فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۸
93 - 110
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی پیش از تاریخ به ویژه دوران مس و سنگ غرب ایران، برای مدت طولانی به دو حوزه مهم فرهنگی به نام های حوزه شمال غرب و زاگرس مرکزی محدود می شد. همچنین اطلاعات چندانی از فرهنگ های نواحی مابین آنها که عموماً در محدوده امروزی کردستان در غرب کشور قرار داشته است، در دسترس نبود. اما در نتیجه بررسی ها و کاوش های باستان شناختی اخیر، اطلاعات بیشتری در این حوزه در دسترس قرار گرفته است. محوطه ها و آثار زیادی از دوران مس و سنگ در کردستان شناسایی و کاوش گردیده که حد و مرز پهنه های فرهنگی تعریف شده در باستان شناسی غرب ایران را با چالش مواجه ساخته است. مواد فرهنگی به دست آمده از محوطه های دوره مس و سنگ استان کردستان مشابهت هایی را با داده های مناطق همسایه خود در شمال و جنوب ایران داشته و نشان از تعلق آنها به یک پهنه فرهنگی واحد است. با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، مقاله حاضر از طریق بررسی محوطه های دوران مس و سنگ استان کردستان در سه دوره قدیم، میانی و جدید سعی در مشخص کردن جایگاه این منطقه در مطالعات دوره مس و سنگ غرب ایران دارد.
بررسی انعکاس گرایش های قومی، دینی و سیاسی در متون جغرافیایی: بررسی موردی المسالک و الممالک اصطخری و احسن التقاسیم مقدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از متون جغرافیای انسانی اطلاعات و آگاهی های ارزشمندی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به دست می آید. در این متون، جغرافی نگاران مسلمان به وصف اوضاع اجتماعی، خُلق و خو، آداب و رسوم، اوضاع دینی و سیاسی اقوام و ساکنان مناطق گوناگون جهان اسلام پرداخته اند. وصف اصطخری و مقدسی دو جغرافی نگار برجسته ایرانی و عرب قرن چهارم، علاوه بر بیان امور واقع جغرافیایی تاریخی، تحت تأثیر گرایشهای قومی، دینی و سیاسی آنان نیز قرار داشته است. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی نمونه هایی از انعکاس گرایشهای مذکور در آثار دو دانشمند جغرافی نگار بررسی خواهد شد. نتیجه نشان می دهد که در بهره گیری از متون جغرافیایی و نیز تاریخی، همواره باید جانب احتیاط را نگاه داشت و ارزیابی، تهذیب و نقد محتویات در استناد به آنها می باید در نظر گرفته شود.
شیخ جعفر صفوی: شخصیتی مشهور، اما گمنام در سنت صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور عام در سنت خاندان و حاکمیت صفوی، تعداد زیادی از سابقین این خاندان با عنوان مشایخ صفوی، از شیخ صفی تا شاه اسماعیل، از احترام ویژه و موقعیت قدیس گونه ای برخوردار بوده اند، اما در میان اعضای این خاندان شیخ جعفر صفوی فرزند خواجه علی، حالتی خاص و منحصر به فرد و استثنائی دارد. این عضو خاندان صفوی نه تنها در سنت تاریخی- روایی و خاندانی- حکومتی صفویان جایگاهی ندارد، بلکه به طور واضح و بارزی کینه توازنه مورد نفرت واقع شده بود. درحالی که این شیخ صفوی تا حد زیادی مورد توجه حاکمیت های معاصر بوده و از احترام فراوانی برخوردار بوده است. علاوه بر آن، منابع معاصر تیموری و ترکمانی نیز با لحنی مساعد و مناسب و با تکریم از وی یاد کرده اند. لذا در این میان تناقض خاصی وجود دارد. منابع صفوی با ابهام و اجمال فراوان و با اغراق و مبالغه، این موضع گیری خصمانه را در راستای امر تعیین جانشینی و مخالفت شیخ جعفر با جایگزینی جنید مطرح کرده اند که ضمن آن، با حرارت خاصی پای جهانشاه قراقویونلو را نیز به این ماجرا کشانده اند؛ تا جایی که خروج جنید از اردبیل را به وی منتسب کرده اند. حال با توجه به این تناقضات و ابهامات، آیا ادعاهای منابع و سنت صفویان درباره امر جانشینی و حقانیت جنید مبدأ و منشأیی دارد؟ آیا به راستی شیخ جعفر مرتکب رفتار ساختارشکنانه ای در خاندان صفوی شده است؟ نگارنده این مقاله درصدد است ضمن بیان مقام و موقعیت این شیخ صفوی، چرایی و چگونگی مقابله او با جنید و تبعات آن را مورد بررسی قرار دهد.
تجارت منسوجات در عهد صفوی با دول عثمانی، هند و روسیه
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
15-35
حوزههای تخصصی:
تشکیل حکومت صفوی در آغاز قرن 10 ق/ 16 م نقطه عطفی در تاریخ ایران به شمار می آید؛ برپایی حکومتی متمرکز و احیای قدرتی واحد پس از سال ها حکومت ملوک الطوایفی و رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع، سبب تثبیت قدرت، امنیت راه ها و رونق گرفتن تجارت گردید؛ تجارت داخلی و خارجی به ویژه تجارت منسوجات در این دوره یکی از مسائل مهم حکومتی بود که پادشاهان صفوی در رابطه با آن فعالیت می کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارت به ویژه تجارت منسوجات در عصر صفوی با دول عثمانی، هند و روسیه می باشد. سؤال اصلی این است که عوامل شکوفایی و رونق تجارت با کشورهای مذکور در دوره صفویه چه بوده، و چه منسوجاتی از کشور صادر و چه نوع پارچه هایی وارد می شد؟ فرضیه اصلی در پاسخ به سؤال مورد نظر این است که تشکیل حکومت صفوی باعث ثبات سیاسی گردید و حمایت شاهان صفوی از تجارت به ویژه تجارت منسوجات و کیفییت بالای محصولات نساجی ایران در این دوره باعث بالا رفتن بهره-وری فعالیت های اقتصادی و تجارت خارجی به ویژه تجارت پارچه گردید. یافته های اصلی این پژوهش نشان می دهد که تشکیل دولت صفوی باعث اتحاد سیاسی کشور، امنیت راه ها، رونق تجارت و بازرگانی شد؛ و حمایت شاهان صفوی از تجارت باعث رشد و شکوفایی تجارت خارجی به ویژه تجارت منسوجات و رونق اقتصادی چشم گیری در کشور شد.
نگرش منابع قرون نخستین اسلامی به قوم کوچ (قُفص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوم کوچ(قُفص) از ابتدای دوره اسلامی تا قرن هفتم قمری در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی نقش محوری در جیرفت داشتند. در این فاصله زمانی منابع تاریخی و جغرافیائی ایران به نقش این قوم و ویژگی های آنان توجه ویژه ای نموده و آنان را به عنوان قومی خشن و راهزن معرفی نموده اند. به همین دلیل پژوهش پیش رو نظریه غالب نسبت به قوم قفص را به بحث گذاشته است و با بازخوانی گزارش های منابع قرون نخستین اسلامی، با روش توصیفی– تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، در پی پاسخی برای این پرسش است که: چرا منابع تاریخی و جغرافیایی دوران اسلامی غالبا نگرش منفی مبنی بر خشونت و راهزنی نسبت به کوچ ها داشتند؟ با مطالعه منابع تاریخی و جغرافیایی و آزمون فرضیه مبنی بر این که در منابع تاریخی و جغرافیایی قرون نخستین اسلامی نگاهی یک سویه و حکومتی نسبت به جامعه و قوم کوچ وجود دارد، این نتیجه حاصل شد که می توان بین دو نوع دیدگاه بیرونی و درونی نسبت به قوم کوچ تمایز قائل شد. دیدگاه بیرونی که در منابع بازتاب یافته است، کوچ ها را دارای ویژگی هایی چون تمرد، راهزنی و خشونت می داند. این دیدگاه درباره کوچ ها، از عصر آل بویه در منابع منعکس شد. از منظر دیدگاه دوم کوچ ها را می توان از درون جامعه آنان و با شیوه ای همدلانه مورد بررسی قرار داد. بر اساس این دیدگاه کوچ ها در بحث قومی و نژادی از ویژگی های زندگی قبیله ای مبنی بر روحیه تفَرُد و استقلال طلبی برخوردار بودند و تن به اطاعت از حکومت ها نمی دادند.
بازشناسی منطق عملی معارف پروران بخارایی (مطالعه موردی؛ تفکر سیاسی احمد دانش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنفکران ماوراءالنهری موسوم به «جدیدیان»، شالوده و بنیان فکری خود را بر آراء و آثار احمد دانش بخارائی، استوار ساخته و او را پدر جریان ترقی پروری در این سرزمین می خواندند. در این نوشتار به منظور بازشناسی منطق عملی اندیشه آنها با بهره گیری از جستار روشی چهار مرحله ای توماس اسپریگنز (مشاهده بحران، تشخیص درد، جامعه آرمانی، راه درمان)، که بر فرایند شکل گیری اندیشه متفکر سیاسی(نه صرفاً خودِ اندیشه) تمرکز دارد این سوال را پی گرفتیم که« اندیشه سیاسی احمد دانش طی چه فرایندی بر مدار روشنفکری قرار گرفت و کنش او در این ساحت چگونه بود؟»مدعا و پاسخ آغازین این است که« تعلق دانش به عنوان یک اندیشمند با فراست به زیست بومی در آستانه انحطاط و برخورد تجربیاتش باتکاپوهای اندیشمندان تاتار، اشغالگری روسها در ماوراءالنهر و شکوه سرزمین آنها، در نهایت موجب شد تا آراء ترقی خواهانه او تکامل یافته و با ابتناء به آن، ضمن تحلیل علل بی نظمی در جامعه، راهکاری را برای برون رفت از آن عرضه نماید».
بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و سید حسین نصر درباره انحطاط تمدن اسلامی ایرانی و راه های برون رفت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انحطاط تمدن اسلامی ایرانی از دیر باز مورد توجه اندیشمندان بوده است. تحقیق حاضر با تکیه بر آثار منتشره از این دو اندیشمند با روش مطالعه تطبیقی در صدد مقایسه دیدگاه آنان درخصوص عوامل انحطاط تمدن اسلامی ایرانی و راهکارهای برون رفت از آن می باشد. یافته ها نشان می دهد، آنها عوامل انحطاط را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کرده اند. و در معرفی عناصری مانند حاکمیت استبداد و استعمار به عنوان عوامل انحطاط اشتراک دارند، اما در برخی موارد نیز اختلافاتی دارند. در بخش عوامل داخلی شهید مطهری بر عواملی مانند تحریف تعالیم اسلام، حمایت زیان بار از دین و ... تأکید دارد و نصر بر مواردی ازجمله انحطاط در نهاد دین، انحطاط نهادها و... . ودر بخش عوامل خارجی شهید مطهری به نقش غیر مسلمانان، سلطه و استعمار سیاسی اشاره اما نصر تاثیرگذاری علم و فناوری غربی و آسیب های فرهنگی در پرتو جهانی سازی را متذکر می شود. در بخش راهکارها نیز هر یک نظرات خود را دارند.
جایگاه و عملکرد کلونی ها و پولیس ها در نظام اقتصادی سلوکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی قلمرو سلوکیان در شرق و نیاز آن به تسلط بر اتباع ایرانی، منجر به ایجاد پایگاه های حامی خود با مجبور ساختن اتباع یونانی-مقدونی به مهاجرت در درون سرزمین های شرقی شد. ساخت زنجیرگونه کلونی ها درطول مسیر های تجاری شرق و عملکرد سیاسی-اقتصادی آن ها سبب استحکام حکومت سلوکی و دوام بیشتر آن نسبت به حکومت اسکندر مقدونی شد. وجود کلونی های هلنیستی در آسیای مرکزی سبب شد تا جمعیت انبوهی از مهاجران یونانی-مقدونی به سوی این منطقه گسیل شوند که خود پنجره جدیدی به روی تجارت شرق به غرب باز کرد. مقاله حاضر، بر آن است تا با تکیه بر داده های باستان شناختی و متون تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی، نخست به روشن ساختن ماهیت شهرسازی سلوکیان و تفاوت کلونی ها و پولیس ها بپردازد؛ سپس علل ساخت و کاربرد کلونی ها در آسیای مرکزی و فلات ایران را شرح دهد. از آنجا که تمرکز پژوهش های گذشته بیشتر به نحوه ساخت و تجدیدبنای شهرهای سلوکی در سوریه و آسیای صغیر بوده است. پژوهش حاضر، سعی دارد تا بر این پرسش اصلی تمرکز کند که، هدف سلوکیان در ساخت کلونی ها و شهرهای مختلف چه بوده است؟ فرضیه تحقیق آن است که سلوکیان علاوه بر استفاده نظامی از این شهرها، به استفاده اقتصادی از آن ها نیز می اندیشیدند؛ چراکه جایگاه این کلونی ها که بعد ها به شهرهای بزرگ تبدیل شدند، درطول جاده های تجاری شرق بوده است که خود بر نقش اقتصادی آن ها افزوده است.
امپراطوری عثمانی و تجددخواهی امیرکبیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
افکار تجدد خواهانه امیر کبیر و دوره تکامل آن،ریشه در مدت سفارت چهار ساله او در دیار عثمانی دارد، وی در این مدت با تنظیمات و تحولات اصلاح طلبانه جامعه عثمانی آشنا شد، تحولات نو گرایانه جامعه عثمانی برای امیر کبیر عبرت انگیزو آموزنده بود و باعث تحول فکری او شد، و زمانی که به صدارت رسید در اقدامات تجدد گرایانه خود از تنظیمات عثمانی الگو برداری کرد.این پژوهش کوششی است مستند با استناد به مدارک و اسناد معتبر تاریخی، با نگرشی پژوهش محور برای روشن شدن چگونگی تاثیر تحولات جامعه عثمانی در عصر تنظیمات بر افکار تجدد خواهانه میرزا تقی خان امیر کبیر به نگارش در می آید.
بررسی عوامل مؤثر در مسئله مند شدن وضعیت تابعیت کردهای فیلی عراق در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر کردهای فیلی ساکن عراق طبق قانون تابعیت 1924 عراق به تابعیت آن کشور درآمدند. از زمان تشکیل کشور عراق تا دوره عبدالکریم قاسم، گرفتن تابعیت عراقی برای کردهای فیلی آسان بود، اما از دوره عبدالسلام عارف به بعد به تابعیت عراقی درآمدن کردهای فیلی بسیار مشکل شد. در دوره حزب بعث نه تنها کسب تابعیت عراقی برای کردهای فیلی تقریباً غیرممکن شده بود، بلکه طی چندین دوره پس از سلب تابعیت، به کشور ایران اخراج شدند و از سقوط دولت بعث تاکنون نیز وضعیت خاص تابعیت کردهای فیلی برای آنها مشکل ایجاد کرده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر وضعیت تابعیت کردهای فیلی در یکصد سال اخیر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع اسنادی، کتابخانه ای، خبرگزاری ها و مصاحبه با افراد آگاه به امور کردهای فیلی، انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که از یک سو تبار ایرانی، شیعه، مرزنشین و مهاجر بودن بخشی از کردهای فیلی و از سوی دیگر، شکل قانون تابعیت کشور عراق و رشد تفکرات ناسیونالیستی پان عرب، از جمله مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر وضعیت تابعیت کردهای فیلی بوده است. ترس دولت بعث از همسویی کردهای فیلی با ایران و همچنین موقعیت مناسب اقتصادی و همکاری سیاسی آنها با احزاب کرد و شیعه مخالف رژیم بعث، از مهم ترین عوامل سلب تابعیت و اخراج آنها بود.
اندرزنامه نویسی در دوره قاجار: علل تداوم، نمودهای تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
اندرزنامه های سیاسی، به عنوان میراث تفکر سیاسی ایران، جایگاه مهمی در مطالعات تاریخی و علوم سیاسی دارد. یکی از ادوار مهم در بررسی سیر تطور اندرزنامه نویسی در تاریخ ایران، دوره قاجاریه است. این اهمیت به سبب کثرت اندرزنامه ها و هم از نظر بروز تغییرات محتوایی آنهااست. هدف مقاله حاضر، ارائه چشم اندازی از مضامین مطرح در اندرزنامه های عهد قاجار، تبیین تحولات مضمونی آن ها و عوامل موثر در بروز این تحولات است. یافته های نوشتار حاضر ضمن نشان دادن تحولات محتوایی متون اندرزنامه ای دوره قاجار تحت تاثیر عواملی نظیر وجود رویکرد خردگرایانه، موضع انتقادی و کاربست مفاهیم نوین سیاسی، دیدگاه کسانی که عصر قاجار را دوران انحطاط ادب اندرزنامه نویسی می دانند ، به چالش می کشد.
بررسی مقایسه ای جایگاه زنان در اندیشه های عبده، رشیدرضا، سید احمد خان هندی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
113-137
حوزههای تخصصی:
نگاه به زن، در طول تاریخ و در تمدن ها و آیین های مختلف بشری، گاهی توأم با تحقیر بوده است. با ظهور اسلام، زن مسلمان از حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بهره مند گردید. با شروع عصر رنسانس و تعامل تمدنی بین اسلام و غرب، برخی مسائل دینی و فقهی زنان در اسلام مورد تردید روشنفکران غربی قرار گرفت. در این راستا، اندیشمندان اسلامی سعی نمودند تا از قوانین اصیل اسلامی، گرد و غبار زدوده و به پاسخ گویی به این شبهات برآیند. پژوهش پیش رو سعی کرده است تا بدین سؤال پاسخ دهد که جایگاه زنان در اندیشه های عبده، رشید رضا، سید احمد خان هندی چه تشابهات و تفاوت هایی دارد؟ نگارنده فرضیه خود را با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، بر این پایه قرار داد که هر سه این اندیشمندان معتقد به حضور اجتماعی زنان بودند، اما تأکید سید احمد خان و عبده بر تعلیم و تربیت زنان بیشتر بود در حالی که رشیدرضا مشاغل زنان را تحت توجه قرار می داد. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه اندیشمندان به دنبال تبیین جایگاه واقعی زن در جامعه هستند. تأثیرات هر کدام از سنت و مدرنیته و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه آنان، باعث تغییر در آراء آنان در حوزه مسائل زنان گردیده است.
مواجهه مسلمانان و بودائیان در سه قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام در سه قرن نخست ورودش به شبه قاره هند، دوره های متفاوتی از تعامل و تقابل با آیین بودا را تجربه کرد. این مقاله به بررسی سه محور عمده از روابط اسلامی-بودایی در سه قرن نخست خلافت اسلامی یعنی ورود اسلام و بلاتکلیفی خلافت در مواجهه با بودایی ها، تعامل و تقابل تجاری و اقتصادی و تعاملات فرهنگی و اعتقادی آن دو می پردازد. هدف این پژوهش صورت بندی واقعی روابط اسلام و آیین بودا است. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا روابط بودایی ها با مسلمانان، چنان که بسیاری از مستشرقان و محققان انگلیسی زبان در آثارشان منعکس کرده اند، مبتنی بر نزاع دائمی بود و مسلمانان همواره به دنبال حذف کامل آیین بودا از سرزمین های فتح شده اسلامی بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه بین مسلمانان و بودایی ها، تنوع و پویایی بیشتری داشت و به نزاع های دینی منحصر نبوده است. به نظر می رسد بر خلاف رابطه مسلمانان و هندوها، مسلمانان با بودایی ها روابط بهتری برقرار کرده و از نظر اقتصادی و اعتقادی تعاملات بیشتری با هم داشتند.
الگوی بسیج منابع در جنگ های منجر به تشکیل حکومت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند تشکیل حکومت صفویه، طریقتی صوفیانه و معنوی با تکیه بر قدرت مریدان خویش نقشی سیاسی و دنیوی ایفا کرده است. حال، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که شاه اسماعیل- در مقام مرشد کامل طریقت صفوی- بر چه اساس و طی چه فرایندی توانسته مریدان تحت امر خود در قبایل مختلف را برای جنگ در مقابل سایر مدعیان قدرت بسیج کند، بر آنها پیروز شود و به سوی تشکیل حکومت حرکت نماید؟ بنابراین، پژوهش پیش رو با کاربرد تئوری های سیاسی ابن خلدون درباره تشکیل حکومت ها و با رویکردی توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش بر آمده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شاه اسماعیل با بهره گیری از ولایت صوفیانه، موجبات هم نشینی سه عامل پیوند قبیله ای درون هر یک از قبایل، پیوند دینی درون هر یک از قبایل و پیوند دینی میان همه قبایل را فراهم آورده و بر همین اساس، توانسته میان قبایل مختلف تحت امر خود اتحاد و انسجام ایجاد کند و به بسیج منابع جهت نبرد بر ضد سایر مدعیان قدرت بپردازد و با استفاده از قدرت مضاعف این قبایل که حاصل هم نشینی پیوندهای قومی و پیوندهای دینی بوده است، در نهایت با پیروزی بر دشمنان خود موفق به تشکیل حکومت مرکزی قدرتمند دیرپای صفوی شود.
اعتبارسنجی گزارش های تاریخی کتاب «استتار الامام»: منبعی برای بازنویسی تاریخ سیاسی- فرهنگی اسماعیلیان پیشاافریقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۶۰-۴۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، از طریق تطبیق گزارش های تاریخی کتاب استتار الامام با گزارش های منابع غیراسماعیلی تلاش می شود میزان اعتبار این کتاب به عنوان یک منبع تاریخ نگارانه در بازسازی تاریخ اسماعیلیانِ پیش از سال 297 هجری بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که مراجعه ی انتقادی به آثار اسماعیلی در کنار منابع غیراسماعیلی می تواند به عنوان گام مهمی در بازسازی تاریخ فاطمیان در دوره ی ستر حائز اهمیّت باشد و به رفع ابهامات تاریخی این فرقه به ویژه در دوره ی زمانی مذکور که مابین شهادت امام جعفر صادق(ع) تا قدرت یابی فاطمیان در افریقیه می باشد کمک شایانی بکند. نتایج این مقاله از طریق مقابله سازی گزارش های کتاب استتار الامام با گزارش های منابع غیر اسماعیلی نشان می دهد که به دلیل سرّی بودن دعوت اسماعیلیه در دوران ستر، بازسازی برخی رخدادهای مرتبط با تاریخ این فرقه در این دوران تنها از طریق منابع داخلی آنان میسر است، امری مهم که غفلت یا عدم توجه کافی به آن تا به امروز سبب ارائه ی گزارش هایی نارسا و گاه متناقض از تاریخ سیاسی و فرهنگی این دوران گمشده از تاریخ اسماعیلیان شده است. گردآوری داده ها در این مقاله به شیوه ی کتابخانه ای و تحلیل داده ها مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تطبیقی است.
تحلیل الگوی مشارکت فعالانه شهروندان در نظام مردم سالاری دینی (با تأکید بر مقوله آتش به اختیار در اندیشه آیت الله خامنه ای مد ظله العالی)
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی فرهنگ سیاسی ایران پیش از انقلاب، حاکی از نهادینه شدن فرهنگ سیاسی تبعی و پذیرش اقتدار سیاسی «بالا به پایین» در بین اکثریت جامعه بود. با نهادینه شدن «الگوواره مردم سالاری دینی» در ایران، مقوله آتش به اختیار بودن، بنا بر وضعیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور، متأثر از مبانی دینی «امر به معروف و نهی از منکر» و تحقق مطلوب تر حقوق و مسئولیت های شهروندان از سوی رهبر انقلاب مطرح شد. برخی جریانات و گروه های معاند با سوءاستفاده از عنوان آتش به اختیار و بدون توجه به محتوا و اهداف آن، کوشیدند در فضای مجازی و نوشتاری افکار عمومی جامعه را نسبت به آن مغشوش کنند. محققان در پژوهش حاضر درصدد هستند با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از آثار و بیانات آیت الله خامنه ای به این سؤالات پاسخ دهند که شاخصه ها و مؤلفه های فرهنگ مشارکتی و تعاملات اجتماعی مطلوب در جهان بینی، اندیشه و کنش ایشان کدام اند؟ و نسبت و جایگاه مقوله آتش به اختیار در حاکمیت فرهنگ مسئولیت پذیری و نظارتی اقشار مختلف جامعه چگونه است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که رهبر انقلاب در دوره پساانقلاب، راهبرد آتش به اختیار را در تکمله تاکتیک های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مشارکتی شهروندان به خصوص جوانان مطرح کردند. کار فرهنگی خودجوش و تمیز، شکوفایی ظرفیت فرهنگی، اعتمادزایی، تقویت روابط متقابل دولت و ملت، اصلاح نواقص و اختلالات بوروکراتیک در کشور ازجمله شاخصه های این تاکتیک اند.
تحلیلی بر مهاجرت و اسکان خانوارهای ارامنه در حومه اصفهان دوره صفوی؛ نمونه پژوهی: منطقه لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اوایل قرن11ه.ق/17م، شاه عباس اول گروه هایی ازخانوارهای اتباع ارمنی را از موطن آنها در جلفا و ایروان، به اصفهان و مناطقی از حومه آن کوچ داد. حضور ارامنه در اصفهان و حومه آن به مثابه گروه های مهاجری تلقی شد که حق انتخاب محل نداشته و به این مناطق کوچانده شدند. بر این اساس، بخشی از ده نشینان و کشاورزان آنها در بعضی نواحی روستایی منطقه ی لنجان اسکان داده شدند. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از فضای جستارهای میدانی، به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که: اسکان خانوارهای ارامنه در لنجان با چه اهدافی صورت گرفت و کدامیک از نواحی روستایی لنجان ارمنی نشین بودند؟ ارامنه طی حضور خود در منطقه ی لنجان چه اثرات مهمی بر وضعیّت اقتصادی این منطقه داشتند؟ یافته ها نشان می دهد که: ارامنه مهاجر، با اهداف سیاسی، اقتصادی و دفاعی در سطح وسیعی از نواحی حاصلخیز لنجان سکونت داده شدند. حمایت شاهان صفوی از ارامنه و تلفیق نیروی کار بومی و ماهر، سبب رونق کشت و زرع و فعالیّت های وابسته به آن در منطقه شد؛ به دست آنها آبادی های چندی بنیان نهاده شد و کار و تولید در منطقه رونق گرفت. در اواخر دوره ی صفوی ارامنه متحمل فشارهای اقتصادی و مذهبی شدند.
تحلیل رویکرد تاریخ نگری و تاریخ نگاری شرفخان بدلیسی در شرف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تواریخ محلی یکی از اشکال مهم تاریخ نگاری ایرانی اسلامی است که در کنار انواع تاریخ، کمک شایانی به شناخت تحولات گذشته می کند. ازجمله این گونه آثار، شرف نامه تألیف امیر شرفخان بدلیسی است که به عنوان نخستین اثر از نوع خود، به مسئله کردستان پرداخته است. شرفخان درحالی به مسئله کرد و کردستان می پردازد که بخش عمده این منطقه از دایره تسلط حکومت های ایرانی خارج شده و در اختیار عثمانیان قرار گرفته است. بنابراین تحلیل مسئله اصلی شرفخان در کردشناسی او به ویژه برای باب عالی حائز اهمیت است. در این مقاله برای تبیین بینش و روش تاریخ نگاری او در توجه به مسئله کرد و کردستان ابتدا مختصری درباره سیاست عثمانیان و صفویان به عنوان عنصر تعادل بخش منطقه، بعد به شاخصه های تاریخ نگری شرفخان پرداخته شده و درنهایت به روش ایشان در نگارش تاریخ، توجه می شود. این پژوهش با روش تحلیل تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی، ابعاد و مؤلفه های اندیشه تاریخ نگاری و تاریخ نگری شرفخان را بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، منظومه فکری شرفخان دارای ویژگی هایی چون، نخبه گرایی، شریعت مدارانه، انتقادی و درعین حال رویکردی ستایش آمیز به کردها است. برجسته کردن نقش و جایگاه کردها و کردستان، به ویژه خاندان های حاکم کرد، در مناسبات ایران و عثمانی، تأکید بر موقعیت سرزمینی کردستان و بیان ویژگی های جامعه کردی از دیگر مؤلفه های مربوط به تاریخ نگاری شرفخان است.
بینش و روش ابوالحسن قزوینی در فواید الصفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
23 - 42
حوزههای تخصصی:
اگرچه صفویان به معنای واقعی بعد از حمله افاغنه از صحنه سیاست کنار رفتند، اما نگره های ذهنی و خاطرات آنها همچنان باقی بود. یکی از وجوه این استمرار، در زمینه تاریخ نگاری است، به طوری که بسیاری از ویژگی هایی که در تاریخ نگاری دوره صفویه حاکم بود را می توان در آثاری که یک قرن بعد از سقوط این حکومت نوشته شد، مشاهده کرد. هدف این مقاله، بررسی بینش و روش ابوالحسن قزوینی، در فواید الصفویه براساس روش تحلیل متن است تا به این سوال پاسخ دهد که قزوینی در کدام چارچوب های فکری با تاریخ مواجه شده و کتاب خود را نگاشته است؟ نتایج مقاله نشان می دهد که اگرچه قزوینی، کتاب خود را 76 سال بعد از سقوط صفویان و اوایل دوره قاجار و در یک نظام فکری و فرهنگی دیگر یعنی هندوستان نوشت، اما از لحاظ بینشی و معرفتی، همچنان در پارادایم های فکری تاریخ نگاری دوره صفویه، می اندیشیده و فواید الصفویه را در استمرار همان سنت تاریخ نگاری نوشت. این مسأله را می توان در مواردی چون رویکرد وی به تاریخ، ایران گرایی، هویت شیعی و اعتقاد راسخ به حکومت صفوی و تقدس قدرت آنها دید. تفاوت اصلی کار وی با متون تاریخی دوره صفوی، این است که از یکسو به کرّات از منابعی که در کار خود بکار می گیرد، نام برده و مطالب را مستند می کند و از سوی دیگر، نگاه نقادانه ای در استفاده از مطالب آنها دارد.
تحلیل تاریخی سه ﺳﮑه عرب ساسانی بیشاپور (سده نخست قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعراب مسلمان پس از فتح ایران، سکه هایی به سبک سکه های ساسانی با حاشیه ای به خط کوفی، ضرب کردند که به سکه های عرب ساسانی معروف شد. بیشتر سکه های عرب ساسانی نقره اند؛ اما در کنار آنها شمار فراوانی ﺳﮑه مسی نیز به دست آمده است. روی تعداد کمی از این سکه ها نام ضراب خانه، سال ضرب و نام حاکم حک شده است. تنوع بسیار در نقش، از ویژگی های بارز این سکه هاست. یکی از مشکلات موجود در این سکه ها، وجود آن دسته از اسامی خاصی است که در متون تاریخی به آنها اشاره ای نشده است؛ از این رو برای پژوهشگر، قرائت این نام ها و تشخیص هویتی آنها کاری بس دشوار است. در مجموعه سکه های موزه بوعلی همدان با دو نوع ﺳﮑه مسی عرب ساسانی مواجه می شویم که با سایر سکه های این مجموعه تفاوت هایی دارند؛ در حالی که پشت هر دو سکه به طور کامل با هم یکسان است، روی سکه ها از لحاظ نقش و کتیبه متفاوت است. گیزلن (Gyselen) در اثر شناخته شده خود با نام سکه های مسی عرب ساسانی به سه نوع از این سکه ها اشاره کرده است که پشت هر سه سکه عبارت آباد/آزاد بیشاپور با تصویر موجودی ترکیبی، گاو نر کوهان دار با سر انسان ریش دار، حک شده است؛ اما نوشته و نقش روی سکه ها متفاوت است. با توجه به اینکه این سکه ها از زاویه دید خاص نویسندگان تا کنون بررسی نشده است، در این پژوهش نویسندگان تلاش می کنند با روش تاریخی توصیفی و براساس مطالعات کتابخانه ای، به پرسش های زیر پاسخ بدهند: آیا واژه سمت راست روی سکه ها نام حاکم منطقه است؟ آیا عبارت پشت سکه ها مفهوم خاصی دارد یا فقط نشان دهنده نام ضراب خانه است؟ آیا با در نظر گرفتن گاه شماری سکه های ضرب بیشاپور، می توان حدود زمانی برای آنها در نظر گرفت؟