فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۲۱ تا ۸٬۵۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
مسجد و سیاست در عصر آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ایران عصر آل بویه (320- 447ق)، یکی از مهم ترین ادوار نقش آفرینی مسجد در ابعاد و زمینه های مختلف بوده است. «مسجد» به عنوان کارآمدترین نهاد دینی اسلام، در تداوم حیات اجتماعی ـ سیاسی مسلمانان به ویژه ایرانیان دوره ی دولت شیعی مذهب آل بویه، نقش محوری ایفاء کرده و در حقیقت به عنوان «ساخت قدرت» عمل کرده است. تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران در این دوره تاثیرات بسیاری از مسجد و کارکردهای آن پذیرفته است.
در این نوشتار، تلاش شده ضمن توصیف مهم ترین کارکرد های سیاسی مسجد در عصر آل بویه، به تبیین نقش اثرگذار مسجد در تحولات سیاسی این دوره از تاریخ ایران، پرداخته شود. همچنین چگونگی تلاش امرای آل بویه در بهره گیری از کارکرد های مسجد، در جهت تثبیت حاکمیت و کسب مشروعیت مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه در این تحقیق حاصل شده؛ استفاده فراوان دولت آل بویه از مسجد، در ابعاد و زمینه های مختلف جهت اهداف سیاسی و اجتماعی خود به خصوص در بغداد و شهرهای مهم ایالات جبال بوده است. آل بویه همچنین از مسجد و کارکردهای آن، جهت مشروعیت بخشی، کنترل اعتراضات سیاسی و خطبه خوانی بهره می جستند.
نگاهی به خط نسخ شیوه ایرانی در دوره صفوی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶)
33 - 49
حوزههای تخصصی:
هنر خوشنویسی یکی از جمله هنرهایی است که در فرهنگ اسلامی و به ویژه در دوران صفویی از مقام والایی برخوردار می باشد. علاقه و حمایت شاهان هنر دوست صفوی در کنار تلاش برای زیباتر شدن ابنیه و اهمیت قابل توجه فن کتابسازی، پیشرفت هنر خوشنویسی را در پی داشت. در واقع دوره صفویه از درخشانترین ادوار ترقّی و تکامل خطوط مختلف ایرانی بویژه ثلث، نسخ و نستعلیق است. خوشنویسان بزرگی همچون علیرضا عباسی، میر عماد قزوینی، میرزا احمد نیریزی و ... در این میان سهم به سزایی دارند.
در این پژوهش سعی خواهد شد که به هنر خوشنویسی صفوی از جنبه تمرکز بر روی خط نسخ که در متون با نام خط نسخ شیوه ایرانی یاد شده، پرداخته شود. خطی که تقریباً از اواخر این دوران برای کتابت ادعیه، متون مذهبی و قرآن ها مورد استفاده بود و تا روزگار ما نیز ادامه یافته است. در همین رابطه به بررسی قرآن نگاری آن دوران پرداخته ایم و برآنیم تا با جمع آوری اطلاعات پراکنده در ارتباط با با ویژگی های خط نسخ شیوه ایرانی شاید بتوانیم تصویری کلی از این قلم را ارائه دهیم.
جعل تاریخ درباریان؛ تحلیلی بر برخی آثار منتشره از سوی درباریان عصر پهلوی
منبع:
رادیو مهر ۱۳۹۱ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
اسپانیا قبل از اسپانیا
حوزههای تخصصی:
راهنماى کتابخانه هاى خطى زبان هاى عربى، فارسى، ترکى و اردو در هندوستان؛ نویسنده: عمر خالدی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه سند شناسی و سندپژوهی کلیات و منابع
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها مجموعه های کتابخانه ای و منابع کتابخانه ای و اطلاعاتی نسخ خطی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری فهرست نویسی و رده بندی کتاب
شرح بعضى از وضع گیلان؛ از یک نویسنده ناشناخته
حوزههای تخصصی:
اخراج نسلی از روشنفکران
حوزههای تخصصی:
گنجینه فرهنگی ـ تمدنی هر ملتی در عصر حاضر علاوه بر نمایش شیوه زندگی و سطح رفاه آن جامعه در داخل، بیانگر میزان مشارکت و تأثیرگزاری تولیدات ذهنی و عینی فرزندان آن ملت در گنجینه جهانی است. اما حال چه می شود که در کشورهایی که تحت تسلط رژیم های توتالیتر و اقتدارطلب قرار می گیرند، همان نخبگان و زبدگان رشته های گوناگون، که الزامأ افکاری صد در صد سازگار با منویات گروه حکمران ندارند، در حالی که با بهره گیری از امکانات ملت و استعداد ملی مردم خود رشد و ترقی کرده اند، بدلایل گوناگون یا از بین رفته و یا در بهترین حالت تبعید می شوند و فرآورده های فکری یا تکنولوژیک خود را برای کشوری دیگر به ارمغان می برند؟ نیکلای بردیایف، مشهورترین فیلسوف روس در مغرب زمین که از سطح تفکری ـ تحلیلی بسیار والایی در زمینه های فلسفی و اجتماعی برخوردار بود، یکی از قربانیان رژیم اقتدارگرای لنینیستی است. رژیمی که تحمل افکار متآلهانه او را در دوران حکومت اندیشه های ضد دینی نداشت و با تبعید او و بسیاری دیگر از متفکران روس به اروپای غربی از غنای گنجینه فرهنگی ملت خود کاسته و فقط به یُمن امکان تفکر آزادتر در کشوری چون فرانسه، طرز تفکری نوین و مکتبی بدیع را به این کشور عرضه داشت. یادمان باشد که همیشه بهانه هایی برای انگ خیانت زدن به دگراندیشان وجود دارد.
تأملی در مورد چگونگی شکل گیری حکومت ادریسیان
حوزههای تخصصی:
چکیده: حکومت ادریسان به عنوان اولین حکومت شیعی در تاریخ جوامع اسلامی حائز اهمیت است. مقاله ی پیش رو با ترسیم گاه شماری سیاسی این دولت، به بخشی از روابط آل ادریس با دیگر حکومت های اسلامی می-پردازد. همّ بیشتر مقاله متوجه روند شکل گیری دولت ادریسیان است. نگارنده این امر را با توجه به دو عامل اصلیِ «علویان» و «بربرهای شمال آفریقا» که در شکل گیری این دولت نقش تعیین کننده ای داشتند بررسی می کند.
خلیج [فارس] در منابع یونانى و لاتینى؛ نویسنده: دکتر جواد على
حوزههای تخصصی:
مسأله ممالیک در سیاست خارجی عهد غازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۸
83-106
حوزههای تخصصی:
مسلمانی و قدرت گیری غازان (694-702ق) که با اسلام پذیری گسترده ی مغول ها و رسمیت اسلام از سوی حکومت همراه بود نقطه عطفی را در تاریخ عصر ایلخانان رقم زد. این مهم موجبات هموار شدن روابط میان مردم و حکومت را فراهم آورد و در پرتو ملاحظات اسلامی و ایرانی اصلاحاتی را موجب شد که تا اندازه ای نابسامانی های عهد هجوم مغول را تعدیل کرد. در عهد غازان جامعه و اقتصاد و حکومت رو به بهبودی نهاد و حکومت ایلخانی به عنوان حکومتی مسلمان در جهان اسلام مطرح شد. با این حال در سیاست خارجی، چگونگی مناسبات با مملوکان مسلمان- مقوله ای که در مقاله حاضر با عنوان «مسأله مملوکان» از آن یاد می شود- به عنوان مهمترین عرصه سیاست خارجی که با جنگ و خصومت همیشگی همراه بود، به شکل سابق ماند. این در حالی بود که توقع می رفت مسلمانی غازان زمینه های بهبودی این مناسبات را هموار کند. بررسی چگونگی و ماهیت این مناسبات در زمان سلطنت غازان و علل ناکارآمدی آن مسأله ای است که مقاله حاضر قصد بررسی آن را دارد.
بازیابی فرهنگ متعارف ایرانی در تاریخ نگاری ابن بلخی حکمت عملی و فرهنگ شعوبیه)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر پژوهشی در زمینه ی تاریخ فرهنگی ایران است و به لحاظ جست وجو در تاریخ نوشته ی ابن بلخی برای دست یابی به اندیشه ی مسلط بر آن، پژوهشی در حوزه ی معرفت شناسی به شمار می آید.نقش فرهنگ فرد مورخ و فرهنگ جامعه ی مورخ در تاریخ نگاری او به لحاظ درک رخدادهای تاریخی و چگونگی پردازش آن ها موضوعی در خور بررسی است. معرفت متعارف مسلط در روزگار ابن بلخی، رویکردی به اندیشه ی سیاسی ایرانیان و فرهنگ شعوبیه داشت که به هر دو رویکرد در فارسنامه می توان دست یافت.نتیجه ی تحقیق حاضر نشان می دهد معرفت متعارف جامعه در تاریخ نگاری مورخان- برای نمونه ابن بلخی- به لحاظ درک و تبیین معیارهای اعتباری مورخ بازتاب می یابد.نگرش ابن بلخی واکنشی به حضور ترکان در مسند قدرت در ایران بود؛ در حالی که با آداب ملک داری پارسیان آشنا نبودند و همچنین واکنشی بود به حضور اقوام «غیر»ایران در ایران زمین.او در مواجهه با بیگانگان، با هدف بازتولید دستاوردهای فرهنگی ایرانیان پیشین، به تاریخ نگاری «ایران مدار» روی آورد. استنباط های محقق با تفسیر و تحلیل مضمون و داده ها و کشف معیارهای اعتباری ابن بلخی، با در نظر گرفتن زیست گاه و صورت بندی معرفت او به دست آمده است.
جایگاه غرب در نشریات اصفهان در مشروطه اوّل(1324-1327 ﻫ.ق)
حوزههای تخصصی:
با آغاز روزنامه نگاری در ایران، اصفهان از جمله شهرهایی بود که قبل و بعد از مشروطه، نشریاتی در آن به چاپ رسید. با پیروزی انقلاب مشروطیّت، روزنامه نگاری در اصفهان با نشر روزنامه ی ""الجناب"" حیات جدید و گسترده ی خود را در فضای آزاد آغاز کرد. در این زمان ""غرب"" نیز از موضوعات مورد توجّه روزنامه نگاران بود که آنان صفحاتی را به این موضوع اختصاص می دادند. نکته ی مهّم، تغییر دیدگاه نویسندگان به غرب بود. پس از گسترش روابط با اروپاییان که حیرت اولیّه ناشی از نخستین دیدارها کاهش یافت. ایرانی ها غرب را صرفاً مظهر قدرت و فناوری نمی دانستند؛ بلکه آنان را استعمارگرانی یافتند؛ که چشم طمع به سرزمین آن ها دوخته است. این دیدگاه تازه نسبت به غرب، بسان دیدگاه حیرت انگیز اولیّه در جراید، قابل تأمل و مشاهده است. آزادی محدود این مطبوعات در دوره مشروطه اوّل، باعث توجّه مدیران به روزنامه نگاری و آزادی بیان در اروپا شد. پرداختن این جراید به سلطه اقتصادی غرب بر تجارت ایران و اصفهان و ارایه راه حل هایی برای مبارزه با آن از مطالب مهم منتشره بود. موضوع استعمار سیاسی غرب به ویژه قرارداد 1907م. به شدّت مورد انتقاد مطبوعات اصفهان قرار گرفت. ارایه اطلاعات ناقص از آداب اجتماعی و آیین مذهبی غرب و معرفی چند اختراع قدیمی از جمله مطالبی است که در زمینه غرب و اروپا در نشریات این دوره ی اصفهان منتشر شد.
هدف از نگارش مقاله حاضر، بیان و تحلیل چگونگی معرفی غرب در نشریات اصفهان در دوره ی زمانی مشروطه ی اول (1324–1327ﻫ..ق ) و با استناد به نشریات"" الجناب، جهاد اکبر، انجمن مقدّس ملّی اصفهان، فرج بعد از شدت و ناقور"" می باشد.
قم؛ مرکز عراق عجم در عهد شاهرخ تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پایان دومین دهه قرن نهم هجری، حکمران تیموری قم، به قرایوسف- رهبر ترکمانان قراقویونلو و نیرومندترین رقیب شاهرخ تیموری- پیوست و به دنبال آن، سراسر ناحیه عراق عجم، دچار ناآرامی شد. قراقویونلوها با درک نارضایتی مردم عراق عجم از حکومت تیموریان، اندیشه سلطه بر این ناحیه را در سر می پروراندند. با آشفته شدن اوضاع در عراق عجم، خطر سلطه ترکمانان بر آن فزونی یافت. موقعیت راهبردی عراق عجم- به ویژه تجارت آن- موجب شد تا شاهرخ تیموری، سیاست استقرار آرامش و تحکیم سلطه تیموریان را در این منطقه در پیش گیرد. اردوکشی سال 823 ق. او به آذربایجان، برای محو اقتدار قراقویونلو ناکام ماند و خطر ترکمانان از عراق عجم رخت بر نبست. سلطان تیموری برای زدودن یا کاستن از این خطر، قم را مرکزیت بخشید. در این نوشتار، نگارنده برآن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، میزان تأثیر گذاری قم بر گرایش های مردم عراق عجم، موقعیت سوق الجیشی و اقتصادی این شهر- به ویژه جایگاه آن در محورهای مواصلاتی و شاهراه های بازرگانی ایران آن روز- و نیز، اهداف منطقه ای شهریار تیموری را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.
زندیق ستیزی درعصرخلافت مهدی عباسی (با تأکید بر مانویان به مثابه زندیقان خاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۶
153-170
حوزههای تخصصی:
سیاستی که مهدی عباسی نسبت به مخالفان و دگراندیشان در پیش گرفت و در تاریخ فرهنگ اسلامی به «زندیق ستیزی» نامبردار شد؛ موضوعی است که از دیرباز، ذهن تاریخ پژوهان مسلمان و غیر مسلمان را به خود مشغول داشته، و موجب پدید آمدن ادبیات قابل توجهی پیرامون آن شده است. راستی، کدام عامل، خلیفه را به واکنش خشم آلود نسبت زنادقه واداشت؟ مفروض غالب پژوهش های به عمل آمده در باب انگیزه های خلیفه، از توسل به سیاست یاد شده، این است که او برای پاسداری از حریم توحید و کیان اسلام، به اتخاذ این روش مبادرت ورزید؛ اما یافته های پژوهش حاضر، در تبیین انگیزه های خلیفه، بر این فرضیه استوار است که افزون بر دغدغه دفاع از حریم توحید، آنچه خاطر خلیفه را مشوش کرد و او را به واکنش خشم آلود نسبت به زندیقان - به ویژه مانویان- واداشت، این بود که اینان در کنار ترویج آموزه های فلسفی مانوی- در خصوص دوگانگی در بن مایه های هستی- به انتقال مفاهیم ضد اشرافی و ضد طبقاتی مانویت نیز روی آوردند تا از این رهگذر، حاکمیت عباسی را به چالش کشند. خلیفه نیز برای دفع تهدیدهای احتمالی و جلوگیری از نشر این اندیشه ها در جامعه، سیاست زندیق ستیزی را درپیش گرفت و جانشینان خود را به ادامه این مشی، توصیه کرد.