محمد مهدی عبدخدایی اردیبهشت ماه سال 1315 در مشهد متولد شد. 10 سال بیشتر نداشت که در منزل پدریاش با نواب صفوی آشنا شد. او در سنین جوانی به گروه فداییان اسلام پیوست و از طرف نواب ماموریت یافت تا دکتر فاطمی، مشاور و رابط مصدق با دربار پهلوی را اعدام کند. عبدخدایی در این اقدام تنها توانست فاطمی را مجروح کند و بعد از دستگیری به علت سن کم به 20 ماه زندان محکوم شد. او پس از آزادی به تحصیل علوم دینی پرداخت و در تمام فعالیتهای فداییان اسلام شرکت کرد. پس از شهادت سیدمجتبی نواب صفوی، تحت تعقیب مأموران رژیم شاه قرار گرفت و پس از دستگیری به 8 سال زندان محکوم گردید، که 4 سال آن را در زندان برازجان گذراند. وی پس از آزادی ازدواج کرد و در زمان اوج مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی به خیل مبارزان پیوست.
ساحت تاریخ و منزلت معاریف را می توان به دور از هر شائبه و خطا، به سرانگشت پژوهش های علمی و مطالعات گسترده و مستند، تبیین و تدوین ساخت. لیکن در این میان پاره ای از رخدادها و حکایات پیشینیان، چنان در هاله ای از ابهام و تاریکی قرار دارد که مجال بسیاری را برای محققان صاحب نظر می طلبد، تا به درستی در آن غور کرده و چراغ روشنی را بر فضای ظلمانی آن بیفروزند. یکی از مصادیق بارز چنین مفروضه ای، تامل بر حکایت «بوی جوی جولیان» سروده پدر شعر فارسی، شاعر خوش قریحه و بلند همت روزگار سامانیان، استاد فرزانه و توانا رودکی است. مقصود از مقاله حاضر، تنویر افکار صاحب نظران پیرامون فقدان رابطه ی منطقی و مستند میان این سروده، و عصر امارت نصر دوم سامانی است. دلایل و استنادات موجود، گواه بر عدم چنین ارتباطی است. در عین این که، هر گز قصد آن هم نیست تا دامان خرد پرور آل سامان از وجود چنین در دانه ی خردمندی عاری گردد. با این حال، وجاهت و شان والای نصربن احمد هم فارغ از تبعاتی است که به رهاورد چنین حکایتی، دامان او را ملوث به عشرت گرداند. غور و تأمل در این حکایت موجب خواهد شد تا همواره و به درستی، تاریخ از رودکی و نصر سامانی هر دو تجلیل شایسته نماید.