فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۲۱ تا ۷٬۴۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه صورت بندی گفتمانیِ خرده گفتمان های موجود در گفتمان علمای شیعه و واکاوی چگونگی ظهور این خرده گفتمان ها و مداقه تاریخی- گفتمانی در اندیشه ورزی این خرده گفتمان ها در باب مشروطیت است.
روش/رویکرد پژوهش: این مقاله، بااستفاده از روش گفتمانی «تضادمحور» میشل پشو و اتخاذ رویکردی تاریخی– تحلیلی به بررسی صورت بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه پرداخته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخی و بی نظیر در تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. در این برهه، اندیشه ها، نظرها، و گفتمان های مختلفی از بطن جامعه سربرآوردند. بر این اساس، خرده گفتمان های موجود در گفتمان عام روحانیت شیعی، به مؤلفه ها و عناصر اصلی مدرنیته بی توجه بودند و بیشتر باتوجه به کنش گفتمان های رقیب (اعم از نظری و عملی) و در تضاد با یکدیگر بودند که به تولید متون و مفاهیم در باب مشروطه پرداخته و نسبت خویش را با مشروطیت تعیین کردند. این امر باعث شد که این گفتمان ها از درک واقعی مدرنیته عاجز باشند و در نسبت خود با آموزه های مشروطیت ناسازواری های زیادی داشته باشند. گو اینکه همین ناسازواری در ماهیت انقلاب مشروطیت در ایران باعث ابهام و بعدها شکست این جنبش گشت.
روابط خانات ایروان با گرجی ها و نقش قدرت های پیرامونی در دوره حکمرانی حسینعلی خان قاجار ایروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت محلی خانات ایروان(1160-1243ق.)، در قلمرو جغرافیای سیاسی ایالت چخور سعد سابق حکومت صفوی شکل گرفته بود. حیات سیاسی این خانات از بدو تأسیس همواره مورد تهدید مداوم حکومت های همجوار خصوصاً گرجی ها قرار داشت. این وضعیت تهدیدآمیز، بدون شک نظر حاکم ایروان حسینعلی خان را به نیروی سوم معطوف ساخت تا برای حفظ استقلال خویش از دیگر قدرت های منطقه ی یاری و مساعدت بطلبد. در واقع شکل گیری روابط خانات ایروان با قدرت های پیرامونی بیشتر ناشی از ملاحظات سیاسی و بر گرفته از همسویی منافع بود. با این حال، روابط خان ایروان با دول همجوار، همواره از یک رابطه ثابت و پایداری برخورداری نبود. چرا که تنها مسأله شناخته شده و قابل درک برای حاکم خانات فوق الذکر، حفظ حکومت در حوزه های محدود و محلی خانات به هر وسیله و ابزار ممکن بود. در این مقاله مناسبات سیاسی - نظامی خانات ایروان با گرجستان و نقش نیروهای پیرامونی در منازعه خانات ایروان با گرجی ها در منطقه قفقاز جنوبی در دور حکمرانی حسینعلی خان زیاداوغلوی قاجار ایروانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که علل مداخله سیاسی نظامی دولت های پیرامونی در تحولات داخلی خانات ایروان به موقعیت ممتاز تجاری و سوق الجیشی ولایت ایروان و قرار گرفتن در تقاطع راه های تجاری منطقه قفقاز جنوبی بر می گشت و هدف اصلی خانات ایروان نیز بهره برداری از تضاد منافع قدرت های مزبور در منطقه قفقاز برای حفظ و نگهداری استقلال حکومت محلی ایروان بود. Abstract Local government of Khanate of Yerevan (1160-1243AH.) was formed at the geopolitical zone of former Chokhur Saad of Safavi government. The political life of this Khanate was always under the threat of neighboring governments such as Georgian government. Undoubtedly, this situation diverted the governor of Yerevan, Hossein Ali Khan towards the third power so that his political independence can be maintained. In fact, the formation of relations between Khanate of Yerevan and peripheral powers was due to political considerations and mutual interests. However, relations of Khan of Yerevan with neighboring governments were not always stable, since the only recognized objective for the Khanate of Yerevan was to preserve its domain and governance over a limited and localized region through utilization of any measures or means. The aim of present research is to study the political and military relations of Khanate of Yerevan and Georgians and the role of peripheral powers about the conflict of Khanate of Yerevan and Georgians in the south Caucasus region on the rule of Hossein Ali Khan Ziyad Oglu Qajar Yerevani. The findings show that the causes of political and military interference of peripheral governments in the internal affairs of Khanate of Yerevan were emerged due to the commercial and strategic characteristics of Yerevan and its unique geopolitical configuration in the commercial routes and crossways of south Caucasus region. The main objective of Khanate of Yerevan was to exploit dissension of local powers of Caucasus region in favor of preserving its local governance. Keywords : Khanate of Yerevan, Kartli-Kakheti Government, Hossein Ali Khan Qajar, Iran, Ottoman, Russia
مواضع سیاسی امام کاظم (ع) در مقابل خلفای عباسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحلیل مواضع سیاسی امام کاظم (ع) در مقابل خلفای عباسی و اثبات حق زمام داری ایشان در مقابل حاکمان وقت است. برای رسیدن به این امر مهم، براساس روش تحلیلی، تاریخی، در آغاز اصول کلی اندیشه سیاسی امامان شامل تربیت جامعه برای تشکیل حکومت دینی، اعتراض به حکومت های زمانه، کناره گیری مدبرانه و در مواردی همکاری با خلفای زمان برای حفظ اصل اسلام، به عنوان پیش در آمد خط مشی سیاسی امام کاظم (ع) تبیین می شود. در ادامه، مواضع سیاسی حضرت در برابر خلفای عباسی، مانند موضع آشکار برای اثبات حق زمام داری خود در احتجاج با حاکمان عباسی، توصیه شیعیان به قطع رابطه با حکومت و نفوذ دادن برخی از یاران در بدنه حاکمیت طرح می گردد و سپس به سیاست های ایشان در برابر فرقه ها و گروه های سیاسی شیعی مانند رهبری و نظارت مستقیم بر امور شیعیان، راهنمایی آنان از نظر عقیدتی، فکری، سازمان دهی برخی از گروه های شیعه، نظارت مستقیم بر پیروان خود و بیدار کردن وجدان انقلابی امت، پرداخته می شود تا آن جا که اتخاذ این مواضع، از دلایل زندانی شدن حضرت برشمرده شده است.
کاربری های باغ های عصر غزنوی با تکیه بر تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی نه تنها از مشهورترین متون ادب فارسی است بلکه به نوبه خود یکی از منابع مهم تاریخ اجتماعی- فرهنگی ایران در دوره غزنوی به شمار می رود. در این کتاب مطالب بسیاری درباره هنرمندان و آثارمعماری وهنری این دوران از جمله باغ های حکومتی و خصوصی به چشم می خورد. در مقاله حاضر تلاش بر آن است تا از منظر اجتماعی- فرهنگی، کاربری های باغ های حکومتی و خصوصی عصر غزنوی مورد بررسی قرار گیرد. سوال اصلی مقاله این است آیا باغ های حکومتی این دوره بنا شدند تا تنها نمادی از جلال و شکوه سلاطین، را به نمایش بگذارند یا آنها دارای کاربری های دیگری نیز بودند؟ برای پاسخ به این پرسش با مراجعه به متن، مطالب مرتبط استخراج و دسته بندی شد و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تنظیم گردد. یافته های تحقیق در دو بخش ساماندهی گردیده است، بخش اول، به بررسی ویژگی های باغ های شهرهای غزنین، هرات، بلخ و نیشابور؛ و بخش دوم به بررسی کاربری های باغ های مورد نظر از جنبه های سیاسی، نظامی، اداری، مذهبی، ورزشی و تفریحی در دوران اولیه حکومت غزنویان اختصاص یافت.
زمینه های پیدایش حکومت ویجیانگر در جنوب هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویجیانگر نام حکومتی هندو است که در سال 736ه /1336م. در جنوب هند تأسیس شد. تأسیس این حکومت توسط هندوان با هدف جلوگیری از پیش روی سلاطین دهلی به جنوب هند و با ساخت شهری به نام ویجیانگر (به معنای شهر پیروزی) در جنوب دکن آغاز شد و به سرعت تا جنوبی ترین مناطق هند گسترش یافت. تشکیل این حکومت منشأ تحولات عمده ای در حیات سیاسی و فرهنگی هندوان و روابط آنان با مسلمانان دکن در جنوب هند شد. لذا آگاهی از انگیزه ها و تحلیل سیر تاریخی تشکیل این حکومت برای پژوهشگران تاریخ شبه قاره هند و محققین تاریخ اسلام که به مسلمانان دکن و روابط آن ها با هندوان جنوب می پردازند ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع و متون تاریخی سعی دارد زمینه های تاریخی شکل گیری این حکومت را بررسی کند. سیر تحلیلی مقاله به استخراج عوامل داخلی و خارجی و انگیزه ی هندوان برای احیای قدرت سیاسی و مذهبی خود و چگونگی تشکیل حکومت منتج می گردد.
بازتاب و پیامدهای خارجی جشن های 2500 ساله شاهنشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله بررسی پیامدهای خارجی جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی است.
روش/رویکرد پژوهش: در این مقاله به روش تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای واسناد آرشیوی به بررسی موضوع پرداخته است.
یافته ها ونتایج: یافته ها حاکی از آن است که جشن های 2500ساله شاهنشاهی در مهر 1350 برگزار شد. یکی از اهداف برگزاری این جشن ها کسب وجهه بین المللی برای حکومت پهلوی جهت رسیدن به عنوان ژاندارمی منطقه بود. کمیته های بین المللی جشن های 2500ساله شاهنشاهی، در بسیاری از کشورهای دنیا به تبلیغات گسترده در باب این جشن ها پرداختند. در بعد خارجی، بازتاب جشن ها دو روی متفاوت داشت. از یک طرف، برخی جراید و سران و رهبران کشورها به تعریف و تمجید از جشن ها پرداختند؛ و از طرفی، برخی جراید و سران کشورها به انتقاد از آن دست زدند. دانشجویان خارج از کشور نیز از طریق«کنفدراسیون جهانی محصلان و دانشجویان ایرانی» به مبارزات عدیده ای با جشن ها پرداختند. این مقاله در پی بررسی پیامدهای خارجی جشن های 2500ساله شاهنشاهی و پاسخ به این پرسش است که حکومت پهلوی تا چه حد توانست در بعد بین المللی به اهداف خود از برگزاری جشن های 2500ساله دست یابد. بنا بر فرضیه این مقاله، به نظر می رسد که برگزاری این جشن ها و دعوت از سران کشورها برای حضور در آن، بر منزلت بین المللی محمدرضا شاه افزوده باشد.
تحلیل مقایسه ای بسیج منابع در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی ایران با استفاده از مدل بسیج چارلز تیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، با توسل به نظریه بسیج منابع چارلز تیلی، به شناسایی فرآیند بسیج در دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی ایران پرداخته شده است. در واقع، پرسش اصلی پژوهش آن است که بسیج منابع در دو انقلاب مشروطه و اسلامی، بر اساس الگوی نظری چارلز تیلی چگونه صورت گرفته است؟ روش پژوهش تاریخی مقایسه ای و همچنین روش تحلیل اسنادی است.
بر پایه پرسش های مستخرج از مدل نظری مورد استفاده، تفاوت ها و تشابهات این دو انقلاب را شناسایی کرده که اهمّ تفاوت های این دو انقلاب در ایدئولوژی بسیج و رهبری این دو انقلاب و اصلی ترین تشابهات دو انقلاب در وضعیت سرکوب / تسهیل انقلابیون از سوی حکومت، همچنین وضعیت قدرتمند گروه های انقلابی در برابر وضعیت ضعیف حکومت های قاجاری و پهلوی دوم خلاصه می شود.
بررسی نقش و جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی ایران در ارتش شاهنشاهی هخامنشی (از 550 تا 330 پ. م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت کلی ارتش هخامنشی، چند ملیتی بودن و تنوع در سربازان آنان بود. این مساله ناشی از ساختار نظامی وگستردگی قلمرو هخامنشیان بود. در این میان حضور سربازان ساتراپ نشن های غربی در سپاه هخامنشی، به علت آشنایی آنان با موقعیت های جغرافیایی منطقه و مهارت های رزمی آنان، اجتناب ناپذیر بود. با وجود انجام پژوهش های فراوان درباره ارتش و ساختار نظامی هخامنشیان، تاکنون در خصوص جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی هخامنشی، کمتر سخن گفته شده است. یافته های پژوهش بر اساس واکاوی منابع تاریخی و داده های باستانشناسانه، نشان می دهد که ساتراپ نشن های غربی به لحاظ تامین نیروی دریایی و زمینی نقش مهمی در ارتش هخامنشیان داشته اند. در این مقاله تلاش خواهد شد تا با استناد به شواهد تاریخی و با رویکرد مطالعه ی تحلیلی- توصیفی، جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی در ارتش هخامنشیان تبیین گردد.
جایگاه دینی، علمی و اجتماعی-سیاسی موبدان در سده های نخستین ورود اسلام به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موبدان درجامعة طبقاتی ساسانیان از جایگاه رفیعی برخوردار بودند؛ ولی با ورود اسلام و کم رنگ شدن تدریجی دین زرتشت در ایران، سرنوشت آنان دستخوش تغییرشد. دانستن این نکته اساسی که این تغییر، چه تأثیری در نقش آنان در عرصه های مختلف دینی- علمی، و سیاسی - اجتماعی داشت، ذهن را به تکاپو وا می دارد. با مراجعه به منابع اندک باقی مانده از آغاز فتوح، تا حدّی روشن می شود که جایگاه سیاسی موبدان از همان آغاز، به طور جدّی دچار آسیب شد، ولی آنان تا تا حدود سه سده هم چنان مرجع دینی مردم بودند و تا حدی پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرده بودند.
در دورة امویان، مسلمانان اصراری بر تغییر دین ایرانیان نداشتند؛ از این روی، آتشکده ها برپا بود و موبدان پاسخگوی سؤالات شرعی بهدینان بودند؛ اما با روی کار آمدن عباسیان، به تدریج آتشکده ها به مساجد تبدیل شد و موبدان پایگاه های خود را از دست دادند. البتّه به دلیل نزدیکی خلفای عبّاسی به ایرانیان و واگذاری مناصب بالا به نومسلمانان ایرانی، و نیز به دلیل وجود فضای تساهل به ویژه در دورة نخست عباسی، موبدان مجال یافتند تا خود را به بزرگان حکومت و خلفایی چون مأمون، معتصم و متوکّل نزدیک سازند. در این میان، حفظ شعایر دینی و میراث فرهنگی ایرانیان نیز برعهدة آنان بود. مورّخان و دانشمندان مسلمانی چون مسعودی(345)، ابن ندیم(390)، مطهر مقدسی(اواخر سده4) و مسکویه(421) و با آنان تعاملاتی داشتند. پس از حدود سه سده به دلیل گرایش زرتشتیان به اسلام، مقام و جایگاه اجتماعی و دینی موبدان هم به شدّت متزلزل شد؛ به طوری که برخی از آنان مجبور شدند برای گذران معاش، به امور دیگری پردازند و حتّی فرزندان خود را از درآمدن در کسوت موبدان منع کردند. این روند رو به کاهش نقش موبدان، با استفاده از منابع مکتوب به جا مانده از مورخان مسلمان سده های نخستین، کتب پهلوی برگردان شده به فارسی، و آثار تحلیگران بعدی (غربی یا مسلمان) و با روش تاریخی مورد بررسی قرار گرفت.
احم د بن ع م ر العُ ذری (393- 478ق) (نخستین جغرافی دانِ عجایب نگارِ اندلسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهتمام احمد بن عُمَر بن اَنَس العُذری- معروف به ابن دَلایی محدث و مورخ اهل اندلس- در جغرافیا نگاری در شرح حال های باقی مانده دربارة او نادیده گرفته شده است، در حالی که تَرصیع الاخبار و تَنویع الآثار به عنوان تنها اثر بر جای مانده از عُذری نشان از آن دارد که وی علاوه بر آگاهی از علوم زمانة خویش- حدیث و تاریخ- به جغرافیانگاری نیز پرداخته و در این اثر جغرافیا را بر تاریخ مقدم داشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و تقسیم بندی اطلاعات جغرافیایی موجود در این کتاب پرداخته و در صدد است تا با تبیین جغرافیانگاریِ عذری، به واکاوی این بخش از حیات علمی عذری که مورد غفلت واقع شده است، بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عذری فقط به نقل اطلاعات پیشینیان اکتفا نکرده است، بلکه به جغرافیای وصفی و ابزارهای آن و نیز انواع جغرافیانگاری به ویژه عجایب نگاری احاطه داشته است.
بررسی نقش بشیر بن سعد و پسرش نعمان در حوادث صدر اسلام
حوزههای تخصصی:
با پذیرش اسلام توسط اوس و خزرج و مهاجرت پیامبر اسلام(ص) به یثرب، این شهر به مدینه النّبی و مردم آن به انصار معروف شدند. انصار در وقایع قبل و بعد از رحلت پیامبر(ص) مواضع تقریباً مشخّصی در قبال تحوّلات جهان اسلام داشتند. در دوره ی پیامبر(ص) تابع ایشان بودند و در دوره ی پس از پیامبر(ص) نیز، چه در سقیفه و چه در جنگ های ردّه و فتوحات حاضر بوده و در کنار مهاجران، از تصمیم گیرندگان و مجریان اصلی این حوادث محسوب می شدند. در این میان بعضاً افرادی از انصار نیز پیدا می شدند که خلاف میل عمومی آنها حرکت کرده و مواضع متفاوتی از سایر انصار در پیش می گرفتند. در این نوشتار سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اوّل، مواضع متفاوت دو تن از انصار؛ بشیر بن سعد و پسرش نعمان در مخالفت با میل عمومی این گروه، مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. نتایج حاصله خصوصاً در مورد نعمان بن بشیر، گرایش به امویان و مخالفت با علویان را نشان می دهد.
اسلوب و نظام فکری عمر بن شبه نمیری در کتاب تاریخ المدینه المنوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن شبه نمیری بصری از مورخان قرن سوم هجری، با تدوین تاریخ المدینه المنوره، گامی مهم در رونق تاریخ نگاری محلی برداشت. هر چند که نویسنده متاثر از فضای فکری و عقیدتی عصر خود به تدوین تاریخ مدینه پرداخته، اما وی با دیدگاهی جامع نگر موضوعات مختلف تاریخی، فقهی، سیاسی و... را در کتاب خود مد نظر قرار داده که در کمتر منبع تاریخ محلی هم عصر او دیده می شود.
این مقاله در صدد است، با رویکردی توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی تاثیر متقابل نظام فکری و اسلوب در تاریخ نگاری ابن شبه در کتاب"" تاریخ المدینه المنوره"" بپردازد.
به نظر می رسد، اسلوب تاریخ نگاری ابن شبه، متاثر از نظام فکری و توانمندیهای تاریخی، ادبی و فقهی وی بوده، که توانسته اطلاعات مهمی در مورد تاریخ مدینه منوره ارائه دهد، و بسیاری از زوایای پنهان فرهنگی و اجتماعی این شهر در صدر اسلام را آشکار سازد.
کنش های فکری گفتمان تشیع در رویارویی با بحران نوگرایی ایران دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات بیرونی مؤثر در ایران، افزون بر کاهش یک پارچگی فکری سلطنت مطلقه قاجار، به پیدایی دوره ای از مواجهه اندیشه تشیع با مؤلفه های تازه و بازاندیشی کنش گران مذهبی درباره عرضه راه کار برای رفع بحران نوگرایی انجامید. چنین وضعی به ویژه در آستانه عصر مشروطه و دهه پس از آن، موجب پویایی اندیشه سیاسی و ارائه راه کارهایی در قالب نگارش رساله های سیاسی عالمان شیعه شد. مسئله پژوهش این است که آیا دگرگونی فکری این دوره از علما، تحولی «پارادایمی» بود یا در چارچوب تغییر روی کرد آنان در اوضاع بحران تفسیرپذیر است؟ این پژوهش با روش تحلیل گفتمان و تطبیق مفاهیم گفتمان دینی عالمان شیعی بر مفاهیم نوپدید در آن عصر جدید، استنتاج می کند که عالمان شیعه در آستانه عصر مشروطیت با حفظ اصول پارادایمی خود به تحول گفتمانی پرداختند و پس از مواجهه با بحران برآمده از حضور گفتمان نوگرایی، دو گفتمان مشروطه و مشروعه را طرح کردند. پیروان هر یک از این دو روی کرد، بر پایه منابع پربار تشیع و اجتهاد و تفسیر در این باره، کوشیدند که در رویارویی با مفاهیم جدید و گفتمان تازه، تفسیرهای دینی رقیبی عرضه کنند که حاصلش پویایی مکتب تشیع و جهش فکری فرهنگی ایرانیان در آن اوضاع و احوال بود و عامل محرّک وقوع انقلاب مشروطه و پیدایی کنش فکری اجتماعی به شمار می رفت کنش گران دینی با طرح نظریه بازگشت به اسلام اصیل، بر معانی روزآمد و خوانش های دینی تازه از مفاهیم گفتمان دنیای بیرونی، به انگیزه حلّ بحران متمرکز شدند.
معرفی لیوان های بومی محوطه هخامنشی دهانه غلامان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
57 - 77
حوزههای تخصصی:
شهر دهانه غلامان از مهمترین محوطه های کاوش شده از دوره هخامنشی در جنوب شرق ایران است. این محوطه در سال ۱۹۶۰ میلادی توسط امبرتو شراتو شناسایی شد. دهانه غلامان طی دو دوره مورد کاوش قرار گرفته است. دوره اول سالهای ۱۹۶۲-۱۹۶۵ میلادی توسط هیأت ایتالیایی به سرپرستی امبرتو شراتو، دوره دوم مربوط به سالهای ۱۳۷۹-۱۳۸۴ شمسی است که توسط هیأت ایرانی به سرپرستی سیدمنصور سیدسجادی مورد کاوش قرار گرفت. همچنین، مطالعات اخیر آرکئوژئوفیزیک توسط کوروش محمدخانی از دیگر فعالیت های باستان شناختی در این محوطه است. سفال تنها یافته منقول ارزشمند محوطه دهانه غلامان طی کاوش های یاد شده است. بنابراین، مطالعه این داده بسیار مهم در شناخت صنعت و سنت سفالگری دوره هخامنشی در منطقه جنوب شرق بسیار سودمند خواهد بود. یکی از گونه های گزارش شده در این محوطه لیوان های دهانه غلامان است. نوشتار حاضر بر مبنای نتایج بدست آمده از تحلیل های آماری و مطالعه متغیرهای کمی ۴۱۲ قطعه لیوان تدوین شده است. برای نیل به این مقصود تک تک لیوانها از جنبه متغیرهای گوناگون مطالعه و ثبت شده اند. تحلیل آماری ویژگی های فنی و تکنیکی آنها نشان می دهد که این ظروف با معیارهای مشخص و برای منظوری خاص در دهانه غلامان تولید می شدند.
آموزش و نهادهای علمی نوین در مصر سده نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصر جایگاه بلندی در آموزش علوم و معارف اسلامی و ادب عربی داشته و دانشمندان مسلمان مصری در پی ریزی اصول و مبانی آموزش اسلامی نقشی بسزا ایفا کرده اند. بسیاری از دانشمندان مسلمان از سرزمین های مختلف برای فراگیری دانش های دینی یا تکمیل آگاهی های خویش، راهی مصر می شده اند. با این همه، در سده سیزدهم/ نوزدهم و در پی قدرت گرفتن خاندان محمدعلی پاشا (حک : 1805/1220 1849/1265) و کوشش برای تبدیل مصر به قدرتی منطقه ای، تحولاتی جدی در حوزه آموزش علوم در این سرزمین رخ داد و زمینه ورود نهادهای آموزشی و دانش های جدید به مصر فراهم شد و سنت ها و نهادهای آموزشی مصر تحت تأثیر نظام آموزش غربی قرار گرفت. این پژوهش سعی دارد، کوشش های مصریان را برای نوسازی نظام آموزشی این کشور در سده سیزدهم/ نوزدهم، بررسی کند.
نظام هیئت وزرایی در ایران پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان اداری ایران در دوره قاجاریه با اقتباس از تشکیلات اداری دوره صفویه شکل گرفت و همگام با تثبیت حکومت قاجاریه و توسعه روابط خارجی، به سرعت گسترش یافت. بخش زیادی از این گسترش تشکیلات مربوط به دوره طولانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار است. در دوره ناصری نه تنها گستره این تشکیلات افزایش یافت ، بلکه تغییرات زیادی نیز در بدنه و ساختار آن بروز کرد. بخش مهمی از این تغییرات در حوزه وزارتخانه ها و مربوط به شکل گیری هیئت وزرا بود. شناسایی این تغییرات و زمینه ها و عوامل موثر بر بروز این تغییرات، و ارزیابی اندیشه دید گاه های انتقادی نخبگان دوره ناصری در این خصوص ، مهمترین مساله این تحقیق است. این بررسی با اتکا و استناد به داده های تاریخی موجود و با روش توصیفی- استدلالی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. دستاوردهای تحقیق نشان داد : رفع آشفتگی های تشکیلات اداری، افزایش جایگاه و توانمندی حکومت قاجارها – که بواسطه شکستهای سیاسی و نظامی از روسها و انگلیس ها به شدت تضعیف شده بود - اقتباس از تشکیلات اداری غرب را که حاصل سفرهای ناصرالدین شاه و برخی درباریان به اروپا بود و در نهایت اندیشه های اصلاحگرایانه و تجدد خواهی در میان برخی شخصیتهای سیاسی و اداری دوره ناصری، از مهمترین عوامل بروز این تغییرات بوده است. نطام هیئت وزرایی، ایران، ناصرالدین شاه، قاجاریه. Abstract In the Qajar period, administrative structures of Iran were constituted on the same basis that formed such structures in the Safavieh period. They started their rapid developments through governmental integrations and comprehensive foreign relations. Most of these developments belonged to Naser-adin Shah government. In Naseri era, not only did these organizations develop, but also many changes in body and structure occurred. One of these important changes was in administration cabinet minister formation. Recognition of these changes and their efficient prerogatives, backgrounds and evaluation of critical attitudes of thinkers of the period constitute the argument of the present study. The present study utilizes archival historical documents and descriptive-analytical method. The results of the study indicate that the most important prerogatives for such drastic changes in administrative structure were obviation of administrative confusion and chaos, authoritative empowerment of the Qajar government ─ which had been enervated dramatically after their political and military defeat against Russia and Britain ─ emulation of administrative structure of western models ─ which had been materialized in Nasser Al-Din Shah’s expeditions to the West, modernization of the royal court and reformist affinities of some of political and administrative personages of the time. Keywords : Cabinet Ministers, Iran, Nasser Al-Din Shah, Qajar
رمان پاورقی و تاریخ سیاسی معاصر: خوانشی تحلیل گفتمانی از رمان ده نفر قزلباش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر گفتمان های عمده مقطع زمانی 1320 تا 1332 بررسی شده است. با مشخص نمودن گفتمان های سیاسی اصلی در مقطع مورد نظر شامل گفتمان های اسلامی، سلطنت طلب، ملیت گرا و مارکسیستی، به سنجش پیوند آنها و گفتمان های موجود در رمان پاورقی ده نفر قزلباش نوشته حسین سخنیار (مسرور) پرداخته شده است. برای کاوشِ داده ها، رویکرد نظری لاکلائو و موفه انتخاب شد. کاوش داده ها بر پایه این رویکرد گفتمانی نشان می دهد که گونه خاصی از گفتمان ملیت گرا در این اثر دیده می شود که بُعد های گفتمان های اسلامی و سلطنت طلب را در خود مفصل بندی کرده است. گفتنی است بُعد های مدرن گفتمان های سیاسی این مقطع زمانی، شامل گفتمان ناسیونالیسم، سلطنت طلب و اسلامی در این مفصل بندی دیده نمی شود و در موارد بسیاری نسبت به آنها تخاصم وجود دارد. در گفتمان های این رمان اثری از بُعد های گفتمان مارکسیستی دیده نشد. Abstract In the present study, major discourses of serial novels published from 1320 to 1332 are investigated. Identifying the dominant political discourses of the period including the Islamic, the Royalist, the Nationalist, and the Marxist discourse, it then attempts to find the links among such discourses in Hossein Sokhanyar’s (Masroor) Ten Ghezelbash. The theoretical framework upon which the data analysis here is based is Laclau and Mouffe’s discourse theory. This analysis demonstrates that, among other things, there exists in this work a particular variety of the nationalist discourse within which both Islamic and Royalist discourses are articulated. It is worth mentioning that not only the modern dimensions of the major political discourses of the period in question – including the Nationalist, the Royalist, and the Islamic discourse – are not reflected in this work, but that there exists a certain kind of hostility towards them all. For example, there is no trace of the Marxist discourse within the discourses of this serial novel. Keywords : Serial Novel, The Period Between 1320 to 1332, Discourse Analysis. Ten Ghezelbash
واکاوی ساختار و کارهای قضایی فقیهان مالکی در دوره حکومت امویان اندلس (138 - 422ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۵
151-168
حوزههای تخصصی:
امویان اندلس از 138 تا 422 هجری قمری، با فراز و فرودهایی، بر آن سرزمین فرمان راندند. عبدالرحمن بن معاویه بن هشام بن حکم موجودیت خود را در آن سرزمین اعلام کرد (138 ق) و شانزده نفر پس از او در سالیان درازی، بر این سامان حکم راندند که آخرینشان، هشام بن محمّد بن عبدالملک بن عبدالرّحمان بود. آنان از سویی با خلافت عباسی و از سوی دیگر، با خلافت فاطمی نمی ساختند و برای ماندگاری در صحنه سیاسی و حفظ اقتدارشان، از همه ابزارهای سیاسی، مذهبی و فرهنگی بهره می بردند . قاضیان از آغاز دوره حکومت امویان اندلس، از میان فقیهان آشنا به مبانی دین و شیوه اجرای احکام گزینش می شدند و یک فقیه، رئیس آنان بود که او را حاکم برمی گزید و همه کارها را در این زمینه، به او وامی گذارد. این نوشتار به نقش، کارها وساختار نهاد قضاوت در دوره حکومت امویان اندلس در بازه زمانی یاد شده می پردازد و بر پایه منابع تاریخی در این باره، گزارش هایی عرضه می کند.