فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پژوهش بقایای انسانی به ویژه اسکلت هایی که در کاوش های باستان شناسی به دست می آید، اطلاعات بسیار باارزشی درخصوص انسان های باستانی در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. در مطالعات استخوان باستان شناسی جنبه های مختلف ریخت شناسی استخوان پس از طبقه بندی های گونه شناسی موردتوجه قرار می گیرد. در این گونه مطالعه، تعیین جنسیت و تخمین تقریبی سن اسکلت ها از روی ویژگی های ظاهری استخوان ها به شکلی سریع و بدون آنکه نیازی به فعالیت های پیچیده آزمایشگاهی باشد انجام می شود. اسکلت های انسانی مرد و زن هریک دارای تفاوت های آشکار و روشنی هستند. این تفاوت ها براساس شاخص ها و معیارهای استانداردی استوارند. اسکلت انسانی کوریجان از یک محوطه تاریخی به دست آمد که پس از اقدامات مرمتی و حفظ وضعیت و ساختار کالبدی آن در همان شرایط اولیه، ضرورت مطالعات تعیین جنسیت و تخمین تقریبی سن اسکلت موردتوجه قرار گرفت. در نگاه نخست شاید به نظر برسد که پرسش های مربوط به تعیین جنسیت و تخمین سن اسکلت کاملاً واضح یا خیلی پیچیده است. اینکه اسکلت انسانی کوریجان متعلق به زنی یا مردی باشد یا اینکه این اسکلت در رده سنی کهنسال یا بزرگ سال بالغ باشد، اثبات یا ابطال این فرضیه ها نیازمند بهره گیری از رهیافت های علمی و استفاده از متغیرهای قابل سنجش و تجربی بود. علوم زیست شناسی، انسان شناسی جسمانی و استخوان باستان شناسی در ارتباط تنگاتنگ با یک دیگرند که کمک شایانی برای پاسخ گویی به این پرسش ها و فرضیه ها ارائه می دهند.
مطالعه نواسانات سطح آب دریا و تأثیر آن بر بنادر تاریخی، کشتیرانی و دریانوردی دریای خزر (مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح آب دریای خزر به عنوان بزرگ ترین دریاچه روی زمین از تغییرات و نوسانات زیادی برخوردار بوده است. با تغییر سطح آب این دریا، زمین های پست بسیاری به زیر آب رفته یا بخش هایی از سواحل کم عمق از آب خارج شده اند. با وجود مطالعات فراوانی که درخصوص تغییرات سطح آب دریای خزر انجام شده، اطلاعات چندانی از داده های تاریخی در حوزه دریانوردی، کشتیرانی، تجارت دریایی و بنادر تاریخی این دریای بسته وجود ندارد. دریانوردی و کشتیرانی در دریای مازندران از قدمت چندانی برخوردار نبوده و به سده های اخیر محدود می شود. در منابع جغرافیای تاریخی درمورد دریای خزر، خبری از دریانوردی و کشتیرانی در دوره های پیش از صفویه دیده نمی شود. از دوره قاجار، رفت وآمد کشتی های تجاری بین بنادر تزار و ایران برقرار شده و کالاهای تجاری بین بنادر روسی از طریق رودخانه ولگا با بنادر ایرانی انزلی، سرمشهد و آشوراده تجارت می شد. به جز اشارات اندک جهانگردان و مورخینِ این عصر، اطلاعات چندانی درمورد ساختار این کشتی ها در اختیار نیست. در دهه اخیر با تغییر سطح آب دریای خزر و پائین رفتن سطح آب، تعدادی از کشتی های تاریخی این دریاچه آشکار شده است. شناسایی چندین کشتی از جنس الوار چوبی در سواحل تالش، رودسر، نکا و خلیج گرگان، اطلاعات باارزشی درخصوص ساختار کشتی های تاریخی و کشتیرانی دریای خزر ارائه خواهد داد. در این نوشتار که براساس پژوهش میدانی و مطالعه کتابخانه ای فراهم شده است، ضمن معرفی کشتی های تاریخی که به واسطه تغییرات سطح آب دریا پدیدار شده اند، فقدان نمونه های قدیمی تر در این دریای بسته به دلیل نبود بادهای موسمی، جهت حرکت نامنظّم امواج، نبود تمدن های هم جوار و به تبع آن فقدان مسیرهای تجاری دریایی، پیش روی و پس روی متناوب آب دریا و دیگر عوامل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
واکاوی سکه های نو یافته ساسانی در موزه چین
حوزههای تخصصی:
سکه و روند ضرب آن به عنوان یکی از شاخص های تمدنی به حساب می آید که در ادوار مختلف دچار تغییر و تحول می شوند. شدت ضعف و قوت حکومت ها در روند آنها تأثیری به سزای داشته، به طوری که در یک زمان در نهایت زیبایی، کیفیت ظاهر می شوند و در مقطع دیگر افول می کنند. کاوش و پویش در سکه ها و بررسی نشانه ها و علایم موجود در آن، ابعاد مختلفی چون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی هر دوره تاریخی را تبیین می کند؛ سکه های هر دوره تاریخی، اطلاعات متنوعی چون عادات، آداب، خط، زبان، هنر، مذهب، تمدن، ثروت، ورشکستگی، روابط تجاری با سایر دول و هزاران نکات ریز دیگر که در هیچ یک از متون تاریخی و یا اسناد به آنها اشاره نشده، می توان دست یافت. نوشتار حاضر درصدد است تا ضمن پویش و کاوش، در منابع و تحقیقات و پژوهش های جدید، با شناسایی این شئی، پیچیدگی ها و ابهامات موجود تاریخی آن را بر طرف سازد. علاوه بر آن ضمن تطبیق و مقایسه با نمونه های دیگر با استفاد از داده های باستان شناسی و شواهد تاریخی، با دیدی جامع تری نسبت به آن تبیین کند؛ در این گفتار سعی شده است تا با جمع آوری و تحلیل اطلاعات و مشخص کردن تاریخ آن ، با استفاده از نمونه های موجود و همچنین با استناد به داده های باستان شناسی و شواهد تاریخی، در جهت اثبات این موضوع که سکه های نو یافته در موزه چین متعلق به پادشاه ساسانی احتمالا از آن پیروز، شواهد و قراین مستدلی را ارائه دهد.
علل شکل گیری جریان خوارج
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 66
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام ما شاهد تغییر و تحولات بسیاری هستیم و در این میان مسئله خوارج که در تاریخ اسلام در مورد آنها زیاد بحث و تفصیل شده است جای تحقیق و تفحص بیشتری دارد. خوارج افرادی بودند در طول تاریخ سیاسی و نظامی بسیار باعث فتنه و فساد شدند و شورش های مکرری را به دنبال خود به راه انداختند و می بینیم که سوء قصد به معاویه و عمروعاص و شهادت حضرت علی (ع) نیز به دست این گروه می انجامد٬ خوارجی که در شعارهای خود به شعار «لا حکم الا الله» تاکید می کردند و فقط به نوع تفکر خارج شده خود از دین اهمیت می دادند و زیر لوای این شعار تمام مقاصد خود را انجام می دادند. خوارجی که جایگاه و پایگاهی میان صحابه نداشتند و چنانکه در گذر تاریخ می بینیم و شاهد هستیم باید پایگاه اجتماعی آنان را میان تابعین جست.در این پژوهش تلاش نگارنده بر آن است تا با استفاده از منابع تاریخی دست اول و مکتوب به علل شکل گیری جریان خوارج بپردازد.
شهرهای بی حصار و صحراگردان پرتحرک(نستوه): اسلحه و توپ در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
در سده شانزدهم میلادی صفویان بسان دولت عثمانی، روس و فرمانروایی مغولان کبیر هند گام هایی در جهت بهره مندی از سلاح آتشین برداشت. به هرحال، علی رغم اشتیاق نخستین، برای بدست آوردن سلاح گرم، نشانه های اندکی وجود دارد که صفویان تلاش مجدّانه ای در بکارگیری فناوری جدید در سپاهیان خویش داشتند. فرایند مزیور آشکارا با این حقیقت ارتباط دارد که کاربرد سلاح گرم بسان دیگر شکل های فناوری، صرفاً به امر بهره برداری از فنون دست یافته، برنمی گشت، بلکه ساخت اجتماعی و تغییرات ایدئولوژیک را درگیر می کرد. سلاح آتشین به عنوان ابزاری که وضع اجتماعی نخبگان جنگاور، سواره نظام، را تهدید می کرد، با مانعی بزرگ در اقتباس، توسط نیروهای قزلباش روبرو شد. این رویه همچنان با ورود غلامان ادامه یافت که با ابزارآلات سنتی می جنگیدند. با این رویکرد، باید اذعان نمود کاربرد توپخانه هرگز در ارتش صفوی عمومیت پیدا نکرد، زیرا صفویان جنگ را به روشی ادامه می دادند که در آن توپخانه کاربردی نمی توانست داشته باشد. از جمله دلایل این امر، مشکلاتی شامل حمل و نقل در سرزمینی با گستره بیابانی و کوهستانی و همچنین کمبود مواد خام قابل استخراج برای استقرار صنایع تولیدی بود. به هرحال، صرف نظر از طبیعت دفاع، کم توجهی به تعمیر بنای حصارها، در بخشی، به واسطه فقدان سیاست دفاعی سازمان یافته و توسعه ضعیف ساختار شهری و در مواردی، تخریب عامدانه به نظر پاسخی برای این هدف بوده است. به هرحال، صلح منعقده زهاب به سال 1639م/1049ق. اگرچه عامل اصلی ضعف صفویان نبود، اما بازدارنده ای برای ادامه جستجو بیشتر در جهت راهبردهای دفاعی به شمار می آمد. سرانجام، شاید مهم ترین عاملی که از تلاشی جامع برای تجهیز شهرها از سوی صفویان ممانعت کرد، طبیعت دشمنان ایران بود. صفویان هرگز با نوعی دوگانگی، برای سازگاری با شکل های نوین جنگی شبیه عثمانی و در مقیاسی کمتر به مانند، نیاز ناگهانی روسیه به نوسازی ارتش خود مواجه نشد. بنابراین انقلاب نظامی ایران عصر صفوی نیمه تمام باقی ماند، از سیاست مطلق گرایی شاه عباس اول و جانشینان وی حمایت می کرد، از این رو در اثرگذاری به شکل عمیق در ساختار سیاسی و اجتماعی صفویه ناکام ماند.
تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر
حوزههای تخصصی:
حکام مغولی هند از نوادگان تیموریان ایران هستند. آنها با فرهنگ ایرانی آشنا و به این شیوه تربیت شده بودند. بابر شاه مؤسس حکومت مغولان کبیر و فرزندش همایون به یاری و مساعدت های شاه اسماعیل وشاه تهماسب به قدرت رسیدند. حمایت پادشاهان صفوی از گورکانیان، آشنایی وعلاقه ی وافر پادشاهان بابری به فرهنگ ایرانی و سوابق دیرینه ی فرهنگی دو ملت ایران و هند زمینه ی مهاجرت نخبگان و دانشمندان ایرانی به هند را فراهم نموده و موجب توسعه بیش از پیش فرهنگ ایرانی در هند گردید. زبان اداری و درباری گورکانیان فارسی بود و پادشاهان مغولی خودبه فارسی سخن می گفتند. آنها با تأثیر از تمدن و فرهنگ غنی و اصیل ایرانی در حوزه های مختلف فرهنگ و ادب و هنر نهضتی عظیم بپا کردند که حتی در پاره ای موارد از ایران جلوتر بودند.اینها موضوعاتی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته شد. هدف از این نوشتار، بررسی میزان تأثیر فرهنگ ایرانی بر خاندان بابر در هند بوده که در این مقاله با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی، به گردآوری اطلاعات و مواد خام از منابع و کتب تحقیقاتی به سبک کتابخانه ای پرداخته و به طریق توصیفی- تحلیلی تدوین گردید.
معیارهای فضاهای شهری باز و جمعی و نقش آنها در تعاملات اجتماعی با تأثیرپذیری از بافت تاریخی شهر (نمونه موردی میدان امام ارومیه)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
وجود فضاهای جمعی، همواره نقش بسیار مهمی در جذب مردم و حضور آنها در شهرها داشته است .این حضور، فرصت تعاملات اجتماعی را فراهم نموده و باعث پدیدآمدن خاطره جمعی مشترک گردیده است. این فضاها حامل میراث تاریخی و فرهنگی جامعه هستند؛ اما متأسفانه امروزه شهرهای ایران فاقد فضاهای جمعی مناسب برای تحقق و تقویت حیات مدنی و اجتماعیند. در واقع فضاهای جمعی شهری، همواره تحت تأثیر بناهای همجوار و محیط کالبدی شکل گرفته اند. از آنجایی که در این عصر مدرن تعاملات اجتماعی روز بروز کمرنگ می شوند، ضرورت بررسی چنین فضاهایی برای احیای روح خاطره جمعی و برقراری روابط اجتماعی امری حیاتی به نظر می رسد. از اینرو نوشتار حاضر درصدد تحلیل عوامل و معیارهای مؤثر در شکل گیری فضاهای باز و جمعی پویا میدان امام همجوار بازار ارومیه و مسجد تاریخی جامع ارومیه است. این پژوهش براساس مطالعات میدانی و اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است و روش تحقیق آن توصیفی و تحلیلی می باشد.
پهنه پارینه سنگی دالپریِ دهلران، ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده دشت دهلران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود همواره یکی از مراکز جمعیتی در جنوب غرب ایران به شمار آمده و به دلیل وجود رودخانه های دائمی و فصلی و زمین های حاصل خیز از دیرباز منطقه مناسبی برای سکونت و تأمین مایحتاج اولیه انسان محسوب می شده است. از لحاظ چشم انداز طبیعی این دشت به سه ناحیه شرقی، میانی و غربی قابل تقسیم است. ناحیه نخست که شامل شرق دشت است متشکل از دیواره ای از ارتفاعات و دامنه های زاگرس است. ناحیه دوم یا میانی شامل زمین های مشرف بر این ارتفاعات است که به وسیله مسیل های منشعب از ارتفاعات و آب شست های جاری از آن ها پوشیده از سنگ و رسوبات درشت دانه است و ناحیه سوم یا غربی نیز شامل محوطه های استقراری نوسنگی تاکنون و زمین های کشاورزی است. اما در کل این سه ناحیه درکنار هم از دیرباز به دلیل وجود پناهگاه های صخره ای در دامنه های زاگرس مأمن مناسبی برای زیست انسان بوده و از طرف دیگر به دلیل پوشش گیاهی و جانوری مناسب، تأمین کننده غذای موردنیاز گروه های انسانی به شمار می آمده است. همچنین به دلیل وجود شاکله کنگلومرایی ارتفاعات شرقی دشت، دسترسی انسان به منابع غنی سنگ خام جهت تأمین و ساخت ابزارهای سنگی مورد نیازش بسیار آسان بوده؛ چنان که در بررسی زمستان 1394 ش. حجم عظیمی از ابزارهای پراکنده در نیمه شرقی دشت دهلران خود مؤید این مطلب بود. این پهنه که بیش از 30 کیلومتر طول دارد و در مسیر دامنه ارتفاعات دالپری زاگرس مشرف بر دشت دهلران تا دشت عباس را دربر می گیرد، پوشیده از ابزارهای سنگی است که شامل نمونه های شاخص پوئینت ها، تیغه ها، سنگ های مادر شعاعی و تراشه های لوالوا است. این نمونه ها می تواند نشانه حضور انسان دست کم از دوره پارینه سنگی میانی باشد. این مهم با توجه به وجود محوطه های استقراری نوسنگی تا اواخر دوران اسلامی نشانه یک روند طولانی از حضور انسان در این منطقه است.
تبیین و تحلیل وضعیت جمعیت و ﺗﺄثیر کشاورزی برآن در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرن دهم قمری/شانزدهم میلادی، ازیک طرف جنگ های مکرر با عثمانی و ازبکان و ناآرامی های داخل کشور و ازطرف دیگر شیوع بیماری های واگیردار، به خصوص در اواخر قرن، از موانع مهم در رشد جمعیت بودند. در طول قرن یازدهم قمری/هفدهم میلادی، پس از اقدامات شاه عباس اول، کشور دوره ای از امنیت داخلی و خارجی را شاهد بود و از اوایل این قرن، جمعیت رشد یافت که بیشترین رشد آن به دﻫه هفتاد این قرن مربوط است. در این زمان، جمعیت ایران بیش از ده میلیون نفر و جمعیت اصفهان حداقل ششصدهزار نفر بود. در این زمان، نرخ رشد جمعیت از میزان تولید بیشتر شد و به علت ایستایی فن آوری تولید، میزان تولید جوابگوی این نرخ جمعیتی نبود. در سال های پایانی حکومت شاه عباس دوم این افزایش جمعیت و خشکسالی ها بحران هایی را باعث شد؛ اما خشکسالی و قحطی های پی در پی دﻫه 1080 ق/1670م و بیماری طاعون دﻫه 1090 ق/1680م از میزان جمعیت کاست و تعداد جمعیت سیر نزولی گرفت؛ به طوری که در دﻫه 1120 ق/1710م، تعداد جمعیت نه میلیون نفر شد و پس ازآن نیز کاهش یافت. از زمان شاه عباس اول تا پایان دﻫه 1070 ق/1660م، توﺳﻌه کشاورزی همگام با افزایش جمعیت بود و هرچند فن آوری و ابزار تولید تغییر چندانی نکردند، افزایش عرﺿه منظم آب و زمین های زیر کشت به افزایش تولید منجر شد. این مقاله برآن است تا تغییرات جمعیتی دوره صفویه را باتوجه به وضعیت کشاورزی و موانع جمعیت، به روش توصیفی تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای بررسی کند.
بررسی و تحلیل عناصر قدرت شهری در دوره های تاریخی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
155 - 176
حوزههای تخصصی:
شهر را باید آیینه تمام نمایی دانست که هر نوع تغییرات در آن ارتباط بسیار نزدیکی با نظامهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف دارد. درواقع اداره شهر در هر دوره ای نشان دهنده مناسبات و روابط نظامهای مختلف حاکم بر شهر است. برای بررسی این تغییرات نیازمند مطالعه روابط و مناسبات حاکم بر جوامع شهری هستیم. آنچه در این بین شهر را ببیشتر تحت تأثیر قرارداده است ساخت قدرت در شهر است که درحقیقت ساخت قدرت و نظام حکومتی مینیاتوری از کل روابط جامع هستند که در ارتباط نزدیکی با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی قرار دارند. مسئله اساسی این است که شهرها به شدت از قدرت و عناصر آن تأثیر می پذیرند و چگونگی تأثیرپذیری مورد مطالعه برای این مقاله است. هدف تحقیق شناسایی عناصر قدرت و چگونگی تأثیرگذاری آنها بر شهرهای ایران در ادوار مختلف تاریخی می باشد. ازاین رو برای شناخت ویژگی های عمومی چگونگی اداره شهرها در ایران، بررسی خصوصیات و ساختار عمده سیاسی، اجتماعی ایران در ادوار تاریخی ضروری است. در این مقاله با روش توصیفی و اسنادی به بررسی و تحلیل نوع الگوی حاکم بر شهرهای کشور ایران در دوره های تاریخی مختلف پرداخته شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد با بررسی عناصر قدرت شهری در اداور گذشته و حال، هرچه به جلو قدم می گذاریم شهر و عناصر قدرت شهری دچار یک سری تغییر وتحولات می گردد که در مواقعی این تحولات به نفع شهر بوده و در مواقعی نیز شهر دچار یک نوع سردرگمی و بحران گردیده است.
میراث فکری مشترک ایران و عثمانی در مشاغل اهل حرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les Iraniens D’Istanbul (ایرانیان استانبول،)
حوزههای تخصصی:
روش تصمیم گیری پیامبر اسلام (ص) در تعیین استراتژی نظامی حکومت مدینه (از هجرت تا فتح مکه)
حوزههای تخصصی:
با هجرت پیامبر اسلام (ص) به یثرب فشارهای مستقیم مشرکان قریش بر مسلمانان از میان رفت و مهاجران مسلمان زندگی تازه ای را در پناه حکومت تازه تأسیس اسلامی آغاز کردند. از این پس تهدیدات اشرافیت قریش، شکل تازه ای به خود گرفت و پیامبر (ص) به عنوان حاکم مدینه، مسئولیت خطیر مدیریت جامعه نو بنیاد اسلامی در برابر بحران های جدید را بر عهده گرفت. یکی از عرصه های مدیریت ایشان در مدینه، تصمیم گیری آن حضرت در مسائل استراتژیک نظامی و ساماندهی غزوات برای مقابله با تهدیدات اشراف قریش، مشرکان، بدویان و یهودیان بود. پرسش اصلی این مقاله، شناسایی روش تصمیم گیری پیامبر (ص) در تعیین استراتژی نظامی حکومت اسلامی مدینه در برابر دشمنان خارجی است و محدوده زمانی آن از آغاز هجرت به یثرب تا فتح مکه را دربرمی گیرد. بر اساس نوع مواجهه پیامبر (ص) با تهدیدات دشمنان حکومت مدینه، روش تصمیم گیری ایشان را می توان بر نظریه شش مرحله ای تصمیم گیری عقلایی در علم مدیریت، منطبق دانست. تصمیم گیری شش مرحله ای مذکور به ترتیب عبارت از تشخیص مشکل، تحلیل مشکل، تعیین هدف و معیار برای تصمیم گیری، ارائه راه حل های ممکن، ارزیابی نتایج احتمالی راه حل های ممکن و سپس برگزیدن یک راه حل است. این پژوهش از نوع کیفی و با روش تاریخی انجام شده و بیانگر این مدعاست که بررسی فرآیند تصمیم گیری پیامبر (ص) در شش مرحله مزبور، نه تنها زوایای سیره نظامی پیامبر (ص) را روشن می کند، بلکه الگویی از تصمیم-گیری در زمینه مدیریت مسائل کلان نظامی ایشان را ارائه می دهد.
رابطة امر سیاسی با امر نظامی در اندیشة عصر میانة ایران (5-7 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر نظامی و امر سیاسی به عنوان دو حوزة اصلی حکومت همیشه در بستر مفهوم قدرت در تعامل و تقابل با یکدیگر تعریف شده اند. این دو حوزة قدرت در عصر میانة ایران، گاه در تعامل و گاه در تضاد با یکدیگر در ساختار حکومت مشاهده شده است. در این دوره، این دو حوزه از سویی در مسیر ادارة حکومت نیاز به تعامل نشان داده اند و از سویی دیگر، جهت در دست گرفتن قدرت غالب، کشمکشی دائمی میان این دو حوزه وجود داشته است. با توجه به تسلط نیروهایی با ماهیت نظامی بر امر حکومت، اغلب انتظار بر این است که ماهیت حکومت و سازوکارهای آن در این دوره متأثر از امر نظامی باشد و تأثیر آن در ساختار حکومت قابل رؤیت باشد؛ اما، تداوم سنت های پیشین حکومت مبتنی بر نظام دیوانسالاری در بخش اعظمی از این دوره، این تصور را با چالش روبرو می کند. ازاین رو، این نوشتار به دنبال پاسخ گویی به چگونگی ارتباط این دو حوزه در ساختار حکومت در این عصر و نمود آن در حوزة اندیشه است. به همین دلیل، در این پژوهش به جای یابی اندیشة نظامی و سیاسی و تبیین جایگاه آن ها در نظام فکری و ساختار حکومتداری این عصر پرداخته و سپس با روش تبیینی تحلیلی به بررسی ارتباط آن ها توجه شده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته به نظر می رسد علی رغم زمینة نظامی حکومت های عصر میانة ایران، با توجه به سازوکارهای حکومت های این عصر، این امر سیاسی است که در تعامل دو حوزة امر نظامی و امر سیاسی، نقش برتر را داشته و تعیین کنندة اصلی مسیر حکومت می باشد. ازاین رو، در این دوره امر نظامی تابعی از امر سیاسی محسوب می شود؛ چنان که این اندیشه حتی از سوی نخبگان نظامی نیز پذیرفته شده بود.
جستاری در نظریه تاریخ تحلیلی رابین جرج کالینگوود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ تحلیلی از انواع دانش تاریخ است. یکی از مهم ترین نظریه پردازان تاریخ که بر رویکرد تاریخ تحلیلی متمرکز بوده، رابین جرج کالینگوود، فیلسوف و مورخ سرشناس بریتانیایی و از اصحاب فلسفه تحلیلی است. در این مقاله سعی شده است آراء نظریه پردازان مهم تاریخ تحلیلی مورد طرح و نقد قرار گیرد تا زمینه لازم برای ورود به نظریه تاریخ تحلیلی کالینگوود فراهم شود. این مقاله در پی بررسی و پاسخ به این پرسش بوده است که نظریه تاریخ تحلیلی کالینگوود تا چه حد برای تدوین تاریخ وقایع و رخدادهای گذشته کارآمد است و ارکان این نظریه کدامند. نتیجه گیری حاصل از این جستار نشان می دهد که نظریه تاریخ تحلیلی کالینگوود به منظور تدوین تاریخ، همچنان معاصریت دارد و دارای ارکان و مؤلفه های روشن و قابل فهمی است که امکان به کارگیری آن در تدوین تاریخ تحلیلی و نقد هر نوع تاریخ دیگر فراهم است. به علاوه در ارزیابی تمام ویژگی ها و جزئیات این نظریه، نقاط ضعف و کور آن ناچیزند اما از نقاط قوت کافی برخوردار است که البته در پرتو «کنش گری دوباره»، تمسک به تخیل سازنده، پرهیز از پیشداوری، رعایت اصل بی طرفی و تلاش و مجاهدت مورخ تحلیل گر، محقق می شود و همین نقاط قوت بوده است که الهام بخش برخی از نظریه پردازان و محققان پس از کالینگوود شده است.
بررسی جنسیت و پایگاه اجتماعی نویسندگان در نشریه عالم نسوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیروزی جنبش مشروطه، زمینه برای حضور زنان در فعالیت های جدید فرهنگی از جمله انتشار نشریات زنان مهیا شد. «عالم نسوان« یکی از نشریاتی بود که در فاصله سال های 1299 تا 1312ش. منتشر می شد. این نشریه فرصتی برای نویسندگان فراهم کرد تا با ارسال مقاله و نوشته به بیان دیدگاه ها و ایده های خویش بپردازند. از این رو نویسندگان شناخته شده یا گمنام با قلم خود با این نشریه همکاری نمودند. این پژوهش می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که به رغم این که در آن دوره هنوز بسترِ فرهنگیِ لازم برای رشد زنان باسواد چندان مهیا نبود، مطالب این نشریات توسط چه کسانی نوشته می شده است؟ این پژوهش با روش تحلیل محتوایی و آماری، با تمرکز بر مقالات این نشریه در قالب تألیف و ترجمه و با کمک ارقام و ترسیم جداول مشخص، در صدد است نشان دهد که مشارکت مردان و زنان در بخش های گوناگون این نشریه به چه میزان بوده و این نویسندگان از چه پایگاه فرهنگی و اجتماعی برخوردار بوده اند. ماحصل پژوهش نشان می دهد که از حیث آماری، تعداد نویسندگان زن، که در قالب مقاله و به شکلی جدی با نشریه همکاری می کردند، بیشتر از نویسندگان مرد بوده است. این آمار شامل 4/45 درصد زنان، 3/43 درصد مردان و3/11 درصد نیز با جنسیت نامشخص می باشد. اغلب نویسندگان که در بین آنان اهل سیاست و اقلیت های مذهبی نیز به چشم می خورند، افراد تحصیل کرده از رده های بالای اجتماعی، فارغ التحصیلان مدارس آمریکایی و نویسندگان خارجی، به ویژه از آمریکا، بودند که می کوشیدند زنان را با فرهنگ و ارزش های نوین آشنا کنند.
زندان و زندانی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت صفویان در تاریخ ایران به عنوان یکی از دوره های مهم این سرزمین شناخته می شود، تا پیش از دوره صفویه هیچ یک از حکومت هایی که در قلمرو سرزمین ایران به قدرت رسیدند، تشیع اثنی عشری را به عنوان دین رسمی خود اعلام نکرده بودند، اما رسمیت یافتن تشیع اثنی عشری برای اولین بار در این سرزمین، بوسیله حکومت تازه تأسیس صفویه، نیازمند استفاده از قوانین فقهی مربوط به آن بود، مسئله ای که این پژوهش به دنبال تحلیل آن بر اساس منابع کتابخانه ای به روش توصیفی – تحلیلی می باشد، موضوع وضعیت حاکم بر زندان ها و زندانیان در این دوره است، آنچه که از منابع این دوره می توان استنباط کرد؛ قوانین حاکم بر صدور حکم زندان بیشتر عرفی بوده است و محاکم عرفی نقش فعالی در صدور حکم زندان داشتند، زندان عمومی به معنای خاص وجود نداشته بلکه زندان ها بر اساس طبقه اجتماعی فرد دسته بندی می شدند،
بررسی رویکردهای تاریخ نگاری ثعالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های تاریخ نگاری ثعالبی در چهار زمینه ی فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اعتقادی بررسی می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ثعالبی در غررالاخبار با رویکردی سیاست زده و در یتیمة الدهر به عنوان گونه ای نو از طبقات نگاریِ فرهنگی به نگارش تاریخ پرداخته است. ثعالبی تلاش کرده از روش نقلی فاصله بگیرد؛ ولی توجه به علایق مخاطبان مانع از ارائه ی تحلیلی فراگیر توسط وی شده است. انتقاد از منابع و مورخان شاخصه ای مهم در تاریخ نگاری ثعالبی محسوب می شود. از زاویه ی اعتقادی، تقدیرگرایی تاثیر بسزایی بر تاریخ او داشته و ثعالبی در برخورد با ادیان دیگر چهره ای از یک مورخ بی طرف را نشان داده است. با توجه به ماهیت موضوع مورد پژوهش، روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است.
تبیین و تحلیل نقش اجتماع علمی در فرآیند تمدّنی دولت شیعی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم فرهنگ و تمدّن در هر عصری پیشرفت های علمی و پرورش صاحبان اندیشه در عرصه علوم است. هدف اصلی نوشتارحاضر، مطالعه اجتماع علمی عصر صفوی و نقش آن در فرآیند تمدّنی آن روزگار است. این مقاله با الهام از الگوی نظری رندل کالینز و با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی در جست وجوی پاسخی مناسب برای این پرسش است که اجتماع علمی در عصر صفویه از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و آیا توانسته خود را به عنوان یک کانون پیشرو و تمدّن زا معرفی کند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقه های فکری به مثابه اجتماع های علمی است که هسته محوری آن را زنجیره مناسک تعامل با انرژی عاطفی بالا تشکیل می دهد. با حمایت دستگاه سیاسی دولت، حکما، فقها، علماء، دانشمندان و هنرمندان همچون فعالان فضای علم در درون حلقه های فکری، توانستند نقشه راه تمدّن سازی بر مبنای معارف عقلانی تشیّع را طراحی کنند.
نگاهی به طراحی و اجرای چهارباغ در ایران عصر صفوی و هندوستان عصر مغول
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
49 - 64
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی پدیده یی فرهنگی، تاریخی و کالبدی در سرزمین ایران است که رابطه حکیمانه انسان و طبیعت خداوندی را به نمایش میگذارد. باغ در فرهنگ ایرانی در واقع محدوده یی محصور با تلفیقی از گیاه، آب و ساختمان در نظام معماری خاص به حساب می آید که محیطی مطلوب، ایمن و پر از آرامش را به مهمانانش هدیه می کند. در باغ ایرانی می توان ارتباط معناداری بین تک تک اجزاء یافت که البته این مهم با شناسایی فرهنگ اصیل ایرانی امکان پذیر است. از دیدگاه معماری، در کنار حصار و عمارت، پلان چهارباغ از عناصر اصلی محسوب می شود که بعدها به عنوان یک سبک باغ ایرانی شناخته شد. زمانی که بابر، از نوادگان تیمور، به هند حمله کرده و آن را به تسخیر خود درآورد، سبک باغ سازی ایرانی را در آنجا پیاده کرد و به جرأت می توان گفت، بیشتر باغ های ساخته شده در دوره مغول و در این قلمرو امپراتوری، به سبک چهارباغ ساخته شده اند. در این دوره، علاقه پادشاهان مغول به سبک باغ ایرانی، نقش اصلی در ورود سبک باغ ایرانی به هند را بازی کرده است و در کنار آن، پادشاهان صفوی و شرایط سیاسی ایران نیز به روند انتقال معماران، هنرمندان و صنعتگران به این کشور کمک اساسی کرده اند.