فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار سیاسی حکومت اشکانیان، تنوع فرهنگی در جامعه اشکانی همراه با رویکرد دینی خاص شاهنشاهان اشکانی و تجاوزات پیاپی رومیان به مرزهای غربی قلمرو اشکانیان، بطورکلی شرایط بحرانی را در جامعه ایران قرن دوم و اوایل قرن سوم بوجود آورده بود در چنین شرایطی اردشیر بابکان از یک خاندان مذهبی در ایالت پارس، موفق شد اسباب سقوط حکومت اشکانیان را فراهم آورد و طی دو سال فعالیتهای سیاسی نظامی مستمر، قدرت سیاسی کشور را از خاندان اشک به خاندان ساسان منتقل نماید. توانایی اردشیر در انتقال قدرت از شاهنشاهان قانونی کشور به خاندان خویش که ناشی از درک صحیح او از شرایط بحرانی جامعه بود از یکسو و از سویی دیگر فائق آمدن بر بحرانها و نابسامانیهای سیاسی، نظامی، دینی و اجتماعی جامعه بواسطه داشتن برخی مشخصات و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری وی، سبب می شود تا بتوان شخصیت و عملکرد اردشیر را در قالب نظریه رهبرکاریزماتیک ماکس وبر تبیین نمود. بدین ترتیب مسئله اصلی این پژوهش، تبیین شخصیت اردشیر بابکان در قالب نظریه کاریزماتیک ماکس وبر است. بررسی ها حاکی از آن است که علاوه بر ویژگی های شخصیتی و رفتاری اردشیر، شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه، می توانسته زمینه ساز ظهور رهبری جدید با ایدئولوژی نو در کشور بوده باشد. یافته های این جستار بیانگر آن است که اردشیر اول ساسانی با تمامی ویژگیهای شخصیتی، با انجام برخی اقدامات و با توجه ویژه به دین زرتشتی و طرح گفتمان جدید اتحاد دین و دولت برای حل بحران های سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه و در نهایت با کناره گیری از حکومت و انتخاب جانشینی شایسته می تواند به عنوان یک رهبر کاریزما مطرح شود. روش تحقیق در این مقاله با توجه به رویکرد جامعه شناختی آن، توصیف و تحلیل داده ها در چ ارچوب «ن ظریه کاریزما» و ش ناسایی اب عاد ش خصیت فردی، خاندانی، سیاسی و تاریخی اردشیر بابکان در قالب این نظریه است.
بررسی منازعات آفاقی ها- دکنی ها در حکومت بهمنیان و حکومت های محلی شیعه دکن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
225 - 260
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از زمان ورود به منطقه دکن به دو گروه اجتماعی آفاقی و دکنی تقسیم شدند. آفاقی ها که از ایران و عراق به دکن رهسپار شده بودند به دلیل برخورداری از علم، ادب و رفاه کامل یا نسبی اقتصادی به سرعت در لایه های اجتماعی شهری دکن نفوذ کردند و حتی در دربار حکومتی، مناصب حساسی را در اختیار گرفتند. این امر، زمینه ساز رقابت پیوسته با مسلمانان بومی و محلی شد که به دکنی معروف بودند. با تأسیس حکومت بهمنیان و حکومت های شیعی پس از بهمنیان، منازعات آفاقی ها و دکنی ها رو به افزایش نهاد. مقاله پیش رو بر آن است به روش وصفی تحلیلی، عوامل مؤثر بر مناسبات آفاقی ها و دکنی ها در حکومت بهمنیان و حکومت های محلی شیعه مانند قطب شاهیان، عادل شاهیان و نظام شاهیان را در قرن های نهم تا یازدهم هجری در محدوده دکن هند بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر سیاست سلاطین نخستین بهمنی، پیشینه علمی و ادبی آفاقی ها و به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع در حکومت های محلی دکن موجب قدرت گیری آفاقی ها و برانگیخته شدن دکنی ها و در نهایت قتل عام و سرکوب آفاقی ها شد.
مطالعه تطبیقی-تحلیلی بقعه عبدالمؤمن حبیب آباد، جلوه گاهی از نقاشی دیواری عهد صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنای امام زاده شاهزاده عبدالمؤمن در حبیب آباد، واقع در 18 کیلومتری شمال شرقی اصفهان قرار گرفته است. این بنا از مقابر ناشناخته ای است که به واسطه دوره زمانی ساخت، ویژگی های معماری و هنرهای تزئینی، از شایستگی توجه و تحقیق برخوردار است. در این بین آرایه های تزئینی بنا به ویژه تزئینات نقاشی دیواری باتوجه به مواردی همچون دوره زمانی، وجود کتیبه ساخت، چگونگی مضامین به کار رفته و شیوه ترسیم و خالقان هنری، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برهمین اساس در این مقاله ضمن گاهنگاری و مطالعه نقشه و ساختار شکلی بنا، تزئینات وابسته به بنا معرفی و تا حد امکان تحلیل محتوایی و تطبیقی شده است. جهت نیل بدین مقصود، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی برپایه رویکرد تطبیقی و برداشت میدانی نگارنده از بنا صورت گرفته است. چنان چه نتایج این پژوهش نشان می دهد، ساختمان امام زاده احتمالاً در دوره ایلخانی ایجاد شده و در دوره شاه عباس دوم صفوی و ناصرالدین شاه قاجار تعمیرات، ساختمان سازی ها و تزئیناتی در آن، صورت گرفته است. عمده فعالیت صورت گرفته در دوره های صفوی و قاجار، ایجاد تزئیناتی همچون نقاشی دیواری، مقرنس کاری و کاربندی بوده که در میان آن، نقوش دیواری اهمیت و نمود بیشتری داشته است. این نقوش به شیوه های رنگ وروغن و آبرنگ ایجاد شده و از انواع گره های هندسی، نقوش قهوه خانه ای، گل و مرغ، گل و بوته و منظره سازی فرنگی تشکیل شده اند. مضامین نقوش و کتیبه های بنا در ارتباط مستقیم با اندیشه تشیّع و مفهوم نمادین تعالی روح متوفی بوده است.
وضعیت اجتماعی – اقتصادی شوشتر به روایت لوریمر در دوره قاجاریه
حوزههای تخصصی:
در استان خوزستان، شهرهای تاریخی زیادی وجود دارد که یکی از این شهرها، شوشتر می باشد. شوشتر در دوره های تاریخی بعد از اسلام؛ فراز و فرودهای زیادی داشته است اما در بیشتر زمان ها به عنوان مرکز ایالت (استان) خوزستان محسوب می شده است. سفرنامه نویسان و جهانگردان متعددی از وضعیت جغرافیایی و اجتماعی شوشتر در دوره های مختلف تاریخی بعد از اسلام، مطالبی ارائه می دهند. در دوره قاجاریه سفرنامه نویسان اروپایی (غربی- شرقی) به ایران سفر کردند و در نوشته های خود به شوشتر هم پرداخته اند. لوریمر یکی از کسانی است که در حدود 1904- 1907 میلادی مطالب خود را درباره ایران (و همچنین شوشتر) ارائه داده است. در این پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. در نتایج این پژوهش این است که درباره روستاهای تاریخی شوشتر که از بین رفته اند و مسیر ارتباطی شوشتر به شهرهای اطراف توضیحاتی ارائه می شود که از بُعد تاریخی و جغرافیای تاریخی بسیار تأثیر اهمیت دارد.
بازخوانی و نقد دیدگاه های کلبرگ و مدرسی طباطبایی درباره پیدایش تشیع دوازده امامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاه های کلبرگ و مدرسی درباره پیدایش تشیع دوازده امامی، بر پایه روشِ تاریخی کلامی و با هدفِ مقایسه دیدگاه ها و بیان کاستی ها و اشتباهات کمترشناخته شده این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازده امامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریباً همسان، نیمه قرن چهارم هجری دانسته و در این باره به موارد انعکاس اندیشه «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضاً فاحش شده اند؛ چنان که هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیده اند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاه هایی ناهمگون و گاه متناقض داشته اند. افزون بر این، کلبرگ به هم پایگیِ واژه امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیم ها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخه های کهن یک روایت» و «بی دقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
ارزیابی رفتار نانوکامپوزیت هایِ الیاف سلولز نسبت به دمای نرم شوندگی (Tg) با هدف مرمت اسناد کاغذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
166 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسائی عملکرد پلیمر کلوسل جی با افزودن نانوالیاف سلولزِ BCN[1] و NFC[2] در دمای نرم شوندگی (Tg) با هدف ایجاد ماده پلیمری اصلاح شده برای مرمت آثار کاغذی. روش٫ رویکرد پژوهش: داده ها با استفاده از گرماسنج روبشی تفاضلی (DSC)[3] به روش استاندارد ASTM[4] گردآوری و با استناد به تجربیات آزمایشگاهی مرتبط تحلیل و تفسیر شده است. یافته ها و نتیجه گیری: رفتار گرمایی فیلم های حاوی نانوکامپوزیت NFC+Klucel و BCN+Klucel به سبب افزایش دمای گذار شیشه ای (Tg)، در مقایسه با نمونه ماتریس های کلوسلِ بدون نانوافزودنی بهبود یافت.این افزایش در BCN به مراتب بیشتر از NFC بود. هم چنین، رفتار بازدارندگی نانوکامپوزیت های الیاف سلولزی NFC و BCN در برابر کهنگیِ ناشی از شرایط پیرسازی، در مقایسه با نمونه خالص کلوسل نیز به مراتب بیشتر افزایش یافت. این رفتار در نمونه فیلم های BCN در مقایسه با نمونه های NFC، بیشتری افزایش یافت. هم چنین، یافته ها نشان داد نانوالیاف NFC در زمان پیرسازی طولانی تر، دربرابر کاهش Tg بازدارندگی بیشتر نشان می دهند.
نقش دین بودایی در دوره ایلخانی با تأکید بر آرای علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود ایلخانیان به ایران این کشور به یکی از مراکز گسترش افکار وجریانه بودایی تبدیل گشت. این مذهب با تصوف نیز برخورد کرده و تأثیر و تاثراتی بر جای نهاد. در این مقاله سعی شده است ضمن واکاوی نقش بودیسم در دوره ایلخانی به ویژه در دوران ارغون شاه، به تعاملات بین بودیسم و تصوف با تأکید بر شخصیت علاءالدوله سمنانی پرداخته شود. سمنانی که بحران های روحی، وی را از خدمت در دستگاه مغول به عزلت و عبادت و خانقاه تصوف کشانید، در مدت همکاری با ارغون، با بخشیان و کاهنان بودایی حشر و نشر داشت و گر چه منتقد افکار ایشان بود، خواسته یا ناخواسته زیر تاثیر آراء آنان قرار داشت. سوال اصلی این است که تصوف علاءالدوله سمنانی چه تاثیراتی احتمالی از بودیسم تنتره ای، پذیرفته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد تاثیرات سمنانی از بودیسم در آثار وی بازتاب منفی داشته است مانند مخالفت وی با اصل تناسخ و نقد وی بر وحدت وجود ابن عربی که می تواند پیامد مواجه با افکار بودائیان باشد، اما در بحث لطایف سبعه نیز گر چه اصل آن را از منابع کبرویه اخذ کرده، اما ممکن است در برخی جزئیات زیر تاثیر آموزه چاکره های هفتگانه در یوگای کوندالینی باشد.
رساله تذکره الأئمه؛ ویژگی ها و چالش های کتابشناسی پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله تذکره الأئمّه در مشهد و در سده یازدهم هجری نوشته شده است. کتابشناسان و نسخه پژوهان درباره این رساله متفاوت سخن گفته اند. برخی آن را به علامه محمد باقر بن محمد تقی مجلسی نسبت داده اند و شماری هم آن را به محمدباقر بن محمد تقی لاهیجی؛ همچنانکه زمان تألیف آن را هم یکسان ذکر نکرده اند. نوشتار حاضر دستاورد شناسایی و تهیه نسخ خطی و سنگی مختلف این رساله و تهیه بسیاری از آنها و نیز تصحیح و مقابله آنها با یکدیگر، علاوه بر بررسی ویژگی های این رساله است. این نوشتار با التفات به شواهد درون متنی و توجه به نسخ خطی باقی مانده از این رساله نشان خواهد داد که مشکل اصلی در اختلاف کتابشناسان و نسخه پژوهان درباره اینرساله آن بوده که احاطه جامع و کافی نسبت به همه نسخ این رساله نداشته اند؛ افزون بر اینکه به تحلیل محتوا و ویژگی های این رساله و شواهد درون متنی و برون متنی دال بر مؤلف و زمان تألیف هم توجه درخوری ننموده اند. دستاورد این تحقیق آن است که ما با دو اثر مواجهیم. یک اثر اصل رساله تذکره الأئمّه است که توسط علامه مجلسی نوشته شده است و اثر دیگر تلخیصی است از آن که توسط کسی که خود را شاگرد علامه می داند؛ نوشته شده است .البته او را هم محمد باقر بن محمد تقی لاهیجی خوانده اند. علی رغم این احتمال که رساله در ۱۰۷۵ هجری نوشته شده باشد شواهدی در اختیار است که رساله باید در ۱۰۸۵ نوشته شده باشد.
مهاجرت علویان به خراسان در دوره عباسی و تأثیر آن بر روند اسلام پذیری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجران عرب دوره عباسی به ایران را بیشتر علویان، سادات و شیعیان تشکیل می دادند. مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی و معرفی مهاجران علوی خراسان در دوره عباسی تا برآمدن دولت آل بویه و تأثیر حضور آنان بر اسلام پذیری ایرانیان است. سؤال این پژوهش آن است که آیا مهاجرت علویان به خراسان در دوره یادشده توانست بر جریان اسلام پذیری ایرانیان تأثیرگذار ظاهر شود؟ فرضیه مطرح برای این سؤال بنا به اطلاعات منابع تاریخی و... آن است که مهاجرت علویان که در دوره عباسی ادامه یافت در جنبه های مختلف زندگی مناطق مهاجرپذیر تأثیر گذارد. یکی از این تأثیرات که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می گیرد تأثیر بر اسلام پذیری ایرانیان در مناطق مختلف است. بنا به اطلاعات منابع گوناگون، مهاجران که در پنج دوره مهم تاریخی، در مناطق مختلف ایران و ازجمله خراسان استقرار یافتند و از بین پنج گروهِ مهاجر به ایران، فقط چهار گروه حسینی، اطرفی، حسنی و عباسی به این ناحیه وارد شدند و گزارشی از گروه پنجم یعنی حنفیان (محمدیان= فرزندان محمد حنفیه) در دست نیست. با حضور و استقرار گروه های مختلف علوی در شهرها، روستاها و مناطق دورافتاده این سرزمین و درنتیجه فعالیت های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان و تعامل با بومیان، به تدریج زمینه برای نفوذ اسلام و گسترش آن در بین طبقات خاصه و عامه جامعه ایرانی فراهم آمد. شناسایی و دسته بندی گروه های مختلف علوی در خراسان در قالب پنج گروه و طرح این بحث که مهاجرت، بستر و زمینه ای برای تغییر و تحولات پایدار فرهنگی شد از اهداف پژوهش حاضر است. دوره زمانی موردنظر در این پژوهش، دوره زمانی آغاز دوره عباسی تا به قدرت رسیدن آل بویه در اوایل قرن چهارم هجری است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با استفاده از شیوه کتابخانه ای و انواع گوناگون منابع است. همچنین در این اثر سعی شده است تا نتایج کیفی حاصل از منابع، به شیوه کمّی و بر روی نمودار نمایش داده شود.
تحلیلی بر تکاپوهای مشروعیت یابی جانشینان عضدالدوله در دوره آل بویه (447-372 ﻫ.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
93 - 120
حوزههای تخصصی:
مشروعیت ازجمله مؤلفه های اساسی و بنیادین در مناسبات میان حاکمیت و مردم است. تلاش حاکمان در طول تاریخ معطوف بر توجیه قدرت از راه هایی بوده است که برای مردم قابل پذیرش باشد. حکومت آل بویه نیز برای پیشبرد قدرت خود از راه های مختلفی برای کسب مشروعیت استفاده کرده است. در پی مرگ عضدالدوله، نیمه دوم حکومت بویهیان به صحنه کشاکش قدرت های داخلی و اختلافات خانوادگی تبدیل شد. با وجود این، حاکمان این دوره به شیوه های گوناگون در پی کسب مشروعیت در جهت استحکام پایه های قدرت خود برآمدند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای در پی واکاوی و تحلیل تکاپوهای مشروعیت یابی حاکمان بویهی در دوره پس از مرگ عضدالدوله تا سقوط این حکومت است. پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که امیران آل بویه در حدفاصل سال های 372 تا 447 ﻫ.ق از چه شیوه هایی برای کسب مشروعیت بهره می گرفتند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که فارغ از قدرت طلبی های درون خاندانی که بر تاریخ آل بویه در این محدوده سایه افکنده است، جانشینان عضدالدوله معیارهایی چون کسب امتیازات سیاسی از خلافت، باستان گرایی و توجه به میراث کهن و کارآمدی و تأمین منافع عمومی را برای کسب مشروعیت در این دوره مدنظر داشته اند.
نقش گروه قرااوناس در تعاملات سیاسی و نظامی حکومت تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرااوناس از گروه های حاضر در عصر تیموریان بودند. این گروه تلاش می کردند با ایفای نقش سیاسی و نظامی در معادلات حکومت وقت و پیشبرد اهداف تیموریان، در تاریخ آن دوران نامی برای خود دست وپا کنند. قرااوناس ها به علت جنگاوری و شجاعتی که داشتند، همانند برخی قبایل اصلی ترک و مغول، پیش از تیموریان در حیات سیاسی الوس جغتای نقش پررنگی بازی می کردند. با این حال، مسئله مهم این بود که باوجود اهمیت ذاتی این گروه در حکم نیروی جنگی بالقوه، در عصر تیموریان کمتر به آنها توجه می شد. در این جستار تلاش شده است با استفاده از منابع اصلی و پژوهشی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، با نگاهی دوباره به رویدادهای مرتبط با این گروه در دوره تیموریان، نقش قرااوناس در معادلات سیاسی الوس جغتای تبیین شود؛ همچنین علت های برخورد ویژه تیموریان با این گروه بررسی شود. پرسش اصلی پژوهش این است: چرا در عصر تیموری، گروه قرااوناس اعتبار سیاسی و نظامی خود را به تدریج از دست داد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد در حیات سیاسی الوس جغتای، تیموریان برای قرااوناس نقش کم اهمیتی در نظر گرفته بودند. علت واگذاری این نقش های کم اهمیت نیز از این قرار بود: 1. تجرﺑه تاریخی که از دوران مغولان وجود داشت؛ 2. این مهم که قرااوناس از مخالفان بزرگ تیمور در تشکیل حکومت بودند؛ 3. کوتاهی های عمدی یا سهوی این گروه در برخی مأموریت هایی که به آنها واگذار می شد.
The Position of Superstition and Anti-Superstition in Iran’s Political Thought with an Emphasis on the Qajar Era(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During Qajar era, superstition and anti-superstition have had great impact on Iran's political thought. Superstitious context as an irrational process and major obstacle to the growth of political thought in Iran, exhorted the society towards subjectivist and reductionist approach. Rational intellectuals, on the other hand, endeavored to erode superstitious trends for pushing the society towards rationality and development. This article with a qualitative historical and analytical methodology and through collecting the library data tries to answer the question that "how superstitious culture had influenced the political thought of Iran during the Qajar period?" The hypothesis of the research is that the culture of superstition and irrationality through subjectivism and reductionism influenced the political thought of Iran during Qajar era, which in its turn led to the "intellectual despotism" and consequently to the "political tyranny". Based on the Giddens conception of the interaction between structure and agency, the article concludes that the contextual factors notably the superstitious culture led to the despotic mindset of Iranian rulers during Qajar period.
در نسبت طبیعیات قدیم و جدید و بررسی و نقد آرای برخی صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
۱۴۳-۱۶۸
حوزههای تخصصی:
طبیعیات دوره اسلامی از مواریث گرانسنگی است که به لحاظ اعتبار و تأثیر در دوران شکوفائی تمدن اسلامی و احتمال بهره گیری از بخش هایی از آن در دوران معاصر، شایسته توجه بیشتر است. در این مقاله ضمن اشاره به طبیعیات و شاخه های مختلف آن در تمدن اسلامی، جایگاه و موقعیت آن در میان علوم دوره اسلامی مشخص می شود. این مقاله مدعی است که به علت هجوم علوم جدید به ایران، سیطره بلامنازع آن در نهادهای علمی، بی توجهی صاحب نظران معاصر به مواریث علمی قدیم، و ضعف درک ترابط علوم طبیعی قدیم و جدید، منجر به برداشت های غیر علمی، قضاوت های ناقص، و گاه داوری های ناروا از طبیعیات دوره اسلامی شده است. در این مقاله، برای درک دقیق تر و داوری بهتر از علوم طبیعی دوره اسلامی در عصر حاضر، انقسام تازه ای از طبیعیات پیشنهاد می شود.
تأثیر جنگ بین الملل دوم بر تنزل جایگاه اقتصادی بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر بوشهر در خلال جنگ جهانی دوم مانند سایر کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس و دریای عمان به اشغال متفقین درآمد . متفقین با هدف ارسال کمک به اتحاد شوروی بر تمامی زیرساخت های نظامی اقتصادی این بندر استیلاء یافتند . هدف از این پژوهش بررسی تأثیرات جنگ جهانی دوم بر بندر بوشهر ، در یک روند گاه شماری ، با تکیه بر مدارک آرشیوی عمدتاً غیرمنتشره و نشریات عمومی ، اقتصادی و محلی آن برهه زمانی است . بررسی مجموعه داده ها نشان می دهد که به رغم اهمّیت بوشهر ، نقش آفرینی اقتصادی آن نسبت به ادوار پیشین به خصوص اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی اول حرکت کاملا پسرفتی را نشان می دهد . هرچه دوره انتهایی جنگ نزدیک تر می شود ، پیامدهای منفی آن بیشتر بر بندر بوشهر نمایان می گردد . این اثرات سوء تا چندین سال پس از اتمام جنگ جهانی دوم نیز تمامی ساختار اقتصادی و اجتماعی بوشهر را درگیر نمود . براین اساس بوشهر در چالش با حضور گسترده عناصر خارجی ، متحمل صدمات فراوان اجتماعی و اقتصادی شد . در این نوشتار پژوهشگر سعی نموده است به این سؤال پاسخ دهد که چگونه پیامدهای جنگ جهانی دوم در یک فرایند زمانی بر تنزل موقعیت اقتصادی بندر بوشهر تأثیر گذاشته است؟در پایان نتیجه گرفته می شود که جنگ دوم جهانی به صورت مستقیم بر تمام ابعاد تجارت داخلی و خارجی بندر بوشهر تأثیر منفی گذارده و نابسامانی های مالی و اجتماعی حاصل از آن ، موجب عدم تعادل در لایه های گوناگون اقتصادی و تضعیف شدید جایگاه آن در ایران و کرانه های خلیج فارس شده است .بندر بوشهر در خلال جنگ جهانی دوم مانند سایر کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس و دریای عمان به اشغال متفقین درآمد . متفقین با هدف ارسال کمک به اتحاد شوروی بر تمامی زیرساخت های نظامی اقتصادی این بندر استیلاء یافتند . هدف از این پژوهش بررسی تأثیرات جنگ جهانی دوم بر بندر بوشهر ، در یک روند گاه شماری ، با تکیه بر مدارک آرشیوی عمدتاً غیرمنتشره و نشریات عمومی ، اقتصادی و محلی آن برهه زمانی است . بررسی مجموعه داده ها نشان می دهد که به رغم اهمّیت بوشهر ، نقش آفرینی اقتصادی آن نسبت به ادوار پیشین به خصوص اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی اول حرکت کاملا پسرفتی را نشان می دهد . هرچه دوره انتهایی جنگ نزدیک تر می شود ، پیامدهای منفی آن بیشتر بر بندر بوشهر نمایان می گردد . این اثرات سوء تا چندین سال پس از اتمام جنگ جهانی دوم نیز تمامی ساختار اقتصادی و اجتماعی بوشهر را درگیر نمود . براین اساس بوشهر در چالش با حضور گسترده عناصر خارجی ، متحمل صدمات فراوان اجتماعی و اقتصادی شد . در این نوشتار پژوهشگر سعی نموده است به این سؤال پاسخ دهد که چگونه پیامدهای جنگ جهانی دوم در یک فرایند زمانی بر تنزل موقعیت اقتصادی بندر بوشهر تأثیر گذاشته است؟در پایان نتیجه گرفته می شود که جنگ دوم جهانی به صورت مستقیم بر تمام ابعاد تجارت داخلی و خارجی بندر بوشهر تأثیر منفی گذارده و نابسامانی های مالی و اجتماعی حاصل از آن ، موجب عدم تعادل در لایه های گوناگون اقتصادی و تضعیف شدید جایگاه آن در ایران و کرانه های خلیج فارس شده است .
اصلاح سال 375 تقویم یزدگردی برمبنای روایت فرنبغ سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویم یزدگردی بخشی از میراث ایرانی است که مسلمانان بی کم و کاست به همان شیوه و مبنای ساسانی پذیرفتند و آن را برای امور دیوانی و مالی به کار گرفتند، اما پس از دو و نیم سده، به سبب ماهیت گردشی و نقصان آن دچار مشکل شدند و برای تنظیم امور و رفع نیازهای خویش، ناچار تقویم یزدگردی را اصلاح کردند و در آن تغییراتی دادند. 120سال پس از اصلاحات مسلمانان و مدتی بیش از یک ماه تغییر در جابجایی نوروز، همچنین پایان یافتن دور بزرگ گاهشمار ایرانی، جامعه زردشتی نیز با تقویم یزدگردی دچار مشکل شد و تصمیم گرفت آن را اصلاح کند. رهبری آن جامعه که در فارس و بغداد سکنی داشت، در 375ی اصلاحات را علی رغم مخالفت بخشی از روحانیون سنت گرای ساکن در نواحی شمال و شرق ایران، عملی کرد. پژواک این اقدام و پی آمدهای آن در متون زردشتی و آثار منجمان اسلامی موضوع این گفتار است.
عصیان زبردست خان چاپش لو در اواخر دوره قاجار در شمال خراسان: علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
84 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: علل داخلی و خارجی طغیان زبردست خان چاپش لو از خان های درگز را در سال های پایانی دهه 1290ش بررسی می کند و تبعات آن را از زوایای سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی وامی کاود. روش/ رویکرد پژوهش: داده ها عمدتاً با تکیه بر اسناد مراکز آرشیوی، و منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بی ثباتی سیاسی و فقدان حکومت مرکزی مقتدر و بافت فرهنگی و ساخت اجتماعی-اقتصادی منطقه درگز عوامل داخلی و تکاپوهای پنهانی انگلیسی ها و حمایت تلویحی شوروی عناصر خارجی طغیان بودند پیامدهای این شورش عبارت بود از چالش دیپلماتیک دولت ایران با شوروی برای استرداد زبردست خان، تشدیدِ ناامنی و وحشت زدگی اهالی منطقه و بروز شکاف اجتماعی و آسیب به اموال و عایدات دولتی و دارایی های خصوصی.
نقشه معمار حسین علی تسلط از باغ فین کاشان؛ مطالعه و تبیین ماهیت و اهمیت یک سند تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
170 - 196
حوزههای تخصصی:
نقشه ای که «حسین علی معمار، تسلط کاشانی» در سال 1313 خورشیدی از باغ فین تهیه کرد یکی از نخستین مستندنگاری ها درباره این باغ است. تفسیر این سند علاوه بر تبیین جایگاه آن را در میان منابع مربوط به باغ فین، وضعیت باغ را در دوره پهلوی و پیش از تعمیرات اخیر روشن می سازد. روش/ رویکرد پژوهش: داده های این تحقیق از بررسی منابع مکتوب، اسناد و نامه ها و دقت در نقشه مدنظر گردآوری شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نقشه حسین علی تسلط از باغ فین نقشه آسیب نگارانه است که به سفارش اداره مالیه کاشان برای برآورد مخارج تعمیرات باغ ترسیم شده است. این نقشه تأثیری فراگیر در شکل گیری سیمای متأخر باغ در سده اخیر داشته است.
عوامل و زمینه های اجتماعیِ طرح اندیشه احیاء شاهنشاهی ایرانی در قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویداد های مهمّ اجتماعی در تاریخ ایران بعد از اسلام، تلاش برای احیاء عنوان شاهنشاهی ایرانی توسط سلسله های ایرانی در قرن چهارم است که عمدتاً در ناحیه جبال ( به ویژه ری) حادث شد. این رویداد از دو منظر سیاسی و اجتماعی قابل بررسی است. اگر اهداف و اقدامات حکمرانان به عنوان بُعدِ سیاسی در نظر گرفته شود، بُعد اجتماعی نیز شرایط، عوامل و دلایلی است که افراد جامعه ی تحت فرمان را با حکمرانانِ ایرانِ قرن چهارم همسو می ساخت. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعاتِّ موجود تاریخی تا حدّ امکان، تأثیر شرایط اجتماعیِ شرق جبال بر احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید. این پژوهش نشان می دهد که آشفتگی سیاسی، ناامنی اجتماعی، ضعف اقتصادی، استیلای غلامان ترک، دگرگونیِ قشر بندی اجتماعی، و تغییر بافت جمعیتی در ناحیه شرقی جبال در اواخر قرن سوّم و اوایل قرن چهارم، ساکنان منطقه را به احیاء شاهنشاهی ایرانی متمایل ساخته و به حکمرانان دیلمی فرصت داد تا ایده احیاء شاهنشاهی ایرانی را به عنوان راهی برای کسب مقبولیت اجتماعی و در نتیجه تداوم حکومت خود پی گیری کنند.
تأملی در تاریخ نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به تولیدات پژوهشی مورخان، به ویژه مورخان نسل جدید بیانگر غفلت آنان از پرداختن به رویدادهای تاریخی عصر خویش است. علت این غفلت، احتمالا مشی محافظه کارانه و سیطره تفکر سنتی در مورد قلمروِ زمانیِ علم تاریخ است؛ بدین معنا که تفکر غالب مورخان این است که حوادث تاریخیِ نزدیک، از جنس موضوعات مورخانه نیستند و حوادث تاریخی آنگاه بایسته ی تحقیق و پژوهش می شوند که گرد و غبار تاریخی بر روی آنها بنشیند و از زمان حال فاصله کافی گرفته باشند. مقاله ی حاضر در واقع نقدی بر این دیدگاه و تفکر رایج در باب تاریخ نگاری است. نویسندگان مقاله معتقدند که با توجه به پیچیدگیهای دنیای امروز و سرعت تحولات نمی توان تفکر و قلمفرسایی در باب رخدادهای تاریخی (تاریخنگاری) را به مدت 30 یا 50 سال به عقب انداخت. بنابراین فرض این پژوهش بر این استوار است که هر رویدادی که ماهیت تاریخی داشته باشد و وارد قلمرو گذشته شده باشد، (یک روز پیش، یک هفته پیش، یک سال پیش و ...) می تواند موضوعی مورخانه باشد و غفلت مورخان از این رویدادها پیامدهای متعددی برای علم تاریخ دارد. نگارندگان بر این باور هستند که شاخه مطالعاتی «تاریخ نزدیک» می تواند به رفع این کاستی کمک کند.
ساخت فرهنگی- اجتماعی نهاد ازدواج در دوره قاجار (تحلیلی از فرآیند و الگوی ازدواج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه عصر قاجار نزدیک ترین دوره تاریخی به دوره معاصر برای فهم پی رنگ ها و فرم های اجتماعی کهن جامعه ایران است. خانواده به جهت دیرپایی تاریخی و نقش محوری اش در ساختن جامعه، مناسب ترین گزینه برای شناخت فرم های اجتماعی دوره سنت است. ازدواج یا همسرگزینی، نخستین و مهم ترین چارچوب سازنده خانواده است. اینکه چه انواعی از همسرگزینی در دوره قاجار وجود داشته و هر کدام چه کارکردی را دارا بوده اند؟و معانی فرهنگی هر یک از این انواع و آئین های زناشویی دوره قاجار چه بوده است؟ را از طریق روش مطالعه اسنادی و تحلیل تاریخی مورد بحث قرار داده ایم. دستاورد کلی بحث نشان می دهد که همسرگزینی مبتنی بر نظام خویشاوندسالاری بوده است و فردیت نقش کم رنگی در آن ایفا می کرده است. شکل غالب همسرگزینی را تک همسری، چندهمسری، ازدواج دائم و موقت با محوریت مرد تشکیل می داد و هر یک از انواع یاد شده، به تولید و بازتولید «خانواده گسترده» می انجامید. همسان گزینی طبقاتی-فرهنگی بر گونه های مختلف ازدواج غلبه داشته است. دین و شریعت بستر حقوقی و ضامن بقای خانواده گسترده بوده است. آئین ها و مناسک مراسم ازدواج، بازتاب چیرگی فرهنگ جمع گرایانه بر فرهنگ فردگرایانه بوده و ساخت اجتماعی ازدواج در عصر قاجار، صورتی«زیستی-طبیعی» داشته است.