فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
قومیت یا قوم گرایی در تاریخ معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
تاثیر مهاجرت ترکان در تغییر و تحول زبان مردم آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریبا از هشتاد سال پیش به این سو به ویژه پس از نگارش رساله «آذری یا زبان باستان آذربایجان» توسط احمد کسروی پژوهش ها و مباحث به نسبت زیادی در داخل و خارج از ایران در مورد تیره و تبار و مسایل فرهنگی آذربایجان صورت گرفته است. بیشتر این تحقیقات حول محور زبان دیرین مردم آذربایجان و نیز رواج زبان ترکی در این خطه از ایران چرخیده است. تفاوت و گوناگونی و حتی تضاد شدید در اکثر این تحقیقات، امری است شایان توجه و قابل بررسی، هرچند لطف کار در حوزه علوم انسانی به ویژه تاریخ بر همین تنوع و نایکسانی هاست.در این مقاله تلاش می شود مساله زبان مردم آذربایجان به عنوان یک مقوله تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در قالب دو نظریه کلی قابل طرح و نقد اند. در مقابل عده ای که وجود زبانی با ریشه های آریایی و ایرانی در آذربایجان را انکار می کنند، دسته ای دیگر حساسیت و بیزاری فوق العاده ای نسبت به زبان های غیر آریایی و غیر ایرانی از خود نشان می دهند. بنابراین در متن مقاله به لحاظ ضرورت این دو جریان مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است که با نادیده گرفتن واقعیات تاریخی بحث ها و اختلاف نظرها را سبب گردیده اند.وجود اسناد، مدارک و آگاهی ها به ویژه در منابع دوره اسلامی تاریخ ایران درباره زبانی با ریشه های آریایی، (تاتی، آذری، پهلوی) نظریه نخست را با ابهامات و پرسش های جدی درخور تحقیق مواجه می گرداند. برای نظریه دوم نیز نمی توان توجیه علمی منطقی یافت. بر این اساس، بررسی زبان مردم آذربایجان به دور از هرگونه پیش داوری و به استناد واقعیات و شواهد و مدارک تاریخی می توان پیش درآمد نوینی در راستای مطالعات بیشتر و جدیدتر در مبحث پیچیده زبان مردم آذربایجان باشد.نتایج کلی این بررسی را می توان دردو نکته اساسی به طور خلاصه بیان نمود: نخست اینکه به گواهی منابع تاریخی و جغرافیایی و ... وجود زبانی با ریشه های آریایی در تاریخ باستان آذربایجان قطعی می نماید و دیگر آن که استقرار زبان ترکی در آذربایجان به عنوان یک جریان فرهنگی و تاریخی در تاریخ زبان و فرهنگ این خطه نامدار از ایران واقعیت داشته و تحمیلی نبوده است، زیرا پدیده اشاعه و رواج یک زبان در سرزمینی به قیمت از بین رفتن و یا تحلیل زبان پیشین در زبان جدید در تاریخ ملت ها بارها اتفاق افتاده است.
بنیاد شهروندی در شهر فرنگ های ایران عهد سلوکیان
حوزههای تخصصی:
سقوط شاهنشاهی بزرگ هخامنشیان به دست اسکندرمقدونی و یاران او، پیامدهای متفاوت، اما تعیین کننده ای را در آن سرزمین بنیاد نهاد. از یک سو دوران کوتاه حکومت فاتح مقدونی (334-323 ق.م) و آرمانهای ناتمام او برای ایجاد سرزمینی مشترک بین ایرانیان و مقدونیان با اهداف هلنیستی و از سویی دیگر، نبرد های خونین و طولانی جانشینان او برای تسلط بر سرزمینهای وسیع هخامنشیان، شرایطی را -بویژه در ایران باقیمانده از عهد دولت پارس- پدیدار ساخت که سرانجام چهره ای بسیار متفاوت تر از پیش به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه مغلوب بخشید. سلوکیان که فاتحان مقدونی از فرات تا بلخ بودند، برای حاکمیت بر ایران تغییرات عمده ای را در ساختار سیاسی، اقتصادی فرهنگی مردمان منطقه فراهم ساختند که درپاره ای از شرایط تفاوتهای عمده ای با گذشته آن داشت. حضور بازرگانان و سپاهیان مزدور یونانی و مقدونی چهره تازه ای به آن جامعه بخشید و به دنبال آن شهرهایی پدید آمدند که به شدت با چهره گذشته شهرهای آسیایی متفاوت گردیدند. آنگاه لزوما با تغییرات جدید، فرهنگ های جدید نیز پدیدار شد و بزودی، آن شهرها به پایگاه های اقتصادی و فرهنگی سلوکیان فاتح مبدل گردیدند. آن شهرها-پولیس ها- که در این تحقیق به صورت اختصاصی شهر فرنگ نامیده می شوند، با اقتدار فرهنگ هلنیسم، بزودی گسترش یافته و نه تنها سبب ساز توسعه اقتصادی منطقه گردیدند، بلکه به پایگاه های قدرتمندی برای حفظ نظام دولت سلوکیان مبدل شدند. مقاله پیش رو، در صدد است روند شهر نشینی را در آن شهرهای نو ظهور و عوامل ایجاد و ماندگاری فرهنگ یونانی مآبی را در شهر فرنگ های ایران مورد توجه و تحقیق قرار داده، تاثیر آن شهرها و تغییرات پدید آمده را در ساختار های جدید اجتماعی و تاریخی مطالعه نماید.
سیاست اجتماعی در عصر نخست غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حکومت و سیاست در ایران عصر غزنوی همچون دوره های قبلی تاریخ ایران با خودکامگی پیوند خورده است. در دیدگاه سلاطین غزنوی حکومت حق الهی آنان بود. به همین دلیل در مقابل مردم که آنان را رعایای خود می پنداشتند، پاسخگو نبودند. آنان در واقع مردم را در حکم مایملک و دارایی خود به شمار می آوردند و بر این مبنا سیاست اجتماعی خود را تنظیم می کردند. بر این اساس سلاطین غزنوی برای مردم حرمت و حقوقی قائل نبودند و مردم را ابزاری جهت پیشبرد اهداف حکومتی خود می دانستند. اینان هر گونه واکنش و اعتراضی را از جانب مردم بر نمی تابیدند و وظیفه مردم به عنوان رعایای حکومت، اطاعت، تولید و پرداخت مالیات به حکومت بوده است. با در پیش گرفتن این سیاست حکومتی و اجتماعی بود که شاید غزنویان آغازگران و پدید آورندگان روش های استبدادی و خودکامگی در ایران بعد از اسلام به شمار می روند.
مانی و سیر گسترش مانویت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مانی به عنوان یکی از بزرگترین مصلحان اجتماعی عصر ساسانی می توان یاد کــرد. وی وارث اندیشه های گنوستیگی جامعه بین النهرین و مبتکر تلفیق اندیشه های بزرگ دینی عصر خود چون: زرتشتی، عیسوی و بودایی با یکدیگر بود. مانی با حضور در دربار شاهپور اول ساسانی (273-241) و اعلان رسالت خویش توانست نظر شاه را به دین خود جلب نماید. حمایت شاپور در گسترش و تقویت دین مانی موثر بود. بهرام اول (276-273) که تحت نفوذ کرتیر موبدان موبد زرتشتی قرار داشت به علت مخالفت روحانیون با این دین بعد از محاکمه مانی دستور کشتن وی را صادر کرد. با مرگ مانی پیروانش اندیشه های او را در سرزمینهای مختلف گسترش دادند. دین مانی در امپراطوری روم،آفریقای شمالی و هم چنین در ماوراءالنهر تا سرزمین چین برای خود پیروانی یافت و تا قرن سیزدهم در ترکستان به حیات خود ادامه داد.
چگونگی تصمیم امام برای سفر به فرانسه
حوزههای تخصصی:
بررسی جغرافیای تاریخی قم با تکیه بر کتاب تاریخ قم
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تاریخی نه تنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع می یابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم می دارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. در حقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد میسر نیست. بنابراین بیش از هر نگرش تاریخی، توجه به جغرافیای تاریخی اهمیت زائدالوصفی دارد. ولایت قم در دوره-های تاریخی مختلف، یکی از مهم ترین ولایت های مرکزی ایران به حساب می آمد. به گفته برخی جغرافیانویسان مسلمان قرن 4 و 5 هجری، در اصطلاح جغرافیدانان ولایت قم از مراکز مهم تشیع در ایران به شمار می آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رشد شهری ولایت قم در دوران اسلامی به نسبت نزدیکی به حکومت مرکزی، قرار داشتن در جاده های تجاری و مواصلاتی و پیشرفت کشاورزی وابسته بوده است. هم چنین در حوزه تجارت و کشاروزی تولید گندم، جو، پنبه، زعفران، انار و صادرات آن ها در دوره های مختلف یکی از عوامل رشد و پیشرفت منطقه محسوب می شده است. بر این اساس، این جستار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر کتاب تاریخ قم، برآیند کلی از ساخت ها و ویژگی های جغرافیای، سیاسی و اقتصادی ولایت قم به دست دهد.
پژوهشی در هویت تاریخی «مقتل ابی مخنف»
حوزههای تخصصی:
تشابه میان نام های تاریخی از مهم ترین دشواری ها در برخی از تحقیقات و مستندات تاریخی شده است؛ برای نمونه می توان به «مقتل ابی مخنف» اشاره کرد؛ کتابی که با کنیه ی مورخ بزرگ شیعه، لوط بن یحیی، متوفای 157 منتشر شده و به علت انتساب به کنیه ی آن شخصیت بزرگ، منشأ بسیاری از تحریفات و خرافات در تاریخ کربلا و حوادث بعد کربلا- از جمله فرجام قاتلان- شده است. کتاب مذکور به علت ادبیات ضعیف، تناقض گویی، ضبط برخی نکات خلاف تاریخ معتبر و نقل معتبر و نقل نکاتی به دور از عقل، و مهم تر از همه مجهول بودن هویت نویسنده ی آن، نه تنها نسبت دادن آن به ابومخنف، مورخ بزرگ شیعه، صحیح نیست، بلکه به علل مختلف استناد آن به هیچ یک از مورخین اولیه و معتبر نیز ممکن نیست.مطالب این کتاب از اساس مخدوش است؛ اما از آنجا که مقتل مذکور با کنیه ی ابومخنف، متوفای 157، منتشر شده است، متأسفانه مطالب آن نه تنها در میان عوام، در میان خواص نیز جایگاه و اعتبار ویژه ای دارد و برای برخی از کتب رجال، تراجم و قریب به اتفاق تمام کتب نوشته شده درباره ی امام حسین در زمره ی منابع معتبر تلقی شده است.
خواستگاری نادرشاه افشار از الیزابت دختر پطر کبیر
منبع:
وحید مهر ۱۳۴۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
بازتاب سنت و فرهنگ ایرانیان در شعر عصر عباسی (مطالعه موردپژوهانه: بشاربن برد، ابن معتز و ابن رومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن بنی عباس و حضور ایرانیان در ساختار اداری حکومت آنان، شالوده یک جنبش فراگیر فرهنگی- ادبی، پی ریزی شد. در عصر نوسازی ادبی سنت های ادبی، اجتماعی و آثار فکر ایرانی در رأس فرهنگ هایی قرار دارد که در زبان و فرهنگ عربی تأثیرگذار است. تجلّی و ظهور سنّت و فرهنگ ایرانی در شعر شاعرانی همچون «ابونواس» در عصر عباسی اول و «ابن رومی» و «ابن معتز» در عصر عباسی دوم به گونه ای است که در تاریخ نقطه عطفی ایجاد کرد و اشعاری را پدید آورد که در هیچ دوره ای از تاریخ ادبیات عرب سابقه ای نداشت. ترانه های عاشقانه و باده سرایی مهمترین بن مایه هایی هستند که جولانگاه این شاعران برای انتقال سنّت و فرهنگ های ایرانی قرار می گیرد. عباسیان تحت تأثیر فرهنگ ایرانی همچون پادشاهان ساسانی شیفته تجمّلات و تشریفات شدند. بازتاب این روحیه اشرافیگری در شعر شاعران عصر عباسی دوم به ویژه «ابن معتز» به وضوح دیده می شود. جشنهای باستانی به سبب برخواستن از فرهنگ کهن ایران و بهره مندی از شاخص های مثبت خود به درون دربار عباسی راه یافت و با ایجاد زمینه برای ادیبان عصر عباسی توانست در بسیاری از آثار ادبی این دوره، تأثیر فراوانی بگذارد. آگاهی و اشراف به فرهنگ و سنّت های ایرانیان به شاعران تازی چنان تشخّص ادبی می داد که سبب شد سنّت های ادبی و اجتماعی و آثار فکر ایرانی در رأس فرهنگ های تأثیرگذار در زبان و فرهنگ عربی قرار گیرد.
هویت و مرجعیت
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۶۷ و ۶۸
حوزههای تخصصی:
چه کسی و چگونه میتواند سهم مداوم و پرقدرت علما و مراجع دینی شیعه را در تاریخ این قوم نادیده انگارد؟ وقتی نتوانیم جایگاه روحانیت را در سیر تحولات تاریخی کشورمان فراموش کنیم، بدون شک در تبیین اجزای هویت ملّی نیز ناچار از تحلیل و تبیین آن خواهیم بود. حضرت امامخمینی(ره)، خود به تنهایی، آینه تمامنمای هویت ایران معاصر گردید و از همین رو بود که تمامی قشرهای جامعه، با رهبری او، به اتحاد و پیروزی نایل شدند. اگر امامخمینی(ره) ظرف هویت ملّی ما را با اسلام ناب محمدی، حماسه، جهاد، عرفان، حکمت و ایثار و توکل پر نمیکرد، معلوم نبود در آماج فرهنگ غرب چه چیزی از هویّت ملّی ما باقی مانده بود. آنچه مرور خواهد شد طرح اولیة بحثی مهم در تاریخ انقلاب اسلامی است که شایسته توجه و پژوهشی مفصلی است.
پژوهشی بر مناصب لشگری دوره ساسانی با استناد به منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی
حوزههای تخصصی:
عناوین و مناصب لشگری ساسانی طی ادوار مختلف و در گذر از مرحله ای به مرحله ی دیگر و گاه به تبعیت از سیاست های خاص هر یک از پادشاهان، دستخوش تغییرات چشمگیری گردیده است. یکی از این مناصب عنوان هزارپت است که علاوه بر دارا بودن معادل بسیار که هر یک در دوره ای خاص مرسوم و پس از آن منسوخ شد، به لحاظ کارکرد واقعی نیز با آشفتگی مقطعی و زمانی مواجه بوده است. چنانکه در دوره ای خاص یک منصب لشگری و در برهه ای دیگر منصبی لشگری - کشوری بوده است. تفویض مقام اران سپاهبدی به چهار نفر از سرداران و به تبعیت از آن ایجاد چهار شکل مشخص سواره نظام که خود متاثر از تقسیمات کشوری - لشگری زمان خسرو انوشیروان است، از دیگر تغییرات سازمان نظامی سلسله ساسانی محسوب می گردد. علاوه بر این، مناصب موروثی کشور نیز از این قاعده مستثنی نبود. به گونه ای که با نقض برخی قوانین کشوری، انحصاری بودن تعدادی از مشاغل خاص نزد خاندان های بزرگ از میان رفت.در این پژوهش سعی شده است با استناد به منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی به اصل و ماهیت وجودی القاب و عناوین لشگری دوره ساسانی پرداخته شود تـا بـر اساس آن سیمای حکومتی و نظامی این دولت در حد مقدور آشکار و زوایای تاریک آن روشن گردد. از سوی دیگر کندوکاو پیرامون پیدایش هر یک از مناصب نظامی، میزان اختیارات و سرانجام تغییر و تحول آنها در ادوار بعد از دیگر مباحث این نوشتار است. معمولاً گفته می شود که ساسانیان بر خلاف حکومت اشکانیان موفق به تشکیل یک دولت متمرکز و منسجم در زمینه ی تشکیلات اداری و مذهبی گردیدند. از این رو در این مقاله تلاش گردیده است تا با استناد به القاب و عناوین متعدد نظامی که در این دوره به وجود آمد، به فرضیه فوق در حد مقدور پاسخ داده شود.
بررسی مولفه های دین عامه در جنبش سیاه جامگان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس الگوی جامعه شناسی دین عامه، که از تحقیقات جامعه شناسی دینی ماکس وبر ریشه می گیرد، می توان مولفه هایی همانند عقاید التقاطی، اولویت دین زندگی شده بر دین توصیه شده، اسطوره گرایی و اعتقاد به منجی زمینی را در باورهای توده های مردم جستجو کرد.
در یک تحلیل تاریخی ـ جامعه شناختی، می توان پی برد که نمود این مولفه های دینی در افکار مذهبی توده های مردم، یعنی عنصر اصلی جنبش سیاه جامگان، بیش از این که ناشی از نوع دینِ لایه های پایین جامعه ی ایران آن عصر باشد، نشات یافته از شرایط سیاسی ـ اجتماعی آن عصر است، که با آغاز هجوم عرب و برخورد دو فرهنگ، دو نژاد و دو دین (نسبتا مشابه) دوره گذاری را ایجاد کرد که سبب تغییرات اجتماعی پردامنه ای شد. اگر نهضت شعوبیه را در دو قالب کلی تند (نظامی) و ملایم (سیاسی ـ فرهنگی) قرار دهیم، مبارزات اقشار پایین جامعه در دوره ی مورد نظر را می توان در جبهه ی شعوبیه ی تند قرار داد و کنش آن ها، نه از سر دلتنگی برای ساسانیان و دفاع از هویت ایرانی، بلکه نوعی مبارزه منفی در برابر حاملان غیر راستین دین اسلام بود. در واقع، بیرق داران مبارزات اجتماعی، اقتصادی، آموزه های مزدک را در دین اسلام جستجو می کردند، و در تعبیری جدید می توان چنین پنداشت که آموزه های دین مبین اسلام، خود بزرگ ترین موجد این جنبش ها بود.
تأثیر جنگ های ایران و بیزانس (603 تا 628 م) در فروپاشی دولت ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران ساسانی در اوایل سده هفتم م، در اثر جنگ های طولانی با امپراتوری بیزانس (603 تا 628 م) و شکست بعدی آن، توان نظامی و دفاعی خود را از دست داد و به بحرانی سیاسی و اقتصادی گرفتار شد. پیش از این، براساس مطالعات سکه شناختی، معلوم شده بود که پس از این شکست، تنها در تعدادی از ایالت های ایران به نام پادشاهان ساسانی سکه ضرب می شد. این گویای آن است که ایالت های دیگر از کنترل آنان خارج شدند. همچنین، منابع ادبی نشان داده اند که سرزمین های ساسانیِ عرب نشین نیز بعد از شکست ساسانیان از بیزانس، از سلطه آن ها خارج شدند. در این مقاله، نگارنده نشان داده است که براساس مدارک باستان شناختی و سکه شناختی، ایالت های شمالی دولت ساسانی که صحنه اصلی جنگ های بیزانسی بود، بیشترین آسیب ها را دید و از حدود 623 م، از کنترل دولت ساسانی خارج شد. از دست رفتن این ایالت ها بی شک عامل مهمی در تضعیف دولت ساسانی از نظر نظامی و مالی بوده و در نتیجه، از عوامل شکست آن دولت به دست اعراب مسلمان بود. این عامل همچنین، نقش مهمی داشت در رخنه سریع اعراب مسلمان در ایالت هایی که مدت ها بود از کنترل ساسانیان خارج شده بودند.
شکل گیری و عملکرد منصب دیوان بیگی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه عباس صفوی بنا بر مقتضیات اجتماعی و سیاسی، در ساختار و کارکرد برخی از مناصب تغییراتی پدیدآورد. منصب دیوان بیگی نیز در نتیجه تحوّلات، تکامل و توسعه کارکردی یافت و از حالت نظامی به محکمه قضایی عرف تغییر رویه داد و وظایفی چون نظارت بر شکایات عامه مردم از مقامات دولتی، رسیدگی به جرایم و احداث اربعه و... را برای ایجاد نظم در ساختار اجتماع و کسب رضایت عامه مردم برعهده گرفت. اما نوسانات بعد از شاه عباس اول کارکرد آن را تضعیف کرد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های موجود در منابع، ضمن بررسی دلایل شکل گیری منصب دیوان بیگی در منظومه قضایی صفویان، در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که دیوان بیگی در ساختار اداری و قضایی صفویان چه وظایفی برعهده داشته ؟ و چه عواملی سبب تضعیف کارکرد و موقعیت آن شد؟. نتیجه آنکه، دیوان بیگی به علت توسعه دامنه اختیارات و وظایف، نقش مهمی در ایجاد امنیت اجتماعی و قضایی داشت، ولی در دوران اخلاف شاه عباس، تضعیف اقتدار شاهان صفوی، تخطی از قوانین حقوقی، غلبه گرجیان بر دیوان بیگی، ناسازگاری با مقامات روحانی و دیوانی و غیره سبب انحطاط آن شد که در نتیجه آن، ساختار اجتماعی و قضایی حکومت صفویه تضعیف و زمینه نارضایتی اجتماعی سیاسی مردم از جمله اقلیت های مذهبی را ایجاد شد.
پسندیده خمینیها
حوزههای تخصصی:
طریقت و تجارت؛کارکردهای تجاری نقشبندیه در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه ی میان طریقت نقشبندیه و فعالیتهای تجاری در عصر تیموریان (771-913ه.) می پردازد. توجه به اصول عقاید این طریقت، عوامل فکری زمینه ساز در فعالیتهای اقتصادی پیروان آن را روشن می کند. این عوامل را می توان در چهار مفهوم خلوت در انجمن (صحبت)، ذکر خفی، خدمت، و کار دسته بندی کرد. وجود تعالیم معطوف به فعالیت های اقتصادی در طریقت نقشبندیه سه پیامد مهم داشت؛ نخست رواج و نفوذ گسترده ی آن در میان کشاورزان و پیشه وران به عنوان مهمترین نیروهای تولیدی، دوم حمایت تیمور و فرزندانش از آن، و سوم تدوین نگرشی مثبت به ثروت و قدرت. این پیامدها هم نیروهای تولیدی و هم حمایت های سیاسی را در اختیار نقشبندیان گذاشت. رهبران طریقت بدینوسیله توانستند نفوذ معنوی و مادی خود را در ماوراءالنّهر و خراسان گسترش دهند. سرزمین ماوراءالنّهر خاستگاه دولت تیموری، خاستگاه و مرکز قدرت خواجگان نقشبندی، نقطه ی تلاقی راههای مختلف تجاری و از مراکز محوری جاده ی ابریشم بود. این موقعیت، به علاوه ی عوامل پیشین، نقشبندیان را در تجارت این دوره بسیار فعال نمود. فعالیتهای پردامنه ی تجاری نقشبندیان در این دوره، سه تأثیر مهم بر این طریقت گذاشت. اولاً طریقت نقشبندی در طول جاده ی ابریشم، در آسیای مرکزی و ترکستان شرقی تا مرزهای چین گسترش یافت، ثانیاً رهبران نقشبندی را به ثروت، مکنت و نفوذی رساند که تا آن زمان دنیاگرایی در میان طریقت های تصوف بی سابقه بود، این مسأله در اواخر قرن نهم، مباحث و مجادلاتی را، پیرامون رابطه ی طریقت با فعالیت های اقتصادی، موجب گردید. سومین پیامد، تأثیر مصیبت باری بود که بر رهبران طریقت نقشبندی در نیمه ی دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم یعنی خاندان احرار، گذاشت. آنان در نتیجه ی بالا گرفتن نفوذ اقتصادی و پیوندهای وثیق با دولت تیموری، ناگزیر در سرنوشت نهایی این دولت نیز سهیم شدند، برخی از آنها از دم شمشیر ازبکان گذشتند و بازماندگانشان نیز آواره ی سرزمین های دیگر شدند. بررسی آغاز و پایان پیوند میان طریقت نقشبندی و تجارت در دوره ی تیموری، روایتی موردی از مسأله ی مهم چگونگی رابطه ی اقتصاد و طریقت در تاریخ ایران است