فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۸۱ تا ۸٬۹۰۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
دیروز تاریک - فردای درخشان
منبع:
وحید خرداد ۱۳۴۷ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
سردار مقتدر سنجابی از ادعا تا واقعیت
حوزههای تخصصی:
آموزش نژادپرستی
فرهنگ پیش تاریخی باختر
حوزههای تخصصی:
قیام نجف علیه انگلیس (1336 ق ./ 1918 م) و تکوین «جمعیت نهضت اسلامی»
منبع:
تاریخ معاصر ۱۳۷۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
مکزیکوسیتی، شهری دور از انتظار
حوزههای تخصصی:
از ساسان خدای تا نیای اردشیر
حوزههای تخصصی:
نام ساسان سردودمان سلسلهی ساسانیان برای نخستین بار در کتیبهی شاپور یکم بر بنایی در نقش رستم با عنوانی که هیچ نسبت مستقیمی را با بابک و اردشیر، بنیاگذاران این پادشاهی تأیید نمی کند به میان آمده است. به غیر از این در هیچ کتیبه ای به صورت ذکر شجره نسب نام او به عنوان سرسلسلهی این دودمان به میان نیامده است و هر چه از این نام بر کتیبه ها و اسناد مکتوب پهلویک و پارسیک هست به ایزدی زرتشتی و صاحب منصبان ساسانی اشاره دارد. در کتیبهی پایکولی نرسی هم تنها به «تخمهی ساسانیان» اشاره شده است. در منابع هم عصر ساسانی هم اشارات روشنی از نسبت ساسان با بابک و اردشیر بدست نمی آید. موسی خورنی و آگاثیاس که از جملهی این منابع اند به واقع مشابه همان اشارتی را دارند که منابع ایرانی چون کارنامهی اردشیر بابکان، بندهش و شاهنامهی فردوسی با اندکی تغییر نسبت به دیگری ثبت کرده اند. این نسبت در منابع ایرانی نامبرده به ترتیب به شکل های اردشیر پسر بابک و نوهی دختری ساسان، اردشیر پسر ساسان و نوه ی دختری بابک و غیره که در مقالهی حاضر به طور مشروح بررسی شده اند به میان آمده است. منابع اسلامی چون طبری، مسعودی و غیره نیز گزارشات متفاوتی داشته و اردشیر را پسر بابک و نوه ساسان شمرده اند، که جملگی اشارات منابع فوق هیچ یک همسو با گفتهی خود شاپور در کتیبهی خویش که نزدیک ترین شخص به تاریخ زندگانی ساسان است نمی باشد. در این مقاله نیز همهی گزارشات منابع یاد شده و بررسی های پژوهشگران مورد بررسی و نتیجه ای جهت روشن شدن پیوند ساسان با دودمان ساسانیان ارائه داده شده است.
تکاپوهای سیدجمال الدین اسدآبادی در پایتخت عثمانی
حوزههای تخصصی:
سیدجمال الدین اسدآبادی در راستای تحقق اهداف خود دو بار به مقرّ خلافت عثمانی مسافرت داشت. در مقاله حاضر سعی بر آن بوده تا چگونگی تکاپوها، مبارزات و فعالیت های او طی سفرهای یاد شده به روش کتابخانه ای مورد بررسی، توصیف و تبیین قرار گیرد. یافته های پژوهش مبین آن است که سید در دوران اقامت به هر شیوه ممکن به طرح دیدگاههای اصلاح طلبانه خود مبادرت ورزید و کمابیش موجبات تقویت روحیه، جهت دهی و مشارکت اقشار مختلف به ویژه فرهیختگان و اندیشه گران آن خطّه را در سرنوشت سیاسی و واکنش در برابر مشی استبدادی خلافت عثمانی فراهم ساخت
شکل گیری و عملکرد انجمن بلدیّه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شکلگیری انقلاب مشروطیت در ایران و تشکیل مجلس شورای ملی، ضرورت ساماندهی امور شهری، در کنار مطالبات روزافزون مردم، باعث شد نمایندگان مجلس شورای ملی در جلسات مختلفی درباره نظام نامه انجمن بلدیّه به بحث و گفتگو بپردازند و سرانجام پس از تصویب و توشیح، در تاریخ 20 ربیع الثانی 1325 آن را به صورت قانون درآورند. پس از آن بود که براساس انتخابات اواخر جمادی الثانی 1325، نمایندگان مردم تهران در اولین دوره انجمن بلدیّه انتخاب شدند. انجمن بلدیّه در دوره خدمتش فعالیتهای متعددی همچون حفظ بهداشت و نظافت شهری، تسطیح خیابانها، ترتیب روشنایی شهر، انتظام امور نواقل و... را برای رفاه و آسایش شهروندان تهرانی انجام داد
نقش شاعران و صوفیان در گسترش تشیع در اوده
حوزههای تخصصی:
اسناد: کودتای سفید (2)؛ (اسنادی از اصلاحات ارضی)
حوزههای تخصصی:
یونانیان (تالیف اچ.دی.اف.کیتو ترجمه سیامک عاقلی)
منبع:
کلک تیر ۱۳۷۱ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
تضاد وتعارض قومی عناصرترک وتاجیک درعصرصفویه ...(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تضاد و تعارض میان سران و سرداران قزلباش با صاحب منصبان ایرانی ، فقط جلوه های خاصی بود که پس از فتح ایران توسط اعراب تا انقلاب مشروطه به صورت های گوناگون بروز یافت . همین تضاد هنگام به قدرت رسیدن شاه اسماعیل نیز وجود داشت. وی در پی تحکیم فرمان روایی خویش آگاهانه و در رویکردی توطئه گرانه ، از این تضاد در راستای حفظ و استحکام قدرت خود بهره جست . تنش های قبیله ای قزلباشان در عصر شاه تهماسب ادامه یافت و در عصر محمد خدابنده با قتل ملکه ، رویکردی نو به خود گرفت . عصر شاه عباس در واقع عصر تحدید قدرت قزلباشان و ایجاد مناصب جدید نظامی و جای گزینی نیروی سوم به جای قزلباشان بود . عصری که عنصر ترک و تاجیک در تقابل با گرجیان و ارامنه ظاهر گردید . گویی دشمنی این دو عنصر پایانی نداشت و تنش و تعارض در عصر شاه سلیمان و به خصوص شاه سلطان حسین ادامه یافت و با قتل لطفعلی خان و فتحعلی خان اعتمادالدوله ، طومار سلسله صفویه با هجوم افغان در اثر تزلزل در ساخت اداری ، در نوردید و عاملی شد برای انحطاط و فروپاشی دولت صفویه .