گیلان از روزگاران گذشته تاکنون از ایالت های مهم ایران محسوب می شده و از جنبه های گوناگون حائز اهمیت بوده است؛ ازقبیل: موقعیت جغرافیایی و طبیعی خاص (استقرار در میانه سلسله جبال البرز و نیز قرار گرفتن در کرانه دریای خزر)، بروز تحولات متعدد سیاسی و حوادث تاریخی، ورود علویان به منطقه و برآمدن دولت های شیعی نظیر آل بویه و آل کیا در گیلان، وقوع جنبش های مختلف سیاسی- مذهبی، ظهور چهره های برجسته علمی و فرهنگی، شکل گیری حکومت های محلی متعدد، وجود مدارس علمی و امامزاده های بسیار، حاصلخیزی و استعداد کشاورزی، شیلات، جاذبه های طبیعی و سیاحتی و... .علاوه بر این ویژگی ها- که هر کدام مقوله ای قابل بررسی می باشد- گیلان به واسطه یکی از محصولات خود- که ابریشم باشد- در دوره های مختلف تاریخی از اهمیت و شهرت جهانی خاصی برخوردار گشت. ابریشم گیلان موجب کسب آوازه، هم برای ایران و هم برای این ایالت، در میان مردم دیگر کشورها گردید و غالب سیاحانی که به ایران مسافرت نموده، یا برای تجارت به این سرزمین وارد شده اند، از ابریشم گیلان سخن گفته اند.اهمیت این کالای مهم در جنبه اقتصادی و درآمدزایی، تجارت، عوارض، گمرگ و صادرات آن، مالیات، فرآورده های ابریشمی، و نیز در تحولات داخلی قابل بررسی است؛ که در این مقاله به اجمال در این باره بحث خواهد شد.
تأسیس مجلس شورای ملی ایران از مهم ترین ثمرات انقلاب مشروطه بوده است. بی تردید شناخت سمت گیری ها و رویکرد اساسی این مجلس بدون توجه به نحوه مناسبات آن با حکام و نیروهای بانفوذ محلی، ناقص خواهد بود. اساساً درتاریخ ایران حکومت ایالات از مهم ترین مناصب دولتی بودهاست. همچنین در این دوره خاص غالب حکام که به شیوه دوره دیرین استبداد خو گرفته بودند، نسبت به مجلس نظر مساعدی نداشتند و به عنوان بخش مهمی از جبهه استبداد داخلی عمل می کردند. محمد علی شاه هم به یاری حکام در ایالات چشم طمع داشت تا از بسط مشروطه در نقاط مختلف کشور جلوگیری شود. از جمله اقدامات اصلاحی مجلس اول در این راستا این بود که حکام با نظر مجلس تعیین شده و تحت چارچوب های قانونی کار نمایند که به صورت تدوین قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور العمل حکام متبلور شد. در اینجا بر موضوع رویارویی مجلس با حکام و منتفذین مستبد توجه شده که در واقع مکمل تصویب این قانون بوده است. با تلاش های مجلس اول دست حکام استبداد تا حد زیادی از کارها قطع شد، از جمله می توان به خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و آصف الدوله از حکومت خراسان اشاره کرد. همچنین سردار منصور از رشت، حاج آقامحسن از اراک، سپهدار خلعتبری از تنکابن، حاج میرزا حسن و امام جمعه از تبریز، با کوشش مجلس دست تجاوزشان قطع شد. رحیم خان چلبیانلو و سالار مفخم بجنوردی هم از جمله افراد منتفذی بودند که با نفوذ مجلس بازداشت شدند. هرچند که در برخی موارد هم مجلس چندان موفق نبود، مانند برخورد با قوام الملک شیرازی که به خاطر ساختار خاص ایلی فارس و اوضاع پرآشوب آن ایالت و ریشه داری خاندان قوام در آنجا می بود.
حوادث طبیعی به مجموعه حوادثی گفته می شود که منشأ انسانی ندارند و معمولاً غیر قابل پیش بینی اند. این گونه پدیده های طبیعی از آن جا که آثار منفی بر زندگی انسان دارند، به عنوان بلایای طبیعی معرفی شده اند. بنا به گزارش های تاریخی، در سده اول تا هفتم هجری قمری حوادث طبیعی زیادی در ایالت جبال که یکی از ایالت های بزرگ ایران بوده، روی داده است. در این گزارش ها که بیشتر جنبه توصیفی دارند، حجم انبوهی از بلایا به همراه شدت آسیب های وارده و کشتار فراوان مردم ذکر شده و جنبه تحلیلی آن ها بسیار ضعیف است. لذا این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که حوادث طبیعی چه تأثیری بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایالت جبال در دوره مورد نظر داشته است. در نهایت از مجموع تحلیل ها، نتایجی به دست آمده که در متن حاضر در قالب سه دسته پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای سیاسی طبقه بندی شده اند.
دوره خلافت امام علی علیه السلام (35 41 هجری) به سبب شکل گیری شرایط سیاسی پیچیده ای که در پی کشته شدن عثمان به وجود آمد، عرصة تبادل نامه های متعددی میان طرف های درگیر بود. مطالعه و بررسی این نامه ها با هدف شناسایی رفتار سیاسی شخصیت های آن دوره، برگی جدید از پژوهش در حوزة تاریخ اسلام را ورق خواهد زد. شناسایی نکات محوری در نامه ها، شامل ادبیات، استدلال ها، ادعاها، انتقادها و دیگر نکات به کاررفته از یک سو، و مقایسه میان مطالب اظهارشده با منش و رفتار سیاسی گزارش شده نویسندگان آنها امکان رسیدن به اهداف این پژوهش را فراهم خواهد ساخت. این پژوهش بر آن است تا در مطالعه ای موردی و با به کارگیری روش «تحلیلی تطبیقی»، میزان انطباق بین رفتارها و ادعاهای طلحه و زبیر را شناسایی کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهندة تعارض اساسی میان ادعا و عملکرد آنهاست. ادعاهای موجود در نامة آنها مبنی بر بیعت اجباری، دخالت امام علی علیه السلام در قتل عثمان و ناشایستگی آن حضرت برای تصدی امر خلافت، که از مهم ترین شعار های سیاسی آنها بود، با گزارش ها و مستندات تاریخی در تضاد است.