فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش جان بیگم خاتون شیعی مذهب در دستگاه فرمانروایی جهانشاه قراقویونلو پژوهشگران: حانیه امینی*- دکترابوالحسن فیاض انوش** چکیده: یکی از پرتنش ترین، جنجالی ترین و ناپایدارترین ادوار تاریخ میانه ایران، حکومت ترکمانان در قرن نهم هجری می باشد. عصر حاکمیت ترکمانان در ایران به لحاظ منزلت، احترام و موقعیت زنان بویژه زنان خاندان حاکمه قابل تأمل و مورد توجه است. عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حکومت ترکمانان نه تنها از حضور زنان خالی نیست بلکه در هریک از این عرصه ها شاهد فعالیت زنان بویژه از طبقات حاکمه در جامعه آن زمان هستیم که یکی از همین خواتین شاخص در این زمان، جان بیگم خاتون، همسر جهانشاه قراقویونلوست که در عرصه های مختلف، حضوری چشمگیر داشته است. جان بیگم خاتون شیعی مذهب علاوه بر حضور در عرصه های سیاسی، در امور فرهنگی نیز فعالیتهای چشمگیری داشته و نامی خوش از خود در تاریخ ایران بر جای گذاشته است. لذا این پژوهش تاریخی به شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای حضور و فعالیت های این خاتون ترکمان را در دستگاه فرمانروایی جهانشاه قراقویونلو مورد بررسی قرار می دهد.
تشکیلات اقتصادی فاطمیان درمصر
حوزههای تخصصی:
حکومت فاطمى درسال 297(ق)درشمال افریقا استقرار یافت ودرمدتی کمتر ازهفتاد سال مصررا دراختیار گرفت و به سرعت پایه های حکومت خود را استقرار بخشید. هدف از نگارش این مقاله بررسی اقتصاد فاطمیان و تاثیر آن بر پایداری حکومتشان برای مدتی بیش از دونیم قرن ، می باشد که به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع معتبر نوشته شده است . فرضیه اصلی این است که فاطمیان با استفاده ازیک نظام اقتصادی مبتنی بر تجارت، کشاورزی و مالیات توانسته اند نفوذ سیاسی خودرا توسعه داده وادعای خلافت بر جهان اسلام را داشته باشند . مساله مورد بررسی اینست که دستگاه اقتصادی فاطمیان چگونه عمل می کرده وآنها برای تامین نیازهای اقتصادی و بسط اقتدار خویش در مصر از چه منابعی مالی کمک می گرفته اند وچه اهدافی از توسعه این منابع به منظور کسب درامد، داشته اند؟ سرانجام بیان این نتیجه که فاطمیان از یک اقتصاد کار آمد ودرآمدزا به منظورتوسعه مقاصد سیاسی ،اجتماعی، عقیدتی و بقای حکومت سود برده اند .
علل تنزل تولید و تجارت ابریشم گیلان در اواخرحکومت صفوی (از زمان شاه عباس اول تا پایان صفوی)
حوزههای تخصصی:
در اواخرحکومت صفویه تولید و تجارت ابریشم، کاهش چشمگیری یافت. اما در منطقه گیلان به عنوان مرکز مهم تولید ابریشم از همان ابتدای حکومت، عواملی وجود داشت و یا به مرور زمان شکل گرفت که سبب ساز کاهش وحتی نابودی تولید این محصول در این منطقه مهم شد. در پژوهش حاضر، با توجه به ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گیلان و از طرفی عملکرد نمایندگان صفوی، سعی می شود این عوامل را بررسی کنیم. ابتدا عوامل داخلی، مانند شورشها وجنبش ها، فشارهای مالیاتی، خاصه سازی گیلان، انتقال مرکزگیلان از لاهیجان (بیه-پیش) به عنوان اصلی ترین تولیدکننده ابریشم، به رشت (بیه پس)، بیمارهای کرم ابریشم وندانستن روش صحیح نگهداری تلمبارها و بلایای طبیعی و پس از آن عوامل خارجی، نظیر: بحران فروش ابریشم، که باعث شد ضرب مسکوکات رایج (طلا و نقره) و تجارت خارجی کاهش یابد، و هجوم مکرر عثمانی، قزاقها وافغانها را بررسی و تحلیل می کنیم. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و با استناد به متون تاریخی است. یافته ی عمده تحقیق نشان می دهد که اگرچه، هجوم افغان ها اصلی ترین دلیل سقوط دولت صفوی بوده، امّا عوامل مذکور که تولید ابریشم گیلان راکاهش داد درسقوط و از بین رفتن دولتپراقتدار صفوی تأثیرگذار بودهاست
زمینه های اقتصادی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفویه
حوزههای تخصصی:
مهاجرت همواره یکی از راه کارهایی بوده است که انسان را در تلاش خود برای سازگاری با محیط و فائق آمدن بر دشواری ها کمک کرده است. مهاجرت از فلات ایران به شبه قاره هند پدیده ای منحصر به یک دوره زمانی معین نیست اما به نظر می رسد که این روند پس از تأسیس سلسله های اسلامی در شبه قاره رشد و اهمیتی ویژه پیدا کرد، بعد از حمله اعراب به ایران ما شاهد مهاجرت ایرانیان (پارسیان) به آن سوی مرزهای کشور و بیشتر از همه به سوی کشور هند بودیم که آغاز مهاجرت های گروهی و فردی به این سرزمین شد و بعد از اسلام نیز ادامه داشت؛ اما اوج مهاجرت ایرانیان به هند در دوره سلطنت صفویان در ایران و گورکانیان (مغولان تیموری) در هند بود. در این مقاله سعی بر آن شده است که به چرایی عوامل داخلی و خارجی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفوی با تکیه بر مسائل اقتصادی به عنوان مهم ترین هدف مقاله پرداخته شود برای دستیابی به عوامل مهاجرت از دو روش توصیفی و تحقیق های تحلیلی و تبینی استفاده شده است. در مقاله پیش رو سعی بر آن شده است تا درباره تعداد مهاجرین ایرانی، گروه مهاجرین، شناسایی موقعیت جغرافیایی هند اشاره کرد. شهرت دیرینه هند ازنظر وجود امکانات و ثروت های مادی، مجاورت شبه قاره با سرزمین های ایرانی، وجود زمینه های گسترده تجاری میان دو سرزمین و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در هند از مهم ترین عوامل جاذبه برای این مهاجرین بوده است.
روابط تجاری ایران و ژاپن در دوره رضاشاه (1308 تا 1320ش/1929تا1940م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در دوره رضاشاه، توسعه و رونق تجارت خارجی ایران با کشورهای جدیدی بود که تا پیش از جنگ جهانی اول، سهمی در تجارت خارجی ایران نداشتند. ژاپن تنها کشور آسیایی بود که با وجود نبود پیشینه قوی از روابط سیاسی و اقتصادی با ایران، توانست به سرعت حجم وسیعی از تجارت خارجی ایران را در دوره پهلوی اول به خود اختصاص دهد. با توجه به اهمیت چنین موضوعی، مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که ماهیت شکل گیری و توسعه روابط تجاری ایران و ژاپن چگونه بود؟ پژوهش حاضر موضوع روابط تجاری ایران و ژاپن را در دوره رضاشاه به روش مطالعه کتابخانه ای و آرشیوی، با تکیه بر اسناد آرشیوی و نشریات و منابع مکتوب دیگر بررسی می کند.
وقف نامه تعمیر طاق قرآن و قرآن هفده من(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
91-114
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، سند وقف نامه ای در دست است که بخشی از موقوفه مندرج در آن به موضوع تعمیر طاق قدیمی قرآن شیراز و نسخه قرآن روی آن، موسوم به «قرآن هفده من»، اختصاص یافته است. این سند، با توجه به تخریب کامل طاق قرآن در دوران پهلوی اول و فقدان اسناد و اطلاعات مکفی از آن، حائز اهمیت فراوان است و بررسی آن می تواند، غیر از مباحث مربوط به سنت حسنه وقف، در مطالعات فرهنگ عامیانه و تاریخ محلی نیز مفید واقع شود. از همین رو، هدف این مقاله بررسی و شناخت ابعاد تاریخی و شرعی وقف نامه تعمیر طاق قرآن و قرآن هفده من، به همراه بررسی مشخصات ظاهری و بازخوانی متن آن خواهد بود. مقاله پیش رو با ماهیت و روش تحقیق تاریخی تحلیلی، و برمبنای گردآوری اطلاعات به روش میدانی و کتابخانه ای نوشته شده است. بررسی محتوای این وقف نامه نشان می دهد موقوفه کُرآباد باغچه کوچکی در دامنه کوه سمت غربی طاق قرآن و در حدود فعلی صفه آرامگاه خواجوی کرمانی و تکیه مشرقی بوده است. با توجه به تاریخ تخریب طاق قدیمی قرآن، به احتمال زیاد از عواید این موقوفه هیچ گاه برای تعمیر طاق قرآن و قرآن هفده من استفاده نشده است. حدود این موقوفه نیز در محوطه سازی آثار تاریخی مذکور محو شده است.
بازنمایی هویت نژادی در کتاب های درسی تاریخِ مدارس ابتدایی و دبیرستان در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر برساخت گرایی، هویت به عنوان یک عامل معناساز، نه یک امر ثابت که سیال و متغیر است. مؤلفه های اساسی هویت نیز طی زمان دچار تغییر و دگرگونی می شوند. آموزش وپرورش از مهم ترین نهادهایی است که دولت ها از طریق آن می کوشند هویت مورد نظر خود را بر جامعه القا کنند. مهم ترین مولفه های ناسیونالیسم دولت پهلوی بر تاریخ و فرهنگ باستانی ایران ابتنا داشت و تأکید بر آریایی نژاد بودن ایرانیان از عناصر اصلی آن محسوب می شد. متون آموزشی تاریخ مدارس این دوره، تحت تأثیر این گفتمان و در پاسخ به نیازهای سیاسی و اجتماعی خاص آن تولید شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل تاریخی بر آن است که با بهره گیری از نظریه برساخت گرایی، به بازنمایی هویت نژادی دولت پهلوی در متون آموزشی تاریخ مدارس این دوره بپردازد، و به این سؤال پاسخ دهد که مؤلفه نژاد چه جایگاهی در هویت سازی متون درسی تاریخ این مدارس داشته است؟ یافته های پژوهش بر آن است که هویت مبتنی بر نژاد آریایی به عنوان یک مؤلفه اساسی هویتی در متون درسیِ تاریخ مدارس این دوره نمود خاصی یافته است. تأکید بر برتری نژاد ایرانی، پیوند با اروپاییان و تمایز از نژاد عرب از ویژگی های عمده این نژادگرایی است.
فتح دمشق بر پایه کهن ترین منابع تاریخ گذاری شده
حوزههای تخصصی:
این مقاله به قلم ینس شاینر، اسلام پژوه آلمانی و استاد تاریخ و رییس گروه پژوهشی تاریخ دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان، نوشته شده است. او رساله دکتری خود را پیرامون نقد روایت های فتح دمشق نوشت و مقاله حاضر نیز برگرفته از همین رساله است که به بررسی و نقد قدیمی ترین روایت های اسلامی درباره فتح دمشق می پردازد. شیوه تحلیل در این مقاله، شیوه «تحلیل متن و سند» است که پیشتر در مورد حدیث و سیره پیامبر به کار گرفته می شد و شاینر از آن برای تحلیل روایت-های تاریخی استفاده کرده است. این مقاله در مجموعه مقالات جشن نامه هارالد موتسکی در سال 2011 انتشار یافته است.
بررسی و شناسایی عناصر توصیفی مناسب برای تنظیم و توصیف منابع تاریخ شفاهی با الگوبرداری از استانداردهای توصیفی بین المللی دوبلین.کور و پی.بی.کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: بررسی و شناسایی عناصر توصیفی مناسب برای تنظیم و توصیف منابع تاریخ شفاهی در آرشیوها و سایر مراکز تولید و نگهداری منابع تاریخ شفاهی. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش با استفاده از روش های پیمایشِ توصیفی و تحلیلِ محتوا انجام شده است و داده ها ازطریق پرسش نامه گردآوری شده اند. جامعه پژوهش، متخصصان حوزه تاریخ شفاهی اند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی، 20 متخصص به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از آمار توصیفی تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها و نتایج پژوهش: براساس مطالعات انجام شده، از بین 263 عنصر بررسی شده در آرشیوها -پس از حذف عناصر تکراری- 47 عنصر استخراج شدند و با عناصر استانداردهای دوبلین.کور و پی.بی.کور مطابقت داده شدند. براساس تجزیه وتحلیل داده ها و برمبنای دانش و تجربه متخصصان از بین 47 عنصرِ بخش اول پرسش نامه، 7 عنصر «عنوان»، «موضوع»، «پدیدآور»، «زبان»، «شرایط دسترسی»، «چکیده»، «محدوده زمانی» و از بین سایر عناصر استانداردهای مذکور -که در بخش دوم پرسش نامه آورده شده اند- 5 عنصر «شرح فهرست مطالب»، «نقش پدیدآور»، «فرآورده های زبان»، «نوع سبک» و «عنوان برنامه» به عنوان مناسب ترین عناصر برای تنظیم و توصیف منابع تاریخ شفاهی برگزیده شدند.
از مستوری تا حضور اجتماعی: موانع و پیامدهای مشارکت اجتماعی زنان از دیدگاه نشریه ملانصرالدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه مسلمانان با دنیای مدرن، آنان را به بازنگری در حوزه های مختلف، از جمله حجاب زنان و حضور اجتماعی آنان وا داشت. در این بین، توجه مقاله حاضر معطوف به تبیین رویکرد نشریه تجدد طلب ملانصرالدین، به مسئله حجاب و مشارکت اجتماعی زنان می باشد. سوال ما در این تحقیق این است که؛ مصادیق حجاب از نظر ملانصرالدین چه بود و چگونه بین معانی سنتی حجاب و دلالت های مدرن از آن و مسئله حضور اجتماعی زنان پیوند برقرار کرد؟ روش پژوهش، توصیفی و تحلیل محتوای مقالات ملانصرالدین در پنج سال نخست آن است. نتایج نشان می دهد، ملانصرالدین با تأسی به تجدد گرایی بحث حجاب را به چالش کشید و به حمایت از حضور اجتماعی زنان پرداخت. و با رد صریح هرگونه ارتباط بین حجاب و عفاف آن را برداشتی سنتی دانست و بر انتخابی بودن حجاب و عدم مغایرت آن با آموزه های سنتی تاکید نمود.
مشارکت سیاسی خاتون ها در دولت سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت سلجوقیان در اوایل قرن پنجم هجری از میان ترکان مهاجر از شرق ایران برآمدند و با پیروزی بر غزنویان و آل بویه، وسیع ترین امپراتوری اسلامی را ایجاد کردند. مشارکت زنان در قدرت در دوره سلجوقیان، یک پدیده شاخص بود و آثار آن در منابع تاریخی دیده می شود. پژوهش حاضر، با استناد به منابع تاریخی بویژه فرهنگنامه ها و تاریخ های سیاسی درصدد پاسخ به این پرسش است که خاتون ها ی سلجوقی چگونه و در چه حوزه هایی بر بدنه سیاسی دولت تاثیرگذاربودند؟ نگارندگان بر این باورند که ملکه های سلجوقی هوشمندانه به شیوه مستقیم از راه هایی چون مشاوره با سلاطین، ایجاد تشکیلات مستقل، فشار بر شاهان سلجوقی در تعیین ولیعهد و ورود در رقابت های سیاسی موجود در دربار و به طور غیرمستقیم با ازدواج های سیاسی در ایجاد روابط دیپلماسی با دولت های دیگر، بر تمامی نهادهای دولتی اشراف و در ساختار دیوانی و تحولات سیاسی و نظامی نقش داشتند.
آل پرچم از آغاز تا فرجام
حوزههای تخصصی:
با ورود ترکمانان به ایران، سلجوقیان توانستند از آن ها به عنوان نیروهای نظامی استفاده کرده و با اتکای بر آن ها به قدرت برسند. با تضعیف حکومت سلجوقیان در قرن ششم، ترکمانان ایوایی که نقش پررنگی در فتح ایران و آناطولی ایفا کرده و بسیاری از آن ها نیز در منطقه جبال ساکن شده بودند هم چون بسیاری از این ایلات ترکمان درصدد دست یابی به قدرت برآمدند. بدین گونه در نیمه دوم سده ششم هجری ترکمانان ایوایی به زعامت آل پرچم در جبال شکل گرفته و در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی و بعد از آن خوارزمشاهی موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شدند. ایواها در زمان سلیمان شاه ایوایی در نیمه اول سده هفتم به اوج قدرت رسیدند. آن ها با رهبری سلیمان شاه با خلیفه عباسی بر علیه مغولان متحد شده و قریب به چهل سال در برابر پیش روی مغولان مقاومت کردند ولی سرانجام با فتح بغداد و قتل سلیمان شاه امارت ایوا نیز از هم پاشید. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی حول محور این پرسش سامان یافته است که؛ چه عواملی مسببات شکل گیری آل پرچم را فراهم آورد و پرچمیان چه نقشی در تحولات زمان خود ایفاء نمودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که آل پرچم هرگز درصدد تشکیل سلسله ای بزرگ هم چون دیگر سلسله های بزرگ آن زمان برنیامدند و تنها به عنوان یک حکومت محلی و متحد خلافت عباسی سال ها مانع موفقیت مغولان برای فتح بغداد شدند.
نقش ازدواج های سیاسی چنگیزخان در یکپارچگی مغولان
حوزههای تخصصی:
مغولان اقوامی صحراگرد بودند که به صورت قبیله ای زندگی می کردند. آن ها مجبور بودند برای دوام آوردن در زندگی سخت کوچ نشینی، رابطه خود را با قبایل دیگر مستحکم کنند. یکی از راه های حصول به این هدف، ازدواج های سیاسی بود که زنان نقش مهمی در آن داشتند. چنگیز خان که از میان همین قبایل مغولی برخاسته بود، توانست تمام قبایل مغولی و غیر مغولی ساکن در مغولستان و اطراف آن را با پیوندهای سیاسی به خود نزدیک کند و به وسیله آن ها به سرزمین های متمدن آن روز (چین- ایران) حمله کند. در این پژوهش تأثیر ازدواج های سیاسی بر ساختار قدرت در دوره چنگیزخان (623 ه .ق) مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین شده است.
بررسی تحلیلی زمینه های شکل گیری مناسبات میان حرمسرا و دیوانسالاری در دوره قاجار تا پایان عصر ناصری (1313- 1210 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
دوره حاکمیت قاجارها از مهم ترین دوران تاریخی ایران به ویژه از جهت تداوم سنت های حکومتی و دیوانی ایرانی محسوب می شود. در این دوره دیوانسالاری و سنت وزرات همانند دوره های اوج آن در تاریخ ایران، با اختیارات و قدرت بیشتری به ایفای نقش پرداخت. سنت حرمسرا داری نیز بار دیگر به عنوان شاخصه سلاطین حاکم بر ایران در ابعاد گسترده تری احیا گردید. مناسبات میان دو رکن مهم کارگزاران و ماموران اداره کشور با حرمسرای شاهی به رغم اینکه در تاریخ ایران سابقه ای طولانی دارد، در دوره قاجاریه گسترش پیدا کرد. با این حال، گسترش مناسبات در دوره قاجار تحت تاثیر زمینه های گوناگون داخلی و خارجی قرار گرفت. برخی از این عوامل اگرچه در گذشته تاریخی ایران نیز وجود داشته است؛ اما تحت تأثیر عوامل عمدتاً خارجی تشدید و باعث بروز مشکلات عدیده ای در اداره امور کشور نیز می شد. به طوری که مناسبات شکل گرفته میان حرمسرا و دیوانسالاری ایرانی در دوره قاجار تحت تاثیر این زمینه ها و شرایط خاص سیاسی ایران، موجب بروز مشکلات بسیاری در روند اداره امور کشور در دوران قاجار نیز می شد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی زمینه های شکل گیری مناسبات به منظور روشن نمودن روند پیچیده ای است که علاوه بر مشکلات داخلی، افزایش نفوذ خارجی را نیز به دنبال داشت. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه مطالعه کتابخانه ای به بررسی زمینه های ایجاد مناسبات بین حرمسرا و مجموعه دیوانسالاری ایران در دوره قاجار پرداخته می شود.
بررسی تحلیلیِ نمایش های مردمیِ رایج در تهرانِ عصر ناصری
حوزههای تخصصی:
در عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313-1264 ق/ 1895-1847 م)، به دلیل آزادی های نسبی و از سویی طبع هنر دوست او، نمایش های سنتی ایران به صورتی آزادانه تر- البته گاه با قبض و بسط هایی- نسبت به ادوار قبل و حتی پس از خود ادامه یافت. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع متقن و تحقیقات جدید به این پرسش پاسخ دهد که رایج ترین نمایش های تهران در عصر ناصری چه بوده و از چه ویژگی های هنری بصری در اجرا و درون مایه کلامی برخوردار و متعاقباً هنرمندان این عرصه دارای چه جایگاهی در دربار و در نزد توده مردم بوده اند؟ یافته ها حاکی از آن است که در نمایش های عصر ناصری در تهران، علاوه بر کاربرد تکنیک های هنری که تا پیش از آن چندان رایج نبوده است، آمیزه ای از عادات، آداب، کلام و گفتار موجود بود که خود عاملی محسوب می-گردید تا همواره از سوی دربار و عامه مردم، خواست فزاینده ای بر این گونه نمایش وجود داشته باشد. علاوه بر این، نمایش های سنتی، ملموس ترین و عینی ترین شکل از بازآفرینی موقعیت ها و روابط انسانی را در خود داشت و از این رو می توان گونه های نمایشی این عصر را؛ قالبی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوه ای برای برگردانیدن مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی دانست. این نمایش ها در تهرانِ عصر ناصری، در یک دسته بندی کلی شامل تعزیه، معرکه، نقالی، تقلید، تخت روحوضی و خیمه شب بازی می باشد.
تأثیرات سبک معماری و ستون های هخامنشی در هنر و معماری مائوری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
6 - 25
حوزههای تخصصی:
سرزمین باستانی هند با ویژگی های منحصر بفرد و تنوع جغرافیایی و نژادی خود، گهواره یکی از کهن ترین تمدن های جهان باستان بوده که نقش مهمی در تاریخ فرهنگ بشریت ایفا کرده است. این تمدن در طول تاریخ همواره رابطه ای بسیار نزدیک و تنگاتنگ با تمدن باشکوه غربی خود یعنی ایران داشته و بدون شک تمدن و فرهنگ ایرانی، پررنگ ترین نقش را در شکل گیری تمدن هند داشته است. این ارتباط و تبادلات هنری و فرهنگی به اندازه ای است که اگر پژوهشگری با فرهنگ و هنر ایرانی آشنا نباشد، قادر به مطالعه دقیق و جامع فرهنگ و هنر هندوستان نخواهد بود. پس از مهاجرت آریائیها و ظهور مکتب هندوئیسم در هند و زرتشتی گری در ایران، شاهد شباهتهای بسیار زیادی در آئین های باستانی دو کشور و متون مقدس اوستایی و وداها هستیم. در حوزه هنر و معماری نیز در سلسله مائوری هندوستان، شاهد تکرار الگوهای معماری و نقوش هنری و مفاهیم بکار رفته در معماری هخامنشی هستیم. در کنار این تأثیرات معماری، رایج شدن سبک کتیب هنگاری بر روی صخره ها و ستونها در هندوستان توسط آشوکا، به نوعی تداعی کننده این سنت در فرهنگ هخامنشی است؛ چنانکه می توان گفت نوع ستونها و سبک معماری ایجاد شده در هندوستان طی قرون سوم و چهارم پیش از میلاد کاملاً متأثر از هنر و معماری هخامنشیان است.
تغییر و تحول اصطلاح «استصوابیات» درنظام اداری و مالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دقیق واژگانی که در منابع تاریخی و اسناد آمده، می تواند راهگشای کاربرد آن در بستر زمان باشد. و سیر تغییر و تحولات نظام مربوط به اصطلاح مورد بررسی را روشن سازد. یکی از واژگانی که درمنابع و اسناد در کنار سایر اصطلاحاتی چون اخراجات و تکالیف دیوانی آمده است، استصوابیات یا استصوابی است. اینکه کلمه مزبور اصطلاح است یا خیر و تغییر و تحولات معنایی و کاربردی آن در بستر زمان در نظام اداری و مالی ایران به چه صورت بوده، مساله اصلی مقاله است. این مقاله با روش توصیفی- تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی به کنکاش موضوع مورد بحث می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به تغییرات مفهومی استصوابیات در متون، این واژه، غیر از معنی رایج لغوی آن، اصطلاحی در حوزه نظام اداری و مالی ایران بوده که در طول زمان کارکرد آن تغییر یافته است. و به مجموعه ای از مالیات ها به ویژه مالیات های غیر رسمی گفته می شود که بیشتر در احکام واگذاری معافیت مالیاتی سیورغالات رواج داشته است. هم چنین به عنوان نوعی هزینه خاص دردفتر توجیهات ثبت می گردید و در دوره قاجار به صورت حواله دیوانی و گونه ای پرداخت مواجب بوده است.
خاندان اسحاقیه در گیلان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان اسحاقیه در غرب گیلان، به خصوص منطقة فومن، سالیان زیادی (از قرن هفتم تا دهم هجری) دارای قدرت و فرمانروایی بودند.این خاندان از دورة مغول، با حکومت های گوناگونی در ایران مواجه شدند و غالباً، به استقلال، در منطقه فرمانروایی می کردند؛ ولی در زمان حکومت صفویه، به ویژه از اواخر دورة شاه اسماعیل اول، قدرت سیاسی آنها زوال یافت و تقریباً مطیع دولت مرکزی شدند. سرانجام، این خاندان در زمان شاه عباس اول، در سال 1000ق، به دلیل رقابت درون منطقه ای و سیاست تمرکزگرایی دولت مرکزی، از بین رفتند. در این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی حُکام اسحاقیه در غرب گیلان عصر صفوی، و رابطة آنها با حکومت صفوی و آل کیا در شرق گیلان، پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که خاندان اسحاقیه، با استفاده از موقعیت جغرافیایی و جایگاه مناسب خاندان خود، توانستند سالیان متمادی در غرب گیلان حکومت کنند.
واکاوی راهکارهای دولت در مدیریت بحران ومقابله با چالشهای سلامت وبهداشت عمومی فارس (1304-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات تاریخ محلی فارس وپژوهشهای تاریخ اجتماعی این خطه،وضعیت بهداشت وسلامت عمومی یکی از مباحث در خور توجه است.بررسی اسناد آرشیوی وشواهد تاریخی در خلال سالهای1304تا1320 ه.ش حاکی از گستره اقدامات نهادی در حوزه بهداشت وسلامت عمومی است.نهادهای بهداشتی در این دوران بر اساس سیاست های کلی حاکمیت در راستای نوسازی ومدرن سازی، فعالیت هایی در جهت نظارت بر بهداشت عمومی ومدیریت بحران های ناشی از همه گیری بیماریهای واگیرانجام دادند. مقاله ی پیش رو با اتکابه اسناد ارشیوی وسایر شواهد تاریخی می کوشد چشم اندازی از وضعیت سیاست وبهداشت عمومی را در فارس دوران پهلوی ارائه دهد.بر مبنای اهداف اصلی پژوهش دراین نوشتار،ضمن تبیین تهدیدات سلامت عمومی وعوامل اسیب زا در این زمینه ،رویکرددولت وسایر آحاد اجتماع در این زمینه نیز مد نظرقرار خواهد گرفت. دستاوردهای این پژوهش نشانگرگستره ی اقدامات نهادهای بهداشتی ونظارت دولت دررفع چالش های این حوزه وتاثیرسرمایه های اجتماعی وفرهنگی در رفع معضلات بهداشتی وعوامل تهدید زای سلامت عمومی در این خطه است.نمود بارزتعامل سرمایه های اجتماعی وفرهنگی ،تعامل مدیران نهادهای آموزشی با موسسات بهداشتی فارس در راستای حفظ بهداشت وسلامت عمومی این منطقه است. واژگان کلیدی:بهداشت وسلامت عمومی،فارس،پهلوی *استادیار دانشگاه آزاداسلامی واحدداراب **دانشیار دانشگاه بیرجند
جریان های تاریخی دانش طب در ایران عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دانش طب به عنوان یکی از شاخه های مهم مجموعه علوم موسوم به حکمت و فلسفه، در ارتباط با سنت و سابقه این علم در ایران و تغییرات سیاسی و فرهنگی عصرسلجوقی، در چه وضعیتی قرار گرفته و درچه مسیری جریان یافت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش طب به لحاظ تاریخی به عنوان یکی از سنت های علمی و فکری ریشه دار در تاریخ ایران، به جهت ویژگی های خاص خود، در یک وضعیت سه وجهی متناقض قرارگرفته و به موجودیت خود ادامه داد. از یک سو به جهت گسترش حساست ها و تعصبات مذهبی در بین نخبگان مذهبی و عوام همسو با آنها، علم طب از حیث مبانی علمی و برخورداری از نهادهای آموزشی فراگیر دچار محدودیت های جدی شد. اما از وجهی دیگر، دانش طب به علت ارتباط داشتن با حفظ صحت انسان و درمان بیماری ها به شدت مورد نیاز حکام و اهل قدرت و نخبگان سیاسی-مذهبی بود. به طوری که به جهت چنین نیازی، این دانش طی دوره سلجوقی در چارچوب نیازهای اهل قدرت و زمینه های اجتماعی، در شکل دو مکتب طبی عراق و خراسان، موجودیت خود را بازآفرینی و استمرار بخشید. در وجه سوم، تغییری که در این دوره در موقعیت علوم طب ایجاد شد و مبنای آینده این دانش در تاریخ ایران قرار گرفت، ترجمه و تألیف رسائل پزشکی به زبان فارسی بود. روندی که برای اولین بار اتفاق می افتاد و خود را در خراسان و عراق، به عنوان مهمترین حوزه های جغرافیایی- فرهنگی ایران عصر سلجوقی نشان داد.