فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
107-126
حوزههای تخصصی:
رؤیا در عملکرد نخبگان فرهنگی دوره تیموری سمیه آقامحمدی[1]، مصطفی گوهری فخرآباد[2]، مهدی مجتهدی[3]، عباس اقدسی[4] چکیده اعتباربخشی به رؤیا و بهره برداری از آن، یکی از موضوعات قابل توجه در دوره تیموری است. این موضوع به رغم اهمیت آن در شناخت روحیه و فرهنگ ایرانیان، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رؤیاهای ادعایی نخبگان دوره تیموری (913-771ق) پرداخته است، تا شناخت بیشتری درباره باورها و اندیشه های عامه مردم و نیز حیات فرهنگی ایران در دوره تیموری به دست آورد. نتایج این بررسی نشان داد که در دوره تیموری توسعه هنر و پیدایش و افزایش ابداعات هنری، گاه به رؤیاهایی نسبت داده شده که ریشه در آرزوها، خواسته ها، تمنیات و ضمیر ناخودآگاه نخبگان داشته است. بر این اساس، تصمیم گیری درباره امور مختلف، از جمله پیروی از یک استاد، تألیف کتابی خاص و تأیید مطالب آن، یادگیری و ترویج سبک هنری خاص، آگاهی از صحت و ضعف احادیث و، یا حصول به دانشی خاص، گاه از مجرای رؤیا انجام می شد. واژه های کلیدی: تعبیر رؤیا، حکومت تیموری، نخبگان دوره تیموری. [1] . دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران somaye.aghamohammadi@mail.um.ac.ir [2] . استادیار تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه فردوسی (نویسنده مسئول) gohari-fa@um.ac.ir [3] . استادیار تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه فردوسی mmojtahedi@um.ac.ir [4] . استادیار تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه فردوسی aghdassi@um.ac.ir
آموزش به زبان فارسی؛ چالش وزارت معارف با مدارس ارامنه در دوره رضاشاه (با تکیه بر مدارس ارامنه رشت و بندر پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال آغاز سلطنت رضاشاه پهلوی برقراری نظام نوینی آموزشی وارد فصل نوینی شد و کلیه مدارس کشور ملزم به پیروی از اصول و دستورالعمل های وزارت معارف شدند. مدارس اقلیت های دینی، بویژه مدارس ارامنه که ده ها سال با استقلال عمل کرده بودند در مواجهه با این چالش به واکنش پرداختند و در این میان مدارس ارامنه گیلان در برابر وزارت معارف بیشترین مقاومت را از خود نشان دادند. پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد آرشیو ملی ضمن بررسی وضعیت کلی آموزش در میان ارمنیان، به روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این سوال است که چالش وزارت معارف و ارمنیان درخصوص آموزش به زبان فارسی در مدارس ارامنه، بویژه مدارس رشت و بندر پهلوی، به چه شکل بود و بالاخره به چه نتیجه ای رسید؟ یافته های تحقیق نشان می دهد مدارس ارامنه که تدریس به زبان فارسی را باعث نابودی فرهنگ و زبان ارمنی می پنداشتند، از سال 1305 تا 1315 به مدت ده سال در برابر وزارت معارف مقاومت کردند اما بالاخره به دنبال تسلیم شدن مدارس ارامنه گیلان، آخرین مقاومت ها خاتمه یافت و مدارس ارمنیان در سراسر کشور ناچار به تبعیت از مقررات وزارت معارف شدند و آموزش به زبان فارسی را در دستور کار خود قرار دادند.
پرونده میرزاملکم خان: میرزا ملکم خانِ ارمنی؛ سفیرِ ایران در لندن
منبع:
پژوهش در تاریخ سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
171 - 175
حوزههای تخصصی:
تجلی زیبایی شناسی مکتب فلسفی اصفهان در معماری قدسی مساجد عصر صفوی (نمونه موردی: مسجد امام اصفهان)
حوزههای تخصصی:
همراه با شکل گیری حکومت صفوی، زمینه برای گسترش مکاتب فلسفی فراهم گردید. در این دوران مکتب فلسفی اصفهان که شخصیت های برجسته ای همچون ملاصدرا پایه گذار آن بوده است، شکل گرفت و تمام مبانی اعتقادی فلاسفه پیشین خود را تکمیل نمود. در این دوران حضور ملاصدرا و پایه گذاران این مکتب در شهر اصفهان زمینه ساز شکل گیری دوره ی شکوفایی حکمت و فلسفه گشت. از سویی دیگر عصر صفوی یکی از دوران شاخص در نمایش پیوند میان معماری و مکاتب فلسفی بوده است که، تاثیر زیادی از مبانی مکتب فلسفی اصفهان گرفته است و باشکوه ترین معماری نسبت به ادوار گذشته را ایجاد نموده است که به طور قطع متعالی ترین جلوه آن در فضای مسجد نمود پیدا کرده است. لذا پژوهش حاضر سعی بر پاسخ به این است که، اندیشه های ملاصدرا به عنوان برجسته ترین شخصیت مکتب اصفهان چه تاثیری بر زیبایی شناسی معماری عصر صفوی گذاشته است؟ و این تاثیر چگونه به کالبد بدل گشته است؟ در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی تاریخی ابتدا به بررسی مکتب فلسفلی اصفهان، مبانی زیبایی شناسی ملاصدرا و سپس نحوه تاثیرگذاری آن بر معماری قدسی مسجد عصر صفوی را بررسی کرده است.
پارادایم تاریخ نگاری نظامیِ محمدجواد مشکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری از زمان باستان تا امروز، رویکردهای متفاوتی را پشت سر گذاشته و برحسب پارادایم های متفاوت، اشکال متفاوتی از تاریخ نگاری شکل گرفته است. اساساً تاریخ نگاری در ایران تا دوره مشروطه، تاریخ نگاری سیاسی- نظامی است و آشنایی با روش و بینش های جدید تاریخ نگاری از دوره مشروطه به بعد، باعث برآمدن گفتمان های گوناگون تاریخی شد. ازجمله مهم ترین مورخین دوره پسا مشروطه، می توان به محمدجواد مشکور اشاره کرد. تاریخ نگاری محمدجواد مشکور متأثر از دوره پهلوی است و تاریخ نگاری نظامی او در این گفتمان رشد یافته است. ازاین رو این پژوهش در نظر دارد تا با روش توصیفی تحلیلی تاریخ نگاری نظامی او را مشخص کند و سعی می کند به این سؤال پاسخ گوید که پارادایم تاریخ نگاری نظامی مشکور چیست؟ یافته های پژوهش حکایت از این امر دارد که مشکور در تاریخ نگاری نظامی خود رویکردی اثبات گرایانه دارد. چراکه به نظر می رسد مشکور به لحاظ هستی شناسی قائل به واقع گرایی بود و صرفاً به شناخت واقعیت های تاریخی اهتمام ورزید و به لحاظ معرفت شناسی محقق و سوژه های موردتحقیق را موجودیت های جدا از یکدیگر می دانست که از یکدیگر تأثیر و تأثر نمی پذیرند و گذشته را به سان یک واقعیت ثابت می دانست و این واقعیت گرایی جایی برای نسبی گرایی نمی گذارد و از منظر روش شناسی قائل به روش توصیفی تحلیلی بود.
دریانوردی و امور مرتبط با آن در اندلس، از آغاز ورود اسلام تا پایان دوره امویانِ اندلس (92-422 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی اندلس و اینکه از سه جهت با دریا احاطه شده، باعث شد تا مسلمانان بندرها و لنگرگاه های متعددی در اطراف آن بنا کنند. در سال های آغازین ورود مسلمین به اندلس و در آغاز حکومت امویان، دریانوردی و ناوگان نظامی از امور مهم به شمار نمی آمد، زیرا فرمانروایانِ مسلمان سرگرم استقرار حکومت و سرکوب قیام های داخلی و نبردهایی در خشکی بودند. اما امویان از زمان عبدالرحمن اوسط (حک 238-206 ق) و پس از حملات نورمان ها به سواحل اندلس در سال 229 ق، اهتمام ویژه ای به ساختِ ناوگان نظامی مبذول نمودند و در واقع آغازِ پایه گذاری و توجه به دریانوردی را در اندلس از این زمان باید دانست. از این پس، امیران اموی، اهتمام بسیاری به تقویت ناوگان نظامی داشته و از نیروی دریایی استفاده ی زیادی برای مقابله با نورمان ها و محدودکردن نفوذ فاطمیان نمودند. این توجه به امور دریانوردی باعث شد تا در اندلس پادگان ها و استحکامات دریایی متعددی بنا گردیده و منصبِ امیرالبحر از جایگاه والایی برخوردار شود. المریه مهم ترین بندر نظامی گردید و در تعدادی از بنادر، کارخانه های کشتی سازی ساخته شد.
واکاوی سیر تطور بدن نمادین سلطان در نظام پادشاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
207 - 230
حوزههای تخصصی:
در نظام پادشاهی ایران، سلطان در رأس هرم قدرت همواره دارای وجاهت خاصی بوده که او را از سایر مردمان متمایز می کرده است. این برتری حتی در بدنِ سلطان نسبت به رعایایش مشاهده می شود. به گونه ای که پادشاه تنها یک بدن جسمانی و خاکی ندارد؛ بلکه او دارای بدنی سیاسی و نمادین بوده است. در این مقاله با تکیه بر نظریات جامعه شناسی بدن، سیر تطور بدن سیاسی سلطان در تاریخ ایران مورد ارزیابی قرار می گیرد. مقطع زمانی مورد مطالعه این نوشتار تاریخ ایران باستان، ایران بعد از اسلام تا پایان عصر پهلوی می باشد. پژوهش حاضر از طریق بررسی نمادها و نشانه های مکتوب و غیرمکتوب درصدد واکاوی عوامل موثر بر تحول منزلت بدن سیاسی شاه در تاریخ ایران است. مساله پژوهش حاضر آن است که چه عاملی تمایز بدن سیاسی شاه از کالبد جسمانی او را در تاریخ ایران رقم زده و عوامل مؤثر در تطور و تحول منزلت بدن سیاسی سلطان در تاریخ ایران چه بوده است؟ دستاوردهای حاصل از این بررسی نشان می دهد که انگاره فره ایزدی در روزگار باستانی ایران وجاهتی قدسی را برای بدن سلطان رقم زد. تداوم این انگاره در دوران اسلامی در تلفیق با اندیشه ظل الهی سلطان در استمرار وجاهت معنوی بدن شاه نقشی اساسی ایفا کرد. در دوران اسلامی تا پایان پهلوی تحولاتی چون حملات بیگانگان، تحولات اجتماعی همچون دگرگونی طبقاتی، ظهور صفویان، تجدد و اندیشه های مشروطه خواهی در فراز و فرود منزلت بدن سیاسی شاه تاثیر عمیقی بر جای گذارد.
بحرین در مذاکرات رضاشاه و بریتانیا (براساس اسناد وزارت خارجه انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
34 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف : مسئله بحرین و جدایی آن از ایران ازجمله مهم ترین مسائل معوقه بین ایران و انگلستان بود که با روی کارآمدن رضاشاه با کمک عناصر انگلیسی، امید انگلستان برای حل وفصل این مسئله نیز بیشتر شد؛ ولی دولت ایران برای حل این مسائل با تکیه بر ابزارهایی چون حمایت شوروی، جامعه ملل، افکار عمومی و سیاست بِده بِستان وارد گفت وگوهای کلی با انگلستان شد که بیش از پنج سال به درازا کشید. این گفت وگوها به دلیل نرمش نداشتن دولت انگلستان دربرابر طرح های مختلف عبدالحسین تیمورتاش (نماینده رضاشاه) برای حل این مسئله شکست خورد و درنهایت با گره خوردن این موضوع با مسئله مذاکرات تجدیدنظر در قرارداد دارسی -که آن نیز برای ایران دستاوردی نداشت- موجب حذف تیمورتاش و حل نشدن مسئله بحرین در این دوره شد. پرسش اصلی نوشتار حاضر بر این اساس استوار است که دولت ایران در دوره پهلوی اول مسئله بحرین را چگونه صورت بندی کرده بود؟ آیا بحرین خود «مسئله» بود یا صرفاً به عنوان «ابزاری» برای کسب امتیاز از انگلستان به آن نگریسته می شد؟ روش/ رویکرد پژوهش : نوشتار حاضر به روش تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل داده های تاریخی است با اتکا بر اسناد وزارت خارجه انگلستان درصدد تبیین این مسئله است. یافته ها و نتیجه گیری : یافته های پژوهش نشان می دهد که با مقاومت شدید انگلستان در شناسایی حاکمیت ایران بر بحرین و هم چنین اقدامات انگلستان برای کسب امتیاز نفت (بازنگری در قرارداد دارسی)، درنهایت سیاست ایران به کسب امتیاز دربرابر واگذاری بحرین متمایل شد.
اهمیت ژئواستراتژیک جنوب ایران (خلیج فارس) در منظومه منافع آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم تا جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ جهانی دوم، مانند جنگ اول، خیلی زود دامن ایران را نیز گرفت و علی رغم اعلام بی طرفی، موقعیت استراتژیک ایران برای کمک رسانی به شوروی برای غلبه بر آلمان زمینه ساز حضور نظامی سه قدرت بریتانیا، آمریکا و شوروی در خاک ایران و اشغال آن شد. حضور نظامی آمریکا در ایران نیز بیشتر از همین زاویه کمک به شوروی و تلاش برای تقویت کریدور تدارکاتی جبهه شوروی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مسئله پژوهش حاضر آن است که آیا حضور آمریکا در ایران تنها در راستای کمک به شوروی بوده است یا آمریکا با خروج از سیاست دکترین مونرو به صورت عملی در صدد ایفای نقشی فراتر از آن و در صدد بازیگری در مناطق مهم و استراتژیک جهان بوده است. در نوشتار حاضر با کاربست روش تحقیق تاریخی و استفاده از اسناد آمریکا، در صدد هستیم تا به زمینه ها و دلایل حضور این کشور در ایران در طی جنگ جهانی دوم پاسخ دهیم. فرض ما بر این امر ابتنا دارد که آمریکا با شناخت کافی از اهمیت استراتژیک خلیج فارس در طی جنگ و همچنین فردای پس از جنگ برای حضور طولانی مدت برنامه ریزی کرده و بر آن اساس برنامه های خود را پیش برده است. یافته های تحقیق نیز حاکی از آن است که آمریکا با توسل به روش های مختلف ضمن متمایل کردن سیاستمداران ایران در گرایش به غرب، با تأسیس پایگاه و اعمال سیاست هایی برای جهت دهی به افکار عمومی در ایران برنامه بلندمدتی برای حضور در خلیج فارس در پیش گرفته بود.
پژوهشی در معماری شمال کشور از دیدگاه باستان شناختی و نقش آن در توسعه پایدار (مطالعه موردی، منطقه باستانی کجور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
۱۷۵-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
وجود برخی نقاط در شمال ایران با آب وهوای متفاوت ویژگی های خاصی را پدید آورده است و از آنجاکه اقلیم در روند شکل گیری فرهنگ و معماری هر منطقه تأثیر مستقیمی دارد، آب وهوای سرد و کوهستانی در منطقه کجور نیز سبب شکل گیری معماری متفاوت با سایر نقاط شمال کشور شده است که بیشتر برگرفته از فرهنگ های باستانی این ناحیه است. در این میان معماری و توسعه پایدار، بر پایه طبیعت گرایی، مخاطب محوری، عملکردگرایی مبتنی بر طراحی بیرونی با تلفیقی از خاطرات، نیازها و زیبایی شناسی مشترک میان باستان شناسی و معماری، فضای بیرونی را طراحی و هدایت می کند. کجور بین دو دره هراز و چالوس، در غرب استان مازندران واقع شده که وسیع ترین محوطه ها و آثار شناسایی شده متعلق به دوران اسلامی را در منطقه داراست. این آثار به دو گروه تپه ها، و محوطه ها و بناهای آرامگاهی تقسیم می گردد. در بررسی باستان شناختی آثار دشت میان کوهی کجور، انبوهی از آثار شامل: محوطه، گورستان، معماری سنگ چین، آسیاب سنگی شناسایی گردید که نشان از تأثیرگذاری آن بر فرهنگ و معماری کنونی دارد. براساس داده های سفالی، طیف زمانی محوطه های شناسایی شده از دوره پیش ازتاریخ (مس وسنگ میانی و جدید، مفرغ قدیم، آهن)، تا دوران اسلامی (قاجار) را شامل می شود که بیشترین تعداد استقرارگاه ها مربوط به دوره تاریخی اشکانی است.پرسش های پژوهش عبارتنداز: 1- تا چه اندازه پیشینه باستانی منطقه کجور در شکل گیری و توسعه معماری بومی و پایدار منطقه نقش داشته است؟ 2- احیای معماری بومی مناطق البرز مرکزی به خصوص منطقه کجور چه نقشی در حفظ و نگه داری میراث فرهنگی این مناطق دارد؟ با توجه به حجم انبوه مکان ها، محوطه ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف در این منطقه می توان گفت شرایط مساعدی جهت استقرار جوامع انسانی بر این منطقه حکم فرما بوده است. این پژوهش برمبنای توصیف وقایع و پدیده ها، گروه بندی وقایع و پدیده ها، و آشکارسازی روابط همیشگی میان پدیده ها (قوانین علمی) و تدوین نظریه هایی که علل وقایع و پدیده ها را تبیین می کند، به نگارش درآمده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا ضمن تحلیل نتایج حاصل از این تحقیقات و بررسی تحولات این دوران، به نقش این محوطه ها در توسعه پایدار منطقه بپردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش به روشن شدن اصول پایدار نهفته در معماری مازندران منجر خواهد شد.
مکاتبه های ساکنان ایران با امام حسن عسکری(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
109 - 136
حوزههای تخصصی:
شیعیان ایران در عصر امام حسن عسکری(ع)، به دلیل دوری مسافت، با نامه نگاری از طریق وکلای آن حضرت، پرسش های دینی خود را با ایشان در میان می گذاشتند. پاره ای از پرسش های موجود در این نامه ها، دارای دلالت های مهمی در زمینه سیر تاریخی فکر و فقه شیعه است که در مباحث تاریخ تمدن شیعیان باید مورد توجه قرار گیرد. پژوهش پیش رو، این مکاتبه ها را بر اساس مناطق جغرافیایی، و سپس نام راویان، سامان داده و کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که مناطق مختلف ایران در این خصوص چه نقشی ایفا کرده اند و در مقایسه با یکدیگر، علل و عوامل نگارش نامه ها و نیز محتوای نامه های آنها چه بوده است؟نتیجه این پژوهش، رابطه مستقیمی میان جمعیت شیعه و تعداد نامه ها را ترسیم می کند و نشان می دهد که محور اصلی نامه ها، مسائل فقهی، کلامی و اجتماعی بوده است و در میان شهرهای ایران، قم نقش بیشتری در این مکاتبه ها داشته است.
مناطق تاریخی کاشت گیاهان مورداستفاده در کاغذسازی ایرانی (کتان، شاه دانه، کنف و پنبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
150 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی مکان های رویش و مناطق تاریخی کاشت گیاهان کتان، شاه دانه، کنف و پنبه که در کاغذسازی دوره اسلامی در سرزمین ایران کاربرد داشته اند. روش/ رویکرد پژوهش : این پژوهش با استفاده از اطلاعات منابع کتاب خانه ای، اسناد آرشیوی، و بررسی مکان ها (شهرها) در نقشه های تاریخی، داده ها را با رویکرد توصیفی–تحلیلی گردآوری کرده است. یافته ها و نتیجه گیری : گیاهان کتان، شاه دانه، کنف و پنبه از عهد باستان در ایران کاشته می شده اند. کاشت کتان در دوره های تاریخی پس از اسلام به صنایع وابسته ای همچون تجارت پارچه و ریسمان های کتانی اعلا خصوصاً کتان شهر کازرون اعتبار بخشیده بود. گیاه پنبه در بیشتر سرزمین ایران، گیاه کتان در جنوب غربی ایران، فارس، ولایت کوهستانی کهکیلویه و دربند، گیاه شاه دانه در نواحی لرستان، کازرون و شیراز و گیاه کنف در استان های گلستان (گرگان)، مازندران و گیلان کشت می شده است. بنابراین کاغذسازان ایرانی نه تنها به خود این گیاهان در ایران دسترسی داشته اند، بلکه از الیاف خام آن ها و هم چنین ریسمان های فراوری شده از این الیاف و یا جامه های فرسوده بافته شده با الیاف این گیاهان هم در تهیه کاغذ استفاده می کرده اند.
بررسی تحلیلی فرایند روابط آل زبیر با خوارج
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
201-219
حوزههای تخصصی:
آل زبیر در خلأ قدرت که در پی سقوط حکومت آل سفیانیان و جنگ قدرتی که مابین امویان پیش آمده بود استفاده کرده و قیام خود را علیه امویان آغاز نمودند. در مدت زمانی 15 ساله علیه آل اموی جنگیدند. در این بین نیروی خوارج که خود به عنوان یک نیروی مخالف امویان بودند، مشروعیت امویان را منکر و با آن به جنگ پرداخته بودند.آنان در جهت مبارز با بنی امیه، برای اتحاد با زبیریان پیش قدم شدند تا متحد با دشمن مشترک بجنگند، اما در یک تضاد عقیدتی اتحادشان متلاشی شد بدان گونه که جنگ ما بین آنها اجتناب ناپذیر شد. اهمیت تحقیق برای شناخت چگونگی این وضعیت و سر انجام روابط آنان است. هدف تحقیق پی بردن به اختلافات با طرح این سؤال. اتحاد خوارج با آل زبیر بر چه منوالی و چه نتایجی را به بار آورد.فرضیه اتحاد این دو طیف در مبارزه با امویان منجر گردید، اختلاف و تضاد شدید عقیدتی و بینشی که ما بین آنان پیش آمد منجر به متلاشی شدن اتحاد گردید.
واکاوی سیر تشیع امامیه در حکومت ایلخانیان (مطالعه موردی: دوره الجایتو)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۰
43 - 58
حوزههای تخصصی:
با شکست حکومت عباسی و استقرار حکومت ایلخانی، شیعیان دوازده امامی که در دوره عباسی اجازه فعالیت نداشتند با کمک افرادی هم چون خواجه نصیرالدین طوسی و روح تسامح و تساهل مغولان و عدم تعصب آنان نسبت به مذهبی خاص توانستند مذهب شیعه را ترویج کنند. در اواسط دوره ایلخانان تنی چند از سلاطین ایلخان مسلمان شدند و مذهب اهل سنت را اختیار کردند. هرچند که به دلیل اختلافات داخلی علمای اهل تسنن و وجود دولت سنی مذهب ممالیک مصر، که دشمن ایلخانان به شمار می رفت، و همچنین تلاش دولتمردان شیعی، مذهب تشیع توانست در حکومت ایلخانان نقش مهمی بر عهده گیرد و با گرویدن اولجایتو به مذهب تشیع از تجدید سنن مغولی در ایران ممانعت شد. رسمی شدن تشیع بر علما و دولت مردان سنی سخت شد و آنان تصمیم گرفتند اولجایتو را از این کار باز دارند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای ضمن بررسی این پدیده تاریخی- مذهبی تا حد امکان به پرسش اصلی این پژوهش پاسخ دهد که علل افول تشیع در پایان حکومت اولجایتو و جانشینان او چه بود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تشیع در دوره اولجایتو در مقطعی بسیار قدرت گرفت و همسویی ایلخان در تقویت این مذهب بسیار تأثیرگذار بود، اما به هر روی نتوانست روند رو به رشد خود را ادامه دهد و در حاشیه قرار گرفت.
بررسی نقوش به کار رفته در منسوجات دوران هخامنشی و ساسانی و مقایسه آن با عناصر نقشی دوره صفوی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69 - 89
حوزههای تخصصی:
در بسیاری جوامع، منسوجات نقش حیاتی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایفاء کرده اند. پیشینه بافندگی در ایران به هزاره های پیش از میلاد می رسد، همچنین شیوه تولید و نقوش منسوجات، خود منبع مهمی برای شناخت شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی هر منطقه ای از ایران است. بی شک اعتقادات مذهبی هر ملتی در بسیاری از مظاهر زندگی معنوی و مادی آنها نمود می یابد و هر جامعه ای به نحوی خاص عقاید مذهبی خود را با اشکال و رموز مختلف بر روی آثار مختلف پیرامون خود منعکس می سازد. از آن جایی که تأثیرپذیری یک دوره از دوره ای دیگر همواره جزء مباحثی است که به یافته های تاریخ هنر و فلسفه هنر کمک می کند، بنابراین، در این پژوهش سعی در ردیابی عناصر نقوش منسوجات دوره هخامنشی و ساسانی با توجه به کیفیت فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دیگر دوره درخشان فرهنگ و هنر ایران، یعنی دوران طلایی صفوی شده است که به عنوان دوره اوج درخشش هنر پارچه بافی ایران به شمار می رود. دسته بندی کلی نقوش گواه آن است که نقش ها در دوران هخامنشی، ساسانی و عصر صفوی به طور وضوح به دو گروه تجریدی و نقوش واقع گرایانه قابل بازشناسی و تفکیک هستند. این پژوهش به بررسی علمی، نماد شناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوران هخامنشی و ساسانی پرداخته و با ذکر مقایسه ای عناصر با یکدیگر به تأثیرپذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است.
سنجش داده های تاریخی قرن هشتم هجری در دیوان حافظ شیرازی با منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ها و رویدادهای اجتماعی و تاریخی در هر دوره اگر موضوعیّت داشته باشند دامنه ی آن به متون ادبی آن دوره نیز کشانیده می شود. دیوان حافظ شیرازی نمونه بارزی از نزدیکیادبیات با برخی از مسائل تاریخی و اجتماعی عصر وی، می باشد. شناخت داده های تاریخی موجود در دیوان حافظ؛ افزون بر شناخت بیشتر شعر و روزگار او، می تواند میزان همپوشی و قرابت داده های تاریخی دیوان حافظ را با منابع تاریخی این دوره روشن نماید. از این رو این جستار با روشی توصیفی تحلیلی و استعانت ممکن از نظریه ساختارگرایانه تکوینی گلدمن، به دنبال پاسخ گویی به این سؤالات است که داده های تاریخی قرن هشتم در دیوان حافظ چه نسبتی با منابع تاریخی این دوره داشته و حافظ در وارد نمودن آن در دیوانش به چه میزان توفیق یافته است؟ یافته ها بیانگر آن است که حافظ با آگاهی، تاریخ نگری و تحلیل بالایی که از مسائل تاریخی و اجتماعی داشته،برخی از مضامین و رویدادهای اجتماعی وتاریخی عصر خود را، به شکلی موجز و با مکانیزم های ادبی در شعرش وارد نموده است. به طوری که یکی از رازهای جاودانگی و هنری دیوان وی، ارائه تحلیل های دقیق، ظریف و تیزبینانه، در مواجهه با وقایع و پدیده های تاریخی و اجتماعیروزگارشاست. قرابت و همپوشی برخی از داده های تاریخی و اجتماعی شعر حافظ با وقایع و منابع تاریخی زمانه وی، به گونه ایست که محققان می توانند به مثابه فکتی تاریخی از آن، در امر تاریخ نگاری، بهره مند شوند.
ساسانیان روحانی تبار بودند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
23 - 69
حوزههای تخصصی:
پدرام جم در پژوهش تازه ای به نام «آیا ساسانیان روحانی تبار بودند؟» به بازنگری روایت محمّد بن جریر طبری درباره ساسان، نیای ساسانیان، و پیوند او با آتشکده ایزدبانو آناهیتا در اصطخر پارس می پردازد و این گزارش را با آگاهی های حقوقی زردشتی دوره ساسانیان می سنجد و نتیجه می گیرد که ساسان در این آتشکده «سالارِ آتش» بوده و منصب دینی نداشته است. همچنین او گزارش آگاثیاس، تاریخ نگار بیزانسی، را درباره تبار و پیشینه خاندانی اردشیر بابکان (224-240م)، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانیان، با دیگر منابع تاریخی می سنجد و باور دارد که از روایت آگاثیاس نیز چیزی درباره تبار روحانی اردشیر و خانواده او به دست نمی آید. بنابراین، جم دیدگاه پژوهندگانِ ایرانی و غیر ایرانی را درباره روحانی تبار بودن ساسانیان درست نمی داند و اینکه آنها، بر پایه روایت طبری، ساسان را «موبد»، «هیربد» و یا «نگهبان آتشکده آناهیتا» در اصطخر پارس انگاشته و یا، بر پایه روایت آگاثیاس، اردشیر را مردی روحانی پنداشته اند، برداشت های نادرستی از روایت های طبری و آگاثیاس می انگارد و نیاکان اردشیر را از اشراف محلّی استان پارس می داند. با وجود این، به باور ما برداشت ها و نتیجه گیری های جم نادرست اند و ساسانیان به راستی روحانی تبار بوده اند. در این پژوهش، با تحلیل گزارش های طبری و آگاثیاس و نیز دیدگاه پاره ای از پژوهندگان ایرانی و غیر ایرانی درباره تبار ساسانیان و کیستی و پایگاه ساسان و بابک و پیوند آنها با آتشکده آناهیتا در اصطخر پارس، به نقد رویکرد و دیدگاه تازه جم درباره خاستگاه اشرافی ساسانیان و روحانی تبار نبودن آنها خواهیم پرداخت.
مسائل و مطالبات مردم طهران در اسناد عرایض عهد ناصری (1301- 1303 ه .ق)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختارهای اجتماعی ایران در هر دوره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این بین دسترسی به اسناد یکی از مؤثرترین روش های پژوهش، جهت دستیابی به واقعیت های هر زمان شناخته شده است و اسناد عرایض به عنوان گروهی از اسناد تاریخی که از امور زندگی، روابط میان مردم و جامعه و حکومت سخن می گوید و هر سطر از آن به زندگی اجتماعی مردم می پردازد، برای پژوهشگران از امتیاز خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شناخت مشکلات و مسائل اجتماعی مردم طهران طی نزدیک به سه سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است که در اسناد عرایض مورد بررسی، منعکس گردیده است؛ این اسناد، شامل عرایض مردم طهران بین سال های1301 تا 1303 هجری قمری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، انجام کار تصحیح مجموعه خطی بر اساس علم نسخه شناسی (Codicology) و تحریر مقاله بر اساس روش تاریخی(استقرائی) و شیوه تدوین و نگارش آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. استخراج اطلاعات و داده ها نیز به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. بررسی این اسناد نشان می دهد رعیت، آزادانه و با کمترین ترسی، مطالبات و مسائل خود را با شخص اول مملکت مطرح می کرده است. داده های عرایض نشان می دهد که گروه های مختلف اجتماعی، عموما، از آزادی بیان و آزادی های مذهبی برخوردار بودند و در این زمینه دغدغه یا نگرانی وجود نداشته است. حفظ امنیت و برپایی عدالت، همچون گذشته تاریخ ایران، حلقه مفقوده عصر ناصری بوده است؛ با این تفاوت که شخص شاه، شخصا و رأسا، درصدد حل مسائل و مشکلات گروه ها و طبقات اجتماعی ممالک محروسه ایران برآمد.
تاثیرمعماری نازی بر بازتاب ساختار قدرت در معماری ابنیه دولتی ایالت آذربایجان؛ دوره پهلوی اول (مطالعه موردی: تبریز و ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دوره پهلوی اول به دلیل تحولات گسترده سیاسی و اجتماعی از شاخص ترین دوران تاریخ معاصر ایران می باشد. رضا شاه در مدت حکومت شانزده ساله خود براساس گرایش ملی گرایانه و نظامی گرایانه و ارتباط با کشورهایی چون آلمان به خصوص آلمان نازی سعی در القای ساختار قدرت حکومت خویش بود. در این بین شهرهای مختلف کشور از جمله تبریز و ارومیه که در ایالت آذربایجان واقع شده بودند، از این تحولات بی بهره نمانده و ساختمان های حکومتی مهمی در این شهرها و با حضور معماران و مهندسین آلمانی احداث گردید. بررسی و چگونگی تأثیر معماری آلمان نازی و نفوذ در کالبد معماری ایران و به خصوص دو شهر یاد شده، هدف اصلی پژوهش است.این تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تاریخی و روش آن توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که الگوبرداری از مبانی و مفاهیم معماری نازی و نئوکلاسیک آلمانی ناشی از رابطه این کشور وحضور معماران آلمانی در شکل گیری معماری حکومتی و ساختار قدرت نقش غیر قابل انکاری را داشته است.
بازنمایی تحولات مطبوعاتی آمریکا در جراید عصر قاجار و تأثیر آن بر فرایند روزنامه نگاری این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطبوعات اعم از نشریات، روزنامه ها و مجلات، یکی از ارکان مهم جریان روشنفکری و تحول خواهی در ایران عصر قاجاریه بودند. یکی از راهبردهای مؤثر اصحاب جراید برای آگاهی بخشی و ایجاد مطالبه گری در بین مردم، معرفی رسانه ها و بیان اهمیت آن ها در سیر ترقی و نواندیشی در جوامع غربی بود. در میان کشورهای مختلف، وضعیت جراید آمریکا به عنوان الگو مدنظر دگراندیشان و فعالان مطبوعات در عصر قاجاریه قرار گرفت. نوشتار حاضر با رویکرد تبیینی و با تکیه بر مفهوم تجدد خواهی و گفتمان انتقادی اصلاح طلبان دوره قاجاریه به این پرسش پاسخ می دهد که جراید ایرانی در این دوره چگونه سیر ترقی مطبوعات در آمریکا را معرفی می کردند و این آگاهی بخشی چه دستاوردهایی برای ایرانیان داشت. با تحقیق و تفحص در مطبوعات عصر قاجاریه و اسناد منتشرنشده وزارت خارجه این فرضیه مطرح شد که دگراندیشان ایرانی به صورت روشمند، با نگارش مقالات متعدد در خصوص رونق و شکوفایی مطبوعات در آمریکا، نقش جراید در ایجاد تحول و ترقی اجتماعی و سیاسی در این کشور را تبیین کرده و بر این باور بودند که ایجاد تحول در ساختارهای اجتماعی و سیاسی ایران نیز مستلزم توسعه مطبوعات و آگاهی بخشی از طریق آن است. باور به الگوپذیری از تجربه آمریکا، اصحاب جراید و دیپلمات های ایرانی در واشنگتن را به گسترش مطبوعات و بهبود وضعیت کمی و کیفی آن در ایران عصر قاجاریه تشویق کرد. ورود صنعت چاپ از آمریکا و شرکت در کنگره جراید این کشور نیز در راستای همین الگوپذیری انجام شد.