فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خلافت فاطمی در قاهره، برای تقویت جایگاه سیاسی و اجتماعی، به مقبولیت مردمی نیازمند بود تا در برابر خلافت عباسیان و پیروان اهل سنت مصر توانمند باشد. رویکرد خشونت بار آنها در مغرب، آسیب های فراوانی به خلافت فاطمیان وارد کرد و مقبولیت اجتماعی را از دست دادند؛ بنابراین بررسی رویکرد آنها در به دست آوردن مقبولیت مردمی و کارکرد نشاط اجتماعی از بایسته های پژوهش درباره فاطمیان است. نوشتار کنونی با روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد تاریخی، کارکرد نشاط اجتماعی آیین های مردمی مصر را در مقبولیت اجتماعی خلفای فاطمی واکاوی کرده است. در این زمینه، مقاله برای روشن شدن تأثیر نشاط اجتماعی در مقبولیت مردمی، کارکرد فرهنگی آموزشی و کارکرد اجتماعی نشاط اجتماعی را در زمینه توانمندسازی و مقبولیت خلافت فاطمیان برای رویارویی با خلافت عباسی و همراه کردن مردم مصر با اندیشه های تشیع بررسی کرده است. بررسی ها نشان داد برگزاری آیین های مردمی با کارکردهای سه گانه فرهنگی نشاط اجتماعی شامل کارکرد نمادین، کارکرد آموزشی و کارکرد تحمل پذیری و نیز کارکردهای سه گانه اجتماعی نشاط اجتماعی شامل کارکرد نظارت اجتماعی، کارکرد سرسپردگی به خلفای فاطمی و کارکرد انسجام اجتماعی در زمینه اهداف فاطمیان بسیار راهگشا بوده است؛ همچنین مقبولیت مردمی خلافت فاطمی را به همراه داشته است.
موقعیت و حقوق زنان در دوره ایلخانان (مطالعه موردی تأثیر اصلاحات غازان خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
120-101
حوزههای تخصصی:
دوران مغول از جهات گوناگون یکی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به حساب می آید. دوران تقابل دو فرهنگ مغولی ترکی (ایلیاتی) و فرهنگ ایرانی (شهرنشینی) که اقشار مختلف ایران با فرهنگ جدیدی آشنا می شوند که کاملاً با فرهنگ ایرانی و شهرنشینی تفاوت های بنیادین دارد. در فرهنگ قوم مهاجم برخلافِ قوم مغلوب، زنان در همه حوزه ها از جایگاه والایی برخوردار بودند. اما با گذشت زمان و مستحیل شدن مغولان در فرهنگ ایرانی، ما رفته رفته شاهد افول ویژگی های مذکور می شویم. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی در تحول مقوله مذکور مؤثر بوده است؟ فرض پژوهش حاضر بر این است که به رغمِ تأثیرات عوامل گوناگون، عامل اصلی را باید در دیدگاه ها و اندیشه های نهفته در اصلاحات غازان خان در خصوص زنان جستجو کرد. دستاورد پژوهش حاضر نیز چنین مقوله ای را به اثبات می رساند. روش پژوهش حاضر روشی توصیفی تحلیلی و با اتّکا به منابع و متون اصلی و کتابخانه ای بوده است.
مطالعه کشتی درحال انقراض در ساحل دریای خزر واقع در قروق تالش استان گیلان: بررسی و ساماندهی با رویکرد حفاظت و مرمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
292-271
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعات اولیه و گمانه زنی برروی کشتی به گل نشسته در ساحل قروق شهرستان تالش در استان گیلان مربوط به دوره قاجار است. در این راستا، مطالعات میدانی و نمونه برداری از قسمت های مختلف بدنه کشتی (چوب، فلزات، آب و خاک درون و بیرون بدنه کشتی) و نیز عوامل میکروارگانیسم ها نظیر قارچ ها و خزه های روی بدنه چوبی انجام شده است. قابل ذکر است که نمونه برداری ها هم از قسمت های روباز و هم از بخش های دفن شده بدنه کشتی و محیط اطراف آن بوده؛ پس از آن آنالیزهای لازم انجام شده است. هدف از جمع آوری و تفسیر داده های منتج شده آنالیز در این پژوهش، ارائه راهکار مناسب جهت حفاظت، مرمت و نگه داری این اثر ارزشمند تاریخی است تا در سطح کلان ملی موردتوجه قرار گرفته و محل استقرار آن به عنوان یک سایت ویژه موزه ای توریستی-منطقه ای در اولویت قرار گیرد؛ لذا اولین قدم این پژوهش، مطالعات میدانی، گمانه زنی ها و آنالیز های لازم و موردنیاز در امر حفاظت و مرمت بوده است که در مراحل بعدی می بایست با درنظر گرفتن شرایط مناسب نگه داری و اعمال فرآیند های بازسازی با دستورالعمل های خاص حفاظت و مرمت، این کشتی به شکل اولیه خود نزدیک شود و قسمت های ازدست رفته ترمیم گردد. در این پژوهش نمونه های آب در درون و بیرون کشتی با pH متر سنجیده شده است. پس از انجام آنالیز های مرتبط، ازجمله طیف سنجی از نمونه بافت های چوبی بدنه کشتی، وجود ترکیبات هیدروکربنی و مشتقات نفتی (قیری) به دست آمده از آنالیز FTIR مشخص شده است. دیگر آنالیز های ضروری در این مطالعه آزمایش های میکروبی از نمونه های برداشته شده است. با تحلیل نتایج به دست آمده از مقطع عرضی نمونه ها، این کشتی ساخت کشور روس بوده که با سازه چوبی از جنس کاج روسی (سوزنی برگ نوع ساسنا Pine) جهت حمل مواد نفتی استفاده می شده است. ازنظر قدمت و زمان، در دوره قاجار و قبل از آن به دلایل نامعلوم در ساحل قروق از بخش شهرستان تالش استان گیلان به گل نشسته است.
دیالکتیکِ ایدئولوژی و اتوپیا: مقایسه گریِ گفتارِ آدمیت و کسروی درباره ی نقشِ اتوپیای سوسیال دموکراسیِ انقلابی در جنبشِ مشروطه خواهی در دوره ی مجلسِ اوّل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفِ مقاله ی حاضر آن است که پیش فرض های معرفت شناختیِ گفتارِ آدمیت و کسروی درباره ی نقشِ اتوپیای سوسیال دموکراسیِ انقلابی در دوره ی مجلسِ اوّل را بنابر چارچوبِ تحلیلی-تفسیریِ «دیالکتیکِ ایدئولوژی و اتوپیا» محلِ پژوهش قرار دهد تا به پاسخِ این پرسشِ اصلی دست یابد که آیا آدمیت و کسروی توانستند تاریخ نگاری ِ خویش درباره ی جنبشِ مشروطه خواهی را از ابتلا به «ناهمسازیِ ایدئولوژیک» و «ناهمسازیِ اتوپیایی» در امان نگه دارند؛ اگر توانستند، چگونه و بر چه مبنایی چنین کردند؟ یافته های پژوهش گویای آن است که آدمیت جنبشِ مشروطه خواهی را یک «رخدادِ تحقّق یافته ی به پایان رسیده» می داند. کشاکش های سیاسی-اجتماعیِ زاییده ی اتوپیای سوسیال دموکراسیِ انقلابی جنبشِ مشروطه خواهی را دستخوشِ دگرگونی کرد، اما آدمیت برمبنای عقل باوریِ بوروکراتیک و قانون سالار ایدئولوژیِ دموکراسیِ سیاسی را به کار می گیرد تا این دگرگونی را پنهان نماید. این «پنهان گری» گویای آن است که جنبشِ مشروطه خواهی در تاریخ نگاریِ آدمیت مبتلا به «ناهمسازیِ ایدئولوژیک» است. کسروی مشروطیّتِ ایران را میوه ی بِهنگام می داند، ولی میوه ای «خام». اتوپیای سوسیال دموکراسیِ انقلابی با موقعیتِ انضمامی ِ ایران و ایرانیان نسبتی نداشت. این جدایی به اتوپیا مجال می دهد تا از مواجهه با مسائلِ انضمامیِ زندگیِ اجتماعی در جامعه ای ازپیش بوده بگریزد. این «واقعیت گریزی» گویای آن است که مشروطیّتِ ایران نه میوه ی «خام»، بلکه میوه ای نابهنگام بود. بدین سان، جنبشِ مشروطه خواهی در تاریخ نگاریِ کسروی مبتلا به «ناهمسازیِ اتوپیایی» است.
کنش ها و واکنش های مردم گیلان در برابر اجرای قانون اتحاد لباس و کشف حجاب (مطالعه موردی شهرهای رشت، لاهیجان و بندر پهلوی 1307- 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون متحدالشکل شدن پوشاک و در پی آن یکسان سازی پوشش کارمندان دولتی، به ویژه زنان، از مقدمات تصویب قانون کشف حجاب بوده و در روند آن تاثیر بسیار گذاشت. این دو قانون از اصلی ترین اقدامات دولت در جهت نوگرایی و تجدد جامعه ایران، به ویژه زنان، و تغییر فرهنگ سنتی ایرانی به فرهنگ غربی است. مطالعه واکنش گیلانیان از اهداف اصلی این پژوهش بوده، که با روش بررسی تاریخی و به صورت کیفی، به تحقیق و مطالعه بیش از 250 برگ سند آرشیوی و همچنین منابع کتابخانه ای پرداخته شده و در صدد پاسخ به این پرسش کلیدی است: گیلانیان در برابر اجرای قانون کشف حجاب در دوره رضا شاه چه واکنش هایی داشتند؟؛ تاکید پژوهش حاضر بررسی اجرای این قوانین با تکیه بر تاثیر آن بر زنان گیلانی بوده و بررسی واکنش جامعه و علما از اهداف اصلی این مطالعه است. با توجه به بررسی های به عمل آمده، عامل اصلی در پذیرش سریع این قوانین در گیلان، همراهی روحانیان و بزرگان شهرهای مختلف با برنامه های دولت و نیز آشنایی مردم با فرهنگ اروپایی است. از مهم ترین پیامدهای کشف حجاب و یکسان سازی پوشش در گیلان، می توان به سرعت مدرنیته در گیلان پس از اجرای این طرح در سال های پایانی حکومت رضا شاه و بعدها دوره پهلوی اشاره کرد.
نگاهی به اهمیت عکاسی مستند و کاربردهای آن در ایران دوره ناصری (1264- 1313 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاقه ناصرالدین شاه به پدیده نوظهور عکاسی که دستاورد تمدنی غرب بود، سبب رونق عکاسی گردید. نخستین سوژه های عکاسی شاه، زنان حرم سرا و درباریان و اولین عکاسان نیز شاه، درباریان و تعدادی عکاس خارجی بودند. خروج انحصار عکاسی از دربار یکی از دلایل توجه به سوژه های مختلفی نظیر رعایا، طبیعت و حیوانات گردید. از سویی دیگر تمایل شاه به عکاسی از سوژه های ناب و بداهه، منجر به روی آوری به عکاسی مستند گردید. از آن زمان عکاسی به دو صورت پرتره و مستند ادامه یافت. عکاسی مستند علاوه بر ثبت تصاویر ناب و بداهه در گزارش تصویری و روزنامه نگاری نیز به کار رفت. عکس هایی که در روزنامه نگاری بکار رفتند و نیز تصاویری که به هدف گزارش تصویری تهیه شدند، به مرور ایام به لحاظ استنادی توانستد جایگاه مهمی برای خود بیابند. هدف از این پژوهش آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی، به چرایی روی آوردن به عکاسی مستند و کاربردهای آن در زمان ناصرالدین شاه پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد توجه و علاقه شاه، سبب توجه دیگران به عکاسی و به ویژه عکاسی مستند توسط برخی از عکاسان گردید. عکس ها و آلبوم های به جای مانده از آن دوره نشان از پیشرفت در این زمینه می باشد.
مناسبات پارسیان هند و کمپانی هند شرقی (1010تا1275ق/1601تا1858م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن هفدهم میلادی/یازده قمری، ورود انگلستان در پوشش کمپانی هند شرقی به هندوستان، به دستیابی این کشور به منابع مالی افسانه ای در شبه قاره منجر شد. با حضور انگلیس در هند، جامعه زردشتیان این کشور، معروف به پارسیان، نیز از تحول اقتصادی چشمگیری برخوردار شدند. گواه افزایش ثروت پارسیان پس از استقرار کمپانی انگلیسی هند شرقی در شبه قاره این است که آنها در سده های نوزدهم و بیستم میلادی/سیزده و چهارده قمری، با سرمایه هایی که در اختیار داشتند، کارخانه های متعدد و بزرگی را در هند راه اندازی کردند. آیا در عرصه اقتصادی و حرفه ای، میان پارسیان هند و کمپانی مراودات ویژه ای وجود داشت؟ این پرسشی است که پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن است. در این مقاله با استفاده از منابع تاریخی مرتبط، شامل آثاری درباره پارسیان هند و همچنین تألیفاتی در زمینه آغاز و انجام کمپانی هند شرقی انگلیس، با تکیه بر رویکرد توصیفی تحلیلی، ابتدا علت های تلقی مثبت سران کمپانی از پارسیان بررسی می شود؛ سپس با مرور زندگی حرفه ای پارسیان در دو بندر مهم سورت و بمبئی که نقاط اصلی ارتباط آنها با کارکنان کمپانی بود، نمونه هایی از خدمات پارسیان به شرکت انگلیسی هند شرقی و نیز امتیازات اهدایی به سران پارسی توسط انگلیسی ها بازگو و تحلیل می شود؛ همچنین با ارائه شواهدی بازگو خواهد شد همکاری پارسیان با نمایندگان دولت انگلیس در هند، به زمینه های اقتصادی محدود نبود و آنها در عرصه سیاسی نیز از مساعدت جامعه زردشتی برخوردار بودند.
آرمان گرایی اسطوره ای در معناکاوی قالی های گونه هوشنگ شاهی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
273 - 316
حوزههای تخصصی:
در فرش بافی ایران، یکی از جذاب ترین و پرمخاطب ترین تحولات در سبک طراحی، آغاز جنبش تصویرگری در سده سیزدهم ه . ق است. به ویژه پرتره شاهان تاریخی و اسطوره ای به عنوان یک موضوع آرمانی و باستان گرا با محوریت های رمزگونه و نمادین در این دوره موردتوجه زیادی قرارمی گیرد. دراین بین اسطوره هوشنگ شاه با یک ترکیب بندی بخصوص و ثابت، در وسعت جغرافیایی متنوع بافت شده و موردتوجه مردم و حاکمان وقت خود بوده است؛ بنابراین، هدف این پژوهش بدان جهت رهنمون یافته، به دنبال معناکاوی متون و پیام های اجتماعی مستتر در قالی های هوشنگ شاهی باشد تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که عناصر این قالی بر چه مفاهیمی دلالت می کنند؟مقاله حاضر با بررسی و تحلیل کنشگران فرش در قالب نظام نشانه ای تصویر و برقراری روابط بینامتنیت، به صورت توصیفی- تحلیلی سعی در کشف و تحلیل فرامتن ها و ارتباطات دوسویه میان فرش و جامعه را داشته است و یافته ها حاکی از آن می باشد که کنش ها و هژمونی های سیاسی و اجتماعی موجب شکل گیری نظام های گفتمانی و مردم محور در این هنر شده است و طراح ازطریق دستور زبان تصویری- اسطوره ای و نظام قدرتمند نشانه پذیر فرش، بستری را برای روشن فکری، آرمان خواهی و ایدئولوژی جامعه خویش فراهم آورده و فرش های هوشنگ شاهی با این ساختار و معنا، برساخته از رویدادهای سیاسی- اجتماعی جامعه خود بوده است.
واکاوی نقش سید جمال الدین اسدآبادی در بیداری اسلامی و استقلال هند (1235-1269 ش)
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
51 - 78
حوزههای تخصصی:
سفرهای سه گانه سید جمال الدین اسدآبادی به هند که طی فواصل زمانی مختلفی صورت گرفت، بخش مهمی از حیات مبارزاتی این بیدارگر مشرق زمین را در بر می گیرد که تاکنون به صورت مستقل بدان پرداخته نشده است. انگیزه سید از سفرهایش، رساندن صدای مظلومیت ملل مسلمان به گوش جهانیان و کوشش برای رهایی آنان از بند استعمار بود. سید در هند از یک سو با علم زدگی به مخالفت برخاست و از دیگر سو مروج اتحاد ادیانِ مختلف برای مبارزه با بریتانیا بود. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و غور و تفحص در منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ گویی بدین پرسش است که حضور سید جمال الدین در هند چه تأثیری در بیداری مردم و استقلال این کشور از استعمار بریتانیا داشته است؟ فرض اصلی این جستار بر این امر استوار است که اساس اندیشه های سید مبنی بر لزوم وفاق امت های اسلامی و زمینه های مبارزات ضداستعماری او در دوران حضور وی در هند شکل گرفته است. برآیند این نوشتار مؤید آن است که سلسله فعالیت های روشنگرانه سید، نقش مؤثری در بیداری مردم هندوستان و به تبع استقلال این کشور داشته است. از آنجا که نیروی محرک در منظومه فکری سید، اسلام است؛ وی به دنبال رستاخیزی عظیم در نوع نگرش مسلمانانِ هند بود تا با ایجاد خودباوری و غیرت سازی در میان آنان، فصل جدیدی از استعمارستیزی در این کشور را آغاز و پایه های وحدت اسلامی را استوار سازد و نیز با تقویت صفوف مبارزه از طریق اتحاد فرق و گروه های مختلف، زنجیرِ استعمار را از پایِ آنان وانهد.
تحلیل و تبیین ادعای امامت عبدالله افطح و دلایل ردّ امامت وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
139 - 160
حوزههای تخصصی:
پس از شهادت امام علی(ع) و با توجه به گستردگی خاندان اهل بیت(ع)، اختلافات فرزندان ائمه(ع) برای کسب مقام امامت که بی شک جایگاه بالای معنوی و مادی را به همراه داشت، بیشتر شد. برخی فرزندان ائمه(ع) که به مقام امامت نرسیده بودند، این مقام را حق خود می دانستند و امامت برادر خویش را نمی پذیرفتند و حتی با برادر خویش به مخالفت برمی خاستند و برای غصب مقام امامتش تلاش می کردند. از جمله این افراد عبدالله افطح بود که پس از وفات پدرش امام صادق(ع)، امامت را حق خود می دانست و ادعای امامت کرد. هدف نگارندگان این پژوهش آن است که با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی دلایل اقدام عبدالله برای تصاحب جایگاه برادر خویش بپردازند و با توجه به اینکه شواهدی دال بر امامت وی وجود دارد، بر مبنای چه دلایلی امامت وی مردود اعلام شد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که عوامل فراوانی از جمله اعتقاد راویان حدیث، حمایت شیعیان و به خصوص سکوت امام کاظم(ع)، عبدالله را در ادعای خویش مصمم تر کرد و دلایل مختلفی از جمله ناتوانی علمی، نداشتن فرزند پسر و عدم معرفی جانشین، به مرور زمان باعث شد شیعیان از اعتقاد به امامتش بازگردند.
بازخوانی انتقادی ناسیونالیسم باستانگرای دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
108 - 133
حوزههای تخصصی:
مفهوم هویت، چیستی و کیستی انسان را در اجتماع مورد مطالعه قرار می دهد. در دوران جدید با ترویج ناسیونالیسم، مقوله هویت ملی به عنوان مهم ترین هویت انسان در اجتماع مطرح و این هویت صورت بندی ساخت سیاسی- اجتماعی کشورها و نظام بین الملل را رقم زده است. در ایران به دنبال آشنایی ایرانیان با ناسیونالیسم، بنا به دلایل و معضلات داخلی و خارجی، نخبگان سیاسی و اجتماعی از آن استقبال کرده و آن را به یک جریان پرتوان در جامعه مبدل کردند. دولت پهلوی با توجه به قابلیت ناسیونالیسم در قالب و محتواپذیری اش، نوع باستانگرای آن را به ایدئولوژی دولت مدرن خود تبدیل کرد. این ناسیونالیسم کارکردهای متعددی در برسازی خودآگاهی ایرانیان از عصر پهلوی تا به امروز داشته است؛ این پژوهش به روش تاریخی-تحلیلی بر آن است به این سؤال پاسخ دهد که چگونه ناسیونالیسم دولت پهلوی -ناسیونالیسم رمانتیک/ باستانگرا-زمینه را برای بروز بحران هویتی در جامعه ایرانی فراهم آورده است؟ فرض مقاله این است که این ناسیونالیسم خود از عوامل شکاف های هویتی در ایران بوده است. دستاوردهای مقاله نشان می دهدکه ناسیونالیسم باستانگرای دولت پهلوی با ناب سازی هویتی و دگرسازی از اسلام و هویت قومی-زبانی، سکولارسازی آن، بهره گیری از آن در روند نوسازی جامعه، تاریخگرا بودن آن و نادیده گرفتن حقوق مدنی، زمینه بروز بحران و تشتت هویتی را در ایران فراهم کرد.
Review Paper: Evolution and Prevalence of Cemeteries in Prehistoric Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The tradition of burial, so-called interment, is one of the most prominent manifestations of man›s long-standing view of death. Although this tradition has a very long history, it has witnessed many changes and ups and downs along its path till now. The study of these developments can reveal various political, social, environmental, cultural, and religious aspects of different ethnic groups. The purpose of this study is to investigate other elements of cemetery emergence in the prehistoric period of Iran and identify the factors affecting the occurrence of this phenomenon as a public space for the burial of bodies outside the sites. This research data has been collected through library studies and according to archaeological, anthropological, and sociological evidence. Data analysis shows that, firstly, in prehistoric times, at a glance, no specific factor could be considered for the emergence of cemeteries. Because the time and nature of the formation of cemeteries in regions of Iran are different and have gone through a completely different process, instead of asking a general question, the following question should be considered: what are the factors affecting the formation of cemeteries? Factors influencing the formation of cemeteries should be regarded in their context and geographical location because most of them do not offer a single perspective, and each one is created with specific meanings and goals. The findings also indicate various geographical, environmental, economic, political, and social reasons for the emergence and evolution of cemeteries.
تبیین خدمت سربازی روحانیون در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روحانیون در اوایل دهه ی ۱۳۴۰ و پس از فروردین 1342 طبق دستور حکومت به سربازی فراخوانده شدند. علما و بزرگانی نظیر امام خمینی مخالفت خود را با این موضوع مطرح و از اعزام به خدمت خودداری کردند. اما درنهایت کامیون های ارتشی هر کجا روحانی ای را که از نظر جسمی و سنی شرایط خدمت سربازی را داشت، دستگیر می کردند و به پادگان ها می بردند. بارها روحانیون درباره اعزام به خدمت سربازی در حضور امام خمینی اعتراض خود را اعلام کردند، اما پس از این موضوع، علما این اتفاق را به فال نیک گرفتند و تصمیم گرفته شد از محیط پادگان ها برای ارتباط بیشتر با افراد نظامی و آگاهی سربازان نسبت به نهضت اسلامی استفاده شود. اوضاع روحانیون در اوایل اعزام به خدمت مناسب نبود و در نتیجه اعتراضاتی صورت می گرفت که کم کم سبب بهبود وضعیت خدمتی آنها شد. ازجمله دلایل اعزام روحانیون به سربازی، کنترل بیشتر حکومت بر روحانیون بود که زمینه آشنایی سربازان با تفکر فراهم شد. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات موجود به تحلیل و بررسی مسئله سربازی روحانیون پرداخته و به تبیین کنش های آن برای حکومت پهلوی پرداخته ایم. سوال این پژوهش آن که وضعیت سربازی و قوانین خدمت روحانیون در دوره پهلوی به چه شکل بود و کنش روحانیت در مقابله با سربازی روحانیون چگونه بود؟
بررسی محوطه های عصر آهن شهرستان بیجار، بر اساس مدلسازی پیش بینی باستان شناختی با روش رگرسیون لجستیک: ارزیابی داده ها، پردازش و کارایی مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های آماری غالب در مدل سازی پیش بینی باستان شناختی؛ رِگرسیون لُجستیک است. مدل احتمالی که این روش به وجود می آورَد، برای اهداف این نوشتار مناسب است. زمانی که متغیر وابسته به صورت ارزش باینِری قابل بررسی باشد، روش رِگرسیون لُجستیک قابل اجراست. در این رویکردِ آماری ارزش باینِری به عنوان متغیر وابسته با ارزش حضور/عدم حضور محوطه باستان شناختی مشخص می شود. نتایج مدل احتمال رویداد یا وقوع (محوطه باستان شناختی) را در ارزش احتمالی بین یک و صِفر نشان می دهد. عوامل زیست محیطی به صورت متغیرهای مستقل تعریف شده اند و رِگرسیون لُجستیک رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته و همچنین ارزش احتمالی متغیر وابسته را در همه نقاط نقشه محاسبه می کند. این نوشتار با چنین رویکردی به مفاهیم آماری و استفاده از مدل سازی به روش رِگرسیون لُجستیک با داده های حاصل از بررسی های میدانی باستان شناسی به تحلیل و تفسیر نتایج در محدوده شهرستان بیجار در استان کردستان پرداخته است. در مجموع، 71 محوطه عصر آهن به عنوان ورودی مدل سازی پیش بینی به ارائه پیشنهادی بهینه به منظور آماده سازی مدل برای این گونه رویکردها در باستان شناسی منجر شد. بااین حال، نتایج جدای از کمک به صرفه جویی در زمان، هزینه و افزایش دقت بررسی های باستان شناختی برای پروژه های آتی، نشان دهنده 90.4 درصد صحت پیش بینی با ارائه مناطق با احتمال بالا و کاهش محدوده بررسی است. همچنین نشان داده شده است که متغیرهای مستقل رودها و آبادی ها بیشترین تأثیرگذاری را بر نتیجه مدل و بر شکل گیری محوطه ها در چشم انداز داشته اند.
موزه سلسله پهلوی: نمایش ایدئولوژی دولت پهلوی در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
76 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال ۱۳۴۹ محمدرضاشاه کاخ مرمر را وقف شهر تهران کرد و دستور داد تا این بنا به موزه سلسله پهلوی تبدیل شود. این پژوهش به چگونگی تبدیل کاخ حکومتی به موزه و مطالعه روایت موزه ای ایجاد شده در آن می پردازد تا ارتباط موزه را به مثابه نهادی فرهنگی با ایدئولوژی حکومت روشن سازد و نقش محمدرضاشاه را در شکل گیری موزه بررسی کند. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد که موزه سلسله پهلوی نهادی فرهنگی بود که از آن بهره برداری سیاسی می شد. این موزه در واقع نهادی در خدمت تبلیغ ایدئولوژی حکومت پهلوی و نمایشی از تاریخ گزینشیِ حکومت، پیشرفت ها و دستاوردهایش نه تنها به ملت ایران، بلکه به جهان بود. این موزه برای محمدرضاشاه از اهمیت زیادی برخوردار بود تا جایی که وی در شکل گیری و طراحی آن نقش بسزایی داشت.
سازه های آبی هخامنشی حوضۀ آبریز رودخانۀ پلوار، ناحیۀ پاسارگاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۱۵۹-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
فراهم نمودن آب برای باشندگان سرزمین ایران که در ناحیه خشک و نیمه خشک زمین قرار گرفته است، همواره یکی از مهم ترین چالش های مردمان این سرزمین و حکومت های آن از آغاز شکل گیری نخستین دولت ها تاکنون بوده است. اقلیم کم بارش سبب شده است تا مردمان ایران برای فراهم نمودن آب و در دسترس داشتن آن به نوآوری هایی در این زمینه روی آورند. ساخت کاریز (قنات) یکی از کاربردی ترین روش های بهره مندی از منابع آب زیرزمینی است که پیشینه ابداع و ساخت آن به هزاران سال پیش به ایرانیان نسبت داده شده است. بهره برداری از منابع آب جاری و روی سطح زمین نیز از مهم ترین روش ها و شیوه های معمول درمیان ساکنان ایران و مردمان دیگر سرزمین ها است. در این میان ساخت بندها و سدها روی رودخانه ها و چشمه ها، ایجاد آبراه ها و شبکه های آب رسانی، نوآوری و شیوه ای است در بهره برداری بیشتر و پایدارتر از منابع آب جاری. در حوضه آبریز رودخانه پلوار که پایتخت هخامنشی پاسارگاد در آن جای گرفته است، مجموعه ای گسترده از سازه های آبی تاریخی وجود دارد که شامل چندین بند، آبراه، آبگیر و چشمه است. بندها بیشتر روی شاخه های فرعی رودخانه پلوار ساخته شده است و شبکه های آب رسانی در چندین رشته در پایین دست بندها جای گرفته است. این سازه ها در دشت های دیدگان، مرغاب، پاسارگاد، سرپنیران، کمین و ارسنجان ساخته شده است. این پژوهش به صورت کوتاه به معرفی و چگونگی ساخت سازه های آبی دوره هخامنشی در محدوده موردمطالعه می پردازد. این سامانه های آبی گسترده با درایت و هوشمندی مدیران و مهندسان هخامنشی، آب را به تمامی دشت ها و دره های کوهستانی ناحیه پاسارگاد می رسانده است. آبادی ها و سکونت گاه های عمومی، باغ ها، زمین های کشاورزی، ساختمان ها و مراکز دولتی و در پایان پردیس شاهی کوروش و مجموعه بناهای شاهانه پاسارگاد بخشی از مصرف کنندگان این سامانه های آبی هستند. در ساخت بندها از مصالح خاک رس و لاشه سنگ به کار برده شده و برخی از آݣݣن ها نیز دارای سازه های معماری با بلوک های سنگی تراش خورده است. آبراه ها نیز در چندین مسیر در دامنه تپه ها و صخره ها ایجاد شده است. مطالعات و بررسی ها نشان می دهد ساخت سازه های آبی ناحیه موردمطالعه از دوره فرمانروایی کوروش بزرگ آغاز شده و در دوره داریوش بزرگ گسترش یافته و تا پایان حکومت هخامنشی توسعه و بهره برداری از آن ادامه یافته است.
آیکنوگرافی نماد شتر مصور برروی سفالینۀ گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۲۸۱-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
سفالینه های گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور یکی از سفالینه های منحصربه فرد دوران اسلامی است که دارای نقوش متنوع و نمادین بسیاری هستند. به نظر نقش مایه های این سفالینه ها در پیوند عمیق با باورهای اساطیری و مذهبی مردم سده های سوم و چهارم هجری قمری به وجود آمده اند؛ لذا تفسیر درست نقوش این سفالینه ها کمک شایانی به درک اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم آن دوران می کند. یکی از نمادهای مصور برروی این سفالینه ها نماد شتری است که برروی کاسه ی گلابه ای رنگارنگ ترسیم شده و در موزه رضا عباسی نگه داری می شود. شتر ترسیم شده برروی این سفال از آن جهت دارای اهمیت است که به نظر گویای مفاهیم عمیق درخصوص تقدیس «شتر» در جامعه نیشابور بوده است. تاکنون برای تفسیر نقش شتر مصور برروی این سفالینه مطالعه هدفمندی صورت نگرفته است؛ لذا نگارندگان درصدد آن هستند نماد شتر مصور برروی سفالینه را در این جستار با روش «آیکنوگرافی» با رویکرد «اروین پانوفسکی» مورد مطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، پرسش های پیشِ رو طرح می گردد؛ مفهوم نمادین شتر مصور برروی کاسه گلابه ای رنگارنگ نیشابور در ارتباط با کوزه و پرنده چیست؟ کاسه گلابه ای رنگارنگ با نقش مایه شتر، در ترکیب بندی با سایر نقوش برگرفته از عقاید کدام قشر جامعه نیشابوراست؟ برای دست یابی به پاسخ پرسش ها روش پژوهش اتخاذ شده برای پژوهش پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد توصیفی-تحلیلیِ تاریخی است که در آن ابتدا نقوش سفال مورد بحث، واکاوی شده و سپس برای تفسیر نماد آن با روش سه مرحله ای پانوفسکی موردمطالعه قرار می گیرد. برآیند حاصل از مطالعه نماد شتر این است که، مضمون نقش شتر با کوزه زیر شکم و پرنده هُدهُد، به نظر برگرفته از اصول تطهیر زرتشتیان و هم چنین جنبه خاصیت درمانی گُمیز شتر در بین مسلمانان سده های سوم و چهارم هجری قمری ساکن در شمال شرق ایران است.
تحقیقی درباره آراء و عقاید ابوالحسن فروغی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
47 - 66
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن فروغی، فرزند میرزا محمّدحسین خان فروغی ذکاءالملک اوّل، مؤسس دارالمعلّمین مرکزی و یکی از رجال برجسته تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. اگرچه درباره دوران ریاست او در دارالمعلّمین مرکزی، مطالب مفیدی در دست است؛ درباره آرا ء و عقاید وی چندان سخن گفته نشده و گزاف نیست اگر گفته شود که افکار او مجهول و مغفول مانده است. عده ای نقل کرده اند که اندیشه های او بر روی افکار بعضی از اعضای نهضت ملّی ایران، مانند مهندس مهدی بازرگان و یداللّه تأثیر گذاشته است. امّا قبل از آنکه این مسئله مطرح شود، بهتر است افکار او و تحوّل آن در دروه زندگانی اش برای ایضاح مبحث مذکور بررسی شود. بنابراین این مقاله در پی آن است تا نه تنها به این پرسش پاسخ دهد که آراء و عقاید ابوالحسن خان فروغی چه بود، بلکه تحوّل آن را حتی الامکان بررسی کند. رویکرد این تحقیق، توصیفی و با اتکاء به متون و اسناد تاریخی است. نویسنده سعی دارد نشان دهد که ابوالحسن فروغی، در عنفوان جوانی و زمانی که کتاب "علم و آزادی" را نوشت، بر این نظر بود که علم و آزادی دو گوهر گرانبها هستند که توسل به آنها موجب سعادت است، بالاخص علم از منظر او، از مقام شامخی برخوردار بود. او در دوران ریاستش در دارالمعلمین مرکزی هم، بر همین نظر ماند. امّا به تدریج و بعد از وقوع جنگ اوّل جهانی و تبعات آن و البته سالها بعد و پس از وقوع جنگ دوم جهانی و عواقب جهانی آن که به ایران هم سرایت کرد، از نظر دوره جوانی اش دست شست و شدیداً به طرف دین و مطالعات دینی متمایل شد و به این نتیجه رسید که "علم" به عنوان کمال مطلوب یا ایدئال نزد اروپائیان، نه تنها نتوانست مشکلات آنها را برطرف کند، بلکه ادوات و آلات جنگی، یکی از دستاوردهای همان علم نو بود که اروپائیان علیه هم استعمال کردند. این مسئله موجب شد تا تحوّل عمیقی در مطالعات و افکار او رخ بدهد و در ایّام کهنسالی مواضع کاملاً متفاوتی اتخاذ کند و دین را برای سعادت بشر مهمتر از علم و آزادی تلقی کند.
خیزش خیابانی؛ زیست، زمانه و زمینه های قیام شیخ محمد خیابانی از آغاز تا سقوط آزادیستان
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
67 - 94
حوزههای تخصصی:
شیخ محمد خیابانی یکی از شخصیت های تاریخ معاصر ایران است که از آذربایجان، خاستگاه بسیاری از نهضت های اصلاح طلبانه و چهره های آزادی خواه سر برآورده است. خیابانی در دورهای وارد مبارزات سیاسی شد که ایران به گودِ زورآزمایی بیگانگان بدل شده بود و انقلاب ها و جنبش های دیگر نقاط جهان در شکل گیری قیام او تأثیر داشت. اعتراضات مردم آذربایجان علیه قرارداد 1919 به رهبری وی صورت گرفت که نشانگر اهمیت جایگاهش در میان مردم و بارقه ای بر شکل گیری نهضت آزادیستان بود. خیابانی که از مشروطه خواهان تبریز بود، عقیده داشت مشروطه به انحراف کشیده شده است؛ از این رو قیامش را در راستای مشروطیت می دانست، اما برخی اشتباهاتش پایان خونبار این خیزش را در پی داشت. پژوهش حاضر یک گزارش تاریخی گذشته نگر است که داده های خود را به شیوه کتابخانه ای از منابع مختلف به دست آورده و قصد دارد مراحل زندگی او را بررسی و به ارائه شناخت بهتری از ابعاد شخصیتی، مشروطه طلبی و دلایل قیام او بپردازد؛ چرا که این بررسی در واقع مطالعه بخش مهمی از تاریخ ایران در دوره ای پر فراز و نشیب است. قضاوت ها در مورد خیابانی و قیامش متفاوت بوده اما یافته های تحقیق شائبه هرگونه تجزیه طلبی در مورد او را نادرست و ماهیت این خیزش را استبدادستیز می داند. از نطق های خیابانی می توان دریافت که وی به دنبال اجرای قانون اساسی بوده و اهدافی دموکراتیک و ضدارتجاعی را در سر می پرورانده است.
Metallurgical Studies on Samples From Central Zagros, Northern Kuhdasht(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
During the surveys to 2014-2019, Northern Kuhdasht county was studied with the aim of identifying the potential of ancient metalwork and the existence of sites related to the metalworking activities. These Surveys have yielded eighty sites containing slag and or possible places related to industrial activities. In this research, the physical and chemical properties of slags recovered from ten places in four sites, namely Changari, Chalghesholeh, Sargiz, and Dalab, have been studied. The main purpose of this study has been to identify the type of smelting and melting techniques used in the past. For this aim, petrographic and elemental analyses have been done on the slag samples to investigate the mineralogical and chemical compositions.