ایجاد رابطه حسنه با پاکستان همسایه شرقی ایران، همواره از دغدغه های مسئولان و سیاستگذاران ایران بوده است. ایران نیز به عنوان کشور هم مرز پاکستان، از موقعیت ژئوپلتیک بالایی برخوردار است و با توجه به ویژگیهای ژئواستراتژیک خود کشور مهمی در منطقه محسوب می شود، جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی و امنیت ملی پاکستان دارا می باشد. اما نکته مهم این است که در سالهای اخیر روابط دو کشور در منطقه بلوچستان دو سوی مرز با چالش هایی روبرو بوده است. این پژوهش می کوشد به بررسی تهدیدات امنیتی موجود در منطقه بلوچستان و اثرات آن در روابط بین دو کشور ایران و پاکستان با تکیه به مفاهیم امنیتی مکتب کپنهاگ بپردازد. سؤال اساسی این تحقیق این است که با توجه به مفاهیم امنیت در مکتب کپنهاگ چه موانع در روابط دو کشور می تواند دخیل باشد؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که منطقه بلوچستان بر امنیت دو کشور و در حوزه های نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی تهدید ایجاد می کند. از این رو، در این پژوهش به تبیین تهدیدات منطقه بلوچستان و تأثیر آن بر روابط ایران و پاکستان با تکیه بر مکتب کپنهاگ می پردازد.
بررسی تلاش های سیاسی دولتمردان ایران، در اثبات حاکمیت ایران بر بحرین از نمونه های بارز اثبات وجود شخصیت هایی است که از جان و مال خود، در راه اعتلای این سرزمین گذشتند. تیمورتاش از رجال سیاسی ایران عصر پهلوی اول و وزیر دربار وقت و شخص شماره دو دولت پهلوی اول بود. وی در این مدت، از سال 130۶ تا 1312ش/1927 تا 1934م، به عنوان نماینده ویژه رضاشاه در نقش دیپلماتی کارکشته ماموریت یافت به هر طریق ممکن، حاکمیت ایران را بر جزایر و بنادر خلیج فارس به اثبات برساند. تیمورتاش در این راه، منازعه سیاسی با انگلستان را در پیش گرفت. به مذاکرات او با کلایو (Kliue)، نماینده انگلستان، در منابع کمتر توجه شده است؛ اما این امکان وجود دارد که براساس برخی اسناد و منابع موجود، گوشه هایی از این جریان را بازبینی کرد. طرح مسئله بحرین، در مقطع حضور تیمورتاش در دربار رضاشاه، به نتیجه ای نرسید؛ اما اقدامات او در زمینه معامله بر سر بحرین با انگلیس، نقش تعیین کننده ای در سیاست منطقه ای و بین المللی دوره پهلوی دوم داشت. در این تحقیق با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از اسناد تاریخی، به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که اقدامات تیمورتاش در مناقشه ایران و انگلیس، دایر بر ادعای مالکیت ایران بر بحرین، متکی بر چه مستنداتی بود و چرا این ادعا به ناکامی کشید؟ فرض بر این است که تیمورتاش، به عنوان دیپلماتی فعال و به واسطه پیوند نزدیک با شخص رضاشاه، زبان گویای حکومت پهلوی در موضوع بحرین بود؛ هرچند این گستردگی اختیارات نهایتاً از عوامل حذف او شد.
هدف این مقاله بررسی عملکرد رسانه ایست که در پی جنبشی مهاجرتی دراستانبول شکل گرفت و چهارده سال دوام آورد.تحلیل محتوایی شماره های دو سال نخست این رسانه که «شمس»نام دارد، حاکی از این است که گردانندگان آن تمایلات مشروطه خواهانه داشته اند وبرای استقرارمجددو احیاء مشروطه تلاش می کرده اند