فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
علوم غریبه پس از حمله مغول در ایران رواج فوق العاده ای یافت. شکست های پی در پی از اقوام بیگانه در این گروش عام، نقش عمده ای داشت. این موضوع موجب رسوخ برخی باورها در میان مردم گردید که عده ای از آنها را می توان از اسباب انحطاط فکری ایرانیان و از موانع رشد و پیشرفت علوم طبیعی (تجربی) دانست. ملاحسین واعظ کاشفی که یکی از وعّاظ خوش نام و علمای دینی کثیرالتالیف این دوره بود در گسترش و رواج این علوم نقش عمده ای ایفا کرد. او در آثار خود کوشید دانش خود را در این زمینه در اختیار توده مردم قرار دهد. محتوای آثار او نشان می دهد باورهایی همچون محتوم بودن سرنوشت، تسخیر اجنّه و سایر نیروهای غیبی برای رفع حوائج مادی، متوسّل شدن به ستارگان برای آگاهی از سرنوشت خود و سپس پناه بردن به اوراد و طلسمات و ادعیه ساختگی برای دفع شومی این حوادث، در آن روزگار امری کاملا پذیرفته شده و عادی بود.
مدرسیان و رویارویی عثمانی مملوکی (روزگار بایزید دوم و سلیم اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم در فراهم کردن مقدمات یورش فراگیر سلیم اول به قلمرو ممالیک، همراه کردن مدرسیان و علمای صاحب افتاء و زعماء طبقه علمیه بود. در بررسی مسأله حمله عثمانی ها به ممالیک، اگرچه به جواز مدرسیان و فقهاء عثمانی، اشاره می شود، اما اغلب به پیچیدگی روند صدور این فتاوی و ملاحظات مدرسیان و فقهاء صاحب فتوی، توجه چندانی نمی شود. این پژوهش نشان می دهد با توجه به اینکه فتوی ملا عرب شیخ الاسلام روزگار سلطنت بایزید دوم مبنی بر حرمت جنگ دو حاکم مسلمان، منجر به پایان یافتن جنگ های پنج ساله عثمانی و ممالیک شد، همچنین نظر به اینکه سلاطین مملوک مذهب تسنن داشتند، اعلام جهاد علیه آنها به سادگی میسر نبود. سلیم اول با اطلاع از این مهم، به شیوه مرسوم در امر استفتاء، درخواست فتوی برای شرعی بودن یورش به قلمرو ممالیک را به صورت هدفی کلی و بدون اشاره به مصداق آن مطرح کرد. مدرسیان و صاحبان افتاء نیز با توجه به همه مشکلات پیش رو در اعلام جهاد بر ضد حاکمان سنی مملوکی، فتاوایی چندپهلو صادر کردند. این فتاوی از یک سو، به سلطان عثمانی اجازه می داد به قلمرو ممالیک، حمله کند و از سوی دیگر به ظاهر تناقضی با فتوای پیشین ملاعرب نداشت.
حدود و ثغور منطقه ی بلادشاپور در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ی «بلادشاپور» یکی از رستاق های مهم کوره ی قباد خوره (ارّجان) بود که از ایالات مهم فارس در عصر ساسانی و دوران اسلامی محسوب می شد. این منطقه که از دوره ی ساسانی به دلیل بنا کردن شهری توسط شاپور اول در آن، به «بلادشاپور» معروف گردید، تا دوره ی قاجار منطقه ی مهمی با همین نام (بلادشاپور) بوده است. هدف از تحقیق حاضر مشخص نمودن تغییرات مرزی منطقه بلادشاپور و روند تحولات آن ها طی دوران اسلامی است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و بررسی های سیستماتیک میدانی صورت گرفته و در پی پاسخ به سؤال زیر است: مرز های سیاسی و اداری منطقه ی بلادشاپور از سده های اولیه اسلامی تا دوره ی قاجار دستخوش چه تغییراتی شده است؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد که موقعیت و حدود و ثغور منطقه ی بلادشاپور در ادوار مورد مطالعه همواره متغیر بوده و چندین بار بین کوره ها و ایالات فارس جا به جا گردیده است.
نقد و بررسی دیدگاه سید احمد خان هندی در مورد معجزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیداحمدخان هندی از علمای قرن بیستم شبه قاره هند و یکی از رهبران تاثیرگذار هندوستان در تحولات سیاسی و منطقه ای هند در زمان استعمار انگلیس بود.ایشان در برخی مباحث دینی نظریاتی متفاوت از دیگر علمای اسلام ارائه داده اند از جمله: مباحثی در رابطه با ملک،جن، بهشت، دوزخ و معجزه. که بیان و نقد نظریات ایشان ضرورت پرداختن به این موضوع را چند برابر می کند چرا که با بیان نظریات متفاوت مفسرین و تحلیل بررسی جداگانه ی هر کدام می توان هر چه بهتر و بیشتر به دیدگاه واقعی و درست پی برد. هدف از این نوشته، بیان، دسته بندی، نقد و آسیب شناسی اندیشه ی سیداحمدخان درباره ی معجزه است که به روش توصیفی - تحلیلی با رویکردی قرآنی ارائه می شود و در آخر نتیجه می گیرد که سید، معجزه را به دلیل تخطی اش با قوانین طبیعت، منکر بوده وآن را به عنوان دلیلی بر نبوت و رسالت پیامبران نمی پذیرد
شاه گزینی در اساطیر ایران
حوزههای تخصصی:
بر پایه روایات باستانی که در شاهنامه و ادبیات پهلوی آمده، می توان قدیمی ترین الگوی شاه گزینی ایران را در آن ها یافت. این ساختار شاه گزینی برپایه جهان بینی ساسانیان قرار دارد که دارای یک چارچوب معین و از پیش تعیین شده است و نیز قاعده منسجمی برای شاه گزینی دارد. پیش فرض مشروعیت حکومت یک شاه در این الگوی شاه گزینی، تعلق داشتن به خاندان شاهی، گزینش شاهزاده نخست زاده، نژاده بودن مادر، همچنین داشتن اسباب و نمادهای قدرت شاهی در تأیید حکومت وی نقش مهمی ایفا می کردند. این ویژگی ها، ضروری ترین دلایل برای مشروعیت شاه بود و تشخیص این ویژگی ها به عهده بزرگان، اشراف و هموندان خاندان های نژاده شاهی و پهلوانان بود. در آن دوره، آن ها به مثابه انجمن گزینشی عمل می کردند و نقش تعیین کننده ای در انتخاب شاه داشتند و حتی این انجمن گزینشی برای پیدا کردن شخصی که با این معیارها متناسب بود به جستجوی شخص مورد نظر می پرداختند. در این پژوهش کوشش خواهد شد با نگاهی به چگونگی شاه گزینی در اساطیر ایران، مهم ترین مبانی شاه گزینی در تاریخ ایران را مورد مطالعه قرار دهیم.
نقش وزرای شیعی در دوره سلجوقیان ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره سلجوقیان نهاد وزارت به عنوان یک عنصر ثبات بر نیروهای مختلف وپراکنده که به صورت داخلی و خارجی در کار بودند نظارت می کرد. این نهاد بازوی کشوری حکومت به شمار می رفت ، وزارت در دوره سلجوقی یکی از نهاد های جا افتاده حکومت اسلامی محسوب می شد و وزیر محور دستگاه حکومتی و از قدرت زیادی بر خودار بود وی به عنوان نایب سلطان عهده دار تمام جنبه های تشکیلات کشوری بود و مسؤلیت زیادی داشت وظایف مالی، نظامی، قضایی ، مذهبی وتشریفات از مهمترین وظایف وزیر به شمار می آمد ، شیعیان در سیر آرام وتدریجی خود یکی از اهدافی را که در ضمن مدارا با حکومت ها دنبال می کردند دست یافتن بر مقام وزارت بعنوان یکی از بالاترین و مؤثر ترین نهاد های حکومتی بود که با وجود مخاطراتی که این منصب داشت در صدد قرارگفتن براین منصب بودند ، از 64 وزیری که از ابتدای دوره سلجوقی از زمان طغرل بیک ( 455 ه ) تا پایان دوره طغرل سوم در سال (590 ه ) به وزارت منصوب شدند 13 تن شیعه امامی بودند که اولین آنها تاج الملک ابو الغنایم بود، مشهور ترین وزیر شیعی انوشیروان بن خالد نویسنده کتاب "" نفثه المصدور فی فتور زمان الصدور و صدورالزمان الفتور "" است که یک مرتبه در دوره محمدبن ملکشاه (511 ه ) به عنوان وزیر موقت و بار دوم در سال 522 ه در زمان محمودبن محمدبن ملکشاه به عنوان وزیر و مرتبه آخر در عصرمسعودبن ملکشاه و جمعاً سه مرتبه به وزارت برگزیده شد و مهم اینکه سه وزیر آخر دوره سلجوقی در زمان آخرین پادشاه سلاجقه طغرل بن ارسلان ( طغرل سوم ) هر سه شیعه مذهب بودند و پرونده وزارت پر رونق سلاجقه که شروع کننده آن ابوالفتح رازی سالار بوژگان بود با عزالدین بن رضا، معین الدین کاشی و فخر الدین بن صفی الدین ورامینی وزرای شیعی بسته شد.
بررسی مشارکت های اقتصادی زنان عصر قاجار با تکیه بر گزارش سیاحان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم محدودیت های زنان عصر قاجار از جهت حضور در عرصه های اجتماعی و اقتصادی، برخی از روایات تاریخی متضمن اشاراتی در باب مشارکت های اقتصادی زنان در جامعه آن روز است. از میان منابع موجود، سفرنامه ها به ویژه گزارش سیاحان خارجی بیشتر از سایر آثار به این مسأله پرداخته اند.
نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که زنان عصر قاجار اعم از زنان شهری، روستایی و عشایری براساس موقعیت، تجربیات و توانمندی هایشان در عرصه های اقتصادی فعالیت داشته اند. در بین این زنان، زنان شهری تحت تأثیر افکار روشنفکران و ورود نوگرایی، حوزه های فعالیت اقتصادی خود را گسترش داده و در مواردی در جراید نسوان، ایده هایی را در جهت تقویت اقتصاد بومی و خودکفایی ابراز نمودند. پژوهش حاضر بر آن است با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی ضمن تحلیل و بررسی نحوه ی مشارکت اقتصادی زنان و ابعاد مختلف آن در گونه های زیست شهری، روستایی و عشایری در عصر قاجاریه به تبیین اندیشه های نوگرایانه در میان زنان طبقه شهری بپردازد.
برده داری خانگی در اسناد الله آباد؛ اواخر دورة تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برده داری در شبه قارة هند، تابعی از شرایط گوناگون مذاهب و نظام اجتماعی و حقوقی است، این امر منجر به نظامی پویا مطابق با دوران اجتماعی سیاسی خاصِ خود است. هدف اصلی مقاله در پیِ بازتعریفی از بردگی، ذیل عنوان برده داری خانگی است که در مطالعاتِ تاریخ اجتماعی و نظام برده داریِ اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است. در اسناد بدست آمده از شهر الله آباد در شمال هند، اَشکال پراکنده ای از نظام برده داری در قالبِ مفاهیم خویشاوندی شکل گرفت؛ به نحوی که بردگی خانگی در «پیوستارِ خویشی» تداوم یافت. در این نظام، برده داری بازتاب فرایندی از «کالاشدگی» و «مالکیت» است. افزون بر آن، در این اسناد سعی شده است تا با واکاوی استعاره ها و مفاهیمی، همچون بردگان مقاطعه ای، بردگان فروشی، بردگان هبه ای، بردگان بدهی، و بردگان نکاحی؛ زمینه های پژوهشی و خوانشی تازه از این نوع نظام برده داری فراهم آید. همچنین نتایج برآمده، ما را در مواجهه با مولفة ارادیِ برده داری و مقولات تجاری و غیرتجاریِ بردگان خانگی قرار می دهد. مدعیات ما در این مقاله مشخصاً بر اساس زمان-بندیِ اواخر تیموریان هند، سدة هیجدهم و نیمة نخست سدة نوزدهم میلادی (تحت نفوذ بریتانیا)، پی ریزی شده است. تأکید می شود مباحث حقوقی فقهیِ برده داری اسلامی خارج از موضوع مقاله است.
رخداد زمین لغزش دلا و احداث کانال باستانی پل نگین: نمونه ای از تأثیر دوسویه محیط و انسان در ارتفاعات شیمبار (اندی کا، خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
دوران پرتلاطم حیات انسان در محیط جغرافیایی پیرامون همواره با چالش ها و تهدیدها و فرصت هایی همراه بوده که اساس زندگی او را بنیان نهاده است. در گذر از این دوران انسان مغلوب و مبهوت همیشگی نبوده است؛ چاره اندیشی و توان فکری انسان گاه به تسخیر طبیعت می انجامید و گاه به تعامل با آن. زاگرس مرکزی با فراز و نشیب های کوهستانی ازجمله مهم ترین کانون های تقابل و تعامل میان محیط و انسان بوده است. رخداد زمین لغزش کوه دلا و احداث کانال باستانی پل، نگین نمونه ای از این تقابل و تعامل است که در ارتفاعات شیمبار واقع در شمال خوزستان به وقوع پیوسته است. رخداد زمین لغزش دلا در مسیر شبکه زهکشی رودخانه شیمبار و پیامد آن تشکیل دریاچه سدی شیمبار، سبب تغییرات محیطی سه مرحله ای در منطقه شد. متعاقب این تغییرات، مشکلاتی برای جوامع انسانی این محدوده به وجود آمد که مهم ترین آنها مسدود شدن تنها راه ارتباطی منطقه بود. مسدود شدن راه ارتباطی باعث گردید تا جوامع انسانی برای خروج از این وضعیت، راه حلی بیندیشند. این راه حل منجر به حفر کانالی باستانی پل نگین گردید که سبب کاهش سطح آب دریاچه (مرحله سوم تغییرات) و باز شدن مسیر تردد شد. این وقایع که در یک سوی آن (رخداد زمین لغزش دلا و تشکیل دریاچه شیمبار) غلبه محیط بر انسان و در سوی دیگر (حفر کانال و بازنمودن مسیر تردد) غلبه انسان بر محیط نمایان است، نمونه بارزی از تأثیرات دوسویه میان محیط و انسان را در گستره کوهستانی زاگرس به اثبات رسانید.
تأملی درباره دانش ایران شناسی در ایران
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱
23 - 31
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر مروری کوتاه است، بر ایران شناسی در داخل و خارج کشور. با گذشت چند دهه از تحقیق و مطالعه بر روی مباحث ایران شناسی، همچنان لزوم توجه علمی و نظام مند به این شاخه از علم به شدت احساس می شود و هنوز موضوعات تحقیق نشده بسیاری در این عرصه وجود دارد. در حوزه تعاریف و مسائل ایران شناسی نیز ابهامات جدی دیده می شود که باید مورد توجه قرار گیرد؛ مسائلی مانند پیوند یا انفکاک ایران شناسی و شرق شناسی، درک مقاصد اولیه (و حتی مسائل کنونی) ایران شناسی خارجی، چگونگی بهره گیری از یافته ها و دستاوردهای ایران شناسان و لزوم استقلال تحقیقات ایران شناسی داخلی از روش ها و دستاوردهای پژوهش های ایران شناسی و ایران شناسان غربی... در این پژوهش، رویکردی نقادانه برای این عرصه پیشنهاد شده و در عین حال تأکید شده است که نمی توان بر تمام پژوهش های محققان غیر ایرانی خط بطلان کشید؛ اما در تحقیقات جدید درباره ایران، محقق بومی بهتر است در مطالعات خود وجوه مختلف را در نظر گیرد. از سوی دیگر توجه به مطالعات ایران شناسی، مشروط به آنکه با راه و روش علمی انجام شود، برای هموارتر کردن مسیر تقویت هویت ملی و فرهنگی مطرح شده است.
حاکمیت خلافت عباسی بر مبنای نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار سیاسی، اداری، قضایی و نظامی خلافت پانصد ساله عباسی از جهات گوناگون قابل بررسی است. زمانی که عباسیان قدرت را به دست گرفتند، حاکمیت پاتریمونیال عباسی شکل گرفت. با تثبیت قدرت سیاسی و گسترش ساختار اداری و نظامی خلافت، دولت ویژگی نظام پاتریمونیال بوروکراتیک یافت. پس از گذشت یک سده از عمر حکومت، به تدریج شاهد استقلال والیان، افول اقتدار خلیفه و ضعف تشکیلات اداری و سیطره نظامیان هستیم. خلیفه برای رهایی از بحران سیاسی با ایجاد منصب جدید امیرالامرایی، تمام اختیارات حکومت را به فرماندهان نظامی تفویض نمود. پیامد غلبه نظامیان بر خلافت آن بود که دولت پاتریمونیال عباسی مشخصه و ویژگی سلطانیسم گرفت. نظام های پاتریمونیال مشخصه خودکامگی حاکم، انحصارطلبی، مشکلات اقتصادی، افزایش قدرت نظامیان و... دارند که این امر از موانع جدی تحول و توسعه و سیر آن به سمت عقلانیت بوده است و تمام این موانع در ساختار سیاسی و نظام اداری و تشکیلات اقتصادی دولت عباسی قابل مشاهده است.
در مقاله حاضر تلاش می شود با استناد به گزارش های تاریخی، تحلیل داده ها، روش تعلیل و مقایسه، ساختار سیاسی اداری و نظامی عباسیان را با نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر مورد ارزیابی و واکاوی قرار داده و میزان هماهنگی و یا عدم آن را با این نوع حاکمیت تبیین نماید.
وضعیت آموزش زبان اقلیت های دینی در مدارس آن ها در عصر پهلوی دوم (1357-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی هویت به شمار می رود. اقلیت های جامعه ی ایران، ازجمله اقلیت های دینی، همواره در زمینه ی آموزش زبان خود با چالش ها و مشکلات متعددی روبه رو بوده اند. اقلیت های دینی رسمی ایران، یعنی مسیحیان، زرتشتیان و کلیمیان، در دوره ی رضاشاه در فضای گفتمان حاکم ملی گرایانه ی دولت نه تنها قادر نبودند به آموزش زبان خود در مدارس بپردازند، بلکه مدارس شان به تعطیلی نیز کشانده شد. با کناره گیری رضاشاه وضعیت آموزشی اقلیت های دینی به تدریج بهبود یافت، مدارس جدید تأسیس گردید و برنامه ی آموزشی آن ها دچار تغییرات اساسی شد. در این دوره اقلیت های دینی توانستند حقوق و امتیازهایی مبنی بر تدریس زبان خود در مدارس را در حد چند ساعت در کنار زبان فارسی که زبان رسمی کشور بود، به دست آورند. لذا مقاله حاضر درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی به این سؤال پاسخ دهد که وضعیت آموزش زبان اقلیت های دینی رسمی کشور در مدارس عصر پهلوی دوم چگونه بود؟
بررسی اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332
حوزههای تخصصی:
در دورهٔ قاجار مطبوعات، ابزاری در جهت حمایت از دولت و عمال آن بود باوجوداین روزنامه هایی نیز بودند که به نقد دولت های وقت می پرداختند. مطبوعات که در وقوع انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفا نمودند و به «رکن چهارم مشروطیت» معروف گردیدند، تا هنگام به قدرت رسیدن رضاشاه باوجود فشارهای زیادی که متحمل شدند نسبتاً پررونق بودند. هنگامی که رضاشاه زمام امور کشور را به دست گرفت نشریات در یک فضای رعب و وحشت فرو رفتند زیرا رضاشاه از نقش و تأثیر مطبوعات در شکل دادن به اذهان مردم و جامعه آگاه بود. با فروپاشی دیکتاتوری رضاخان در شهریور 1320 فضای نیمه باز سیاسی در کشور به وجود آمد. مطبوعات از این فضا تأثیر پذیرفتند و به گونه ای از آزادی دست یافتند که در دوره های قبل کمتر مشاهده شده بود. محتوای نشریات انتقادی تر و تعداد آن ها بیشتر گردید، احزاب زیادی در این دوره تشکیل شد و هرکدام نشریه ای را تأسیس کردند که از مواضع آن ها حمایت می کرد، دول متفق نیز رقابت خود را به صحنهٔ مطبوعات ایران کشاندند و دو جبهه یکی به طرفداری از شوروی و دیگری متمایل به غرب تشکیل شد.
در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی گردآوری شده است، برآنیم که اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332 را بررسی کنیم تا نشان دهیم که عواملی همچون خفقان و دیکتاتوری دوره رضاشاه، سیاست مداراجویانهٔ محمدرضاشاه، ضعف و سستی کابینه ها و خلأ قدرت مرکزی، جنگ و دخالت بیگانگان در امور کشور سبب آزادی نسبی مطبوعات در این دوره بودند.
سیاست فرهنگی حکومت تزاری در فرارود طی سال های (1917 1864) (مطالعة موردی: نظام آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست روسی سازی حکومت تزاری در بعد فرهنگی خود، تلاشی بود در جهت انضمام فرهنگی فرارودیان به قلمرو تمدن روسیه که جدا از فرهنگ اروپایی بود. استعمارگران روسی در این سیاست ورزی در قالب مخالفت با اسلام، تشکیلات دینی را هدف قرار دادند که نهادهای آموزشی فرارود نیز جزئی از آن بود. روند سیاست گذاری نمایندگان حکومت تزاری در حوزة آموزش (که آن را کانون تولید «تعصب اسلامی» می دانستند) و به تبع آن اقدام واکنشی مسلمانان، یکی از محوری ترین موضوعات مورد پرسش در این دوره است. طرح مشخص روس ها این بود که حمایت کامل دولتی از مراکز آموزشی کهنه و منحط فرارود سلب شود و سپس در رقابت با نهادهای جایگزین روسی(مدارس روسی و روسی بومی) تضعیف شده و اهمیت خود را از دست بدهند. برخلاف پیش بینی مقامات روسی، حاصل این تقابل، شکل گیری گونه جدیدی از نظام آموزشی محلی( مدارس اصول نو یا جدید) بود که گرچه ساختار آن تا حدود زیادی وارداتی بود اما توفیقاتی داشت که روس ها را ناگزیر ساخت چرخش کاملی در روند سیاستگذاری خود داشته باشند.
مُهر انگشتر سلاطین متأخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهر انگشتر یکی از متداول ترین مهرهای سلطنتی در تشکیلات دیوانی و اداری دوران صفویه است. با این حال، مطابق مهرنامه شاه سلیمان صفوی، این مهر از دوران شاه عباس اول ابداع شده و در دوران شاه عباس دوم نمونه ثانی آن نیز ساخته و استفاده می شده است. استفادة همزمان از دو مهر انگشتر در میان مهرهای دیوانی دوران صفویه تاکنون مطرح نبوده است و شناخت دقیق آنها می تواند در مطالعات سندشناسی و مهرشناسی اسلامی مفید واقع شود.
هدف پژوهش: هدف این مقاله بررسی مشخصات ظاهری و دیوانی مهر انگشتر سلاطین صفوی از شاه عباس اول تا شاه سلیمان است.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله، با ماهیت و روش تحقیق تاریخی- توصیفی و تطبیقی، و بر پایه منشآت و متون دست اول تاریخی و تحقیقی نوشته شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: مهر انگشتر سلاطین متأخر صفوی، در متون تاریخی و منشآت دیوانی، بیشتر با عنوان «مهر کوچک» یا «مهر کوچک انگشتر» شناخته شده است. هویت دیوانی این مهر در دوران شاه عباس اول بسیار برجسته شده است و بیشتر مخصوص مهر کردن ارقام و احکامی بود که به صورت شفاهی از سوی پادشاه صادر می شد. همچنین، شغل «واقعه نویس»(مجلس نویس) و «دواتدار مهر انگشتر آفتاب اثر» مهم ترین مناصبی است که به طورمستقیم با مهر انگشتر سلاطین صفوی مربوط بوده است و طغرای سیاه رنگ «حکم جهان مطاع شد» بارزترین نشانه حضور این مهر در پای اسناد و مکاتبات به شمار می رود. به این مهر می توان «مهر رقم یا «مهر فصول» نیز گفت. به نظر می رسد مهر انگشتر دیگری که از روی این مهر در دوره شاه عباس ثانی با عنوان «مهر انگشتر کوچک» ساخته شده، برای مدتی به جای مهر کوچک انگشتر در تهیه جواب های فصول مورد استفاده قرار گرفته است. در عین حال، استفاده نامنظم و عمر کوتاه دیوانی این مهر از جمله نشانه هایی است که جایگاه و کارکرد واقعی آن را در نظام دیوانی صفوی تا اندازه زیادی کاهش داده است.
تحلیلی بر سنت های دیوانسالاری ایران در خلیج فارس «امام مسقط و اجاره داری بندرعباس» (1209-1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباسی در دوره قاجاریه نقش مهمی در شناخت تعملات ساحل نشینان سواحل شمالی و جنوبی دارد. بررسی این اخرین نمونه های عینی از سنت مقاطعه، برای پاسخ به برخی ابهام ها ضروری می نماید. مالیات و عوارض گمرکی بندرعباس از آغاز دوره قاجار با قبول تابعیت به حکمران بستک و سپس مسقط واگذار شد. در برخی تالیفات به دلیل عدم توجه به سنت مقاطعه، به اشتباه جزایر و بنادر ساحل ایران جزو قلمرو مسقط تصور می گردد. تحول در مناسبات منطقه ای با توجه به قدرت روزافزون و سیاست انگلستان و عقب ماندن دربار قاجار از تحولات جدید، به تدریج تعاملات آل بوسعید و حکومت مرکزی را خدشه دار کرد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، ضمن بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباس و نقش ان در تعملات آل بوسعید با حکومت مرکزی ایران، به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که اجاره بندرعباسی به حاکم یا امام مسقط در بر گیرنده چه نکات مهمی در خصوص سنت های مدیریتی حاکم بر منطقه خلیج فارس است؟ فرض غالب بر این است که موضوع اجاره داری بندرعباس بیانگر نوعی ارتباط نزدیک حکمرانان مسقط با حکومت مرکزی ایران بر اساس یک سنت تاریخی مقاطعه است.هرچند تحولات سده 19م/13ه و استقرار تدریجی پایه های سبک نوین اقتصادی و تجاری اروپا آن را به گونه ای دیگر نمایان ساخت.
تأثیر اصلاحات غازان بر وضعیت کشاورزی قلمرو ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوضاع اقتصادی ایران به ویژه کشاورزی از ایلغار مغول به شدت آسیب دید. غازان خان در طول حکومت نسبتاً کوتاه خود، با انجام اصلاحاتی در صدد ترمیم و جبران آسیب های وارده بر اوضاع اقتصادی قلمرو ایلخانی برآمد، اما با توجه به مرگ زود هنگام غازان، این تردید وجود دارد که تأثیر این اصلاحات بر اوضاع کشاورزی در قلمرو ایلخانی ، پایدار بوده باشد.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا تأثیر این اصلاحات غازانی را بر بهبود وضعیت کشاورزی و کشاورزان در قلمرو ایلخانی مورد بررسی قرار دهد.
این مقاله نشان می دهد که اگر چه بعد از درگذشت خواجه رشیدالدین فضل الله ، تداوم روند اصلاحات منقطع شد و دوباره عوامل مخرب بر زندگی کشاورزان مسلط شد،اما رونق کشاورزی خیلی تحت الشعاع قرار نگرفته و همچنان روند رو به رشد خود را حفظ کرد.
بررسی دیوان سالاری سلجوقیان با تکیه بر تشکیلات قضایی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی دیوان سالاری سلجوقیان با تکیه بر تشکیلات قضایی در این دوران می باشد. لذا این تحقیق از طریق بررسی ساختار دیوان قضایی دوره سلجوقیان، از جمله نحوه انتصاب، میزان اختیارات، حوزه نفوذ و غیره تلاش می کند تا به شناخت دقیق تحولات قضایی آنان دست یابد. با وجود این، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات دیوان-سالاری ایران در عهد حاکمیت سلجوقیان دستخوش دگرگونی های قابل توجهی گردید. در این میان تسلط سلجوقیان و تأسیس سلسله سلجوقی منجر به ورود سنت ها و عناصر جدیدی در تشکیلات قضایی سلجوقیان شد که از اندیشه های غزالی و ماوردی اقتباس شده بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر تمرکزگرایی در تاریخ معاصر ایران در دو مقطع انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
علی رغم وقوع انقلاب مشروطه و تغییر ساختار حکومت از سلطنت استبدادی به حکومت مشروطه و همچنین تلاش اکثریت نمایندگان مجلس در دوره های اولیه آن برای ایفای نقش در صحنه تحولات سیاسی و تمایل به تمرکز زدایی، به تدریج سهم ایالات و مناطق در روند تصمیم گیری های کلان رو به نقصان نهاد. و با روی کارآمدن حکومت خودکامه پهلوی، تمرکزگرایی به یکی از ارکان اصلی حکومت پهلوی مبدل شد. در تاریخ معاصر ایران، تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همپای توسعه نیافتگی و توسعه یافتگی سیاسی، با فراز و نشیب های کوتاه و بلندی همراه بوده است. در همین دوره، گاه به توسعه یافتگی سیاسی نزدیک و گاه از آن دور شده ایم. در دوره معاصر تاریخ ایران، تمرکزگرایی را بیشتر و تمرکززدایی را کمتر تجربه کرده ایم، ولی به رابطه میان تمرکزگرایی و توسعه نیافتگی سیاسی و تمرکززدایی و توسعه یافتگی سیاسی، توجه جدی تری شده است. پرواضح است که سخن گفتن در مورد تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران و بررسی کم و کیف این تحولات به دلیل تنوع موضوعات و گستردگی مباحث، کاری بس دشوار است. بنابراین در این پژوهش می کوشیم تا علت یکی از منازعات تاریخ معاصر ایران که همانا بحثی پردامنه به نام تمرکزگرایی و یا تمرکززدایی است را با توجه به فقدان پژوهشی متقن و مستند در این باره را دریابیم. پرسش اصلی این پژوهش این است که چه رابطه ای میان توسعه سیاسی و تمرکزگرایی در تاریخ معاصر ایران وجود دارد و وقوع دو انقلاب بزرگ مشروطه و انقلاب اسلامی چه تأثیری بر رابطه ای متقابل این دو متغیر نهاده است؟
ماهیت فلسفه در دوره سلجوقی: وجوه فلسفه محوری و فلسفه ستیزی
حوزههای تخصصی:
گرایش فلسفی سیاسی در دوران اسلامی، عمدتاً از اواخر قرن سوم هجری و در راستای تداوم سیر تفکر و به ویژه با تعمق در مسائل کلامی به وجود آمد. این گرایش تحت تأثیر منابع اصیل و عمیق اسلامی و مبانی قرآنی و دینی، و نیز ترغیب مسلمانان از یکسو به سیاست و از دیگر سوی به تعقل سیاسی بود. شاید بتوان فلسفه اسلامی را اولین بارقه های آزادی بیان در چارچوب علمی در عالم اسلام دانست. کار ویژه اصلی فلسفه اسلامی، هستی شناختی به سبک نو افلاطونی و تفسیر اسطوره ای جهان می باشد. در دوران سلجوقی گفتمان و بنیان های فکری جدیدی وارد فلسفه اسلامی شد. بر این اساس هدف پژوهش پیش رو در حقیقت همان هدف فلسفه است. اینکه چه اتفاقی افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چه پیامدی داشت؟ به عبارت دیگر، کشف حقایق تاریخی درباره تحولات فلسفه اسلامی در دوره سلجوقی و نیز اثبات ریشه این تحولات هدف اساسی تحقیق پیش رو است. با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی خواهد بود. پژوهشگر ابتدا می کوشد به صورت روشمند و منسجم موضوع مورد بحث را توصیف و تشریح کند و سپس به شکل نظام یافته و مبتنی بر روابط علی، مطالب را ارائه می دهد.