فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد ازجمله نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار بر داستان نویسی ایران است. او با توجه به اشرافی که بر اوضاع زمان خود دارد، توانسته مسائل اجتماعی را که مردم با آن ها دست به گریبان بوده اند، تشخیص دهد و به خوبی در داستان های خود منعکس نماید. تعدّد آثار داستانی وی اعم از داستان کوتاه و رمان با موضوعات گوناگون و نگرش انتقادی نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه و تضادها و تعارض ها در آن، سبب گردیده است که این آثار ازلحاظ بررسی جامعه شناختی بسیار غنی باشند؛ ازاین دست موضوعات، بحث از آموزش وپرورش، شرایط معلّمان و اوضاع اجتماعی آنان است که در آثار جلال بروز و ظهور یافته اند. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نگاه تاریخی– اجتماعی جلال به وضعیت معلمان و آموزش وپرورش در دوره پهلوی می پردازد و مسائلی چون رضایت شغلی، وضعیت درآمد، ارزش کار معلّمان نسبت به دیگر مشاغل، آداب مدرسه و معلّم، شیوه های آموزش، تشویق و تنبیه ها و... به خوبی و با رعایت بسیاری از جزئیات در داستان های او منعکس شده اند.
حج و بررسی اهداف فردی و اجتماعی آن
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
59-68
حوزههای تخصصی:
فریضه حج از واجبات بزرگ و مهم در دین اسلام است که در طول زندگانی هر مسلمان در صورت استطاعت، فقط یک بار واجب است. این عبادت همچون دیگر عبادات دارای مقاصد گوناگون فردی و اجتماعی زیادی است که از جمله می توان به اخلاص و خود سازی، تفاهم، حفظ وحدت، هوشیاری در مسائل سیاسی، ارزش گذاری بر رفتار فردی و اجتماعی و... اشاره کرد. در این مقاله سعی شده تا اهداف گوناگون حج مورد بررسی قرار گیرد و با برقراری ارتباط مناسب بین هر یک از این اهداف، اهمیت این فریضه را به عنوان یکی از ارکان مهم سیاسی اجتماعی جوامع اسلامی اثبات کرد. همچنین پاسخ به این دو سؤال اساسی 1. اهمیت اهداف فردی حج بیشتر است یا اهداف جمعی آن؟ 2. اهداف حج چه تاثیری بر جوامع و قومیت های اسلامی دارد؟ که از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. این پژوهش منتج شد به اینکه اهداف حج بسیار گسترده تر است از اینکه قابل نوشتن در یک مقاله یا کتاب باشد. در عین حال به نظر می رسد اهداف جمعی حج از اهداف فردی آن، تأثیر گذارتر و پرنگ تر باشد.
بررسی جایگاه سلطان جهان بیگم در تحول آموزش زنان مسلمان هند (1926- 901م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
۱۷۴-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
حضور اروپایی ها به ویژه بریتانیایی ها در هند، موجب شد مسلمانان از سده نوزدهم با غرب و پیشرفت های آن آشنا شوند. سلطان جهان بیگم، متاثر از حضور بریتانیایی ها و ارتباط نزدیک با آن ها و نیز سفر به اروپا، تحت تاثیر پیشرفت های غرب به ویژه در ارتباط با آموزش نوین زنان قرار گرفت. او نه تنها آموزش زنان مسلمان را لازم و ضروری می دانست بلکه اهمیت بیشتری برای آموزش آن ها نسبت به مردان قائل بود و معتقد بود درصورتی که زنان آموزش ببینند خانواده و جامعه نیز پیشرفت خواهد کرد. بنابراین او بخش مهمی از دوران حیاتش را صرف آموزش دختران و زنان مسلمان کرد. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای تدوین شده، پس از آشنایی مختصر با زندگی سلطان جهان بیگم، اقدامات او در ارتباط با آموزش دختران و زنان مسلمان بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سلطان جهان بیگم برای پیشبرد اهداف آموزشی خود از اقدامات عملی و نظری گوناگونی مانند ایجاد نشریه، تالیف و ترجمه کتاب های آموزشی و نیز ساخت مدارس بهره برده است.
اسطوره های سکولار/ مذهبی خشونت: مورد پژوهی اسماعیلیه نزاری دوره الموت
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
21 - 46
حوزههای تخصصی:
روایت های معاصر از خشونت، به ویژه پس از ابراز خشونت های اخیر توسط گروه های به اصطلاح «اسلام گرا»، دوگانه سازی ناصحیحی از خشونت های مذهبی را در مقابل خشونت های سکولار بازسازی کرده اند. چنین منشور تغییر شکل یافته ای، که در علم سیاست نیز غالب است، ریشه های خشونت را [در جهان مسیحیت] به جوامع مذهبیِ قرون وسطی و در میان سایر ادیان به اسماعیلیان نزاری، که با اسطوره حشاشین در پیوندند، ارتباط داده است. علیرغم پژوهش های متفاوتِ محققان برجسته مطالعات اسماعیلی، اسطوره حشاشین هنوز در برخی زمینه ها نظیر نظریه سیاسی قدرتمند است. این مقاله، ضمن واسازی این روایت، تلاش می کند تا عوامل فردی و اجتماعی، به عنوان عوامل انسانی، را برجسته کند و با روایات ذات گرایانه ای، که در آن مسئولیت گسترش خشونت را بر عهده باوری خاص می اندازند، مخالفت کند. حرکت ورای روایات تقلیل گرایانه خشونت برای شکستن چرخه شریرانه خشونت، که جوامع انسانی در سراسر جهان را احاطه کرده، حیاتی است.
بررسی و مطالعه محوطه های پیش از تاریخ (دوران مس و سنگ و عصرمفرغ) شهرستان قلعه گنج (بخش چاه دادخدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان قلعه گنج در جنوب استان کرمان، در مرز استان سیستان وبلوچستان و هرمزگان قرار دارد. نخستین فصل بررسی و شناسایی این شهرستان در سال 1395 ه .ش. صورت پذیرفت و درپی آن، 66 محوطه و اثر که دربر گیرنده بازه های زمانی پارینه سنگی تا سده اخیر هستند، شناسایی شد؛ در پژوهش حاضر تلاش بر این است که محوطه های دوران مس وسنگ و عصر مفرغ به صورت جداگانه از لحاظ گاهنگاری و پراکندگی استقراری و پیوندهای فرهنگی با مناطق همجوار مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. وجود شواهد گاهنگاری مطلق از این دوران در نزدیک ترین مناطق همجوار، برخلاف دوره های پیشین و سپسین، کمک شایانی به این تحلیل ها می نماید. در پژوهش حاضر، نخست، مجموع سطحی محوطه های دوران مس وسنگ و عصر مفرغ با توجه به روش تطبیقی و مقایسه ای مورد گاهنگاری قرار گرفته و همچنین پیوندهای فرهنگی آن ها با نواحی مجاور مشخص شده است. براساس گاهنگاری مقایسه ای انجام شده، محوطه های مس وسنگ به ترتیب معرف دوره های فرهنگی یحیی Va محوطوط آباد I و علی آباد در جنوب شرق ایران هستند. مطالعه سفال های سطحی به دست آمده از کلیه محوطه های عصر مفرغ نشانگر پیوندهای فرهنگی این منطقه با کناره های شرقی جازموریان (تپه بمپور)، حوضه هلیل رود (تپه کنارصندل جنوبی) و دره صوغان (تپه یحیی) است. اجزا و ساختار نمایان و مشهود محوطه های عصر مفرغ به اشکال متفاوت معماری سنگ چین در نواحی کوهستانی برخلاف تپه های واقع در دشت، مبنای مناسبی را با توجه به داده های سطحی در پیشنهاد کارکردهایی مانند: گورستان، فضاهای مسکونی و احتمالاً ساختارهای مرتبط با مدیریت آب و کشاورزی برای این محوطه ها فراهم می نماید. محدوده زمانی پیشنهادی برای محوطه های این دوره با توجه به شیوه گاهنگاری مقایسه ای، اواخر هزاره چهارم تا نیمه نخست هزاره دوم قبل ازمیلاد است. محوطه های یادشده به صورت پیوسته از کوهپایه های جنوبی جازموریان تا ارتفاعات شمالی خلیج فارس گسترش می یابند که با توجه به نحوه پراکندگی شان و تعیین موقعیت راهبردی مکان قرارگیری آن ها به عنوان حدمیانی و پیونددهنده ناحیه بمپور با پس کرانه های خلیج فارس، فرضیه نقش تنگه ها و رودهای فصلی به عنوان گذرگاه و پل های ارتباطی بین دو ناحیه یادشده مطرح می شود. نتایج تحقیق حاضر، بیانگر نقشِ واسطه ای ناحیه مورد بررسی در پیوند فرهنگی بین نواحی شرقی جازموریان و حوضه هلیل رود در دوران مس وسنگ و عصر مفرغ است.
مطالعه تطبیقی تاریخ پیشدادیان در جامع التواریخ و مجمع التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان تاریخ نامه های متعددی که در دوره ایلخانی، تاریخ پیشدادیان را روایت کرده اند، جامع التواریخ رشیدالدین ویژگی های منحصربه فردی دارد که در آثار پیشینیان دیده نمی شود. یک قرن پس از رشیدالدین، حافظ ابرو به تقلید از او مجمع التواریخ را با حجمی بسیار بزرگ تر تدوین کرد. این مقاله بر اساس مطالعه کتابخانه ای و به شیوه تفسیری تاریخی و نسخه شناختی به تطبیق این دو اثر با تمرکز بر بخش پیشدادیان می پردازد. این نوشتار به دنبال شناسایی منابع رشیدالدین و حافظ ابرو و نیز تحلیل و تطبیق ساختار این بخش از کتاب آن ها با یکدیگر و نیز تاریخ نامه های متقدم است. برای شناسایی منابع استفاده شده آنان، علاوه بر شاهنامه ، آثار دوازده مورخ از سده چهارم تا هشتم هجری قمری بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که رشیدالدین از الگوی طبری پیروی کرده که تاریخ شاهان را در میانِ قصص پیغمبران روایت می کند، اما او نخستین مورخی است که کتابش را بر اساس چهار طبقه شاهان ایران به چهار «طبقه» فصل بندی کرده است. حافظ ابرو الگوی دیگری برگزیده که تواریخ پادشاهان و پیغمبران را به صورت تفکیک شده نقل می کند، ولی آن را با ساختار ابداع شده رشیدالدین درآمیخته و کتابش ساختاری نظام مندتر یافته است. در مقایسه با آثار متقدمان، ساختار جامع التواریخ و مجمع التواریخ به گونه ای است که اهمیت پادشاهان را بیشتر از پیامبران جلوه می دهد.
درآمدی بر سیاست عرفی در اندرزنامه های دوران میانه ایران: مطالعه موردی قابوسنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
۸۱-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
در تلقی رایج اندرزنامه های دوران میانه بازسازی اندیشه شاه آرمانی بشمار می آیند اما در اغلب آثار شاخص این سنت فکری نشانه های گسست از مفهوم فرّه ایزدی و گرایش به تلقی عرفی از سیاست و حکومت مشاهده می گردد. از این رو تحلیل اندرزنامه های برجسته دوران میانه از منظر اندیشه سیاسی می تواند دیباچه تفسیری نوآیین از سنت اندرزگویی باشد. اندیشه سیاسی تأمل عقلانی در شیوه تولید و توزیع قدرت در بستر مدینه و ارائه چهارچوبی از رابطه حکم و اطاعت است. لذا هدف این مقاله استخراج مقولات ناظر بر مفاهیم حکم و اطاعت از متن قابوسنامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار با تأکیدی ویژه بر باب چهل و دوم و تحلیل آنها از این منظر جهت شناخت ابعاد اندیشه سیاسی قابوسنامه است؛ اندرزنامه ای که به گونه ای جامع و کاربردی روش درست رفتار در زندگی را بیان می نماید. یافته های پژوهش دلالت بر این دارد که عنصرالمعالی مهم ترین پاره گفتار قدما در خصوص سیاست، یعنی برگزیدگی و عنایت الهی شاهان را در معرض تردید قرار داده و بر مبنایی عملی و عرفی، تمشّیت امور را عامل پایداری حکومت می داند.
گونه شناسی قلعه های اشکانی و ساسانی شمال خراسان و تعیین جایگاه سیاسی و اجتماعی منطقه براساس تعاملات فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان، علاوه بر اهمیت جغرافیایِ سیاسی، به عنوان کانون شکل گیری حکومت اشکانیان و سپس حضور مقتدر ساسانیان همراه با توسعه و حفظ قلمرو از تهاجمات اقوام شرقی، از اهمیت زیادی در دوران تاریخی برخوردار بوده است. بررسی های باستان شناختی در بخش میانی گذرگاه کپه داغ- آلاداغ در شمال خراسان منجر به شناسایی محوطه های گوناگونی از دو دوره اشکانی و ساسانی شد. در میان تپه ها و محوطه های بررسی شده، شانزده ساختار معماری در قالب «تپه قلعه» و «قلعه» شناسایی شدند. شناخت کارکرد و نقش اجتماعی این قلعه ها در بستر تاریخی خود می تواند بر طرف کننده برخی از ابهامات تاریخی باشند؛ در نتیجه در این مقاله با طرح پرسش هایی چون: معماری قلعه سازی در دوران اشکانی و ساسانی چگونه بوده است؟ چگونه می توان براساس ویژگی های معماری و یافته های فرهنگی، گاهنگاری نسبی برای قلعه ها ارائه داد؟ قلعه ها را براساس ویژگی های جغرافیایی و معماری به چند دسته می توان گروه بندی کرد؟ فرم و شکل قلعه ها تأثیری در نقش کارکردی آن ها داشته است؟ محدوده جغرافیایی مورد مطالعه در بستر تاریخی اشکانی و ساسانی از چه جایگاه سیاسی و اجتماعی در ساختار حکومتی برخوردار بوده است؟ سعی شده به این پرسش ها پاسخ داده شود. در این پژوهش ابتدا با روش های میدانی اطلاعات گردآوری و سپس با استفاده از روش استدلال عقلانی-قیاسی به پردازش و تحلیل اطلاعات پرداخته می شود. ݣݣمهم ترین نتایج این پژوهش تشخیص ویژگی ها، تفاوت ها و شباهت های معماری قلعه ها با یکدیگر و سپس مقایسه آن ها با دیگر نمونه های مشابه در داخل و خارج از مرزهای ایران بود که منجر به شناخت بیشتر درخصوص سبک های قلعه سازی و گروه بندی آن ها در این منطقه گردید. در این پژوهش، علاوه بر شناسایی قلعه ها و شناخت ویژگی های معماری آن ها، با بهره مندی از علوم میان رشته ای چون: سنجش از راه دور، مطالعات زیست بوم و چگونگی پراکنش قلعه ها از یکدیگر، پیشنهاداتی درخصوص نقش سیاسی-اجتماعی محدوده مورد مطالعه به عنوان آخرین سرحد دسترسی به فلات مرکزی ایران ارائه می گردد.
تشیع و فِرق آن در الأنساب سمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های مشتمل بر موضوعات مربوط به انساب و رجال را می توان از جمله منابع مهم در پژوهش های تاریخی به معنای عام و تاریخ فرق اسلامی در معنای خاص به شمار آورد. «الأنساب» سمعانی (د.562 ق) در شمار مهم ترین آثار در این زمینه است. در این مقاله کوشیده ایم گزارش های سمعانی را درباره شیعیان با توجه به اوضاع و احوال پریشان سیاسی زمانه او و برخوردهای فرقه ای در این دوران، بررسی و تحلیل کنیم. با وجود سیاست ضد شیعی سلجوقیان (حک: 429-590 ق)، سده 6 ق در واقع دوران گسترش آموزه های شیعه بود. گزارش های سمعانی درباب عقاید فرق به ویژه غالیان را می توان نشانه ای از نگرانی عمومی اهل تسنن درباره نفوذ این عقاید در دستگاه حکومتی و عامه مردم تلقی کرد. وی از میان فرق گوناگون و پر شمار شیعه، بیشتر به امامیه و زیدیه توجه کرده است. با آنکه سمعانی با شماری از شیعیان ارتباط مستقیم داشت، آنچه از شخصیت ها و عقاید شیعیان به دست می دهد، متأثر از دیدگاه های پیشینی[1] است که در تصویرسازی کلی از تشیع در سده 6 ق و حتی سده های بعد، نقشی بسزا داشته است. <br clear="all" /> [1]. Priority approaches.
نقش ازدواج های سیاسی در تثبیت حکومت صفویه در دوره شاه طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸ (پیاپی ۱۳۸)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
مرگ زودهنگام شاه اسماعیل اول صفوی سبب شد حکومت نوپای صفویه با چالش جدی در هدایت و تسلط بر قبایل قزلباش و غیرقزلباش روبه رو شود؛ به همین دلیل شاه طهماسب اول در درون مرزهای سیاسی ایران با مطالبات و گاهی با نارضایتی های قومی و خاندانی مواجه بود که اگر نگوییم تمایل به واگرایی داشتند، ولی تقرّب به دایره قدرت و نفوذ در دربار سیاسی از آرزوهای این طوایف و گروه ها بود که در کنار شاه اسماعیل و جانشین او شاه طهماسب جنگ و جان فشانی داشتند و یا در نهان آمال خودسری می پروراندند. نگارندگان پژوهش حاضر با تکیه بر منابع رسمی و مآخذ معتبر، با تبیین ازدواج های سیاسی میان طیف ها و گروه های مختلف، درصدد واکاوی چرایی و چگونگی تأثیر پیوندهای خانوادگی در پیشبرد تثبیت حاکمیت صفویه در دوره شاه طهماسب اول می باشند. در این فرایند مشخص شده است که در این برهه زمانی دربار صفویه و سایر گروه های قومی از ازدواج سیاسی به مثابه روشی کارآمد در مناسبات سیاسی، کسب منافع اقتصادی، توسعه ارضی و کسب مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی استفاده می کردند و در این زمینه شاه طهماسب اول نیز برای تثبیت ساختار قدرت در تعامل با عناصر محلی و منطقه ای که تباین مذهبی نیز داشتنند، از این شیوه در موارد متعدد بهره گرفته است.
تأثیر سیاست ملی گرایی و تمرکزگرایی رضاشاه بر وضعیت آموزشی مدارس اقلیت های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران رضاشاه، سیاست های تمرکز، تجدد آمرانه و وحدت ملی منجر به اصلاحاتی در زمینه آموزش شد. این دوران به دلیل تلاش برای هدایت جامعه به سوی آموزش نوین در سایه ملی گرایی و تمرکزگرایی از بُعد آموزش وپرورش، دوران مهمی در تاریخ ایران محسوب می شود. مقاله حاضر درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست ملی گرایی و تمرکزگرایی دوران رضاشاه چه تأثیری بر وضعیت مدارس اقلیت های دینی (ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان) گذاشت. در این برهه، مدارس اقلیت های دینی تحت تأثیر این دو سیاست قرار گرفتند. در برخی برنامه های آموزشی فعالیت های مدارس همسو با سیاست آموزشی جدید نبود و در مقابل آن مقاومت هایی از طرف جامعه اقلیت ها صورت گرفت که مدارس آنان را با چالش هایی روبرو ساخت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که آموزش در میان اقلیت های دینی از جهت تدریس زبان فارسی، مواد درسی، نام آموزشگاه ها، تعطیلات و فوق برنامه تحت تأثیر تغییرات جدید قرار گرفت. تعطیلی برای بعضی مدارس، دائمی و دانش آموزان آنان در مدارس دولتی ادغام شد و برای برخی مدارس، موقت (یک یا چند ماه) و تا زمان الزام آنان به اجرای برنامه های وزارتی بود. دلیل مقاومت آنان در برابر سیاست جدید آموزشی گرایش به استقلال آموزشی و نگرانی به خاطر از دست دادن هویتشان بود و پیامد آن نظارت نسبی دولت و نارضایتی اقلیت ها از حاکمیت وقت بود.
رشد و افول شهر سیرجان در سده های میانی اسلامی برپایه شواهد تاریخی و باستان شناسی؛ نقش حکومت ها، اقتصاد و محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۳۹-۱۱
حوزههای تخصصی:
سیرجان یکی از ولایات بزرگ کرمان بود و از سده ی 6ق در قلعه سنگ گسترش یافت. اما در سده ی 9ق به تدریج متروک شد. پرسش این است که چه متغیرهایی بر رشد و افول سیرجان در سده های میانی اسلامی اثر گذاشته اند؟ داده های این تحقیق حاصل بررسی منابع تاریخی و کاوش باستان شناختی در قلعه سنگ است و پژوهش به شیوه ی تحلیلی صورت گرفته است. بر پایه ی نتایج، احتمالاً ترک شهر اولیه ی سیرجان پیامد هجوم غُزها بود و اقدامات ملوک شبانکاره در اواخر سده ی 6ق باعث انتقال آن به قلعه سنگ شد. موقعیت سیرجان در شاهراه های جنوبی به عنوان یک «شهر میانی»، مواد معدنی و منابع زیستی مناسب سبب توسعه ی آن به ویژه در سایه ی حکومت های مقتدر قراختائیان و آل مظفر شد. همچنین، شاخصه های «مکان، امنیت و راهبرد حاکمان»، سیرجان را به یک مرکز اقتصادی تبدیل کرد. اما اختلافاتِ به وجود آمده در اواخر دوره ی آل مظفر، حمله ی تیمور و سلطان حسین بایقرا افول و ترک آن را در پی داشت.
ساختارشناسی ذمّه نامه های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
130 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف: ذمّه نامه سندی است حاکی از تعهد مدیون به پرداخت وجه نقد یا پرداخت جنس یا تعهد به فعلی معین. ذمّه نامه ها جزو اسناد شرعی و مردمی اند و در دوره قاجار در همه سطوح زندگی مردم استفاده می شده اند و درعین سادگی، ساختاری خاص داشته اند. این مقاله نتیجه بررسی ساختارهای شکل و محتوای آنها را گزارش می کند. روش/ رویکرد پژوهش: داده ها از 50 ذمّه نامه که در آرشیو ملی ایران نگهداری می شود و منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها و نتیجه گیری: ذمّه نامه ها اسنادی ساده اند که ساختار و محتوای آن ها در سراسر دوران قاجار، تغییر مهمی نکرد. از لحاظ ساختار، ذمه نامه ها دو بخش شامل متن و حاشیه با اجزای مربوطه دارند. محتوای ذمه نامه ها از نام و شهرت طرفین عقد، مقدار بدهی، زمان تسویه حساب، نحوه پرداخت، شروط ضمن عقد و... تشکیل می شود. با ورود صنعت چاپ و با آغاز حکومت پهلوی، این اسناد به ویژه ازنظر ساختار ظاهری تفاوت هایی چشمگیر با ذمّه نامه های دوران قاجار پیدا کردند.
تحلیلی بر نقش روزنامه ها و دامنه ی تأثیرگذاری آن ها در اعتراض های عصر ناصری (1313-1264 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی اعتراض، ایرانِ عصر ناصری را به یکی از دوره های پرتنش در تاریخ مناسبات دولت و ملت در ایرانِ عصر قاجار مبدل ساخت. ضعف دولت، چالش های فراگیر اقتصادی، گذار تدریجی جامعه ی ایران از دوران سنت به مدرنیته، تغییر در مناسبات خارجی ایران، ناکارآمدی ساختاری و عواملی ازاین دست، در گستره ای نسبتاً وسیع، به نارضایتی ها و اعتراضات تقریباً سراسری در اغلب ولایات ایران دامن زد. آنچه تا حدودی سبب شد تا بخشی از این اعتراضات در گستره ای نسبتاً وسیع تر در ایران به تحریک و تشویق افکار عمومی نسبت به وضع موجود یاری رساند، روزنامه ها بودند. اختر و قانون، جزو معدود روزنامه های اواخر سلطنت ناصرالدین شاه به شمار می آیند که با مسئله ی اعتراضات این دوره پیوندی تأثیرگذار برقرار و در تأثیرگذاری فزاینده ی این اعتراضات بر تحولات آتی ایران نقشی پررنگ ایفا کردند. پرسش اصلی این پژوهش این است که دامنه ی تأثیرگذاری روزنامه ها درروند اعتراضات عصر ناصری تحت تأثیر چه عواملی قرار گرفت و نقش دو روزنامه ی نامبرده در اعتراضات متأخر این دوره بر چه اساسی شکل گرفت؟ در این پژوهش، به روشی توصیفی- تحلیلی، این فرضیه موردبررسی قرار خواهد گرفت که روزنامه های عصر ناصری توانایی بازتاب وسیع اعتراضات عصر ناصری را پیدا نکرد اما در معدود اعتراض های اواخر عصر ناصری، به یکی از مهم ترین ابزارها در فراگیرشان اعتراضات این دوره مبدل شدند.
تحلیل اسطوره جمشید نقل شده در شاهنامه و تاریخ های اسلامی با رویکرد نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمامی مضامین اسطوره ای و جهان بینی اقوام ابتدایی و مفاهیم مذهبی ملت های مختلف را که نشان دهنده نمونه های عام سلوک آدمی است، باید کهن الگو نامید. این مضامین اسطوره ای در جوامع مختلف تکرارشونده و مشترک اند. در اسطوره جمشید که در شاهنامه و برخی دیگر از آثار نویسندگان مسلمان نقل شده است نیز، همچون اسطوره های سراسر جهان، نقش آفرینی کهن الگوها را مشاهده می کنیم. براساس این کهن الگوها می توان اسطوره مدنظر را تحلیل کرد. پژوهش حاضر با رویکرد نقد کهن الگویی و به روش توصیفی تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای تدوین شده است. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل برخی از مهم ترین کهن الگوهای موجود در اسطوره جمشید، نقل شده در شاهنامه و تطبیق آن با مهم ترین آثار تاریخی نویسندگان مسلمان است که اسطوره جمشید را نقل کرده اند. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که در شاهنامه و دیگر آثار ذکرشده، نقش آفرینی کهن الگوهایی همچون: کهن الگوی نبرد خیر و شر (کهن الگوی نبرد قهرمان و ضد قهرمان)، کهن الگوی آرمان شهر، کهن الگوی پرواز، کهن الگوی جشن سال نو، کهن الگوی عمر طولانی، کهن الگوی گناه در اثر فریب خوردن از نیروهای اهریمنی، کهن الگوی سایه، کهن الگوی نقاب، کهن الگوی مجازات و... مشاهده می شود. براساس این کهن الگوها، تحلیل اسطوره جمشید امکان پذیر می شود.
From Maragheh to Nakhchivan, The De- Historization of Iran in the Late Seljukid Architectural Tradition of the Tower Tombs in Azerbaijan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The developmental process of architectural tradition of tower tombs in Azerbaijan during the 12 th – 14 th centuries (AD) is one of the basic questions in the Iranian history of architecture. Historically, the architectural constructions and decorations were developed in Nakhchivan by the end of 12 th century. Based on the formulated doctrines of the former USSR academy, the late Seljukid architecture in Nakhchivan was indigenous and originated from the local innovations. Turkish art historians have classified the late Seljukid architecture in Nakhchivan as a variety of Turk – Islam tradition in the post- USSR years. These kinds of de- historized studies have not considered the socio- cultural relationships among Qazvin, Maragheh, Tabriz and Nakhchivan within the Iranian cultural context. The main aim of this study is to investigate the general specifications of the 12 th – 14 th centuries (AD) architecture of the tower tombs in Nakhchivan and Maragheh to examine their artistic and technical interactions appeared in the glorious architectural monuments during the Iranian Late Seljukid – Ilkhanid history of architecture. Methodologically, the origin of Nakhchivani tower tombs should be sought in the architectural manner of Maragheh due to the chronological order of their existing Persian and Arabic inscriptions. Although the USSR and Turkish decontextualized subjectivities in the architectural history of Nakhchivan are not well-reviewed, the architecture of the tower tombs in the Late Seljukid Nakhchivan has a processual trajectory initiated from the early Seljukid Kharāghān in Qazvin to the late Seljukid Maragheh and then the Nakhchivani manner of Ajami Nashawi.
تحلیل آماری مهاجران به حبشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت به حبشه که در ابتدای دعوت رسمی پیامبر 6 در سال پنجم بعثت روی داد، از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است. اسناد و شواهد تاریخی چندانی درباره این مهاجرت در دست نیست. کمبود اطلاعات موجب شده پژوهش های تاریخی درخوری درباره این مهاجرت انجام نشود؛ از این رو علل، چگونگی و پیامدهای مهاجرت به حبشه همچنان مبهم مانده است. مسئله اصلی مقاله این است که شمار، وابستگی قبیلگی و جنسیت مهاجرین به حبشه چه بوده است؟ پاسخ به این پرسش می تواند موجب تبیین علل و پیامدهای هجرت به حبشه شود. در این نوشتار با بررسی منابع اولیه و تنظیم داده های تاریخی به صورت جدول و نمودار نشان داده شد که بیشتر مهاجران به حبشه از گروه حلف الاحلاف، رقیب سیاسی بنی هاشم بوده اند. مسلمان شدن شمار بسیاری از جوانان حلف الاحلاف به اسلام، که در سال پنجم حدود نیمی از تازه مسلمانان مکه را شامل می شدند موجب سخت گیری شدید رؤسای قبایل بر آنان شده بود. از این رو پیامبر 6 که به سبب وجود سازِکارهای قبیلگی، توان حمایت از آن افراد را نداشت، دستور داده بود تا گروهی از تازه مسلمانان این گروه به حبشه هجرت کنند. بررسی آماری مهاجران حبشه و تحلیل آن بر اساس ساختار قبیگی عرب دوره جاهلی نشان می دهد که هدف اصلی این مهاجرت دور ماندن از فشار و شکنجه و حفظ جمعیت تازه مسلمان مکه بوده است .
مذاکره سیاسی در بازخوانی سیره پیامبر اکرم(ص)؛ اصول و اهداف (مطالعه موردی: صلح حدیبیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مذاکره سیاسی، ابزاری کارآمد از طریق گفت و گو برای حل مسالمت آمیز اختلافات است و نقشی اساسی در دستیابی به اهداف، مصالح و منافع حکومت ها یا دو جریان متخاصم دارد. با این وجود، اختلاف نظرهایی در خصوص مذاکره و حدود آن به دلیل تفاوت برداشت های جریان های فکری سیاسی از متون و منابع دینی از جمله سیره پیامبر(ص) وجود داشته است. یکی از مهم ترین نمونه ها در سیره پیامبر اکرم (ص)، مذاکراتی است که به صلح حدیبیه انجامید. در این پژوهش با توجه به منابع معتبر تاریخی و روایی در ارتباط با سیره پیامبر(ص) و از طریق روش تحلیل محتوا، مهم ترین اصول ایشان در مذاکرات، به صورت دستورالعمل های سه گانه پنداری، رفتاری و گفتاری بررسی می شود و در ادامه، مهم ترین اهداف این مذاکرات در قالب: تأمین منافع طرفین با جلوگیری از منازعه، فراهم آوردن زمینه برای تحقق آرمان های الهی و به رسمیت شناخته شدن حکومت اسلامی، شناسایی و تبیین شده است.
نقش سامانیان در تحرکات سیاسی - نظامی طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش ناپایدار سامانیان طی یک قرن بر طبرستان ، بی سبب و حتی بی نتیجه نبود. عنصر اصلی در سلطه سیاسی و نظامی امیران خراسان بر این ولایت، نابسامانی های گسترده پس از ظهور علویان ، تضعیف استیلای خلفای عباسی و به ویژه تبدیل طبرستان به پناهگاهی برای سرداران عاصی و مدعیان بر سامانیان بود. چنانچه استیلای نظامیان بر طبرستان در این روزگار را هر آیینه می توان در راستای سیاست ورزی و مقاصد دولت آل سامان برشمرد. در چنین هنگامه ای از آتش و خون ، بی شک شمشیر آخته سرداران دیلمی در کوره تفتیده وقایع طبرستان که از سوی سامانیان به تمهید و تدبیر دامن زده و آبدیده شده بود؛ ناباورانه ساختار دولت های دیالمه را پی ریزی نمود، تا نه تنها سرنوشت ایران؛ بلکه حیات سیاسی و نظامی سرزمین های اسلامی و خلافت را نیز دگرگون سازد . نتیجه اینکه طبرستانی که خود در آغاز قرن چهارم هجری از جامعیت لازم بر تثبیت حکومتی پایدار برخوردار نبود، بسترساز ثبات سیاسی پایان قرن چهارم گردید. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر استنادات به منابع و مآخذ است.
تاریخ صدر اسلام و عرب گرایی در جریان ملی گرای مصر از 1918 تا 1970م.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناسیونالیسم به عنوان پدیده ای مدرن وارد جهان اسلام شد. گرایش به ملی گرایی که خود یکی از عوامل تضعیف امپراتوری عثمانی بود، پس از پاره پاره شدن گستره امپراتوری، به ویژه در شکل ملی گرایی عربی تشدید شد. عرب ها برای پررنگ کردن این موضوع به عنصر تاریخ و زبان عربی توجه کردند. آنان با مدّ نظر قرار دادن تاریخ صدر اسلام که می توان آن را مهم ترین مقطع تاریخ اسلام در نظر گرفت، زمینه را برای گرایش حداکثری عرب ها به پان عربیسم یا ناسیونالیسم عربی فراهم ساختند. ناسیونالیسم اسلام گرا نیز وجه دیگری از ناسیونالیسم عربی بود که البته آن نیز در تقابل با استعمار ایجاد شده بود. مفهومی مدرن از غرب وارد جهان اسلام شده بود که بایست با بافت جدید سازگاری می یافت. از این رو، اندیشمندان مصری تلاش کردند با بررسی میراث اسلام و تاریخ صدر اسلام، بستری را برای اندیشه ورزی درباره ناسیونالیسم فراهم سازند. نگارنده این پژوهش در پی آن است که با بررسی تاریخی، نوع مواجهه جریان ملی گرای مصر را با تاریخ صدر اسلام نشان دهد.