خراسان کهن سرزمینی است باستانی که مهد پیدایش یکی از درخشان ترین و کهن ترین تمدن های منطقه ایران بوده است. خراسان طبق نوشته های اوستا و کتیبه بیستون یکی از مهمترین ایالت ها و کوست های ایران در قبل از اسلام بوده که یکی از مقاطع حساس و مهم تاریخی آن مربوط به عصر ساسانی می باشد. سرزمین خراسان در دوره ساسانی بنابر موقعیت تاریخی، جغرافیایی و ژئوپولیتیکی کانون فرهنگی مهم و اصلی منطقه و تلاقی گاه فرهنگ های خاور و باختر به شمار می رفته است. گستردگی قلمرو، عبور جاده ابریشم، فرمانروایی برخی پادشاهان ساسانی بر خراسان، وجود چندین ضرابخانه معروف در شهرهای خراسان، مرکز مبادلات فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب، سپر مخاطره اقوام وحشی و بیابانگرد مرزهای شمالی و شرقی ایران و ...دلایل اهمیت خراسان در این دوران می باشد. خراسان با همه این نقش آفرینی ها، سابقه تاریخی درخشان و جایگاه کلان فرهنگی هنوز تجولات عصر باستان وبالاخص دوره ساسانی آن ناشناخته و نیاز به بررسی همه جانبه دارد. لذا در این پژوهش سعی شده ضمن بررسی تحولات تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خراسان و استفاده از متون معتبر و مشاهدات میدانی، از منظر آثار تاریخی و باستان شناسی به تاریخ خراسان پرداخته شود. آثار تاریخی عصر ساسانی خراسان و همچنین یافته های باستان شناسی این دوران، توانسته در غیاب منابع مکتوب جایگاهی مهم و اساسی در شناخت تاریخ منطقه بر عهده گیرند و نشان دهنده عظمت و رشد روزافزون شهرنشینی خراسان در دوره ساسانی و تاثیرگذاری فرهنگی، هنری، اقتصادی بر مناطق دیگر و حتی دوران اسلامی باشد.
بحران سالار در خراسان از مهم ترین بحران های دوره قاجار است. با توجه به گستردگی و ابعاد گوناگون، می توان آن را از زوایای مختلف مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار داد. در تحقیق حاضر تلاش شده است زمینه ها و مراحل شکل گیری بحران سالار مورد بررسی قرارگیرد و به این پرسش پاسخ داده شود که مهم ترین زمینه ها، ابعاد و مراحل شکل گیری این بحران چه بوده است؟ نکته بارز و قابل توجه در این مقاله، بهره گیری از چارچوب نظری در مبحث بحران و مدیریت بحران و تلاش برای تجزیه و تحلیل وقایع تاریخی در چارچوبی بین رشته ای مرکب از تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی است. تأکید نگارندگان بر پررنگ نشان دادن مباحث نظری و تبیین و تعریف ابعاد مفاهیم بحران و مدیریت بحران با هدف افزودن بر غنای مباحث و بهره گیری از دیگر دانش ها در مسیر تقویت تحلیل های تاریخی صورت گرفته است. بخش عمده ای از گسترش بحران سالار را می توان ناشی از ضعف عملکرد و مدیریت بحران غلط دولت مرکزی در دوره محمدشاه و صدارت آقاسی دانست. کارکرد منفی دولت مرکزی در این مقطع تأثیر قابل توجهی بر گرایش بخش هایی از نخبگان و جامعه به سالار و آصف الدوله و تعمیق بحران و افزایش شکاف بین حاکمیت و جامعه داشته است. از دیگر نکات قابل توجه این که بحران سالار بر زمینه ای از اختلافات و منازعات درون ایلی و درون حاکمیتی شکل گرفت و در بستر قدرت طلبیِ برخی نخبگان سیاسی درون حاکمیت از جمله آصف الدوله و سالار و هم چنین نارضایتی اهالی از عملکرد دولت مرکزی رشد کرد و در چارچوب سیاست انگلیس برای تشکیل دولت های کوچک در شرق ایران و تضعیف دولت مرکزی ایران و شخص امیرکبیر، قوت یافت و در نهایت با مدیریت دولت مرکزی بر محور میرزا تقی خان امیرکبیر، که می توان از آن با عنوان یک مدیریت بحران موفق یاد کرد، مهار شد.
از میان 6 گنجینه بزرگ نسخ خطی ایران یعنی کتابخانه ملی، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه مرحوم آیتالله مرعشینجفی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه ملی ملک، کتابخانه اخیر ناشناختهتر از سایرین است و بسا که کمتر نیز مورد رجوع و استفاده پژوهشگران قرار میگیرد.