اصفهان، شهری با سابقه کهن در مرکزفلات ایران، هزار سال تجربه شهرنشینی به شیوه اسلامی- ایرانی را پشت سرگذاشته و در این گذر طعم ویژه سه دوره برجسته( آل بویه، سلجوقیان، صفویه) را آزموده است ؛ که اوج آن در دوره صفویه رغم خورد. یکی از نمادهای بالندگی شهرنشینی در این دوره توسعه «اقتصاد شهری» اصفهان بود که عوامل گوناگونی در تحقق آن نقش داشتند. دراین پژوهش نقش شاخص های «جمعیت»،« زیرساخت های حمل و نقل» و«مکان یابی» که از مؤلفه های علم «اقتصاد شهری» به شمار می روند، مورد بررسی قرار می گیرند. در این راستا، این سوال مطرح می شود که این شاخص ها تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفتند و چه نقشی در توسعه سازمان «اقتصاد شهری» اصفهان در این دوره داشتند. پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی نظیر «تراکم جمعیت»، « توسعه زیر ساخت های حمل ونقل» و «مکان یابی مناسب عناصر شهر» تأثیر بسزایی در توسعه «اقتصاد شهری»اصفهان دوره صفوی داشته اند.
اقلیت مسیحی در ایران پس از ورود اسلام به این سرزمین، وارد عصر جدیدی شد. در این دوران که مشخصة اصلی آن، آشفتگی ساختارهای جامعه ایران پس از فروپاشی دولت ساسانی بود، مسیحیان اقدام به تجدید قوای اندیشه های مذهبی و کلامی و ساختار جامعه خویش کردند. با تحکیم پایه های اسلام در ایران و استحکام اقتدار سیاسی جهان اسلام، مسیحیان بر اساس بعضی احکام اسلامی مربوط به اهل ذمّه و برخی قواعد عرفی جامعة اسلامی، که بسیاری از آنها با آموزه های دین اسلام مغایرت داشت، با محدودیت هایی روبه رو شدند. مقارن با اواخر سده چهارم هجری، اقلیت یادشده در فضای سیاسی و فرهنگی تازه ای که حکومت غزنوی و بعضی از متحجران دینی تحت حمایت آنان ایجاد کرده بودند، وارد یک عصر بحرانی شد که تا قرن ششم هجری امتداد یافت.
در این پژوهش، وضعیت اقلیت مسیحی در ایران در سده های چهارم تا ششم هجری با نگاهی فراگیر (غیرنخبه گرایانه) و با تأکید بر تمام قشرهای این اقلیت مذهبی، بررسی میشود.
واژه استان و استان بندی در ایران پیشینه ای کهن دارد و همین پیشینه باعث شده است که واژه ها و مفاهیم در ارتباط با آن، در تاریخ و فرهنگ ایران، گوناگون و گسترده باشد: ساتراپ (خشثرپاون)، کوست، استان، ایالت، ولایت، مملکت، بلد و دیگر واژگان در این معنای مکانی. پژوهش در انواع، معنا، و گستردگی این واژگان برای شناخت بنیادی و سیر تحولات استان در ایران ضروری است. ازاین رو مسألة اصلی این پژوهش آن است که چه واژگانی با چه پیشینه ای به معنی استان در ایران به کار رفته اند؟ تعدد این واژگان و کاربرد برخی از آن ها نشان می دهد که از طریق واژه شناسی تاریخی استان می توان اهمیت استان بندی در تاریخ اداری ایران و عوامل تأثیرگذار بر کاربرد اصطلاحات اداری را در سطح کلان بررسی کرد. این پژوهش با بهره گرفتن از روش توصیفی در تحقیق تاریخی و واژه شناسی تاریخی، انجام گرفته است.