فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی ازلحاظ زیست محیطی، شرایط نسبتاً مناسبی برای شکل گیری استقرارهای باستانی دارند؛ ازجمله می توان به حوضه دریاچه ارومیه و سواحل اَرس در شمال غرب ایران و حوضه های رود کورا، میل مغان (مناطق کوهستانی) در منطقه قفقاز جنوبی اشاره کرد. شواهد باستان شناختی و تحقیقات انجام یافته اخیر در دو حوزه جغرافیایی، اشتراکات و تشابهات فرهنگی دوره مذکور را به میان می گذارد. هدف اصلی در این مقاله، معرفی محوطه ها و سنت های سفالی و مشخص ساختن توالی گاهنگاری در مناطق موردمطالعه است. برای دستیابی به تعاملات فرهنگی در حوزه جغرافیایی موردمطالعه در دوره مس وسنگ پرسش های ذیل مطرح می گردد؛ وضیعت توالی گاهنگاری در دو حوزه فرهنگی چگونه است؟ فرضیه اصلی در این ارتباط، وجود گاهنگاری (آغاز و پایان دوره مس وسنگ) تقریباً همسان در دو نقطه جغرافیایی است. لایه های استقراری و توالی سکونت از دوره نوسنگی به دوره مس وسنگ در محوطه های باستانی، موضوع تداوم و انتقال فرهنگی را چگونه نشان می دهد؟ نگارش پیشِ رو، با روش توصیفی-تحلیلی صورت می گیرد. به عنوان نتیجه نهایی می توان به تشابهات و تفاوت های داده های باستان شناختی، ازجمله به ویژگی های سفالی، ساختار معماری، تدفین و... اشاره کرد که با مطالعه محوطه هایی مانند دالما تپه، کول تپه جلفا، دَوَ گوز خوی و... در شمال غرب ایران و لیلا تپه، قالایری، پویلو تپه، بویوک کسیک، سویوق بولاق، بریکیل دیبی، کاوتسخِوی، تخوت در منطقه قفقاز جنوبی به دست آمده است و ازلحاظ گاهنگاری از 5000 تا 3700/3600 پ.م. را شامل می شود.
فردگرایی روش شناختی در تاریخ فرهنگی و منظومه فکری فلسفی ارنست گامبریج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
55-77
حوزههای تخصصی:
فردگرایی روش شناختی در تاریخ فرهنگی و منظومه فکری ارنست گامبریج یعقوب خزائی[1] چکیده در تاریخ تفکر، متفکران در دو دسته از یکدیگر قابل تفکیک اند. نخست، دسته ای که تفکراتی خلاق و نظریاتی بدیع در حوزه هایی از انسانیات مطرح کرده اند. دوم، افرادی که در بسط و اشاعه نظریات و تفکرات گروه نخست کوشیده اند. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که آیا نظریه گامبریج در تاریخ فرهنگی، ایده نو و اصیلی را واجد بوده است؟ مدعای مقاله حاضر این است که زیرساخت تفکر و روش گامبریج، راسلی پوپری است و او با پیروی از فردگراییِ روش شناختیِ پوپری، به پارادایم مقابل آن یعنی، کل گرایی روش شناختی یورش برده و تمام نظریه های همبسته با کل گرایی از جمله نظریه هگل و تاریخ فرهنگی متناظر با آن و «اصل ضرورت علی» را ردّ کرده است. از این رو، به نظر می رسد که ارنست گامبریج در شمار متفکران دسته نخست قرار نمی گیرد. او بیشتر مورخی است که اندیشه همفکرانش راسل و پوپر را بسط و گسترش داده است. این در حالی است که برخی از اندیشه ورزان نیمه دوم قرن بیستم میلادی، از دوگانه روش شناختی کل گرایی و فردگرایی روش شناختی عبور کردند و با دیالکتیکی از این دو، در بررسی مسائل علوم اجتماعی به جامعیت بیشتری دست یافتند. دستاورد مقاله حاضر این است که گامبریج در تاریخ فرهنگی مورد نظرش، با دسته بندی آدمیان به نوع پست تر و عالی تر، در همان دامی فرو غلتید که رژیم توتالیتر هیلتری که به شدت آماج انتقاد گامبریج است در آن فرو افتاده بود. این نوع نگرش به تاریخ فرهنگی، نوع دیگری از همان توتالیتاریسمی است که گامبریج مدعی مبارزه با آن است. در واقع، گامبریج هم به گونه ای دیگر و با خودآگاهی کمتری، منادی توتالیتاریسم و نوعی قوم کشی است. واژه های کلیدی: ارنست گامبریج، تاریخ فرهنگی، فردگرایی روش شناختی، هگل، راسل، پوپر [1]. عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران (نویسنده مسئول) khazaei@HUM.ikiu.ac.ir تاریخ دریافت: 19/7/1400- تاریخ تأیید 28/10/1400
تاریخ نگری و تاریخ نگاری حزین لاهیجی (1180 -1103ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه حزین لاهیجی عمدتاً به عنوان یک ادیب و شاعر شناخته می شود، بخشی از شهرت او، مربوط به جایگاه مورخانه اوست. او در میان کتاب های مختلف خود، دو اثر در زمینه تاریخ دارد که در آنها می توان رویکرد وی را در این حوزه دید. درباره «حزینِ شاعر» یا دیگر ابعاد زندگی او، پژوهش های بسیاری صورت گرفته، اما «حزینِ مورخ» مدنظر محققان قرار نگرفته است. در این مقاله، کوشیده شد تاریخ نگری و تاریخ نگاری حزین لاهیجی بررسی شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که حزین چگونه به تاریخ نظر کرده و در چه چارچوب هایی به نگارش تاریخ پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حزین در ویژگی هایی چون عبرت بینی، تقدیرباوری، اخلاق مداری و وطن دوستی با سنت تاریخ نویسی روزگار خود همسو بوده و در این چارچوب های فکری به تاریخ نگاه کرده است. غالب بودن این ویژگی ها، ناشی از میراث دیرینه تاریخ نگاری ایرانی است که به صورت یک سنت پیشینی به او به ارث رسیده است. اما در ویژگی هایی چون خارج بودن از چارچوب های رسمی، دنبال کردن اندیشه ای خاص، دارابودن رویکرد انتقادی و نگارش تاریخ مردم، بیرون از پارادایم های غالب عمل کرده، جامعیت او در علوم مختلف، در این امر تأثیرگذار بوده است.
مهندسی شهری آبادان در کوران بیماری های واگیر پس از جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بنمایش درآوردن تاثیر بیماریها بر سبک زندگی و شکل محل سکونت در طول یک سده پیشین، به مطالعه موردی شکل گیری شهر جدید آبادان می پردازد. آیا همه گیری مکرر بیماری وبا و طاعون در سالهای ۱۲۸۷-۱۳۰۳ش/ ۱۹۰۸ -۱۹۲۴م در مناطق نفتی و بویژه شهر آبادان تاثیری بر تغییر مهندسی شهری و نوسازی شهری در این حوزه جغرافیایی داشته است؟ این پژوهش در پی یافتن پاسخی روشن بر این پرسش است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تحلیلی ست و از اسناد و مدارک آرشیوملی و آرشیو شرکت نفت انگلیس و ایران و وزارت امور خارجه و منابع کتابخانه ای بعنوان ابزار پژوهش بهره گرفته است. دستاورد و یافته های پژوهش: بر اساس نتایج تحقیق، بیماری های وبا و طاعون بر شکل گیری شهر جدید آبادان تاثیر مستقیم داشته و شکل و کارکرد مسکن شرکتی جدید بر عادات، روابط اجتماعی و معیشت ساکنان تاثیر گذاشته است. ساکنین این خانه ها تفاوتهای کالبدی را در مسکن جدید تجربه کردند و این تفاوتها مولفه های سبک زندگی آنان را تحت تاثیر قرار داد.
خوانش مدرنیستی متن دینی در اندیشه محمد ارکون و نصر حامد ابوزید
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به گفتمان نصرحامدابوزید و محمدارکون پیرامون متن دینی و طرح واره های آنها در این زمینه و همچنین تمایز میان این دو گفتمان می پردازد. از سوی دیگر چالش های فراروی این گفتمان درراستای تدوین سازوکارهای نوین برای تعامل با متن قرآن و راه های درک آن بررسی می گردد. بدین ترتیب از طریق تمرکز بر نکات مربوط به خوانش متن دینی و شیوه های تعامل با آن-تفسیر و هرمنوتیک- برجسته ترین مولفه ها و مبانی که این گفتمان در معرض آن قرار گرفته است؛ ازجمله نقد و مسئله، مورد توجه قرار خواهیم داد. نقطه آغازین طرح واره ارکون و ابوزید در زمینه خوانش متن دینی مبتنی بر رویکرد انتقادی تاریخی و هرمنوتکی خوانش است، که بیانگر روند تاریخ گرایی سیر خوانش، بازنمایی چارچوب ها و تضعیف جنبه قدسیانی و اطمینانی متن دینی است. از سوی دیگر اینکار درراستای بسترسازی حوزه های فراروی ارزش های مدرنیستی بشری است؛ که از مهم ترین شرایط همگام سازی با مقتضیات زمان و روند جهانی سازی به شمار می رود. ارکون، متن دینی را براساس رویکرد انتقادی تاریخی و معرفت شناسی بررسی می کند، تا به یک نظام آگاهی بخشی اسلامی دست یابد و آن را از فضای عقل ایدئولوژیکی متعلق به قرون وسطی خارج سازد. از سوی دیگر ابوزید، متن دینی براساس عقل و خوانش تاریخی بررسی می کند. وی معتقد است، که واقعیت همان مدخل حقیقی برای فهم متن است، که گشودن درهای اجتهاد در اصول و عقاید است، که در اجتهاد در احکام و امور شرعی نیز وجود دارد. بنابراین می توان گفت که هدف خوانش مدرنیستی ارکون و ابوزید، ارائه تفسیر تاریخی متن، بدون کاربست تئولوژیکی و ایدئولوژیکی از تاریخ است.
سیاست های مذهبی اسماعیلیان در قلمرو دولت اغلبیان (280- 298 ه.ق)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اهداف و شیو ه های اجرایی سیاست های مذهبی اسماعیلیان در قلمرو اغلبیان بررسی شده است؛ اسماعیلیان از نیمه دوم قرن سوم هجری، مغرب اسلامی را برای ادامه فعالیت های سیاسی –مذهبی خود بر گزیدند و با ورود داعیان اسماعیلی به این بخش از قلمرو اسلام ،زمینه های رواج عقاید مذهبی اسماعیلی و در نهایت تشکیل حکومتی قدرتمند را فراهم آوردند. درآستانه ورود داعیان اسماعیلی به مغرب اسلا می بخش هایی از آن(افریقیه) در حاکمیت اغلبیان و تحت تاثیر عقاید اهل سنت و نفوذ فقه مالکی بود. از وجوه سیاست های مذهبی داعیان اسماعیلی در قلمرو اغلبیان؛ تبلیغ وتعلیم، جذب مخالفان مذهبی، ممانعت از اجرای مناسک اهل سنت و برخورد با فقهای مالکی بوده است. داعیان اسماعیلی سیاست ثابت و یکسانی نداشتند ،با توجه به شرایط زمانی محافظه کارانه و محتاطانه عمل می کردند،این خط مشی تسامح گرایانه و شیوه ی مسالمت آمیز، جذب مخالفان را در پی داشت و سبب گردید تا آرام آرام زمینه ی تشکیل دولت اسماعیلی مذهب فاطمی،فراهم گردد.
بررسی نقوش به کار رفته در منسوجات دوران هخامنشی و ساسانی و مقایسه آن با عناصر نقشی دوره صفوی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69 - 89
حوزههای تخصصی:
در بسیاری جوامع، منسوجات نقش حیاتی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایفاء کرده اند. پیشینه بافندگی در ایران به هزاره های پیش از میلاد می رسد، همچنین شیوه تولید و نقوش منسوجات، خود منبع مهمی برای شناخت شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی هر منطقه ای از ایران است. بی شک اعتقادات مذهبی هر ملتی در بسیاری از مظاهر زندگی معنوی و مادی آنها نمود می یابد و هر جامعه ای به نحوی خاص عقاید مذهبی خود را با اشکال و رموز مختلف بر روی آثار مختلف پیرامون خود منعکس می سازد. از آن جایی که تأثیرپذیری یک دوره از دوره ای دیگر همواره جزء مباحثی است که به یافته های تاریخ هنر و فلسفه هنر کمک می کند، بنابراین، در این پژوهش سعی در ردیابی عناصر نقوش منسوجات دوره هخامنشی و ساسانی با توجه به کیفیت فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دیگر دوره درخشان فرهنگ و هنر ایران، یعنی دوران طلایی صفوی شده است که به عنوان دوره اوج درخشش هنر پارچه بافی ایران به شمار می رود. دسته بندی کلی نقوش گواه آن است که نقش ها در دوران هخامنشی، ساسانی و عصر صفوی به طور وضوح به دو گروه تجریدی و نقوش واقع گرایانه قابل بازشناسی و تفکیک هستند. این پژوهش به بررسی علمی، نماد شناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوران هخامنشی و ساسانی پرداخته و با ذکر مقایسه ای عناصر با یکدیگر به تأثیرپذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است.
جست و جو در معنا و تلقی مردم آذربایجان از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه، سنت متفاوت حضور عامه مردم در مناسبات قدرت و پیکارهای سیاسی به جای گذاشت. بنابراین بررسی میزان فهم و درک آنان از مفهوم مشروطه در شناخت بیشتر زوایای فکری انقلاب مشروطه شایان توجه است. این مقاله با استفاده از منابع اصیل و با اتکا به روش تحلیل محتوا درصدد بر آمده است سیر تحول معنایی مشروطه در میان عامه مردم و فرودستان در آذربایجان عصر مشروطه را مورد بررسی قرار دهد. سوال اصلی این است چه دریافتی از مشروطه در منظومه فکری عامه مردم آذربایجان وجود داشت. به دلیل ناآشنایی جامعه ایران با مشروطه این مفهوم در میان توده ها ناشناخته بود و تصویر روشنی از ماهیت و مضمون آن وجود نداشت. بدین لحاظ توده ها، مشروطه را نه در معنای واقعی آن بلکه مطابق با نیازهای خود درک کردند و آن را در پیوند با آسایش و رفاه عمومی و عدالت و پایان ظلم و ستم کارگزاران دستگاه دولتی یافتند. عامه مردم در پی بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود بودند و تحقق این امر را مرتبط با استقرار حکومت مشروطه می دانستند. نکته قابل تأمل اینکه این واژه در ادامه معادل عدالت خواهی و قانون خواهی قرار گرفت؛ چراکه امید می رفت با تصویب قوانین زندگیشان سامان بهتری پیدا کنند.
تأملی انتقادی بر دولت مدرن پهلوی اول بر اساسِ شاخص هایِ دولت شکننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت به عنوان مهم ترین نهادسیاسی پدیده ای مدرن است که تاملی انتقادی پیرامونِ نحوه شکل گیری و عملکردِ آن می تواند واقعیت های زیادی را درباره یک نظام سیاسی آشکار کند. نظر به اهمبت دولت، نظریه های زیادی درباره آن ساخته و پردخته شده است که «دولت شکننده» تنها یکی از آن هاست. دولت ضعیف، شکننده و یا وامانده به دولتی می گویند که از ظرفیت لازم برای کنترل و نفوذ در جامعه، تنظیمِ روابط اجتماعی و تخصیصِ مقتدرانه منابعْ ناتوان است. شاخص هایِ شکنندگی دولت معیار و شاقول مناسبی هستند که به وسیله آن ها می توان از کامیابی و یا ناکامی جوامع در دولت سازیِ مدرن سخن گفت. بر همین اساس این پژوهش بر پرسش از شکنندیِ دولت مدرن دموکراتیک در ایرانِ دوران رضاشاه ساخت گرفته است. به نظر می رسد؛ فرآیند دولت سازیِ مدرنی که رضاشاه مؤسسِ آن به شمار می رفت؛ چندان به شاخص هایِ دولت مدرن دموکراتیک وفادار نبود؛ چراکه این فرایند در این دوره، آمرانه صورت گرفت و رضاشاه نتوانست توازن منطقی لازم میان حوزه هایِ مختلف ساخته شدن دولت پدید آورد. برساختنِ پادشاهی مبتنی بر اندیشه سنتی با تلاش های او برای درانداختنِ جامعه ای مدرن در تضاد بود؛ تضادی که تا پایان دوران سلطنت پهلوی همزاد این سلسله شده بود. در این نوشتار، در پی جویی دلایل ناکامیِ رضاشاه در پروژه دولت سازیِ مدرن دموکراتیک بر چارچوب نظریِ دولت شکننده «کارمن و سامی» تأکید می شود؛ که به نظر می رسد ریشه در بحران هایِ عمده در بطنِ جامعه و همچنین نحوه عملکرد نظام سیاسی داشت. بنیاد نظری این نوشتار بر نظریه دولت شکننده و روش تاریخی تطبیقی در رویکرد جامعه شناسی تاریخی ریخت گرفته است.
گوسان پارسی - کریشنا هندی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ جهان دیده شده است که مردم کشوری برای زمانی طولانی به عنواین مختلف از قبیل جنگ, مهاجرت, دین و.. به یک زبان دیگر هم سخن گفته اند. این آمیختگی زبان و فرهنگ باعث به وجود آمدن سبکها و فرمهای هنری بسیاری شده و همینطور تاثیرات متقابلی بر روی فرهنگ و هنر هر دو کشور, از آنزمان به بعد گذارده است. در پژوهش های باستانشناسانه ای که پیش از انقلاب توسط پروفسور اد کیل و هیئت باستان شناختی کانادایی در قلعه یزد گرد صورت گرفت یک ستون نقشدار نیز یافت شد که حاوی نقوش مختلفی بود. بعد از مدتی این ستون ( شاید ستونها ) به موزه رام واقع در شهر تورنتو انتقال یافت. با توجه به پژوهشهایی که در این زمینه انجام دادم متوجه شدم که یکی از این نقوش, میتواند مربوط به یک رقصنده یا خنیاگر باشد و جالب تر اینکه فرم و پوشش این رقصنده شباهت زیادی به گوسان پارتی و شاید کریشنا ایزد هندی دارد. با توجه به اسناد و مدارک موجود در باره گوسانها که جزو یکی از اولین و مهمترین گونه بازیگران خنیاگر بودند, این فرضیه مطرح میشود که آیا این دیوار نگاره میتواند نقشی از یک گوسان باشد؟ و اینکه نقش برجسته یک گوسان چطور میتواند زینت بخش قصر یک شاه شود؟ بر آن شدم تا پژوهشی را در این عنوان انجام دهم.
روایات عاشورایی الطبقات الکبری ابن سعد در سنجه نقد (بازه زمانی پیش از عاشورا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سعد در کتاب الطبقات الکبری، بخشی را به مقتل الحسین(ع) اختصاص داده که در میان مقاتل موجود سیدالشهدا(ع) از لحاظ قدمت در جایگاه دوم قرار دارد. با وجود موارد مشابه فراوان میان گزارش های آن با مقتل ابومخنف، ابن سعد بسیاری از روایات مقتل ابومخنف را حذف کرده و به نقل از مقاتل واقدی و دیگران روی آورده است. رویکرد جانب دارانه ابن سعد در گزارش واقعه عاشورا، اقبال وسیع مورخان و رجال شناسان مکتب شام؛ همچون ابن عساکر، ذهبی، ابن حجر، مزّی، ابن کثیر به آن را به دنبال داشته است. این مقتل علی رغم اخبار منفرد نسبت به دیگر کتب تاریخی و یا حدیثی، در برخی موارد با وقایع مسلم و یا روایات تاریخی دیگر ناسازگار بوده و در مواردی شأن امام معصوم(ع) و یا خاندان معصومان(ع) را مخدوش ساخته و پایه های نااستواری برای تحقیق پیش روی عالمان فریقین در قرن های بعد از خود قرار داده است. یافته ها نشان از جهت داری گزارش وی از قیام امام حسین(ع) و تحلیل برپایه ذهنیتی خاص است که احتیاطی دوچندان را پیش روی مقتل پژوه می نهد. این مقاله با روش کتابخانه ای به صورت میان رشته ای تاریخ و حدیث و رویکردی تحلیلی و انتقادی، روایات تأثیرگذار و جهت دار او را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
سازمان دهی گروه واژگانِ اسناد شرعیِ آرشیو ملی ایران با رویکرد اصطلاح نامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
138 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان دهی گروه واژگانِ اسناد شرعیِ آرشیو ملی ایران با رویکرد اصطلاح نامه ای به منظور شناسایی و استخراج روابط معنایی آنان. روش/ رویکرد پژوهش: هدف پژوهش کاربردی است و روش آن سندی (کتابخانه ای) و نیز مشاهده و مصاحبه حضوری با 10 تن از متخصصان و صاحب نظران نمایه سازی اسناد است. داده ها ازطریق سیاهه وارسی گردآوری شده است و در دو بخشِ تحلیل محتوایی برای ساختارهای شکلی اصطلاح نامه با آرایه های «نمایه الفبایی»، «نمایه درختی» و «نمایه گردشی/ چرخشی»؛ و در بخش آزمون استفاده پذیری برای معیارهای پنج گانه: «مفاهیم»، «روابط»، «یادداشت دامنه»، «درک کاربر» و «جست وجو و بازیابی» در طرح اصطلاح نامه اسناد شرعی، با نرم افزار SPSS ارزیابی، توصیف آماری و تحلیل استنباطی شده است. یافته ها و نتیجه گیری: ازنظر کاربران برای طرح اصطلاح نامه اسناد شرعی، معیارهای «درک کاربر» و «جست وجو و بازیابی» با 100 درصد کامل ترین میزانِ مطلوبیت را دارند؛ معیارهای «یادداشت دامنه» و «مفاهیم» 90 درصد مطلوبیت دارند و معیار «روابط» با 80 درصد مطلوبیت کمتری از سایر معیارها دارد. روابط معنایی در گروه واژگانِ اسناد شرعی با رویکرد اصطلاح نامه ای در نمایه های الفبایی، درختی و گردشی دارای مطلوبیت است.
سامان بدن و شکل گیری مشاغل زنانه در عصر رضاشاه (براساس گزارش مطبوعات یومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
ارزشمندی بدن زنانه و چگونگی سامان آن، از آغاز مدرنیزاسیون در ایران عصر رضاشاه تا به اکنون، پیوند نزدیکی با مفاهیم هویت ملی با تکیه بر ارزش های فرهنگ غربی داشته است. عزم دولت پهلوی برای ساخت جامعه ای جدید که خود را از طریق فرهنگ و نمادهای غربی بازنمایی کند، در کنار ورود و اثرگذاری صنعت زیبایی، تأثیری دیرپا بر سامان بدن زنان به ویژه از زمان اجرای کشف حجاب به بعد داشت. پس از این واقعه، بدنی که تا آن زمان از دیده ها نهان بود، از طریق صنعت زیبایی که در نشریات دولتی تبلیغ می شد، به محل سیاست گذاری دولت و ارزش های فرهنگ غربی بدل شد. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که مدیریت بدن چطور در شکل گیری هویت جدید زن ایرانی در زمان رضاشاه عمل کرد و همچنین، مفهوم ارزشمندی بدن زنانه به شکل گیری چه مشاغلی در این دوره منجر شد؟ فرضیه پژوهش، با تکیه بر مقالات روزنامه اطلاعات و با روشی توصیفی تحلیلی، این است که صنعت زیبایی و تبدیل شدن بدن زیبا به منبع قدرت و منزلت برای زنان به شکل گیری تصویر زن جدید ایرانی حداقل در بین طبقه متوسط و بالا منجر شد و مشاغل زنانه برای نخستین بار حول مدیریت بدن شکل گرفتند.
تحولات طریقت دانیالیه در گرمسیرات فارس از قرن هفتم تا دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
201 - 221
حوزههای تخصصی:
طریقت دانیالیه به رهبری شیخ دانیال از مهم ترین طریقت های تصوف در نواحی گرمسیرات فارس است. این طریقت متأثر از اندیشه های شیخ ابواسحاق کازرونی (352-426ق)، مؤسس طریقت «کازرونیه»، در قرن هفتم هجری تأسیس شد. کانون آن خنج، به عنوان یکی از ایستگاه های کاروانی شیراز به سمت لار و هرموز، شاهد شکل گیری کانون های فکری گوناگون بوده است. با همه اهمیتی که طریقت دانیالیه دارد، تاکنون درباره شخصیت بنیانگذار آن و کم و کیف این طریقت تحقیقی مستقل انجام نشده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که رابطه طریقت دانیالیه، به عنوان فرقه ای صوفیانه، با تحولات اجتماعی سیاسی گرمسیرات فارس در قرون میانه چگونه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد طریقت دانیالیه از طریق ایجاد خانقاه و مساجد در گسترش شهرنشینی خنج نقشی مستقیم و مستمر داشت. به علاوه، دراویش دانیالی، در دربار ملوک هرموز، نقشی فعال در منازعه با ملوک کیش ایفا کردند و همچنین از طریق ارتباط با دیگر طریقت ها، از جمله «قتالی» و «شمسیه»، شبکه روابط فکری خود را در نواحی پس کرانه ای خلیج فارس توسعه دادند.
ظهور اعراب و تحولات دهه های آغازین اسلامی به روایت یوحنا بارپنکای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن ترین گزارش های تاریخی درباره اسلام آغازین در سده نخست هجری، منابع غیرعربی و غیراسلامی هستند و یکی از مهم ترین آنها، بخش پایانی کتاب رش ملّه اثر یوحنا بارپنکای به سریانی شرقی است. در این اثر مطالبی درباره اختلاف های مسیحیان، نگرش مسیحیان به ویژه مسیحیان شرقی (نسطوری) درباره کشورگشایی اعراب، برخی از کهن ترین باورهای اعراب و برخی رخدادهای فتنه دوم و چهره های مسلمان نقش آفرین در آن به ویژه در جزیره بیان شده است، اما شاید جالب ترین جنبه این اثر، قراردادن همه این رخدادها در درون طرحی فرجام شناختی و آخرالزمانی است که البته نگرشی غالب در میان مسیحیان و غیرمسیحیان در آسیای غربی و نیز شاید مسلمانان بوده است. مقاله پیش رو داده های موجود در این اثر در ارتباط با تاریخ و محیط آغازین اسلامی را تجزیه وتحلیل می کند و هر جا لازم بوده، آنها را با داده های منابع اسلامی مقایسه می کند. درباره رخدادهای سرزمین جزیره، اطلاعات موجود در رش ملّه ارزش ویژه ای دارد. به طور کلی اگرچه رویدادنگاری بارپنکای اندک و گاه نادقیق است، برای شناخت محیط آغازین اسلامی پرتوی تازه ای می افکند. بارپنکای همچون بسیاری از مسیحیان، چیرگی اعراب مسلمان را پیامد گناهان مسیحیان و البته امری سپنجی می انگاشته که نقطه اوج بلایای آخرالزمانی است که سرانجام به ظهور دوباره مسیح خواهد انجامید.
بازشناسی شهر ساسانی- اسلامی سیروان بر پایه متون تاریخی و شواهد باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس متون تاریخی و جغرافیایی، سابقه سیروان/ شیروان، یکی از شهرهای مهم منطقه جبال، به دوره حکومت ساسانی باز می گردد. این شهر در قرون نخستین اسلامی رونق بسیار داشت و متون تاریخی از آنجا به عنوان کرسی ولایت ماسبذان و یکی از شهرهای مهم ایالت جبال نام برده اند، اما پس از دوره ای حیات پررونق، از میانه سده چهارم ق از رونق آن کاسته شد. علی رغم اهمیت شهر سیروان، تاکنون پژوهشی برای شناخت موقعیت مکانی ، عوامل رشد و گسترش این شهر و سپس افول آن صورت نگرفته است. در پژوهش پیش رو، با مطالعه متون تاریخی و شواهد باستان شناسی، ضمن بازشناسی شهر سیروان، عوامل تأثیرگذار در مکان گزینی، رشد و گسترش و همچنین انقراض آن بررسی خواهد شد. رویکرد تحقیق، تاریخی است و یافته ها با مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی جمع آوری شده است. بنابر نتایج، موقعیت مکانی شهر ساسانی اسلامی سیروان با محوطه باستانی واقع در روستای کنونی سَرابکَلان شهرستان سیروان استان ایلام منطبق است. در کنار عوامل طبیعی (همچون زلزله) و کاهش اهمیت سیاسی منطقه، راه های ارتباطی نیز در پی انقراض حکومت آل حسنویه از سده چهارم ق به بعد از رونق افتاد و در مجموع، این عوامل بیشترین نقش را در انقراض شهر سیروان داشت.
تحلیلی بر نقش عوامل جغرافیایی در جنگ های ایران و یونان در دوران هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰ (پیاپی ۱۴۰)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
جنگ های ایران و یونان در دوران هخامنشی که در زمان پادشاهی داریوش بزرگ و جانشینش خشایارشا اتفاق افتاد، از جمله مباحث بسیار مهم تاریخی است که بنا به دلایلی پارسیان در این جنگ ها ناکام ماندند. از جمله عوامل بسیار تأثیرگذار در هر جنگی مباحث جغرافیایی منطقه نبرد است. در پژوهش پیش رو نقش عوامل جغرافیایی در عملکرد هخامنشیان در مقابل یونانیان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تحلیل چگونگی تأثیر عوامل جغرافیایی اعم از نظامی و طبیعی در جنگ های ایران و یونان و نتایج تصمیم گیری های فرماندهان نظامی هخامنشی بدون توجه به این عوامل در این جنگ ها است. در این مقاله تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که هخامنشیان در حملات خود به یونان در چه دام های جغرافیایی گرفتار شدند که بر نتیجه نبرد تأثیرگذار بود. نتایج بررسی حاکی از آن است که با وجود آنکه هخامنشیان در حملات خود بسیاری از جوانب را در نظر گرفته بودند، اما در چندین موقعیت در رابطه با در نظر گرفتن و شناسایی موانع جغرافیایی سهل انگاری کردند که بر نتیجه نبرد تأثیر گذاشت. نگارندگان مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه داده اند.
تقدّم اصلاحات اقتصادی بر اصلاحات سیاسی؛ بازخوانی آرا و اندیشه های علی اکبر داور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز مواجهه جامعه ایران با غرب، پرسش درباره انحطاط و راه خروج از آن به مسئله اصلی منورالفکران تبدیل شد. هر فرد و گروهی در مواجهه با بحران های جامعه ایران، الگوی خاصی را پیشنهاد می داد . علی اکبر داور به تأمل درباره این موضوع پرداخت. مسئله اصلی مقاله، بازخوانی انتقادی آرای داور درباره عقب ماندگی ایران است. پرسش مقاله نیز این است که داور چه الگویی از توسعه را مطلوب می دانست؟ فرضیه این مقاله این است که الگوی غالب در اندیشه داور، الگوی اصلاح اقتصادی بوده است. یافته هایِ این نوشتار نشان می دهد داور برخلاف بسیاری از منورالفکران، درکی اخلاقی از مفهوم تجدد نداشت. وی ریشه برتری غرب را در قدرت اقتصادی و صنعتی آن می دید. داور معتقد بود اصلاحات اقتصادی مقدّم بر اصلاحات سیاسی و فرهنگی است. از مجرای این تفکر، او به استبداد مُنَوِّر روی آورد؛ زیرا معتقد بود در سایه حکومتی مقتدر می توان این اصلاحات را انجام داد. نتیجه این نوع تفکر، درکی سطحی از تجدد و نوسازی بود. داور بدون توجه به مبانی و الزامات تمدن غرب، سعی کرد با تغییر شکل حکومت و اصلاحات اقتصادی، جامعه ایران را از انحطاط برهاند. اجرای این سیاست به نوسازی ناقص و بدوی منجر شد؛ نوسازی ای که نتوانست پاسخی اصولی به مسائل جامعه ایران بدهد.
تجارت فرش ایران در قرن سیزدهم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
6 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت و سیر تحول تجارت و صادرات فرش ایران در قرن 13ق. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی و منابع کتاب خانه ای تهیه شده است. یافته ها و نتیجه گیری: فرش بافی در نیمه اول قرن13ق شغلی روستایی و فرش عمدتاً کالای تجاری داخلی بود؛ ولی با تقاضای روزافزون غربی ها برای فرش ایران و به دنبال آن با سرمایه گذاری و فعالیت تجار و شرکت های داخلی و خارجی در این صنعت، فرش بافی پیشرفت زیادی کرد و تجارت آن جنبه جهانی یافت. فرش ازطریق بازار کشورهای همجوار و یا مستقیماً از ایران توسط شرکت های سرمایه گذار، به اروپا و ایالات متحده آمریکا صادر می شد.
شناخت وصی خاتم الانبیا و پیروان ایشان با تکیه بر منابع اهل سنت
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
38-51
حوزههای تخصصی:
مساله امامت و رهبری امت از جمله اموری است که بسیار به آن پرداخته شده و لازمه نبوت و تکمیل کننده آن است. پیامبر مکرراً وصی و جانشین خود علی بن ابی طالب (ع) را به صحابه خود و امتش معرفی نمود و در غدیر از حاضرین خواست که غائبین را از این امر الهی خبر دهند؛ چرا که اسلام کامل نگشت مگر با التزام و تمسک به ولایت علی بن ابی طالب و اولاد ایشان، کسی که ملازم امام باشد به معارف قرآن نیز دست خواهد یافت؛ چرا که اهل بیت شارح قرآن هستند و صراط مستقیم را طی خواهد نمود. حجت خداوند بر او تمام می شود و رستگار خواهد شد. شیعه با تمسک به قول پیامبر (ص)، عشق و علاقه و محبت خود را به خاندان وحی نشان داده و در رفتار و گفتار اهل بیت را الگوی خود نموده و پیرو ایشان هستند. آن ها امامت ایشان را پذیرفته و پیامبر نیز پیروان علی (ع) که شیعیان ایشان باشند را وعده بهشت و رستگاری داده اند. در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تأکید بر مطالعات کتابخانه ای بنا داریم که وصی الهی را براساس منابع اهل سنت معرفی کنیم تا تصمیم گیری برای پیروی راه حق برایمان راحت تر میسر گردد.