فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های آغازین فتوح اسلامی، سرزمین ایران از ناحیه جنوب غربی در کانون توجه فاتحان عرب قرار گرفت و جنگجویان بسیاری به سوی مرزهای ایران سرازیر شدند. مناطق مرزی، نخستین آوردگاه هایی بودند که سربازان ساسانی در برابر رزمندگان عربِ مسلمان وارد نبرد شدند. در خلال این رویارویی ها که بعدها سراسر ایران زمین را دربر گرفت و تا شمال شرق و ماوراء النهر کشیده شد، شماری از «اساوره»، «احامره» و «بخاریه» دست از مقاومت کشیدند و به نیروهای عرب تسلیم شدند. نوشتار پیش رو در پی یافتن پاسخ این پرسش است که جنگاورانِ اسیر و تسلیم شده ایرانی از چه سرنوشت و موقعیتی در میان قبایل عربی برخودار شدند؟ یافته های این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، نشان می دهد جنگاورانِ یادشده ایرانی، به حیث توانمندی های نظامی خود، مورد توجه فرماندهان و سران قبایل عرب قرار گرفتند و با دریافت امتیازاتی مشابه و گاه بالاتر از همتایان عربِ خود، در صحنه های نبرد حضور یافتند که مهارت و تجربه خویش را در خدمت به اربابان قبیله ای به کار گیرند. اینان در همان حال، از استقلال رأی در مداخله نکردن میان قبایل متخاصم نیز برخوردار شدند تا به تشخیص خود از ورود به برخی از منازعات بین القبایلی بپرهیزند.
موسیقی وزیری
اصلاحات ارضی و تاثیر آن بر رشد گفتمان اسلام شیعی در ایران
حوزههای تخصصی:
پهلوی دوم برای تعمیق روابط خویش با طبقات اجتماعی و جلوگیری از گرایش طبقات پایین به کمونیسم شوروی دست به اصلاحات ارضی در ایران زد. این اصلاحات، نتایجی که شاه از آن انتظار داشت یعنی تحکیم حاکمیت او در ایران را به همراه نداشت. اصلاحات ارضی و سیاست های مدرنیزاسیون شاه همواره تحت الشعاع عدم مشروعیت او بعد از کودتای سال 1332 قرار داشت و با استقبال چندانی مواجه نشد.
سیاست های مدرن شاه، بدون درکی مناسب از بسترهای سنتی جامعه ی ایرانی صورت پذیرفت و آرزوی تاریخی ایرانیان برای تحقق گفتمان مدرن با ناکامی مواجه گشت. عدم تحقق آمال تاریخی ایرانیان در تحقق گفتمان مدرن در جامعه ی سنتی ایران موجب رشد گفتمان نوینی گشت که متکی بر بازخوانی ادبیات شیعی و برداشتی مدرن و شاید التقا طی از سنت های دینی بود. اصلاحات ارضی و فروپاشی ساختار طبقاتی ایران، آغازی بر رشد گفتمان اسلامی در ایران بود.
تحولات ایران در دوره قاجاریه
حوزههای تخصصی:
موازنه جدید
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
چند ملاحظه در باب «دفترچه خاطرات»
حوزههای تخصصی:
تاریخ ادبیات ایران و ادبیات معاصر
منبع:
مهرسال پنجم ۱۳۱۶ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
هرودت و تاریخ نگاری
مسائل اجتماعی ایران در دوره صفویه: پژوهشی در سفرنامه کمپفر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در پی بازشناسی مسائل اجتماعی ایران در دوران صفویه از دورن یکی از سفرنامه های اروپایی است. در بازشناسی سفرنامه کمپفر از عناصری که با مسائل اجتماعی ارتباط می یابد، نهاد دولت و جنبة تقدس آمیز و مشروعیت بخش آن؛ نهاد دین و کارکرد اجتماعی آن، نهاد آموزش و پرورش؛ و اخلاقیات و آداب و رسوم ایرانیان را برگزیده ایم. رویکرد این سفرنامه ها در مسائل اجتماعی، تکیه بر جنبه های شنیداری بویژه از توده های اجتماعی است. این امر می تواند توأمان به عنوان جنبة مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار گیرد: در اختیار گذاردن سطح فکری جامعه و افکار عمومی ایرانیان در این دوران از یک سو و عدم مطالعه و تعمق در واقعیت مسائل ایران و تکیه بر سطحی نگری عمومی از سوی دیگر، دو جنبة این ارزیابی می تواند قلمداد گردد. اما بطور کلی جلوه هایی از مسائل اجتماعی ایران را در بردارد که تا امروز امکان حیات یافته است.
مشارکت سیاسی خاتون ها در دولت سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت سلجوقیان در اوایل قرن پنجم هجری از میان ترکان مهاجر از شرق ایران برآمدند و با پیروزی بر غزنویان و آل بویه، وسیع ترین امپراتوری اسلامی را ایجاد کردند. مشارکت زنان در قدرت در دوره سلجوقیان، یک پدیده شاخص بود و آثار آن در منابع تاریخی دیده می شود. پژوهش حاضر، با استناد به منابع تاریخی بویژه فرهنگنامه ها و تاریخ های سیاسی درصدد پاسخ به این پرسش است که خاتون ها ی سلجوقی چگونه و در چه حوزه هایی بر بدنه سیاسی دولت تاثیرگذاربودند؟ نگارندگان بر این باورند که ملکه های سلجوقی هوشمندانه به شیوه مستقیم از راه هایی چون مشاوره با سلاطین، ایجاد تشکیلات مستقل، فشار بر شاهان سلجوقی در تعیین ولیعهد و ورود در رقابت های سیاسی موجود در دربار و به طور غیرمستقیم با ازدواج های سیاسی در ایجاد روابط دیپلماسی با دولت های دیگر، بر تمامی نهادهای دولتی اشراف و در ساختار دیوانی و تحولات سیاسی و نظامی نقش داشتند.
نقد فرهنگی در مطالعات تاریخی شورش گئوماته و به قدرت رسیدن داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر واقعه تاریخی باید در بسترِ فرهنگی خاص خود و با توجه به زمان و مکان خاص خود سنجیده شود. تاریخ ایران باستان را تاکنون بیشترْ تاریخ پژوهان غربی نگاشته اند و طبعاً نگرش خاص خود را به تاریخ ایران داشته و چه بسا بستر فرهنگی ایران را درک نکرده اند. امروز می توانیم با بهره گیری از گفتمان فرهنگی، تاریخِ خود را بازنگری کنیم و به یاری نقد فرهنگی بکوشیم درک درستی از حقایق تاریخی پیدا کنیم. یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ ایران باستان شورش گئوماته مغ و سرکوب این شورش به دست داریوش و یارانش و به قدرت رسیدن داریوش است. بسیاری از ایران شناسان غربی در صحّت گفته های داریوش تردید کرده اند. به یاری نقد فرهنگی می توانیم با ارزیابی گزارش داریوش یکی از زوایای تاریک شاهنشاهی هخامنشی را آشکار کنیم.
اندرز نامه نویسی سیاسی در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان اندرزنامه نویسی یکی از مهم ترین زمینه های اصلی انتقال دهنده ی اندیشه ی ایران شهری در تاریخ ایران اسلامی به شمار می آید. هجوم های متعدد خارجی به ایران شهر، از جمله هجوم اعراب مسلمان و هجوم مغولان، و از سوی دیگر، مهاجرت ترکان، این ضرورت را نزد نخبگان ایرانی ایجاب نمود تا با به تحرک در آوردن اندیشه های ایران شهری از طریق اندرزنامه نویسی، مقدمات آشنا سازی آنان را با آداب حکومت داری و ملک داری فراهم آورند.
این نوشتار می کوشد با واکاوی اندرزنامه های سیاسی این عصر، علل و چگونگی استمرار این جریان را در عصر حاکمیت ایلخانی بشناسد. برای دستیابی به این مهم، نخست به اختصار به زمانه و زندگی این نخبگان خواهیم پرداخت، تا معلوم شود که اوضاع سیاسی حاکم بر این زمانه چگونه بوده و این جریان در چه بستر سیاسی - اجتماعی ای تداوم یافته است؛ سپس، اصول فکری آنان را در چارچوب اندیشه ی ایران-شهری بررسی خواهیم نمود؛ و سرانجام به این مهم توجه خواهد شد که علل تحرک جریان اندرز نامه نویسی در عصر یاد شده، چه بوده است.
بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و روش تطبیقی، معلوم می-شود، آنچه در اندیشه ی اندرزنامه نویسان این عصر می گذرد، تقویت نظریه ی حکومت متمرکز بر اساس اندیشه ی ایران شهری، به منظور بهبود شرایط و کاهش آسیب های اجتماعی پس از یک دوره ویرانی و آشفتگی است؛ بدین روی، آنان کوشیده اند با تبیین بایستگی های فرمانروا، او را در نیل به این هدف یاری رسانند.
در جستجوی دیگری
استعمار روسی و اسلام شیعی: سیاست روسیه تزاری در قبال شیعیان در نخستین سال های اشغال قفقاز(1813-1850 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان اشغال ولایات ایرانی قفقاز به دست روسیه، جمعیت چشمگیری از شیعیان این منطقه نیز به تابعیت تحمیلی روسیه تزاری درآمدند. این شیعیان بیش تر در بخش هایی از این سرزمین مستقر بودند که تا پیش از اشغال، تابعی از سپهر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به شمار می رفت. بخش اندکی از این جمعیت، به ویژه پیشوایان روحانی ایشان با مشاهده تثبیت سلطه دولت تزاری ترجیح دادند از موطن خود هجرت کنند. اما اکثریت در همان سرزمین آباء و اجدادی خود باقی ماندند و زندگی خود را در زیر بیرق روس ادامه دادند. اداره این جمعیت و ادارة امور ایشان یکی از مسایل پیش روی حکومت استعماری روسیه و از جمله دغدغه های فرمانداری نظامی قفقاز بود. با وجود این، در شرایطی که مسایل مرزی بین ایران و روسیه هنوز به صورت نهایی فیصله نیافته و زمینه جنگ همچنان فراهم بود، مسئلة جدی و فوری، مهار گرایش شیعیان قفقاز به تبعیت از سیاست های دولت ایران در پیوند با علمای بزرگ شیعه بود. در این پژوهش کوشش شده است تا کیفیت سیاست استعماری دولت تزاری در قبال علمای شیعه قفقاز بررسی شود. کانون تمرکز آن بر نحوة رفتار فرمانداری نظامی قفقاز با دو تن از علمای برجسته شیعه، اولی ملاتنگری وردی، پیشوای مسلمانان شیعه تفلیس و دومی آقامیرفتاح، مجتهدی است که نقش آفرینی وی در جریان اشغال تبریز به دست روس ها چهرة او را در تاریخ ایران این دوره بدنام کرده است. به نظر می رسد نتایج این تحقیق می تواند زوایایی از سیاست استعماری حکومت روسی قفقاز در قبال شیعیان این منطقه را در دوره پس از تحمیل مصالحه گلستان روشن کند.
جشننامه بازرگان
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ دی شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
گزارشی از نامههای سربسته صدام تکریتی و هاشمی رفسنجانی
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ دی شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
زمینه های ناتوانی ایران صفوی دربرخورد با «امامان یعاربه» عمان در خلیج فارس (سده12 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه قدرت گروه های اباضی مذهب در جنوب خلیج فارس و دریای عمان و چالش و تجاوزات انان به جزایر و بنادر ایران، یکی از رخدادهای مشخص و تاثیر گذار عصر صفوی به ویژه در اواخر این دوران می باشد. در زمان حکومت شاه عباس دوم جنبش ضد استعماری مردم عمان به استیلای یکصدوپنجاه استعمار پرتغال پایان داد و سلسله نو بنیاد آل یعاربه در سایه قدرت دریایی و ضعف مفرط دولت های مرکزی، حملات و تجاوزات خود را به سواحل و جزایر و بنادر ایران تشدید نمودند. بدین ترتیب تقابلات دو کشور بر تعاملات و پیوند های پیشین سایه انداخت. بررسی چگونگی فرایند قدرت گیری امامان خارجی در عمانات و ضعف و ناکارامدی اقدامات دستگاه حاکمه ایران در برخورد با انان در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، هدف اصلی این پژوهش می باشد.
نقد و بررسی خوانش محمد ارکون از سنت و تجدد
حوزههای تخصصی:
محمد ارکون اندیشمند مسلمان (1928- 2010 م) و از چهرهای شناخته شده محافل علمی، که رویکری انتقادی و رادیکالی به پدیده دین و به طور خاص نسبت به تاریخ اسلام داشته است. او پروژه فکری خود را با عنوان «نقد عقل اسلامی» در جهت نقد عقلانیت اسلامی سامان داده بود. وی از جمله کسانی است که طرح نسبتاً جدید و مأنوس با فضا و ذهنیت کنونی بشر و به ویژه فرد مسلمان عرضه کرده و در زمینه تعامل سنت و تجدد و بازاندیشی آموزه های اسلامی، طرحی نو ارائه نموده است. ارکون با بهره گیری از روش های موجود در علوم انسانی جدید به سراغ اندیشه های بنیادین رفته و معتقد است که برای درک صحیح و چگونگی استفاده از میراث اسلامی و غربی، باید از رهیافت ها و روش هایی چون ساختارگرایی و تحلیل گفتمان انتقادی بهره برد. از مهم ترین ابزار و روش های پیش رو ارکون که تاکید بسیاری بر آن می کند، مکتب آنال است. مکتب آنال از جمله جریان های معرفتی تاثیرگذاری است که ارکون خود را مدیون آن می داند و معتقد است، آشنایی با این رویکرد او را از نگاه خطی و شرق شناسانه به تاریخ نجات داده است. این اندیشمند مسلمان بر این باور است که از مهم ترین مسائل پس از رویارویی جهان اسلام با مدرنیته غربی، تقابل و تعامل سنت و تجدد می باشد، که بسیار مورد مناقشه قرار گرفته است. خوانش گر اندیشه های ارکون باید به دو نکته بسیار اساسی توجه نماید، اول ارکون اندیشمندی مسلمان سنی است و در مبارزه با نگاه اشعریان گام بر می دارد. از سوی دیگر دوران جامعه پذیری اولیه خود را در الجزایر، زیر سیطره استعمار فرانسه سپری نموده و بسیار از آنان تأثیر پذیرفته است. بنابراین نباید همه پروژه او را بر جهان اسلام به ویژه ایران تعمیم داد. در این مقاله برآنیم به واکاوی روش شناسی محمد ارکون و خوانش وی از سنت و تجدد را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.