فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۰۱ تا ۱۱٬۲۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
شاهد یاران ۱۳۸۸ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
مصارف موقوفات اسلامی؛ متنوع و کارآمد (با بررسی اسناد موقوفات استان اصفهان از عصر صفوی تا کنون)
حوزههای تخصصی:
خویشکاری آتش در اساطیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از کهن ترین دوران برای آتش اهمیت، قداست و خویشکاری های خاصی را قائل بوده اند. به طوری که نه فقط امور زندگی دنیوی خویش، بلکه سرنوشت اخروی را نیز به نوعی تحت تأثیر خویشکاری آتش می دانسته اند. به اعتقاد ایشان آتش به دلیل برخورداری از گونه های مختلف، در خویشکاری های خود با دو حالت متضاد مادی (مانند حضور در مراسم دینی) و مینوی (حضور در اجزائ جهان) تجلی کرده و موجب سامان دهی اوضاع جهان می گردد. آنگونه که از آموزه های گات ها برمی آید، به نظر می رسد که خویشکاری های آتش حاصل عقیده ایرانیان باستان نسبت به ارتباط نزدیک بین آتش و اشه باشد؛ چرا که به اعتقاد ایشان از آنجا که اردیبهشت موکل بر آتش ها است، پس می توان آتش را نماد مادی و این جهانی اشه دانست و از دیگر سوی نیز چون اشه دارای همه صفات نیک اهورائی است، پس می توان آن را به عنوان نماد صفات درونی اهورمزدا و نیز نظام حاکم بر جهان هستی دانست. در این مقاله سعی شده است به نقش خویشکاری آتش در اساطیر ایرانی پرداخته شود. این مسئله در قالب این فرضیه که خویشکاری آتش بُن مایه اساطیر ایرانی را تشکیل می دهد، به روش تحلیلی ـ توصیفی در تاریخ اساطیری ایران و به ویژه براساس متون دینی ایران باستان مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله مهمترین یافته های این پژوهش می توان به خویشکاری آتش با دو رویکرد مینوی و مادی اشاره کرد.
درسهایی بزرگ از نبردی کوچک
حوزههای تخصصی:
رسالهای در حوادث قاجار از رجبعلی ارداقی قزوینی
حوزههای تخصصی:
ببین و نبین
رویارویی نظری گفتمان های «سلطه» و «مقاومت»در مکاتبات منصور دوانیقی و محمدنفس زکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ارتحال پیامبر(ص)، اعراب حکومت گریز، واقعیت تمکین به حکومتی متمرکز را پذیرفتند و با تعیین جانشین، سنت پیامبر را ادامه دادند. از این رو اپیستمه و نظامی معرفتی با محوریت مبانی مشروعیت قدرت در اسلام ایجاد شد و اجتماعات، سخنان و آثار، گفتمان هایی در جامعه تولید شد که هر یک تعاریف خاصی از مبانی مشروعیت حکومت ارائه دادند. یکی از مهم ترین صحنه های این رویارویی مواجهه سادات حسنی و عباسی است که در مکاتبات دو شخصیت شاخص این جریان ها یعنی منصور دوانیقی و محمد بن عبدالله نفس زکیه نمود یافته است؛ موضوعی که قرن ها در قالب چالش های عمیق نظری میان سه ضلع مثلث قدرت هاشمی یعنی سادات بنی الحسین، سادات بنی الحسن و خلفای عباسی استمرار یافت. شناسایی گفتمان های سیاسی جامعه اسلامی در نیمه اول قرن دوم هجری، براساس مدل تحلیلی فوکو، نیازمند مراجعه به آرشیو آن دوره تاریخی و شناسایی اپیستمه حاکم بر آن است. به همین منظور از مجموع اسناد و شواهد، مکاتبات محمد بن عبدالله و منصور دوانیقی مورد بررسی قرار گرفت. از رهگذر تحلیل گفتمانی این مکاتبات تلاش شد دیدگاه های سیاسی، مذهبی و حکومتی که در این نامه ها به آن پرداخته شده، شناسایی و به این سوال ها پاسخ دهیم که متون موردنظر، مولد چه گفتمانی در جامعه اسلامی بودند؟ مولفان این گفتمان ها چه راهبردهایی جهت استمرار حکومت اسلامی ارائه دادند؟ و مبانی مشروعیت قدرت از دیدگاه آن ها چه بود؟
رویارویی سنت و تجدد در تدوین قانون اساسی عثمانی
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار سعی بر آن است تا با نگاهی به تحولات مربوط به تدوین نخستین قانون اساسی در جهان اسلام، تقابل دو جریان قدرتمند سنت گرا و تجددگرا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مقاله، با رویکردی توصیفی به موضوع، تلاش می کند اندیشه های نمایندگان برجسته دو جریان مذکور را با استناد به مذاکرات صورت گرفته در کمیسیونهایی که به دستور عبدالحمید دوم به همین منظور تشکیل شده بود، تبیین کند.
آنچه به عنوان نتیجه و حاصل پژوهش در بخش پایانی مقاله ارائه شده، ناظر بر این است که قانون اساسی مشروطه اول عثمانی، به سبب اینکه از مؤلفه های دو تفکر متعارض سنت گرایی و تجدد گرایی ترکیب یافته بود، تناقضهایی درونی داشت و به همین سبب، خیلی زود در ساختار سیاسی امپراتوری عثمانی با موانع کارکردی و مشروعیتی روبرو گردید.
فرجام اقبال السلطنه ماکوئی
حوزههای تخصصی:
اقبال السلطنه ماکوئی، بعد از مرگ پدرش حکومت ماکو را دراختیار گرفت (1277ش./ 1316ق.). او با سود جستن از ضعف دولت مرکزی، به تحکیم قدرت خویش در این ناحیه پرداخت و با این اقتدار، خود را از زیر نظارت دولت مرکزی کنار کشید و برخلاف خواست دولت، با روسیه و عثمانی روابطی برقرار کرد. با وقوع کودتای 1299، اقبال السلطنه ماکوئی در ادامه سیاست های سابق خویش، باز هم به طور کامل از دولت مرکزی اطاعت نکرد و به پیوندهای خود با شوروی و ترکیه ادامه داد که نقطه عطف این امر، امضای قرارداد تجاری با شوروی به مثابه یک حاکم مستقل بود. این سیاست های گریز از مرکز وی، در تعارض آشکار با سیاست سردار سپه بود که می کوشید اقتدار خوانین محلی و ایلات را از میان بردارد و نفوذ دولت مرکزی را در گوشه و کنار ایران بگستراند. اگرچه در این زمان اقتدار نظامی سردار ماکو از دست رفته بود و تنها عنوان بدون محتوای «سرداری» - که یادگار فعالیت های نظامی خاندانش بود - را یدک می کشید، اما وجود ایلات و عشایر مقتدر در منطقه و تحریکات سردار در میان آن ها، همسایگی ماکو با شوروی و ترکیه، لزوم جلوگیری از هرگونه فتنه در این ناحیه مرزی و ثروت سرشار خان ماکو - که اقتدار فراوانی به وی می بخشید - و از سوئی ناآگاهی او از تحولات شگرف در اقتدار دولت مرکزی، و ادامه سیاست گریز از تمکین در برابر آن، لزوم توجه فوری دولت مرکزی را به جانب وی ضروری ساخت. شرایط سیاسی نوین حاکم بر کشور، حساسیت های ناحیه یاد شده و خودسری های اقبال السلطنه از یک سو، و از طرفی سابقه بد نامبرده در ستیزه با مردم منطقه در جریان مشروطیت و نداشتن وجهه ملی و طمع در ثروت هنگفت او، مایه انگیزش سردار سپه برای دستگیری و قتل او شد. با قتل وی، نفوذ کامل دولت مرکزی بعد از دهه های طولانی در این منطقه برقرار شد و ایلات ناحیه، تحت نظارت و تابعیت دولت درآمدند.
سیاست علمی و فرهنگی تیمور
نگاهی دوباره به 15 خرداد
آلبوم عکسهای شخصی ظلّالسلطان
حوزههای تخصصی:
تبریز در دوره ی استبداد صغیر
حوزههای تخصصی:
جنبه های نگارش تاریخ حماسه جنوب و رئیسعلی دلواری
منبع:
شاهد یاران ۱۳۸۸ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
نگاهی به نوروز باستانی
حوزههای تخصصی:
شهید هاشمی ، کمیته جنگ
منبع:
شاهد یاران ۱۳۸۸ شماره ۴۳
حوزههای تخصصی:
نقش عبدالرضا خان بافقی در بحران یزد در دومین دوره جنگ های ایران و روس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دومیّن دوره جنگ های ایران و روس در عرصه داخلی فرصتی به برخی شاهزادگان داد تا با استفاده از شرایط موجود در صدد بسط قدرت خویش برآیند. دراین میان ، نارضایتی عمومی از عملکرد محمّد ولی میرزا در یزد به شورشی انجامید که هدایت آن را عبدالرضاخان بافقی عهده دار بود. مقاله حاضر سعی دارد تا مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی ضمن بازکاوی در زمینه های اجتماعی این رخدادها، تحولات متعاقب را در پیوندی با حیات سیاسی ایران و رویدادهای کرمان مورد بحث قرار دهد. در واقع، متأثر از عواملی چون مناسبات قدرت میان شاهزادگان، بازتاب ضعف حکومت مرکزی در تشدید رقابت های درونی، و هم زمانی و آمیزش رخدادهای یزد با کرمان، شاه و نایب السلطنه را بر آن داشت تا به بهانه حضور نظامی عباس میرزا در این مناطق، مقصود خود در هدایت قشون به سرحدات شرقی را مکتوم دارند. بدین ترتیب در شرایطی که فتح بدون خونریزی یزد و کرمان تأییدی بر بزرگ نمایی بحران بود، مرگ بدفرجام عبدالرضاخان نیز سیاست گزاری فتحعلی شاه در اداره امور و تأدیب عمال به جای رسیدگی به تخلّفات شاهزادگان را نمودار ساخت.
آگاهیهای پراکندة تاریخی از سبزوار در قرن سیزدهم هجری
حوزههای تخصصی:
نحوة تملک زمینهای بهارستان توسط مجلس شورای ملی
حوزههای تخصصی: