فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مانند بسته ای آکنده از مخاطرات است که همه جنبه های زندگی بشر را تحت تأثیر قرار می دهد. پیامدهای تغییر اقلیم به دو بخش تقسیم می شود؛ مستقیم: مخاطرات اقلیمی مانند باران های سیل آسا، خشکسالی، امواج سرما و گرما و طوفانهای گرد و غبار که خود پیامدهایی مانند قحطی، سوءتغذیه، بیماری های جسمی و روانی، آوارگی و مرگ و میر را به دنبال دارند؛ غیرمستقیم: زیان های اقتصادی-اجتماعی بلندمدت، مانند بیکاری، مهاجرت های اجباری، کاهش جمعیت، ناامنی منطقه ای، درگیری های داخلی، جنگ و فروپاشی سیاسی-اجتماعی. در دوره های تغییر اقلیم، معمولاً با رفتارها و اتفاقاتی مواجه می شویم که ظاهراً مستقل از پیامدهای رویداد اقلیمی هستند؛ اما عمدتاً با آن ارتباط غیرمستقیم دارند. تحقیق در مورد تغییر اقلیم کنونی ناشی از گرمایش زمین می تواند برای باستان شناسان و مورخان در شناخت پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این پدیده و تعمیم این اطلاعات به گذشته مفید باشد. پیامدهای رویدادهای اقلیمی در مطالعات باستان شناسی اغلب از نشانه هایی مانند تغییر در سیستم معیشتی، رها شدن سکونتگاه ها در یک منطقه بدون شواهد خشونت، کاهش جمعیت منطقه ای، تغییر الگوی توزیع سکونتگاه ها و غیره استنباط می شود. گزارشهای تاریخی سیل، خشکسالی، قحطی، شیوع بیماریهای همهگیر، افزایش شورشها و جنگهای داخلی را میتوان با دورههای تغییرات آب و هوایی تطبیق داد. در این مقاله همراه با توضیحاتی در خصوص جزئیات بسته تغییر اقلیم، نمونه های باستانی و تاریخی مرتبط ارائه شده است. این تحقیق بر اهمیت بهره گیری از پژوهش های دیرین اقلیم در مطالعات باستان شناسی و تاریخی تأکید می کند. در حال حاضر، تعداد و تفکیک زمانی پژوهش های دیرین اقلیم انجام شده در ایران به حدی است که می توان اقلیم هولوسن را با اطمینان نسبتاً بالایی بازسازی کرد. تأثیرگذارترین تغییرات اقلیمی هولوسن شامل رویدادهای ۸۲۰۰، ۶۲۰۰، ۵۲۰۰، ۴۲۰۰، ۳۲۰۰ سال پیش، سرمایش اوایل قرون وسطی (حدود 450-850 م) و عصر یخبندان کوچک (حدود 1250-1870 م) هستند. ارتباط بین پژوهش های دیرین اقلیم و مطالعات باستان شناسی و تاریخی می تواند به روشن شدن موضوعات مهمی مانند آنچه منجر به دوره های تاریک و آشفته و سقوط فرهنگ ها و تمدن های باستانی شد، کمک کند. نوسانات اقلیمی در گذشته چالش های جدی برای فرهنگ های باستانی و تمدن های تاریخی ایجاد کرده ، سازگاری سیاسی آن ها را محدود نموده و انعطاف پذیری اجتماعی را کاهش داده و در نهایت منجر به عواقب شدیدی برای جوامع بشری شده اند.
مقایسه تطبیقی تفاوت های رفتاری شهرهای حلب و دمشق در برابر اتابکان زنگی از سال 488-549
حوزههای تخصصی:
مقایسه سالیابی سقانفارهای مازندران با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس (مطالعه موردی: شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقانفار، بنائی چوبی در استان مازندران بوده که دارای کاربردی مذهبی می باشد. با توجه به اهمیت تاریخی و فرهنگی سقانفارهای مازندران، مطالعات سالیابی مطلق با روش های علمی و قابل استناد بر روی آن ها صورت نگرفته است و پژوهش ها عمدتاً بر روی نقاشی های درون آن و یا معماری آن ها بوده است. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور، قدمت دو سقانفار شهرستان قائم شهر (وسطی کلا و سیدابوصالح) با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس تعیین شدند. در این روش ابتدا از تیرها و ستون های سازه دو سقانفار با مته رویش سنج و عکسبرداری از مقاطع نمونه برداری انجام شد. آنگاه نمونه های چوبی تهیه شده زیر دستگاه اندازه گیری LINTAB با دقت یکصدم میلیمتر اندازه گیری شدند و نمونه های تصویری با نرم افزار ImageJ اندازه گیری شدند. برای ارزیابی ترمولومینسانس، نمونه هایی از آجرهای پی سقانفار تهیه و برای تاریخ گذاری به آزمایشگاه منتقل شدند. در بررسی گاه شناسی درختی به کمک تطابق سری زمانی مرجع از پهنای حلقه های رویش بلوط منطقه گرگان با نمونه های مستخرج از سقانفارها مشخص شد که این بناها در دوره قاجار (وسطی کلا، 1856 میلادی و سیدابوصالح، 1881 میلادی) ساخته شدند و در دوره های تاریخی پس از آن، مرمت و حتی دستخوش تغییرات ازنظر ابعاد گردیدند. نتایج آزمایش های ترمولومینسانس انجام شده برروی آجرهای پی سقانفارها با نوسان پنج ساله، قدمت مورد سقانفار سیدابوصالح را 140 سال (زمان ساخت بنای اصلی) و قدمت سقانفار وسطی کلا را 50 سال (زمان ساخت بنای الحاقی) تعیین نمود. مقایسه این دو روش با هم نشان داد که درصورت وجود نمونه های چوبی مناسب برای استفاده در تکنیک گاه شناسی درختی، این روش از دقت بالاتری برخودار خواهد بود.
روند مهاجرت کارگران ایرانی به قفقاز در قرن13ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
76 - 100
حوزههای تخصصی:
در سده نوزدهم میلادی به دلیلِ شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران گونه خاصی از مهاجرت از ایران روی داد و آنْ مهاجرت کارگران به منطقه آذربایجانِ روسیه و قفقاز جنوبی بود.هدف: بررسی اوضاع ولایت باکو به عنوان کانون اصلی مهاجرفرست به قفقاز و نقش مهاجران ایرانی در قفقاز.در این تحقیق مقوله مهاجرت و مسائل حقوقی آن ازلحاظ کمی و کیفی بررسی شده است. هم چنین ابعاد مهاجرت، شامل مبدأ مهاجرت، مقصد مهاجرت، و مسائل اقتصادی مهاجرت ایرانیان به قفقاز در قرن 19م با استفاده از منابع و اسناد تاریخی موجود در آذربایجان، گرجستان و روسیه بررسی شده است.روش٫ رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی است و داده های آن با استفاده از روش کتاب خانه ای جمع آوری شده است. شایان ذکر است که این داده ها از منابع دست اول موجود در آرشیو اسناد در جمهوری آذربایجان، گرجستان و روسیه گردآوری شده است؛ بنابراین این مطالعه برپایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی استوار است.یافته ها و نتیجه گیری: تحقیقات و بررسی ها نشان می دهد که گسترش تمدن جدید روسی به منطقه قفقاز سبب افزایش تقاضا برای نیروی کار شد و کشف نفت و توسعه صنایع نفتی هم بر این تقاضا شدت بخشید. درنتیجه موج مهاجرت به قفقاز به ویژه از آذربایجان و گیلان با افزایش چشمگیری مواجه شد؛ به طوری که میزان مهاجرت از ٪6.005 در سال 1857 به ٪62٫249 در سال 1904 رسید.
The Parthians: The Forgotten Empire(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
75 - 78
حوزههای تخصصی:
The Parthian Empire was a major Iranian political and cultural power in ancient times and reigned in Iran for almost 500 years. There have been many books or articles written on Parthians over the past years; however, in recent years, research on this empire has intensified. The Parthians: The Forgotten Empire by Uwe Ellerbrook, was published in 2021. In this book, Ellerbrook has investigated all aspects of the Parthian kingdom and goes beyond the political history of the Parthians to familiarize the readership with the archaeology, history, culture, religion, art, and society of the Parthians.
مقایسه آموزش زنان از نظر حاذقه هروی و پروین اعتصامی
حوزههای تخصصی:
مروری بر پراکندگی اشیاء سفالی معروف به گوپال در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
197 - 226
حوزههای تخصصی:
کرانه ها و پس کرانه های پهنه دریای پارس بخش بزرگی از جنوب ایران است که درطول تاریخ موردتوجه بوده و استقرار های بسیاری در این بخش از ایران شکل گرفته است. موقعیت و شرایط جغرافیایی نقش مهم و تعیین کننده ای در شکل دادن تجارت، اقتصاد و اوضاع اجتماعی دریای پارس داشته است. این دریای نیم بسته ازنظر وضع طبیعی و اقتصادی و موقعیت نظامی و سیاسی دارای ارزش به سزایی است؛ همان طورکه حیات اقتصادی و اجتماعی بین النهرین به دو شاهرگ آبی آن، یعنی دجله و فرات وابسته است و همان گونه که رود نیل نقش اصلی و کلیدی را در تاریخ مصر بازی می کند، به همان نسبت دریای پارس را می توان گلوگاه مهم و حیاتی تاریخ و تمدن و اقتصاد ایران دانست. این دریای کوچک و زرخیز در طول هزاران سال هم چون سفره ای پر نعمت آغوش خود را بر ایرانیان و دیگر ملل مجاور باز کرده تا ساکنان سواحل آن، از ذخایر متنوع و گوناگونش بهره مند شوند. پژوهش حاضر به معرفی اشیاء سفالی که به گوپال مشهورند و بیشتر در نیمه جنوبی ایران، به ویژه در کرانه ها و پس کرانه های دریای پارس به وفور یافت می شوند، پرداخته است. علت نام گذاری این اشیاء سفالی دقیقاً مشخص نیست. نمونه های اولیه اشیاء مذکور از بوشهر و خوزستان گزارش شده است. طی مطالعات حاضر در کرانه ها و پس کرانه های شمالی دریای پارس تعداد بسیاری از این اشیاء مورد شناسایی قرار گرفته است. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و بازدید میدانی از برخی محوطه های حوزه موردمطالعه استفاده شده است. پرسش های اصلی پژوهش حاضر عبارتنداز: گوپال ها به چه بازه زمانی قابل تاریخ گذاری هستند؟ کاربرد گوپال چیست؟ پراکنش گوپال ها در چه مناطقی است؟ علاوه بر معرفی گوپال ها و بررسی ویژگی فنی آن ها درباره کاربرد و تاریخ گذاری نسبی این اشیاء بحث شده و نقشه پراکنش این اشیاء در فلات ایران ارائه شده است.
نگاهی نو به انتساب نقش برجسته رگ بی بی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
71 - 84
حوزههای تخصصی:
در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) در خارج از مرزهای ایران در منتهی الیه شمال شرقی افغانستان در محلی که مسیر باستانی ورود به شبه قاره هند است، نقش برجسته ای کشف شد که با توجه به قواعد و قراردادهای هنری در عصر باستان و همچنین، پوشش فرد اصلی حاضر در صحنه که محوریت ایجاد این نقش برجسته است، با عنوان یک اثر ساسانی شناسایی گردید. این اثر به طور اضطراری توسط هیأت باستان شناسی فرانسوی حاضر در افغانستان اسکن شد و مورد بررسی قرار گرفت و در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ طی مقالاتی به زبان های فرانسوی و انگلیسی معرفی گردید. با توجه به از بین رفتن چهره و تاج شاه در نقش برجسته مزبور نمی توان آن را به طور قطع به یکی از شاهان ساسانی منتسب کرد. با این حال، فرانسیس گرنه این نقش را به طور قطع متعلق به شاپور اول می داند. متأسفانه، به دلیل اوضاع سیاسی و نظامی محل نقش برجسته که طی سال های گذشته چندبار میان طرفین درگیر دست به دست شده است، امکان رؤیت و بررسی نقش برجسته از نزدیک وجود ندارد. با توجه به بررسی همه جانبه نقش برجسته رگ بی بی و مقایسه اجزاء آن با دیگر نقش برجسته های ساسانی و همچنین، واکاوی بستر سیاسی و فرهنگی که موجب ایجاد چنین اثری در خارج از مراکز اصلی تمرکز نقش برجسته های این دوره شده است، می توان به این نتیجه رسید که احتمالاً حضور بهرام دوم به عنوان شاه شکارگر در مرکز نقش برجسته، انتسابی صحیح تر است.
تبیین الگوی استقراری شهرستان فنوج در منطقه مکران بلوچستان از پیش از تاریخ تا دوران اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
101 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسی و شناسایی عوامل مورد نظر در مطالعات باستان شناسی مطالعه الگوی استقرار و تحلیل استقراری است که به بررسی شکل گیری محوطه های باستانی در انواع بسترهای محیطی می پردازد. شهرستان فنوج در منطقه مکران بلوچستان در جنوب شرقی ایران، قرار گرفته است. برخلاف دیگر بخش های جنوب شرقی ایران، این ناحیه با وجود تنوع جغرافیایی و زیست محیطی، از دیدگاه باستان شناسی چندان شناخته شده نیست. اقوامی که در طول هزاره ها در این سرزمین زندگی می کرده اند، خود را با شرایط دشوار محیطی منطقه وفق داده اند. ناحیه مزبور دارای محوطه هایی از عصر مفرغ تا دوران اسلامی است. این پژوهش برای نخستین بار به بازشناسی مبحث الگوی استقراری در این شهرستان می پردازد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی و چرایی شکل گیری محوطه های باستانی در شهرستان فنوج است. در این راستا، با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و SPSS به تحلیل و شناسایی الگوهای استقراری شهرستان فنوج در ارتباط با عوامل مختلف جغرافیای طبیعی پرداخته شده است. مطالعات نشان می دهد که بیشتر استقرارگاه ها به عوامل محیطی و طبیعی وابسته بوده اند و غالباً در نزدیکی منابع آبی شکل گرفته اند.
ایل کرد چمشگزک و حفاظت از مرزهای شمال شرق ایران پس از قرن یازده هجری قمری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از ایل های کرد نژاد ایران، ایل چمشگزک می باشد. این ایل تا قبل از قرن یازده (ه.ق) در مناطق دیار بکر و جنوب ارزنجان در کشور عثمانی زندگی می کردند. با رفتار قهر آمیز دولت عثمانی با شیعیان در شرق آناتولی، ایل شیعه مذهب چمشگزک به داخل ایران کوچ نموده و در منطقه مرزی مهاباد و اطراف آن ساکن گردید. همزمان با تشکیل دولت صفوی ازبکان که در ماورالنهر به قدرت رسیده بودند با حملات مکرر خود آرامش و امنیت را از مرزهای شمال شرقی ایران سلب نموده بودند. به طوری که ناامنی در مرزهای شمال شرقی ایران عمده ترین مشکل امنیتی این دولت بود. یکی از اقدامات دولت صفوی کوچ این ایل از شمال غربی ایران به مرزهای شمال شرقی کشور بود. این ایل در پیشگیری از تجاوزات ازبکان مانند دیوار دفاعی مستحکمی عمل نموده و مانع از هجوم آنان به مناطق مرکزی ایران گردید. یکی از اهداف اصلی این نوشتار، بیان علل کوچ این ایل به منطقه مرزی شمال شرق کشور و هدف دیگر آن تبیین نقش دفاعی آن در مقابل تجاوزات مکرر ازبکان می باشد. بررسی عوامل موفقیت این ایل در تحقق اهداف فوق موضوع مورد مطالعه این مقاله می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی تبیین گردیده است. به نظر می رسد اعتقاد به مذهب تشیع، شجاعت نژادی و علاقه به آب و خاک این سرزمین از عوامل اصلی این موفقیت بوده است.
نقش پاشاهای بغداد در جنگ های ایران عصر قاجار و عثمانی (مطالعه موردی بررسی سیاست های نجیب پاشا در کربلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
35 - 45
حوزههای تخصصی:
نقش والیان بغداد از موضوعات مهم در مناسبات ایران و عثمانی دوره قاجاریه است. اداره عراق به واسطه دوری از مرکز، وجود اقوام مختلف و اماکن زیارتی شیعه و همجواری با ایران دشوار بود و والیان منصوب تلاش می کردند با دامن زدن به اختلافات میان ایران و عثمانی قدرت سیاسی و مالی خود را تقویت کنند. از اواسط قرن نوزدهم و انجام اصلاحات در قلمرو عثمانی، تلاش شد با انتصاب والیانی همچون نجیب پاشا، اداره آنها با استانبول هماهنگ گردد. اما سیاست انقباضی پاشا در بغداد موجب ایجاد بحران سیاسی شد. براین اساس، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که نجیب پاشا در دوران والیگری خود بر بغداد در تفرقه افکنی میان ایران و عثمانی چه سیاستی اتخاذ کرد. براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی و نگاه تمرکزگرایی، والیان بغداد و به تبع آن نجیب پاشا، تهدید امنیتی از ناحیه ی ایران و ایرانیان ساکن در عراق را برای جایگاه خود، بسیار مؤثر می دیدند. بنابراین، در جهت گیری سیاسی سعی داشتند از این فضای فکری دربار استانبول در راستای منافع خود استفاده کنند. همچنین، با تکیه بر اندیشه تمرکزگرایی و پیوند ناگسستنی امپراتوری و حذف عناصر از بین برنده ی آن، تلاش می کردند تا سرکوب و قتل عام مردم کربلا را مشروع و لازم قلمداد کنند.
بهره برداری از ترورهای بیولوژیک در مناسبات سیاسی و نظامی حکمرانان در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
50 - 62
حوزههای تخصصی:
در عرصه حوادث سیاسی تاریخ اسلام و ایران؛ برای حذف مخالفان و رقبا و تحقق اهداف سیاسی و نظامی از ترور بیولوژیک استفاده می شده است. این نوشتار تلاش دارد شگردهای مسموم سازی، کاربرد زهر و تدبیرهای پیشگیری از آن را در عرصه سیاسی- نظامی تمدن اسلامی بررسی کند. مطالعات نشان می دهد مسموم سازی رجال سیاسی، بزرگان دینی و نظامی، تغییر نتایج جنگ ها به روش ترور بیولوژیک فرماندهان و مسموم سازی سپاه در درگیری های نظامی و چالش های سیاسی مورد توجه صاحبان قدرت بوده است. مسئله این پژوهش بررسی کاربرد سم و زهر به عنوان سلاح بیولوژیک در حوادث مهم تاریخی اسلام و تحلیل شیوه های بهره برداری از این روش به عنوان ساده ترین راه حذف فرماندهان نظامی و سیاسی و تغییر در نتایج جنگها و رویدادهای سیاسی بر اساس این پرسش است که چگونه ترور بیولوژیک سرنوشت حوادث سیاسی و نظامی را در عرصه حوادث تاریخ اسلام تغییر می داده است؛ و روشها و عوامل دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی در مسموم سازی چگونه بوده است؟ دستاوردهای پژوهش نشان داد که ترور بیولوژیک تأثیرات مهمی را در مقاطع سیاسی و نظامی حساس در تاریخ اسلام داشته است و توانسته سرنوشت بسیاری از رویدادها را تغییر دهد.
انقلاب ثور 1357 و شورش های مردمی در افغانستان؛ زمینه ساز حمله شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
63 - 81
حوزههای تخصصی:
کودتای ثور/ اردیبهشت 1357 که در ادبیات سیاسی افغانستان بانام انقلاب ثور مشهور است؛ با اتحاد دو گروه چپ گرای «خلق» و «پرچم»، علیه دولت محمد داوودخان، صورت گرفت که موجب روی کار آمدن دولت های تحت حمایت شوروی شد. متعاقب این انتقال قدرت، تغییرات وسیعی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی در قالب اصلاحات انجام شد؛ موجب واکنش های منفی و شورش های گسترده مردمی شد. این قیام ها به صورت غیرسازماندهی،خودجوش و با حداقل امکانات بود. با این حال دولت کمونیستی نتوانست شورش ها را سرکوب کند و می رفت که کنترل کشور را از دست دهد. سرانجام در سال 1979/1358، ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حامی حکومت کمونیستی، به افغانستان لشکرکشی کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که انقلاب ثور چه تحولاتی در افغانستان ایجاد نمود که منجر به حمله شوروی به این کشور شد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد به دنبال عدم رضایت از حکومت جدید و اصلاحات ساختارشکنانه در جامعه ی سنتی افغانستان، موجب مقاومت مردم و بروز شورش های گسترده در اکثر مناطق کشور شد. از اینرو شوروی به عنوان حامی اصلی این حکومت، برای تثبیت اوضاع و جلوگیری از بروز حوادث بعدی، ناچار به حمله نظامی به افغانستان شد.
شناسایی روند تاریخی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف این پژوهش کیفی- توصیفی بررسی تاریخی چگونگی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه از 1356-1357 است. روش گردآوری داده ها اسناد و مدارک مربوط به انقلاب اسلامی بر اساس نظریه ی بسیج منابع چارلز تیلی می باشد. بر این اساس، پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که روند تاریخی بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهرستان ساوه چگونه بوده است؟ به نظر می رسد مؤلفه های مستخرج از نظریه ی چارلز تیلی در تبیین چگونگی بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی مناسب است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه، گروه ها و اقشار مختلف که به دنبال بسیج منابع علیه رژیم پهلوی بودند، عبارت بودند از: روحانیون، بازاریان، فرهنگیان (معلمان و دانش آموزان) و زنان. در این دوره گروه های غیرسازمانی با محوریت اشخاص روحانی شکل گرفته بود و عمدتاً در مساجد و حسینیه ها فعالیت می کردند. منابع قدرت با عدم بهره گیری از منابع اجبارآمیز همانند سلاح، منابع فایده مندانه از طریق خدمات اطلاع رسانی همانند نوار کاست و منابع هنجاری با برگزاری مراسم مذهبی در ایام محرم، صفر و رمضان، فعالیت می کردند. بسیج تدافعی با اقداماتی همچون تخریب تمثال شاه و بسیج تهاجمی با اعتصاب، تعطیلی بازارها و تظاهرات شکل گرفته بود و کنش های جمعی با دو نوع «کنش جمعیِ واکنشی» (اعتصابات) و «کنش جمعیِ ابتکاری» (درگیری های خیابانی و زد و خوردهای میان نیروهای انقلابی و عمال رژیم) همراه بود.
چشم انداز تاریخی تشکیلات فراماسونری در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
246 - 273
حوزههای تخصصی:
ریشه تشکیلات ماسونی در ایران به اوایل دوره قاجار بازمی گردد. ساختار و ماهیت این تشکیلات با تحولات تاریخی فلسفه سیاسی و حاکمیت گره خورده است. لژهای فراماسونری بعد از شهریور 1320 و کودتای 28 مرداد در ایران پا گرفتند و به حوزه های نفوذ پیوستند. تشکیلات ماسونی به مثابه قدرت های پنهان و در سایه، دارای وابستگی ها و کنش های مختلفی بوده اند. دوره پهلوی دوم عصر تکوین واقعی تشکیلات ماسونی در ایران است. فراماسونری در این دوره ۳۷ ساله دارای ابعاد و زوایای پنهان و متناقضی است که در طول تاریخ مغفول مانده است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی، رصد و تبیین تاریخی تشکیلات فراماسونری ایران در عصر پهلوی دوم است که پژوهشگر با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مطالعات تاریخی و با تکیه بر اسناد آرشیوی و کتابخانه ای درصدد پاسخ گویی به ابهامات پژوهش می باشد. یافته ها بر این است که تشکیلات فراماسونری در طول سه دهه از عمر پهلوی دوم هم به ساختار هویتی مستقل دست یافت و در مقام یکی از مؤلفه های قدرت به صورت علنی ظاهر شد. این تشکیلات در روابط و کشمکش های درباری چه در سطح داخلی و هم به عنوان عناصر وابسته قدرت های فرامحلی و جهانی دارای کارکردهای متعددی بودند. در این دوره حوزه نفوذ لژهای فراماسونری وسعتی کشوری یافته و کانون های وابسته از انفعال خارج شدند و اولیای قدرت مناسبات درون تشکیلاتی را هدفمند و سازمان دهی نمودند.
تبعید روحانیون مبارز استان همدان در دوران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
324 - 357
حوزههای تخصصی:
در نهضت اسلامی به رهبری آیت الله خمینی، روحانیون همدان از همان آغاز نهضت (1341) تا دستگیری و بازداشت وی و مهاجرت علما به تهران و تبعید امام خمینی از ایران و ورود به عراق با ایجاد دالان ارتباطی انقلابیون با آیت الله خمینی نقش بارزی داشتند. به سبب این فعالیت ها روحانیون همدان در روند انقلاب اسلامی بازداشت، دستگیر و زندانی شدند و در آستانه پیروزی انقلاب به نقاط دورافتاده کشور تبعید گردیدند. مسئله این مقاله بررسی علل تبعید، میزان تأثیرگذاری فعالیت های سیاسی - اجتماعی روحانیون تبعیدشده همدان علیه رژیم و فرجام کار آنها است. شیوه تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است که با بهره گیری از منابع آرشیوی- کتابخانه ای و تاریخ شفاهی انجام شده است. فرضیه مقاله این است که ارتباط معناداری بین اقلیم، عقاید، فعالیت های تبعیدیان، میزان تأثیرگذاری و مقبولیت اجتماعی در زیستگاه بومی و محل اقامت اجباری آنها وجود دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فعالیت و عقاید سیاسی- اجتماعی و مذهبی روحانیون مبارز توأم با مقبولیت عامه با انتخاب تبعیدگاه های آنان ارتباط داشته که معمولاً محل تبعید ازنظر اقلیم زندگی و فعالیت های آنان، دقیقاً مقابل وضعیت قبلی تبعیدشدگان بوده است.
انگاره «اشه» ایرانی و تأثیر آن در شکل گیری مفهوم «عدالت» افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
67 - 94
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر بررسی وجوه تشابه و نیز امکان تأثیرپذیری فلسفه سیاسی یونان باستان از اندیشه سیاسی ایرانشهری به طور عام و مفهومِ عدالت افلاطونی از مفهوم اشه ایرانشهری به طور خاص است. مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا امکان تأثیرپذیری اندیشه افلاطون در طرح بحث فضیلتِ عدالت از آموزه اَشه ایرانشهری فرضیه ای محتمل است؟ با روش شروط منطقی چهارگانه شوخین و تحلیل مضمون متون و کتیبه های ایران باستان نشان داده شد که امکان تأثیرپذیری آراء افلاطون در باب فضیلتِ عدالت از آموزه اَشه ایرانشهری بسیار محتمل است. وجود سه شرطِ وجوه تشابه، مبادلات تاریخی فرهنگی بین ایرانیان و یونانیان و نیز تقدم زمانی تمدن ایران باستان بر فلسفه یونان احتمال وقوع این فرضیه را قوت می بخشد.
مطالعه تطبیقی دیاسپوراهای اقلیت های مذهبی نسطوریان و قرامطه در جزیره خارگ و نقش آنان در تجارت و دریانوردی خلیج فارس (قرون ۹-۷ میلادی)
حوزههای تخصصی:
از اواخر عهد باستان دیاسپورای نسطوری در جزیره خارگ در کنار زردشتیان بومی پناه گرفت که در عین تبشیر مذهبی، به تجارت نیز می پرداختند. قرامطه نیز به منزله یک فرقه معارض با خلفای بنی عباس، به سواحل خلیج فارس از جنّابه (گناوه) و خارگ تا بحرین پناه بردند و حکومتی تشکیل دادند که تا شامات و حجاز نفوذ یافت. از سوی دیگر خارگ محل استخراج مروارید معروف خارکی بوده است. می توان از برآمدن بازرگانان مروارید در جزیره خارگ و بحرین سخن گفت که به دلیل مرکزیت بحرین، فعالیت خارگ نیز رونق گرفت؛ به خصوص که مروارید یکی از مهم ترین کالاهای تجارتی بحرین با شرق بوده است. هدف مطالعه تطبیقی روند حیات تجاری و فرهنگی جزیره خارگ در گذار از گفتمان باستان به تحولات دوره اسلامی است. مقاله حاضر با روش تحقیق توصیفی و تحلیلی در پی مطالعه تطبیقی نقش نسطوریان و قرامطه در تجارت و دریانوردی در جزیره خارگ است. یافته های تحقیق نشان می دهند تسلط بر راه های خطرناک دریایی در گذرگاه جزیره خارگ و به خصوص اداره و بهره وری از مغاص های مروارید جزیره خارک، شبکه تجاری و استقلال سیاسی جوامع محلی آنجا را اعم از نسطوری و سپس قرمطی تقویت و تطبیق می کرده است. نوآوری مقاله حاضر آن است که وقایع فوق، جزیره خارگ را در سه لایه محلی، منطقه ای و جهانی به تجارت دریاییِ مروارید متصل کرد و ضمن خودکفایی اقتصادی به استقلال سیاسی دیاسپورای نسطوریان و سپس به طور کمابیش مطابقی در تاریخ قرامطه کمک کرد.
تاریخ اجتماعی معماری خانه و زندگی خانگی امکان و فایده کاربستِ مفاهیم و روش های تاریخ اجتماعی در تاریخ نگاشتِ معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت به تاریخ معماری خانگی ایران با نظر به تاریخ اجتماعی آن به منزله دانشی میان رشته ای هنوز نوپاست؛ در حالی که شواهد مرتبط با معماری خانه ها در میان منابع تاریخی کم نیست. راه منطقی برای این کار فهم و ایضاح روش ها و اسباب مورخانی است که تاریخ اجتماعی معماری نوشته اند. در این پژوهش نخست از راه نقد درونی متن یکی از تاریخ نامه های معتبر اجتماعی معماریِ غرب، درباره خانه و زندگی خانگی، برخی مفاهیم آشنا در حوزه علوم اجتماعی شامل خانوار و خانواده، جنس و جنسیت، قدرت و منزلت، تحرک اجتماعی در نسبت با معماری خانه های حومه شهری انگلیسی و طرز کار به دست آمد؛ سپس برای سنجش امکان کاربست این رویکرد در تاریخ نویسی اجتماعی معماری ایران، این مفاهیم به متونی مرتبط با زندگی خانگی در تهران قاجاری عرضه شد. تکیه بر شواهد تاریخی مبتنی بر این متون حکایت از آن دارد که با ملاحظاتی علمی، می توان برخی از دست مایه های نظری و روش های دانشوران علوم اجتماعی را برای بسط دیدگاه ها و تفسیرهای تاریخی از معماری ایران نیز به خدمت گرفت. دست یافت به این هدف مستلزم آن است که منابع تاریخی هر دوره در اینجا قاجاریان را از حیث شواهدی که از هر دو مقوله گروه های اجتماعی و معماری به دست می دهند، از نو خواند. علاوه بر این برخی محددیت ها در مواجهه با این موضوع هست که به تفاوت در ماهیت اجتماعی و فرهنگی دو جامعه انگلیس و ایران مربوط است.
روابط بینامتنی مجموعه های معماری تبریز در دوره ایلخانی و تحولات معنایی آن بر پایه مطالعات نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۴۸-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار معماری به صورت انفرادی و بدون درنظر گرفتن لایه های متنی و دگرگونی های بافتاری مؤثر بر آن، یکی از کمبودهای این حوزه است. در این پژوهش تلاش می شود تا با تحلیلی گفتمانی و با استفاده از داده های تاریخی و باستان شناسی به روابط بینامتنی مجموعه های معماری و شهرسازی تبریز دوره ایلخانی در دو سطح خُرد (شهر تبریز) و کلان (منطقه ای و بین المللی) پرداخته شود تا از این طریق تحولات و معناهای ضمنی لایه های متنی (مجموعه های معماری و شهرسازی) آشکار گردد. مسأله پژوهش این است که روابط بینامتنی آثار مذکور ازمنظر نشانه شناسی لایه ای به چه صورتی بوده و نظام های نشانه ای چگونه در لایه ها متجلی شده اند؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه داده ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد به کارگیری خوانش بینامتنی نشانه شناسی لایه ای منجر به درک لایه های پنهان معنا در آثار معماری می شود و در مطالعه اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر می نماید. در روابط بینامتنیِ لایه های مختلف معماری و شهرسازی تبریز عهد ایلخانی در سطوح خُرد و کلان، رمزگان هایی مانند عناصر اصلی ارکان حکومت، ازجمله: قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی-مذهبی و قدرت اقتصادی، با زیررمزگان هایی چون: رویکردهای ایرانشهری، مذاهب مختلف و تجارت داخلی و خارجی که متناسب با تغییرات بافتی لایه ها (زمانی، مکانی، و فرهنگی-اجتماعی) هستند، وارد رابطه هم نشینی و جانشینی شده و به نشانگی بدل گشته اند