فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
صخره های منقوش، شاید قدیمی ترین آثار به جامانده از انسان های پیش از تاریخ باشند. قبل از این که خط به وجود بیاید، بشر نقاشی می کشیده است. این هنر در ایران و به خصوص در غرب کشور (لرستان) سابقه ای بسیار کهن دارد. این مقاله به بررسی نقوش صخره ای نویافته روستای باوکی، شهرستان ازنا در لرستان می پردازد. تاکنون هیچ گونه اقداماتی جهت ثبت این محوطه صورت نگرفته است؛ لذا ثبت و مطالعه صخره نگاره های باوکی، در تکمیل نقشه باستان شناسی کشور و مطالعات صخره ای از اهمیت فراونی برخوردار است، به ویژه این نقوش دارای تنوع نقش و موضوعاتی روایی است که متفاوت تر از سبک نقش های انسانی و یا حیوانی دیگر صخر ه نگاره های ایران است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: نقوش باوکی دربرگیرنده چه نقش هایی است، و سبک و شیوه طراحی نقوش چگونه است؟ این نقوش قابل مقایسه با چه مناطقی است؟ هدف از ایجاد نقوش چه بوده است؟ سنگ نگاره های باوکی به چه دوره تاریخی تعلق دارند؟ روش پژوهش این مقاله بدین صورت است؛ ابتدا با بررسی پیمایشی منطقه ازنا و سنگ نگاره های آن، شناسایی و مورد عکس برداری و مستندنگاری، و سپس تمام نقوش با نرم افزار Corel مورد طراحی قرار گرفت. با استفاده از روش کتابخانه ای به تطبیق نقوش و مردم شناسی و گاهنگاری محوطه نویافته پرداخته شد. نتایج پژوهش نشانگر این است که تعداد نگاره های باوکی 74 نقش است که برروی صخر ه های به هم پیوسته و دربرگیرنده نقوش: انسانی، حیوانی، هندسی، گیاهی و ابزارآلات است. نگاره ها بسیار ساده و انتزاعی و تعداد محدودی واقع گرایانه ایجاد شده اند. با توجه به بررسی های انجام گرفته می توان گفت که نقوش این محوطه ازنظر کمّی و کیفی قابل مقایسه با نقوش صخره ای مناطق مختلف ایران، مانند: کنده نگاره های تیمره (خمین)، سونگون (ارسباران)، زرینه (قروه) و در خارج از کشور با قوبوستان (آذربایجان)، گغاما (ارمنستان) هستند. با توجه به اطلاعات به دست آمده از نقوش و آثار سفالی به دست آمده از محوطه و اطراف آن، بررسی استقرارهای اطراف محوطه و مقایسه نقوش با سایر محوطه های تاریخ گذاری شده در ایران، سبک نقوش، و سایر داده های تاریخی با شرط رعایت احتیاط قدمت نقوش مربوط به عصرآهن می باشد.
ساختارشناسی ملات رنگی آرایه های گچی بوم ساب در مدرسه (کاروانسرا) گنجعلی خان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
302-287
حوزههای تخصصی:
مدرسه (کاروانسرای) گنجعلی خان کرمان، یکی از بناهای شاخص کرمان در دوره صفویه است. آرایه های گچی ارزشمندی با شیوه های مختلف در این بنا اجرا شده است. ازجمله این آرایه ها، آرایه های گچی بوم ساب است که در اتاق شاه نشین در تمام اضلاع هم چنین سقف بنا اجرا شده است. از ویژگی های خاص این آرایه ها، رنگی بودن ملات در لایه های بستر زیرین و بستر رویی است که در سه رنگ قرمز، زرد و خاکستری قابل مشاهده است. لازم به ذکر است که در دوره های گذشته یک لایه اندود گچی بر سطح آرایه های گچی این بنا اجرا شده بوده که خوشبختانه در سال های گذشته، بخش زیادی از لایه الحاقی از سطح آرایه های گچی لایه برداری شده است. با توجه به متفاوت بودن این آرایه معماری ازنظر عمل آوری ملات رنگی و هم چنین فن اجرا و این که تاکنون مطالعه علمی دقیقی روی این آثار انجام نشده، در این مقاله ساختارشناسی ملات های رنگی این بنا انجام پذیرفته است. ازجمله پرسش های این پژوهش عبارتنداز: ملات های رنگی آرایه های گچی بوم ساب در این بنا دارای چه ساختاری است؟ فازهای اصلی و فرعی ترکیب ملات چیست؟ ماده رنگ زا در ملات های رنگی چه بوده است؟ در همین راستا اقدام به نمونه برداری شد (تعداد 7 نمونه) و آنالیزهای FT-IR, EDS, XRD برروی نمونه های مطالعاتی انجام پذیرفت که درکنار مطالعات میدانی به پرسش های پژوهش پاسخ داده شده است. نتایج حاص ل از پژوهش، گویای آن است که ملات گچ با فازهای اصلی ژیپس و انیدریت در لایه های مختلف استفاده شده است. هم چنین برای رنگی کردن ملات قرمز و زرد از اکسید آهن (گوئتیت) استفاده شده و برای ملات خاکستری از خاکستر و آهک استفاده شده است. هم چنین مواد آلی (استفاده جهت تغییر کیفیت ملات) در ساختار نمونه ها شناسایی نشد.
تکوین سازمان های زنان ایران در عصر پهلوی دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در جنبش مذهبی- ملی تنباکو و نهضت مشروطه، سر آغاز فعالیت زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. هرچند این حضور در ابتدای سلطنت رضاشاه به لحاظ تسلط نیروهای مذهبی و سنت گرا بسیار اندک تلقی می شد؛ ولی با اجرای سیاست های جدید از سوی رضاشاه و محمد رضا پهلوی فعالیت این قشر در قالب نهادها و سازمان های زنان انسجام بیشتری یافت و ابعاد وسیع تری را در برگرفت. چگونگی شکل گیری و نحوه فعالیت نهادها و سازمان های زنان در عصر پهلوی دوم و ارتباط آنها با حکومت مسئله ای است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. این مقاله که در چارچوب مطالعه تاریخی و به روش توصیفی- تحلیلی است، با بررسی منابعی چون روزنامه ها و کتب صورت گرفته است و مشخص می کند که اعضای نهادها و سازمان های زنان، اغلب متشکل از زنان تحصیل کرده ای بودند که بیشترین تلاش آنها در ابتدا بهبود وضعیت زندگی، آموزشی و بهداشتی بانوان و سپس رفع نابرابری حقوقی و کسب حق رأی برای زنان بوده است. برخی از این تشکل ها در جهت تأمین منافع دولت و برخی نیز در راستای برآورده ساختن نیازهای حزب و یا جمعیتی خاص گام برداشته اند و بر حوادث آن دوره تأثیر گذارده اند.
نقش طبقه متوسط بعد از انقلاب اسلامی در ایران (از سال 1357 تا 1392)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در بین گروه ها و طبقات مختلف طبقات اجتماعی همواره نقش طبقه متوسط به عنوان یک طبقه تاثیرگذار در مشروعیت بخشی به ساختار حاکم مورد توجه قرار داشته است. هدف این مقاله تبیین نقش طبقه متوسط در تحولات سیاسی- اجتماعی ایران از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی تا سال 1392 و تاثیر آن بر مشروعیت ساختار حاکم است. مفهوم طبقه متوسط مفهومی بسیار قدیمی است. در یونان باستان به خصوص در فلسفه ارسطویی تعادل جوامع در گرو آن دانسته شده است که از گرایش مبالغه آمیز به یک سو پرهیز گردد و همواره موقعیت آرمانی را در میانه و حدفاصل دو سوی متضاد با یکدیگر می جست.بررسی جایگاه و کارکرد نیروهای اجتماعی در تحولات سیاسی- اجتماعی و همچنین تاثیر آن بر مشروعیت ساختار حاکم از موضوعات اساسی در جامعه شناسی سیاسی محسوب می شود. نوع روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که طبقه متوسط به عنوان اصلی ترین طبقه در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران شناخته می شود که با استفاده از مولفه هایی چون طبقه همراهی با ایدئولوژی نظام ، تلاش برای گذار به دموکراسی در ایران، تقویت مشارکت سیاسی، تقویت روابط با گروه ها و احزاب ذی نفوذ در عرصه سیاسی و تقویت فرهنگ سیاسی توانسته است نقش مهمی را در مشروعیت بخشی به ساختار حاکم ایفا نماید.
بازتاب تبری در معاهدات میان ایران و عثمانی از صفویه تا قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با به قدرت رسیدن دولت شیعی صفوی در همسایگی خلافت عثمانی، برای توجیه جنگ میان دو مذهب اسلامی، تمسک به تبرا از سوی آنها می توانست برای ترغیب سربازان جهت تن دادن به جنگ با دیگری، راهگشا باشد؛ لذا شاهد کاربرد سیاسی گسترده این حکم فقهی، از سوی صفویان هستیم. مقاله حاضر، به بررسی ده قرارداد از دوران صفوی تا قاجار، با هدف پاسخ به چند پرسش تالیف شده است: تبرا به عنوان یک حکم فقهی چه تاثیری در عرصه سیاسی روابط ایران و عثمانی داشته است؟ صفویان در کدام یک از این معاهدات از تبرا منع شده اند؟ و این که در برابر این الزام، عثمانی ها چه تعهدی را پذیرفته اند؟ تحقیق حاضر که با روش پژوهشِ تاریخیِ مبتنی بر تحلیل انجام پذیرفته، نمایان گر این واقعیت است که فرمانروایان دو کشور هر گاه منافع شان ایجاب می کرد، از تبرا به عنوان حربه ای سیاسی برای مقابله با دیگری بهره برده اند. دیگر این که در سرتاسر دوران صفوی منع از تبرا جزء بندهای ثابت همه قراردادهای ایران با عثمانی است.
نواحی جنوبی دریای مازندران در سنت زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی جنوبی دریای مازندران در سنت زرتشتی پدرام جم [1] چکیده یکی از تصوّرات رایج در تحقیقات علمی دو سده اخیر آن است که سرزمین جنوب دریای مازندران در سنت زرتشتی، مأوای دیوان و دروجان بوده. این تصوّر در برخی از وقایع تاریخی همچون چیرگی اریه ها بر مردمان بومی و جدال دین زرتشتی با دین بومی آن سرزمین ریشه دارد. تحقیق حاضر به شکل گیری و تحول این تصویر می پردازد، عوامل پدید آورنده آن را بررسی می کند و برای سنجش اعتبار آن، توصیف این مناطق را در سنت زرتشتی بازمی نمایاند. این تحقیق نشان می دهد که در متون زرتشتی، گیلان و مازندران نه جایگاه دیوان، بلکه مأمن دین کهن و پناهگاه ایرانیان تصوّر شده است. دیدگاه منفی درباره این نواحی، پدیده ای جدید در تحقیقات ایران شناسی است و بنیادی در سنت زرتشتی ندارد. واژه های کلیدی: نواحی جنوب دریای مازندران، سنت زرتشتی، اوستا، متون فارسی میانه زرتشتی، گیلان، مازندران، ورنه [1] . استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی، مشهد تاریخ دریافت : 8/9/1400- تاریخ تأیید 23/9/1400
بومی گرایی موسسه های اطلاعات و کیهان در حوزه فرهنگ(1340 -1357خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
125-95
حوزههای تخصصی:
بومی گرایی مؤسسه های اطلاعات و کیهان در حوزه فرهنگ (1340 1357خورشیدی) حسینعلی قربانی [1] مهدی زمانی احمد محمودی [2] چکیده: در عموم روایت ها درباره مؤسسه های مطبوعاتی کیهان و اطلاعات پیش از انقلاب اسلامی، اطلاق واژه روزنامه رسمی یا حکومتی دیده می شود. بر اثر چنین نگرشی، وجوه غیرحکومتی آن دو مؤسسه پوشیده مانده و برخی کوشش های نویسندگان مستقل آن نادیده گرفته شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته است که اطلاعات و کیهان به عنوان بزرگترین رسانه های مطبوعاتی کشور در عصر پهلوی دوم چه رویه ای در حوزه فرهنگ کشور اتخاذ کردند؟ نتایج پژوهش در صورتبندی کلی تجدد بومی یا بومی گرایی عرضه شده است که نشان می دهد روزنامه نگاران این دو مؤسسه از گفتمان بومی گرایی به شدت تأثیر پذیرفتند و نقدهای صریحی به تجدد وارد کردند. رویه نویسندگان بومی گرای این دو مؤسسه ابعاد مثبت و منفی داشت؛ گاهی بدون بررسی علمی و سنجش آثار هنرمندان، به نقد و نفی آنان پرداختند و با مقایسه و مقابل هم قراردادن هنرمندانی همچون فروغ فرخزاد با پروین اعتصامی و طاهره صفارزاده، به دوگانه انگاری فرهنگی دامن زدند. با این همه، تلاش های آنان یا به عبارتی خوانش حداکثری از بومی گرایی، ابعاد مثبتی چون تعدیل غرب گرایی افراطی از طریق احیای هویت بومی و تأکید مجدد بر ارزش های اصیل بومی، ارائه رویکردهای جدید در حوزه تعلیم و تربیت و در نهایت، معرفی و ستایش هنر و هنرمندان بومی نگر در پی داشت. واژه های کلیدی: بومی گرایی، اطلاعات، کیهان، روزنامه، فرهنگ، سینما [1] . دکتری تاریخ انقلاب اسلامی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی (نویسنده مسئول) Q.hosein@gmail.com [2] . دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی، دانشگاه تربیت مدرس mehdizamani12@gmail.com تاریخ دریافت : 4/7/ 1400 – تاریخ تأیید 9/9/1400
حضور و جایگاه ایرانیان در تاریخ و تمدن سیسیل در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح سیسیل در اوایل قرن سوم هجری دستاورد ارزشمندی برای جهان اسلام محسوب می شد. گروهی از ایرانیان از همان هنگام در قالب «سپاه خراسانی» تحت فرماندهی اسد بن فرات نیشابوری، به همراه مسلمانان دیگر وارد سیسیل شده و در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این منطقه مشارکت فعالی داشتند. مسأله پژوهش حاضر، چگونگی حضور ایرانیان در سیسیل و تبیین جایگاه آنها در تاریخ و تمدن سیسیل در دوره اسلامی است. بر اساس گزارش منابع، چنین به نظر می رسد که ایرانیان در برخی از رویدادهای سیاسیِ سیسیل در دوره اسلامی نقش داشتند و در حوزه تمدن اسلامی انواع علوم، صنایع، معماری و هنرهای ظریف اسلامی - ایرانی را در سیسیل رواج داده اند. این دستاوردهای تمدنی در دوره حاکمیت نرمان ها به ایتالیا و سپس اروپا منتقل شد.
سیر تاریخی عرفان حلقه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی علت های شکل گیری و رشد پدیده های تاریخی و فرهنگی در بستر اجتماع، ضرورتی انکارناپذیر است. عرفان حلقه یکی از این پدیده هاست که در حال حاضر با رشد درخور توجهی روبه رو شده و هوادارانی پیدا کرده است. این پژوهش به دنبال آن است که به شیوه مصاحبه و میدانی، به این پرسش پاسخ دهد: روند تاریخی رشد عرفان حلقه با چه علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی پیوند خورده است؟ داده های پژوهش، حاصل مطالعه های کتابخانه ای، مصاحبه با صاحب نظران جنبش های نوپدید دینی یا (NMR)، مصاحبه با اعضای گرایش یافته به عرفان حلقه و رصد فعالیت این عرفان در بستر فضای مجازی است. مهم ترین یافته پژوهش آن است که: عرفان حلقه در چهار دوره تاریخی خود، با تکیه بر دو خط مشی آموزش حضوری و مجازی، تأکید بر حقوق زنان و زندانیان سیاسی، تلاش برای طرح شعارهای عام پسند وغیره موفق شده است به رشد چشمگیری دست یابد. البته براساس یافته ها، در این چهار دوره بین روش و محتوا تفاوت های چشمگیری وجود دارد. محتوای دوره نخست و دوم، بیشتر بر عقاید دینی منطبق بود؛ ولی مسائل طرح شده در دوره سوم و چهارم با عقاید دین اسلام انطباق کمتری دارد؛ همچنین در دوره سوم و چهارم و پس از دستگیری طاهری، مسترها و مربی ها رکن اصلی تبلیغ اند؛ حال آنکه در دوره نخست و دوم، کلاس های حضوری را مؤسس عرفان حلقه برگزار می کرد.
چالش سیاست و بهداشت در قرنطینه خلیج فارس و پیامدهای آن در شهر بوشهر از اواخر دوره قاجار تا پایان دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
273 - 306
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری های واگیر، ضعف امکانات بهداشتی و افزایش مرگ ومیر در ایران، به ویژه در منطقه خلیج فارس، یکی از دغدغه های مهم کشور در اواخر دوره قاجار و عصر پهلوی به شمار می رفت. در همین دوره، رقابت های سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی در این منطقه، به چالش هایی نو در حوزه سیاست و بهداشت منجر گردید که تبعات آن، در شهر بوشهر نمود یافت. انگلستان که نقش فعال تری در منطقه خلیج فارس داشت، به اقداماتی برای بهبود و توسعه بهداشت و مبارزه با بیماری ها، مانند تأسیس ایستگاه های قرنطینه در نواحی مرزی، از جمله خلیج فارس دست زد. نقطه کانونی این نوشتار، بررسی چالش سیاست و بهداشت در قرنطینه خلیج فارس و پیامدهای آن در شهر بوشهر از اواخر دوره قاجار تا پایان دوره رضا شاه می باشد که با رویکرد وصفی تحلیلی و با اتکا بر گزارش های بهداشتی و اسناد اداری، روزنامه ها و دیگر منابع تدوین شده است. یافته های پژوهش، نشان دهنده رقابت پزشکان اروپایی، به ویژه انگلیسی ها در ایران در مبارزه با بیماری هاست که به بهبود بهداشت عمومی در بوشهر انجامید؛ اما از زاویه ای دیگر، چالش در حوزه سیاست و بهداشت، امر بهداشتی را به امری سیاسی تبدیل نمود و در نتیجه، مداخله اروپاییان با مقاومت مردم روبه رو شد تا اینکه با استقلال تشکیلات قرنطینه جنوب، این چالش به پایان رسید.
نسبت خاطره نگاری با امر واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تعاریف اهل فن، جای گیری خاطرات مکتوب در زمره منابع خبری اولیه و مهم در تاریخ نگاری است و بررسی تاریخی فرایند شکل گیری و تکوین آن در تاریخ ایران، اثباتی بر مدعای فوق است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و طرح نگرش های روش شناختی درباره نسبت خاطره نگاری با امر واقع است و پاسخی متقن به این پرسش که سندیت خاطرات، در شکل «زندگی نامه خودنوشت» به چه میزان دارای اعتبار جهت کاربست در تحقیقات تاریخ نگاری است. راستی آزمایی روایات متون خاطره نگاری بر اساس دیگر منابع اسنادی و همچنین اعتبارسنجی بر اساس الگوی «تواتر روایت» درباره یک واقعه، یکی از نتایج این پژوهش است. همچنین بر اساس اضلاع سنجش ناپذیر این خاطرات، چون معضل زاویه دید و موقعیت منحصر به فرد راوی در روایت، می توان این خاطرات را در رویکرد دوم، آثاری برای شناخت راویان آنها به عنوان افراد مؤثر در رویدادهای تاریخی، مدنظر دانست و دارای اعتبار جهت ارجاع اسنادی در نظر گرفت.
بازاندیشی در منابع؛ تحلیل انتقادی روایات یونانی از مرگ کوروش دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
298 - 324
حوزههای تخصصی:
کوروش بزرگ همواره به عنوان بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی شناخته شده است. این در حالی است که منبع قابل توجهی از سرزمین اجدادی اش در باب او باقی نمانده و پژوهش درباره زندگانی و مرگ او، تنها از طریق بررسی منابع بیگانه ممکن است. مهم-ترین منابعی که به ارائه تصویری نسبتاً روشن از زندگی کوروش می پردازند، آثار مورخان یونانی و اخلاف آن ها در دوره های بعد است. امّا این منابع به دلایل گوناگون در هاله ای از افسانه ها پیچیده شده و به تبع سرشت شان، مشکلات و ابهامات فراوانی دارند. مرگ کوروش نیز یکی از مسائل بسیار پیچیده در دوره هخامنشی است که افزون بر مشکلات مذکور، با تضاد و تناقض منابع نیز روبه رو است. از گزارش های گوناگون دو مضمون کلی از مرگ او در قالب مرگ در نبردی نهایی و مرگ طبیعی، مستفاد می شود. پرسش بنیادین پژوهش این است که چگونه باید تضاد مضامین روایات گوناگون را در مورد مرگ کوروش تحلیل کرد؟ این پژوهش بر این اساس می کوشد با رویکردی انتقادی و با تحلیل هر یک از روایات در ساخت و بستر زمانی، مکانی و گفتمانی آن ها، به بازاندیشی در باب این منابع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که روایات گوناگون در باب مرگ کوروش تنها گزارش هایی از میان گزارش های دیگر اند که می توان عناصر و منشأهای متفاوتی برای هر کدام از آن ها در نظر داشت. همچنین پژوهش حاضر با تحلیل انتقادی هر کدام از روایات می کوشد ویژگی های اعتبارشناختی هرکدام از گزارش ها را بسنجد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای است.
The Historical Sociology of Recreating the Concept of "Iran" in the ‘History of Alam Arāy-e Abbāsi’(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
History of the nations and national identity has always been considered one of the major issues in the social sciences and political geography. The identity of each nation is primarily related to the circumstances under which that particular nation has emerged and evolved. Thus, every country is independent when it has primarily an independent national personality. The origin and evolution of the concept of Iran has gained a considerable attention in the context of national identity since the establishment of the Medes 705 BC Government in the Iranian Plateau. After the fall of the Sassanids 636 AD and the emergence of independent and semi-independent governments in Iran, this concept lost its particular geopolitical framework, but in the historical process, Iran's political identity was based on a geographical integration and at one point in history, some historians recreated this concept in their works and applied it as a sign of a new evolution in line with reviving the geographical, cultural, and political and social dimensions. With the formation of the Safavid government in Iran and its reliance on the revival of Iranian land based on the heritage of ancient borders, the Iranian concept has transcended the cultural and ethnic aspect as a socio-political and basic concept for the national identity. This research is based on the theory of return in historical sociology with the method of content analysis, has been an attempt to prove the role-playing factors in the development and consolidation of Iranian identity,
The Three Famines and the Makings of a Malthusian Catastrophe in Iran (1869-1944)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iran suffered three catastrophic famines in the seventy-five-year span of 1869 to 1944. The population in 1945 was unchanged from that of 1840, a classic case of a Malthusian catastrophe. This article aims to assess the impact of the famines on Iran’s population level. It is first shown that the human losses in the Great Famine of 1869-1873 have been vastly understated in much of the literature. Two-thirds of the population was lost. Barely had Iran recovered its 1869 population when the Great Famine of 1917-1919 in World War I had carried off nearly half of the population. Finally, World War II and the resulting 1942-1944 famine and typhus epidemic had claimed a quarter of the population and again restored the 1840 population level. Only after 1945 was Iran able to shake off the Malthusian trap into which it had fallen for more than a century.
بازکاوی و نقد منابع دربارۀ نسب و جایگاه اجتماعی و تاریخ فوت ابوطالب فندرسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزاابوطالب فندرسکی از شخصیت های مشهور دورۀ صفویه بود که در زمان شاه سلیمان اول (صفی دوم) و سلطان حسین صفوی می زیست. او در زمینۀ علوم مختلف، صاحب آثار بسیاری بود. شباهت نام خانوادگی ابوطالب فندرسکی با یکی دیگر از علمای عصر صفوی، یعنی ابوالقاسم فندرسکی، باعث شده است پژوهشگران در ذکر آثار و احوال آنها دچار اشتباه شوند؛ برای مثال رابطه ای نسَبی برای این دو فرض کنند یا برای زمان مرگ ابوطالب فندرسکی، تاریخ های اشتباهی قید کنند. دربارۀ ابوطالب فندرسکی، در عصر خودش و حتی زمان کنونی، اطلاعات اندکی ثبت شده و آگاهی های کمی در دست است.هدف این پژوهش، بررسی زندگی و فضای سیاسی و اجتماعی زمانۀ این عالم بزرگ و چراییِ سکوت منابع و مصادر تاریخی دربارۀ اوست که با روش تحلیل محتوا، یعنی بررسی و مقایسه و نیز نقد و ارزیابی داده های تاریخی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد به طور قطع، این دو عالم بزرگوار پدر و پسر نبوده و به احتمال، رابطۀ سببی هم نداشته اند.باید در نظر گرفت تعارض های خاندان فندرسک با حکومت، بر سر مسائل مالی، باعث شد در رسانه های آن عصر، نام ابوطالب فندرسکی حذف شود. تاریخ های آمده در منابع مختلف دربارۀ زمان مرگ او، اشتباه است و تاریخ مرگ او در فاصلۀ سال های 1107تا1117ق/1695تا1705بوده است.
تحلیل نمادشناسانه و کهن الگویی اسطورۀ نبرد هوشنگ و مار سیاه در شاهنامۀ فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع مختلف، نمادها و کهن الگوها مهم ترین عناصر ساختاری اسطوره ها را تشکیل می دهند. در اسطوره شناسی ایرانی نیز نمادها و کهن الگوها نقش بسیار مهمی برعهده دارند. اسطورۀ نبرد هوشنگ با مار سیاه یکی از روایت های اسطوره ای است که در شاهنامه نقل شده و نمادها و کهن الگوهایی را در خود جای داده است. به نسبت اهمیت این روایت اسطوره ای، دربارۀ آن پژوهش های چندانی صورت نگرفته است. بررسی ریشه های اسطوره ای و نمادها و کهن الگوهای موجود در این روایت، با کشف بسیاری از رازهای تاریخی ایرانیان باستان همراه است.پژوهش حاضر به روشی توصیفی تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای تدوین شده است. هدف این پژوهش تحلیل اسطورۀ نبرد هوشنگ و مار سیاه با استفاده از نماد و کهن الگوست. نتایج به دست آمده از آن حکایت دارد که در این اسطوره، مار سیاه جهانسوز نمادی از شرارت و نابودگری و بی نظمی جاویدان است که در برابر هوشنگ، یعنی نماد خیر و دادگری و نظم و آبادگری قرار می گیرد. حاصل این نبرد، رانش مار اهریمنی و کشف آتش و جشنی است که با برتری بر این مار و کشف آتش ارتباط مستقیم دارد. در این اسطوره، کهن الگوهایی همچون نبرد خیر و شر، نبرد قهرمان با مار و اژدها، آتش و رانش اهریمنان، جشن و... درخور مشاهده و بررسی است.
مراحل تطور احتفال (جشن) میلاد پیامبر(ص) در گذر تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
احتفال به معنای برگزاری مراسم جشن ولادت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، تطورات تاریخی گوناگونی را به خود دیده که در این نوشتار به پنج برهه تاریخی اشاره شده است. این مراسم به صورت رسمی و عمومی در قرن چهارم در دوره فاطمیان مصر با هدف تعظیم و بزرگداشت مقام پیامبر اکرم(ص) پایه گذاری شد. بی درنگ از سوی مسلمانان در سایر سرزمین های اسلامی، از قبیل شامات، حجاز، خراسان بزرگ و شمال آفریقا دنبال شد و در سده های هفتم و هشتم، چهار گوشه جهان اسلام شاهد برگزاری مراسم احتفال مولدالنبی(ص) بود. هم زمان، ورود گرایش ها و اندیشه های انحرافی مانند صوفیه به این مراسم، آن را از مسیر اصلی منحرف کرد و کج روی های اخلاقی و فقهی را در آن پدید آورد. به منظور تقابل با این بدعت ها، عالمان دینی به مرزبندی میان این مراسم و انحرافات آن پرداختند که با ظهور فرقه وهابیت، رویکرد اصلاحی عالمان، به نفی و انکار اساس این مراسم از سوی وهابیان تبدیل شد. لزوم جداسازی میان اشکالات محتوایی این مراسم با برگزاری اصل آن، نتیجه ای است که از بررسی این تطورات تاریخی به دست می آید.
معرفی و مکان یابی شهر کوهگیلویه در قرون میانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوهگیلویه، یکی از شناخته ترین جای نام های دوران اسلامی، در جنوب غرب ایران است که نقش بسیار مهمی در تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی این منطقه داشته است. بیش از هزار سال از ذکر نام کوهگیلویه در منابع تاریخی می گذرد، اما تاکنون هیچ گونه اشاره ای مبنی بر وجود شهری یا استقرارگاهی با نام کوهگیلویه نشده و همواره از آن به عنوان یک ناحیه یا منطقه جغرافیایی یاد شده است. کشفیات اخیر در شهر تاریخی دهدشت نشان می دهند که کوهگیلویه در قرون میانه اسلامی نه تنها یک محدوده جغرافیایی، بلکه مهم ترین مرکز شهری این منطقه بوده و از اهمیت سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی مذهبی برخوردار بوده است. این شواهد شامل گنجینه ای ارزشمند متشکل از 194 سکه تاریخی است که برروی تعدادی از آن ها شهر کوهگیلویه به عنوان محل ضرب این سکه ها حک شده است. قرارگیری شهر کوهگیلویه در زمره ضرابخانه های این دوره، نشان از اهمیت و جایگاه ویژه این شهر دارد که تاکنون ناشناخته باقی مانده است و از موقعیت جغرافیایی آن نیز اطلاعی در دست نیست. پرسش های این پژوهش در حول دو محور است؛ 1. سکه های مکشوف از شهر تاریخی دهدشت، به چه دوره ای تعلق دارند و در زمان کدام حاکمان ضرب شده اند؟ 2، موقعیت مکانی شهر تاریخی کوهگیلویه با کدام یک از محوطه های تاریخی هم خوانی دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مشخص نمودن دوره ضرب سکه های کشف شده و مکان یابی موقعیت جغرافیایی شهر کوهگیلویه به انجام رسیده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و رویکرد آن تاریخی-تحلیلی است. مطالعات نشان می دهند که سکه های مذکور در دوره آق قویونلوها ضرب شده اند و ضرابخانه کوهگیلویه به عنوان یکی از فعال ترین و مهم ترین ضرابخانه های دوره آق قویونلوها و اتابکان لر بزرگ، با شهر تاریخی دهدشت، در شهرستان کوهگیلویه هم خوانی دارد که در روند تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی از دوره آق قویونلوها به دوره صفویه، به نام شهر دهدشت تغییر نام داده و در گذر زمان، نام کوهگیلویه غبار فراموشی گرفته و از یادها رفته است.
مطالعه تطبیقی اشراف در بافت اجتماعی ایران باستان و اسلام اولیه از دیدگاه تاریخ مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشراف به عنوان مفهومی مهم و پرکاربرد در تحلیل های اجتماعی، در طول تاریخ یکسان فهمیده نمیشده است و سطوح مختلف مفهومی دارد. مسأله اصلی این نوشتار، فهم تأثیرگذاری جهان بینی دو جامعه ایران باستان متاخر و اسلامی نخستین به عنوان دو خاستگاه اصلی، بر مفهوم اشرافیت در دوره اسلامی تاریخ ایران است. این مسأله در قالب این پرسش که جوامع ایران اواخر دوره باستان و جامعه نخستین اسلامی چه فهمی از اشراف داشتند؟ در پی پاسخ برآمد. نوشتار حاضر با تکیه بر روش تاریخ مفهومی بافت اجتماعی جوامع مذکور را مطالعه نموده تا مؤلفه هایی مفهومی بدست دهد و در ادامه با تکیه بر روش تطبیقی، مؤلفه های اشرافیت در این دو جامعه را با هم مقایسه کرده است. در هر دو جامعه، اهمیت تبار اشرافی بسیار مهم بود، اما ساختار پیچیده تر اجتماعی در ایران باستان و وابستگی آنان به زمین و ایدئولوژی پادشاهی ایرانیان، سبب شده بود تا فهم اشراف در مقایسه با ساخت قبیله ای در میان اعراب تازه مسلمان متفاوت باشد. این تفاوت مفهومی، بر واقعیت اجتماعی اثرگذار بود و در دوره ی اسلامی تاریخ ایران، مفهومی چندلایه از اشراف را بوجود آورد.
سَرَقوسَه از فتح اسلامی تا سقوط به دست مسیحیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
33 - 56
حوزههای تخصصی:
در فاصله سال های 86– 264ق، مسلمانان به سلسله حملاتی دریایی برای فتح شهر بندری سرقوسه دست یازیدند. این مقاله پس از بررسی زمینه ها و علل حملات، بدین نتیجه دست یافته است که حملات مسلمانان به سرقوسه با اهداف گسترش دین اسلام و نیز دستیابی به منابع اقتصادی سرقوسه و سلطه بر راه تجاری دریای مدیترانه صورت گرفت. پیامد حملات که پس از دو سده و اندی کوشش مستمر، به فتح سرقوسه انجامید، برای مسیحیان زیان بار بود و برای مسلمانان نیز به دلیل نداشتن سیاستی درست برای حفظ شهر، دستاوردی نداشت. چه، از یک سو، به ویرانی آثار فرهنگی- تمدنی و تخریب شهر و در نتیجه مهاجرت سکنه به سرزمین های امن تر بیزانس و کاهش جمعیت انجامید. از سوی دیگر مناقشات سران نظامی مسلمان صقلیّه با والی سرقوسه- ابن ثمنه- و فزون خواهی برای دستیابی به مناطقی بیشتر در صقلیّه، باعث استمداد ابن ثمنه از رُجار نُرماندی برای شکست رقبای سیاسی شد. سرانجام، نورمان ها به بهانه غارت و تعدّی فردی مسلمان موسوم به ابن عبَّاد به کلیساها، در 479ق سرقوسه را بازستاندند.