دوره بندی تاریخ ساسانی (224 تا 651 م) از نکات مهم، در بررسی سیر تحول و دگردیسی این سلسله مهم تاریخ ایران است. در این دوره بندی، به مبانی مشروعیت دولت ساسانی و جهان بینی مسلط در هر دوره از تاریخ آن توجه شده است. گفتار حاضر بر آن است تا با بررسی مبانی مشروعیت در پادشاهی ساسانی، به این پرسش پاسخ دهد که تاریخ سلسله ساسانی به چه دوره هایی تقسیم می شود و این دوره بندی بر چه اساسی صورت گرفته است.
در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی نوشته شده، سعی شده است تا مبنایی مدون برای دوره بندی تاریخ ساسانی فراهم شود. ازاین رو، دوران ساسانی به دو پادشاهی مقدس متقدم و متأخر (کیانی) تقسیم شده است که هریک دارای مبانی مشروعیت متفاوتی هستند و خود به زیر دوره هایی مشخص تقسیم شده اند. اهمیت چنین دوره بندی هنگامی مشخص می شود که بدانیم چنین کاری تاکنون تنها یک بار صورت گرفته است. این پژوهش براساس مبانی مشروعیت و جهان بینی مسلط، در هر یک از دوره های تاریخ ساسانی پیکره بندی شده است؛ بنابراین، بدیهی است که تفاوت های بنیادین با دوره بندی پیشین داشته باشد.
در دوران بعد از اسلام عواملی مانند بنای شهر بغداد، رونق تجارت و سفر حج موجب رونق راههای ارتباطی شرق جهان اسلام که عمدتاً از ایران می گذشتند، گردید. تأمین امنیت و آسایش این راهها از مسائل مهم به شمار می آمد. در قرون سوم و چهارم هجری هر قسمت از راههای ارتباطی مورد بحث در حیطه یکی از سلسله های متقارن ایران قرار داشت. این سلسله ها در دوران اوج خود به گونه ای امنیت و رفاه مورد نیاز راهها را تأمین می کردند. با این حال، بسیاری از تأسیسات لازم همچون رباط، در راهها و شهرها، تحت لوای ارزشهای فرهنگی جامعه همچون وقف ایجاد و گسترش یافت، پشتوانه دینی و موضوع خیرات موجب مشارکت گروههای مختلف در مسائل مربوط به راهها و تأمین لوازم مورد نیاز مسافران گردید. پژوهش حاضر در نظر دارد چگونگی نقش فرهنگ عمومی جامعه ایرانیان را در طی سده های مذکور در فراهم آوردن تأسیسات مسافرتی و رفع نیازهای مسافران بررسی نماید.
مناسبات دیرپای اقتصادی و فرهنگی بین ایران و هند هرگز قطع نشده است. لیکن هندوستان گاهی پناهگاه ایرانیانی بوده که از ستم حاکمان یا تیغ تجاوزگران، به آن سرزمین کوچیده اند. یکی از این دوره های پناه جویی با یورش مغولان آغاز شد.در برابر این پرسش که چرا ایرانیان هنگام یورش مغولان به هندوستان پناه بردند؟ و این که سرنوشت پناه جویان ایرانی در هند چه بود؟ مدعای این تحقیق چنین است: طبیعت ناشناخته، جنگل های انبوه و دشت های پهناور مملو از گونه های اقوام و مذاهب رازآلود، پناهگاهی دور از دسترس شمرده می شد. شباهت های فرهنگی بین ساکنان دو سوی سند و روحیه اعتدال گرایانه هندیان نیز انگیزه این مهاجرت ها بود و به همین دلایل، در قرن هفتم هجری این سرزمین مأمن حفظ برخی از مفاخر فرهنگی ایران گردید. دراین نوشتار به روش «توصیفی- تحلیلی» و با مراجعه به منابع دست اول، ضمن توصیف چگونگی گریزایرانیان، دلایل پناه جستن آنان در هند مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج بررسی نشان می دهد که هنگام یورش مغول، ایرانیان با انگیزه های متفاوتی به آن دیار کوچیدند و ثمره ی مهاجرت آنان رواج زبان فارسی و سنت های تمدّن ایرانی و بخشی از دستاوردهای فرهنگ ایرانی در هند بود.
هنگام بررسی و مطالعه تاریخ معاصر ایران این حقیقت به روشنی قابل مشاهده است که بیشتر جریانات و گروههای سیاسی که تاکنون در کشور ظهورکرده اند، هریک در بستر و فضای تاریخی خاصی شکل گرفته و سپس رشد نموده یا به افول گراییده اند. جهت تحلیل صحیح این گروهها، نمی توان صرفا با استناد به وضعیت اولیه یا پایانی آنها قضاوت کرد. گرچه ملاک در ارزیابی افراد و گروهها وضعیت حال آنها می باشد، اما در یک بررسی تاریخی، یک تحلیلگر مسائل تاریخی نمی تواند بخش خاصی از تاریخ یک جریان و سازمان سیاسی را گزینش و بر اساس آن داوری کند.با این فرض به سراغ بخشی از تاریخ معاصر و به ویژه تاریخ انقلاب اسلامی می رویم که همانا بررسی موضوع نهضت آزادی ایران می باشد. این گروه اندک زمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی عملا به پایان عمر خود رسید و به دستور رهبر کبیر انقلاب، در اواخر دهه اول عمر انقلاب اسلامی غیرقانونی اعلام شد و اینک یکی از سوژه های مطالعاتی در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی به شمار می رود.گروه نهضت آزادی درواقع عنوان و قالب جدیدی بود که پس از کودتای بیست وهشتم مرداد از جبهه ملی منشعب و رسما در سال 1340 با دبیرکلی مهندس بازرگان اعلام موجودیت کرد در حالی که پیروی از راه دکتر مصدق را شعار اصلی خود قرار داده بود.