مواجهه سنت و تجدد در دوره معاصر، یکی از موضوعات مورد بحث در عرصه کلامی و سیاسی و تاریخی بوده است. ایران در دوره قاجار رویارویی بیشتری با غرب پیدا کرد و ضمن اینکه در ابتدای امر از مظاهر صنعتی آن بهره گرفت، به واسطه ناکارآمدیهای نظامی خود در جنگ با روسیه، خواهان دریافت علوم جدید برای تغییر ساختار فنی و صنعتی و فرهنگی شد. ورود مفاهیم جدید فرهنگی و سیاسی با واکنشهای متفاوتی از سوی جامعه ایرانی مواجه شد و تجدد و سنت تقابل و تفاهمهایی در این رویارویی برقرار کردند. برای بررسی واکنشهای متقابل متجددان و مذهبیون، با دکتر مرتضی نورایی، دانشیار دانشکده تاریخ دانشگاه اصفهان به گفتگو نشستیم.
دشت قزوین و ارتفاعات مشرف به آن یکی از مراکز مهم تکوین و تطور فرهنگ های بشری فلات ایران در ادوار مختلف بوده است. تمرکز مطالعات باستان شناسی دهه های اخیر بر دشت قزوین، انجام مطالعات علمی باستان شناختی در ارتفاعات مشرف بر دشت به ویژه دامنه های جنوبی البرز را اجتناب ناپذیر نموده است. در این تحقیق با تلفیق نتایج حاصل از معدود پژوهش های باستان شناختی و مطالعات جدید می توان تصویری از وضعیت فرهنگی منطقه در دوران مختلف پیش از تاریخی، تاریخ و اسلامی بدست داد. به این منظور سه دهستان زیاران، کوهپایه شرقی و غربی شهرستان آبیک و دهستان اقبال شرقی از بخش مرکزی شهرستان قزوین مورد مطاله قرار گرفتند که در آن تعداد ۸۹ محوطه و مکان باستانی و انبوهی از آثار منقول و غیر منقول (ابزار سنگی، سفال، پیکره، آثار و اشیائ فلزی و ...) شناسایی و کشف شده و در این تحقیق مطالعه و تحلیل گردیده اند. نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از آن دارد که با استناد به شناسایی ۷ محوطه مربوط به دوران پارینه سنگی که دارای آثار و ابزارهای سنگی شاخص از دوره های پارینه سنگی میانه و جدید است، می توان گفت در دوران پارینه سنگی ارتفاعات این منطقه یکی از زیستگاه های مهم بشری در شمال فلات ایران بوده است. همچنین، هرچند شناسایی آثار و استقرارها و مواد فرهنگی دوران مس سنگی (دو مورد) و مفرغ (سه مورد) نشان از تداوم زیست جوامع بشری در منطقه در دوران مذکور دارد، اما شناسایی تعداد زیادی محوطه عصر آهن (۲۱ مورد) و اشکانی (۳۸ مورد) نشانگر گسترش کمی و کیفی شواهد سکونت و استقرار جوامع انسانی در منطقه از نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد تا نیمه اول هزاره اول میلادی است، رونقی که به نظر می رسد با توجه به حجم انبوه مکان ها و محوطه ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف اسلامی (۴۷ مورد) در طول دوره اسلامی همچنان تداوم داشته است.
این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی به تبیین زمینه ها و اهداف مهاجران و گونه شناسی رفتار سیاسی عالمان در این پدیده پرداخته است. مهاجرت، همبستگی گروهی و توانمندی های بسیج سیاسی آنان را به نمایش گذاشت و آنان را در به چالش کشیدن قدرت حاکم موفق نشان داد که تثبیت مرجعیت دینی و سیاسی آنان بویژه آیت الله خمینی از آن جمله بود. به علاوه بروز عینی تنوع و تعدد دیدگاه و رفتار سیاسی عالمان نیز در این پدیده آشکار گردید. البته نقش حاکمیت را در دامن زدن به این تعدد و شکل گیری جبهه بندی بعدی نباید نادیده انگاشت. اهمیت این پدیده نیز در ویژگی های متناقض نمای رفتاری آن است. یعنی رفتار عالمان در این واقعه، در عین وحدت ظاهری، دچار گسست بنیادی گردید و بحران نهفته ای بر مناسبات آن حاکم ساخت.
ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) که سالهای 1357 1335 فعالیت میکرد مهمترین و تاثیرگذارترین نیروی اطلاعاتی امنیتی دوره سلطنت و حکومت محمدرضا شاه پهلوی محسوب میشد. ساواک با هدایت و راهبری سیا و آمریکاییان تکوین یافت و تقریبا سرعت دامنه فعالیتهای خود را در ایران و بسیاری دیگر از نقاط جهان گسترش داد و بالاخص از اوایل دهه 1340ش رابطه بسیار نزدیکی با موساد (دستگاه اطلاعاتی اسرائیل) برقرار نمود که تا واپسین سالهای عمر رژیم پهلوی، روندی روزافزون پیدا کرد. هر چند ادارات کل دهگانه ساواک، فعالیتهای اطلاعات، امنیتی، حفاظتی و حراستی گوناگونی در داخل و خارج از ایران انجام میدادند اما برخوردهای خشن و غیرانسانی اداره کل سوم این سازمان با مردم ایران از اقشار و گروههای مختلف طی 3 دهه 1330، 1340 و 1350 نام این سازمان را در ردیف تبهکارترین سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جهان جاودانه ساخت و در واقع عملکرد و فعالیتهای اداره کل سوم (امنیت داخلی) دیگر اقدامات و فعالیتهای ساواک و سایر ادارات کل آن را تحتالشعاع قرار داد.
در فرآیند شکل گیری و تداوم حرکت های سیاسی و اجتماعی، انگیزه ها و اهداف رهبران و میزان استحکام مبانی فکری و اجرایی این حرکت ها، اصلی ترین بخش آن محسوب می شود. در نهضت های جنگل و خیابانی نیز دستیابی به عوامل و عناصر اصلی شکل دهنده افکار و اندیشه های رهبران و اهداف و آرمان هایی که در پی دستیابی به آن بودند، از اهمیت اساسی برخوردار بود. در عین حال سازمان بندی سیاسی آن ها برای پیشبرد و وصول به اهداف موردنظر، از نکات بارز این دو نهضت محسوب می شود. بررسی و ارزیابی این دو نهضت در قالب یک نگرش تطبیقی، می تواند میزان توانمندیهای فکری و استحکام شالوده های اجرایی آنها را آشکار ساخته و قرابت فکری و اجرایی هر دو حرکت را در کامیابی و ناکامی آن ها با وضوح بیشتری مشخص نماید