فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۲۱ تا ۷٬۹۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرمانروایی دیرپای کاسی ها، که دولت تأثیرگذاری در صحنه آسیای غربی به شمار می رفت، با ثبات ترین امپراتوری در طول تاریخ بابل باستان بود. شواهد به دست آمده از مصر باستان، بیانگر قدرت و نفوذ بین المللی کاسی ها در دوره فرمانروایی شان بر بابل است، اما حکومت آنان به دلیل مشکلات عدیده ی داخلی و حوادثی که در صحنه آسیای غربی باستان اتفاق افتاد، دچار انحطاط و فرسودگی شد. با ضعف حکومت کاسی ها، به ویژه در دوران حکومت کشتیلیاش چهارم (1235ـ1242ق.م)، که قدرت آنان به ضعیف ترین حد خود رسیده بود، میان دو حریف نیرومند آشور و ایلام گرفتار شدند. جنگ های آنان با آشور و لشکرکشی های آشوریان به سرزمین آنان، نیروی نظامی کاسی ها را تحلیل برد، تا این که حکومت طولانی مدت آنان در میان رودان، به دست ایلامیان از هم فرو پاشید. در این مقاله، سعی شده است تا با استفاده از منابع کهن و تحقیقات جدید و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی، به بررسی عوامل داخلی و خارجی، که منجر به فروپاشی فرمانروایی آنان در حدود 1157ق.م، شد، پرداخته شود.
نگرشی بر جغرافیای اداری ایالت پارس در دوره ی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از جمله، نخستین تلاش هایی است که برای روشن شدن وضعیت جغرافیایِ اداری ایالت پارس در دوره ی ساسانی، صورت گرفته است. ایالت پارس، نه تنها مرکزیت مذهبی و سیاسی ساسانیان محسوب می شد، بلکه یکی از مناطق مهم و راهبردی به لحاظ اداری نیز به حساب می آمد. علاوه بر متون دستِ اول تاریخی و کتیبه های پهلوی دوره ی ساسانی، جغرافی نگاران قرون اولیه اسلامی نیز توصیفاتی از تقسیمات اداری ایالت پارس به دست می دهند. با این رویکرد، می توان تصویری از نظام اداری پارس به عنوان زیر مجموعه ای از نظام اداری سرزمین ساسانی را در حد امکان بازسازی کرد. نتایج پژوهش، نشان می دهد که ایالت پارس دارای نظام اداری سازمان یافته به تناسب تقسیمات کشوری و دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده است. چنانچه هر یک از واحدهای اداری این نظام سازمان یافته، به فراخور گستره جغرافیایی و کارکرد سیاسی، حائز درجه ای از اهمیت بوده و تحت نظارت مقامی خاص اداره می شد. روش به کار رفته به منظور دست یابی به نتایج مطلوب و منسجم، استفاده از منابع دست اول تاریخی، علاوه بر بهره گیری از پژوهش های تاریخیِ مستند می باشد.
آسیب شناسی تدوین کتب و مسائل آموزشی درس تاریخ در دوره ی رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت پهلوی و سیاست گذاران فرهنگی آنها به منظور تحقق ایدئولوژی رسمی خود و هدایت جامعه به سوی الگوهای مدرن، از آموزه ها و مباحث تاریخی بخصوص تاریخ ایران باستان، که از زمینه لازم جهت بازسازی هویت مدرن جامعه ایران برخوردار بود بهره وافری بردند. از این رو، مشاهیر و چهره های شاخص فرهنگ باستانی و اسطوره ای ایران همچنین رخ دادها و آثار روزگار باستان که به تهییج احساسات ناسیونالیستی کمک می کرد مورد تاکید قرارگرفت. این آمیختگی و بهره برداری افراطی سیاست از تاریخ، موجب دگرگونی در مباحث تاریخی و مانع رواج واقعیت ها و حقایق تاریخی شد و آسیب جدی را بر پیکره ی آموزه های تاریخی وارد کرد. این مقاله، کوشش دارد تا به نتایج بهره برداری افراطی، از جمله رواج اندیشه ی شاه پرستی در مباحث تاریخی که از عوامل آسیب زای آن نیز بود، بپردازد.
اشکال مالکیت ارضی در سیستان از صفوی تا پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
هدف : هدف این پژوهش بررسی اشکال مالکیت ارضی در سیستان، از دوره صفوی تا پهلوی دوم است.
فرضیه تحقیق : مالکیت در سیستان تحت تأثیر جریانات سیاسی و حکومتی قرار داشته است.
روش پژوهش : این پژوهش با شیوه کتابخانهای و روش توصیفی – تحلیلی به تبیین انواع مالکیت ها در سیستان، با تکیه بر گزارشها و اسناد تاریخی و نتایج مترتب بر آن پرداخته است.
یافته ها و نتایج : نتایج بهدست آمده نشان می دهد در سیستان دوره صفویه انواع مالکیت ها وجود داشته، اما در دوره ناصرالدینشاه قاجار همه اراضی خالصه شدند، تا اینکه در دوره پهلوی اول اراضی میان اهالی سیستان تقسیم شد؛که اگرچه برخلاف انتظار منجر به بهبود کامل اوضاع زندگی کشاورزان و اعاده حقوق قانونی آنان نگردید، اما می توان آن را نخستین گام در جهت بهبود نسبی و تثبیت امر مالکیت خصوصی تلقی کرد.
نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد.
دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.
سلسله های مهم و جامعه محلی شیراز در قرن نوزدهم میلادی؛ از نوبوآکی کوندو
حوزههای تخصصی:
نقش خراسان در روی کار آمدن عباسیان
حوزههای تخصصی:
با آغاز فتوحات اسلامی و گسترش اسلام در خارج از مرزهای شبه جزیره عربی، خراسان نیز از دید اعراب غافل نماند و در سال سی هجری، در زمان خلافت عثمان و توسط والی بصره، عبدالله بن عامر، فتح شد. گرچه در آغاز و طی خلافت عثمان و حضرت علی(ع) خراسان تا حدودی آرام بود، اما چون امویان به قدرت رسیدند به آشفتگی گرایید. در اواخر حکومت اموی در حالیکه امام عباسی دعوت خود را آغاز و داعیانش را به خراسان فرستاده بود، گروه های ساکن خراسان با یکدیگر هم آواز شدند و بر ضد امویان بپاخاستند. دعوت عباسی در خراسان با حمایت موالی، اعراب مهاجر آزرده خاطر مقیم مرو (یمنی ها)، خوارج که بدنبال پناهگاهی در ایران بودند و شیعیان که آرمان عباسیان را همانند آرمان خود تلقی می کردند، مواجه شد. در این پژوهش سعی بر این است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای، به بررسی نقشی که خراسان در قدرت گیری عباسیان ایفا کرد، دلایل حمایت خراسانیان در حمایت از دعوت عباسی و علل انتخاب خراسان از سوی امام عباسی پرداخته شود. در واقع خراسان بخصوص به دلیل دوری از مرکز خلافت اموی بیشترین نقش را در به قدرت رسیدن عباسیان ایفا کرد و خراسانیان گرچه متمایل به تشیع بودند اما بدنبال رهایی از سلطه و ظلم و ستم امویان بودند که به دعوت عباسیان پاسخ مثبت دادند.
قرامطه بحرین مسأله امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع امامت اساسی ترین رکن اعتقادی شیعه و فرق آن است. قرامطه به عنوان شاخه ی شناخته شده از اسماعیلیه براساس اعتقاد به امامت محمد بن اسماعیل، نواده امام جعفر صادق (ع)، شکل گرفت. حامیان امامت محمد بن اسماعیل(مبارکیه) پس از مرگ او به دو گروه منشعب شدند: دسته ای ضمن انکار مرگ محمد بن اسماعیل او را هفتمین و آخرین امام که همان مهدی و قائم آخرالزمانی و یا الوالعزم خواهد بود، دانستند. این گروه سلف قرامطه قلمداد می شوند و گروه دیگری که اقلیت اند با پذیرش مرگ محمد بن اسماعیل، سلسله امامت را در فرزندان و ذریه او جاری دانسته، در ائمه فاطمیان مصر تجلی یافتند. با شروع دوره کشف و اعلان ظهور عبیدالله المهدی اختلاف بر سر موضوع راهبری نهضت اسماعیلیه و امامت آن تشدید شد و قرمطیان با جدایی از پیکره اسماعیلیان فاطمی بر دعوت قدیم پای فشردند. تغییر خط مشی جدایی طلبان قرمطی این سوال اساسی را مطرح نمود که مبانی فکری قرمطیان درباره امام چیست؟و تفاوت موضوع امامت قرمطیان با فاطمیان در چیست؟ تبیین فرضیات مطرح توصیفی - تحلیلی متکی بر آثار کتابخانه ای است.
مقاله انگلیسی: دلایل و پیامدهای ورود غزنویان به هندوستان (Reasons and Consequences of Ghaznavids’Invasion of India)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ هندوستان، پیوندهایی بین هندوستانیان و مسلمانان وجود داشته است که این پیوندها در قرون سوم و چهارم هجری با تشکیل حکومتهای مستقل در شرق ایران، از شکل حملات مستقیم سرداران عرب مسلمان بدر آمد و جای خود را به فتوح امیران غازی غیرعرب داد. برآمدن غزنویان در شرق بلاد اسلامی و فکر تسخیر هندوستان توسط سلطان محمود غزنوی، سرآغاز این روند بود. سلطان محمود غزنوی شانزده یا هفدهبار به سرزمین ثروتمند هندوستان حمله کرد. البته آغاز کننده ی این حملات سبکتکین بود که در زمان سلطان محمود به اوج رسید و در زمان جانشینان وی نیز به شدت دنبال شد. میتوان علل عمده ی این لشکرکشیها را با سه رویکرد متفاوت ولی در عین حال مرتبط با هم مورد بحث قرار داد. اول این که سرزمین هندوستان غنی و ثروتمند بود و غزای غزنویان در آنجا به معنای دستیابی به ثروتی عظیم بود که میتوانست پشتوانهی محکمی برای بقای حکومت ارتش-بنیان غزنوی باشد. دلیل دوم را میتوان مذهبی دانست، به این معنا که این لشکرکشیها با هدف نشر اسلام صورت می گرفت و مشروعیتی برای آنان حاصل میکرد. سوم مسئله ی سپاه غزنویان بود که برای جلوگیری از بحران و مشکلاتی ناشی از وجود آن در مرکز حکومت، میبایست در خارج از غزنه مشغول جنگ میشد. این تحقیق به بررسی دلایل و پیامدهای ورود و فتوح غزنویان در هندوستان میپردازد. این فتوحات که در تمام طول حکومت غزنوی ادامه داشت، نخستین حمله از طرف شمال هندوستان بود که در آن نوع برخورد و اداره ی متصرفات هندوستانی این فاتحان با روش سایر فاتحان هندوستان متفاوت بوده است.
منابع تاریخ نگاری ایران دردوران تیموریان
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بسیارمهم درهر بخش از تاریخ، منابع مختلفی است که در تاریخ نگاری هر دوره مورد استفاده قرار می گیرند و یا به نوبه خود از منابع تاریخ نگاری آن دوران محسوب می شوند. در دوران سلجوقیان حاکمیت «اندیشه ایرانشهری» برذهن مورخان ایرانی، اولین تحول را در اندیشه آنان به جای گذارد. در دوران حکومت مغول- ایلخانی، مورخان به نگارش تواریخ جهانی پرداختند و دومین تحول مهم در اندیشه این قشر ایجاد گردید. پس از تشکیل حکومت تیموریان، مورخان این دوران سنت های تاریخی نگاری ایرانی را به ارث بردند، با این وجود تاریخ نگاری در این دوران با اینکه از ویژگی های خاصی نیز برخوردار بود، سه مرحله را پشت سرگذاشت: دوران تیمور، شاهرخ و سلطان حسین بایقرا. در مقاله حاضربا توجه به این مراحل سه گانه صرفا «منابع تاریخ نگاری ایران در دوران تیموریان» مورد بررسی قرارگرفته است و محور کلیدی آن بررسی اجمالی منابع مختلف تاریخ نگاری در دوران موردنظر و نیز دریافت گرایش های متفاوت نویسندگان و مورخان این دوران درنگارش مطالب است. بدین منظور تلاش گردیده تا با استفاده از منابع تاریخی و مطالعات نوین مربوط به این دوره و با توجه به روش تحلیلی- تاریخی به گردآوری وتدوین مطالب پرداخته شود.
پیشگویی های عهدینی نبوت پیامبر میان زیدیان یمنی (قرون ششم- هفتم هجری)؛ مولف: زابینه اشمیتکه
حوزههای تخصصی:
نقش و جایگاه زن در ایل بختیاری در دوره قاجار از دیدگاه سیاحان اروپایی (1210 تا ۱۳۴۴ق/1۷۹۶ تا ۱۹۲۵م)
حوزههای تخصصی:
از اوایل دورهء قاجار سیاحان بسیاری متوجه قلمرو بختیاری شدند. آنان توانستند اطلاعات بی نظیری درباره زندگی کوچ نشینی ایل، چگونگی ازدواج، بیماری های بومی، لباس مردان و زنان و جنبه های دیگر زندگی اجتماعی ارائه کنند. مقام و موقعیت زن در ایل بختیاری، ازجمله نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است؛ به طوری که افزون بر توصیف جایگاه و کارکرد زن در جامعه بختیاری، موقعیت خاص آن ها را نه تنها با زنان روستایی و شهری ایران، بلکه با زنان اروپا مقایسه کرده اند. سیاحان زنان را ستون فقرات ایل و محور اصلی هرگونه تلاش و کوشش دانسته اند و معتقدند که زن ایل از مزایایی برخوردار است که هر زن آزاده ای آرزوی آن را دارد. زن در ساختار اجتماعی ایل، همواره نیمی از جمعیت را شامل می شده و نقش مهمی در پایداری و استحکام نظام خانوادگی و ایلی داشته است. لذا، این پژوهش با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای به بررسی موضوع می پردازد. این مقاله، پس از مقدمه و درآمدی بر جغرافیا و ساختار ایل بختیاری، به بررسی جایگاه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زن در ایل بختیاری و سیمای زنان شاخص، در گزارش های سیاحان دوره قاجار می پردازد.
زن در دورة خوارزمشاهیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جایگاه زن و نحوة حضور و ایفای نقش این قشر در عرصه های گوناگون جامعه در دورة خوارزمشاهیان موضوع این پژوهش است که تا کنون در این خصوص تحقیقی جامع صورت نگرفته. نتیجة این پژوهش نشان می دهد که در عصر خوارزمشاهیان (628 691ق) زنان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و ادبی کم وبیش حضوری فعّال داشتند. در عرصة سیاست، تنها زنان درباری ایفای نقش می کردند، اما در دیگر زمینه ها، سایر زنان فعالیت های مؤثری داشتند. با وجود این، رفتارهای نابهنجار و بازیچه قرار گرفتن برخی زنان در اعمال خلاف عفّت، به ویژه توسط اربابان قدرت، امری رایج بود که همین موضوع به سلامت جامعه و کارایی دولت آسیب فراوان وارد ساخت.