فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش روابط خارجی ایران با دول بیگانه در قرون 19 و20م. اتباع این دول به منظور دستیابی به اهداف مختلف خود به این کشور رفت و آمد آغاز کردند. گروه ها و اقشار مختلف خارجیان حاضر در ایران منحصر به ملت یا کشور خاصی نبوده و از سایر دول و با ملیت های متفاوت در کشور حضور داشتند. تداوم رفت و آمدهای آنان به ایران گاه ضرورت سکونت ایشان را درکشور ایجاب می نمود. انگیزه ها و علایق متفاوت و متعدد اتباع بیگانه مقیم ایران، موجب تنوع مالکیت آنان می گردید، به گونه ای که آنان بتدریج صاحب املاک مختلفی نظیر املاک مسکونی، اداری، تجاری و زراعی شدند. این املاک در شهر یا منطقه ای خاص از کشور قرار نداشتند و در سراسر کشور پراکنده بودند و خارجیان مقیم ایران آن املاک را از طرق مختلفی همچون خرید، اجاره، ارث، مبادله زمین با زمین و دریافت زمین در ازای طلب خود به دست آورده بودند.
ازدیاد مالکیت اتباع بیگانه در کشور در دو دهه اول قرن بیستم، تا آنجا پیش رفت که موجبات نگرانی دولتمردان ایرانی را فراهم نمود و آنان را به چاره اندیشی در این زمینه واداشت. بدین لحاظ در پژوهش حاضر ضمن بررسی سیاست دولت در این زمینه در ربع اول قرن بیستم، به مسایلی از قبیل ملیت ها و اقشار صاحب تملک، حوزه جغرافیای تملک، انواع مالکیت ها، چگونگی تملک و نحوه ثبت اسناد املاک اتباع بیگانه در ایران پرداخته شده است.
تیمورتاش قربانی منافع انگلیس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتار حاضر با تکیه بر اسناد وزات خارجه انگلستان به بررسی نقش عبدالحسینتیمورتاش در منظومه دیپلماسی کشورمان در دوره رضاشاه و نقش دولت انگلیس در حذف وی از صحنه سیاسی ایران می پردازد. تیمورتاش که در سمت وزارت دربار، سکان هدایت دستگاه دیپلماسی را نیز بر عهده داشت، با تکیه بر حمایت های رضاشاه وارد مذاکرات مستقیم با دولتمردان انگلیس شد و با اتخاذ سیاست عدم تقابل آشکار با قدرت های موجود، ضمن نزدیکی استراتژیک به شوروی در جهت اعمال فشار بر دولت بریتانیا و با درپیش گرفتن منافع ملی کشورمان گام در این مذاکرات نهاد؛ اما مقاومت تیمورتاش در بسیاری از موارد اختلافی بین الطرفین را موجب شد - که بهعنوان «مسائل معوقه» از آنان یاد می شود- تا دیپلمات های آن کشور در مکاتبات خود با لندن عامل اصلی شکست مذاکرات خود با ایران را شخص تیمورتاش قلمداد نموده و به نوعی خواهان حذف وی از صحنه سیاسی ایران شوند.
امام خمینی (س) و دانش تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش تاریخ در میان اندیشمندان مسلمان از جایگاه ناسازه ای (پارادوکسیکال) برخوردار است. این دانش، از سویی، به عنوان مهم ترین حوزه معرفتی برای عبرت گرفتن جهت نیل به سعادت دنیوی و اخروی مورد تاکید قرار گرفته است و از سوی دیگر، در طبقه بندی علوم نزد مسلمانان، اغلب نادیده گرفته شده است؛ تا آنجا که بسیاری از اندیشمندان مسلمان حتی در میان علوم نقلی هم از آن یاد نکرده اند. در این میان، امام خمینی از نوادر عالمان مسلمان است که به دانش تاریخ، هم از حیث فایده آن برای عبرت گرفتن و هم از حیث اهمیت آن به عنوان یکی از علوم شریفه، که به مثابه دانشی مستقل شان و اعتبار بالایی دارد، توجه نموده است. ایشان اگرچه کتاب مستقلی درباره تاریخ ندارد، اما همواره در آثار مختلف خود، در سخنرانیها، بیانیه ها و... به علم تاریخ اشارات زیادی کرده اند. نوشتار حاضر به دنبال تبیین این رویکرد استعلاجویانه امام خمینی در باب دانش تاریخ است.
شورش های شرف الدین حاجی بیگ و بایندر بیگ در اصفهان، در دورة سلطان یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان یعقوب آق قویونلو، در اوایل حکومت خود با برخی مشکلات داخلی و خارجی مواجه بود. اساسی ترین مشکلات داخلی او، شورش هایی بود که در مناطق مختلف قلمرو تحت فرمانش، از جمله در اصفهان، روی داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که علل و عوامل بروز این شورش ها، آن هم در اصفهان، که یکی از شهرهای بزرگ و مهم حوزة حکمروایی یعقوب محسوب می شد، چه بود؟ و سرانجام این شورش ها چه شد؟ دیگر اینکه، یعقوب چه موضعی را در قبال این شورش ها اتخاذ کرد، و چگونه توانست بر این شورش ها فائق آید و آرامش و ثبات و امنیت را دوباره به اصفهان و نواحی اطراف آن بازگرداند؟
دستاورد این تحقیق که حاصل استفاده از منابع و مآخذ تاریخی است، این است که اختلافات و کشمکش های میان پسران حسن بیگ، در دورة کوتاه پس از درگذشت وی، و ضعف حکومت مرکزی، سبب شد تا برخی از امرا و حکمرانان مناطق مختلف تحت فرمان آق قویونلوها از فرصت استفاده کرده و هر کدام در صدد کسب قدرت و توسعة نواحی تحت فرمان خود برآیند. با توجه به اهمیت اصفهان، مخالفان سیاسی یعقوب سعی داشتند تا نخست با تصرف این شهر، شورش خود بر ضد حکومت وقت را آشکار کرده و سپس بر دیگر نواحی دست یابند. اگرچه مقابله با این شورش ها بخش عمده ای از وقت و انرژی یعقوب را به خود اختصاص داد، اما او سرانجام موفق شد با مشی سیاسی خاص خود، که ترکیبی از نرمش و قاطعیت بود، این شورش ها را سرکوب کند.
تاریخ: تاریخ، خاطره، افسانه
حوزههای تخصصی:
تحلیل زمینه های معاهده زهاب و پیامدهای آن بر دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات دولت صفویه با همسایه غربی خود، یعنی دولت عثمانی، از همان زمان شاه اسماعیل اول توأم با کشمکش و درگیری های نظامی بود. جنگ چالدران در سال 920 ق/1514م نقطه عطف این ستیزه ها بود که درگیری های درازمدت بعدی را در پی داشت. شاه عباس اول در دوران حکومت خود، چند بار توانست عثمانیان را شکست دهد؛ اما با مرگ او در سال 1038 ق/1629م و در آغاز سلطنت شاه صفی، بار دیگر عثمانیان در حمایت از شاهزاده ای شورشی و فراری گرجی، به ایران لشکر کشیدند. با این اقدام، پادشاه صفوی درگیر جنگی ده ساله شد که سرانجام، به شکست او و جدایی بغداد و بین النهرین از حاکمیت صفویه انجامید. این دوره از جنگ ها با انعقاد معاهده صلح زهاب در سال 1049 ق/1639م به انتها رسید و به حدود یک سده و نیم ستیز بین دو همسایه پایان داد. در این مقاله، افزون بر شناخت عوامل دشمنی و ستیزه های دیرینه صفویان و عثمانیان، به منازعات این دو همسایه در ایام زمامداری شاه صفی پرداخته شده است؛ سپس زمینه های برقراری معاهده زهاب و پیامدهای آن در اوضاع داخلی و سیاست خارجی دولت صفویه تبیین و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان داده که انعقاد معاهده زهاب بین ایران و عثمانی در عصر شاه صفی، سیاست داخلی و خارجی ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای درازمدتی برای دولت صفوی در پی داشته است.
شهید تندگویان به روایت شکنجه گرش در دوران اسارت
منبع:
شاهد یاران ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
مدرس و سیاست موازنه عدمی
منبع:
شاهد یاران ۱۳۸۶ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
جنایت و مکافات
حوزههای تخصصی:
پناهندگی سیاسی در دورهی صفویه؛ با تکیه بر پناهندگی اُلامه تکلو به امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل زمینه ها و علل شورش و پناهندگی اُلامه تکلو به دولت عثمانی و تأثیری است که این پناهندگی در روابط دولت صفوی با عثمانیان داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شورش که از سنخ کشمکش های نخبگان بر سر قدرت سیاسی بود، در سال 937 ه.ق، در ایالت آذربایجان به وقوع پیوست و با حمله ی اُلامه تکلو به دارالسلطنه ی تبریز و غارت آنجا آغاز شد. پس از آن، اُلامه چون نتوانست نیروی لازم برای جنگ با شاه طهماسب را فراهم کند، درصدد همکاری با عثمانیان برآمد و از ترس پادشاه ایران و برای دریافت کمک، به سلطان سلیمان عثمانی پناهنده شد و او را به حمله به ایران تحریک کرد. در بروز شورش و پناهندگی اُلامه تکلو، تضادهای داخلی حکومت، قدرت طلبی و انگیزه های شخصی او، شیوه ی خشن شاه طهماسب در برخورد با طایفه ی تکلو و نیز تأثیر سیاست خارجی کشور عثمانی برای به دست آوردن اهرم فشار برای به چالش کشیدن دولت مقابل را نمی توانیم نادیده بگیریم. این پناهندگی موجب وقوع اولین دوره ی جنگ های چهارگانه ی ایران و عثمانی، تضعیف نیروی کارآمد و نخبگان سیاسی قبیله ی تکلو در ساختار قدرت صفویان، ازدست رفتن بغداد و تصرف آن به دست عثمانیان، خدشه دار شدن مقام قداست و پادشاهی و ویرانی گسترده در غرب ایران شد.
ناگفته هائی از قیام تنگستان و دشتستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی دو سند از زبان شیخ حسین چاه کوتاهی، از سران قیام تنگستان و دشتستان و سند دیگری که به قلم احمدخان دریابیگی، حکمران بوشهر و بنادر نگاشته شده، پرداخته می شود. این اسناد در زمانی به رشته تحریر درآمده است که قیام سرکوب شده و رهبران نهضت به کوههای اطراف منطقه پناه برده اند. در این شرایط، شیخ حسین زبان به گلایه گشوده، به اهم وقایعی که در طول نهضت رخ داده است، به صورت خلاصه و گذرا اشاره می نماید. علاوه بر این، وی از اقدامات انگلیسیها برای اشغال کشور و اغفال و نابودی سران قیام سخن رانده، در آخر از مسئولان وقت می خواهد که به خواسته هایش رسیدگی نمایند. این در حالی است که سند سوم گویای این مطلب است که انگلیسیها به کمک حکمران بوشهر و بنادر سعی در از میان برداشتن سران قیام دارند.
مکتب تاریخ نویسی ملوک نیمروز.روش و بینش در متون تاریخی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها و بررسی های علمی درباره سیستان و تاریخ آن، پیشینه ای طولانی دارد.در این پژوهش ها، شماری ازمنابع مربوط به جنبه های گوناگون تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی در سیستان شناسایی و تعدادی از آنها منتشر شده اند.با این همه، هنوز شماری از منابع مربوط به این منطقه وجوددارند که شناسایی و بررسی نشده و یا اینکه نشر نیافته اند.از خلال پژوهش های تاریخی، آشکار می گردد که تاپیش از تجزیه سیستان در اواخر قرن 12 ه ق ./19م . نظام سیاسی ریشه دار محلی در این منطقه برقرار بوده است که پس از فرمانروایی صفاریان برایران، با عنوان« ملوک نیمروز»شناخته می شده اند؛از بررسی متون تاریخی مربوط به ملوک نیمروز بر می آید که نوعی رسم یاسنت تاریخ نویسی در دستگاه آنان وجود داشته است؛دوکتاب تاریخ سیستان و احیاء الملوک ، بدین سنت تعلق دارند.اینک و در پی جستجوهای جدید، نمونه ای دیگر از متون تاریخی ملوک نیمروز به نام شجرة المولک معرفی وبررسی می شود که می توان آن را آخرین نماینده رسم تاریخ نویسی ملوک نیمروز، به شمار آورد.پژوهش کنونی با طرح نظریه سنت تاریخ نویسی ملوک نیمروز،درصدد است تا نشان دهد که آغاز تاریخ نویسی فارسی در ایران بعد از اسلام، احتمالا با این سنت در سیستان پیوند داشته است.در عین حال این پژوهش می کوشد تاضمن بررسی سه متن متعلق به این سنت ، روش و بینش حاکم بر آنها را نیز ارزیابی کند.
«چهگوارا» و استالینیسمی که ناگزیر بود ر
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ مهر شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
تأملاتی در همگرایی و واگرایی با اهل کتاب در قرآن و سیره رسول خدا(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه حجاز از دیرباز مهد حضور ادیان الهی بود و با ظهوراسلام، این دین می بایست دعوت خود را به طور همه جانبه گسترش می داد. براین اساس بدیهی بود که دعوت جدید با دشواری هایی روبه رو شود. یکی از این دشواری ها وجود پیروان سایر ادیان در شبه جزیره بود. از این رو با نزول آیاتی در خصوص اهل کتاب، رفتار پیامبر(ص) در برابر اهل کتاب روشن شد. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی در پی پاسخگویی به این مسئله ایم که برخورد اسلام در قالب قرآن و سنت نبوی با اهل کتاب چگونه بوده است؟ و اینکه آیا این برخوردها با همه اهل کتاب همگرا بوده است یا واگرا؛ و تحت چه شرایطی همگرایی به واگرایی تغییر جهت می داده است؟ فرض مقاله آن است که در سایه آموزه های الهی و برخورد کریمانه پیامبر(ص)، مادامی که اهل کتاب رفتارهای واگرایانه از خود نشان نمی دادند، همچون شهروندان مسلمان آزادانه می زیستند. در این میان تفاوت روشنی بین رفتارهای متقابل مسیحیان و یهودیان وجود داشته و رفتار یهودیان عمدتاً واگرایانه بوده است.
گزارشی درباره آخرین کتاب جوزف استیلگتیز
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش زنان نظامی خوارج در قرن اول هجری (با تکیه بر عراق)
حوزههای تخصصی:
موقعیت زنان در نهضت خوارج وقتی بهتر درک می شود که به مقام و منزلت زن در جامعه عصر اموی واقف شویم. زن در آن عصر تنها وسیله شهوترانی و تولید مثل بود. حضور زنان در اردوگاه خوارج موجب تمسخر و استهزاء مخالفین آنان قرار می گرفت. خوارج برای اعاده اسلام این وظیفه را محدود به دایره مردان نمی دیدند؛ بلکه زنان را نیز برای این امر خطیر لازم و ملزوم در کنار خود می دانستند و این اندیشه را ترویج داده بودند که کشته شدن در راه عقیده ی خود، آن ها را به بهشت رهسپار می کند؛ و در این راه مرد یا زن برای آن ها تفاوت نمی کرد. تحریک و تشویق مردان در عرصه نبرد از علل دیگر حضور زنان در نهضت خوارج بود. بررسی علل و نحوه تاثیر گذاری حضور زنان خوارج در جنگ ها هدف اصلی این مقاله است
فتح ایران به دست اعراب: فتح خراسان
منبع:
شرق اسفند ۱۳۰۹ شماره ۳
حوزههای تخصصی: