فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در عصر ناصری، گسترش روابط با غرب نه تنها راهی برای ورود افکار و فنّاوری های تازه به ایران گشود، که فرایند چالش های سیاسی ـ اقتصادی این دوره در انقلاب مشروطه نمود یافت. در این میان، گذشته از تلاش روشن فکران غیر حکومتی در اصلاح ساختار سیاسی، در طیف حکومتی نیز ضرورت اصلاحات دل مشغولی گروهی از دولت مردان به شمار می رفت. بر این اساس، نقش مرتضی قلی خان صنیع الدوله از دو رویکرد اهمیت داشت: وجاهت فرهنگی - سیاسی خاندان هدایت و از دیگر سو آشنایی با ساختارهای جدید غرب در عرصه های صنعتی و فکری. از این رو، چنانچه در عصر ناصری و تا پیش از وقایع مشروطیت، صنیع الدوله به بازسازی صنایع یا نمودی از اصلاحات توجه کرد، در حوادث آتی نیز با همیاری طیف اعتدالی مجلس، نقش شایان توجهی در استقرار نظام پارلمانی داشت.
شیعه در ایران؛ زمینه ها و دلایل بالندگی تشیع در عهد گورکانیان
حوزههای تخصصی:
مقاله شیعه در ایران؛ زمینه ها و دلایل بالندگی تشیع در عهد گورکانیان در پی آن است تا ضمن بررسی تاریخی تحلیلی وضعیت شیعیان و مشخص نمودن جایگاه تشیع در عصر تیموری به این پرسش پاسخ دهد که روند حرکتی شیعه در این دوران چه سمت و سویی داشته و چه عوامل و زمینه هایی در شکل گیری آن دخیل بوده اند. نگارنده بر این باور است که شیعه در عصر گورکانیان با توجه به مشارکت در قدرت و ایجاد زمینه های رشد در عصر مغولان موجب شد که شیعیان به عنوان یک بازیگر فعال در عرصه سیاست و اجتماع مورد توجه تیمور و جانشینان وی قرار گیرند و همین امر موجبات حرکت استعلایی تشیع را فراهم آورد. به عبارت بهتر می توان گفت شیعه در عصر تیموریان با توجه به قدرت اکتسابی خود و نیز نوع رفتار و سیاست های تیمور و جانشینانش توانست زمینه یی ایجاد نماید که به تأسیس دولت مستقر شیعی در عهد صفوی منجر گردد.
آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم
حوزههای تخصصی:
تجلی باورهای دینی و مذهبی در آثار معماری ایران و عثمانی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان (981-998ق. /1602-1619 م.) و مسجد سلیمانیه استانبول (929-936 هجری /1550-1557 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت صفویان (907-1142ق/1501-1736 م.) یکی از مهم ترین دوره های تاریخی ایران به شمار می آید، چرا که طی آن ایران از ثبات و یکپارچگی برخوردار گردید، دورانی که معرف مهارت های معماری است. مسجد شیخ لطف الله یکی از این شاخص هاست. دیگر امپراتوری جهان اسلام، حکومت عثمانی (698-1341ق /1299-1923 م.) بود. مساجدی که برای سلاطین ساخته شدند، نمونه کاملی از ساختار برجسته و آیین زیباشناختی آن دوره محسوب می شوند. مسجد «سلیمانیه» یکی از این موارد است. سلسله های صفوی و عثمانی دارای گرایش های مذهبی بودند و بازتاب آن را می توان در هنر و معماری مشاهده نمود. در این پژوهش براساس روش توصیفی- تحلیلی؛ به بررسی تجلی باورهای دینی و مذهبی در آثار معماری ایران و عثمانی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان و سلیمانیه استانبول پرداخته خواهد شد. پژوهش نشان می دهد باورهای دینی حاکمان و سپس، جهان بینی سازندگان در معماری آنها نهفته است و استفاده از دین و مذهب سنگ بنای هر دو حکومت را تشکیل می داد. نفوذ دین بر هنر و معماری صفوی بیش از عثمانی بود. شاید بتوان علت را در معمر بودن حکومت عثمانی جستجو نمود که اوج تأثیر باورهای دینی بر هنر صفوی، با تسامح عثمانی در مواجهه با ادیان، مقارن گردید. معمار دربار عثمانی در ابتدا کیش مسیحیت داشت. شاید به این جهت در مسجد سلیمانیه، تأثیر مسیحیت را می توان در کنار اسلام تسنن مشاهده نمود، در حالی که مسجد شیخ لطف الله مبین تفکرات تصوف و شیعی است.
سیدجمال الدین اسدآبادی و نظریه جنبش توده ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به دیدگاه های سیدجمال الدین اسدآبادی در باب چگونگی تغییر در ساخت قدرت قاجاری می پردازد. سید جمال چون دیگر روشنفکران ایرانی در آغاز به دنبال اندیشه اصلاح از بالا بود. اما از طریق ارتباط نزدیک بادربار ناصرالدین شاه به تدریج به این باور رسید که اندیشه اصلاح از بالا نتیجه بخش نیست. تجربه او در کشورهای اسلامی نیز این باور جدید او را تایید می کرد.تبعید سیدجمال از ایران در 1308ه.ق زمینه ای بوجود آورد تا او اندیشه تغییر ساخت قدرت قاجاری را بر بنیاد جنبش توده ای طرح و پیگیری کند. مکتوب او به میرزای شیرازی و علمای ایران، نمودار چنین باوری است. سیدجمال بر این باور بود که برای تحقق تغییر ساخت قدرت مطلقه بر بنیاد جنبش توده ای، باید از نفوذ علما و قدرت تاثیرگذار کلام آنها استفاده کرد.او نه تنها در خیزش تنباکو به عنوان نخستین نمود جنبش توده ای ایرانی نقش داشت بلکه از آن جنبش به عنوان تجربه ای موفق در تایید دیدگاه های خود می نگریست، از این رو از علما می خواست مبارزه را تا نهایت خود که عزل شاه و تغییر در ساخت خودکامه است، ادامه دهند. او باوری به مشی ترور فردی نداشت، بلکه معتقد بود که نخبگان ایرانی
بختیاریها و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
محدوده سرزمین بختیاری در زمان قاجار گسترش یافت، چنانکه محمدتقی خان چهارلنگ از تیره کنورسی و یکی از اعقاب علیمردان خان بختیاری دهات متعددی را در نواحی فریدن و بربرود خریداری کرد. و مناطق شوشتر و رامهرمز را به تصرف خود درآورد و بدین سان محدوه بختیاری از شمال و جنوب گسترش یافت. محمدتقی خان در سال 1249 هجری قمری سر از فرمان فتحعلی شاه پیچید، ولی در زمان حکمرانی محمدشاه، شاه قاجار موفق به ایجاد نفاق در بین بختیاری ها و توانست این رقیب مهم قاجار را از میان بردارد. سرنگونی محمدتقی خان، موجب انتقال قدرت از چهارلنگ به هفت لنگ گردید، چنانکه در زمان حکمرانی ناصرالدین شاه یکی از سران دورکی (هفت لنگ) به نام حسینقلی خان موفق به سرکوبی رقیبان شد و با حمایت دولت، نفوذ خود را بر سراسر بختیاری گسترش داد و ملقب به ایلخانی گردید. او هم به عنوان رهبر ایل بختیاری و هم به صورت نماینده رسمی دولت در منطقه بختیاری حکمرانی و با برخورداری از بنیه قوی مالی و نیروی جنگی قدرتمند برخاسته از ایل بختیاری، به عنوان یک سردار قدرتمند پا به میدان سیاست گذاشت، اما دیری نپایید که گسترش نفوذ و قدرت این سردار بختیاری، سبب بدبینی و کینه توزی سردمداران قاجار که خود را وارث تاج و تخت می دانستند و به ویژه آنکه نسبت به لرها عداوت قدیمی داشتند گردید. این کینه توزی ها و فتنه ها، سرانجام منجر به صدور حکم قتل حسینقلی خان از طرف ناصرالدین شاه شد که در ماه رجب سال 1299 هجری قمری اتفاق افتاد. خوانین بختیاری در دوره قاجار آزادی عمل در تنوع و میزان مالیات ها داشتند و اقتصاد حکومتشان بر اساس همین مالیاتها و درآمد جاده لینچ بود.
تحقیقی در مورد یک طایفه ناشناخته ایرانی
حوزههای تخصصی:
نظریه و کاربست تاریخ در دنیای پست مدرن (3)
حوزههای تخصصی:
شاعران و مورخان
چهره دوگانه تاریخ در اروپا و آمریکا
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ دی شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
کارکرد، تقسیمات و ساختار تشکیلاتی والی نشین اردلان در عهد قاجار
حوزههای تخصصی:
کردستان به عنوان یکی از ایالت های کهن ایرانی مرکز استقرار شاخه ای از اقوام ایرانی به نام کردها بود که اسم خود را به این ایالت دادند و بعدها در تاریخ تحولات ایران نقش موثری نیز ایفا کردند. کردستان در قرن های ششم و هفتم آرام آرام شاهد تشکیل یک سلسله بومی – محلی با حضور خاندان بنی اردلان بود که مقارن با حاکمیت صفویان و اوج اقتدار آنان در عهد عباس اول به صورت یکی از چهار والی نشین مقتدر عهد صفویه درآمد و بعدها از آغاز حکومت قاجار تا عهد ناصری همچنان قدرت و نفوذ خود را حفظ کرد. این مقاله در صدد است تا با بررسی و جستجو در متون و منابع درونی بومی – محلی کردستان اردلان و خاندان بنی اردلان در عصر قاجار، چگونگی شکل گیری ارکان درونی حکومت و تقسیمات سیاسی این قدرت بومی – محلی را بررسی نموده، تشکیلات، تقسیمات و کارکردهای سیاسی، اداری و مالی این والی نشین و ساختار درونی قدرت آنها را در پیوند با حکومت مرکزی قاجار مورد بحث و بررسی قرار دهد.
سیر تاریخ نگاری محلی در ایالت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی ، سومین گونه مشهور تاریخ نویسی پس از تواریخ سلسه ای و عمومی است.هرایالت و شهری به فراخور اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کم و بیش دارای یک دواثر و یا بیشتر ، تاریخ محلی است.در این حالت، ایالت وسیع کرمان که حد فاصل بین فارس و خراسان است، از تاریخ نگاری محلی نسبتا غنی برخورداراست و چنانچه تاریخ نگاری محلی آن را با سایر ایالات مقایسه نماییم، پس از خراسان و ایالات ساحل بحر خزر رویکرد سیاسی و نظامی دارد؛چراکه ارتباط مستقیمی بین اعتلا و زوال حاکمیت محلی آن سامان و تاریخ نگاری محلی آن وجوددارد. مشهورترین مورخ محلی و حتی به نوعی پدر تاریخ نویسی ایالت کرمان افضل الدین کرمانی(متوفای اوایل قرن هفتم هجری قمری)است که با تالیف سه اثر، نخستین تاریخ نویسی محلی این ایالت رارقم زد.پس از آن سنت تاریخ نویسی محلی این سامان هیچ گاه از تکاپو بازنایستاد و همچنان تالیفات چندی درباره تاریخ این منطقه تحریر شد.
حمله قزاقان به قانونخواهان
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ تیر شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری به زبان فارسی در هند: مورد مجمع التواریخ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مجمع التواریخ، اثری دربارة تاریخ ایران در دورة پس از سقوط صفویه است که در
سال 1207 در هند نوشته شده است. آخرین فقرات اطلاعاتی این اثر مربوط به تاریخ ایران
در اوایل قرن سیزدهم است، اما مطالب آن بیشتر از منظر مطالع? تاریخ خاندان مرعشی و
تاریخ ایران در سال های مقارن با سقوط صفویه تا اوایل ده? هشتاد قرن دوازدهم هجری
قمری اهمیت دارد. میرزا محمد خلیل، نویسندة آن اثر، از سادات مرعشی مهاجر به هند
است. بنا بر این، به اثر مزبور می بایست به عنوان کتابی تاریخی که توسط یک مهاجر ایرانی
به هند نوشته شده است، نگریست. در مقال? حاضر به مجمع التواریخ از این منظر نگریسته
شده است. این نوع نگاه به شناخت بهتر ما از این اثر و نویسندة آن کمک خواهد کرد. نگاه
مزبور دو زمینه برای تبیین ویژگی های مختلف اثر نامبرده در اختیار ما قرار خواهد داد که
یکی ایرانی و دیگری هندی است. در نوشته های برخی از محققانی که قبل از این
مجمع التواریخ را مورد بررسی قرار داده اند، از این منظر به آن اثر نگریسته نشده و
ویژگی هایی مانند دوگانگی نثر آن اثر از نظر دور مانده و یا نویسندة یکی از منابع مهم
اطلاعاتی آن، یعنی میر محمدعلی فاضل که او هم از مهاجران ایرانی به هند بوده است،
شناسایی نشده است. در این مقاله، افزون بر چشم انداز خاصی که برای تفسیر و تحلیل
شورش انوشه زاد و بررسی ماهیت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه 550 میلادی در پادشاهی خسرو یکم شورشی رخ داد که رهبری آن با انوشه زاد، پسر خسرو یکم (انوشیروان) بود. این شورش، هرچند در بالای هرم قدرت در شاهنشاهی ساسانی رخ داد اما منابع، ماهیت و هدف از آن را متفاوت گزارش کرده اند؛ برخی منابع بر پافشاری لجوجانه شاهزاده بر ایمان مسیحی اش تأکید دارند. برخی خیزش شاهزاده را برای دستیابی به تاج و تخت پدر رو به مرگش گزارش مى کنند و برخی نیز زندیک بودن انوشه زاد و ماهیت مزدکی شورش وی را پیش مى کشند. به نظر مى رسد برخی تفاوت های قابل توجه میان منابع، اصل رویداد و زمان آن را که در هنگام بیماری شاه روی داده، بیشتر به نفع تاج خواهی شاهزاده می دانند تا باور ترسایی وی یا زندیک بودنش. انوشه زاد بزرگترین پسر خسرو بود اما شورش وی که منجر به زندانی یا نابینا کردن وی گردید، عملاً او را از گروه نامزدهای جانشینی بیرون کرد و فرصت را به هرمزد داد که برخی منابع نیز او را پسر بزرگ شاه معرفی مى کنند. این مقاله بر آن است تا به بررسی ماهیت این شورش بپردازد.
ژان لوک ماریون مرزهای منطق را محک می زند
حوزههای تخصصی:
بنسون در نوشتار پیشِ رو به کلیت تفکر ماریون، فیلسوف الهی دان، می پردازد که بسیاری از مفروضات سنتی فلسفه و الهیات را دگرگون کرده است. بنسون می گوید ماریون روش معمول فلسفی برای شناخت خدا را وارونه می کند، چراکه از نظر او به بت پرستی ختم می شود. ماریون بین بت و شمایل تمایز قایل می شود: در حالی که شمایل ناظر را به فراسوی خود، به آنچه که شمایل بازنمایی آن است هدایت می کند، بت در خودش می ماند. خدا تحت مقولات قرار نمی گیرد و قابل نامگذاری نیست، اما فلسفه دقیقاً همین کار را می کند. اما لوگوس فلسفی در مقابل لوگوس یوحنّا یا لوگوس الهیاتی قرار می گیرد. در نتیجه ماریون خدا را پدیداری اشباع شده می داند، که برعکس پدیدارهای هوسرلی فاقد پس زمینه است، و بنابراین غیرقابل تسلط، شناخت و نامگذاری است. به همین دلیل ماریون می خواهد که فلسفه و الهیات را در راهی قرار دهد که از ذات خدا شروع کنند. بنسون در پایان استدلال می کند این ایده های ماریون اهمیت اساسی دارند و در آینده نزدیک اهمیت آنها بیشتر هم خواهد شد.
نظری به تاریخ ایلام با همسایگان
حوزههای تخصصی: