فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
114 - 160
حوزههای تخصصی:
شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری، ازجمله مناطقی است که پابه پای مناطق دیگر کشور در مبارزه با حکومت پهلوی مشارکت داشت. پژوهش حاضر بر آن است تا نحوه گسترش باورها و اعتقادات اسلامی و انقلابی در شهرکرد و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دهد و به چگونگی همه گیر شدن گفتمان انقلاب اسلامی بپردازد. بنابراین ضرورت دارد به بررسی نقش گروه ها و اقشار مختلف شهرکرد، که در جریان مبارزات انقلابی حضور چشمگیر داشتند، پرداخته شود. در این خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهه 1340 و 1350 با استفاده از روش کتابخانه ای، اسناد و مصاحبه سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر بررسی شده است.
براساس یافته های این پژوهش، وجود افراد فعال مذهبی در شهرکرد همچون رحمان استکی، سید تقی جعفریان، محمد دانش و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانه آنان موجب آشنایی مردم شهرکرد با جریان کلی انقلاب اسلامی شد. در داخل شهر فعّالیّت های فرهنگی مدرسه امامیه و افراد مذهبی، فعّالیّت های گروه توحیدی محرم سرخ، در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در شهرکرد مؤثر بودند. در ابراز مخالفت ها و اعتراضات مردم شهرکرد در سال 1357 فعّالیّت فرهنگیان (دانش آموزان و معلمان) جالب توجه بوده است. مردم این شهر افزون بر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهرها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب اسلامی پیوستند.
جایگاه و نقش نمادین قلمدان در بستر تاریخ اجتماعی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشیاء و آثار هنری هر دوره می توانند راوی تاریخ و سبک زندگی مردمان آن دوره باشند. ازجمله این اشیاء قلمدان است که کارکرد و جایگاه مهمی در متن زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان دوران قاجار داشت. ازاین رو مسئله این پژوهش واکاوی نقش قلمدان در متن زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان در عصر قاجار است، اینکه چگونه می توان از طریق بررسی جایگاه و کاربرد قلمدان های لاکی در میان اقشار مختلف جامعه ایران، بخشی از تاریخ و سبک زندگی مردمان آن دوران را روایت کرد. آنچه با کنکاش در گزارش ها و شواهد تاریخی به آن پرداخته می شود. طی دوران قاجار به شکل قابل توجهی سبک زندگی ایرانیان باسواد و صاحب منصب با قلمدان پیوند می خورد. از بعد اجتماعی قلمدان بیش از هر چیز نمایانگر طبقه اجتماعی میرزاها بود. از سوی دیگر قلمدان به شکلی نمادین در سپهر سیاسی قاجار نشانی از شأن و اعتبار و مقام بود؛ جز هدایای سلطنتی نفیس و در بالاترین سطح نشانه صدارت بود؛ اما هرچه به پایان دوران قاجار نزدیک می شویم با تغییر الگوهای فرهنگی و اجتماعی به خصوص تغییرات سبک زندگی، به تدریج این شیء ارزش ها و دلالت های نمادین خودش را از دست داد و به مانند بسیاری اشیای فرهنگی به تاریخ پیوست.
نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
39 - 58
حوزههای تخصصی:
زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمین های کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، به طوری که از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمین هایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بوده اند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، می دانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهان شاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوش های باستان شناسی چگونه می توان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبه ها و ارزیابی داده های جغرافیایی درون آن ها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنی اسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان می دهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامه های توسعه طلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است.
تبیین و تحلیل سیر ارتباط علمی دانشمندان اصفهان و بصره در سه قرن اول هجری با تاکید بر علم حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
93 - 117
حوزههای تخصصی:
احادیث پایه و اساس علوم نقلی بوده و محدثان در ازمنه گذشته تاریخ اسلام برای دستیابی به این دانش به شهرهای مهم در تمدن اسلامی مسافرت کردند. بصره از مراکز مهم علوم اسلامی در این زمینه شهرت بسیاری داشت و از سویی نیز اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم حدیثی با بصره ارتباط علمی داشت. این پژوهش بر آن است که انگیزه سفر محدثان اصفهانی به بصره را همراه با نتایج این ارتباط مورد ارزیابی قرار دهد. این پژوهش که با روش کتابخانه ای و بررسی داده ها در منابع رجالی به چگونگی ارتباط محدثان اصفهان و بصره پرداخته است به سوالاتی نظیر این موارد روبرو است که: چه عواملی در جذب محدثان اصفهان به بصره موثر بوده است؟ و از سویی، این مسافرت های علمی محدثان اصفهانی به بصره چه تاثیری بر جریان حدیثی اصفهان داشته است؟ : در پاسخ به این سئوالات فرض تحقیق بر این قرار می گیرد که عوامل مهمی چون تشابه فضای فکری و علمی اصفهان و بصره در قرون اولیه، در دفاع از تفکر اهل سنت، موقعیت جغرافیایی و علمی، ویژگی خاص بصره همچون حضور صحابیان متعدد، حافظان حدیث، حضور راویان فراوان و معتبر در صحاح سته اهل سنت، انگیزه مهمی برای محدثان اصفهان در بهره گیری از دانش بصره بود و در مرتبه دوم نیز بررسی منابع رجالی نشان می دهد که به دلیل ارتباط محدثان اصفهان با مشایخ مشهور بصره جریان حدیثی بصره با ویژگی تاکید بر جرح و تعدیل راویان، در علم حدیث اصفهان تاثیرگذار شد و اسناد راویان اصفهان نشان می دهد که تاثیر استادان بصری در منابع رجال و سلسله اسناد محدثان اصفهان تا قرون بعد نیز دیده می شود.
چگونگی موضع گیری ایران در برابر تشکیل کنفدراسیون شیوخ جنوب خلیج فارس (1346- 1349ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست منطقه ای ایران در حوزه خلیج فارس و دریای عمان در دهه 40 شمسی/ ۶۰ میلادی در نتیجه مجموعه تحولات داخلی و رهیافت های بین المللی دچار دگرگونی های عمیقی گشت. خروج نیروهای انگلستان از منطقه خلیج فارس و دریای عمان و بروز خلا قدرت ، مسئله بحرین و تشکیل فدراسیون شیوخ جنوب خلیج فارس از مهمترین رویدادهای بود که ایران به اشکال مختلف با آن در حال چالش و تقابل بود . در اواخر این دهه امارت های کوچک جنوب تنگه هرمز که سیاست خارجی و دفاعی آنان به وسیله انگلستان اداره می شد و فاقد تمرکز سیاسی و اداری مستقل بودند ، خواستار تشکیل نوعی کنفدراسیون گشتند . ایران با تاسیس این کنفدراسیون به مخالفت پرداخت. هدف از این نوشتار بررسی علل مخالفت شدید دولت پهلوی دوم نسبت به شکل گیری فدراسیون شیوخ خلیج فارس در این مقطع زمانی می باشد. در پایان نتیجه گرفته می شودکه ایران به علت حضور بحرین در این اتحادیه که تهران آن را بخشی از حاکمیت خود می دانست با آن به مخالفت پرداخت زیرا از دیدگاه تهران، بحرین بخشی از کشور ایران محسوب می شد و به صورت طبیعی امکان الحاق خودسرانه ان به معاهدات خارجی وجود نداشت.
دلالت های اجتماعی و فرهنگی تصویرگری نَبَطی و تأثیر آن بر ذهنیّت های تصویری در عربستان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نَبَطی در زمینه تصویرگری گنجینه ای غنی از مضامین کهنِ همسایگان پیرامونی و ذهنیّات بومی بوده که طی سده های متمادی بالیده و گسترش یافت، و برخی از بن مایه های آن در سرزمین های مرتبط به خصوص همسایه جنوبی عربستان مرکزی تقلید یا با تغییراتی بازآرایی شد. پرسش اصلی این پژوهش این بوده است که ذهنیّات متنوع تصویرسازی نَبَطی، خاصّه دلالت های اجتماعی و فرهنگی آن، چه بوده و این ذهنیّات چگونه و تا چه حد بر ذهنیّت های تصویریِ اعراب ساکن در عربستان مرکزی تأثیر نهاده است؟ در این پژوهش با رویکرد انسان شناسیِ فرهنگی و اجتماعی و با بررسی شواهد متنوع مادی، به ویژه گزارش های باستان شناسان، دلالت ها و کارکردهای اجتماعی تصویر در زندگی روزانه، چون قدرت تأثیرگذاری تصاویر و ممنوعیت مقطعیِ تصاویر انسانی در مقابرْ بررسی شده و نشان داده شد که این ذهنیّاتِ رایج در میان نَبَطی ها از راه های مختلف فرهنگی، مانند مراودات تجاری و به نحوِ عینی تر، به واسطه مجسمه هایی چون بت های الهگان (از جمله عزی) در میان ساکنان عربستان مرکزی هم رسوخ کرد؛ چنان که شباهت های فرهنگی عمده ای در این زمینه به دست آمد.
نقش پیوندهای تجاری و فرهنگی شرق آفریقا و خلیج فارس در آئین زار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بردگان سیاه یکی از اقلام مهم تجاری بودند که از روزگاران باستان رواج داشته و بعد از فتوحات اسلامی نیز کم و بیش تداوم داشت. سواحل خلیج فارس و دریای سرخ از جمله مقاصد مهم برای جابجایی و نقل و انتقال یا اسکان این بردگان بودند. چنانکه گزارشهایی از اسکان بردگان سیاه در بصره و روستای توریان در جزیره قشم وجود دارد. مساله مهم در ارتباط با این بردگان تاثیر وتاثرهای فرهنگی است که در محلهای اسکان خود داشته اند. این بردگان علاوه بر اثرپذیری فرهنگی، فرهنگ خود را نیز به جوامع میزبان می دادند؛ اساطیر و آئین زار و موسیقی مرتبط با آن از جمله مواردی است که به واسطه آنان در منطقه خلیج فارس نفوذ داشته است. این مقاله با تمرکز بر این آئین به مثابه یک مثال تاریخی، کوشیده است به توضیح و تبیین این سوال بپردازد که تجارت برده چه تاثیری بر تعامل فرهنگی آفریقای شرقی و حوزه خلیج فارس داشته است؟ فرضیه حاکی از آن است که بابازارها و مامازارها به طور کلی سیاهان در دوره اسلامی طیِّ چند مرحله فرهنگ و آئین زار را دگرگون کردند.یافته های تحقیق حاکی از آن است که مراحل مذکور عبارت بودند از: تلاشهایی برای انطباق روایات سواحیلیِ زار با روایات توراتی و قصص انبیا، دادن صبغه اسلامی و درمانگرانه به آئین زار، و درنهایت اثرپذیری از ادبیات و باروهای صوفیانه به خصوص از طریقت قادریه.
تفسیر انتقادی یک انگاره: کوروش دوم و خشایارشای یکم در مکالمۀ افلاطونی «آلکیبیادس بزرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله موسوم به «آلکیبیادس بزرگ» ازجمله متونی محسوب می شود که به رغم آنکه پژوهشگران تردیدهایی جدی در انتساب آن به شخص افلاطون ابراز داشته اند، از جایگاهی ویژه در میان آثاری برخوردار است که ذیل مکتب فلسفی و ادبی افلاطونی قرار می گیرند. این رساله شامل مکالمه ای میان سقراط و معاشر جوان او آلکیبیادس است و ضمن گفت وگو، در چند مورد از شاهنشاهی هخامنشی و مسائل مربوط به آن سخن می رود. در پژوهش حاضر منحصراً به یکی از این موارد، یعنی اشاره سقراط در سطور نخست رساله به کوروش دوم و خشایارشای یکم به عنوان تنها افراد میرا و فناپذیر شایسته احترام در نظر آلکیبیادس جوان و جاه طلب توجه شده است. درحقیقت پژوهش حاضر بر آن است از طریق مطالعه انتقادی و تطبیقی محتوای «آلکیبیادس بزرگ»، انگاره ها و تصورات ویژه ای را بررسی کند که وجود آن در فضای ذهنی نویسنده رساله، موجب ذکر نام کوروش و خشایارشا به عنوان تنها افراد ارجمند در نگاه شخصیتی همچون آلکیبیادس شده است و به یاری چنین خوانشی، یک انگاره پنهان در اندیشه یونانیان سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد در باب این دو فرمانروای هخامنشی را بازخوانی کند.
بازآفرینی فضایل شاهی سیاستنامه خواجه نظام الملک در آثار تاریخ نویسان عصر صفوی (907-1136ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استقرار حکومت صفوی (907 ق.)، تاریخ نویسان عصر در فضای فکری و گفتمان جدید، وظیفه ای را به عهده گرفتند که تاریخ نویسان پیش از این، کمتر به آن پرداخته بودند و آن به کارگیری فضایل شاه آرمانی سیاستنامه ها، برای مشروعیت بخشی به پادشاهان هم عصرشان بوده است. از ویژگی های اصلی سیاستنامه ها یا سیرالملوک ها، یکی از حوزه های اصیل فکرى در اندیشه سیاسى ایران دوران اسلامی، به خصوص در دوران میانه، توجیه گرى سیاسى و مشروعیت بخشی و تایید حکومت ها و شاهان عصر بوده است. این آثار با توجه به شرایط تاریخى سیاسى ظهور آن ها، خصایص ویژه اى داشته و به منظور راهنمایى عملى امیر یا سلطان خاص نوشته شده اند. پژوهش حاضر در پی آن است که تاریخ نویسان عصر صفوی کدام یک از فضایل شاه آرمانی سیاستنامه نظام الملک، از منابع اصیل طرح و انتقال اندیشه شاه آرمانی در دوره میانه را برای توصیف پادشاه هم عصرشان به کار برده اند؟ و اهداف تاریخ نویسان از توجه به آثار سیاستنامه ای چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تاریخ نویسان این عصر تحت تاثیر سنت های فکری ایرانی و زمینه های تاریخی، جهت مشروعیت بخشی به سلاطین صفوی از فضایلی چون برگزیده بودن، ایجاد کننده امنیت، بوجود آورنده سعادت و نیکبختی، عدالت و دادگری، دینداری و حمایت از دین، سیاست و اداره امور، دانش نظامی و دارا بودن صفات ظاهری شایسته را به صورت غیر دستوری و انتسابی استفاده کرده اند. هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از منابع تاریخی عصر صفوی نگاشته شده، بازآفرینی فضایل شاه آرمانی یکی از مهم ترین سیاستنامه های دوران اسلامی در آثار تاریخ نویسان عصر صفوی است.
جایگاه احمدخان دنبلی خویی در سیاست اتحاد اسلام حکومت عثمانی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷ (پیاپی ۱۴۷)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
طرح اتحاد اسلام، سیاست حکومت عثمانی با همکاری حکام و امرای مسلمان منطقه آذربایجان و داغستان برای مهار نفوذ و توسعه طلبی روس ها در منطقه قفقاز بود. هدف این طرح، ایجاد هماهنگی و اتحاد میان خوانین منطقه به منظور تشکیل قوای مشترک تحت شعار اسلام علیه برنامه های استعماری روسیه بود. عثمانی ها با عنایت به نفوذ و اقتدار احمدخان دنبلی (حک:1200-1176ق/1786-1762م) حاکم خوی در منطقه آذربایجان، علی رغم شیعی مذهب بودن او، وی را عنصری مناسب برای اهداف طرح اتحاد اسلام تشخیص داده و به برقراری ارتباط با او روی آوردند. شناخت نقش و جایگاه احمدخان خویی در سیاست منطقه ای عثمانی و بررسی ابعاد همکاری آن دو از مسائل فراروی این پژوهش است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤالات است: همکاری احمدخان خویی با عثمانی ها در طرح اتحاد اسلام در چه سطحی بود؟ حاکم خوی از همکاری با سیاست منطقه ای عثمانی چه اهدافی داشت؟ این پژوهش بر آن است تا باتکیه بر نسخ خطی فارسی، اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ نگاری عثمانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی موضوع مدنظر را واکاوی کند. یافته های پژوهش مؤید آن است سطح همکاری آنان در مقابله با دشمنان اسلام با گذر از سطح تبادل سفرا و مکاتبات، وارد همکاری عملی مشترک اطلاعاتی و نظامی شد. ارتقای جایگاه از سطح حاکم محلی به سطح مدعیان حکومت و شناساندن خود به عنوان حکمران مستقل آذربایجان در فقدان حکومت مقتدر از اهداف حاکم خوی بود.
بینش و نگرش روحانیون مورخ در تاریخ نگاری معاصر ایرانی (بعد از انقلاب اسلامی 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روحانیت تشیع به عنوان یکی مهم ترین جریانهای سیاسی و فکری در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور ایران به شکل مشخص از دوران صفویه مطرح گردید. در دوره بعد از انقلاب اسلامی 1357ش، روحانیون در قالب یک جریان تاثیرگذار در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضور یافتند. علاوه بر این در حوزهای تئوریک، از جمله در عرصه تاریخ نگاری نیز به عنوان یک طیف فعال در شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی مطرح گردیدند، مبنا و اساس فکری این جریان، برداشتی از تعالیم اسلام، مذهب تشیع و حکومت اسلامی شکل گرفته بود. هدف این پژوهش بررسی بینش و نگرش روحانیون شیعه در شکل گیری و تداوم جریان تاریخ نگاری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی است، بویژه اینکه برخی از روحانیون بعد از پیروزی انقلاب به عنوان نگارندگان و محققان در عرصه تاریخ حضور یافتند و اقدام به تدوین و نگارش کتب تاریخی نمودند. فرضیه این پژوهش این است که متاثر از انقلاب اسلامی، طیفی جدیدی از مورخان روحانی با پشتوانه حاکمیت جمهوری اسلامی در قالب تاریخ نگاری رسمی، دست به تدوین و تولید منابع تاریخ نگارانه زدند. روش و رویکرد این پژوهش به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. همچنین یافته ها این پژوهش نشان می دهد به نسبت حجم گسترده ای منابع تاریخ نگاری بعد از انقلاب در داخل کشور، تولید و نگارش آثار تاریخی از جانب روحانیون، گستره ی قابل قبولی را به خود اختصاص می دهد و خود منجر به توسعه و بعضا شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی در این دوران شده است.
مسأله ی جانشینی و مشروعیت و بنیان های نظری آن در عهد سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
353 - 382
حوزههای تخصصی:
جنگ های جانشینی از همان ابتدای تشکیل دولت سلجوقیان آغاز شد. سلاجقه نگرش قبیله ای به موضوع قدرت داشتند. براساس این نگرش، قدرت متعلق به تمام افراد قبیله بود که به نمایندگی از ایشان در اختیار خانواده ی حاکم قرار داشت. این نظام در زندگی قبیله ای و استپ کاربرد داشت، اما برای حفظ یکپارچگی در یک امپراتوری بزرگ، مانند سلجوقیان، که در هر بار جانشینی بیم آن می رفت جنگ های داخلی درگیرد، سودی نمی بخشید. مدعای پژوهش حاضر این است که سلجوقیان برای حل بحران جانشینی، دو الگوی اندیشه ی سیاسی اسلام و ایران را مورد توجه قرار دادند. مقاله ی حاضردر صدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که اندیشه ی ایرانی و اسلامی چگونه به حل مساله ی جانشینی و مشروعیت سلجوقیان کمک نمود؟ به نظر می رسد بنیان های نظری اسلامی در خصوص مساله ی جانشینی جایگاه ویژه ای یافتند و در حفظ نظم و ثبات سیاسی سلجوقیان موثر افتادند، از این رو به بررسی مولفه های آن و آراء اندیشمندان مسلمان پرداخته می شود.
وظایف ردان (radān) در دوره ساسانیان از مادیان هزار دادستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مادیان هزار دادستان تنها نسخه خطی ناقص از چندین مجموعه حقوقی دوره ساسانی است. در این کتاب علاوه بر قانون گذاران و مفسران حقوقی، مقامات دینی زردشتی مانند موبدان، هیربدان، دستوران و ردان نیز در نقش قاضی ظاهر شده و حکم صادر کرده اند. این گفتار بااستناد به کتاب حقوقی مادیان و با هدف شناختن جایگاه ردان در دوره ساسانیان به روش تحلیلی تاریخی نوشته شده است. پرسش های مقاله این است: بنابر مادیان، ردان در دوره ساسانی چه وظایفی داشتند و احکام صادره آن ها کدامند؟ بررسی ها نشان داد: این دین مردان در دستگاه روحانیت دوره ساسانی وظایفی مشخص داشتند و به عنوان دستیاران پادشاه برای اعتلای حکومت دینی و کشور می کوشیدند. ردان در قانون گذاری و نظارت بر آن و حفظ آموزه های دینی و منافع کشور بسیار پرانگیزه و پویا ظاهر شده اند. آن ها در باز پس گرفتن مالکیت و مالیات نهادن بر دارایی و مسایل خرید و معاوضه و ارزیابی ارزش اموال آتشکده صلاحیت داشتند. درآمد دولت ساسانی از مالیات حاصل می شد. تعیین مالیات و دریافت آن و رسیدگی به امور درآمدی دولت به ردان واگذار شده بود. حسابرس ارزش و بهای اموال منقول و غیرمنقول و ورود دارایی به خزانه شاهی و خروج آن و اسناد واگذاری و تحریم و غیره را محاسبه و آماده می کرد؛ سپس، با حضور رد میزان دارایی خزانه را گزارش می داد. رد باید گزارش حسابرس بررسی و تایید می کرد. ردان، در دوره انوشیروان جایگاه ویژه ای احراز کردند و مُهر آنان در کنار مُهر موبدان به اسناد اعتبار می دهد و وظایف آن ها بیان گر قدرت و نفوذ آنان در دین و دولت است.
رابطه امنیت اقتصادی در امان نامه جوهر صقلّی با شورش های سیاسی دوره اول خلافت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸ (پیاپی ۱۴۸)
155 - 181
حوزههای تخصصی:
امنیت به عنوان نیاز اساسی جوامع، در طول تاریخ ابعاد مختلفی پیدا کرده و بُعد اقتصادی آن به عنوان هدفی میانی برای ملل مسلمان، همواره از اولویت بیشتری برخوردار بوده است. امان نامه جوهر صقلّی فرمانده سپاه فاطمیان به مردم مصر، یکی از مهم ترین اسناد تاریخی درباره توجه مسلمانان به موضوع امنیت اقتصادی است. مصر در آستانه ورود فاطمیان، بر اثر بحران های سیاسى متعدد، در شرایط اقتصادی نامتعادلی قرار داشت و همین امر سبب شد جوهر صقلّی بتواند با تنظیم امان نامه ای مکتوب که در آن تأمین امنیت، به ویژه امنیت اقتصادی مصریان تضمین می شد، زمینه های فتح این سرزمین را بدون مقاومت و خون ریزی فراهم آورد. مقاله حاضر تلاش دارد با تحلیل محتوای این امان نامه، وعده فرمانده فاطمیان برای تأمین امنیت اقتصادی در مصر را مورد بررسی قرار دهد و به این سؤال اساسی پاسخ دهد که چه ارتباطی میان شورش های سیاسی دوره اول خلافت فاطمیان در مصر (358-487ق) با موضوعات مطرح شده در این سند، به منظور تأمین امنیت اقتصادی وجود دارد؟ یافته های پژوهش مبتنی بر روش توصیف و تحلیل داده های تاریخی و همچنین تحلیل محتوای متن امان نامه، نشان می دهد که شورش های سیاسی این دوره، براساس علل شکل گیری آنها، در شش سنخ کلی قابل طبقه بندی می باشند که همگی با مضامین امان نامه در زمینه تأمین امنیت اقتصادی مرتبط اند.
بررسی علل موجبات خاموشی های برق شهرتهران در سالهای پایانی حکومت پهلوی (چالش ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
91 - 115
حوزههای تخصصی:
قطعی برق در ایران موضوع تازه ای نیست. در سال های پایانی حکومت پهلوی نیز خاموشی های گسترده گریبان گیر مردم شده بود. رشد بی رویه جمعیت تهران در دهه 1350 و عدم توسعه لازم در بخش تولید به تناسب جمعیت از یک طرف و بیشتر شدن نرخ رشد تقاضای برق از نرخ رشد عرضه آن و عدم سرمایه گذاری لازم برای توسعه ظرفیت های تولید و انتقال و توزیع برق از طرف دیگر موجب خاموشی و کمبود برق شد. مسئولین دولتی برای رفع این مشکل و جلوگیری از تکرار آن دست به اقداماتی زدند، از جمله خاموش کردن چراغ خیابان ها، پارک ها و ادارات دولتی در ساعات اولیه شب و خاموشی موقت خانه ها و محلات در سراسر کشور به ویژه تهران. اجرای طرح خاموشی و تاریکی (دفاع غیرعامل هوایی) در تهران، خاموشی چراغ های بعضی از معابر شهر تهران و تنظیم برنامه ای برای کاهش بار مصرفی از سیستم به هم پیوسته در مواقع اضطراری از دیگر راهکارهای اداره برق برای تأمین برق شهر تهران به شمار می رفت. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و با استناد به اسناد آرشیوی و منابع تاریخی درصدد بررسی علل و پیامدهای قطعی برق شهر تهران در دهه آخر حکومت محمدرضا شاه پهلوی است. یافته های پژوهش نشان می دهد به رغم اقدامات مسئولین، مشکل خاموشی در بخش خانگی ادامه داشت، تا جایی که دولت برای عبور از اوج مصرف برق در تابستان و رفع مشکل کمبود برق مجبور شد کارخانه ها و واحدهای تولیدی را تعطیل کند.
سیاست دوگانۀ تقابل و تعامل شاهرخ افشار در مواجهه با فعالیت های نظامی احمد شاه درانی در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره حکومت شاهرخ افشار در خراسان، احمد شاه درانی سه مرتبه به خراسان لشکر کشید. شاهرخ که توان رویارویی مستقیم نظامی با احمد شاه را در خود نمی دید، تلاش کرد با سیاستی متفاوت با این مسئله برخورد کند. او با پناه گرفتن در قلعه شهر برای مدتی مانع تصرف مشهد شد، اما سرانجام ناچار تن به مذاکره داد و احمد شاه با تعیین نماینده، برای مدتی مشهد را تحت کنترل خود درآورد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، انگیزه احمد شاه برای تهاجم به خراسان و شرح درگیری های او در نقاط مختلف، به ویژه در مشهد؛ موضع گیری و سیاست های دوگانه تقابلی و تعاملی شاهرخ در مواجهه با او مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که سابقه خدمت احمد شاه در سپاه نادر در شناخت او از ارکان قدرت و ساختار حکومت افشاریان و اقدام به لشکر کشی به خراسان نقش به سزایی داشت و با وجود موفقیت او، شاهرخ ناراضی هر زمان فرصت می یافت سر از اطاعت برمی تافت و مخالفت خود را نشان می داد. در این میان ایستادگی حاکمان محلی خراسان در مقابل احمد شاه نیز مثمر ثمر واقع شد تا جایی که او سرانجام به اطاعت ظاهری از شاهرخ رضایت داد و به پایتخت خود بازگشت. اما پیامد این جنگ ها ویرانی شهرهای مختلف و خسارات بسیار برای مردم خراسان بود که تا مدت های مدید قابل جبران نبود.
نقش بریتانیا در سرنوشت سیاسی ظل السلطان پس از خروجش از ایران (1326-1334ق) بر اساس اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
78 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا، سیاست های اتخاذشده ازسوی این دولت درقبال ظل السلطان، «پس از» خروج اجباری او از کشور را بررسی و تبیین کند. روش/رویکرد پژوهش : این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و برمبنای اسناد آرشیوی و کتاب خانه ای انجام شده است. یافته ها و نت جه گیری : حمایت کردن و حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان به ایران طی دوران اقامتش در اروپا، به عوامل متعددی وابسته بوده است. امید بریتانیا به برخوردارشدن از حمایت ظل السلطان از منافع این دولت درمقام فرمانداری مقتدر در فارس یا اصفهان، جلوگیری از نفوذ روزافزون آلمان در جنوب ایران در خلال جنگ جهانی اول، و نیز مقابله با اقدامات سلطه جویانه روسیه در این مناطق، ازجمله مهم ترین عوامل حمایت بریتانیا از حضور مجدد ظل السلطان در ایران بوده اند. عمده ترین دلیل حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان را نیز می توان مخالفت خان های بختیاری با حضور ظل السلطان در اصفهان و تهدیدشدن بریتانیا ازسوی این خان ها دانست.
Interpretation of Arms and Armor in Fakhr-e Modabbir Mobarākshāh’s Ādāb al Ḥarb wa’l Shujācah (Two Passages from Chapter 11 and 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۸۶-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
Fakhr al-Dīn Muḥammad ibn Manṣūr Mubarākshāh al-Qurashī was born around 1150 CE, probably in Ghazna, and eventually joined the court of Quṭb al-Dīn Aybak, the first Turkish Mamlūk or “Slave King” of northern India. He died around 1224 CE. His Ādāb al Ḥarb wa’l Shujācah (“Rules of War and Bravery”) was a treatise on statecraft in the Persian tradition of “Mirrors for Princes”. A substantial, if idealised discussion of warfare, it includes sections on tactics, troop organisation, various weapons, sieges and many military-historical anecdotes. Nevertheless, these chapters also include more recent, more localised Indian and Turkish elements, plus otherwise lost aspects of military practice or theory. For example, the essentially traditional Islamic or ʿAbbāsid sections include Chapter 12 which describes “How to arrange an army firmly and to maintain that (arrangement)”. The first part of Chapter 13 describes “How to bring the army to a halt and the (best) place to do this”. Some specifically military chapters of theĀdāb al Ḥarb wa’l Shujācah are clearly based upon ʿAbbāsid military theory as developed during the 8th to 10th centuries CE; notably sections such as “How to arrange an army firmly and to maintain that (arrangement)”, and “How to bring the army to a halt and the place to do this”. Other sections reflect more recent Indo-Islamic, Indian and Turkish military ideas, as well as otherwise lost aspects of earlier military practice, plus plans of military arrays, idealised encampments and exercises in the tradition of Islamic furusīyah military training manuals. Chapter 11, which is interpreted here, concerned the characteristic features, advantage and usage of a wide array of weapons. Chapter 19, which is also interpreted here, focussed on various aspects and variations in the array and deployment of an army for battle.
خوانشی بر نقش روحانیان در پیروزی انقلاب اسلامی در استان ایلام (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
263 - 299
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی از مهم ترین وقایع تاریخی نیمه دوم قرن بیستم است. این رویداد محدود به منطقه، شهر یا بخش خاصی نبوده و آحاد ملت ایران در پیروزی آن نقش بسزایی داشتند. مردم استان ایلام هم در سال 1357 همگام و همگرا با دیگر مناطق ایران، علیه استبداد رژیم پهلوی به پا خاستند. از آنجا که رهبری انقلاب اسلامی یک روحانی بود، ازاین رو به تبعیت از امام خمینی، روحانیان استان ایلام از پیشگامان و مبارزان نهضت امام بودند و به پیشنهاد آنها مردم به تظاهرات علیه رژیم پهلوی پرداختند. به همین منظور این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ گویی به این سؤال است که روحانیان استان ایلام در پیروزی انقلاب اسلامی در این استان چه نقشی داشته اند؟ در پاسخ باید گفت روحانیون مبارز بومی در این نهضت رهبری و هدایت مردم را علیه رژیم پهلوی به عهده داشتند و با سخنرانی، روشنگری، صدور اعلامیه ها، برپایی راهپیمایی، تظاهرات و اعتصابات مخالفت خود را با رژیم پهلوی نشان دادند و از این طریق سهم خود را در پیروزی انقلاب اسلامی تثبیت و ادا کردند.
Review Paper: Bioarchaeology; Archaeological study via the biological perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
67 - 73
حوزههای تخصصی:
Biological samples such as bones, tooth, and hair obtained from archaeological excavations are mainly used for dating measurements. However, these findings provide valuable information about the diet, lifestyle or migration, and genetic interaction of communities, and disease because the biochemical content of biological tissues such as bones, teeth, and hair changes under the influence of the lifestyle of the past population. Therefore, it seems that human remains' biochemical, microscopic, and histological studies could be advantageous for clarifying the dark events of the past societies. Bioarchaeology, as an interdisciplinary science, assesses the historical-cultural relationships in ancient samples and human remains like hair, bone, or tooth by biological tools and techniques. In this science, the biological data of specimens are combined with archeological information to obtain a more accurate sociology of past civilizations. The purpose of the present review article is to familiarize archeology researchers with the usual methods in bioarchaeological studies.