فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شاهنامه میراث فاخر شعر و تاریخ نگاری ایرانی است که می توان آن را،بازنویسی منظوم تاریخِ پیشینیان دانست. این اثر سترگ بیش از هر چیز، مشتمل بر روایات ملی تاریخ ایران و مبتنی بر روایات اساطیری است که از زمان های باستان گردآوری و در دوران سامانیان تنظیم یافته است. در این پژوهش، تلاش بر بررسیِ تحلیلی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر فردوسی بر آفرینش شاهنامه، برمبنایِ جریان فکری شاهنامه نویسی منثور از عصر ساسانی تا شاهنامه سرائی منظوم در دوره سامانی است. هدف فردوسی تعالی بخشیدن به هویت ایرانی در پیوند با گذشته ی ایران باستان است. او با زبانی روان و گویا، شور و شعور اجتماعی را مشتاقانه در جهت خردورزی و پاسداشت هویت سیاسی و اخلاقی بر می انگیزاند تا این روایات راستین تاریخی، در منظر عام باور شده و با حرارت حماسی محفوظ بماند. علل بروز و تداوم این جریان تاریخی به ویژه پرداختن فردوسی به میراث فرهنگی ایران باستان در قالب نظم شاهنامه، بیان مسئله در پژوهش حاضر می باشد. همانگونه که این تحقیق مترصد پاسخگوئی به این سوال اساسی است که شاهنامه را ثمره کدام بستر فکری میتوان دانست و چه شرایط اجتماعی و سیاسی موجب سرایش آن شد ؟ روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی_ توصیفی و مبتنی بر روایات تاریخی است.
علل ورود و عقب نشینی نیروهای روس در جنگ جهانی اول در پشتکوه (ایلام)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
133 - 154
حوزههای تخصصی:
در جنگ جهانی اول، ایران به رغم اعلام موضع بی طرفی، از یک طرف به صحنه درگیری بین نیروهای روس و انگلیس و از طرفی دیگر، عثمانی و آلمان تبدیل شد. روس ها به منظور ضربه زدن به عثمانی ها و اشغال بین النهرین و همچنین پیوستن به نیروهای انگلیسی، که متحدشان بودند، به غرب ایران لشکرکشی کردند. در مقابل عثمانی ها و آلمان ها نیز برای مقابله با آنها اقداماتی انجام دادند، از جمله کمک های مالی و تسلیحاتی به غلام رضا خان والی پشتکوه، اما در عمل والی موضع خود را تغییر داد و اعلام بی طرفی کرد. بر عکس این بی عملی و اعلام بی طرفی والی، عشایر و ایلات منطقه که قلمرو خود را تحت خطر می دیدند با بسیج نیروهای رزمی خود به مقابله با روس ها برخاسته و توانستند آنها را در قلمرو خود شکست دهند. در این مقاله، بر اساس شواهد محلی و تاریخ شفاهی که هنوز افراد و نوادگان عشایر سینه به سینه آن را حفظ کرده اند، با بررسی میدانی و کتابخانه ای سعی در روشن کردن ابعاد این بخش از تاریخ منطقه و نقش عشایر در جلوگیری از ورود نیروهای اشغالگر روس به این منطقه شده است.
نقش نهاد وزارت در مناسبات سیاسی سلجوقیان عراق با خلافت عباسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نهاد وزارت به عنوان برترین نهاد و در رأس نظام دیوانی سلطنت و خلافت، نقش مهمی را در مناسبات سلطنت سلجوقیان عراق و دستگاه خلافت عباسی برعهده داشت. این مناسبات که نزدیک به 80 سال (511 تا 590 ق) به طول انجامید، به لحاظ نقش آفرینی و میزان موفقیت وزرا در اقتدار بخشیدن به حاکمیت سلطنت و یا خلافت، به سه دوره ی تاریخی مشخص تقسیم گردیده بود. اگرچه در این مناسبات، وزیران به نام و کاردانی همچون ابوالقاسم درگزینی در دوره ی اول و کمال الدین محمد خازن در دوره ی دوم حضور داشتند، اما آن دو نتوانستند مانند عون الدین یحیی بن -هبیره ی وزیر که در دوره ی سوم از مناسبات حضور داشت، موفقیت چندانی به دست آورند. هدف نوشتار حاضر آن است تا به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، با بررسی شرایط تاریخی و سیاسی حکومت سلجوقیان عراق و دستگاه خلافت عباسی، ضمن واکاوی نقش نهاد وزارت در ساختار حکومت آنان، به این پرسش پاسخ گوید که چرا وزرای کاردان دوره ی اول و دوم این مناسبات در ایجاد اقتدار حکومتی موفق نگردیدند. نتیجه ی پژوهش پیش رو نشان داد که اگرچه نقش وزرا در هر ساختار حکومتی با توجه به لیاقت و کاردانی آنان پررنگ یا کمرنگ بوده است، اما بدون وجود دیگر عوامل قدرت، از جمله سلطنت یا خلافت مقتدر و نیز یک تشکیلات کشوری سازمان یافته، هیچ وزیری حتی کاردان ترین آنان نیز موفق نگردیدند.
استفاده از شعر به مثابه منبع تاریخی؛ بررسی مقایسه ای تاریخ نگاری روادیان آذربایجان در دیوان قطران تبریزی و منابع تاریخی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی مقایسه ای نحوه روایت تاریخ روادیان در منابع تاریخی و دیوان قطران تبریزی ، شاعر دربارِ شماری از فرمانروایان این سلسله، به بررسی تطبیقی این روایت ها در یک دوره تاریخی مشخص می پردازد. مسئله اصلی این پژوهش، نشان دادن اهمیت روایت شاعرانه قطران برای تکمیل، توسعه و تصحیح گزارش های منابع تاریخی از دوره روادیان است. با توجه به دوری آذربایجان از مرکز خلافت عباسی و استقلال نسبی روادیان از آل بویه و سلجوقیان، روایت منابع تاریخی از آن ها کوتاه، مقطعی و فاقد پیوستگی زمانی و مکانی است. افزون بر آن، این روایت از حوزه سیاسی و نظامی فراتر نمی رود و تنها مقاطعی را در بر می گیرد که بخشی از وقایع روادیان به عباسیان، آل بویه و سلجوقیان پیوند می یابد. برخلاف روایت منابع تاریخی، قطران تبریزی گزارشی از روادیان ارائه می دهد که دارای پیوستگی زمانی در حدود نیم قرن است. همچنین در گزارش او شخصیت های بیشتری از این سلسله گنجانده شده اند که در منابع تاریخی وجود ندارند. روایت قطران به تبار و طایفه روادیان اشاره نمی کند، اما به بخشی از تاریخ فکری، فرهنگی و اجتماعی آذربایجان در دوره روادیان می پردازد که در روایت منابع تاریخی وجود ندارد و حلقه مفقوده آن دوران محسوب می شود. روایت قطران از تاریخ روادیان هرچند در بخش هایی با گزارش منابع تاریخی مشابه و مؤید آن هاست، اما بخش اعظم آن به چالش کشیدن روایت منابع تاریخی و نشان دادن کاستی های آن است. این روایت معاصر و مستقیم تا حدودی می تواند امکان راستی آزمایی روایت منابع تاریخی را فراهم کند که عمدتاً با فاصله زمانی و مکانی زیادی از آن دوره نوشته شده اند. بررسی مقایسه ای روایت دیوان قطران تبریزی و منابع تاریخی نشان می دهد که ادبیات و به ویژه شعر شاعران معاصر فرمانروایان می تواند به عنوان یک منبع مستقل و دست اول در پژوهش های تاریخی به کار گرفته شود و بخشی از کاستی ها و خلأهای موجود در روایت منابع تاریخی را پر کند. از این زاویه، شاعران، هویت مستقلی از مورخان دارند و گزارش آن ها از وقایع تاریخی هم ویژگی های خاص خود را دارد، اما در تفسیری وسیع تر از تاریخ، می توان آنان را هم در زمره مورخان قرار داد و اشعارشان را نیز همچون روایتی منظوم از تاریخ در کنار روایت منابع تاریخی بررسی کرد.
The Position of Superstition and Anti-Superstition in Iran’s Political Thought with an Emphasis on the Qajar Era(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During Qajar era, superstition and anti-superstition have had great impact on Iran's political thought. Superstitious context as an irrational process and major obstacle to the growth of political thought in Iran, exhorted the society towards subjectivist and reductionist approach. Rational intellectuals, on the other hand, endeavored to erode superstitious trends for pushing the society towards rationality and development. This article with a qualitative historical and analytical methodology and through collecting the library data tries to answer the question that "how superstitious culture had influenced the political thought of Iran during the Qajar period?" The hypothesis of the research is that the culture of superstition and irrationality through subjectivism and reductionism influenced the political thought of Iran during Qajar era, which in its turn led to the "intellectual despotism" and consequently to the "political tyranny". Based on the Giddens conception of the interaction between structure and agency, the article concludes that the contextual factors notably the superstitious culture led to the despotic mindset of Iranian rulers during Qajar period.
The Early Life of Shah Esma‘il In Contemporary Published Venetian Sources(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The second earliest published contemporary account that mentions and discusses Shah Esmaʿil I, the founder of the Safavid dynasty, his family, his rise to power, as well as his Qezelbash followers was a report published in Italian in 1506. This article offers a translation and an analysis of this report, plus four letters that are attached to this report which shed light on the role that the Sophy played in European anti-Ottoman politics
نقش گروه قرااوناس در تعاملات سیاسی و نظامی حکومت تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرااوناس از گروه های حاضر در عصر تیموریان بودند. این گروه تلاش می کردند با ایفای نقش سیاسی و نظامی در معادلات حکومت وقت و پیشبرد اهداف تیموریان، در تاریخ آن دوران نامی برای خود دست وپا کنند. قرااوناس ها به علت جنگاوری و شجاعتی که داشتند، همانند برخی قبایل اصلی ترک و مغول، پیش از تیموریان در حیات سیاسی الوس جغتای نقش پررنگی بازی می کردند. با این حال، مسئله مهم این بود که باوجود اهمیت ذاتی این گروه در حکم نیروی جنگی بالقوه، در عصر تیموریان کمتر به آنها توجه می شد. در این جستار تلاش شده است با استفاده از منابع اصلی و پژوهشی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، با نگاهی دوباره به رویدادهای مرتبط با این گروه در دوره تیموریان، نقش قرااوناس در معادلات سیاسی الوس جغتای تبیین شود؛ همچنین علت های برخورد ویژه تیموریان با این گروه بررسی شود. پرسش اصلی پژوهش این است: چرا در عصر تیموری، گروه قرااوناس اعتبار سیاسی و نظامی خود را به تدریج از دست داد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد در حیات سیاسی الوس جغتای، تیموریان برای قرااوناس نقش کم اهمیتی در نظر گرفته بودند. علت واگذاری این نقش های کم اهمیت نیز از این قرار بود: 1. تجرﺑه تاریخی که از دوران مغولان وجود داشت؛ 2. این مهم که قرااوناس از مخالفان بزرگ تیمور در تشکیل حکومت بودند؛ 3. کوتاهی های عمدی یا سهوی این گروه در برخی مأموریت هایی که به آنها واگذار می شد.
بازشناسی انواع نقشه ماهی درهم در قالی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه ی ماهی درهم، یکی از دیرینه ترین طرح های قالی ایران است که در اکثر مکاتب و کانون های قالی بافی ایران از گذشته، بافته و عرضه شده است. فراهان یکی از این کانون ها است که از اواسط دوران قاجار توسط تجار تبریزی با قالی های محلی و سپس کلاسیک خود همچون قالی ساروق به جهان معرفی شد. طرح و نقشه ی ماهی درهم و در اصطلاح محلی هراتی، یکی از مهم ترین و برجسته ترین نقشه های منطقه ی فراهان است که در گذشته، در انواع فرم ها و ساختارهای متنوع و گونه گون بافته و عرضه می شد. در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن معرفی نمونه هایی از نقشه ی ماهی درهم از مناطق مختلف ایران و جهان، انواع فرم های ماهی درهم در قالی فراهان مورد تحلیل و توصیف قرارگیرد. وجود یازده فرم در نقشه ی ماهی فراهان، از مهم ترین یافته های این تحقیق است که عبارت است از: ماهی زنبوری، فندقی، آدابی، حیدرزاده، سگ ماهی، مرغ و ماهی، ماهی مشایخی، ماهی لچک و ترنج، ماهی ترنج در ترنج، ماهی سرتاسری (یک سَره) و ماهی کف ساده. این تحقیق از نوع بنیادین و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. شیوه ی گردآوری داده ها کتابخانه ای و بیشتر میدانی است.
دو نامه به زبان ترکی از طرف پادشاهان ایران
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
36-44
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان اصلی İran şahlarinin iki Türkçe mektubu توسط مرحوم فکته لایوش مجاری (1969-1891 م). در صغحات 269 الی 277، مجلد پنجم مجله ترکی ات مجموعه سی سال 1936 م چاپ گردیده است. فکته لایوش در سال 1891 م در مجارستان بدنیا آمد، بعد از اسارت در جنگ جهانی اول توسط روسیه و در زندان های سیبری زبان ترکی را از اسرای ترک فراگرفت. بعد از آزادی وارد حوزه مطالعاتی تاریخی بویژه عثمانی و تورکولوژی شد. مدتی بعد به دعوت ترکیه به استانبول رفته و به برسی اسناد عثمانی در آرشیوها و کتابخانه های ترکیه پرداخت. کتاب هایی چون مجارستان در دوران تسلط ترکیه عثمانی، اسناد و مکتوبات ترکی در آرشیوهای مجارستان، تصحیح و چاپ دفاتر تحریر مرتبط با مجارستان دوران عثمانی و ده ها مقاله از جمله مقاله حاضر حاصل کارهای پژوهشی او در ترکیه است. فکته لایوش در مقاله حاضر به بررسی و تشریح دو نامه به زبان ترکی در عصر صفوی پرداخته است. این دونامه توسط دو تن از پادشاهان صفویه یعنی شاه صفی و شاه سلطان حسین به ترتیب به پادشاهان اتریش و لهستان ارسال شده است. او در این مقاله ضمن اعتراف به تأثیر فرهنگ و زبان فارسی بر زبان ترکی و تشکیلات عثمانی، وجود این دو نامه به زبان ترکی را ناشی از نفوذ تدریجی زبان و فرهنگ ترکی بر زبان فارسی و ایران می داند.
خانه های انصاف؛ نوسازی قضایی یا بازگشت به سنت های دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
101-120
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های تاریخی سنت دادرسی در ایران، غیررسمی بودن و خودسامانی و استقلال نسبی این نهاد از تشکیلات دولتی بوده است. در دوران مدرن به دنبال آشنایی ایرانیان با نهادهای دادرسی اروپایی و آگاهی از کاستی های نهادهای سنتی، یکی از اقدامات اصلاحی دولتمردان قاجار و پهلوی نوسازی نهادها و شیوه های دادرسی ایران بود. از جمله این اصلاحات نوسازی قضایی بود که در دهه چهل در قالب انقلاب سفید انجام شد. اصل نهم انقلاب سفید به طرح ایجاد خانه های انصاف اختصاص داشت که هدف از آن گسترش عدالت قضایی و ایجاد تشکیلات دادرسی در مناطق روستایی بود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع موجود بر آن است که زمینه و کارکردهای نهاد خانه انصاف را مطالعه و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که ضرورت تشکیل خانه انصاف چه بود و چگونه می توان نسبت این تحول را با انقلاب سفید تبیین کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد خانه های انصاف با بهره گیری از رویه ها و نیروهای سنتی موجود، ضمن کاستن از بار پرونده های قضایی، بوروکراسی دولتی را در عرصه دادرسی گسترش دادند و دادرسی غیررسمی را در قالب دادرسی رسمی درآوردند
کرمانشاه در گفتمان شرق شناسی: تحلیلی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادوارد سعید در «شرق شناسی» ویژگی های گفتمانی آن بخش از دانش را توضیح می دهد که در قرن نوزدهم توسط محققان، سفرنامه-نویسان، شاعران و رمان نویسان پدید آمد، دانشی که عملاً شرق را نه به عنوان جامعه و فرهنگی که بر اساس خود عمل می کند، بلکه همچون مخزنی برای دانش غربی ساخت.این مقاله بر مبنای نظریات پسااستعماری(با تاکید بر آرای ادوارد سعید ) و با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی سفرنامه هایی می پردازد که جغرافیای فرهنگی کرمانشاه را مورد توصیف قرار داده اند. هدف این پژوهش شناخت کرمانشاهی است که در آثار شرق-شناسان معرفی شده است.به عبارتی به این دلیل که مطالعات موجود جنبه کلی داشته و هیچ گاه مناطق مختلف به صورت مستقل و محلی مورد بررسی قرار نگرفته است، بر آنیم که به شکلی بومی کلیشه های شرق شناسانه به کار رفته در متون و نوشته های غربی در خصوص منطقه ی کرمانشاه را از طریق روش تحلیل گفتمان مورد کنکاش قرار دهیم. یافته ها حاکی از تسلط لایه های مضاعفی از سویه های شرق شناسانه نسبت به منطقه کرمانشاه است زیرا هم شامل مواردی است که به ایرانیان داده شده و هم شامل صفاتی است که به کردها(به دلیل داشتن جمعیت کردزبان) نسبت داده شده و هم خصایص اعراب(به دلیل هم مرز بودن و داشتن عبور و مرور سهل و فراوان با اعراب) را در خصوص مردم منطقه به کار برده اند.
نوگرایی در تونس: از شکل گیری نگاه انتقادی به مدرنیته تا ظهور ملی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
۱۷۷-۲۰۸
حوزههای تخصصی:
تونس از جمله کشورهای مغرب عربی، همچون سایر سرزمین های جهان اسلام در نخستین دهه های قرن نوزدهم میلادی با مدرنیته آشنا شد. نخستین گام های نوگرایی در تونس با نوسازی های «احمد بای» (1837-1855م) و جانشیناش آغاز شد و تا شروع استعمار فرانسه (1881م) ادامه داشت. در این دوره بیشتر نوسازی ها وجه مادی داشت و الگوگرفته از کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه بود. ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) و رشد جریان اصلاح طلبی دینی در منطقه و نفوذ آن به تونس نقش بسیاری در تغییر دیدگاه مسلمانان منطقه نسبت به غرب و مدرنیته داشت. متفکران نوگرای دوره استعمار، با مسئله مدرنیته و غرب که زادگاه آن بود، با نوعی رویکرد انتقادی برخورد کردند. دغدغه اصلی گفتمان مذکور این بود که چگونه می توان به جهان اسلام قدرت بخشید؟ راه رسیدن به رشد و ترقی و اصلاحات اساسی چیست؟ بر همین اساس، محور اصلی تفکر آنان تأکید بر اصالت عقل و علم، عصری سازی نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در چارچوب فرهنگ عربی- اسلامی بود. از نظر آنان راه رسیدن به اصلاحات واقعی تقویت موقعیت جهان اسلام در برابر تمدن غرب و تمییز قائل شدن میان غرب استعمارگر و دستاوردهای تکنولوژیکی آن بود. پیروان این گفتمان در راه رسیدن به هدف خود با تولید نظام معنایی چون تحول نظام آموزشی، سیاسی، بیان مشکلات موجود در جامعه، انواع نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، خطر استبداد داخلی و استعمار خارجی و بیان دال هایی چون عدالت و حقوق فردی و اجتماعی، آینده ای روشن و آرمانی برای مردم ترسیم و با برجسته کردن گفتمان خود با ابزارهای گوناگون، زمینه هژمونیک کردن خود و به حاشیه راندن گفتمان رقیب یعنی سنت گرایان را فراهم کردند. البته در اواسط قرن بیستم و با ظهور گفتمان ملی گرایان که اغلب از تحصیل کردگان در فرانسه بودند، اسلام گرایان از ارائه راهکارهای ایدئولوژیک و متناسب با نیازهای جدید جامعه تونس باز ماندند. از آنجا که آنها برای تربیت و ایجاد نیروی انسانی کارآمد به منظور برآوردن زیرساخت های یک دولت مدرن و توسعه یافته در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی طرح مناسبی نداشتند، مغلوب گفتمان ملی گرایان شدند. در جستار حاضر تلاش شده است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی زمینه ها و عوامل مؤثر در پیدایش گفتمان انتقادی درباره مدرنیته، ماهیت و ویژگی های آن و برخی از مهم ترین تحولات نوین در حوزه های سیاسی و اجتماعی بیان شود.
ارزیابی رفتار نانوکامپوزیت هایِ الیاف سلولز نسبت به دمای نرم شوندگی (Tg) با هدف مرمت اسناد کاغذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
166 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسائی عملکرد پلیمر کلوسل جی با افزودن نانوالیاف سلولزِ BCN[1] و NFC[2] در دمای نرم شوندگی (Tg) با هدف ایجاد ماده پلیمری اصلاح شده برای مرمت آثار کاغذی. روش٫ رویکرد پژوهش: داده ها با استفاده از گرماسنج روبشی تفاضلی (DSC)[3] به روش استاندارد ASTM[4] گردآوری و با استناد به تجربیات آزمایشگاهی مرتبط تحلیل و تفسیر شده است. یافته ها و نتیجه گیری: رفتار گرمایی فیلم های حاوی نانوکامپوزیت NFC+Klucel و BCN+Klucel به سبب افزایش دمای گذار شیشه ای (Tg)، در مقایسه با نمونه ماتریس های کلوسلِ بدون نانوافزودنی بهبود یافت.این افزایش در BCN به مراتب بیشتر از NFC بود. هم چنین، رفتار بازدارندگی نانوکامپوزیت های الیاف سلولزی NFC و BCN در برابر کهنگیِ ناشی از شرایط پیرسازی، در مقایسه با نمونه خالص کلوسل نیز به مراتب بیشتر افزایش یافت. این رفتار در نمونه فیلم های BCN در مقایسه با نمونه های NFC، بیشتری افزایش یافت. هم چنین، یافته ها نشان داد نانوالیاف NFC در زمان پیرسازی طولانی تر، دربرابر کاهش Tg بازدارندگی بیشتر نشان می دهند.
نقش ایل افشار در دولت صفوی تا پایان قرن دهم هجری (از شاه اسماعیل اول تا اوائل شاه عباس اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
185-201
حوزههای تخصصی:
چکیده: ابتدای قرن دهم هجری مصادف با تأسیس دولت صفوی است. ایل افشار در تشکیل و استواری این دولت با تکیه بر ماهیت ایلی خود ایفاگر وظیفه ی مهمّی شد. این ایل در تثبیت دولت صفوی، منازعات خارجی و در سرکوب شورش های داخلی نقش چشمگیری داشت. در زمان شاه طهماسب اول و محمد خدابنده همان مناصب نظامی و حکمرانی ایالات را برای خود حفظ کردند. افشارها در زمان تغییرات در رأس هرم سلطنتی هم از دیگر طوایف عقب نماندند، به ویژه در دوره شاه عباس اول رضایت خاطر او را هم فراهم آوردند. گرچه در برخی کتاب ها و مقالات به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، گاهی به اختصار و گاهی به منظور دیگری به مطالعاتی پرداخته اند و از بعضی متغیرهای موجود در این پژوهش استفاده شده است؛ اما اهمیت این پژوهش در آن است که می خواهد نقش ایل افشار را در تشکیل و تثبیت دولت صفوی به صورت مستقل، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و شیوه ی جمع آوری داده ها از منابع دست اول، مورد مطالعه قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایل افشار حول محور سلطنت به عملکرد نظامی خود ادامه دادند، در مقابل جایگاه آنان به عنوان حامی سلطنت، با گمارده شدن به مناصب اداری - سیاسی مورد عنایت قرار گرفت.
تحلیل معنایی واژۀ pdm’dg در دست نوشته های پهلوی اشکانی و فارسی میانۀ مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
203-218
حوزههای تخصصی:
در بررسی دست نویس های متون تورفانی مانوی، به واسطۀ عوامل متعدد، همواره نمی توان برای تشخیص معنی کلمات شواهد مکرر و یا محکمی یافت. در این گونه موارد، پژوهشگر به ناچار برای درک کلام باید معنی و نقش واژه های تک آمد را بر اساس تحلیل جملات و بافت کلی کلام حدس بزند. گاه برخی از این موارد تا حدی بر اساس شواهد موجود در دیگر زبان ها و یا آثارِ مرتبط، قابل تشخیص است؛ در غیر این صورت، تنها راه ممکن، تکیه بر محور همنشینی کلام خواهد بود. علاوه بر این، گاه کلماتی که مشخصاً «تک آمد» به شمار نمی آیند همان خصوصیات تک آمد را دارند. برای نمونه، معنی و حتی نقش نحوی واژۀ pdm’d(g)، علی رغم وجود چند شاهد در پارتی و یک شاهد در فارسی میانۀ مانوی، به دلایلی که در این مقاله بدان اشاره شده، همچنان مبهم مانده و این کلمه به نوعی در حکم واژۀ تک آمد است. مقالۀ حاضر سعی دارد ابهام نحوی و معنایی این کلمه را با تحلیل نقش اجزای متن و تأمل در بافت کلی کلام مرتفع سازد و بر همین اساس، معانی ای نظیر نشانده، آراسته، مزین و مانند آن برای این کلمه پیشنهاد می گردد.
بازتاب باورهای زروانی در قصّه های عامیانه مکتوب ایرانی (مورد پژوهانه: داراب نامه و قصه حمزه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ عهد ساسانی یکی از مهم ترین ادوار تاریخی اجتماعی و سیاسی اعتقادی سرزمین ایران است. مطالعه جنبه های اعتقادی و باورداشتی مردم ایران در این برهه تاریخی، در بافت متون ادبی و عامیانه، پژوهشی در خور توجه است. زروانیسم یکی از مهم ترین و فلسفی ترین مکاتب اندیشگانی و اعتقادی ایران در برهه تاریخی ساسانیان است که تأثیر مستقیمی بر روایات و قصه های عامیانه داشته است. زروان، چنانکه از متون پهلوی برمی آید، خدایی مستقل بوده و در رأس اهورامزدا و اهریمن، دوگانه گرایی زرتشتی را تحت تأثیر قرار داده است. این جستار در قالب پژوهشی بینارشته ای و به شیوه توصیفی تحلیلی در پی خوانشی تاریخی اعتقادی از دوره ساسانی بر پایه متون عامه است. از میان امهات متون قصه های عامیانه مکتوب ایرانی دو قصه داراب نا مه طرسوسی و قصه حمزه گزینش شده است. دلیل گزینش این دو قصه همسانی یا تقریب بُن مایه، زبان و زمان آنها و نیز میزان بازتاب مؤلفه های زروانی در آنهاست. مسئله این پژوهش این است که زروانیسم چه تأثیری بر متون عامه داشته است، جلوه باورهای این آیین در این متون شامل چه مؤلفه هایی است و بسامد کدام باور بیش از دیگر باورهاست؟ به نظر می رسد متون عامه ای که دارای بُن مایه های حماسی اساطیری و مربوط به دوره تاریخی ساسانیان هستند، بیش از دیگر متون با این باورها درآمیخته اند. چنانکه میزان بازتاب این باورها در داراب نامه بیش از قصه حمزه است. مهم ترین باورهای زروانیِ بازتاب یافته در این دو قصه شامل این موارد است: فال گیری و اسطرلاب نگری، نگاه منفی به زن، سرنوشتِ محتوم، اعتقاد به جزا و پاداش این جهانی، نکوهش آز، بازتابِ معنادار اعداد رمزی هفت و دوازده، بخت و اقبال، حضور پربسامد حکیمان و خلقت های گوناگون و فراواقعی. اسطرلاب نگری با 48 مورد، عدد رمزی هفت با 36 مورد، محتوم بودنِ سرنوشت با 30 مورد، حضور حکیمان با 29 مورد، خلقت های گوناگون و فراواقعی با 29 مورد، عدد رمزی دوازده با 26 مورد، نگاه منفی به زنان با 25 مورد، جزا و پاداش این جهانی با 12 مورد، بخت و اقبال با 8 مورد و نکوهش آز با 7 مورد به ترتیب بیشترین بسامد را دارا هستند
الگویی برای بررسی مفاهیم کلیدی سیاسی اجتماعی در تاریخ ایران معاصر؛ مسئله روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبوه و شتاب رخدادهای صد سال اخیر ایران، زمانِ ایرانی را دچار فشردگی و مفاهیمِ زبان فارسی را دچار آشوب کرده است. این آشوب معنایی در میدان واژگانیِ یک مفهوم و رقابت واژه های هم خانواده به خوبی نمایان می شود. «رنجبر»، «مستضعف»، «زحمتکش»، «تهی دست» و «قشر آسیب پذیر» را می توان متعلق به میدان واژگانی «فرودستان» دانست و این پرسش ها را مطرح ساخت که دلایل پدیدآیی هر کدام از آنها چه بوده است و چه طور در دوره ای خاص به واژگانی کلیدی در رویدادها و دوره های تاریخ معاصر بدل شده اند؟ روابط قدرت و ایدئولوژی پنهان در پسِ گفتمان های مولّد و مبلّغ این واژه ها کدام اند؟ چه بینامتنیتی در این میان وجود دارد؟ هر واژه چه طور هژمون شده است؛ چه مدلول هایی داشته و در طول زمان چه چرخش های معنایی ای را از سر گذرانده و این چرخش ها و اوج و افول ها در چه شرایطی ممکن شده است؟ در این موضوع مطالعاتی، که هم سویه های تاریخی دارد و هم زبانی، پیش از همه، روش و الگوی پژوهش است که خود بدل به مسئله می شود تا از خود بپرسیم کدام رویکردهای تاریخی و زبانی می توانند به پژوهشگر در یافتن پاسخی دقیق تر به این پرسش ها یاری رسانند؟ از این رو، پیشنهاد پژوهش نظری حاضر ساخت الگویی ترکیبی از رشته های زبان شناسی و تاریخ است که در آن تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف در مرکز قرار می گیرد و تلاش می شود با کمک گرفتن از دو رویکرد دیگر از حوزه های تاریخ و معناشناسی، یعنی تاریخ مفهوم های رینهارت کوزلک و میدان واژگانی یوست تریر، یک الگوی نظری فراهم شود که هم به کارِ مورخانی بیاید که دغدغه های زبانی دارند و هم یاریگرِ زبان شناسانی باشد که تاریخی فکر می کنند
تشیع و فِرق آن در الأنساب سمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های مشتمل بر موضوعات مربوط به انساب و رجال را می توان از جمله منابع مهم در پژوهش های تاریخی به معنای عام و تاریخ فرق اسلامی در معنای خاص به شمار آورد. «الأنساب» سمعانی (د.562 ق) در شمار مهم ترین آثار در این زمینه است. در این مقاله کوشیده ایم گزارش های سمعانی را درباره شیعیان با توجه به اوضاع و احوال پریشان سیاسی زمانه او و برخوردهای فرقه ای در این دوران، بررسی و تحلیل کنیم. با وجود سیاست ضد شیعی سلجوقیان (حک: 429-590 ق)، سده 6 ق در واقع دوران گسترش آموزه های شیعه بود. گزارش های سمعانی درباب عقاید فرق به ویژه غالیان را می توان نشانه ای از نگرانی عمومی اهل تسنن درباره نفوذ این عقاید در دستگاه حکومتی و عامه مردم تلقی کرد. وی از میان فرق گوناگون و پر شمار شیعه، بیشتر به امامیه و زیدیه توجه کرده است. با آنکه سمعانی با شماری از شیعیان ارتباط مستقیم داشت، آنچه از شخصیت ها و عقاید شیعیان به دست می دهد، متأثر از دیدگاه های پیشینی[1] است که در تصویرسازی کلی از تشیع در سده 6 ق و حتی سده های بعد، نقشی بسزا داشته است. <br clear="all" /> [1]. Priority approaches.
جایگاه و موقعیت قارص در چالش های امنیتی و نظامی ایران و عثمانی (از دوره صفویه تا دوره نادرشاه با تاکید بر منابع ترکی عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
95 - 120
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مناطقی که دولت صفوی و نادرشاه با عثمانی ها بر سر آن مجادله داشتند، شهر قارص بود. در سیاست خارجی دولت های رقیب منطقه ای نظیر ایران، عثمانی و روسیه، موقعیت قارص به روشنی قابل درک بود زیرا این شهر پل ارتباطی منطقه قفقاز و آسیای صغیر به شمار می رفت و تسلط هر دولتی بر آن، باعث تقویت جایگاه اقتصادی و نظامی در این جغرافیای پیچیده می گشت. از همین رو پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با تاکید بر منابع ترکی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که صفویان و نادرشاه برای تصرف قارص، چه اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی را دنبال می کردند؟ و دلیل اهمیت این شهر برای عثمانی ها چه بوده است؟ یافته ها پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ سیاسی، تسلط بر قارص می توانست موازنه قدرت را در منطقه غرب ایران و قفقاز تغییر دهد و از لحاظ اقتصادی، خط ارتباطی تجارت قفقاز و شرق امپراتوری عثمانی و دریای سیاه از قارص می گذشت و تسلط بر آن تاثیر بسزایی در درآمدهای دولت های صفوی، افشار و عثمانی داشت. به همین دلیل کشمکش بر سر آن با عثمانی ها، در دوره صفوی، گسترش پیدا کرد و در دوره نادر به اوج خود رسید.
تأثیر محیط اجتماعی نیشابور بر نگارش امالی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت زمینه بر مؤلف و نگارش او اثر می گذارد. بررسی این اثرگذاری درباره کتاب های امالی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. امالی کتاب های حدیثی- تاریخی هستند که به وسیله محدث تألیف نمی شوند. از این رو عوامل محیطی مانند بافت زمینه بر گزینش، تلخیص و تأکید موضوعات آن مؤثر است. با توجه به جایگاه ویژه شیخ صدوق در میان محدثین شیعه، سفرها و تنوع موضوعی امالی ایشان، چنین رویکردی می تواند متضمن نتایج قابل توجهی باشد. شیوه گزینش و ارائه روایات در کتاب امالی با دیگر آثار شیخ صدوق متفاوت است. امالی در نیمه دوم قرن چهارم هجری، در ارتباط با مخاطبان عمومی شهر نیشابور مطرح شده است. نیشابور در آن ایام بافت مذهبی ویژه ای داشت. با توجه به پیش فرض این پژوهش در تأثیر بافت زمینه بر مؤلف و اثر، پرسش اصلی مقاله این است که محیط اجتماعی نیشابور چه تأثیری بر نگارش کتاب امالی صدوق داشته است؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که صدوق در برگزاری مجالس املاء در نیشابور هوشمندانه به گزینش و نقل برخی روایات حدیثی- تاریخی پرداخته است. حضور صوفیان در گزینش روایاتی با قالب داستانی، حضور اکثریت اهل سنت و کرامیه در عدم نقل روایات چالش برانگیز، رشد روزافزون تشیع در انتخاب روایاتی با هدف تثبیت باورهای کلامی امامیه تأثیر داشته است. همچنین برجسته سازی جایگاه امام علی7 به عنوان نقطه اشتراک امامیه و زیدیه به طور خاص و همه مذاهب به طور عام در امالی شیخ صدوق تأثیرگذار بوده است.