فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
میراث صخره ای ایران در میان انواع هنر صخره ای جهان، جایگاه ویژه ای دارد. نمونه هایی از این آثار، نظیر بیستون در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده اند و بسیاری از آن ها همچون نقش رستم در منظر فرهنگی میراث جهانی قرار گرفته اند. ارتباط این آثار با محیط در حال توسعه موجبات تهدید آن ها در معرض فعالیت انسانی، به خصوص در شکل آلودگی محیطی را افزایش داده است. خطرات و تهدید آلاینده های محیطی ایجاد شده در مناطق فوق ناشی از حضور صنایع آلایندۀ خرد و کلان و به ویژه مجموعه های پتروشیمی می تواند تهدید کنندۀ موضوع یکپارچگی چنین منظرهای فرهنگی قلمداد گردد. به همین دلیل برنامه ریزی جهت پایش دقیق محیطی این آثار ضروری است و در گام نخست، ضرورت دارد روش های مختلف پایش آلاینده های هوایی در میراث صخره ای مورد ارزیابی قرار گیرد. در واقع شیوه های مختلفی از اندازه گیری های محیطی برای ارزیابی شرایط حفاظت میراث صخره ای در ایران و جهان به کار رفته اند. در این میان، روش های پایش را می توان به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم دسته بندی نمود. پرسش اصلی پژوهش در زمینۀ مزایا و معایب هر یک از این دو شیوه جهت انتخاب سامانۀ مناسب پایش میراث صخره ای است. در این مقاله، پس از گردآوری اطلاعات برآمده از مشاهدات عینی و مطالعات نظری، داده ها از طریق شیوۀ تجزیه و تحلیل کیفی حاصل آمده است. در این تحقیق با بررسی ویژگی های پایش، شیوۀ پایش مستقیم جهت شناخت بستر محیطی میراث صخره ای و کنترل آن ضروری تشخیص داده شده است. در این میان تجارب جدید حفاظت در محوطه های تاریخی می تواند نگرانی در مورد محدودیت مربوط به ایجاد زیرساخت های انرژی را برطرف نموده و هزینۀ پایش ممتد میراث صخره ای را کاهش دهد؛ لذا نتایج حاصل، علاوه بر دارا بودن ارزش های بنیادی و نظری، کاربردی نیز خواهند بود.
نقش ترجمه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران مطالعه موردی آثار طالبوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
196 - 175
حوزههای تخصصی:
روشنفکران عصر مشروطه که در کنار برخی دیگر از اقشار جامعه، نقش مؤثری در انتقال مفاهیم مدرنیته غربی به جامعه ایران و و ترویج آن ها داشته اند، بخشی از رسالت خویش را از طریق ترجمه آثار فرنگی ایفا کرده اند. در باب ویژگی های مدرنیته ایرانی، نقش روشنفکران ایرانی در عصر مشروطه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران و اهمیت ترجمه در این زمینه، پژوهش های مختلفی نگاشته شده که بیشتر در حوزه ادبیات تطبیقی جای می گیرند. با توجه به نبود پژوهشی از این دست در حوزه مطالعات ترجمه، پژوهش حاضر برای رفع خلأ مزبور و بررسی کارکرد آگاهی بخش ترجمه و نیز ارتباط تنگاتنگ گفتمان روشنفکری با ترجمه در این دوره به انجام رسیده است. در این پژوهش کتابخانه ای با رویکرد تحلیل متن و از طریق واکاوی مهم ترین آثار طالبوف تبریزی در چهارچوب مطالعات پسااستعماری، نقش وی در انتقال مؤلفه های گفتمان مدرنیته به ایران بررسی شده است؛ چراکه گفتمان روشنفکری در دوره مشروطه، گفتمانی برخاسته از ترجمه و ترجمانی فرهنگی از مدرنیته تلقی می شود.
بررسی کارکرد نهاد حِسبه درعرصه پزشکی تمدن اسلامی (قرن سوم تا ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد حِسبه یکی از مهمترین نهادهای حکومت های مسلمان، برای نظارت بر جریان یافتن امور اجتماع در مسیر تعالیم اسلامی بوده است. جلوگیری از منکرات و نظارت بر نحوه صحیح اجرا شدن قوانین در حرفه ها را می توان از وظایف نهاد حِسبه و فرد محتسب بیان کرد. از دیگر وظایف این سازمان و فرد محتسب، نظارت بر کار پزشکان، دامپزشکان، چشم پزشکان و داروسازان بوده است. نهاد حسبه وظیفه داشت کفایت پزشکان را احراز نماید و بر درستی عملکرد ایشان نظارت کند. این پژوهش در پی آن است که بیان کند سازمان حِسبه از چه طریق و با چه ضوابطی پزشکان را می آزمود و آن ها را ملزم به رعایت قوانین و اخلاق پزشکی می کرد. این نظارت توسط پزشکان متخصص در هر کدام از رشته ها انجام می گرفت و آزمونی جهت صلاحیت آن ها اعمال می شد. سوگند نامه های طبیبان، مهم ترین روش برای آزمودن پزشکان بوده است
بازتاب مراکز آموزشی در سفرنامه ابن جُبَیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۲
77-100
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها به جهت اشتمال بر انبوهی از اطلاعات رنگارنگ و غالباً ارزشمند، جایگاه ممتازی در بررسی های تاریخی داشته و تاریخ نگاران همواره از آن ها به عنوان منابع دست اول در پژوهش های خویش بهره می برند. سفرنامه مشهور ابن جبیر (540 614ق /1145 1217م )، که سه سفر به مشرق داشت، شرح نخستین سفر اوست. او در این سفر افزون بر زیارت خانه خدا، در شهرهای میان اندلس تا حجاز حضور یافت و در راه بازگشت از عکّا، سیسیل و کارتاژ (قَرطاجَنَّه) نیز گذر کرد. ابن جبیر نیز همانند دیگر سفرنامه نویسان مسلمان به وضع علمی و آموزشی به ویژه وضع نهادهای آموزشی سرزمین هایی که بدان ها گام نهاده، توجّه داشته و اطلاعات ارزشمندی در این زمینه ارائه کرده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی می کوشد پس از ارائه اجمالی گزارش های ابن جبیر در این زمینه، زاویه نگاه او به نهادهای آموزشی و هرم توجّه وی به آن ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بر پایه یافته های این پژوهش، دور از ذهن نیست که توجه و علاقه ابن جبیر به شرح مفصل نهادهای آموزشی برخی از مناطق به ویژه شام و غفلت یا تغافل او از ذکر و شرح برخی از نهادها مانند مساجد جامع منسوب به فاطمیان، در اثر تمایلات مذهبی او بوده باشد. افزون برآن، توصیف عناصر معماری ساختمان، مسائل مالی و رفاهی، نحوه تأمین هزینه و کمیّت نهادهای آموزشی، تعلّق آن ها به مذهبی خاص و برخی از شیوه های آموزشی خاص در این مراکز نیز از دیگر زوایای توجه ابن جبیر به نهادهای آموزشی بوده است.
تحول تعریف «کتاب» در تاریخ فرهنگی مسلمانان در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه ی «الهیات تاریخی»، تحلیل ماهیت اصطلاح «کتاب» است. بی توجه ی به تغییر ساختاری در تاریخ تمدن اسلامی، یکی از زمینه های تلقی نادرست از اصطلاح «کتاب» و در نتیجه سوء فهم در تحلیل میراث تمدنی اسلام است. توجه به این تغییر ساختار، مانع از شکل گیری تحلیل های نادرست در موضوعات مختلف تاریخ فرهنگ اسلامی مانند «کتابت حدیث»، «منع تدوین»، «جعل حدیث»، «جوامع حدیثی» و... در قرون نخستین تمدن اسلامی می شود که به شدت زیر نگاه نقادانه خاورشناسان است. این مقاله با تأسیس، تقریر و تبیین دیدگاه ناظر به ماهیت استغراقی- واسطه ای «کتاب» در کنار ماهیت «گفتاری- نوشتاری» آن در قرون نخستین اسلامی، بر آن است تا ضمن نقد نگاه حاکم بر تحلیل تاریخ حدیث، به تصحیح و ارتقاء استدلال های حوزه ی الهیات تاریخی، بپردازد. هم چنین، این فرضیه را تقویت کند که نگاه حاکم بر تحلیل تاریخ حدیث که از رویکرد خاورشناسان تأثیر پذیرفته است، به شدت از الگوی معیار «کتاب» در قرون متقدم فاصله گرفته است.
تجزیه عنصری سکه های نقره ناصرالدین شاه قاجار ضرب شده در یزد به روش پیکسی (PIXE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره ناصرالدین شاه قاجار (1264-1313ه.ق.) قران های نقره فراوانی بین سال های 1264-1294ه.ق. در ضرابخانه یزد به ضرب رسیده بود. نظام ضرب سکه دوره ناصری هرچند به صورت اسمی پیرو نظام تهران بود، اما در عمل هر شهر نظامی خودمختار داشت و سکه های بیشتر شهرها با مقادیر متفاوت خلوص نقره به ضرب می رسید. این مقاله بر آن است تا علاوه بر سنجش مقدار خلوص نقره و سیر تغییرات آن در سکه های ضرب یزد، قدرت اقتصادی یزد را تبیین نماید و آن را با شهرهای اصلی ایران عصر قاجار، یعنی مشهد، تبریز، اصفهان، و شیراز قیاس کند. بنابراین تجزیه عنصری سکه های این دوره با استفاده از شیوه پیکسی پایه اصلی این پژوهش قرار گرفت و تعداد 22 سکه در 11 تاریخ متفاوت، مورد تجزیه عنصری قرار گرفت که در نتیجه روند تغییرات میزان خلوص نقره را به طور میانگین در در کل این دوره ضرب 90.09 درصد، تبیین نمود و جایگاه بالای آن از نظر میزان خلوص نقره در مقایسه با ضرابخانه های مشهد (84%)، تبریز (82%)، تهران (90%)، اصفهان (84%)، و شیراز (90%)، مشخص گردید. در آخر نیز اطلاعات ارزشمندی از نوع معادن نقره مورد استفاده، یعنی معادن سروزیت (Cerussite) و نحوه عیار زدن فلز سکه ها با فلزات مس و آهن، به دست آمد.
بررسی جرم شناختی عصر قاجاریه در بستر تاریخ اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر قاجار به عنوان یکی از دوره های پرفراز و نشیب مورد توجه پژوهشگران بسیاری در حوزه های مختلف علوم انسانی است. با این وجود، در حوزه جرم شناسی پرداختن به این دوره مغفول مانده است. مسئله در این مقاله بررسی عوامل زمینه ساز وقوع جرم در این دوره است. این بررسی توصیفی- تحلیلی که بر مبنای مندرجات منابع دست اول تاریخی و تحقیقات معتبر صورت گرفته، گویای آن است که زمینه ها و عوامل برگرفته از ساختار سیاسی-اجتماعی ایران عهد قاجاریه چون حکومت خودکامه و خویشاوندسالاری، منجر به ایجاد پدیده هایی مانند جامعه طبقاتی، فقدان امنیت، مهاجرت، نبود قانون دایمی و لازم الاجرا، فساد حکومتی ، نظامی، قضایی و فرهنگی شده است. این پدیده ها به موازات رخ دادهای این دوره ، منجر به پیدایی و گسترش تنگناهایی چون افزایش فقر، بیکاری،مهاجرت، از رونق افتادن کشاورزی و تولیدات داخلی و سنتی شده است.از منظر جرم شناسی، این پدیده ها و تنگناها در فراهم سازی و سرعت بخشیدن به ایجاد زمینه های ارتکاب جرم و بروز رفتارهای نابهنجار در عهد قاجاریه اثرگذار بوده است.
کاربرد عکس در تبلیغات تجاری روزنامه های عصر پهلوی (مطالعه موردی: روزنامه اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی، با عبور از دوره پر فراز و نشیب تاریخی، در عصر پهلوی به تدریج کارکردهای خاص تری یافت. یکی از این کارکردها در اعلانات تجاری و به هدف ترغیب و تشویق مردم به خرید محصولات بود. مقاله پیش رو با هدف شناخت جایگاه عکس به عنوان ابزاری برای آشنایی مردم با پدیده های نوظهور غرب در آگهی های تجاری (مطالعه موردی روزنامه اطلاعات) انجام شده است. به این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده است. جامعه آماری مقاله پیش رو 252 شماره در فاصله سال های 1320-1305 به صورت یکسال درمیان و در هر سال 36 شماره (شماره اول، میان و آخر هر ماه) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پدیده های نوظهور غرب و تبلیغ مصرف گرایی در تصاویر آگهی های تجاری دیده می شد و نقش مؤثری در ترغیب مردم به مصرف گرایی داشت و در لایه های پنهان نیز آگهی به عنوان ابزاری برای پروژه هویت سازی عصر پهلوی مورد استفاده وسیع حکومت پهلوی قرار گرفته و ارزش های مصرف گرایی غرب را در میان آحاد جامعه تبلیغ می کرد.
بررسی تطبیقی فرآیند ساخت در هنر سنگتراشی پیشازتاریخ جنوبشرق ایران و سنگ هرکاره مشهد در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشیاء سنگی در میان انواع آثار ساخته شده از گونههای مختلف سنگ، از اهمیت ویژهای برخوردار است که در ساخت اشیاء سنگی نوع شئ و کاربرد آن در انتخاب گونه سنگ تأثیر زیادی دارد. بهعلاوه بومآوردی مصالح برای هنرمند و صنعتگر باعث رشد هنری و فنی ساخت اشیاء سنگی در مناطق مختلف گردیده است. ازجمله سنگهای شاخصی که از دوران پیشازتاریخ تا به امروز بهسبب ماهیت کاربردی و تزئینیاش مقبولیت بسیاری یافته و چندین هزار سال مورد استفاده قرارگرفته، سنگهای نرم تزئینی با رنگهای سیاه، سبز، خاکستری معروف به کلریت هستند. در این مقاله با رویکرد تحلیلی و فنیِ مبتنیبر مطالعات تطبیقی به بررسی گونهها، گستردگی و روشهای ساخت و تزئین سنگ کلریت در دوران باستان (محوطههای باستانشناختی حوزه جنوبشرق ایران) و معاصر (کارگاههای سنگتراشی مشهد) پرداخته میشود؛ براساس هدف یاد شده مهمترین پرسشهایی که اساس پژوهش حاضر را تشکیل میدهند؛ 1- فنشناسی و روشهای ساخت آثار ظروف کلریتی پیشازتاریخی بهدست آمده از محوطههای جنوبشرق ایران، چگونه است؟ جهت پاسخ به پرسش یاد شده به بررسی آثار سنگی کلریتی در محوطههایی همچون تپه یحیی، شهداد، جیرفت و شهرسوخته پرداخته شده است. 2- چگونگی ساخت و روشهای تولید آثار سنگی هرکاره در شهر مشهد و مقایسه آن با نمونههای پیشازتاریخ در پژوهش حاضر است؟ با انجام بررسیهای میدانی و تطبیقی موجود مابین روشهای تولید و آثار پیشازتاریخی مطرح شده با دوران معاصر به این پرسش پاسخ داده شود. روش بهکار رفته در پژوهش حاضر استفاده از منابع مکتوب پژوهشگرانی است که در این زمینه پژوهشهایی انجام دادهاند. در کنار روش کتابخانهای از دادههای میدانی، از قبیل مطالعه سنگهای کلریتی محوطههای پیشازتاریخ یاد شده و تطبیق آن با هرکاره مشهد، استفاده شده است. نتیجه بررسی حاضر نشاندهندهی وجود قابلیتهای کاربردی در هنر سنگتراشی معاصر باتوجه به پیشینه چند هزار ساله و خواص تزئینی سنگ کلریت، در احیاء دوباره این صنعتِ هنری است.
کاربست مذهب در سیاست داخلی مرابطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت های قبیله ای، انتخاب رهبر مذهبی و تعصب به مذهب مالکی، آغازگر حرکت مرابطین در قرن پنجم هجری در مغرب اقصی بود. مرابطین پس از دستیابی به حکومت، به منظور بقاء و توفیق بر مخالفان داخلی، نیازمند اتخاذ سیاست های داخلی متناسب با موقعیت خود بودند. آنها توانستند از ظرفیت فقهای مالکی به صورت فراگیر در ساختار حکومتی، از جمله نهاد قضاوت بهره ببرند. این مقاله با در نظر گرفتن التزام مرابطین به مذهب مالکی در اداره کشور و بکارگیری آن، در پی بررسی این مسأله است که آنها در سیاست های داخلی، از جمله امور اداری، اقتصادی، نظامی و فرهنگی چگونه از مذهب بهره بردند؟ یافته های پژوهشی، نمایانگر تعصب مذهبی مرابطین در سیاست های داخلی و عدول از مواضع مذهبی است. مرابطین با تعظیم در مقابل خلافت عباسی و کسب مشروعیت و نیز اخذ مجوز دینی از فقهاء، مخالفان را به اتهام ارتداد از میان برداشتند.
خوانش پسااستعماری بازنمایی کردها در گفتمان شرق شناسانه: مورد مطالعاتی سفرنامه ی کلودیوس جیمز ریچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
۵۵-۷۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقد چگونگی بازنمایی و تصویرسازی کردها در سفرنامه ی کلودیوس جیمز ریچ با عنوان روایت اقامت در کردستان و نینوای باستانی می پردازد، که در نیمه ی نخست سده ی نوزدهم نگارش یافته است و شیوه ی نگرش مؤلف را در مواجهه با اجتماعات کردی بررسی می کند. پژوهش پیش رو، با استفاده از روش شناسی و چارچوب نظری رویکرد پسااستعمارگرایانه، به ویژه آرای هومی بابا، بر آن است عوامل، انگیزه ها و جنبه های غالباً منفی، از قبیل وارونه جلوه دادن وقایع و نیز نگاه سوژه محور و مرکزگرایانه ی غربی مؤلف را به نمایش بگذارد. مثال ها و نقل قول های فراوانی که در این مقاله به آنها ارجاع داده شده است، دربرگیرنده ی آن دسته از مفاهیم و شگردهای پربسامد گفتمان شرق شناسی نظیر تعمیم گرایی، دیگربودگی، کلیشه سازی، منفی سازی، لحاظ نکردن تفاوت های فرهنگی و هم چنین فرادستی اخلاقی سوژه ی غربی هستند که در این سفرنامه انعکاس یافته اند.
تحلیل و ارزیابی پایانِ جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : ارزیابی پایان جنگ ایران و عراق در چارچوب معیار «هدف-نتیجه» و به آزمون گذاشتن نظریه «برد-باخت». روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و برپایه منابع اسنادی، کتابخانه ای و مصاحبه با فرماندهان جنگ تحمیلی انجام شده است. چارچوب نظری بر نظریه «برد-باخت» اچ. اف کالاهان مبتنی است. این نظریه برپایه دو مفهوم اصلی پیروزی و شکست بنا شده است و بیان می کند که کشورها تا زمانی می توانند برای تحقق اهدافشان به جنگ ادامه دهند که توان نظامی، سیاسی و روانی داشته باشند. یافته ها و نتیجه گیری : پذیرش قطعنامه 598 در 27تیر1367، سبب رفع ادعای جنگ طلبی ایران و صلح طلبی عراق شد. هم چنین روند تحولات منطقه ای در پایان جنگ، نشان دهنده تأمین اهداف سیاسی ایران در جنگ با عراق بوده است؛ زیرا ایران توانسته بود با حمایت و پشتیبانی مردم، ضمن حفظ تمامیت ارضی، جنگ را اداره و نظامی سیاسی خود را با شاخص های انقلابی-دینی تثبیت کند؛ ولی دولت عراق در دستیابی به هیچ کدام از اهدافش موفق نبود و فقط وابستگی اش را درزمینه اقتصادی و خرید تسلیحات نظامی به قدرت های بزرگ بیشتر کرد.
تبیین گاه نگاری و تحلیل نسبی کاربری چهارطاقی دوازده امامِ لودریچه شهرستان برخوار (استان اصفهان): بنایی مذهبی از دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
109-125
حوزههای تخصصی:
لودریچه محله ای واقع در شهرستان برخوار و 9 کیلومتری شمال شهر اصفهان است. این بنا در مجاورت قبرستان کهن که امروزه تبدیل به فضای سبز شده، قرار دارد. جهت بنا شمال غربی- جنوب شرقی و نقشه آن چهارطاقی است که بعدها دخالت هایی در آن صورت گرفته است. به دلیل قرارگیری این منطقه در فاصله 4 کیلومتری شرق شهر تاریخی گز (با استقرارهایی از دوره اشکانی و ساسانی) مطالعه این بنا در بافت فرهنگی تاریخی اش درخور اهمیت است. در همین راستا تلاش شد تا ضمن بررسی باستان شناسانه چهارطاقی لودریچه، فهمی نسبی از تاریخ ساخت و کاربری این بنا ارائه و به عنوان یکی از اولین پژوهش های متکی بر فعالیت باستان شناسانه در شهرستان برخوار، مبنای مطالعات تطبیقی و مقایسه ای آتی در این منطقه قرار گیرد. مهم ترین و اصلی ترین پرسش های پژوهش، زمان ساخت بنا و کاربری بنا از زمان ساخت آن تاکنون(؟) است. برحسب فرض های اولیه و با تشریح نقشه بنا، بنای لودریچه متعلق به دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی با کاربری مذهبی درنظر گرفته شد که با انجام پژوهش، این فرضیات اثبات شد. این پژوهش با روش بررسی پیشینه بنا در متون تاریخی، ارزیابی مصالح و عناصر تزئینی بنا، تحلیل نقشه معماری و مقایسه آن با سایر بناهای همجوار و همزمان انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این است که بنای لودریچه چهارطاقی ای متعلق به دوره ساسانی یا سده های اولیه اسلامی با کاربری آتشکده یا همان «آتشکده زروان اردشیر» است که به دستور اردشیر بابکان پس از تصرف اصفهان در هنگام ظهر در قریه «خوار» ساخته شده که بعدها با ورود دین اسلام به منطقه، این بنا از آتشکده به حسینیه تغییرکاربری داده و تا امروز اهالی این منطقه از آن به عنوان بنایی مذهبی استفاده می نمایند.
بررسی تاریخی جریان های فکری اثرگذار بر باورهای کلامی امامیه از اوج مدرسه کلامی کوفه از ابتدای قرن دوم هجری تا افول آن در نیمه اول قرن سوم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
137 - 166
حوزههای تخصصی:
شناخت جریان های اثرگذار بر روند فکری جامعه امامیه به ویژه در سده های نخستین، موضوعی شایسته پژوهش است. مقاله پیش رو، نگاهی تاریخی به این موضوع در قرن دوم هجری تا نیمه اول قرن سوم هجری دارد. کلام امامیه در این دوره، از مرحله اوج خود در کوفه به دوران افول پیش از مدرسه کلامی امامیه در بغداد گذر کرد. بررسی های تاریخی نشان دهنده آن است که جریان کلامی هشام بن حکم، جریان کلامی حدیثی هشام بن سالم و جریان حدیثی محدثانی، مانند علی بن جعفر و ابوهاشم جعفری و جریان متهم به غلو با محوریت شخصیت هایی مانند محمد بن حسن بن سنان، چهار جریان اثرگذار با نفوذ اجتماعی بالا بودند که در این دوره به نشر معارف اهل بیت(ع)می پرداختند
کار مورّخ و آسیب شناسی مطالعات تاریخی
حوزههای تخصصی:
کار مورّخ و آسیب شناسی مطالعات تاریخی از مسائلی بوده که همواره از قدیم ترین ایام تا امروزه صاحب نظران درباره آن به بحث پرداخته اند. از متفکران یونان باستان تا متفکران معاصر، از دانشمندان معاصر ایرانی تا متفکران اروپایی، از متفکران بی دین و حتی ضد دین تا متفکران مسلمان یا مسیحی معتقد درباره آن اظهار نظر کرده اند. آگاهی از نظرات صاحب نظران در این باره موجب می شود تا پژوهشگر تاریخ با دید جامع تری به پژوهش بپردازد. در این پژوهش با تکیه به مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی نظرات صاحب نظران درباره کار مورّخ و آسیب شناسی مطالعات تاریخی آمده است. یافته های پژوهش نشان دهنده نگاه آسیب شناسانه صاحب نظران گوناگون درباره موضوع یادشده است تا از این طریق به رشد و بالندگی مطالعات تاریخی بینجامد.
ادب سیاسی مشروطه و مسئله هویت ملی
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله، چگونگی پرداختن به «مسئله هویت ملی» در ادب سیاسی مشروطه، به خصوص شعر سیاسی مشروطه است. یکی از بنیان های هویت ملی، به وجود آمدن مفهوم «نوآیین» ملت در عصر ناصری، با آثار و گفتار کسانی چون آخوندزاده و میرزا آقا خان کرمانی بود. در عصر ناصری، باستان گرایی، توجه به نامِ ایران، مضمون نوآیین «ملت» و بازتعریف مفهوم «وطن» از مؤلفه های اصلی برداشت جدید از هویت ملی بود. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی، این پرسش را دنبال می کند که «مسئله هویت ملی» چگونه در ادب سیاسی مشروطه تبلور یافت؟ با این فرضیه که «مسئله هویت ملی، در ادب سیاسی مشروطه، بیش از هر چیز به مفهوم نوآیین «وطن» مرتبط بود و این مفهوم با بسامد بالا در شعر سیاسی این دوره مورد توجه قرار گرفته بود.» اصلی ترین یافته این پژوهش آن است که با بسط آگاهی های نوآیین از مقولاتی و مفاهیمی مانند «ملت» و «وطن» در عصر ناصری و گسترش آن در عصر مشروطه، به خصوص در ادب سیاسی این دوره، «هویت ملی» به عنوان یک «مسئله» بنیادین در دل مشروطیت، مورد توجه قرار گرفت.
تأثیر سادات آل زباره بر گسترش تشیع در نیشابور در قرن چهارم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
93 - 122
حوزههای تخصصی:
نیشابور به عنوان یکی از مراکز تسنن و محل برخورد اندیشه ها و گرایش های فکری مذهبی در سده های اولیه اسلامی در روندی تدریجی به تشیع گرایید. نقش فعالیت های سادات آل زباره در سده چهارم هجری بر گسترش و تثبیت جایگاه شیعیان در این شهر، موضوع مقاله حاضر است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و واکاوی اسناد تاریخی به این نتیجه رسیده است که زمینه آماده نیشابور، سیاست های ویژه این خاندان، فعالیت های فرهنگی و مذهبی آنها از زمان ورود به این شهر تا اواخر سده چهارم هجری و منصبی که بر عهده داشتند، سبب تحول تدریجی در وضعیت شیعیان و تبدیل آنها به یکی از قطب های مذهبیِ فعال نیشابور شد.
جنس سوم ؛ بررسی پیکرشناختی خواجگان در دربار قاجار(1210 1313 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
167-184
حوزههای تخصصی:
خواجگان از روزگاران کهن در ساختار سیاسی فرمانروایان مشرق زمین ایفاگر نقش های متعدد بودند. ضرورت وجودی آنها در ساختار سیاسی علی الاصول از ضرورت ها و نیازهای بخشی از سیستم سیاسی نشات می گرفت. اندرونی یا حرمسرا مکانی بود که فقط زنان و کنیزان متعدد پادشاهان در آن می زیستند. حال به منظور سامان دادن روابط داخلی اندرونی و همین طور روابط شاه و هر فرد دیگر با زنان ساکن اندرونی خواجگان را به استخدام درآورده بودند. پرسش بنیادین مقاله کنونی این است که خواجه را از منظر جنسی چگونه می توان تعریف کرد؟ آیا خواجگان هویت خود را به مثابه یک مرد تعریف می کردند یا نه برعکس خود را زنانی می پنداشتند که می توانستند که با زنان اندرونی رابطه ای متناسب برقرار کنند؟ فرضیه پژوهش این است که خواجگان را نمی توان الزما مرد یا زن تلقی کرد بلکه سخن از جنس سومی است که واجد برخی خصائص بیولوژیک مردانه از یک سو و برخی صفات بیولوژیک و جنسی زنانه از سوی دیگر هستند. با توجه به بررسی بعمل آمده روشن گردید برخی از این کودکان مذکر در کودکی اخته شده و بدین ترتیب یکی از مهمترین ویژگی های بیولوژیک جنس مذکر را از دست می دهند و برخی دیگر که به شکل طبیعی و مادرزادی به حالت خواجه درمی آمدند. از نظر پیکرشناختی و فیزیکی برخی اندام های خواجگان چون فرم صورت، فقدان ریش و سیبیل، برجستگی سینه ها حالتی زنانه به آنان می داد. نظریۀ جنس سوم که در مقاله حاضر به شکل مقدماتی ارائه شده است متضمن این ایده است که خواجگان نمونه ای از آندروژنی نه به معنای یونگی کلمه که ناظر به ترکیب حالات روانی مردانه زنان در یک جنس است، بلکه نمونه ای از هیبرید مردانه و زنانه در سطح پیکرشناختی به شمار می روند.
برساخت هویت ملی ایران بر مبنای نژاد در دوران جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت از مهم ترین مفاهیم علوم اجتماعی است. برخلاف نگاه ذات گرا به هویت، هویت ها در حال تحول و دگرگونی هستند. مولّفه های اساسی هویت در طی زمان و تحت تأثیر برخی حوادث و اندیشه ها دچار تغییر و دگرگونی می شوند. نژاد آریایی به عنوان یک مولّفه هویت بخش از سال های جنگ جهانی اول به بعد، به عنوان یکی از مولّفه های هویت بخش اضافه گردید. این مقاله دلایل و چگونگی برسازی هویت ایرانی بر اساس مولّفه نژاد را با استفاده از روش تاریخی-تحلیلی و با اتکا به نظریه برساخت گرایی مورد بررسی قرار داده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که حوادث و پیامدهای جنگ جهانی اول چه تأثیری بر هویت نژادی ایرانیان داشته است؟ یافته های پژوهش بر آن است که دوران جنگ جهانی اول به خاطر گسترش ارتباطات فکری و فرهنگی ایرانیان با اندیشه های جدید و نیز حوادث سیاسی و اجتماعی خاصی که برای کشور پدید آمد، زمینه برای پذیرش نژاد آریایی به عنوان یکی از مولّفه های هویت ملی ایرانی فراهم گردید.
بررسی مشارکت زرتشتیان در جنگ ایران و عراق؛ انگیزه ها، دلایل و زمینه های فکری و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
مشارکت پدیده ای است که می توان آن را فرآیند سهیم شدن در تصمیمات، اقدامات و درگیری های فرد در یک وضعیت گروهی دانست که با هدف به انجام رساندن مقصود گروه، اندیشه و اقدام می نماید. این پدیده در ایران به سبب وجود گروه های مختلف قومی و مذهبی، شرایط ویژه ای دارد و میزان همدلی و همکاری گروه های مختلف مردم، در شکل گیری مشارکت نقش مهمی دارد. جنگ ایران و عراق از جمله مقاطع مهم تاریخ ایران است و انگیزه گروه های مختلف مردم از مشارکت در آن، قابل تامل و بررسی است. زرتشتیان نیز از جمله اقلیت های دینی مشارکت کننده در این جنگ بودند که در این پژوهش، انگیزه ها و زمینه های مشارکت آنان براساس نظریه «کنش اجتماعی» تالکوت پارسونز، مورد بررسی قرار گرفت. پرسش اصلی این پژوهش بر این مبناست که براساس نظریه کنش اجتماعی، مشارکت زرتشتیان در جنگ ایران و عراق از چه زمینه های فکری و فرهنگی برخوردار است؟ در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شده و براساس نتایج بدست آمده، مشخص شد که نظام فرهنگی دین زرتشت و نیز احساس وظیفه و رضایت قلبی زرتشتیان سبب کنش مشارکت از سوی آنان در جنگ بوده است.