فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۲۱ تا ۹٬۷۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
سیمای اسکندر در آیینه های موج دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی، یکی از چهره های تاریخ ساز و اثرگذار در تاریخ و تمدن بشر بوده است. جای شگفتی است که درباره هیچ شخصیت اسطوره ای و تاریخی تاکنون به اندازه اسکندر اثر مستقل به زبان فارسی تالیف نشده است؛ افزون بر بسیاری از متون تاریخی که به گونه ای مفصل درباره زندگی و شخصیت اسکندر سخن گفته اند، در هشت اثر به صورت نظم یا نثر به داستان زندگی اسکندر پرداخته شده است، از این تعداد سه اثر به نثر نگاشته شده و پنج اثر در قالب شعر سروده شده است. از آن جا که پژوهش های صورت گرفته تا کنون بیشتر در پیوند با شخصیت اسکندر در آثار منظوم؛ بویژه شاهنامه و اسکندرنامه نظامی بوده و به آثار منثور در این باره توجهی نشده است، در این پژوهش کوشش شده، برای شناخت دقیق تر و جزیی تر چهره افسانه ای اسکندر رفتار، گفتار و کردار اسکندر و هم چنین دیدگاه های مؤلفان آثار پدیده آمده درباره اسکندر (داستان اسکندر در شاهنامه، اسکندرنامه نظامی، آیینه اسکندری، خردنامه اسکندری و اسکندرنامه به روایت کالیستنس، داستان اسکندر در داراب نامه و اسکندرنامه منوچهرحکیم) بررسی و تحلیل شود و مطالب در سه بخش زیر دسته بندی شده است: الف) نام، نسب و نژاد ب) شخصیت و خلق و خو ج) لشکرکشی ها و دشمنان اسکندر.
در این بخش ها تفاوت ها و شباهت های آثار یادشده درباره اسکندر نیز بررسی می شود. گفتنی است، در آغاز هر بخش برای آگاهی بیشتر به کوتاهی مطالب تاریخی نیز درباره هر موضوع ارائه خواهد شد و در پایان دلایل توجه فراوان به اسکندر در زبان و ادبیات فارسی بررسی می شود.
پیامدهای اجتماعی قحطی های عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر ناصری قحطی های مکرری در ایران رخ داد که هر بار فجایع ناگواری به همراه داشت.با بروز قحطی ها، اوضاع جامعه دچار آشفتگی، بی نظمی و هرج ومرج می شد و پدیده هایی مانند تقلب و دزدی و راهزنی گسترش می یافت؛ گاه شدت گرسنگی، فقر، فلاکت و فشار روانی ناشی از غم از دست دادن عزیزان به حدی می رسید که عده ای خودکشی می کردند.از دیگر پدیده های شومی که در این دوران به چشم می خورد، مسئله آدم خواری است که گرسنگی و تنگدستی شدید مردم اشاره دارد.حضور فعال زنان در اجتماعات از دیگر مواردی است که در این مقاله به آن اشاره شده است
بررسی تاریخ نگاری محلی با تکیه بر تاریخ نیشابور الحاکم نیشابوری
حوزههای تخصصی:
تاریخ نیشابور ابوعبدالله نیشابوری ظاهراً قدیمی ترین منبعی است که به طور اختصار به بررسی تاریخ نیشابور و به خصوص مسائل فرهنگی این شهر پرداخته است. اصل این کتاب به زبان عربی بوده و در اوایل قرن چهارم نگاشته شده است. ارزش اولیه کتاب نیشابوری وابسته به جغرافیای تاریخی نیشابور می باشد، که بخش بزرگی از خراسان کنونی را شامل می شود. اطلاعات آن بویژه در مورد ربع های نیشابور و ولایات وابسته، مخصوصاً نیشابور کهن و سوابق تاریخی آن چه در دوران قبل از اسلام و چه در عصراسلامی تا قرن چهارم حائز اهمیت است. اشاره به فضیلت شهر، صحابه، مشایخ، مساجد، قریه ها، قنوات و غیره از ویژگی های دیگر این اثر می باشد. در نوشته حاضر سعی شده به بررسی تاریخ نیشابور الحاکم و ویژگی های آن، شیوه تاریخنگاری وی و تاریخنگاری محلی و تفاوت آن با تاریخ عمومی همچنین تأثیری که این تواریخ بر نوشته های بعد از خود دارند، پرداخته شود.
کمیسر و نقش آن در معادن نفت جنوب ایران ١٩٠١- ١٩١٤
حوزههای تخصصی:
خمینی محشر کرده است
منبع:
حضور بهار ۱۳۸۹ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
مواضع خواجه نصیرالدین طوسی در قبال یورش هلاکوخان به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یورش مغول، نخبگان و توده های جامعه اسلامی را با آزمون بزرگی روبرو کرد که از پذیرش ایلی(تسلیم شدن) تا مقاومت را دربر می گرفت.هر چه از زمان یورش های اولیه می گذشت، به همان نسبت روحیه مقاومت جای خود را بر ایلی می داد.خواجه نصرالدین طوسی از جمله نخبگانی بود که در آخرین یورش هدایت شده از دربار مغولستان در معرض این آزمون قرار گرفت.این مقاله در صدد تبیین و تحلیل مواضع خواجه در قبال یورش هلاکو و چرایی آن است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی بدان پاسخ دهد و بر این فرض استوار است که او، علی رغم ادعای برخی منابع، نقشی در حمله نداشت اما در سقوط خلافت و فروگرفتن خلیفه مؤثر بود و از راه ارتباط سازنده با مغولان توانست جان شیعیان بغداد را حفظ کند.سخت گیری های خلیفه علیه شیعیان، ضعف مدیریت او و فساد سیاسی گسترده در مرکز عالم اسلام خواجه را به این نتیجه رسانده بود که همکاری با یورش مهارناشدنی می تواند از تبعات پیش بینی ناپذیر جلوگیری کند.از این رو، همکاری محدود و مشروط او با مغولان برای جلوگیری از تخریب ایران و نابودی شیعیان و عالمان بود.حفظ و تداوم بخشی فرهنگ و تمدن اسلامی مدیون تشخیص و رفتار مداراگرایانه افرادی چون خواجه نصیرالدین طوسی است.
نقش هوشمندی و تدبیر سیاسی حکومتگران در ایجاد امنیت و توسعه جامعه (مطالعهٔ موردی حکومت ترکان خاتون قراختایی در کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت قراختاییان کرمان هم زمان با حملهٔ مغول به ایران شکل گرفت و دورهٔ اوج آن در زمان ترکان خاتون بود. تاریخ ایران در دورهٔ حکومت ترکان خاتون شاهد پیشرفت های اقتصادی و فرهنگی در کرمان است و از وجود امنیت در این برهه از زمان در آنجا حکایت دارد. اگر امنیت، ایجاد شرایط مطلوب سیاسی برای دستیابی به اطمینان خاطر از حفظ و بقای ارزش ها و برقراری آرامش و رفاه در جامعه دانسته شود، رشد اقتصادی و فرهنگی کرمان در زمان ترکان خاتون می تواند به عنوان عوامل پنهان در مفهوم امنیت، نشان دهندهٔ وجود آن در جامعهٔ کرمان باشد. این مقاله در صدد است تا چگونگی و چرایی دستیابی به امنیت و نقش آن در توسعهٔ اقتصادی و فرهنگی این دیار را دریابد. فرض بر آن است که ترکان خاتون به اقتضای هوشمندی سیاسی و درک شرایط زمانی و مکانی، شناخت موقعیت سیاسی و استفادهٔ بهینه از سنت ها و روش های معمول، توانسته بود امنیت را در کرمان برقرار کند و با اجرای برنامه های اقتصادی مهمی از جمله سنت وقف، موجب مهاجرت گروهی از دانشمندان و عالمان ایرانی، به ویژه از ماوراءالنهر و فارس به کرمان شده و این منطقه را در آن برههٔ خاص از زمان به یکی از کانون های علمی ایران تبدیل کرده بود.
القاب و عناوین فرمانروایان در ایران پیش از اسلام
حوزههای تخصصی:
در ایران باستان فرمانروایان از القاب وعناوین بسیاری استفاده می کردند تا اندیشه ها و دیدگاههای خود را رواج دهند. برخی از آن ها با تأسی به گذشتگان و برخی دیگر متأثر از عوامل مختلف در گذر زمان انتخاب می شدند. فرمانروایان با القاب و عناوین غالباً درصدد قدرت نمایی، تمایز و تقدس خویش در میان مردم بودند. بررسی القاب و عناوین سران در روزگار کهن و عوامل تأثیر گذار در شکل گیری آن ها با نگاهی به تاریخ و تمدن اقوام انجام می پذیرد.
ریشه یابی اسامی شاهان هخامنشی
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ کهن و باستانی کشور ایران از اسامی سلاطین جهت نامگذاری استفاده شده است. گاهی یک نام برای افراد گوناگون در طول زمان مورد استفاده قرار گرفته است. پادشاهان ایران همچون پادشاهان مصر و آشور، نام نیاکان خود را به کار می بردند، مثلاً اُُخوس خود را داریوش دوم، و «کوُدمان codman» خود را داریوش سوم و بسوس خود را اردشیر چهارم نامید. اسامی خاص ایرانیان مطابق با اعتبار شخص و شکوه و جلال آن ها بود، هر نام دارای میراثی از گذشته است که با بررسی آن می توان به گوشه ای از هویت جمعی، هویت فردی و فرهنگ آن دیار پی برد. نام ها نمادی از فرهنگ در جامعه هستند و برای حفظ میراث فرهنگی، ثبت و ضبط این اسامی که امروزه نیز رواج پیدا کرده اند، ضرورتی تام و تمام دارد. بعضی اسامی ایرانی در اثر برخورد و اختلاط با زبان یونانی تغیراتی یافته اند. در این مقاله به ذکر معانی، ریشه یابی و وجه اشتقاق اسامی شاهان هخامنشی پرداخته شده و سعی شده است با مراجعه به گزارش مورخان، کتیبه ها و تعابیر و نظرات شرق شناسانی که در این زمینه تحقیقاتی داشته اند، موضوع مورد بررسی قرارگیرد.
روحانیت و حاکمیت در عصر پهلوی ها: نگاهی به سیره ی سیاسی آیت الله حایری، آیات ثلاث و آیت الله بروجردی
عینیت و جایگاه آن در مطالعات تاریخی
حوزههای تخصصی:
کتابچه راپورت مسافرت شیراز
حوزههای تخصصی:
اسب در زندگی، نیروی نظامی و اعتقاداتِ مغولان
حوزههای تخصصی:
دیباچهای بر یک نکاحنامه
حوزههای تخصصی: