فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
بنیان های حقوقی، به ویژه قوانین اساسی، از سازوکارهای وحدت آفرین و تقویت کننده اتحاد و همبستگی ملی در هر کشوری به شمار می آیند. اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به اشکال گوناگون به این مساله توجه نموده است؛ موضوعاتی مانند: «مشارکت و مداخله در سرنوشت، حقوق و تکالیف شهروندی، هویت ملی و دینی مشترک و لزوم توزیع مشترک و عادلانه منابع » از جمله شاخص های همبستگی و اتحاد ملی است که در قانون اساسی به صراحت به آن ها اشاره شده است. در این نوشتار نگارنده در پی آن است که ظرفیت های قانون اساسی جمهوری اسلامی را در چارچوب کارکردهای قواعد و هنجارهای حقوقی در ایجاد و گسترش این مهم بازنمایی کند
جنگ ها و فرهنگ ها
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
هنوز اندکی از جنگ نگذشته بود که غم غربت آن در دل ها جوانه زد و به ویژه کسانی که جنگ را دیده یا احساس کرده بودند دچار حس نوستالژیک عجیبی نسبت به جبهه و جنگ شدند، همین سبب شد که خیلی زود به خاطره نگاشته های زمان جنگ توجه شود انتشار آن ها مدنظر قرار گیرد و به تدریج «تاریخ دفاع مقدس» در ابعاد گوناگونش ظهور پیدا کند.هرچند که نگاشته های تحقیقی، اسنادی، و داستانی هرکدام جایگاه مهمی را در ادبیات دفاع مقدس داشتند، «خاطره شفاهی» جایگاهی به مراتب گسترده تر و عمیق تر به دست آورد که در عین شایستگی، بایستگی هایی را هم به دنبال خواهد داشت.بنابراین، اکنون که خاطره شفاهی وجه غالب تولیدات ادبی و تاریخی دفاع مقدس را شامل شده است، روشمند ساختن و آسیب شناسی این حوزه نیز ضرورتی کاملاً واضح و آشکار خواهد بود. در مقاله زیر، انواع جنگ و انواع تاثیرات آن بر حوزه تاریخ و ادبیات جنگ بررسی شده است.
همسایگی بدون حسن همجواری
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
داستان تولد و بزرگ شدن خرس بزرگ روسیه در همسایگی ایران متاسفانه یکی از رنج آلودترین و تلخ ترین داستان هایی است که ایرانی می تواند آن را گوش کند؛ زیرا طی مدت حدوداً چهارصدساله ای که روسیه به وجود آمد و رشد کرد، ایران نیز حرکت معکوس با آن، یعنی روزبه روز کوچک تر و ضعیف تر شدن، را آغاز و ادامه داد تا اینکه روسیه به ابرقدرت، و ایران به منطقه تحت نفوذ تبدیل شد و روابط آنها به رابطه گرگ با میش تبدیل گردید. حتی وقوع انقلاب به اصطلاح کارگری اکتبر 1917.م در روسیه و به وجود آمدن کمونیسم نیز روابط این کشور با ایران را منصفانه نساخت و ایران از اتحاد جماهیر شوروی همان قدر آسیب دید که از روسیه تزاری. برای یافتن علت این نوع همسایگی قوم روس با قوم پارس باید تاریخ این روابط را به طور دقیق و عمیق مطالعه کرد. مقاله ذیل دریچه ای مناسب برای ورود به این بحث است.
کودتای نوژه؛ توطئهای نافرجام
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی و دکترین «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» قدرتهای استکباری را به تکاپو واداشت تا با شکست جمهوری اسلامی مانع بر سر راه گسترش روزافزون تفکر اسلام شیعی ایجاد کنند. ایجاد غائلههایی در استانهای مرزی و حمله نظامی طبس از جمله اقدامات قدرتهای استعماری بود. حمله نظامی حزب بعث عراق به ایران گزینه دیگری بود که مورد توجه قرار گرفت. به همین علت قبل از حمله رسمی و سراسری عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران، این کشور بارها به صورت جسته و گریخته به مرزهای ایران تجاوز میکرد.
بررسی کوتاهی درباره ایرانیان غیرآریائی و اولین دین ایرانی
حوزههای تخصصی:
بیشترین اطلاعات ما درباره عقاید دینی ایرانیان غیرآریایی در ما قبل تاریخ‘از یافته هایی حاصل می شود که از قبور آنها بدست آمده است . اشیاء بدست آمده مبین اعتقاد عمیق آنها به زندگی پس از مرگ می باشد. غالب اقوام ملل مشرق زمین به ویژه فلات ایران بر این اعتقاد بودند که ارواح اموات پس از مرگ شریک زندگی آنها خواهد بود. ایرانیان غیر آریایی حتی قبل از زرتشت نیز خدایانی را ستایش کرده اند‘خدای علم از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. نویسندگان بابلی نام پادشاهان سلسله کاسی و تعدادی از خدایان آنها را بر یک لوحه گلی به زبان کاسی(ایرانیان غیر آریایی)شرح داده اند. در هزاره اول قبل از میلاد و قبل از ظهور زرتشت مردم غیر آریایی به آیین مغان اعتقاد داشتند. پس از فروپاشی امپراطوری مادها آنها از موقعیت بسیار خوبی در دستگاه حکومتی هخامنشی برخوردار بوده اند. در واقع ایرانیان غیر آریایی مردمی اصیل‘ باتمدن و متدین بوده اند‘ به طوری که پادشاهان سلسله پیشدادی در نزد آنها بمانند انبیاء بنی اسرائیل مورد احترام بوده اند. آنها دارای ادیانی بوده اند که از سوی پیامبران بنی اسرائیل و سپس پیامبر ایرانی‘ زرتشت ارائه شده است.
الگوهای پیدایش شهر و شهرنشینی در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و روند پیدایش مناسبات شهری در ایران طولانی و پیچیده است و از این رو، مباحث مربوط نیز با دشواری هابی روبرو است که از آن میان است چگونگی شکل گیری جامعه شهری به عنوان یکی از مباحث راهبردی در مطالعات تاریخ شهر در ایران.
پیشینه طولانی مناسبات شهرنشینی در تاریخ ایران و پیامدهای اقتصادی ـ اجتماعی این شکل از زندگی جمعی در تکامل جامعه ایران، نشان دهنده اهمیت پژوهش در ابعاد این موضوع است. مطالعه وجوه تشابه یا تمایز شهر و روستا یا پیوستگی های جامعه شهری با جامعه روستایی، یکی از زمینه های مهم در مطالعه تاریخ اجتماعی ایران است و دستاوردهای این مطالعه پرتوهایی تازه بر مباحث شهرشناسی و روستا شناسی تاریخی ایران می افکند. در پژوهش حاضر موضوع رونده ای غالب در ظهور و تکامل مناسبات شهری در تاریخ ایران، با نظر به این مسئله مورد بررسی قرار می گیرد که آیا این روند با عنوان نتیجه تکامل طبیعی مناسبات اجتماعی ایران تحقق می پذیرفت یا این که روند مزبور تحت تأثیر عوامل غیر یکسانی قرار داشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که بر خلاف نظریات رایج، پدیده شهرنشینی در ایران دارای منشاء متنوع بوده و از این رو عامل سیاسی بیش از یک متغیر تأثیرگذار، نباید در نظر گرفته شود.
تاریخ ژاپن و انقلاب میجی
حوزههای تخصصی:
عوامل سقوط (خاطرات علی دشتی)
حوزههای تخصصی:
هویت قومی کردها در ترکیه
حوزههای تخصصی:
بیشتر کردها در ترکیه از تعلق خود به گروه قومی جداگانه ای در این کشور کاملاً آگاهند؛ گروه قومی مجزایی به ویژه از ترک ها و اقلیت های مسیحی که در میان آنها زندگی می کنند. با این حال، بر سر اینکه اساس این هویت قومی چیست و مرزهای آن کدامند، به هیچ وجه در میان آنها اتفاق نظر وجود ندارد. این امر مرا ملزم می کند در آغاز دقیقاً بیان کنم که هنگامی که در این مقاله از عنوان قومی"کردها" استفاده می کنم، منظورم چیست. به دلایل کاربردی، از تعریفی نسبتاً باز و گسترده استفاده می کنم که همه گویشوران بومی گویش های متعلق به زبان های ایرانیِ کرمانجی یا زازایی و نیز آن گویشوران ترکی که ادعا می کنند تبارشان کرمانجی یا زازایی است و هنوز (یا باز هم) خود را کرد می دانند، در بر می گیرد. بیشتر ملی گرایان کرد با این تعریف موافق هستند (اما اقلیتی آن را خیلی محدود می دانند)؛ در عمل، همانگونه که در ادامه اشاره خواهد شد، بسیاری از کردها به طور ضمنی و غیر مستقیم از تعاریف خیلی محدودتر استفاده می کنند. حتی این تعریف ساده پرسش های آشکاری را بر می انگیزاند: برای نمونه، آیا باید افرادی که به عنوان کرد بزرگ شده اند اما بعدها داوطلبانه با اکثریت ترک همگون گشته اند، کرد خوانده شوند یا نه؟ یا آن اعضای گروه های اقلیت مسیحی که به طور رسمی اسلام را پذیرفته اند و کرد شده اند اما هنوز یاد و خاطره هویت پیشین خود را نگه داشته اند و در ذهن دارند؟ گروه دوم در تعریف من می گنجند اما اولی نه. با وجود این، در ادامه به هر دو فرایند همگون سازی پرداخته می شود. هنگامی که از کردها پرسیده می شود که چه چیزی اساس هویتشان را مشخص می سازد، بیشتر آنها اول به زبان و دین یا مذهب اشاره می کنند. کرمانجی و زازایی هر دو جزو زبان های ایرانی اند که از نظر دستوری کاملاً با ترکی متفاوتند اگرچه واژگانشان دارای وام واژه هایی از عربی و ترکی هستند. تعداد کمی از گویشوران کرمانج زازایی متوجه می شوند اما بیشتر گویشوران زازا دست کم تا حدی کرمانجی می دانند. تقریباً همه گویشوران زازا خود را کرد می دانند و گویشوران کرمانج هم آنها را کرد می خوانند. با این وجود، آنها مسلماً زیر گروه مجزایی (یا دقیق تر بگویم تعدادی زیرگروه مجزا) را تشکیل می دهند که هنوز به درون همسری گرایش دارند و به لحاظ ویژگی های فرهنگی از چندین جهت با گویشوران کرمانج تفاوت دارند. برای نمونه، از نظر فنون و شگردهای کشاورزی و پالیزکاری روی هم رفته پیشرفته تر ند و در زمینه سازمان دهی قبیله ای، قبایل شان نسبت به قبایل گویشوران کرمانج کوچک تر هستند. اما این تفاوت ها مهم تلقی نمی شوند. دومین ملاک یعنی دین یا مذهب برای جدا نگه داشتن همه کردها (طبق تعریف من) از دیگر گروه های قومی، حتی نسبت به زبان کمتر درخور توجه است. بیشتر کردها مسلمان و پیرو مذهب شافعی اند. این امر آنها را از آذری ها و ایرانی های شیعه و نیز ترک های حنفی و سنی های عرب (و البته از همسایگان مسیحی-شان) کاملاً متمایز می کند. از غریبه ها زیاد سؤال می شود که مذهبشان چیست، هدف از این کار پی بردن به این نکته است که آیا آنها ترک هستند یا کرد.
حوزه در انقلاب و انقلاب در حوزه ها
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
هرچند که نهضت های بزرگ اجتماعی و انقلابات عظیم بر دوش قدرتمند و خستگی ناپذیر توده ها به پیش می رود، اما وجود هسته های پیشتاز و نیروهای پیشاهنگ اصلی برای ایجاد زمینه های حرکت و علامت گذاری راههای رسیدن به پیروزی و نیز دیده بانی آسیب ها و فرصت ها امری کاملاً عقلی و منطقی و در عین حال ملموس و تجربی می باشد.در انقلاب اسلامی که دارای خاستگاه، اهداف و روش های دینی بوده است، جایی به جز حوزه های علمیه دینی و نهاد روحانیت را نمی توان به عنوان هسته پیشاهنگ برشمرد. هرچند که روحانیت در حرکت های تاریخی پیش از انقلاب نیز حضور داشته و یا افرادی غیرحوزوی نیز در شکل دهی و دیده بانی نهضت وجود داشته اند اما آنچه را که بتوان به عنوان نیروی پیشاهنگ انقلاب اسلامی با مختصات دقیقش معرفی کرد چیزی جز حوزه های علمیه نیست در مقاله زیر این بحث مورد واکاوی قرار گرفته است.
بررسی کتاب تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهداف و انگیز ه های شکل گیری پدیده «استشراق» و بیگانگی شرق شناسان با فرهنگ اسلامی و منابع تاریخ اسلام، نقد و بررسی آثار شرق شناسی و پالودن آنها از اشتباهات غرض ورزانه و ناآگانه ، لازم و ضروری است. کتاب تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری اثر شرق شناس سویسی جناب آدام متز، به رغم اهمیت و جایگاه رفیع خود در تاریخ نگاری اسلامی، کمتر مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است. بررسی محتوایی، ساختاری و سندی کتاب مذکور می تواند راه گشای بسیاری از ناگشوده ها در آن باشد. کتاب آدام متز در سه حوزه محتوا، ساختار و اسناد و منابع، نیازمند نقد و بررسی جدی است؛ هرچند این کتاب از نارسایی های ساختاری و کاستی های اسنادی رنج می برد اما اساسی ترین نقد، اشکالات محتوای آن می باشد که مطالب و ادعاهای ناصواب در خصوص برخی از مسایل اسلامی و مذهب تشیع را در بر دارد. که در این نوشتار بدان پرداخته شده است.
بازخوانی اثرات سیوند بر سرنوشت پاسارگاد
حوزههای تخصصی:
شهرستانی و ملل و نحل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابوالفتح محمد بن ابوالقاسم عبد الکریم بن ابوبکر احمد شهرستانی (479 ـ 548 ق)، مُتَکلم شافعی اشعری، فقیه اصولی، فیلسوف و ملقب به افضل، حُجه الحق و تاج الدین، از اندیشمندان بزرگ تاریخ علوم در ایران است که بیشتر به سبب نگارش کتاب ملَل و نحَل (آیین ها و کیش ها) شهرت دارد. ملل و نحل مروری جامع و مُفصل بر ادیان، فِرق، مذاهب، مکاتب و نحله های فلسفی گوناگون است.
این مقاله سعی دارد تا شهرستانی و ملل و نحل او را معرفی کرده و برخی ادعاهای آن درباره تشیع و اسماعیلیه را مورد بررسی قرار دهد.
کتابشناسی نهضت جنگل-منصور نصیری
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع و شیعیان در بسیاری از منابع با ابهام مواجه است. مطابق برخی از روایات، یعقوب تمایل و تعلق خاطری نسبت به تشیع داشته و بر اساس بعضی دیگر از روایات، او مواضعی ضد شیعی اتخاذ کرده است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش بررسی تاریخی، ضمن بررسی گزارش های حاکی از تمایل و یا تقابل یعقوب لیث با تشیع و شیعیان و همچنین ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت او، رویکرد کلی یعقوب لیث را نسبت به تشیع و شیعیان بررسی نماید. بررسی ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت یعقوب لیث نشان می دهد او با توجه به مصالح سیاسی حکومت خویش از طرفداران هرکدام از مذاهب تشیع و تسنن سود می جسته و اختلافات مذهبی بین تشیع و تسنن، تأثیر چندانی در جهت گیری ها و عملکردهای او نداشته است. می توان گفت رویکرد یعقوب لیث در مواجه با تشیع و شیعیان نیز از این اصل کلی متأثر بوده است. بنابراین نمی توان یعقوب لیث را حاکمی متمایل به شیعه و یا ضد آن تلقی نمود.
نقشه راه
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
چشم انداز، بحثی نسبتاً نو در عرصه حل مسائل جوامع انسانی است که بی تردید نمی تواند به صورت کامل با الگوهای سابق تطابق داشته باشد. نکته مهم در این بحث، اصلاح و ارتقای نگرش و بینش و سپس روش فردی، گروهی، ملی و جهانی در خصوص مواجهه با بحران ها و چالش هاست. با بهره مندی کشور از سند چشم انداز بیست ساله، این پرسش مطرح می شود که جایگاه فرهنگ در عینیت بخشی به اهداف سند چگونه است؟ با توجه به ماهیت بحث چشم انداز، فرهنگ جایگاهی محوری دارد و لذا طرح مهندسی فرهنگی، ضرورتی حیاتی و مقدمه ای اجتناب ناپذیر در هموارسازی مسیر تحقق اهداف سند چشم انداز بیست ساله است.
فرایند اصلاحات سازمان نظامی در دوره قاجار
منبع:
زمانه ۱۳۸۵ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
جنگ، همواره یکی از حوادث تاثیرگذار در تحولات جوامع بشری بوده است. ازاین رو، نیروهای سازمانی و غیرسازمانی دخیل در آن نیز همواره از اهمیتی بی بدیل در جهت بخشی به تحولات برخوردار بوده اند. نیاز به اصلاحات و گرایش به آن در ایران تنها پس از جنگهای ایران و روسیه، به صورت جدی نمودار گردید و توجه صاحبان قدرت را جلب نمود. بنابراین، باید بخشی از بررسی فرایند اصلاحات را در ایران عصر قاجار، به سازمان نظامی این دوره اختصاص داد. در مقاله حاضر، سازمان نظامی عصر یاد شده، در دو دوره قبل و بعد از ورود مستشاران و متخصصان نظامی اروپایی، بررسی شده است
جستارى در روند پیدایش و چگونگى قدرت یابى غوریان
حوزههای تخصصی:
منطقه کوهستانى غور، به پشتوانه درّهها و کوههاى صعب العبور تا اواسط قرن چهارم هجرى در مقابل مسلمانان پایدارى کرده و تحت همین شرایط، پس از غلبه غزنویان بر آن منطقه و ورود اسلام به آنجا، باز هم سنن و ساخت سیاسى پیشین خود را حفظ کرد. با غلبه سلجوقیان بر سلطان مسعود غزنوى و رانده شدن غزنویان از خراسان، منطقه غور به عنوان ایالتى حایل میان دو قدرت رقیب سلجوقى و غزنوى، موقعیت سوقالجیشى و اهمیت ویژهاى پیدا کرد. در این زمان (قرن پنجم هجرى) خاندان حاکمه غور، با بهره بردارى از شرایط موجود، صرفا به حفظ استقلال و افزایش تدریجى قدرت خود در جریان رقابت این دو دولت مىاندیشیدند. آنها تحت تأثیر سنن سیاسى رایج در ایران و خراسان، ضمن برچیدن اساس ساخت سیاسى ملوک الطوایفى، وحدت سیاسى منطقه را تحقق بخشیده، سپس در سالهاى آتى (نیمه اوّل قرن ششم) با استفاده از انحطاط تدریجى و ضعف دولتین مذکور، به تصرّف تدریجى مستملکات آنها پرداختند. ضعف شدید دولت دست نشانده غزنوى در اثر از دست دادن حامى مقتدر و واقعى خود، یعنى سلطان سنجر و انقراض حکومت سلجوقیان در خراسان و شرق ایران بهدست ایلات اغوز (غزها) در رأس نیمه قرن ششم، به حکمرانان غور فرصت داد تا با در اختیار گرفتن قلمرو آنها، پایههاى قدرت خود را مستحکم و خود را جانشین آنان سازند.
بهاییت و اسرائیل؛ پیوند دیرین و فزاینده
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
تناسب گونه های تجمعات انسانی در هر سطح و گستره ای، نیازی حیاتی به منظور برقراری، استمرار و ارتقای روابط میان آن هاست. تنوع گرایشها و منافع موجب می گردد ائتلاف های گوناگونی شکل گیرند که روابط فرقه بهائیت با صهیونیست ها نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. استمرار این روابط در دوره زمانی بلندمدت نشانه تناسب و سنخیت آن ها با یکدیگر می باشد و این واقعیت، نکته ای است که برای شناسایی ماهیت هر یک از طرفین بسیار مفید است. در مقاله حاضر، رابطه بهائیت و اسرائیل به عنوان پیوندی دیرین و فزاینده بررسی شده است
مقاله انگلیسی: دلایل و پیامدهای ورود غزنویان به هندوستان (Reasons and Consequences of Ghaznavids’Invasion of India)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ هندوستان، پیوندهایی بین هندوستانیان و مسلمانان وجود داشته است که این پیوندها در قرون سوم و چهارم هجری با تشکیل حکومتهای مستقل در شرق ایران، از شکل حملات مستقیم سرداران عرب مسلمان بدر آمد و جای خود را به فتوح امیران غازی غیرعرب داد. برآمدن غزنویان در شرق بلاد اسلامی و فکر تسخیر هندوستان توسط سلطان محمود غزنوی، سرآغاز این روند بود. سلطان محمود غزنوی شانزده یا هفدهبار به سرزمین ثروتمند هندوستان حمله کرد. البته آغاز کننده ی این حملات سبکتکین بود که در زمان سلطان محمود به اوج رسید و در زمان جانشینان وی نیز به شدت دنبال شد. میتوان علل عمده ی این لشکرکشیها را با سه رویکرد متفاوت ولی در عین حال مرتبط با هم مورد بحث قرار داد. اول این که سرزمین هندوستان غنی و ثروتمند بود و غزای غزنویان در آنجا به معنای دستیابی به ثروتی عظیم بود که میتوانست پشتوانهی محکمی برای بقای حکومت ارتش-بنیان غزنوی باشد. دلیل دوم را میتوان مذهبی دانست، به این معنا که این لشکرکشیها با هدف نشر اسلام صورت می گرفت و مشروعیتی برای آنان حاصل میکرد. سوم مسئله ی سپاه غزنویان بود که برای جلوگیری از بحران و مشکلاتی ناشی از وجود آن در مرکز حکومت، میبایست در خارج از غزنه مشغول جنگ میشد. این تحقیق به بررسی دلایل و پیامدهای ورود و فتوح غزنویان در هندوستان میپردازد. این فتوحات که در تمام طول حکومت غزنوی ادامه داشت، نخستین حمله از طرف شمال هندوستان بود که در آن نوع برخورد و اداره ی متصرفات هندوستانی این فاتحان با روش سایر فاتحان هندوستان متفاوت بوده است.