فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
ایدئولوژی و تاریخ ( خاستگاهها، نگرشها،کارکردها و نمونه ها )
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی مفهومی اختلاف برانگیز هست که برخلاف بسیاری از واژگان بحث انگیز دیگر مانند مردمسالاری یا آزادی کمتر از 200 سال عمر دارد. ایدئولوژی ثمره دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فکری، انقلاب صنعتی در غرب بود. در این دوره با گسترش آموزش و پرورش، توسعه شهرنشینی، گسترش شبکه های حمل ونقل و ارتباطات و نیاز جامعه به مشارکت مردم در امور سیاسی و رشد تفکر سیاسی آنها، نیاز به نظامهای فکری و سیاسی به وجود آمد. جریانهای ایدئولوژیک که از این زمان شکل گرفته بود، در نیمه اول قرن بیستم در اروپا به اوج خود رسید و به صورت ایسم های گوناگون مارکسیسم، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم... متجلی گردید. ایدئولوژی در رقابت های سیاسی به عنوان سلاح فکری مورد استفاده قرار گرفت و به صورت شیوه تفکر سیاسی مناسب عصر جدید درآمد. از آنجا که ایدئولوژی بر تحلیلی از گذشته و تاریخ مبتنی بود و دستورالعملهایی برای سیاستگذاری در بر داشت و چون ایدئولوژی در فضایی تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به ظهور می رسید، نیازی مبرم به تاریخ داشت. بر همین اساس هست که می بینیم هر نوع ایدئولوژی تاریخ نگری خاص خود را دارد. در ایدئولوژی، گذشته و تاریخ به شکلی ارادی و از نظر نیازهای زمان حال، از نو توصیف می شود، به همین سبب است که بیشتر حکومت ها سعی می کنند کنترل کامل گذشته و تاریخ را در دست داشته و پیوسته آن را برحسب مقاصد سیاسی زمان حالشان از نو تعبیر کنند. در این پژوهش سعی شده است ابتدا با دادن تعریفی از ایدئولوژی و سپس بررسی خاستگاههای تاریخی و کارکرد سیاسی ایدئولوژی در غرب به چگونگی رابطه ایدئولوژی و تاریخ بپردازد.
عوامل سقوط سلسه ساسانی
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری در عصر پهلوی
منبع:
زمانه ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
شناخت انقلاب اسلامی بدون توجه به تاریخ عصر پهلوی ممکن نیست. جریان تاریخ نگاری در این عصر عمدتاً به وسیله چهره های نزدیک به سلطنت، شکل گرفته است. نگارش تاریخ معمولاً براساس نگرش خاص تاریخ نگار به مسائل حکومت و جامعه انجام شده و تحریف وقایع به نحو جدی در آن به چشم می خورد. البته با همه این ها از اهمیت این نوع متون تاریخی برای تحلیل گران تاریخی، کاسته نمی شود، مقاله حاضر در ادامه مباحث نویسنده در شماره های قبل درباره نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی ضمن تعیین تاریخ نگاری محرمانه، به بررسی و تحلیل یادداشت های تاریخی اردشیرجی و اسدالله علم می پردازد.
سوسیالیسم در گذر از استالینیسم
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ تیر شماره ۶
حوزههای تخصصی:
تاریخچه مختصر اعراب جنوب خراسان (منطقه عرب خانه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نخست به روابط اعراب با ایرانیان در زمان هایگذشته و مهاجرت آنان به سویمناطقیاز ایران، چگونگیو کیفیت ورود اعراب به ایران بویژه منطقه خراسان و فتح این منطقه در قرن اول هجریو جنگ و گریزهاییکه میان آنان بوقوع پیوسته، پرداخته شده است. در بخشیدیگر از این مقاله به رابطه اعراب با ایرانیان پس از فتح ایران در عهد خلفایراشدین، امویان، عباسیان، حکومت هایملوک الطوایفی، صفویان و نیز وضعیت سکونت و توطن آنان در جنوب خراسان و مهم ترین قبایل و طوایف عرب در این خطه اشاره شده است. در بخش پایانیمنطقه عرب خانه که اکثریت ساکنان آن به زبان عربیتکلم میکنند، معرفیشده و وضعیت آنان از جهات مختلف بویژه زبان و گویش و نیز نظرات مختلف درباره اعراب این منطقه، مورد بررسیقرار گرفته است.
سیر طبقات اجتماعی و ویژگیهای خانواده در ایران قدیم
حوزههای تخصصی:
اقوام هندوایرانی و سرزمین ایران ویج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باستان شناسان و تاریخ دانان به دنبال زبان شناسان سال ها در تشخیص قومیت «هندواروپایی» و موطن اولیه آن ها به جست وجو و مطالعه در آثار به جا مانده از این مردم پرداختند. در این مطالعات فرهنگ هایی همچون «آندرونوو» (Andronovo) و «جیحون» در استپ ها و واحه های آسیای مرکزی به اقوام «هندوایرانی» شناخته شدند که احتمالاً در اواخر هزاره چهارم را اوایل هزارة سوم قبل از میلاد، در استپ های آسیای مرکزی از اقوام هندواروپایی جدا شدند و به سمت نواحی آسیای مرکزی جنوبی و افغانستان حرکت کردند. این اقوام پس از سکونت در منطقه ای که بر حسب سنت و روایت اوستا و ریگ ودا (متون باستانی اقوام هندوایرانی) به نام اَریانم وَئِجَه (Airyanəm vaējō) شهرت دارد، در حدود اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پ م هم زمان با عصر «برنز متأخر» (Late Bronze age) از یکدیگر جدا شدند و در مسیرهای جداگانه ای وارد سرزمین هند و فلات ایران شدند. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش بر این است که از طریق بررسی در یافته های باستان شناختی و مقایسة آن ها با متن اوستا و به میزان کمتری با متن ریگ ودا مکان تقریبی اَریانم وَئِجَه را تعیین کنیم.
اهمیت تاریخی دیوان لغات ترک محمود کاشغر
حوزههای تخصصی:
سده ی چهارم هجری آغاز حاکمیت یافتن فرمان روایان ترک در سرزمین های اسلامی بود.حاکمیت ترکان در جهان اسلام در سده یپنجم به حدی گسترش یافت که هم زمان چندین دولت قدرتمند ترک نواحی شرقی قلمرو خلافت عباسی را بین خود تقسیم کرده بودند:قراخانیان در بخش های وسیعی از ماوراءالنهر، غزنویان در شرق خراسان و غرب هندوستان و سلجوقیان در ایران، آناتولی و شام.از بین این دولت ها قراخانیان نگارش به زبان ترکی را به شدت تشویق کردند.از آثار نگارش یافته در سده ی پنجم در قلمرو قراخانیان و تحت حمایت آن ها، کتاب دیوان لغات الترک نوشته ی محمود کاشغری بود.این لغت نامه ی ترکی- عربی به زبان رایج علمی آن زمان، یعنی عربی نگارش یافته است.این نوشتار در پی مشخص کردن اهمیت و ارزش این اثر از بعد تاریخی است؛ از این رو اهمیت دیوان لغات ترک برای تاریخ میانه ی ایران، به ویژه دوره ی ترکان بررسی شده است.همچنین، در این نوشتار نقش ترکان در اقتصاد و تجارت ماوراءالنهر و جاده ی ابریشم بر اساس دیوان لغات ترک به دقت بررسی شده است.
عوامل رویکرد و توجه علمای شیعه به غرب
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
جایگاه علمای دین در ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران معاصر، موجب گردید که آنان در مواجهه با جلوه های متنوع و متکثر غرب در ایران، محوریت یابند. مقاله حاضر علل یاد شده را تشریح کرده است.با نگاه به تاریخ معاصر به وضوح درمییابیم که از سیصد سال قبل، که تفکر غرب جدید وارد ایران شد، در همه وقایع و حوادث مهم اجتماعی، که قاطبه مردم ایران در آن ها شرکت داشتند، نقش علمای شیعه، محوری بوده است. از آنجا که بیشتر و بلکه همه تحولات مهم اجتماعی ایران، از سه سده پیش تا کنون، به طور مستقیم یا غیرمستقیم در خصوص مسائل مربوط به غرب میباشد، پس میتوان گفت که در تاریخ معاصر ما، توجه علما به غرب و درگیری با آن، به نسبت سایر قشرهای جامعه، شدیدتر و گستردهتر بوده است. عوامل موثر در این زمینه عبارت اند از:
بررسی تاریخ و هنر گوتیان و لولوبیان (اقوام باستانی غرب ایران)
حوزههای تخصصی:
عباس خان سردار رشید و کردستان (1294 - 1304 شمسی)
حوزههای تخصصی:
دین و تمدن
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله به بررسی مفهوم «دین» و «تمدن»، نسبت ورابطه این دو با یکدیگر و تبیین نقش «دین» در تکوین «تمدن» پرداخته شده است. چنان که می دانید «دین» حقیقتی متعالی و مجموعه ای از قوانین و برنامه هاست که غایت آن تکامل وکامیابی بشر است. «تمدن» نیز مقوماتی دارد که اگر این مقومات، موجود باشند، «تمدن» پدیدار می گردد. گروهی از بشر در قالب یک «اجتماع»، حول یک محور «عقلانیت»، گرد هم می آیند و درراستای سعادت خویش، مدارج ترقی وکمال را یکی پس از دیگری می پیمایند. رشد «فرهنگ»، تربیت انسانی، خردمندی، اخلاق متعالی، تشکیل حکومت، گسترش علوم، فنون، ادبیات وهنر و بسط امنیت و آزادی همگی از عوامل سازنده «تمدن» به شمار می آیند. اکنون باید به بررسی نقش «دین» در فراهم آوردن مؤلفه های تمدن ساز و تاثیر آن در توسعه تمدن بشری پرداخت. ادیان آسمانی بخصوص دین مبین اسلام در جمیع این جهات، برنامه های تعالی بخش وسازنده ای ارایه کرده اند و ثمربخش بودن آموزه های دینی در عرصه اعتلای «تمدن» در طول تاریخ تمدن دینی به اثبات رسیده است. بدون شک نمی توان این حقیقت را انکار کرد که ادیان الهی مادر تمدن ها هستند و بزرگترین تمدن ها در دامان ادیان آسمانی رشد و بالندگی یافته اند. روح و باطن «تمدن»، «فرهنگ» و باطن و حقیقت «فرهنگ»، معنویت و گرایش دینی است. بنابراین «دین» نه تنها تعارضی با «تمدن» ندارد بلکه عاملی اساسی در بنا و قوام «تمدن» است
ماگناکارتا (منشور کبیر)
حوزههای تخصصی: