope, and specifications of the vessels, tissue, wood rays, and other elements of them were measured and recorded. The identification of the woods was initially conducted through the microscopic properties of hardwood and the findings were then compared with the Atlas of woods in North of Iran. The taxonomic identification using the wood anatomy showed that four samples belong to the genus Fagus Orientalis Lipsky 1898, one of which belongs to genus Corylus Avellana 1753 and the remaining three samples were not recognizable due to their small size. In the third trench, ruins of a metal melting kiln were discovered together with large pieces of charcoals. It is likely that wood species identified in this study were used to melt metals in the Bronze and Iron Ages.