فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۲۱ تا ۴٬۳۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
برسقیان در جایگاه خاندان حکومت کنندﮤ محلی در عهد سلجوقیان، فرزندان و بازماندگان برسق کبیر، یکی از غلامانِ خاندان حسنویه، بودند. هم زمان با ﻏﻠﺒﮥ سلاجقه بر جبال، بازماندگانِ خاندان حسنویه به آنها پیوستند و یکی از غلامانِ آنها با نام برسق، در دربار سلجوقیان پیشرفت کرد. او ضمن انتصاب به مقام شحنگی بغداد و در حکم اولین ﺷﺤﻨﮥ سلجوقی در بغداد، حکومت بخشی از املاک و اراضیِ اربابانِ سابقِ خود را در لرستان در اختیار گرفت. او نزدیک چهل سال با دربار سلجوقی همراهی کرد و فرزندانش با حفظ قلمروِ موروث، در تحولات سیاسی نظامی دورﮤ سلجوقی نقش داشتند. سرانجام در نیمه قرن ششم قمری/دوازدهم میلادی، با ضعف سلجوقیان و برآمدن قدرت های جدید ترکمنی، خاندان برسقی برافتاد. این پژوهش درصدد است تا با روش توصیفی تحلیلی، در خلال معرفی خاندان برسقی، نقش آنها را در تحولات سیاسی نظامی دورﮤ سلجوقی بررسی کند؛ همچنین تلاش کلی برآن است که به جای توصیف صرف تاریخی، وقایع سیاسی و اقتصادی و اجتماعیِ برسقیان تحلیل شود.
جایگاه شاعران محلی در منابع تاریخ نگاری شهر شوشتر در دوره صفوی
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی یکی از طولانی ترین ادوار ادب پارسی است در آغاز این دوره اتفاق ادبی بارزی رخ نداد. سبک هندی اصلاً از تحول سبک عراقی و ورود اندیشه های باریک به شعر و عقاید و جنبه-های بدیع شاعرانه و سادگی و روانی لفظ پردازی و صداقت احساس پدید آمد. در دوره صفوی در شوشتر مرکز ولایت خوزستان شاعران بسیاری پا به عرصه وجود نهادند. از منابع تاریخ نگاری محلی شوشتر می توان کتاب فردوس در تاریخ شوشتر نوشته سید علاءالملک مرعشی شوشتری را نام برد که او در سال 1046 ه . ق وفات نمود. حدود دو سوم این کتاب به حضور شاعران محلی شوشتر اختصاص یافته است. همچنین کتاب تذکره شوشتر تألیف سید عبدالله جزایری از منابع تاریخ نگاری محلی شوشتر می باشد. او در سال 1173 ه . ق درگذشت.. حدود یک سوم این کتاب به بخش شاعران اختصاص یافته است. این پژوهش سعی بر این است که بدین پرسش، پاسخ بدهیم جایگاه شاعران محلی شوشتر در منابع تاریخ نگاری این شهر چگونه بوده است؟ فرض ما بر این استوار است که شاعران محلی شوشتر در دربار حاکمان محلی شوشتر حضور داشته اند و از مسائل دوره خود باخبر بوده اند. به همین دلیل نقش پر رنگی در منابع تاریخ نگاری شوشتر داشته اند. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و کمک از منابع کتابخانه ای استفاده شده است.
آیین و مذهب در کردستان در آیینه آثار سفرنامه نویسان غربی در ایران
حوزههای تخصصی:
با آغاز دوره حکمرانی قاجارها، روابط ایران با کشورها غربی بیش از پیش گسترش یافت و سفرا و مسافران بسیاری از این کشورها نوشته های در مورد ایران و ایرانیان از خویش به جا گذاشتند که علی رغم نگاه گاهاً متکبرانه و حقارت آمیز به زندگی ایرانیان و کج فهمی های ناشی از عدم آشنایی به این فرهنگ، اما گزارش های آنها حاوی نکات مهم با جزئیات فراوانی از امور روزمره و وضعیت معیتشی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان است که کمتر مورد توجه نوشتارهای ایرانیان بوده است. کردستان به عنوان بخشی از خاک ایران، به دلیل جذبه های باستان شناختی آن و قرار گرفتن در مسیر عثمانی مورد توجه این سیاحان بوده و آنها گزارش های جالبی از وضعیت آیین و مذهب مردمان این سرزمین ارائه می دهند. مقاله حاضر در تلاش بود به روش تحلیلی و توصیفی با استفاده از داده های سفرنامه های غربیان به بررسی وضعیت آیین و مذهب در میان کردها و سرزمین کردستان با تأکید بر دوران سلطنت ناصرالدین شاه بپردازد.
مطالعه نقوش اسلیمی و ختایی در طراحی تمبرهای سیاسی دوره پهلوی دوم
حوزههای تخصصی:
زبان تصویر به عنوان یکی از مؤثرترین وسایل ارتباطی قادر به نشر دانش و فرهنگ بوده است، تمبر نیز به عنوان وسیله ایی که تصویر را منتقل می کند. نمود وسیعی از انتقال دانش و فرهنگ های متفاوت به شمار می رود. هدف این مقاله مطالعه نقوش اسلیمی و ختایی در طراحی تمبرهای سیاسی دوره پهلوی دوم می باشد. برای دستیابی به این امر، ابتدا تمبرهایی با مضمون سیاسی شامل نقوش اسلیمی و ختایی، مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و در پی یافتن وجود نقوش اسلیمی و ختایی و کاربرد این نقوش در تمبرهای این دوره هستیم. در بررسی به این مورد دست یافتیم که نقوش اسلیمی و ختایی علاوه بر بار نمادین، بخشی از عناصر تزیینی محسوب می شود تا افراد با فرهنگ و هویت ایرانی آشنا شوند و با کمک گرفتن کیفیت زیباشناختی، استعداد و قابلیت عناصر نقوش اسلیمی و ختایی به طراحی تمبر بپردازند.
مقایسه و ارزیابی نقش دانشمندان ایرانی و عرب در بیتُ الحِکمه و تأثیر آنان بر تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
141 - 160
حوزههای تخصصی:
بیت الحکمه (خانه دانش)، نخستین بنیاد علمی تمدن اسلامی، در زمان هارون الرشید (حک: 170 193ﻫ.ق)، به منظور حفظ و نگهداری کتب پیشنیان ایجاد شد؛ زیرا عنایت و توجه خلفای عباسی و بزرگان دربار به دانشمندان و مترجمان، موجب شد که کار ترجمه و تدوین کتب فزونی یابد. از سویی، با ایجاد کارگاه کاغذسازی در بغداد به همت خاندان برمکی، کار تصنیف و رونویسی از کتاب ها از سوی وَرّاقان و نُسّاخان افزایش یافت. این مرکز علمی، به واسطه شرایط زمینه ساز عصر عباسی و وجود حامیان، به اوج شکوفایی رسید. حال، سؤال اصلی آن است که نخبگان و دانشمندان ایرانی و عرب در بیت الحکمه، در چه سِمَتی و به چه فعالیت های علمی اشتغال داشته اند؟ و این فعالیت ها تا چه حد در پیشبرد و اعتلای تمدن اسلامی مؤثر بوده؟ و کدام یک در این زمینه نقش و تأثیر بیشتری داشته اند؟ فرضیه پژوهش، این است که ایرانیان مرتبط با بیت الحکمه، چه در قالب خدمات اجرایی و چه در مقام تحقیق و ترجمه کتب، در رشد و تعالی تمدن اسلامی مؤثر بوده اند و در مقایسه با اعراب نقش فعال تری داشته اند. بنابراین، در این پژوهش سعی شده ضمن معرفی فعالیت های کارکنان بیت الحکمه، نقش دانشمندان ایرانی و عرب مرتبط با این مرکز علمی در پیشبرد و اعتلای تمدن اسلامی، مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گیرد.
مشاغل و پایگاه های درآمدی ایرانیان زرتشتی در دوران قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیت های دینی ساکن ایران، با آیین ها و باورهای متفاوتشان، در شکل دهی به زیست جهان تاریخی مشترک و غنا و تکثر فرهنگی ایرانی سهیم بوده اند. کوشش های ایشان برای حفظ هویت و بقا در میان اکثریتی دیگرکیش، گاه در حوزه های شغلی و حرفه ای هم نمود یافته است. در آنچه می آید، عمدتاً با تکیه بر گزارش ها و نگارش های سیاحان غیرایرانی، که نوعاً جزئیات بیشتری را از زندگی اقشار عامه و عموم اقشار بازتاب داده اند، و نیز بر پایه شماری از اسناد و مدارک درباره زرتشتیان، به عنوان اقلیتی ریشه دار و باسابقه در ایران، کوشش شده حرفه ها و پایگاه های عمده و معروف درآمدی ایرانیان زرتشتی در دوران قاجاری، روشن شود. نتیجتاً، این مشاغل و پایگاه ها در حوزه هایی حرفه ای که زرتشتیان به تأثیر سنت یا ساختارهای صنفی محلی بیشتر به آن ها می پرداخته اند، همچون تنجیم یا مشاغل غالباً یدی باغبانی و بنّایی و ابریشم تابی و پشم بافی، یا مشاغلی که وجاهت عمومی یا کارورزان مسلمان به نسبت کمتری را شامل می شده اند، همچون صرافی و شیرکچی گری، گونه بندی و افزون برآن ها، حرفه هایی هم که به علت برخی محدودیت ها زرتشتیان از ورود به آن ها منع می شده اند، همچون پیشه های نظامی و انتظامی یا مشاغل دیوانی، معرفی شده اند.
نقش شیعیان در انساب نگاری سده هشتم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
167 - 202
حوزههای تخصصی:
با آغاز سده هشتم هجری، هم زمان با تحول در نظام مذهبی ایلخانان، زمینه گسترش بیشتر اندیشه شیعی فراهم گردید و دانشمندان شیعه در راستای دفاع از اندیشه خویش، آثار بسیاری را در حوزه های مختلف پدید آوردند؛ از جمله این تلاش ها، تدوین آثاری در انساب علویان و سادات بود که نویسندگانی چون: ابن طقطقی (709ق)، ابن فوطی (723ق)، ابن معیّه (776ق) و ابن عنبه (828ق) آن را بر عهده گرفتند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی، رجالی و کتابخانه ای سامان یافته، به این سؤال پاسخ داده می شود که نقش مورخان شیعه در تدوین کتب انساب در سده هشتم چه بوده و با چه هدفی صورت گرفته است؟ یافته های پزوهش، نشانگر آن است که انساب نگاری شیعیان در این قرن، همچون دیگر ادوار، با هدف بازشناسی ذریه رسول خد(ص) با توجه به شرافت این خاندان و تفاوت آنها با دیگر مسلمانان در برخى حقوق و احکام شرعى، انجام شده است
واکاوی تاریخ نگاری بدلیسی؛ با تأکید بر دفتر چهارم هشت بهشت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
101 - 136
حوزههای تخصصی:
در دوره حکومت بایزید دوم (حک: 918 886ق)، سنّت تاریخ نگاری دودمانی جامعی در قلمرو آل عثمان پایه گذاری شد. حکیم الدین ادریس بن حسام الدین علی بدلیسی حنفی (م926ق) با نگارش هشت بهشت، یکی از نخستین آثار را در این سبک پدید آورد. وی تلاش کرد با ثبت تاریخ زندگانی سلاطین عثمانی از ابتدا تا محمد فاتح، شکوه این خاندان را به نمایش گذارد. این پرسش در باره این بازنمایی شایسته طرح است که بدلیسی متأثر از کدام طرح واره ها و الگوهای تاریخ نگارانه، تاریخ آل عثمان را به رشته تحریر درآورد؟ و در زمانه ثبات حکومت عثمانی، چگونه نخستین جنگ های این خاندان با امیرنشین های مسلمان آناتولی، و مهم تر از آن، شکست مخدومان خود را از تیمور، در اوراق هشت بهشت روایت و تحلیل کرد؟ این پژوهش قصد دارد با تأکید بر دفتر چهارمِ این کتاب و از طریق فهم روش و بینش مسلط بر تاریخ نگاری بدلیسی و الگوهای تاریخ نگارانه او، به این دسته از پرسش ها پاسخ دهد. یافته های پژوهش، نشانگر آن است که هشت بهشت با هدف نمایشی از شوکت حکومت عثمانی، با الگوبرداری از متون تاریخ نگاری عصر چنگیزی و تیموری، یک تاریخ دودمانی مفصل از خاندان عثمانی را با نثری منشیانه تولید کرده است. بینش بدلیسی در این کتاب، متأثر از طرح واره های دینیِ او، به دنبال ایجاد مشروعیت سازی دینیِ مبتنی بر سنّت غازی گری سلاطین عثمانی در برابر دشمنان آنان، به ویژه امیرنشین های آناتولی و تیمور است. ازاین رو، وی با هدف حاشیه رانی ننگ شکست از چهره مخدومانش، عامل اجتناب ناپذیر تقدیر الهی را به عنوان دلیل اصلیِ پیروزی تیمور برجسته کرده است
رویکردهای شرق شناسان اروپایی در کاوش های باستان شناسی عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ها و کندوکاوهای باستان شناسی در ایران، به ویژه شناسایی و حفاری در محوطه های باستانی مربوط به ایران پیش از اسلام، در چند سده اخیر از محورهای اساسی در مطالعه های شرق شناسی و ایران شناسی اروپاییان بوده است. به علاوه، جست وجوهای باستان شناسانه و تجسس های اروپاییان علاقه مند به کاوش در آثار تمدنی ایران و به طور کلی ﻣﻨﻂﻘه شرق میانه مجموعه ای از رویکردهای دینی، سیاسی، علمی، گنج یابی و تغذیه موزه های مهم اروپا را دربرمی گرفت. به همین علت، در حوزه کاوش های باستان شناسی ایران در دوره قاجار طیف گسترده ای از جویندگان عتیقه، پژوهشگران مسائل دینی، مأموران سیاسی و پژوهشگران مسائل تاریخی فعال بوده اند. در مقاﻟه حاضر با استفاده از روش پژوهش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی و با بررسی منابع و گزارش های دستِ اول سیاحان و شرق شناسان و ایران شناسان اروپایی درباره آثار تاریخی و باستانی و اشیای ﻋﺘیﻘه ایران و نیز کاوش های باستان شناسی در ایران، درباره ﻣﺴﺌﻠه اصلی پژوهش، یعنی شناسایی و تبیین رویکردهای شرق شناسان اروپایی در کاوش های باستان شناسی و عتیقه یابی ایران در عهد قاجار، مطالعه شده و این مسئله تبیین و تحلیل شده است. یافته های این بررسی مشخص می کند شرق شناسان و ایران شناسان در شناسایی آثار باستانی ایران و ﺗﻬیه شناسنامه های جدید برای بسیاری از این آثار، تأمین اسناد و مدارک مادی برای تدوین تاریخ ایران و تغییر دیدگاه های رایج درباره آثار تاریخی برجسته مربوط به ایران باستان نقشی اساسی ایفا کردند؛ اما با تبدیل آثار تاریخی و هنری ایران به کالاهای تجاری و ایجاد بازار برای «عتیقه جات» ایرانی، خروج بخش عظیمی از میراث فرهنگی و تاریخی ایران را به اروپا و سایر کشورهای جهان باعث شدند.
مدارک نویافته از کهن ترین بقایای معماری هزاره پنجم ق.م. در استان کردستان (براساس کاوش های باستان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه قشلاق یکی از معدود محوطه های استقراری دوره روستانشینی قدیم در دره تالوار شهرستان بیجار مربوط به هزاره پنجم ق.م. است که با توجه به آزمایشات تاریخ گذاری به روش تابش گرما از تاریخ 5500 ق.م. لغایت 3600ق.م. بدون وقفه مورد سکونت بوده است. انجام سه فصل کاوش باستان شناختی این محوطه، اطلاعات ارزنده ای درخصوص وضعیت فرهنگی و باستان شناسی منطقه در اختیار ما قرار داد. شواهد باستان شناسی روستای کهن قشلاق نشان داد که بافت معماری به لحاظ کالبدی شامل اتاق های کوچک متمرکز و مشرف به حیاط مرکزی هستند که با توجه به یافته های منقول می توان کارکرد آشپزخانه ای، انباری و نشیمن را برای آن ها تشخیص داد. ورودی های اصلی به سمت جنوب غربی (آفتاب گیر) باز می شوند. در اتصال دیوارها در کنج ها از روش قفل و بست استفاده شده و در ارتفاع باقیمانده از بناها هیچ گونه نشانه ای از ترک ناشی از تفاوت بار وارده در کنج ها دیده نمی شود. با توجه به اینکه دره تالوار بیجار در گذرگاه بینابینی شمال غرب ایران و زاگرس مرکزی قرار گرفته، لذا نوعی تعامل روش و سازه ای از هزاره پنجم و چهارم ق.م. شمال غرب ایران مانند حاجی فیروز و دالما و همچنین ویژگی های بومی و محلی و تأثیرات فرهنگ های هم زمان در محوطه هایی مانند سه گابی و گودین در شرق زاگرس مرکزی در بافت آن وجود دارد. از لحاظ روش، این پژوهش متکی بر داده های نویافته از کاوش های میدانی باستان شناسی و سپس مطالعه و مقایسه با بافت های معماری شناخته شده هم زمان در مناطق پیرامونی استوار است. همچنین در برخی موارد به نشانه های معماری سنتی روستایی در محل نیز استناد شده است. در مجموع مشخص شده که معماری اولیه این منطقه به عنوان یک عنصر فرهنگی هنری از ارتباطات فرامنطقه ای، ویژگی های بومی و فناوری های نوآورانه ترکیب یافته است.
زمینه های تداوم خاصه سازی درعهد شاه عباس دوم صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷ (پیاپی ۱۲۷)
105 - 124
حوزههای تخصصی:
شاه عباس اول سیاست خاصه سازیِ ممالک را که به شکل محدودی از زمان اسلافش شروع شده بود برای بهبود وضع مملکت و تمرکز گرایی به کار گرفت. جانشینانش نیز به رغم برخی آثار زیانبار آن، این شیوه را ادامه دادند چنان که در زمان شاه عباس دوم تبدیل ممالک به خاصه شکل وسیعی به خود گرفت. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چرا در عهد شاه عباس دوم تبدیل ممالک به خاصه سیر صعودی داشت؟ روش تحقیق مقاله از نوع پژوهش تاریخی و روش انجام آن کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده نشان می دهد زیاده خواهی و زورگویی حکام ایالات و به تبع آن شکایات مکرر ساکنان این مناطق و حیف و میل عایدات، نیاز مبرم و روزافزون دربار به منابع مالی، جلوگیری از قدرت طلبی و عصیان امرای قزلباش، تمرکز گرایی، تأمین سریع آذوقه و نیاز های مردم هنگامِ رخداد بلایای طبیعی، رفع ظلم از مردم و بهبود شرایط آن ها از جمله زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بودند که شاه عباس دوم را ترغیب به تداوم و توسعه خاصه سازی اراضی موسوم به «ممالک» کرد.
تأثیر اقطاع داریِ نظامی بر تضعیف ارکان سیاسی سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹ (پیاپی ۱۲۹)
133 - 155
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان پس از ورود به ایران با مدیریت نخبگان ایرانی، هویت قبیله ای خویش را با ایجاد سپاه ثابت و ساختار دیوانی منظم، به یک امپراتوری قدرتمند تغییر دادند. خواجه با احیای سنت دیرینه اقطاع داری و واگذاری حکومت ولایات مرزی به غلام امیران، دو نهاد نظامی و اقتصادی اقطاع را به هم پیوند داد تا علاوه بر تحدید گستره حکومت و تسهیل اداره آن، بر تأمین هزینه های نظامی هم فائق آید.ساختار حکومت سلجوقی از مثلثِ قدرتِ سلطان، وزیر و امیر تشکیل شده بود. همواره در دوران اقتدارِ حکومت، سلطان در رأس این مثلث و بر دو رکن دیگر مسلط بود، اما در دوره انحطاط، این امیرمقطعان بودند که با تبدیل شدن به حاکمانی سرکش، دو پایه دیگر قدرت را تحت سیطره قرار دادند. این مقاله به دنبال تحلیل تأثیر اقطاع داری بر تضعیف سلطنت و وزارت است و بر این مدعاست که اقطاع داری با کاهش دامنه سیطره سیاسی سلطان با ایجاد ولایات نیمه مستقل و گاه یاغی و رقیب تراشیِ شاهزادگان، سلطنت را تضعیف کرد و از طریق تصاحب درآمدهای مالیاتی و عدم پاسخ گویی به وزیران با عزل و نصب و در نهایت قتل آنها تضعیف این نهاد را فراهم ساخت.
مقایسه تحلیلی نحوه انعکاس غزوه بنی قینقاع در قرآن کریم و منابع تاریخی (منابع تاریخی منتخب: مغازی واقدی، طبقات ابن سعد، سیره ابن هشام و تاریخ طبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسول خدا (ص) پس از هجرت به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، با چالش ها متعددی در این شهر مواجه شدند. از جمله چالش های حکومت نوپای اسلامی در مدینه که از سال دوم آغاز گردید، تقابل قبایل یهود ساکن در مدینه با مسلمانان بود. این تقابل در حالی صورت گرفت که رسول خدا (ص) با تدوین یک پیمان نامه عمومی با همه اهالی مدینه ازجمله یهودیان امکان همزیستی مسالمت آمیز ساکنان مدینه را فراهم کرده بودند. قبایل یهود از سال دوم راه خصومت و دشمنی با اسلام و پیامبر (ص) را در پیش گرفته و نهایتاً پس از ناتوانی از مقابله با پیامبر (ص) و مسلمانان تسلیم شده و به حکم الهی از مدینه اخراج شدند. تقابل یهود بنی قینقاع با رسول خدا (ص) ازجمله مواردی است که هم قرآن کریم و هم منابع تاریخی به آن پرداخته اند. هدف این پژوهش بررسی کیفیت انعکاس این تقابل در قرآن کریم و منابع تاریخی منتخب است. این مقاله که با رویکرد مقایسه ای تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی و تفسیری تدوین شده است، درصدد پاسخ به این سؤال است که وجوه تشابه و تفاوت گزارش های قرآن و منابع تاریخی منتخب در رابطه با تقابل یهود بنی قینقاع با رسول خدا (ص) چیست؟ با توجه به فلسفه نزول قرآن کریم که همان هدایت بشر است. به نظر می رسد با وجود برخی اخبار مشابه، پردازش تاریخی قرآن درباره تقابل یهود بنی قینقاع با رسول خدا (ص) از نظر نگرشی و پردازشی معطوف به اهداف هدایتی قرآن است و با منابع تاریخی منتخب که گزارش های آن ها ماهیت تاریخی دارد متفاوت است.
بررسی محوطه های هزاره چهارم قبل ازمیلاد در دشت مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر که حاصل از طرح بررسی و بازنگری باستان شناسی دشت مریوان است، شواهد جالبی از آثار هزاره چهارم قبل ازمیلاد (مس سنگی جدید) مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. پژوهش حاضر با توجه به گاه نگاری ارائه شده برای شمال بین النهرین و تطابق آن با گاه نگاری ارائه شده در گودین تپه انجام شده و دوره بندی های ارائه شده براساس تطابق شواهد سفالی با این دو حوزه فرهنگی ارائه شده است. دوره مس سنگی جدید براساس گاه نگاری شمال بین النهرین با واژه Late Chalcolithic و با نام اختصاری LC مشخص شده است که به پنج مرحله از LC1 تا LC5 طبقه بندی شده است. LC1 قدیمی ترین مرحله آن است که شاخص آن سفال های منقوشی است که طبق گاه نگاری گودین شامل مرحله گودین IX یا سنت سفالی سه گابی است و مرحله LC5، جدیدترین مرحله آن است که با مرحله گودین VI 1 یا فرهنگ سفالی اوروک جدید مشخص شده است. نکته جالب اینکه هیچ اثری از یکی از مراحل اوایل این دوره (گودین LC2-VII/VI3) مورد شناسایی قرار نگرفت و بیشتر محوطه ها مربوط به اواسط این دوره (گودین LC3, 4-VI2) هستند. هرچند که بازه زمانی پیشنهادی ما برای این دوره در مریوان تقریباً با بازه زمانی پیشنهادی برای دوره اوروک میانی برابر است، ولی شواهدی دال بر اوروکی بودن این آثار در بررسی به دست نیامد (به جز یک محوطه) و تفسیر ما از این آثار، استقرارهای کوچک و منطقه ای یکجانشین دوره مس سنگی جدید هستند. تنها در اواخر این هزاره است که شاهد تأثیرات واقعی فرهنگی بین النهرینی در منطقه هستیم که نمونه بارز آن تپه ره شه (Rasha) است که نمونه های جالبی از سفال های لبه واریخته نوع اوروک جدید از آن به دست آمده است. با نگاهی به ابعاد و اندازه این تپه می توان این فرض را محتمل دانست که این محوطه همزمان با دوره اوروک در بین النهرین نقش یک استقرار مرکزی در دشت مریوان را ایفا کرده و مابقی محوطه های هزاره چهارم قبل ازمیلاد در دشت مریوان غالباً استقرارهای کوچک این دوره بوده اند.
یک نمونه از موانع بر سر راه اصلاحات ارضی: قتل رئیس اصلاحات ارضی فیروزآباد در آبان 1341(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: گزارش قتل رئیس اصلاحات ارضی فیروزآباد فارس و پیامدهای آن روش/ رویکرد پژوهش: داده های این گزارش از اسناد موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی و اسناد شخصی فرهاد عابدی فرزند مقتول گرداوری شده است. از منابع کتابخانه ای برای تهیه اطلاعات زمینه ای از رویداد نیز بهره برده ایم یافته ها و نتیجه گیری: قانون اصلاحات ارضی به عللی نظیر ثبات و توسعه اقتصادی-اجتماعی، تحکیم مشروعیتِ حکومت پادشاهی، مسدودکردن نفوذ تفکرات و آموزه های کمونیستی اجرایی شد. قتل ملک عابدی رئیس اصلاحات ارضی فیروزآباد در فارس (یکی از مهم ترین مراکز استقرار بزرگ مالکان و عناصر ایلی با نفوذ) عکس العمل مالکان برای مقاومت در برابر اصلاحات تلقی شد. بررسی اسناد عمدی بودن این قتل او را ثابت نکرد اما حکومت پهلوی، با کسانی که گمان می رفت محرک این واقعه باشند برخورد جدی کرد، و با تبلیغات گسترده کوشید فرصت را از مخالفان اصلاحات ارضی بگیرد. حکومت فرمان خلع سلاح عشایر جنوب را صادر کردن. این اقدام حکومت به شورش در فارس انجامید و زمینه بحران های سیاسی بعدی را فراهم کرد.
آموزش زنان و تبیین ضرورت آن در مشروطه؛ تحلیل مکتوبات زنان در روزنامه ایران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت موضوع آموزش زنان در نزد کنشگران زن فعال در عرصه مطبوعاتی عصر مشروطه، مقاله حاضر بر حسب متون زن نوشته در روزنامه ایران نو، می کوشد نمایی از جایگاه و وضعیت زنان در فضای اجتماعی، فرهنگی آن دوره ارائه داده و با بکارگیری تکنیک تحلیل محتوای کمی کیفی پرسش های ذیل را پاسخ دهد: ویژگی های روزنامه نگارانه متون زن نوشته در روزنامه ایران نو چیست؟ زنان نویسنده مکتوبات چه نمایی از وضعیت زنان زمانه خود به مخاطب ارائه می دهند؟ این زنان در خلال نامه ها از چه استدلال هایی در حمایت از لزوم ارائه آموزش جدید برای زنان کمک می گیرند؟ آیا می توان سنخ بندی از این استدلال ها به دست داد؟ یافته ها نشان می دهد زنان پیشرو و فرهیخته در پرتوی فضای آکنده از ارزش های جدید مشروطیت از ابزار رسانه ای نوینی چون روزنامه مشهور، حرفه ای و ترقی خواهی چون ایران نو برای بیان وضعیت اسف بار زنان و نیز استدلال هایی در دفاع از لزوم آموزش زنان و برون رفت از وضعیت مذکور شامل بهبود کیفیت فرزندپروری در ابعاد سلامت جسمی و تربیتی، تدبیر منزل و ترقی کشور سود جسته اند. آنان با تکیه بر انتظارات نقش مادری و همسری و از منظری راهبردی در بلند مدت، با مخاطب قرار دادن جامعه و خصوصا مردان علاوه بر زنان فی نفسه، تغییری بنیادی در وضعیت آنان و بطور کلی جامعه را انتظار دارند که پیشرفت و تعالی واقعی ایران را با خود به همراه دارد.
بازشناسی و تحلیل معماری مسجد جامع همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
111-126
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی، مسجد به عنوان مهم ترین بنای ماندگار اسلام در شهرها و اقلیم های مختلف ساخته شده است، و هویت شهرهای اسلامی با مساجد جامع درهم آمیخته است. مسجد جامع همدان، کهن ترین مسجد در بافت قدیمی شهری، در میان بازار این شهر و میدان مرکزی واقع شده است. این مسجد شاخص، متعلق به قرون اولیه اسلامی است، که در طی دوران های مختلف خصوصاً دوران صفوی و قاجار مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است، اما از ساختار کهن مسجد آثاری باقی نمانده، و ساختار فعلی متعلق به دوره قاجار است. باوجود ویژگی های کلی این اثر، شکل ساختمان مسجد جامع تأثیر زیادی در هماهنگ ساختن ساختمان با شرایط اقلیمی دارد. حال این پرسش مطرح می گردد که اقلیم منطقه تا چه میزان توانسته بر فرآیند شکل گیری مسجد تأثیرگذار باشد؟ و الگو پذیری از شرایط اقلیمی تا چه میزان دوام ساختار مسجد را تضمین نموده است؟ بر مبنای پرسش های فوق هدف پژوهش حاضر این است که با بهره مندی از روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع مطالعاتی و بررسی های میدانی به معرفی و تجزیه تحلیل ساختار معماری مسجد جامع پرداخته شود، تا زمینه پاسخگویی به پرسش ها ی مطرح شده فراهم گردد. برآیند چنین بررسی را می توان در تأثیرپذیری ویژگی های معماری مسجد جامع، از اقلیم منطقه مشاهده نمود؛ این اثر، علاوه بر عملکرد مذهبی، موقعیت مکانی این مسجد و قرارگیری در امتداد بازار اصلی شهر، منجر به آن شده که مسجد جامع نقش مهمی را در شکل گیری نظام های طراحی و سیمای عمومی شهر ایفا نماید. با توجه به ساختار معماری مسجد جامع عمده تحولات صورت گرفته در بنا مربوط به دوره های قاجار و معاصر است؛ ساختار مسجد تابع الگوی شبستان ستوندار بوده، دارای گنبد، گلدسته و سنگاب می باشد، و تنها نمونه مسجد گنبددار با ارزش تاریخی در بافت شهری همدان است.
ایران در آئینه سفرنامه هاینریش فون پوزر
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
65 - 80
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار ضمن اشاره کوتاه به انواع اهداف شرق شناسان و سیاحان در ایران، هدف هاینریش فون پوزر، ایران شناس آلمانی، از سفر به قسطنطنیه، ایران و هند مورد بررسی قرار گرفته است. اساس این مقاله بر مبنای مطالعات و تحقیقات پروفسور کوخواسر از یادداشتهای پوزر استوار است و روش مطالعه توصیفی و کتابخانه یی است. مقاله به دیدگاه پوزر درباره فرهنگ و آداب و رسوم و زبان مردم مشرق زمین نیز پرداخته است. پوزر علاقه زیادی به سفر و مشاهده طبیعت سرزمینهای دور داشته است. به نظر می رسد بیش از هر چیز قصد هانریش پوزر از سفر به ایران (شهرهای شیراز، اصفهان، یزد، تبریز، بیرجند) سیر و سیاحت و لذت بوده است و مطالعه وتحقیق درباره ایران لذت معنوی سفر را برای پوزر به همراه داشته است.
نام های تخت نشینی در دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
۵۵-۷۸
حوزههای تخصصی:
پادشاهان هخامنشی پس از داریوش یکم هنگام جلوس و یا هنگامی که نامزد جانشینی می شدند، نام های «داریوش» و «خشایارشا» و «اردشیر» را به عنوان نام تخت نشینی خود انتخاب می کردند. هر کدام از این پادشاهان با توجه به نحوه ی به تخت نشستن، اتفاقاتی که پیش از به تخت نشستن برایشان افتاده، و بر اساس طرح و برنامه ای که داشته اند، یکی از این نام ها را برای خود برگزیده اند. این نام ها نه نام های شخصی و نه ترکیبات اسمی واقعی، بلکه شماری ترکیب اسمی فشرده شده اند. مسئله ی پژوهش حاضر، سبب انتخاب نام های داریوش و خشایارشا و اردشیر توسط پادشاهان شاخه ی دوم هخامنشی بوده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده تا با بهره گیری از منابع دست اول و پژوهش های موجود، به شکل توصیفی تحلیلی شیوه ی انتخاب نام های تخت نشینی در دوره ی هخامنشی ذکر شود و سبب انتخاب هر کدام از این نام ها تحلیل شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که کسانی نام تخت نشینی داریوش را انتخاب کرده اند که جانشین قانونی پادشاه نبوده اند و پس از پشت سر گذاشتن دوره ی بحران داخلی و با تدبیر و اقتدار توانسته اند به تخت پادشاهی دست یابند. انتخاب کنندگان نام خشایارشا ولیعهد و جانشین قانونی پادشاه بوده اند و بی هیچ مشکلی به تخت نشسته اند. کسانی که نام اردشیر را انتخاب کرده اند از فرزندان مشروع پادشاه و از حق قانونی جانشینی برخوردار بوده اند، با این حال جانشینی آنها مورد چالش قرار گرفته و پس از تلاش فراوان و درگیری های داخلی توانسته اند نظم را به خاندان شاهی برگردانند و به تخت بنشینند.
اردشیر بابکان و خدابانو آناهیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره ساسانیان که دین و پادشاهی همچون دو برادر همزاد انگاشته می شدند، پادشاهان ساسانی به ویژه پس از تاج گذاری و یا پیروزی در نبردها، پیشکش های شاهانه ای به آتشکده ها و پرستشگاه های زردشتی می بخشیدند و این خود گواه نگرشِ نیک آنها به دینِ کهنِ زردشتی همچون دین ملّی ایرانیان هم بود. شگفت این که اردشیر بابکان (224-240 م.)، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانیان، پس از نبردهایی پیروزمندانه سرهای بریده هماوردان خود در شهر مرو خراسان را به آتشکده خدابانو آناهیتا در اصطخر پارس فرستاد. پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ساسانیان چندان به این رخداد نپرداخته اند و آگاهی های کنونی ما درباره این که چرا اردشیر سرهای بریده هماوردان خود را به آناهیتا پیشکش می دهد، بسیار ناچیز است. در این پژوهش پیوند اردشیر بابکان و خدابانو آناهیتا در یک بافت گسترده تر نگریسته خواهد شد و خواهیم دید که بخشیدن چنین پیشکش هایی به آناهیتا با ویژگی های جنگجویانه این خدابانو پیوستگی داشته است، چراکه در آبان یشت اوستا، آناهیتا نه تنها خدای آب ها و باروری، که خدای جنگ و جنگاوری است و پادشاهان و پهلوانان ایرانی را در نبردها کامیابی می بخشد. اردشیر بابکان، سرهای بریده هماوردان خود را به آناهیتا پیشکش داده بود تا ستاینده راستین این خدابانوی جنگ و جنگاوری باشد؛ خدایی که دوشادوش اهورامزدا، شهریاری را به تخمه ساسانیان بخشیده بود.