فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۲۱ تا ۷٬۸۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
واکاوی عقاید غلات در عصر ائمه اطهار علیه السلام و نوع مقابله امامان علیه السلام با آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. آشنایی با نوع برخورد ائمه علیه السلام با غالیان، الگوی مناسبی برای مقابله با آنها ارائه می کند. ابوالخطاب به عنوان یکی از مهم ترین غلات دوران ائمه علیه السلام، علاوه بر بیان عقاید افراطی، تأثیر بسیاری بر جریان غلو در زمان خود و غالیان پس از خود داشت. سؤالی که مطرح است اینکه ابوالخطاب چه عقاید غالیانه ای را مطرح کرد؟ و چه تأثیری در جریان غلو پس از خود داشت؟ و امامان علیه السلام با این شخصیت غالی و پیروانش چگونه برخورد کرده اند؟ امام صادق ابوالخطاب، عقائدی همچون نبوت و سپس الوهیت ائمه علیه السلام و در نهایت، الوهیت خودش را مطرح کرد و قائل به اباحی گری شد. همچنین، حرکت منحرفانه وی، در پیدایش اسماعیلیه بی تأثیر نبود. اما در خصوص واکنش ائمه علیه السلام نسبت به او، باید گفت: با جدیّت به مقابله با ابوالخطاب پرداخت و او را رسوا ساخت و از وی برائت جست و لعن و تکفیر کرد و از همنشینی با وی نهی نمود و سایر امامان علیه السلام نیز به منظور جلوگیری از تأثیرات مخرّب وی، به نوعی همچون امام صادق با این جریان برخورد کردند.
بررسی نقش «لمپن» ها در انتخابات و بلواهای دوره های هفدهم و هجدهم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ سیاسی اجتماعی معاصر ایران و به ویژه بعد از برپایی نظام مشروطه، واقعیّت تلخی را به نمایش می گذارد. در این شرایط که نظامِ مبتنی بر قانون، در ایران حاکم شد، حوادث و وقایعی رخ داد که عامل اصلی آن، ماهیّت استبدادی و ابزار آن، گروه ها و افرادی بودند که در پایین ترین رده های اجتماعی قرار داشتند. درواقع، عدم پذیرش واقعی نظام مشروطه از سوی آخرین شاهان قاجاری و سپس پهلوی ها، موجب شد تا زمینه برای بهره برداری ایشان از گروه هایی که عنوان «لمپن» دارند، فراهم شود. لمپن ها بدون آنکه فایده ای برای جامعه خود داشته باشند، ابزار بسیار مناسبی در دست حاکمیّت و جریان های سیاسی بودند تا با استفاده از آن ها به خواسته های خود برسند. دوران انتخابات و سپس عمر مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی، شاخصی برای بررسی نقش آفرینی لمپن ها در تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. در این دوران که مصادف با حوادث مهمّی در تاریخ ایران است، لمپن ها هم در ناامن کردن فضای انتخابات و تأثیرگذاری بر نتیجه آن و هم در ایجاد بلواهای اجتماعی در دوران حیات مجالس مذکور، نقش مؤثّری داشتند که بنابر اهمّیت موضوع، در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
سؤال اصلی این پژوهش، این است که «لمپن ها چه نقشی در فضای انتخاباتی مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی و بلواهای دوران این مجالس داشته اند؟» برای پاسخ به این سؤال، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «لمپن ها ابزار ناکارآمدیِ انتخابات و ایجاد بلواهای مصادف با مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی بوده اند». یافته های این پژوهش اثبات می نماید که این گروه ها موجب شدند تا با کمترین هزینه، بزرگترین خسارات و آسیب ها بر نظام سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره معاصر وارد شود.
تأثیرسیاست نامه (سیرالملوک) خواجه نظام الملک بر ساختار حکومت سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملکشاه سلجوقی جمعی از بزرگان را مأمور ساخت تا در زمینه کشورداری کتابی بنویسند تا وی رفتارهای اداری و سیاسی و حکومتی خود را برآن استوار سازد. از میان کسانی که سیاست نامه نوشتند اثر و تألیف خواجه نظام الملک برجسته تر بود انتخاب گردید تا حدی که سلطان سلجوقی اظهار داشت: من این کتاب را امام خویش کرده و بر این خواهم رفت ، این کتاب ساختار و روح و اساس حکومت سلجوقی را بیان می کند و آن را بر پنج نهاد قرار داده و وظایف هر کدام را مشخص ساخته است. وی به سلطنت و وظایف سلطان و مقام پادشاهی اشاره دارد.سپس به نهاد وزارت و وظایف وزیر می پردازد. از دستگاه قضا و قضاوت صحبت می کند و سپس نظام اداری و دیوان سالاری را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت به سپاه و امور سپاهیگری پرداخته وایده ها و اندیشه های خواجه را در آن زمینه ها تبیین می نماید.
ایده ها و اندیشه های خواجه در مورد هر کدام از پنج نهاد حکومتی مهم است، از آن جمله؛ وی به خلافت به عنوان دستگاه فرمانروایی که شاه از آن مشروعیت می گیرد اشاره نمی کند، در مقابل او نهاد وزارت را به عنوان یک نهاد با ثبات و جا افتاده ی حکومت اسلامی مطرح ساخته و به وزارت در برابر سلطنت استقلال می دهد، ترتیبات اداری و دیوان سالاری را دقیقاً برنامه ریزی نموده، دادگستری و نهاد قضاوت را مورد توجه قرار داده و در نهایت چون شالوده و اساس هر حکومت ارتش است، به ساختار های اصلی حکومت سلجوقیان که نظامی گری است پرداخته و ظاهراً در ایجاد یک سپاه دایمی و ثابت تلاش می کند. او همچنین بر سپاه چند ملیتی تاکید نموده، و دستوراتی در خصوص درباریان، زنان حرمسرا و خواجه سرایان نیز صادر نموده، که درخور توجه است.
بررسی تطبیقی اندیشه های سیاسی سید قطب و حسن حنفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید قطب از برجسته ترین رهبران فکری جریان بنیادگرای اخوان المسلمین بود و حسن حنفی از شاخص ترین افراد جریان روشنفکری نومعتزلی به حساب می آید. این دو جریان که در سدة بیستم میلادی در مصر شکل گرفتند، در جستجوی راه حل برای معضلات عدیدة کشورشان، از جمله مشکلات و مباحث سیاسی، بودند.
در مقالة حاضر اندیشه های سیاسی سید قطب و حنفی به شیوه -ای توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که اندیشة سیاسی سید قطب بر پایة قرائت از دین قرار داشت. او معتقد به تشکیل حکومت اسلامی و گسترش ایدئولوژی اسلامی و ضمناً مخالف استفاده از اندیشه ها و نظام های به عاریت گرفته شدة غربی در حکومت اسلامی بود. حنفی نیز بر لزوم تشکیل حکومت اسلامی و گسترش ایدئولوژی اسلامی بر اساس شیوه های تبلیغی - تعلیمی و البته در صورت لزوم بر اساس شیوه های انقلابی اصرار می ورزد. وی برخلاف سید قطب، موافق ارتباط با غرباست و بر استفاده از علوم، فنون و برخی از نظام های غربی به همراه نقد آن ها در کنار میراث اسلامی تأکید دارد.
تحلیل و نقد تاریخی گزارش امین الاسلام طبرسی از غزوة خیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی چگونگی گزارش طبرسی به عنوان یک سیره نویس شیعه از غزوة خیبر از طریق نقد تاریخی گزارش وی در تطبیق با دیگر منابع سنی و شیعی پرداخته است. برای این بررسی، اجزای گزارش طبرسی با دیگر منابع سنی و شیعی تطبیق شده و با استفاده از این روش، ضمن مشخص کردن منابع طبرسی و نقاط قوت و ضعف گزارش وی، تأثیرات تفاوت نگاه سیره نویسان شیعی و سنی و یا تفاوت منابع آنان برنحوه نقل وقایع این غزوه نشان داده شده است. برآمد این بررسی نشان می دهد که هرچند طبرسی مانند دیگر سیره نویسان شیعی به ناچار در تدوین کتاب خود از منابع اهل تسنن بسیار بهره برده، اما نگاه او به سیرة نبوی و غزوات پیامبر (ص) شیعی است چنان که می توان گزارش وی از غزوة خیبر را تحلیل شیعی گزارش منابع اهل تسنن دانست؛ به این شکل که اولاً با دید انتقادی از منابع اهل تسنن استفاده کرده و مطالب خود را از بین نوشته-های مختلف آنان گزینش کرده و ثانیاً عصاره آثار و متون شیعی پیش از خود را در متن آورده است.
بازتاب اسراییلیات و افسانه های جعلی در قصه های حضرت نوح(ع) بر اساس متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسراییل از القاب حضرت یعقوب(ع) می باشد که در قرآن کریم(آل عمران/93) فقط یک بار از آن حضرت با نام اسراییل یاد شده است.اسراییلیات اصطلاحی است که علمای اسلامی به عقاید و داستان های خرافی که از ناحیه علمای تازه مسلمان اهل کتاب، بویژه یهودیان از قرن اول هجری در میان مسلمانان رواج یافت، اطلاق کرده اند.این داستان های جعلی و ساختگی اغلب، متوجه انبیای الهی است.پس از حضرت آدم(ع) بیشترین اسراییلیات و افسانه های جعلی پیرامون زندگی حضرت نوح(ع) روایت شده است.این افسانه ها از سه دیدگاه قابل بررسی است:نخست داستان هایی که مجمل آن در تورات آمده و سپس با شاخ و برگ فراوان نقل گردید، دیگر جعلیاتی است که علمای یهود راوی آن هستند و در کتاب مقدس درباره آن سخنی به میان نیامده است، نکته آخر آنکه برخی از افسانه ها به ظاهر نه در کتاب مقدس و نه در بیانات علمای یهود دیده شد؛ بلکه تحت تاثیر اسراییلیات رواج یافت و در متون تفسیری، تاریخی و ادبی رخنه کرد.
تفاوتها و تشابهات در خاطره نگاری مستشارالدوله صادق و احتشام السلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطره نگاری در تاریخ ایران آن چنانکه در سایر کشورها مرسوم و معمول بوده عمدتاً از دوره قاجاریه شکل گرفته است.یکی از ویژگی های جامعه ایران دوره قاجاریه خصوصاً پس از انقلاب مشروطه توزیع بخشی از قدرت پادشاه و مشارکت بخش هایی از نخبگان در سرنوشت سیاسی کشور بود.طبیعی بود که نخبگان مذکور پس از بازنشستگی سیاسی به جمع آوری و تدوین خاطرات خود بپردازند.مستشارالدوله صادق و احتشام السلطنه که هر دو از رجال سیاسی عصر مشروطیت بشمار می روند با همین رویکرد خاطرات خود را به نگارش در آورده اند.هر دو نفر مناصب متعددی در طول دوران حیات سیاسی خود داشته اند.بارها به وزارت، وکالت و سفارت رسیده و فراز و نشیب های سیاسی مختلفی را از سر گذرانده اند.خاطرات آنها می تواند پرده از بسیاری از حوادث مبهم و جریانات پیچیده سیاسیز بردارد.تفاوت ها و تشابهات محتوای خاطرات، سبک، شیوه و انگیزه خاطره نگاری از سوی آنها نیز می تواند کمک شایانی به سیر تاریخ نگاری و خاطره نویسی در ایران بنماید.در مقاله حاضر تلاش شده است خاطرات آنها با اتکا بر سبک، شیوه و انگیزه و دیدگاه های تاریخی بررسی و تفاوتها وتشابهات آنها مورد مطالعه قرار گیرد
تحلیلی بر شورش های گیلان بعد از فتح آن در زمان شاه عباس اوّل صفوی (1037 -1000ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلان بعد از فتح آن توسط شاه عباس اول، به سبب شورشهای متعددی که در آن برپا شده بود، بسیار متمایز از مناطق دیگر ایران گردید. در این پژوهش با توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه گیلان و عملکرد نمایندگان حکومت صفوی در آن، زمینهها و علل برپایی شورشهای گیلان بعد از شکست خان احمد دوم گیلانی و تسخیر آن توسط شاه عباس اول تا اواخر حکومت آن بررسی و تحلیل شده است. سپس، علل ناکامی شورشها و پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آن برای جامعه گیلان و حکومت صفوی بررسی و تحلیل گردیده است. هدف اصلی پژوهش، تبیین و تحلیل ساختاری شورشهای فراموش شده و پراکنده گیلان بعد از سرکوبی خان احمد دوم گیلانی در زمان سلطنت شاه عباس اول میباشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و با استناد به متون تاریخی است.
یافتههای عمده تحقیق نشان میدهد که شاه عباس اول در اداره گیلان موفق نبوده و فقط با اتکا به تهدید و زور بر آنجا سلطه داشته و علت بسیاری از شورشها، به خاطر عملکرد نامناسب نمایندگان شاه صفوی در گیلان بوده است.
نقش بهمن بیگی در ایجاد دانشسرای عشایری
حوزههای تخصصی:
محمد بهمن بیگی یکی از چهره های محبوب و آشنای عرصه ی فرهنگ و ادب و از بنیان گذاران آموزش عشایری است که با تلاش و کوشش وصف ناپذیر در جهت پرورش استعدادهای درخشان فرزندان عشایر ایران، قدم های ماندگار برداشته است. بهمن بیگی متوجه این امر شده بود که تنها راه نجات عشایر، در بالا بردن سطح سواد جمعیت است. بهمن بیگی دریافت که کلید مشکلات عشایر در لابه لای الفبا است. از این رو معتقد بود که باید قیام کرد، قیام همگانی و از این جهت مردم را به یک قیام مقدس دعوت کرد؛ قیام برای باسواد کردن مردم ایلات. بهمن بیگی با تشکیل کلاس های عشایری و تربیت معلمان مؤمن و متعهد برای تدریس، ایجاد کتابخانه های سیار، دانش را به میان عشایر برد و از کودکان محروم، آینده سازانی بصیر و مطلع ساخت. بهمن بیگی تصمیم گرفت به جای چوب شبانی، قلم در دست کودکان عشایری نهد و خواندن و نوشتن را به طریق خاص خود به میان عشایر برد تا جهل و بی سوادی را ریشه کن کند.
در این پژوهش سعی شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع و مآخذ کتابخانه ای و میدانی به بررسی نقش بهمن بیگی در ایجاد دانشسرای عشایری پرداخته شود.
جغرافیای تاریخی منطقه قفقاز
حوزههای تخصصی:
یکی از سرزمینهای مهمی که از تاریخ کهن و ژئوپلتیک حساس برخوردار است منطقه قفقاز واقع در میان دریای خزر و دریای سیاه است، که در ادوار مختلف تاریخی بر فلات ایران تأثیر گذاشته و تأثر پذیرفته است. با توجه به مطالب فوق ذکر، این نوشتار بر آن است تا به بررسی جغرافیای تاریخی منطقه قفقاز با نگاه همه جانبه تاریخی، جغرافیایی و ژئوپولوتیکی بپردازد. بر همین اساس پس از بررسی موقعیت جغرافیایی و وضعیت انسانی این منطقه در متون جغرافیایی اسلامی و نیز گذری مختصر بر تاریخ سیاسی آن، به جغرافیای قومیتی- جمعیتی و نیز اهمیت ژئوپولتیکی و بحران های ناشی از آن در دهه های اخیر پرداخته خواهد شد.
عوامل تضعیف دیوانسالاری آل بویه و نقش آن در انحطاط حکومت
حوزههای تخصصی:
حاکمان آل بویه پس از تسلط بر ایران مرکزی و بغداد، برای حفظ و استقرار حکومت، خود را مجبور به داشتن یک دستگاه دیوانسالاری گسترده و قدرتمند یافتند. از این رو، برای تحکیم ساختارهای حکومتی خویش به اقتباس تشکیلات دیوانسالاری از خلفای عباسی و برخی حکومتهای ایرانی که متأثر از ایران پیش از اسلام بودند، روی آوردند ولی بر اساس نیازها و شرایط حاکم به تغییرات و ابداعاتی در فروعات آن پرداختند که این تغییرات از سویی اقتدار و استمرار حکومت آنان را در پی داشت و از سوی دیگر باعث انحطاط و سقوط آن ها گردید. این پژوهش با استفاده از داده های کتابخانه ای و با بهره گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین عملکرد مهمترین دیوان های آل بویه پرداخته تا با بررسی تغییرات و تحولات صورت گرفته در هر یک، نقش آنان در اقتدار و تضعیف حکومت آل بویه مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از این است که انحطاط دیوانسالاری آل بویه بیشتر به تعارضات ساختاری دیوان ها باز می گردد تا عوامل بیرونی و صوری و تعارضات ساختاری بود که تشکیلات درونی آل بویه را متلاشی ساخت.
تحولات مفهومی و مصداقی اصطلاح "سلطان"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان از جمله مفاهیمی است که از قرن چهارم هجری در ادبیات سیاسی جهان اسلام رواج بسیار یافته و بیشتر شخص حاکم و گاه سلطنت را متبادر می سازد.با این همه، اصطلاح سلطان تا قرن چهارم، تحولات مفهومی و مصداقی بسیاری پیدا کرده و پس از سقوط خلافت و ضعف دولت های مستقل و نیمه مستقل اسلامی در شرق،دلالت های علمی و عرفانی نیز یافته است.در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، فرایند تحولات مفهومی و مصداقی سلطان در مفاهیمی چون دلالت های قرآنی، حدیثی، سیاسی، علمی و حتی عرفانی بررسی می گردد. بررسی نمونه های گوناگون تاریخی در پژوهش حاضر نشان می دهد، بنیادی ترین دلالت سلطان، سیاسی است که در دیگر دلالت های این اصطلاح به نوعی تکرار شده است.
مقایسه ساختار و اجزای ورودی بناهای مذهبی و غیرمذهبی کاشان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هریک از انواع بناهای مذهبی و غیرمذهبی در کاشان عصر قاجار، وجود عواملی نظیر مسائل مختلف مذهبی، در طراحی و ساخت آثار معماری نقشی مهم و محوری دارند. ورودی بناهای کاشان در این دوره، در هر دو صورت مذهبی و غیرمذهبی، دارای بخش هایی است که در پلان اصلی آن طراحی شده و عمدتا شامل جلوخان، سکو، در ورودی، سردر، هشتی و دالان است. در این بناها، ورودی ها به عنوان یکی از مهمترین اجزای ساختمانی، دارای وجوه شباهت و تفاوتی هستند که ریشه در نوع نگاه معماران و سازندگان بناها دارند. بر اساس این پژوهش، از آنجا که مجموعه معماری سنتی مذهبی، بیانگر هویت اسلامی است، بناهای مذهبی باید در نگاه نخست، تأثیر معنوی بر بیننده بگذارند، ولی در بناهای غیرمذهبی عناصر بیشتر حول محور کارکردشان تعریف می شوند؛ با این حال، در دستگاه ورودی این بناها نیز نقش مفاهیم دینی و سنتی مانند حفظ حرمت و درون گرایی از سوی معماران مورد توجه جدی قرار گرفته است.
اردشیر خوره: تختگاه اردشیر پاپکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
107 - 120
حوزههای تخصصی:
اردشیر پاپکان، بنیانگذار سلسله ساسانی به شهرسازی اهمیت فراوانی می داد. وی مبادرت به ساخت تعداد زیادی شهر نمود که اکثر مورخین و جغرافیانگاران سده های نخست اسلامی به آنها اشاره کرده اند. بزرگترین و مهم ترین شهر اردشیر، شهرگور یا اردشیر خوره نام داشت که در نزدیکی فیروزآباد فارس قرار دارد. این شهر که در واقع پایتخت اردشیر محسوب می گردید همانند برخی از شهرهای پارتی دارای طرحی مدور بود. در میانه شهر برجی رفیع مشهور به طربال قرار داشت که مظهر الهه آب، آناهیتا بود و در مجاورت آن کاخی عظیم ساخته بودند. علاوه بر توصیف جغرافیانگاران اسلامی از بناهای مهم شهر، در سده های اخیر نیز باستان شناسان با کاوش هایی که در آن انجام داده اند، اطلاعات مفیدی از تأسیسات و چگونگی آن بدست آورده اند. این شهر پس از پیروزی اردشیر بر اردوان پنجم ساخته شد و متعاقب آن کاخی باشکوه به نام کاخ اردشیر در نزدیکی شهر و در محلی خوش آب و هوا بنا گردید تا در خور شأن و شوکت شاهی چون اردشیر در پایان روزهای زندگی و کناره گیری از سلطنت باشد. اردشیر قبل از پیروزی بر اردوان، بر قله رفیعی در تنگاب که دسترسی به آن بسیار دشوار بود، دژی مستحکم و استوار بنا نمود تا ضمن به چالش کشیدن شاه اشکانی و اعلام استقلال سیاسی، ارتش کوچک خود را در مقابل تهاجمات اردوان حفظ و نقشه آزادسازی ایران را در آنجا پی ریزی نماید و به استحکام پایه های قدرت و انسجام نیروهای نظامی خود بپردازد.
نسخه منظومه شیخ صنعان و دختر ترسا (به زبان هورامی)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ساختار و برنامه های مراکز آموزشی جهان اسلام (تا پایان قرن هفتم هجری) و اروپای قرون وسطا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جدای از موارد قطعی تأثیرگذاری فرهنگ و تمدن اسلامی بر غرب، مشابهت ها و تفاوت هایی میان برخی ابعاد فرهنگی و تمدنی این دو تمدن وجود دارد. در تحقیق های جدید و کتاب های تاریخ علم و تمدن به نکته های فراوانی در این زمینه اشاره شده است ولی مسئله اصلی این نوشتار تبیین وجوه اشتراک و افتراق جهان اسلام و اروپا در نظام و برنامه های آموزشی، شیوه های تدوین، ضوابط حاکم بر امر آموزش و مواد درسی است. به نظر می رسد با توجه به وجوه اشتراک جهان اسلام و اروپا در این موارد و به دلیل تقدم زمانی تحولات جهان اسلام و راههای مختلف تعامل علمی و فرهنگی مسلمانان و اروپائیان، نظام و مراکز آموزشی مسلمانان تأثیر مثبت و عمیقی بر رشد آموزش در اروپا داشته است.
اعتصاب غذا: کنشی نوین در ساختار زندان مدرن (1304 - 1320 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندان یکی از نهادهای کهن در جامعة بشری است که از آن برای حبس مجرمان بهره گرفته می شود. در دوران پیشامدرن این مجازات کم تر استفاده می شد و بیش تر مجازات های جسمی کاربرد داشت. با گسست در ساختار ها، اعم از ساختار های فکری و فیزیکی، کنش های زندان نیز دگرگون شد. در فضای نوظهور، زندانیان واجد حقوقی می شدند که حتی حکومت دیکتاتوری پهلوی اول نیز نمی توانست تمامی آن ها را نادیده بگیرد. حق زندانیان در صرف غذا یکی از این حقوق بود.
مسئلة مقالة حاضر این است که از آن جایی که زندانیان در سیاه چال های پیشین برای دریافت اندکی غذا به هر اقدامی دست می زدند که از گرسنگی تلف نشوند، چرا برخی مواقع در زندان نوین، که معمولاً به زندانیان غذا داده می شود، آن ها از غذاخوردن اجتناب می ورزند و در این راه تا نزدیکی مرگ هم پیش می روند به گونه ای که، زندان ناگزیر می شود از طریق قوة قهریه به آنان غذا بخوراند؟
در مقالة حاضر تکوین و تداوم کنشی تحت عنوان «اعتصاب غذا» در زندان بررسی می شود و با بهره گیری از نظریة «ساخت یابی» آنتونی گیدنز این نتیجه گرفته می شود که خلق چنین کنشی در زندان مولود تحول در ساختار حقوقی و فیزیکی نهاد زندان است. با تحول صورت گرفته، کنش گران صحنة زندان به افرادی متفاوت با قبل تبدیل می شوند و با شأن کنش گری نوین و نیز ساختار نوین زندان تمهیدات لازم برای اعتصاب غذا فراهم می شود. برای سامان چنین کنشی تشریک مساعی و آگاهی زندانیان الزامی بود و چنین خصیصه ای را فقط زندانیان سیاسی به ویژه کمونیست ها داشتند از این رو، اعتصاب غذا کنشی سیاسی و عمدتاً اشتراکی و خاص زندانیان سیاسی محسوب می شد.