فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شعر به مثابه ابزاری مؤثر و سودمند، حضوری گسترده در متون تاریخی ایرانیان داشته و کارکردهای گوناگونی را در بیان روایت، عهده دار شده است. حافظ، حافظه تاریخی و ایرانی ماست و از زمره شاعرانی که برخی از اشعارش، توجه تاریخ نگاران ایرانی را به خود جلب کرده است. آگاهی و دانش تاریخی حافظ، انگیزه های تاریخ نگاران از واردکردن شعر وی در متون تاریخی، خصوصاً کارکردهای آن در بیان روایت، موضوع پیچیده و شایسته درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. این جستار با روشی توصیفی تحلیلی، در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل توجه تاریخ نگاران ایرانی به شعر حافظ شیرازی و کارکردهای آن در بیان روایت چه بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شناخت و تحلیل درست حافظ از مسائل تاریخی و استفاده از عناصر آن در اشعارش، به منظور حکمت، عبرت انگیزی و آگاهی بخشی، تأویل پذیری و تکثر معنایی و مضمونی است. همچنین نزدیکی نگاه تاریخی حافظ با خواسته ها و دیدگاه تاریخ نگاران ایرانی، در کنار ادیب و صاحب ذوق بودن برخی مورخان، ازجمله عوامل توجه آنان به شعر حافظ در تاریخ نگاری بوده است. نیز نشان می دهد که اشعار حافظ کارکردهای چندی ازجمله استنادی و استدلالی، تشریحی و توصیفی، تاریخی و روایی، تزئینی و آرایه ای، تفألی و کنشی و پرکردن حلقه های مفقودشده و غایب را در روایت تاریخی داشته است. وجه تفألی و کنشگری شعر حافظ در خدمت عاملان تاریخی و مشارکت آن در شکل گیری رویدادها همچون عنصری مولد، یکی از شگفت انگیزترین کارکردهای شعر وی در روایت تاریخی است.
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر روند گسترش تشیع در اندونزی
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش را این گونه می توان مطرح ساخت که انقلاب اسلامی ایران در گسترش شیعه در اندونزی چه تأثیری داشته است؟ بر این اساس با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر نظریه پخش با توضیح مختصری در خصوص پیشینه تاریخی پیدایش شیعیان در اندونزی، معرفی سازمان ها و مؤسسات مرتبط با شیعیان، به وضعیت شیعیان اندونزی، موافقان مذهب شیعه و روابط خاص آن ها بین خود و همچنین با دیگران و تأثیرات یکی از رویدادهای مهم قرن بیستم یعنی پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر گسترش و نشر تفکر شیعی در اندونزی را مورد بررسی قرار می دهیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان اندونزی شاهد شور و شوق مذهبی چشمگیری در میان شیعیان و طرفداران این مذهب بودند که این امر، گسترش ادبیات شیعی را در برداشت. با تغییرات ایجاد شده، مؤسسات مبتنی بر تفکر شیعی نظیر مدارس اسلامی، ناشران و انجمن ها روند رو به افزایشی داشته اند. در نتیجه، انقلاب اسلامی ایران، بر میزان گسترش و نفوذ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شیعیان اندونزی از طریق: 1. جذب دانشجویان اندونزیایی در حوزه علمیه قم 2. ایجاد مؤسسات و سازمان های وابسته به شیعه 3. پر رنگ شدن نقش علمای دینی به ویژه مراجع تقلید در حوزه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی 4. ظهور شیعیان و ترغیب به انجام فعالیت های فقه شیعه در اندونزی در دانشگاه و گروه استاد، تأثیرات قابل توجهی داشته است.
راهبرد برنامه عمرانی سوم (1341-1346) برای اشتغال مهاجران از روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : راهبرد برنامه عمرانی سوم برای اشتغال مهاجران روستایی ازطریق سرمایه گذاری های صنعتی در شهرهای بزرگ معرفی و سبب ناکامی آن توضیح داده می شود. روش/ رویکرد پژوهش : داده های این مقاله از مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است. یافته ها و نتیجه گیری : دَرپیِ اصلاحات ارضی در دهه 1340، مهاجرت روستاییان به شهرها به شکل اصلی مهاجرت در ایران تبدیل شد. با افزایش درآمد دولت از محل فروش نفت در این سال ها، برنامه های عمرانی به اهرم اصلی دولت برای سامان دادن به اقتصاد کشور تبدیل شدند. برنامه عمرانی سوم (1341-1346) هم زمان با اجرای اصلاحات ارضی اجرا شد. راهبرد برنامه عمرانی سوم دولت (1341-1346)، ایجاد فرصت های شغلی برای اضافه جمعیت روستایی و جذب آن ها در اقتصاد شهری بود. قرار بود این کار با سرمایه گذاری صنعتی بیشتر در شهرها انجام شود؛ ولی در این برنامه پیش بینی نشده بود که قسمت اعظم نیروی فعال جویای کار کارگران ساده و فاقد مهارت لازم برای کار در بخش صنعتی اند. درنتیجه این صنایع سرمایه بر که اساساً هم به مواد خام خارجی متکی بودند، در ایجاد فرصت های شغلی مناسب کارآمد نبودند. روند تشکیل سرمایه ثابت در صنایع ایران طی دهه های چهل و پنجاه شمسی نشان می دهد که راهبرد برنامه عمرانی سوم برای تأمین اشتغال مهاجران روستایی به تأسیس صنایع سرمایه بر در کشور انجامید. این صنایع ظرفیتی محدود در ایجاد اشتغال داشتند و نیازمند مهارت های تخصصی بودند که بیشترِ مهاجران روستایی آن دوره فاقد آن بودند.
مدرسه آلیانس کرمانشاه و نقش آن در پیشرفت فرهنگی جامعه کلیمیان (1۲۸۱- ۱۳۰۵ش).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : گزارش نقش مدرسه آلیانس کرمانشاه درپیشرفت فرهنگی جامعه کلیمیان این شهر. روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی منابع اصلی نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری : مهم ترین کارکرد مدرسه آلیانس کرمانشاه، ارتقاء سطح دانش و فرهنگ عمومی کلیمیان شهر بود. انجمن آلیانس کرمانشاه از پیشگامان جنبش آموزش زنان در کرمانشاه بود. این انجمن امکان جابه جایی طبقاتی جامعه یهودی را از فرودستان شهری به طبقه متوسط فراهم کرد.
تعامل و تقابل در روابط خارجی ایران و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
157 - 175
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه 1980، ایران در روابط بین الملل خود با بحران هایی در سطح جهانی روبرو شده است. انقلاب اسلامی از جناح شرقی و جهان کمونیسم طرفداری نمی کرد و منافع جهان غرب با انقلاب در منطقه خاورمیانه ناسازگار بود. درنتیجه افزایش تنش های بین المللی دولت عراق با حمایت برخی از کشورهای بیگانه به مرزهای ایران حمله کرد. قسمت غربی ایران اشغال شد و مناطق نفتی ایران خسارت فراوان دید و بسیاری از شهرهای ایران ویران گشت. حامیان منطقه ای و بین المللی عراق وارد یک جنگ طولانی شدند. این جنگ به ناچار سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرارداد. تحولات دهه 1980 و 1990 و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چشم اندازهای جدیدی را در زمینه روابط بین الملل فراهم کرد. ایران شرایط جهانی را برای خدمت به منافع ملی خودارزیابی می کرد. دولت های رفسنجانی و خاتمی با تکیه بر سیاست های تعاملی با جهان، درصدد جذب سرمایه گذاری خارجی و تسهیل توسعه کشور بودند و در این راستا اتحادیه اروپا می توانست شریک مهمی باشد. اما در دولت های بعدی، تنش های ایران با جامعه بین المللی بار دیگر افزایش یافته و روابط با اتحادیه اروپا و ایران با مشکلات جدی مواجه شد. دیپلماسی ایران کجا منافع ملی خود را دنبال می کرد و تا چه اندازه می توانست موفقیت کسب کند؟ پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران از طریق روش تحلیلی - تفسیری با متد پژوهش های تاریخی و مبتنی بر اسناد و اخبار منتشرشده انجام پذیرفته است.
پژوهشی بر جغرافیای تاریخی نام جای های کوستِ نیمروز ساسانی ازمنظرِ منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهاجمات اقوام بیگانه از جهاتِ مختلف در دوره ساسانی سبب تقسیم کشور به چهار ناحیه شد تا امپراتوری ساسانی بتواند از قلمرو خویش به بهترین شکل دفاع نماید. در جُستار حاضر می کوشیم تا به بازشناسی و معرفی نام جای ها (شهرهای) مهم کوستِ نیمروز (جنوب، جنوب شرق) قلمرو ایرانشهر ساسانی در منابع تاریخی دستِ اول دوره ساسانی (متون پهلوی، اثر مُهر و...) و منابع جغرافیایی مورخان اسلامی قرون اولیه و میانی اسلامی بپردازیم. رساله شهرستان های ایرانشهر و جغرافیای موسی خورنی جزء مهم ترین منابع تاریخی هستند که علاوه بر آثار گوناگون دینی و اداری و سنگ نبشته های شاهان ساسانی (کعبه زرتشت)، جامع ترین آگاهی ها برای بررسی استان و شهرهای دوره ساسانی در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. رساله شهرستان های ایرانشهر جزئیاتی درباره استان و شهرها ارائه نمی دهد اما تقسیم بندی کامل ایرانشهر به چهار کوست و ذکر شهرها و منطقه های هر کوست را به خوبی بیان کرده است. در میان دو منبع فوق شاهنامه حماسه ملی ایرانیان علاوه بر صحبت از سرگذشت ایران از دوره اساطیری تا تاریخی، احتمالاً بتوان از آن به عنوان یک منبع تاریخی قابل اعتماد یاد کرد؛ بنابراین در بخش ساسانی شاهنامه فهرستی از نام جای های ساسانی را می توان مشاهده و قابل انطباق دانست. هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی جای نام ها کوست نیمروز در منابع اشاره شده و ارزیابی شواهد نوشتاری با یافته های باستان شناسی می باشد. روشی که اتخاذ شده روشی توصیفی- تطبیقی و مبتنی بر مطالعاتِ کتابخانه ای و یافته های باستان شناختی است. نتایج پژوهش نشان داد که ساختِ شهرهای بیشمار به دست پادشاهان به ویژه در کوست نیمروز، به منظور تحقق اهداف نظامی، امنیتی و یا بعضاً اقتصادی بود. از سویی دیگر اکثر جای نام های اشاره شده در متون پهلوی دوره ساسانی در دوره اسلامی به همان نام خویش پایدار باقی مانده است. همچنین با بررسی و مقایسه سه متن پیش رو مشخص شد که تناقضاتی میان سه منبعِ مورد مطالعه شده در بیان جهات جغرافیایی شهرهای کوستِ نیمروز وجود دارد.
حاشیه های مهم تر از متن ارزش های تاریخ نگارانه ی پرنوشت ها، یادگارنامه ها و انجامه ی نسخه های خطی در سنت زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
۱۳۵-۱۵۲
حوزههای تخصصی:
در سنت زردشتی مهم ترین و پُرابهام ترین مسئله، ابهام در تاریخ و بی توجهی به زمان و وقایع نگاری است. شاید ضبط زمان در مفهومِ کران مندی آن، به اعتبار روشنی آغاز و انجام محتوم آن و نیز نابودی شر به عنوان حکمت و مشیت نهفته در پسِ کران مندشدگی زمان، سبب شده تا هیچ گاه در سنتِ زردشتی به ضبط و ثبت رخدادها و بررسی آنها در فرایندی تاریخ نگارانه توجه نشود. کیش زردشتی، از زمان پیامبر تا روزگار اخیر، هرگز متن مشخص تاریخ نگارانه ای پدید نیاورده است. تاریخ در سنتِ زردشتی روایتی از پیش تعیین شده است که بنا بر ضرورتِ نبرد خیر و شر، به اراده ی اهورا و معاونت انسان، به تدریج و در گذر زمان به وقوع می پیوندد؛ از این رو، نه زمان گذشته و حال، بلکه زمان آینده و روزگار آمدنِ نجات بخش و پیروزی خیر است که اهمیت دارد. در کنار اسناد پراکنده، به ویژه روایت های تاریخی بیرون از سنت زردشتی، اغلب روایت همسایگان و دشمنان کیش زردشتی، بعضی متن های درونِ سنت نیز ارزش تاریخی دارند. درست است که متن های دینی جملگی بی زمان و ناظر بر مسائل شرعی و عقیدتی اند، ولی پَرنوشت ها، یادگارنامه ها و انجامه ها و افزوده های ارزشمندی در لابه لای اوراق خود حفظ کرده اند که تا حدودی خلأ متون تاریخی به ویژه در وجه گاه نگارانه ی آن را پر می کنند. در گفتار پیشِ رو به بررسی، شناسایی، طبقه بندی و یادکرد ارزش های حواشی متون دینی سنت زردشتی، به عنوان ابزار و چارچوبی برای گاه نگاری تاریخ کیش یادشده، پرداخته می شود.
عوامل محیطی مؤثر بر تحولات ساختاری نقاشی نوگرای ایران (1357- 1390ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
244 - 215
حوزههای تخصصی:
ساختار و ظاهر هر اثر نقاشی، علاوه بر بازتاب روحیات درونی هنرمند، می تواند از عوامل محیطی اثر پذیرد؛ عواملی که گاه با مؤلفه های اجتماعی آمیخته و گاه از رویدادهای سیاسی زمانه اثر پذیرفته است. با توجه به دگرگونی ساختار نقاشی نوگرای ایران در سال های 1357 1390ش این مسئله مطرح می شود که چه عوامل محیطی بر ساختار و گرایش های مختلف آثار نقاشان نوگرای ایران اثر گذاشته است؟ به نظر می رسد متغیرهایی چون رویدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین سرعت تغییر شکل ارتباطات، در تحولات ساختاری آثار نقاشی نوگرای ایران در هر دهه مؤثر بوده است. از این رو، در این پژوهش، متغیرهای محیطی فرهنگی در کنار ساختار آثار هر دهه تحلیل و بررسی شده است. نتایج این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که عوامل محیطی در دو گروه کلی عوامل داخلی و خارجی جای می گیرد. عوامل داخلی مشتمل است بر تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر هر دوره مانند انقلاب اسلامی و جریان انقلاب فرهنگی، برگزاری جشنواره ها، انتشار مجله های هنری، گسترش اطلاعات الکترونیکی، شکل گیری و توسعه روزافزون نگارخانه ها، گرایش فزاینده جوانان به هنر و رشد آموزشگاه ها و عوامل خارجی نیز مشتمل است بر حضور نسبتاً چشمگیر هنرمندان ایرانی در جشنواره های بین المللی، فروش آثار هنری ایران در بازارهای جهانی، دعوت از هنرمندان خارجی و سفرهای خارجی هنرمندان ایرانی. در مجموع، به نظر می رسد که دگرگونی ساختار نقاشی ایران در این دوره، بیش از پیش، تحت تاثیر رویکردهای جدید هنر در غرب قرار گرفته است.
رهیافت های جهانگیر قائم مقامی در تاریخ نگاری نظامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری نظامی پهلوی دوم با ظهور مورخانی چون جهانگیر قائم مقامی دچار تحول و دگرگونی شد. در این نوع تاریخ نگاری افزون بر تاریخ نهادها و واحدهای نظامی، بر کشف علل نظامی رخدادهای تاریخی در همبستگی با آگاهی از روح ملی و شرح توانمندی ها و قابلیت های نظامی ایران تأکید می شد. در مقاله ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف شناخت مؤلفه های تاریخ نگاری نظامی این دوره، به ارزیابی تأثیر تاریخ نگاری قائم مقامی در دگرگونی تاریخ نگاری نظامی این دوره می پردازیم و در این مسیر نوآوری ها، دستاوردها و ابتکارات جهانگیر قائم مقامی را بررسی می کنیم و می کوشیم به این مسئله پاسخ دهیم که مبانی و مؤلفه های اصلی تاریخ نگاری قائم مقامی چیست. یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که قائم مقامی متأثر از تحصیلات دانشگاهی و حضور طولانی در ساختار ارتش ایران، به عنوان یکی از نمایندگان نسل نظامی مورخ این دوره، توانسته است آثار بااهمیتی در ارتباط با تحولات نظامی ایران، نقش سازمان ها و نهادهای نظامی در این رویدادها و سیر تحول تاریخ نگاری آنها بیافریند. به همین سبب در مقاله ی حاضر این موضوع را با بررسی پیشینه ی تاریخ نگاری نظامی، روند تطور، تکامل و ارتباط این فرایندها با تاریخ معاصر ایران، آغاز کرده ایم.
بررسی روند تاثیرگذاری سادات شوشتردر جریان سازی سیاسی – اجتماعی و فرهنگی دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
شوشتر به عنوان یک شهر مهم در خوزستان از مراکز عمده تحولات سیاسی و اجتماعی ولایت ، در زمان صفویان به شمار می رفته و سادات در این شهر از جایگاه خاصی برخوردار بوده اند. وظیفه عالمان دینی در شوشتر به دلیل جایگاه خاصی که در ساختار اجتماعی شوشتر داشته اند، نقش مستمر و تاثیرگذاری در استمرار حیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی شوشتر داشته اند. سادات شوشتر، با گستری اوقاف، مساجد، کتابخانه ها و مراکز دینی و مذهبی و نیز با تکیه بر اعتبار و نفوذ دینی و مذهبی خویش، دارای قدرت فراوانی در شوشتر و تحولات آن بوده اند. تداوم حکومت سادات در شوشتر که خود یکی از اعضای جامعه مذهبی این شهر محسوب می شود نشانه روشنی از تسلط علماء و مقامات دینی بر شوشتر می باشد. در شوشتر در دوره صفوی سادات تَلغُری، مرعشی، جزایری، کلانتری، مشعشعی حضور داشتند و به امور مذهبی و شرعی شوشتر می پرداختند. تنش های قومی و جمعیتی میان ترکان قزلباش (افشارها، روملوها، شاملوها، استاجلوها، ذوالقدر)، چرکس ها، گرجی ها، سادات (مرعشی، جزایری، تَلغُری، کلانتری)، اعراب آل مشعشع و آل کثیر و جماعت بختیاری، فراز و فرودهایی در شوشتر در عهد صفویه به وجود آوردند.
جامعه شناسی قومیت در خراسان هنگامه قیام ابومسلم خراسانی بر اساس تئوری های انتخاب عقلانی و نخبگان
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی قومیت برای اشاره به اشکال خاصی از تمایزات فرهنگی وضع شده است. مفهوم جامعه شناسی قومیت با مفاهیم نژادی و تنوع فرهنگی در هم تنیده شده است و قصد دارد تفسیری از وضعیت پیچیده قومی ارائه دهد. خراسان در پویه تاریخ به دلیل موقعیت جغرافیایی، کمتر تحت تأثیر فرهنگ های مهاجم قرار می گرفت و از این لحاظ مستقل بود. اما بعد از فتوحاتِ اعراب و مهاجرت عده ی زیادی از آنها به خراسان، احوالات این دیار تغییر کرد و درگیر یک دوقطبی قومی شد. برای خراسان در بحبوحه قیام ابومسلم خراسانی دو قومیت مجزا می توان در نظر گرفت و به صورت کلی آنها را به دو گروه عرب و خراسانی تقسیم بندی کرد. بعدها اختلافات قبایل عرب باعث شد مثلثی در خراسان شکل گیرد که قومیت و منفعت در آن ترکیب شده بودند. مسأله اصلی این است که چگونه می توان کنش های قومی خراسان را با تئوری های انتخاب عقلانی و نخبگان، که از پارامترهای جامعه-شناسی قومیت هستند، تبیین و تفسیر کرد؟ چگونه می توان با جامعه شناسی قومیت، خیزش خراسانیان را مقید به یک انقلاب سیاسی، یا یک انقلاب اجتماعی- قومی کرد؟ به این منظور پژوهش حاضر علاوه بر این که سعی می کند با استفاده از منابع داخلی و خارجی پاسخ مناسبی به این پرسش بدهد، در عین حال به نقد آن نیز خواهد پرداخت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تئوری نخبگان و انتخاب عقلانی هر دو به گونه ای از پوپولیسم اشاره می کنند که پسِ پشتِ آن، سوء استفاده از قومیت ها قرار دارد، در حالی که برای خراسانیان متأثر شدن از فرهنگ، بارزتر از سیاست های تحمیلی به نظر می رسد و بنابراین انقلاب خراسان نمی-تواند کاملاً سیاسی تلقی شود.
جایگاه حدیث در تاریخ نگاری هنر دوره اسلامی؛ موانع و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث، پس از قرآن، مهمترین منبع شناخت دین اسلام شمرده می شود. از این رو مطالعه احادیث برای شناخت آموزه های اسلام در مقوله زیبایی، هنر و بازشناسی وضعیت هنر در روزگار نخستین اسلامی ضروری است. با این همه، در پژوهش های حوزه هنر کمتر به حدیث توجه می شود. برای استفاده مطلوب از احادیث ابتدا باید به محدودیت ها و موانعی که پیشِ روی پژوهشگر هنر است توجه کرد. پرسش اصلی مقاله این است که پژوهشگر تاریخ هنر دوره اسلامی برای استفاده از احادیث با چه موانع و محدویت هایی روبرو است؟ در این بررسی نشان داده شد که تاریخ نگار هنر دوره اسلامی به سبب تفاوت افق معاصر با افق بیان و تدوین احادیث و اقتضائات متفاوت این دو جهان، مسئله تاریخ گذاری و اعتبارسنجی احادیث مرتبط با هنر، مسئله فهم واژگان مرتبط با هنر در زمینه سده های نخستین اسلامی و تفاوت زبان تصویر با زبان نوشتار و تأثیر آن بر استفاده از احادیث در بازسازی جهان هنریِ سده های نخستین اسلامی با مشکلات و موانع جدی روبرو است. از این رو پژوهشگر هنر دوره اسلامی بایستی با آگاهی از محدویت های پیش رو به سراغ احادیث برود تا به برداشت ها و تحلیل های اشتباه و سطحی دچار نشود.
قالب های اثرگذار داده های تاریخی در فرایند استنباط فقهی بررسی موردی مکتب معاصر نجف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
125 - 172
حوزههای تخصصی:
استنباط فقهی فرایندی بهره مند از انواع داده های برگرفته از دانش های متعدد دارد. نقش آفرینی این داده ها که برخی از آنها محتوای تاریخی دارند، در قالب هایی شناخته شده در فقه هم چون دلیل، قرینه، احدی القرائن، محتمل القرینیه و شاهد صورت می گیرد. مقاله پیش رو به بررسی اثرگذاری قالب های دارای محتوای تاریخی بر استنباط فقهی اختصاص یافته است و به این نتیجه رسیده است که هرچند شاهد تاریخی، قالبی تعیین کننده در فرایند استنباط نیست، دیگر انواع قالب ها به استنباط های فقهی مکتب معاصر نجف راه یافته اند و اثری تعیین کننده در آن داشته اند.
اختلاف ایران و عثمانی بر سر شهر باغسائی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی اختلافات ایران و عثمانی بر سر شهر باغسایی و چگونگی و چرایی الحاق آن به امپراتوری عثمانی و کشور عراق. به نقش آب در بروز و تداوم این منازعه مرزی و اثر آن در مهاجرت ساکنان پشت کوه به عراق پرداخته شده است. روش/ رویکرد پژوهش : داده ها با بهره گیری از اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است. یافته ها و نتیجه گیری : دغدغه امنیتی عثمانی ها به خاطر نزدیکی باغسائی به شهرهای مرکزی عراق و رود دجله از یک سو و ضرورت تأمین آب برای مناطق پایین دستِ دو رود کنجان چم و چنگوله در عراق ازسوی دیگر سبب بروز و تداوم منازعات مرزی و بروز ناامنی مداوم و مهاجرت گسترده ساکنان پشت کوه به عراق شد. درنهایت با معاهده 1914 شهر باغسائی از ایران جدا شد.
بررسی تاریخی زمینه های آبادانی شهر یزد در دوره ی تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
127-153
حوزههای تخصصی:
تیموریان به شهر و شهرنشینی توجّه و علاقه نشان دادند. در زمان آنها برخی از شهرها، مانند یزد، شیراز، هرات و سمرقند آباد، شکوفا و پررونق شدند. از این رو مطالعه ی شهر و شهرنشینی و نقش تیموریان در تحوّل آن اهمّیت می یابد. این نوشتار می کوشد، ضمن پاسخ دادن به این پرسش که کدام عوامل زمینه ساز آبادانی یزد در دوره ی تیموری شد؟ به صورت نمونه وار تصویری از شهر و شهرنشینی در دوره ی تیموریان ارائه نماید. دیدگاه حکّام و کارگزاران تیموری نسبت به شهر را مشخّص کند و اهمّیت نقش بزرگان شهری در زمینه ی رونق بخشیدن به شهرها را بیان نماید. نوع مطالعه در این پژوهش تاریخی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که توجّه و علاقه ی فرمانروایان و عمّال حکومتی به عمران و آبادانی شهرها، به علاوه ی توجّه اعیان، اشراف و بزرگان شهری به این موضوع در کنار وجود سرمایه و رونق اقتصادی موجود در محلّ از عوامل اصلی رونق گرفتن شهر و شهرنشینی در دوره ی تیموریان بوده است.
وضعیت اجتماعی کاولی ها در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاولی ها، از دیرباز مردمانی آواره در ایران و برخی از نقاط جهان بوده اند؛ و هنوز هم در برخی مناطق غرب ایران می توان نشانه هایی از حضور آنها را مشاهده نمود. قدمت حضور آنها در ایران، به دوره باستان باز می گردد. در دوره اسلامی، در بسیاری از نقاط ایران با اسامی متفاوتی نظیر زط، کاولی، سوزمانی و امثالهم بر آنها اطلاق می شده است. آنها به عنوان جزئی از ساختار جامعه ایران در دوره اسلامی محسوب می شوند. در مناطق غربی ایران، در میان کردها، لرها و لک ها، حضور این مردمان ملموس بوده و هنوز افرادی که تبار کاولی دارند، در گوشه و کنار یافت می شوند. مقاله پیش رو، بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی سیر تاریخی و اجتماعی حضور کاولی ها در گستره ایران با تاکید بر نواحی غربی بپردازد. یافته های برآمده از مراجع تحقیقی حاکی از آن است که کاولی ها در نواحی غربی ایران حضوری پرسابقه داشته و در انجام برخی خدمات اقتصادی در زمینه کشاورری و دامداری نقش موثری داشته اند و انجام برخی فعالیت های فرهنگی در مراسم شادی و شیون مردمان منطقه بر عهده کاولی ها بوده است.
نقش عوامل اقتصادی در شکل گیری جنبش مشروطه گیلان(بین سال های 1290 تا 1327 ه . ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
107 - 124
حوزههای تخصصی:
گیلان به عنوان یکی از مناطق مهم مشروطه خواه در ایران، همواره توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده است. هدف اصلی تحقیق، تبیین مسائل و معضلات اقتصادی و معیشتی جامعه شهری و روستایی گیلان در آستانه انقلاب مشروطه است. لذا مسئله اصلی تحقیق این است، شرایط و موقعیت اقتصادی جامعه گیلان، تا چه اندازه در شکل گیری جنبش مشروطه (بین سال های 1290 تا 1327 ه . ق) تأثیر داشته است؟ در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی، مسئله اصلی تحقیق بررسی و تبیین می گردد. دستاورد پژوهش نشان می دهد، علل شکل گیری جنبش مشروطه در گیلان، بیش از آن که تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار داشته باشد، درونی بوده و به وضعیت معیشتی اقشار جامعه روستایی و شهری گیلان و خواسته های اقتصادی و اجتماعی مردم منطقه مرتبط بوده است. برقراری عدالت، بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادی، رفع ظلم حاکمان دولتی و مالکان منطقه ای و جلوگیری از تجاوزات روس ها از مهم ترین خواسته های مردم گیلان در آستانه ی جنبش مشروطه بود که ریشه های اقتصادی داشته و درنهایت منجر به شکل گیری جنبش مذکور گردید.
تحلیل مقایسه ای مولفه های تاریخ نگاری در تاریخ دیاربکریه و عالم آرای امینی با تکیه مسئله تقدیرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم وقایع تاریخی بدون شناخت اندیشه ای که در پس رویدادها نهفته است، امکان پذیر نیست. این نوع نگرش منوط به فهم دانش و بینش مورخ است و شناخت واقعه تاریخی بدون شناخت نظرگاه مورخ، غیرممکن است. تاریخ نگری و گرانیگاه فکری دو مورخ ابوبکر طهرانی و فضل الله روزبهان خنجی که در دوره حساسی از تاریخ ایران می زیسته اند و برهمین اساس برداشت های تاریخی خود را بیان کرده اند، نیز تابع همین قاعده است. درهمین جهت، نوشتار حاضر سعی بر آن دارد تا تأثیر تاریخ نگری و خاصه بینش تقدیرگرایانه هر دو مورخ را با رویکردی قیاس گونه در نگارش کتاب دیار بکریه با عالم آرای امینی تبیین نماید. بنابراین سؤال پژوهش این است که رویکرد کلامی و نگرش اعتقادی ابوبکر طهرانی و فضل الله روزبهان خنجی در پردازش تاریخ و تفسیر دگرگونی های تاریخی در پرتو مشیت الهی چه تأثیری داشته است. البته این مسئله با توجه به بازتاب رویکرد مشیت گرایانه هر دو مورخ در شیوه نوشتاری و با در نظرداشتن دگرگونی های تاریخی عصر آنها بررسی می شود. حاصل پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که ابوبکر طهرانی همانند خنجی، البته در مقیاسی وسیع تر، تقدیرگرایی را در تحقق تاریخ مهم پنداشته و در برداشت تاریخ نگارانه خود از اوضاع حاکم بر قرن نهم این مهم را منظور کرده است. ازاین رو جبرگرایی، اراده مطلق خدواند در سرنوشت انسان، ناتوانی و زبونی انسان در هستی و آفرینش، غایت گرایی و تفسیر خطی تاریخ مهمترین مؤلفه های تاریخ نگاری در تاریخ دیار بکریه و عالم آرای امینی هستند که همگی در ذیل بینش تقدیرگرایانه دو مورخ قابل کشف و فهم هستند.
بازتاب و مقایسه وجوه فرهنگی زندگی اجتماعی ایرانیان در متون راحه-الصدور، چهارمقاله و فارسنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعیِ ایرانیان در چهار مقوله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قابل برّرسی و تعمّق است. در بسیاری از متون نظم و نثر کهن، ابواب مختلف زندگی ایرانیان بازتاب داده شده که با بررسی آنها می توان تطورات تاریخیِ زندگی اجتماعی مردم این سرزمین را ترسیم کرد. این جستار به روش توصیفی – تحلیلی، به برّرسی مقایسه ای وجوه فرهنگی زندگی اجتماعیِ ایرانیان در سه متن مهم عصر سلجوقی؛ راحه الصدور و آیه السرور راوندی، چهارمقاله نظامی عروضی و فارسنامه ابن البلخی پرداخته و در صدد پاسخی به این پرسش است که متون مزبور چه گستره ای از مقولات مرتبط به وجوه فرهنگی زندگیِ اجتماعی ایرانیان را دربرمی گیرند؟ نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در هر سه اثر، به مقولات فرهنگی پرداخته شده است، اما در مقایسه، متن کتاب راحه الصدور ، بیشترین وجوه فرهنگی زندگی اجتماعی ِایرانیان، را به تصویر کشیده است.
ایل گلباغی؛ سکونتگاه، تاریخ و کوچ اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ایل گلباغی از آغاز تا زمان کوچ اجباری آنها توسط رضاشاه بررسی می شود. هدف از این پژوهش بازکاوی گوشه ای از حیات اجتماعی و ایلیاتی مردم کُرد و سؤال اصلی پژوهش هم معطوف به چرایی کوچ اجباری آنها از سوی رضاشاه است. این پژوهش بر روش توصیفی تحلیلی استوار است. برای پاسخ به سؤال تحقیق ابتدا سکونتگاه ایل گلباغی و موقعیت تاریخی و جغرافیایی آنها در مناطق سردسیر سارال موردتوجه قرار گرفت، سپس به بررسی شیوه زندگی ییلاق قشلاق آنها و دشمنی های حاصله از آن پرداخته شد و برای تبیین این مسئله، ناآرامی ها و دستبردهای صورت گرفته توسط گلباغی ها در مناطق پیرامون شامل گروس، اورامان، اطراف سنندج و همچنین برخورد آنها با جاف ها و سیاست های مقطعی حکومت محلی کردستان در بررسی شد. با روی کار آمدن دولت پهلوی و تلاش در راستای برقراری نظم نوین و دائمی در تمامی نقاط ایران، و نیز اتخاذ سیاست های عشایری خاص در این راستا، گرفتن تصمیمی قاطع در رابطه با گلباغی ها و سرکوب همیشگی آنها (حداقل از دید حکومت مرکزی جدید) ضروری می نمود و دولت نوین متمرکز و اقتدارگرا دیگر چنین آشفتگی ها و ناامنی هایی را برنمی تافت و چرایی کوچ آنها هم در همین عامل نهفته بود.