فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۴۱ تا ۸٬۷۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تا نیمه اول قرن دوم هجری، اغلب جغرافیانویسان را لغت شناسانی تشکیل می دادند که به ذکر انوار و فضایل تاریخی و جغرافیایی می پرداختند. گسترش قلمرو اسلامی و آشنایی با ملل دیگر روند ""جغرافیای فضیلت شمار"" را به سمت ""جغرافیای توصیفی"" تا هجوم مغول سوق داد. در تألیفاتی که به جغرافیای توصیفی می پرداختند، موضوعاتی همچون مسالک، راه هایی که به خانه خدا ختم می گردید، تعیین جهت قبله، جغرافیای طبیعی و آب و هوا توجه گردید. تر.س از مغول، جغرافیای توصیفی و طبیعی را به سمت ""جغرافیای تاریخی و انسانی"" سوق داد. بیشتر نویسندگان این کتب ماجراجویانی بودند، که تلاش داشتند، در نژاد، مردم شناسی، آداب و رسوم و مذهب مغولی دقت و اکتشاف کنند تا پاسخی برای اذهان آشفته مردم و بخصوص اروپاییان پیدا کنند. به همین جهت مهم ترین منابع جغرافیایی این دوره را سفرنامه های غربی تشکیل می دهد. وضعیت خانقاه ها، صوفیان و درویشان و وضع اقتصادی مردم در این تألیفات جایگاهی ویژه می یابد و بدین لحاظ روند جغرافیانویسی مسلمانان از جغرافیای فضیلت شمار به سمت جغرافیای طبیعی (توصیفی) و سپس جغرافیای تاریخی- انسانی حرکت نمود.
مسیحیت درحجاز و غرب جزیره العرب مقارن ظهوراسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سه دین اسلام، مسیحیت و یهود از یک خانواده بوده و به عنوان آیین های سامی خوانده شده اند، ولی در متون اسلامی تأکید شده است که دین اسلام کامل کننده دو دین پیش از خود است. از این رو بررسی موقعیت مسیحیت و دامنه نفوذ آن در جزیره العرب به ویژه بخش غربی آن و حجاز مقارن ظهور اسلام ازاهمیت خاصی برخوردار است. زیرا آگاهی از آن به درک بهتر بسیاری از حوادث صدر اسلام، خاصه تعامل مسیحیان با پیامبراکرم(ص) و مسیحیت شناسی قرآن کریم کمک می کند. ازاین رو نگارنده دراین مقاله بر آن است تا اطلاعاتی از نحوه نفوذ مسیحیت و موقعیت آن در حجاز به دست دهد. هرچند برای گسترش مسیحیت در حجاز راه های متعددی وجود داشته، اما دراین مقاله به ورود مسیحیت به حجاز از نواحی شمال غربی (بصری)، غرب (حبشه) و جنوب غربی (نجران) پرداخته شده و ثابت شده است که مسیحیت در سده ششم میلادی و مقارن ظهوراسلام در حجاز حضوری به نسبت قوی داشته است.
مقایسه عوامل ناظر بر اطاعت محض اسماعیلیان از حسن صباح با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک خاص رهبری حسن صباح و اطاعت محض و داوطلبانه پیروان وی، نمونه ای شاخص برای مطالعات سبک شناسی رهبری و فرایند اطاعت محض است. در این پژوهش از دو رویکرد برای تجزیه و تحلیل عوامل ناظر بر اطاعت محض اسماعیلیان از حسن صباح استفاده شده است. در رویکرد نخست، از منطق ارسطویی استفاده گردیده و ابتدا با استفاده از روش اقدام پژوهی تاریخی، دلایل اطاعت محض اسماعیلیان از حسن صباح، بررسی شده و با استفاده از نرم افزار MAXQDA، 4 شاخص اصلی و 46 زیرشاخص از مجموعه داده ها شناسایی گردیده است. در رویکرد دوم، از منطق فازی استفاده شده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار MAXQDA، 4 شاخص اصلی و 18 زیر شاخص از مجموعه داده ها شناسایی شده است. در پایان، با مراجعه به خبرگان و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و همچنین تحلیل سلسله مراتبی فازی، به اولویت بندی، مقایسه و تجزیه و تحلیل دلایل اطاعت محض اسماعیلیان، در دو رویکرد پرداخته شده است.
دولت و بازار در دوره پیامبر اسلام
حوزههای تخصصی:
اسلام داراى سیستم و نظام خاص اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى است که براى تمام ابعاد و شئون زندگى فردى و اجتماعى قوانین خاصى دارد و غیر از آن را براى سعادت جامعه نمى پذیرد. این نظام بر اساس بینش ها و ارزش هاى ویژه اى استوار و هدفشان فراهم کردن زمینه مناسب براى دستیابى بشر به سعادت دنیوى و اخروى است. هدف این مقاله شناخت، بررسى و تجزیه و تحلیل اجزاء و نهادهاى اصلى نظام اقتصادى، یعنى دولت و بازار است. تحلیل ویژگی ها و کارکردهای دولت اسلامی و بازار در عصر پیامبر (ص) و الگوی عملی آن حضرت از جایگاه مهمی در تاریخ اسلام و مسلمانان برخوردار بوده که کم تر بدان پرداخته شده است. پیامبر اسلام نخستین مؤسس و پایه گذار دولت اسلامی بود که از جمله اقدامات بنیادی و اصلاحی رسول خدا در زمینه اقتصادی، ایجاد و بازسازی بازارهایی بود که بیشتر در اختیار یهودیان مدینه قرار داشت. در نگاه رسول خدا (ص) انجام اصلاحات در نظام بازار، توجه و رسیدگی به امور بازاریان، و برخورد قاطع با متخلفان و گران فروشان، و نیز توجه به سرمایه های مردمی و به کارگیری آن ها با یک مدیریت صحیح و کارآمد در آباد ساختن زمین ها و توسعه امر تولید، توجه به اصل کوشش و تلاش و تحمل سختی ها می تواند در کندن ریشه فقر و نابرابری از جامعه مفید باشد. همچنین دولت اسلامی به طور طبیعی مسئولیت هدایت و نظارت بر بازار را نیز برعهده دارد.
تحلیلی بر خدمات سیاسی و فرهنگی صاحب شمس الدین محمد اصفهانی به دولت سلجوقیان روم (از 616 تا 646ه.ق)
حوزههای تخصصی:
صاحب شمس الدین محمد اصفهانی، یکی از شخصیت های ایرانی حاضر در قلمرو سلجوقیان روم بود که پس از ورود به دربار این دولت توانست طی یک دوره تقریباً سی ساله، بین سال های 616 تا 646 ه.ق - یعنی از دوره سلطنت سلطان عزالدین کیکاووس اول تا دوره سلطنت سلطان عزالدین کیکاووس دوم- مراحل ترقی را پشت سر بگذارد. وی در دربار سلجوقیان روم پس از دستیابی به مناصبی همچون ناظر (اشراف) مطبخ، منشی خاص سلطان (طغرایی)، سرداری سپاه، نایب (نیابت) سلطان و سرانجام وزارت، نقشی چشمگیر در اوضاع سیاسی و فرهنگی قلمرو سلجوقیان روم ایفا کرد. نوشتار حاضر بر آن است تا در گام نخست به معرفی این شخصیت ایرانی و چگونگی ورود وی به قلمرو و دربار سلجوقیان روم بپردازد. در دومین گام نیز روند ترقی وی در ابعاد مختلف سیاسی- فرهنگی و تأثیرگذاری او در این ابعاد را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد.
اصلاحات اجتماعی و اقتصادی رضا شاه و تأثیر آن در ساختار جمعیتی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اصلاحات اجتماعی و اقتصادی رضا شاه در ساختار جمعیتی بوشهر و در نهایت مهاجرت ساکنان بومی این منطقه به نواحی اطراف است .
روش / رویکرد پژوهش : در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و بر پایه منابع اسناد ومنابع کتابخانه ای به تحلیل تاریخی دادهها پرداخته است .
یافته ها و نتایج : یافته ها نشان میدهد که اصلاحات صورت گرفته در این دوره، بسیاری از سنن و آداب و رسوم اجتماعی، مذهبی و قومی را تحت الشعاع قرار داد و سبب تغییر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی در مناطق مختلف از جمله سواحل خلیج فارس شد که نظام ایلی و کلان خانوادگی، پایه های محکم و استواری داشت . موقعیت ویژه جغرافیایی - تجاری سواحل خلیج فارس، از دیر باز، گروهها و اقوام مختلف را به سوی این منطقه جلب می کرد و سبب می شد تا ساختارهای اجتماعی این منطقه، بیش از نواحی داخلی ایران، تحت تأثیر عوامل خارجی باشد . بر این اساس، ناتوانی جامعه سنتی در حفظ بایسته های خود، در برابر تغییرات ایجاد شده و همچنین نفوذ سرمایه داری داخلی و خارجی که سبب شد ساکنان بومی این منطقه از رونق اقتصادی بهره چندانی نداشته باشند، باعث مهاجرت بسیاری از ساکنان بومی بنادر جنوبی به بنادر عربی خلیج فارس شد که امکانات و تسهیلات بهتری برای آنها تأمین می کرد .
کشاکش دولت و نیروهای مذهبی در مورد قوانین و جایگاه زنان در دوره پهلوی دوم (مطالعه موردی مجله"" زن روز""در دهه های 40و .5 ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که بنیان های ایدئولوژیک دولت پهلوی را عناصری چون سکولاریسم، غرب گرایی و ناسیونالیسم شاهنشاهی تشکیل می داد، سیاست نوسازی دولت پهلوی متاثر از دیدگاهی بود که نوسازی فرهنگی را ملازم و حتی مقدمه هرگونه نوسازی اقتصادی و اجتماعی می دانست، به تبع آن سیاست های فرهنگی حکومت پهلوی هم در نظر داشت، الگوهای فرهنگی جدید غربی را جایگزین الگوهای فرهنگی سنتی و مذهبی جامعه ایرانی نماید. برای رسیدن به این منظور دستگاه های ایدئولوژیک دولت پهلوی به تبلیغ و ترویج این الگوها در بین اقشار مختلف مبادرت می کردند. رسانه ها و بویژه مطبوعات در این میان نقش برجسته ای در این جایگزینی فرهنگی بر عهده داشتند. مطبوعات ایران در این دهه ها به ارایه الگوهایی پرداختند که عمدتاً برآمده از فرهنگ غربی بود. یکی از پیشروترین این گونه نشریات مربوط به بانوان در دهه های 40 و 50 که در ارایه الگوهای مورد پسند رژیم فعال بود، هفته نامه «زن روز» بود. پرسش اصلی این پژوهش این است که سیاست های فرهنگی دولت پهلوی در مورد زنان و خانواده بر چه اصولی استوار بوده است؟ در این بررسی که با استفاده از روش تاریخی- تحلیلی صورت گرفته است،از حدود بیست شماره که به صورت تصادفی انتخاب شده است، به نتایجی رسیده است که. مهم ترین این یافته ها عبارتند از: الگوسازی از فرهنگ و ارزش های غربی برای زنان ایرانی در کنار تشویق آنها به کنار گذاشتن فرهنگ خودی جامعه به عنوان عوامل واپس ماندگی زن ایرانی، تلاش و تشویق زنان و موسسات مدنی و قانون گذاری برای تغییر قوانین مربوط به زنان و خانواده و جایگزینی قوانین سکولار غربی به جای آنها، تلاش برای حضور هرچه بیشتر زنان در عرصه عمومی و شکستن قیود مذهبی و سنتی در این باره، ترویج ارتباطات آزاد و بی ملاحظه دختر و پسر ،تبلیغ و ترویج هرچه بیشتر آخرین مدل های آرایش و لباس اروپایی برای زنان و دختران ایرانی،معرفی خانواده سلطنتی به عنوان الگوهای نمونه زن ایرانی و تلاش در راستای ایدئولوژی شاهنشاهی.
مؤلفه های هویت ملی در دیوان میرزاده ی عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر مشروطه بدون شک نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. در این عصر، جامعه ایرانی در ابعاد مختلف دستخوش دگرگونی هائی شد. در عرصه هویتی نیز تغییراتی در عناصر هویت بخش ایرانی بوجود آمد. زبان و ادبیات فارسی به مانند ادوار پیشین، نقش مهمی در بازسازی و تعمق بخشی به هویت ملی ایرانیان در تاریخ معاصر داشته است. مقاله حاضر درصدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی را در دیوان میرزاده ی عشقی مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، مؤلفه های هویت ملی شامل ارزش های ملی، ارزش های دینی و فرهنگ غربی با بهره مندی از متغییرهائی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های این بررسی نشان می دهد میرزاده ی عشقی در دیوان خود، توجه ویژه ای به شاخصه ها و عناصر هویت بخش ایرانیان داشته است. به رغم دگرگونی های بوجود آمده در عناصر هویت بخش ایرانیان در عصر مشروطه، ارزش های ملی جایگاه خویش را حفظ کرده است.
نگاهی به آمار - علل و زمینه های مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز (در آستانه مشروطیت)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کارکردی یاسا در دو دوره «مغولان اولیه» و و «ایلخانان»
منبع:
پژوهش در تاریخ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶)
51 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از پنداشت های رایج درباره یاسا این است که این شبه نظام حقوقی صحراگردان مغول در فرایندهای زمانی مختلف قدرت گیری و تحکیم قدرت آنان کارکردهای یکسانی داشته است. بررسی منابع تاریخی چنین پنداشتی را به چالش می کشد. در این مقاله ضمن نقد چنین پنداشتی نشان داده می شود که دگرگونی های سیاسی و آنچه که می توان منطق موقعیتی نامید بر وجه کارکردی یاسا اثر گذاری فراوان داشته است. از این لحاظ می توان قائل به دو دوره بود: دوره مغولان اولیه که یاسا کارکردهای نظم بخشی و حفظ اقتدار مغولان را بر جوامع زیر سلطه داشت و در دوره ایلخانان که یاسا برای جامعه مغولی اهمیت می یابد و کارکردهای سیاسی، اداری و نظامی خود را پیدا می کند.
پیوستگی های تصوف و تسنن در خراسان سده های سوم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷
123-136
حوزههای تخصصی:
تصوف و عرفان اسلامی در تاریخ مذهبی ایران به ویژه در خراسان و دوره پیش از مغول، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چگونگی روی کرد مذاهب گوناگون اسلامی به این پدیده و تغییر سو گیری ها در این زمینه در درازنای تاریخ آن، از مسائل مهم در این موضوع به شمار می رود. برخی از مذاهب تسنن همچون حنفی و شافعی، بیشتر به تصوف و عرفان گراییدند که خود این گرایش و ارتباط نزدیک، از سده پنجم به پیوند بیشتر عرفان با شریعت انجامید. گمان می رود علمای شافعی در این پیوند و رشد، بسیار تأثیر گذارده اند. تصوف در این دوره از پذیرشی برخوردار شد که بر پایه آن، به جرگه مذاهب اهل سنت درآمد. این مقاله می کوشد با توجه به منابعی همچون کتاب های تاریخی، ملل و نحل، رجال و طبقات و شرح زندگانی عرفا و علمای مذاهب به چگونگی پیوند تصوف با تسنن در خراسان و چیستی عوامل مؤثر در آن پاسخ گوید.
حیات سیاسی و نظامی و مناسبات جعفرسلطان با انگلیس
حوزههای تخصصی:
بررسی شرح حکمه الاشراق قطب الدین شیرازی و نقش وی در تقریب سه مکتب اشراق، مشاء و عرفان
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۴)
97 - 124
حوزههای تخصصی:
قطب الدین محمود بن مسعود شیرازی، ستاره شناس، پزشک، فیلسوف، شاعر و موسیقی دان سده ی هفتم هجری می باشد .وی در شیرازی متولد شد و ابتدا در نزذ پدر به طبابت در بیمارستان مظفریه ی شیراز پرداخت اما این کار وی را اقناع ننمود ،پس راه سفر در پیش گرفت تا بدین وسیله هم بر علم خود بیفزاید و هم از حضور اسایتد گوناگون بهره مند شود. علامه قطب الدین شیرازی علامه بر اینکه در علوم مختلف دستی توانا داشت در فلسفه نیز تبحری ویژه داشت .وی شارح حکمه الاشراق ،اثر معروف شیخ اشراق می باشد .وی در نزد اساتید مختلف با تفکرها و اندیشه های مختلف آشنایی یافت و در جهت تقریب میان آن ها تلاش نمود. ما در این مقاله در پی معرفی شرح حکمه الاشراق علامه بوده و سعی بر آن داریم که بدانیم علامه تنها به شرح کلمه به کلمه سخنان سهروردی نپرداخته است. در این مقاله درخواهیم یافت که علامه تا چه حدی در تقریب میان سه اندیشه و تفکر اشراق و مشاء و عرفان نقش داشته است و چه عواملی باعث آشنایی وی با این سه تفکر متفاوت شده است.و اینکه این تفکر تا چه حدی در نسل های بعدی علامه تاثیر نهاده است .این مقاله بر اساس منابع دست اول تاریخی و منابع تحقیقاتی نوشته شده است.
تأملاتی درباره نگارش تاریخ برای دانش آموزان
حوزههای تخصصی: