با ورود اسلام به ایران، فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام را گروه هایی از ایرانیان دانش دوست حفظ کردند که در باختر کهگیلویه و خاور ارجان، پیرامون قلعه جص می زیستند. بررسی قلعه جص و جایگاه علمی و فرهنگی آن از اهداف مهم این پژوهش است. قلعه ای که براساس منابع تاریخی، در حفظ تاریخ پادشاهان پیش از اسلام و آداب ورسوم ایرانی و علوم زرتشتی نقش مهمی داشت و از مهم ترین قلعه های اشغال شده توسط اسماعیلیان نزاری در سده پنجم قمری بود. این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است: 1. موقعیت دقیق قلعه جص و کنشت مجوسان ارجان کجاست؟ جایگاه قلعه جص در تاریخ علمی و فرهنگی ایران چگونه بوده است؟ روش پژوهش تاریخی تحلیلی است و نتایج پژوهش نیز از راه بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای، با بهره بردن از داده های باستان شناختی و زبان شناختی و منابع نوشتاری کهن به دست آمده است. قلعه یا دژ جص که امروزه ساکنان منطقه آن را قلعه دِز می نامند، در آغاز دوران اسلامی محل نگهداشت و تدریس کتاب های علمی و تاریخی ایران، به ویژه پادشاهان پیش از اسلام، بوده است. موقعیت استراتژیک این قلعه که در مسیر ارتباطی اَرجان به اصفهان بود و وجود گروه های زرتشتی در پیرامون آن از مهم ترین علت های اشغال آن توسط اسماعیلیان بود. در نزدیکی این قلعه، کنشت مجوسان وجود داشت که باید محل این مکان را در بناهای موسوم به سه گنبدان دانست. از این دو مکان، یعنی قلعه جص و کنشت مجوسان، باید در حکم «پایگاهی علمی و فرهنگی» یاد کرد.
در آغاز قرن 10 ق/16م، سرزمین ایران تغییرات گوناگونی را در عرصه سیاست و اجتماع و اقتصاد تجربه کرد. تغییراتی که با روی کار آمدن سلسله صفویه و بر تخت نشستن شاه اسماعیل اول در سال 907 ق/1051 م، به تدریج رخ داد و سلسله صفوی را طلایه دار ورود ایران به دوره مدرن کرد. در بررسی تاریخ عصر صفوی، فرهنگ و هنر از جمله عرصه هایی است که شایسته توجه و امعان نظر فراوان است. شاهان و شاهزادگان سلسله صفوی برای هنر و هنرمندان اهمیت و جایگاه درخور توجهی قائل بودند و بیشتر آن ها به عنوان افرادی هنرمند و هنردوست و هنرپرور در تاریخ ایران شناخته شده اند. شاهزاده سلطان ابراهیم میرزا صفوی از جمله شخصیت های برجسته عرصه فرهنگ و هنر عصر صفوی بود. او تحت تاثیر تربیت دوران کودکی و حضور در دربار مهذّب و هنرپرور شاه تهماسب، به مراتب والای هنر و ادب دست یافت و به دنبال انتصاب به حکومت مشهد، ذوق و توان و آموخته های خود را از طریق حمایت بی شائبه و همه جانبه از هنرمندان و هنردوستان به وجهی نیکو به نمایش گذاشت. ابراهیم میرزا از این طریق، روحی تازه ای در کالبد هنر عصر صفوی دمید؛ تا آنجا که دربار ایالتی مشهد و کتابخانه سلطنتی این شهر تحت سرپرستی شاهزاده ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا، به مدت تقریبی دو دهه، در عرصه هنرآفرینی و هنرپروری در شمار طلایه داران بود. هفت اورنگ جامی مهم ترین دستاورد کارگاه ایالتی مشهد و نمایانگر تلاش و اشتیاق ابراهیم میرزا در حمایت از هنرمندان و ایجاد آثار هنری نفیس و ارزشمند بود.
انقلاب مشروطیت پس از به بار نشستن، به سبب خلأ قدرت و تحت تأثیر عوامل و زمینه های اجتماعی و سیاسی، گذاری کُند و پیچیده از نظام امنیتی سابق به وضعیتی تازه را تجربه کرد و طی این دوران با ناامنی گسترده در راه های مواصلاتی کشور مواجه شد. این مقاله وضعیت پیش آمده در منطقه اصفهان را بررسی می کند.
در این نوشتار نشان داده می شود که وضعیت راه ها در اطراف اصفهان، بلافاصله پس از وقوع انقلاب مشروطه تا آستانه جنگ جهانی اول، بسیار ناامن شده بود و با وجود تلاش های حاکم شهر، انجمن ولایتی، و مقامات مرکزی در تهران این ناامنی استمرار یافت. این امر اثرهای نامطلوبی در زندگی مردم بر جای نهاد تاحدی که موجب نارضایتی و تغییر نگرش بخش هایی از آن ها، خصوصاً تجار، نسبت به نظام مشروطیت شد.
منابع این مقاله اخبار و مطالب روزنامه های منتشره در اصفهان پس از مشروطه است. مراجعه به این نوع منابع برای نشان دادن فضای حاکم و شبیه سازی اثرها و پیامدهای بی واسطه فقدان امنیت، نسبت به بهره جویی از منابع دیگر مانند خاطرات و یا اسناد دولتی، مناسب تر به نظر می رسد.