فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
کشور عراق از آغاز تأسیس، در سال 1921م/1300ش، در مرزهای خود مردمانی به شدت مختلط را در برگرفته بود که به صورت جاﻣﻌه سیاسی واحدی، با درک هویتی مشترک، با هم تلفیق نیافته بودند. برای حاکمان عراق، نظام آموزشی مهم ترین و بهترین ابزار برای گسترش هویت ملی مشترک در جامعه بود؛ درنتیجه، نظام آموزشی متمرکز ایجاد شد و مدارس جدید گسترش یافتند و آموزش نوین با محتوای ناسیونالیستی از بغداد به دیگر نقاط کشور انتقال یافت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از راه منابع کتابخانه ای سامان یافته است و به دنبال پاسخ به این دو پرسش است: ملی گرایی و تزریق هویت ملی در جاﻣﻌه عراق چگونه آغاز شد و گسترش یافت؟ ناسیونالیست ها در گسترش ناسیونالیسم در عراق، به دنبال چه اهداف و انگیزه هایی بودند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد ناسیونالیست های عرب همچون ساطع الحصری و فاضل جمالی و سامی شوکت، به همراه ناسیونالیست های سوری و فلسطینی که در عراق تدریس می کردند، در گسترش هویت ملی نقش مهمی بازی کردند. آنها هویت ملی مشترک با زیربنای عربیسم را از راه تدریس تاریخ و زبان مشترک عربی که برای برناﻣه درسی تدوین شده بود، در مدارس گسترش دادند. درنهایت، گسترش ناسیونالیسم دو انگیزه مهم ایجاد هویت مشترک در جاﻣﻌه چندهویتی عراق و تأکید بر نقش آن کشور در وحدت عربی را دنبال می کرد.
روانشناسی سیاسی شخصیت محمدرضاشاه پهلوی: تصورات از قدرت و جنبش انقلابی مردم ایران
حوزههای تخصصی:
شخصیت سیاسی محمدرضا شاه پهلوی که 37 سال بر ایران حکومت کرد، در مقاله حاضر، با رویکرد روانشناختی برای دستیابی به تصورات او از شخصیت فردی و برنامه های نوگرایانه در هدایت جامعه به سمت آنچه راهیابی به سوی دروازه های تمدن بزرگ می نامید، با شخصیت واقعی و واکنش جامعه در برابر آن می باشد. براساس نظریه کارن هورنای، شخصیت سیاسی شاه از دوران کودکی تا دوره های مختلف حکومت که از مهرطلبی و مردم گرایی تا مردم گریزی و سلطه طلبی را در برداشته است. خصوصیات این دوره ها و تبیین تصورات او از واقعیات و بازخوردهای آن بر جامعه نیز مورد بررسی قرار می گیرد. شخصیت فردی شاه ایران از نوعی دوگانگی برخوردار بود. رسالت الهی قائل بودن برای خود در پیشبرد جامعه به سمت ترقی و نفی مخالفین به عنوان بازدارندگان سعادت و بهره گیری از اسطوره های ملی و سنن مذهبی در کاریزماتیک کردن شخصیت خود و رهبر شایسته در زوایای شخصیت او قابل بررسی و نقد است.
میرزا عبدالرحیم طالبوف: مسئله «خود» و «دیگری» و توسعه فرهنگی اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
129-146
حوزههای تخصصی:
«خود» و «دیگری» دو مفهوم برساخته اجتماعی اند و پیشینیه فرهنگی و تاریخی ملل مختلف و ایدئولوژی های حاکم بر جوامع در تغییر ماهیت این دو مفهوم، تعریف آن ها همچنین، نوع ارتباط شان با هم تأثیرگذار است. مواجهه ایران با تمدن غرب در عصر قاجار، به عنوانِ مهم ترین پدیده فرهنگیِ تاریخ ایران پس از مواجهه آن با اسلام، «خود» ایرانی را دربرابرِ «دیگری» اروپایی قرار داد و تأثیر فراگیر این رویارویی موجد تحولاتی گسترده در شاکله فرهنگ و اجتماع ایرانیان گردید و هویت جامعه ایرانی را دستخوش تحولاتی بی سابقه کرد. عبدالرحیم طالبوف یکی از پیشگامان تجددخواهی در ایرانِ عصر مشروطه بود که با آثارش زمینه بازنگری به «خود» و «غیر» را فراهم آورد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با تمرکز بر آثار مکتوب طالبوف به دو پرسش پاسخ می دهد: 1. «خود» و «دیگری» در آینه مکتوبات طالبوف چگونه انعکاس یافته اند؟ و 2. نقش طالبوف در توسعه فرهنگی اجتماعی جامعه آشوب زده ایران روزگار خویش چه بوده است؟ فرضیه پژوهش نیز به شرح زیر است: تجربه زیسته در سپهر فرهنگی جامعه ای «غیرخودی»، جسارت «خود» را در پذیرا شدن «غیر» تقویت می کند. همچنین، حفظ هویت متضمن بقای فرهنگ و باورهای اجتماعی است. نتایج این بررسی نشان می دهد طالبوف، با به تصویر کشیدن «خود جامعه ایرانی» و نمایاندن تفوق «دیگری غرب» در آثارش، به رغم تلاش برای ایجاد تزلزل در ارکان گفتمان سنتی دوران قاجار و قدرت یافتن گفتمان غرب گرایی، به دلیل تأکید بر حفظ هویت ایرانی نقش تحول آفرینی در عرصه های فرهنگی و اجتماعی ایران دارد.
نقش شعوبیه در برانگیختن(طبقات) ایرانیان برای حضور در حرکت های مخالف دولت اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امویان و عرب های مسلمان از طریق فتوح پا به درون جامعه ی ایرانی گذاشتند، درحالی که خود هنوز نتوانسته بودند تفکراتی جاهلی را که قبلاً با آن خو گرفته بودند، به کلی کنار بگذارند. بنابراین مردم این جامعه را از هر طبقه و گروه موالی خواندند. با محروم کردن بسیاری از آنها از بخش های از حقوق مدنی و اجتماعی خود که در اسلام مورد تصریح قرار گرفته بود زمینه به وجود آمدن گروهی ابتدا ناراضی و سپس منتقد و مساوات طلب، سرانجام معارض ضدعرب تحت عنوان شعوبیه را به وجود آوردند. این گروه با فعالیت های ادبی و سیاسی، و پنهان شدن در لفافه مرام و مسلک های گوناگون، امکان تعامل و حضور طبقات فرادست و فرودست ایرانی را درحرکت های مخالف دولت اموی چون قیام حارث بن سریج، قیام ابن اشعث، خوارج ... فراهم آورد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و شیوه ی جمع آوری داده ها از منابع تاریخی، نقش شعوبیه را در برانگیختن و حضور طبقات ایرانی(فرادست و فرودست) ایرانی در حرکت هایی که به مخالفت با دولت اموی شکل گرفت، مورد مطالعه قرار داده است.
بررسی و تحلیل بهداشت، بیماری ها و درمان در دوره قاجار از آغا محمد خان تا مظفرالدین شاه؛ مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهداشت، بیماری ها و وضعیت درمان یکی از مهمترین مباحث تاریخ اجتماعی است که وضعیت فکر، عملکرد و سازوکار رویارویی با این پدیده ها را به بوته نقد و بررسی می سپارد. با توجه به این مسئله، بررسی بیماری ها، نوع درمان، وضعیت پزشکان، چگونگی رویارویی با پزشکی مدرن و اقدامات و برنامه های دولتی برای پیشگیری یا درمان بیماری های همه گیر از اهمیت زاید الوصفی برخوردار است. از اینرو، این پژوهش به دنبال طرح این مسئله است که وضعیت کلی بهداشت عمومی در دوره قاجار و پیامدهای پیدایش پزشکی نوین بر چه مبنایی بوده است. سوال های ذیل در این راستا طرح می شود: بیماری ها و نوع درمان آن در دوره قاجار چه و چگونه بوده است؟ موانع توسعه پزشکی نوین در این دوره چه بوده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که شرایط تاریخی ایران در دوره قاجار، پایبندی بر اصول سنتی طبابت، رواج خرافات و فقدان کوشش و نگرش جدید در پزشکی نوین از موانع رشد و توسعه بهداشت عمومی بوده است؛ با این حال، پس از تاسیس دارالفنون در دوره ناصرالدین شاه، نگرش جدی و انتقادی در حوزه طب شکل گرفت که رهاورد آن برپایی کرسی آموزش پزشکی نوین و ایجاد طبقه پزشکان آموزش دیده بود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی است و عمده یافته های تحقیق از میان یادداشت های سیاحان استخراج شده است. با وجود این، از دیگر منابع نظیر تاریخ نگاری ها، خاطرات و اسناد نیز به اشکال گوناگون بهره گرفته شده است.
تحلیل تاریخ نگاری محلی ایران پسامشروطه (1336-1324ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی دوره قاجار، تحت تأثیر تحولات سیاسی اجتماعی این دوره دگرگونی هایی یافت. این پژوهش با معرفی 6 اثر از تاریخ نگاری محلی پسامشروطه، سه شاخص را در آنها بررسی می کند: ملی گرایی (باستان گرایانه)؛ بازتاب وقایع سیاسی مشروطه در این آثار؛ و فقدان نگرش و چشم انداز برون مرزی. هدف پژوهش میزان تأثیرپذیری تاریخ های محلی پسامشروطه از جنبش مشروطه و مواضع نویسندگان در این خصوص است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و با شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی داده ها پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که تاریخ بختیاری و تاریخ دلگشای اوز طرفدار مشروطه و تاحدی آشنا با مفاهیم ملی گرایی بوده است و به گونه ای وقایع مشروطه در آنها بازتاب یافته، ولی دو اثر مخالف مشروطه، آثارالرضا و تاریخ نصف جهان به ملی گرایی و وقایع مشروطه بی اعتنا بوده و دو اثر بندرعباس و خلیج فارس و تاریخ لارستان که موضعی بی طرفانه ابراز کرده اند؛ ملی گرایی را بازتاب داده، اما به وقایع مشروطه نپرداخته اند و درمجموع تمامی آنها چشم اندازی گسترده و برون مرزی نداشته اند.
بررسی اهمیت و جایگاه هنر موسیقی در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی ازجمله پدیده های هنری جوامع بشری است که از دوران باستان تأثیر بسیاری بر زندگی بشر داشته و ابزار و آلات آن در هر دوره به اشکال و فرم های مختلف نمود پیدا کرده است. برخی از محققین بدون توجه به جایگاه موسیقی در جوامع باستانی ایران، نظرات ضدونقیضی در رابطه با پیشینه آلات موسیقی مطرح کرده اند. با استناد به مدارک به دست آمده از کاوش های باستان شناختی، نقوش برجسته و سنگ نبشته ها، بیانگر ارتباط دیرین هنر موسیقی با جوامع و فرهنگ های ایران باستان است. هنر موسیقی در دوران تاریخی (ایلامی ها، مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان) دارای شواهد و یافته های گوناگونی است که با مطالعه، تجزیه و تحلیل روند آن ها می توان به اهمیت و نقش این هنر در جوامع دوران باستان پی برد. در همین راستا مهم ترین پرسش های این پژوهش عبارتند از: 1. در هرکدام از دوره های پیش از اسلام از چه نوع آلات و ادوات موسیقی استفاده می شده است؟ 2. نمود و شواهد هنر موسیقی در دوران باستان را براساس چه مدارکی می توان مورد مطالعه و بررسی قرار داد؟ 3. تنیدگی و پیوند هنر موسیقی با طبقات اجتماعی و شرایط فرهنگی جوامع ایرانی قبل از اسلام چگونه قابل تفسیر است؟ پژوهش حاضر دارای رویکرد توصیفی-تحلیلی است و داده های آن ازطریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی گردآوری شده و با روش کیفی، تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که موسیقی در دوران تاریخی، هنری است که بیشتر در طبقه حاکم اجتماع رواج داشته و دربار، محل و جایگاهی برای تجمع هنرمندان خبره در زمینه موسیقی به شمار می رفته و احتمالاً هنرمند چیره دست موسیقی، خود فردی از طبقه فرودست جامعه تلقی می شده است. همچنین شواهد پژوهش نشان می دهد در هر دوره تاریخی، از آلات و ادوات موسیقی خاص استفاده می شده و نواختن سازهای گوناگونی همچون: چنگ، نی ، طبل، سرنا، دهل و غیره در نیایش ها، مراسم قربانی، عروسی و عزا، بیانگر پیوستگی این هنر با زندگی معنوی و حتی نظامی جامعه وقت بوده است.
خراسان در تلاطم روابط سیاسی ایران و خانات ماوراءالنهر از میانه دوره صفوی تا پایان افشاریه (1599م/1007ق-1753م/1167ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان در عهد شیبانی (1007-906ق.)، دوران تازه ای از تنش و ناامنی را تجربه کرد. تخاصم صد و اندی ساله میان ایران و توران معلول همان توسعه طلبی سنتی و تاریخی بود که در فضای حساسیت های مذهبی قرن دهم هجری، با تحریکات عثمانیان و علمای ترکستان تشدید شد. این نوشتار در بررسی ادامة این تخاصم در عهد صفوی و افشاری با خان نشین اشترخانی (1007-1167ق.)، این ابهام را مطرح می سازد که رفتار سیاسی خوانین ازبک در خصوص خراسانیان چگونه و متأثر از چه عواملی بوده است؟ با مطالعه شرایط سیاسی ایران و ماوراءالنهر در این دوره، فرضیة خود را این گونه سامان داده ایم که «علی رغم تغییر اقتدار سیاسی حکومت ها و تعصبات دینی که مهمترین مؤلفه ها در تعیین رفتار سیاسی ماوراءالنهریان دورة شیبانی با خراسانیان بود، تداوم تجاوزات مرزی و به اسارت بردن شیعیان خراسانی که تا واکنش نظامی مقتدرانة ایران همچنان ادامه داشت، جدای از دو عامل گذشته، تابع مؤلفه های جدیدی به نام سنت اجتماعی و منافع اقتصادی بود» و در جمع بندی دانستیم که تغییر استراتژی سیاسی از جنگ به تعدیات مرزی با هدف غارتگری و اسیر گرفتن که البته شدت آن تابعی از اوضاع سیاسی و اقتدار دولت ایران بود، سنت اجتماعی شده بود که توجیه اقتصادی قابل قبولی داشت.
پیمان صلح ایلام و آشور در 674 پیش از میلاد؛ زمینههای شکلگیری و سرانجام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیمان صلح سال 674 پیش از میلاد میان ایلام و آشور، در تاریخ روابط این دو دولت، پیمانی منحصربه فرد محسوب می شود؛ زیرا تنها پیمان دوستاﻧﮥ میان دو دولت است که با اطمینان از آن سخن می گویند. متن و مفاد این پیمان به جا نمانده است؛ اما اشاره های آمده در نامه ها، پیشگویی ها و سالنامه های آشوری، وجود آن را اثبات می کند. پیش از این، عوامل زمینه ساز این معاهده و نقض آن، موضوع پژوهش ها نبوده است و از طرفی، این معاهده چرخشی آشکار در سیاست های دو طرف را نشان می دهد؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شده است این مسائل بررسی شود. از آنجایی که برای بررسی این معاهده اسناد ایلامی در اختیار نبود، تکیه اصلی بر نوشته های میانرودانی است. بر اساس این اسناد، در سده هفتم پیش از میلاد با ورود سکاها و کیمریان و قدرت گرفتن اقوام ایرانی که پیش از این وارد فلات شده بودند، فلات ایران شاهد تغییرات چشمگیری بود. اقوام ایرانی در ائتلاف هایی که با سکاها و کیمریان تازه وارد شکل دادند، مرزهای شمالی ایلام و مرزهای شرقی آشور را پی درپی تهدید می کردند. از طرفی، ایلام در مرزهای شرقی خود نیز با پارسیان روبه رو بود که براساس اسناد آشوری، مشکلاتی برای این دولت ایجاد کرده بودند؛ بنابراین ایلام و آشور که در این موقعیت در معرض تهدید دشمنی مشترک بودند با انعقاد این پیمان به متحد هم در مقابل آن بدل شدند؛ اما این پیمان در سال 664 پیش از میلاد با ﺣﻤﻠﮥ ایلام به بابل نقض شد. علت های این نقض را باید در پایبندنبودن کامل دو طرف به معاهده، چنددستگی و آشفتگی در طبقه حاکمه ایلام، اشتراک منافع اقتصادی با مناطق جنوبی میانرودان و رضایت نداشتن از ﺳﻠﻄﮥ آشور بر این مناطق دانست که این منافع را با تهدید مواجه کرده بود.
تحلیل و بررسی مأموریت های امام علی (ع) در زمان حیات پیامبر (ص)
منبع:
تاریخنامه اسلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
19 - 28
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر مأموریتهای امام علی (ع) در زمان حیات پیامبر (ص) و اهمیت آنها بررسی میشود. آیا میتوان با بررسی این مسئله منصوصبودن جانشینی امام علی (ع) ازطرف خدا و پیامبر (ص) را ثابت کرد؟ آیا میتوان غیر از ادله آیات و روایات باکمک عقل علت این مأموریتها را بهدست آورد؟ کسی که ازطرف خدا منصوب میشود باید بر انجام کارهای مهم توانایی داشته باشد و نقش مهمی در زندگی داشته باشد تا بتواند دین اسلامی که تا قیامت جاودانه خواهد بود را بهخوبی حفظ کند. پژوهش حاضر نظر پیامبر (ص) را با مأموریتهای خاص امام علی (ع) بررسی میکند و علت واگذاری این مأموریت را موردتوجه قرار میدهد.
تحلیلِ روند و نتایج سیاست اسکان عشایر در ایلات ممسنی در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح اسکان عشایر یکی از برنامه های اصلاحی رضاشاه در راستای ایجاد دولت ملی در ایران و پروژه ملت سازی بود که در مناطق مختلف کشور به کمک ارتش به اجرا درآمد. منطقه ممسنی در استان فارس، یکی از مناطق تمرکز ایلات عشایری بود که به عنوان یکی از مناطق هدف، طرح اسکان عشایر را تجربه کرد. این پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی و برپایه اسناد فراهم گردیده، در پی پاسخ گویی به این سؤال است که با توجه به عدمِ همخوانی بین سیاست متمرکزسازی و ساختار سنتیِ زندگی ایلی، دولت چه راهکاری را برای اجرای کامل طرح اسکان عشایر در قبال ایلات منطقه ممسنی انجام داد؟ و چرا این طرح در این منطقه با توفیق چندانی همراه نبود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که دولت با درنظرگرفتن برنامه های مشخص چون اعمال نفوذ بر ایلات از طریق الغای مقامات مؤثر ایلی، اخذ تعهدات از رؤسای ایلات، ارائه طرح های جدید اسکان، در عملیاتی کردن این طرح کوشید، لیکن این طرح در منطقه ممسنی به دلایلی چند مانند عدم بسترسازی فرهنگی و اقتصادی، استفاده از عنصر اجبار جهت اجرای برنامه، استقرار ایلات در مکان های نامطلوب، عدم به کارگیری عوامل اجراییِ مناسب پس از اسکان و به تبع آن زیان اقتصاد عشایری در منطقه ممسنی با موفقیت چندانی همراه نشد.
تأثیر ناپایداری سیاسی بر مفاسد اجتماعی قاضیانِ ایران در قرن هشتم قمری براساس متون منظوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاضیان از موقعیت مهمی در نظام قضایی و اداری ایران در قرن هشتم قمری برخوردار بودند. آنان زیر نظر قاضی القضات و کارگزاران سیاسی به فعالیت می پرداختند. وظیفه آنها رسیدگی به دعاوی و مشکلات قضایی مردم بود. در این قرن، ایران برخلاف گذشته تمرکز و یکپارچگی سیاسی نداشت و گرفتار بی ثباتی شده بود. جدالِ همیشگیِ سلسله های محلی با یکدیگر، باعث گسترش ناامنی شده بود. شریان های اقتصادی از کار افتاده و ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی افزایش یافته بود. در این پژوهش، براساس منابع منظوم و با روش تبیین علّی تلاش شده است به این مسئله پرداخته شود که ناپایداری سیاسی چه تأثیری بر مفاسد اجتماعی قاضیان ایران در قرن هشتم قمری داشته است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که ناامنی نقطه عزیمت بسیاری از تحولات ایران در این قرن بوده و موجب چندگانگی و تضاد اجتماعی، واپس گرایی و گسترش انحرافات اخلاقیِ قاضیان شده بود. با توجه به نابسامانی سیاسی، مفاسد اجتماعی قضات بیشتر شد و باعث شده بود تا گروهی از قاضیان بی دانش، رشوه خوار، ریاکار و بی اخلاق روی کار آیند.
تعیین طول جغرافیایی مواضع زمین براساس ماه گرفتگی در کتاب تحدید نهایات الأماکن بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون جغرافیایی دوره اسلامی، اعم از جغرافیای توصیفی و جغرافیای ریاضی، در انتخاب خط استوا به عنوان مبدأ عرض جغرافیایی اتفاق نظر وجود دارد اما مبدأ طول جغرافیایی گاه به پیروی از هندیان «قبه الأرض» و گاه به پیروی از یونانیان «جزایر خالدات» در نظر گرفته می شده است. علاوه بر این ملاک تقسیم بندی بخش آباد زمین به اقلیم های هفت گانه طول ساعات بلندترین روز سال است که به عرض جغرافیایی مربوط است. از این رو محاسباتِ مربوط به تعیینِ عرض جغرافیاییِ مواضع مختلف زمین در آثار جغرافیای ریاضی می آمده است اما آوردن محاسبه طول جغرافیایی عمومیت ندارد. بیرونی در تحدید نهایات الأماکن که می توان آن را کتابی در جغرافیای ریاضی به حساب آوردْ علاوه بر محاسبات مربوط به عرض جغرافیایی، محاسبات تعیین طول جغرافیایی را نیز آورده است و تلاش می کند دستورالعمل هایی کلی برای محاسبه اختلاف طول جغرافیایی دو شهر به دست دهد. در این مقاله روش های محاسبه اختلاف طول جغرافیایی بر اساس رخداد ماه گرفتگی بر اساس کتاب تحدید نهایات الأماکن بررسی شده اند.
بررسی روند تاثیرگذاری سادات شوشتردر جریان سازی سیاسی – اجتماعی و فرهنگی دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
شوشتر به عنوان یک شهر مهم در خوزستان از مراکز عمده تحولات سیاسی و اجتماعی ولایت ، در زمان صفویان به شمار می رفته و سادات در این شهر از جایگاه خاصی برخوردار بوده اند. وظیفه عالمان دینی در شوشتر به دلیل جایگاه خاصی که در ساختار اجتماعی شوشتر داشته اند، نقش مستمر و تاثیرگذاری در استمرار حیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی شوشتر داشته اند. سادات شوشتر، با گستری اوقاف، مساجد، کتابخانه ها و مراکز دینی و مذهبی و نیز با تکیه بر اعتبار و نفوذ دینی و مذهبی خویش، دارای قدرت فراوانی در شوشتر و تحولات آن بوده اند. تداوم حکومت سادات در شوشتر که خود یکی از اعضای جامعه مذهبی این شهر محسوب می شود نشانه روشنی از تسلط علماء و مقامات دینی بر شوشتر می باشد. در شوشتر در دوره صفوی سادات تَلغُری، مرعشی، جزایری، کلانتری، مشعشعی حضور داشتند و به امور مذهبی و شرعی شوشتر می پرداختند. تنش های قومی و جمعیتی میان ترکان قزلباش (افشارها، روملوها، شاملوها، استاجلوها، ذوالقدر)، چرکس ها، گرجی ها، سادات (مرعشی، جزایری، تَلغُری، کلانتری)، اعراب آل مشعشع و آل کثیر و جماعت بختیاری، فراز و فرودهایی در شوشتر در عهد صفویه به وجود آوردند.
نقش اعداد سه، هفت و چهل در فرهنگ مردم ایران (با تکیه بر آیین های گذر ایرانی در فرهنگ قوم بختیاری)
حوزههای تخصصی:
در زندگی روزمره به نقش اعداد در آئین ها، باورها و اعتقادات خود در همه جنبه های زندگی اعم از عشایری، روستایی و شهری برمی خوریم. برخی از این اعداد پیوندی دیرینه با باورهای ما دارند و ریشه شناسی آنها ما را با دلایل مقبولیت و رواج آنها آشنا می سازد. این دلایل گاه دینی و گاه اسطوره ای می باشند. در این مقاله سعی بر آن است که نقش اعداد در آئین ها، آداب و رسومی که در فرهنگ مردم ایران اجرا می شده یا می شوند و بطور ویژه در آئین های گذر در سه مرحله تولد، ازدواج و مرگ بررسی گردد و پس از شناسایی نقش آنها، اهمیت و دلیل تداومشان را در طول تاریخ تا حد امکان واکایی نماید. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، صورت گرفته و نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تقدس اسطوره ای و تکرر یک عدد بر اهمیت و حضور آن در فرهنگ عامیانه اثر نهاده است. و اعداد نزد اقوام ایرانی فقط برای شمارش نبوده بلکه با نمادها و باورهای آنها ارتباط تنگاتنگی داشتند.
بررسی تطبیقی گاه شمار لشکرکشی های مغولان از تسخیر اُترار تا نبرد عین جالوت در منابع ایرانی، عراقی و مملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران حدوداً چهل ساله لشکرکشی های مغولان به ایران و سرزمین های همجوار آن یکی از دوران های پرحادثه تاریخ است و به همین جهت توجه جدّی مورّخان را به خود جلب نمود. آنان افزون بر شرح این لشکرکشی ها کوشیده اند سال شمار و زمان این لشکرکشی ها را نیز ثبت کنند. با این حال، گزارش های آن ها در این مورد یعنی زمان وقوع رویدادهای مرتبط با لشکرکشی ها با اختلافاتی گاه قابل توجه همراه بوده است. بر اساس چنین فرضی پژوهش حاضر می کوشد تا با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی تحلیلی به مقایسه گزارش های منابع تاریخی نوشته شده در ایران، عراق و مملوک (مصر و شام)، در خصوص گاه شمار لشکرکشی های مغولان بپردازد و به این پرسش که چه اختلافات و تشابهاتی در ثبت گاه شمار این لشکرکشی ها مشاهده می شود، پاسخ دهد. از مطالعه و مقایسه گزارش های این منابع چنین برمی آید که در دوره لشکرکشی های چنگیزخان (616-621 ق) مورّخان ایرانی نسبت به مورّخان ساکن در عراق و قلمرو مملوکان نقش پر رنگ تری ایفا نموده اند و در دوره لشکرکشی های پس از چنگیزخان تا لشکرکشی هولاکو (624-651 ق) نقش تاریخ نگاران عراق بارزتر بوده و در نهایت در دوره لشکرکشی های هولاکو (651-658 ق) وقایع نگاران مملوک نقش مهمی در ثبت زمان این لشکرکشی ها داشته اند.
جمعیت اخوان الصفا و اندیشه رواداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
147 - 155
حوزههای تخصصی:
پیدایشانجمن سری اخوان الصفا یکی از رویدادهای مهم فکری و فرهنگی قرن چهارم هجری است که در تاریخ فلسفه اسلامی جایگاه ویژه ای دارد آن هم در شرایط سیاسی، اجتماعی و فکری قرن چهارم هجری که از یک سوء به واسطه ضعف سیاسی – مذهبی خلاقت که به ناتوانی نهاد خلافت در پاسخ گویی به چالش های فکری جامعه اسلامی انجامیده بود و از سوی دیگر ظهور علوم اوایل و فرهنگ یونانی در تقابل با اندیشه های اسلامی قرار گرفته بود و اندیشمندان جامعه اسلامی را با چالش های متعدد مواجه نموده بود. این امر سبب ظهور گروههای غیررسمی شده بود که در صدد پاسخگویی به شرایط فکری جامعه آن روز بودند. اخوان الصفا در زمره همین گروههای است که با طرح اندیشه رواداری و تسامح درصدد نزدیک کردن شریعت اسلام با فرهنگ یونان و اندیشه ایرانی و مانوی و گنوسی برآمده است زیرا این جماعت در عراق که مرز التقاطی اندیشه های پیش گفته شکل گرفته است با انتخاب عنوان اخوان الصفا برای جمعیت خود صحبت از اخلاق نمودند و به گسترش اندیشه رواداری اسلامی مذهبی پرداختند. این نوشتار با طرح این سؤال که علت رویکرد اخوان الصفا به اندیشه تسامح چه بوده است؟ این فرضیه را مطرح نموده است که اندیشه تسامح الصفا برآمده از شرایط فکری و سیاسی قرن چهارم هجری بوده است که ما براساس روش توصیفی- تحلیلی تاریخی درصدد بررسی این موضوع می باشیم.
هویت دوگانه در خدمت راهبرد استعماری: پاول سیسیانوف و پی ریزی استعمار تزاری در جنوب قفقاز (1803 1806/ 1217 1223)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره . (پیاپی ۸)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، جلوه ای متفاوت از شخصیت پاول سیسیانف بررسی شده است. تفاوت برجسته این چهره نظامی با فرمانداران قبل و بعد از وی در قفقاز، تبار گرجی و هویت دوگانه اش بود. پرسش محوری این پژوهش نیز ناظر بر همین ویژگی شخصیت سیسیانف است؛ این که چه پیوندی می توان میان هویت دوگانه سیسیانوف با خط مشی وی در پیشبرد راهبرد استعماری روسیه تزاری در قفقاز تشخیص داد؟ مبنای این پژوهش اطلاعاتی است که از منابع دست اول و اسناد آرشیوی به زبان های فارسی، لاتین و روسی، گردآوری و در جهت ارائه پاسخ به پرسش محوری آن تحلیل شده است. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است و هدف آن است که ضمن ارائه یک گزارش توصیفی از اقدامات سیسیانف، ذهنیت فرهنگی و رفتار نظامی وی در ربط با مسأله پژوهش تحلیل شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که می توان ارتباط معناداری میان خاستگاه فرهنگی دوگانه و منش فرهنگی سیسیانف با الگوی رفتار وی تشخیص داد. درواقع، برخورد خشن و تحقیرآمیز سیسیانف با خاندان پادشاهی گرجستان و خوانین ایرانی جنوب قفقاز و استفاده اش از شگردهای سنتی برای پیشبرد سیاست روسیه در این حوزه، بیانی از هویت دوگانه وی و جلوه ای از تناقض های راهبرد استعماری روسیه در جنوب قفقاز بود.
بررسیِ سه بزهِ گرشاسب و تطبیق آن با نظریه کنشِ سه گانه «ژرژ دومزیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال (1938) که برای نخستین بار، ساختارِ «کنش های سه گانه» یعنی اداره «امور دینی»، «سلحشوری» و «فراوانی و باروی» به کوشش «ژرژ دومزیل»، در اساطیر هند و اروپایی، آشکار شد؛ بررسی در مورد هر یک از آن کارکردهای سه گانه، در اقوامِ گوناگونِ خانواده «هند و اروپایی» شروع گردید و پژوهش های ارزنده ای را برای اسطوره شناسیِ تطبیقی، به ارمغان آورد. در زیرمجموعه کنشِ دوم، یعنی «جنگاوری و سلحشوری»، سه کنشِ دیگر شناخته و معرفی شد؛ که به سه «بزه»، یا «گناهان سه گانه» پهلوان، در اقوامِ هند و اروپایی می پرداخت. ساختار این اسطوره ها چنان است که جنگجویی بنام و مشهور، مرتکب سه گناه، در قبالِ سه کنشِ «ایزدی»، «پهلوانی» و «باروری» می شود و معمولاً با کنشِ سوم، از پای درمی آید. در این پژوهش، تلاش می شود تا سه گناهِ «گرشاسب» یعنی: خوارداشتِ دین مزدیسنا، خاموش کردن آتش و آمیختن با یک پری، بررسی و با کارکردهای سه گانه، تطبیق داده شود. این پژوهش از نوع کتابخانه ای، تطبیقی و توصیفی است.
کارکرد نهاد موزه ایران باستان در اندیشه دولت ملت دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأسیس موزه در عصر جدید به عنوان نهادی چندوجهی و چند کارکردی، نشانگر تحولی بنیادین در نظام معرفتی انسان بود. زمینه شکل گیری این نهاد بر اساس زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خاصی استوار بود. ایجاد محلی به عنوان محل نگهداری اشیاء عتیقه یا موزه به دنبال آشنایی ایرانیان با موزه های اروپایی و اکتشافات آثار باستانی به عصر ناصرالدین شاه قاجار برمی گردد. ناصرالدین شاه در پی ایجاد موزه، در کاخ گلستان محلی را برای حفظ و نمایش آثار عتیقه و باارزش تاریخی دایر کرد، اما این اقدام قوام نیافت. با آشنایی ایرانیان با اندیشه های جدید و اهمیت موزه و آثار باستانی، اندیشه تأسیس موزه توسط نخبگانی که در انجمن آثار ملی جمع شده بودند، دنبال شد و درنهایت با تشکیل دولت مدرن پهلوی، بنای موزه ایران باستان در ضلع غربی میدان مشق و در موقعیت مرکزی پایتخت آغاز شد. این مقاله با روش تاریخی تحلیلی بر آن است که علل ایجاد و مهم ترین کارکردهای موزه ایران باستان را در بافتار دولت پهلوی تحلیل و بررسی نماید. دستاوردهای پژوهش بیانگر آن است که تأسیس موزه در ایران در پیوند عمیق با اندیشه ناسیونالیسم شکل گرفت. هرچند تأسیس این نهاد از آمال روشنفکران مشروطه بود، به دست دولت پهلوی نهایی و عملی شد. باوجود کارکردهایی چون گردآوری و نگهداری و حفاظت، نمایش، آموزش و پژوهش، هویت سازی و مشروعیت جویی از این نهاد مهم ترین هدف و خواست دولت پهلوی بود و به دنبال برساخت و بازتولید روایت هایی از تاریخ باستانی بود که از ایدئولوژی دولت پهلوی پشتیبانی نماید.