طرح اندیشه پارلمانتاریسم در امپراتوری عثمانی، با ظهور نوعثمانیان هم زمان بود. نظام قانون و پارلمانتاریسم، جان کلام نوعثمانیانی بود که به راهکاری برای برون رفت جامعه از بحران های اقتصادی اجتماعی می اندیشیدند. این مقاله به پاسخ گویی این مسئله می پردازد که متفکران نوعثمانی، مفاهیم جدید غربی به ویژه «پارلمانتاریسم» را چگونه و بر پایه کدام دستگاه نظری به جامعه پذیراندند؟ اندیشه های نوعثمانیان و علی سعاوی از شخصیت های برجسته آنان، به همین انگیزه بررسی خواهد شد. دیدگاه های سعاوی بیش تر در مقالات روزنامه های «مخبر» و «علوم» مطرح شد که با تحلیل آنها می توان به دغدغه اصلی این نماینده متفکران نوعثمانی درباره توان مندی های آموزه های اسلامی و تلاشش برای تطبیق مفاهیم نو با این آموزه ها، پی برد.
تاهرت مقر حاکمیت خوارج اباضیه بنی رستم(164-296ه.ق) از نظر جغرافیای تاریخی اهمیت بسزایی دارد،این شهر از لحاظ موقعیت و عوارض جغرافیایی و اقلیمی زمینه ساز تجمع افراد و قبایل گشت ، و در عصر بنی رستم این منطقه به رشد و شکوفایی اقتصادی - تجاری رسید. نوشتار حاضر در نظر دارد که به بررسی جغرافیای تاریخی تاهرت در عصر خوارج بنی رستم بپردازد،که به تفسیر و توصیف وضعیت سیاسی – اقتصادی آن مبادرت می نماید.
انحطاط دولت های غرب خلافت اسلامی و سقوط آندلس، مهم ترین پدیده دوره های میانه (قرون وسطا) در سراسر معارف اسلامی و مسیحی است که محققان همچنان بدان می پردازند؛ چنان که توجه به علل آن، ابن خلدون را که خود شاهد روی داد بود، به نوشتن مقدمه برانگیخت. از ویژگی های مهم روی داد سقوط آندلس، جایگاه آن در درازنای تاریخ غرب خلافت اسلامی و روابط آن با دولت های اروپایی است. شناخت علل این سقوط، مهم ترین بنیاد نظری در «غرب شناسی» به شمار می رود. این علل در قالب جُنگی از روی دادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی آرام آرام زمینه سقوط آندلس را فراهم آوردند. دغدغه این پژوهش، سنجش درستیِ نظریه ابن خلدون درباره توجیه علت سقوط است. با بررسی تاریخی آن علل می توان دریافت که سقوط آندلس از فرآیندی پیش نهادی ابن خلدون بیرون می ماند. از دیگر ویژگی های مهم بررسی این حادثه از دید تاریخ نگاری، توجه به نخستین نمونه تاریخ نگاری تحلیلی در تاریخ تاریخ نگاری اسلامی است.