فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
235 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش جنسیت بر درک محدودیت ها و انگیزه های گیمرهای ایرانی در مدل پیوستار روان شناختی (PCM) است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است که به شکل میدانی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش گیمرهای زیر ۳۰ سالی هستند که حداقل یک ساعت در هفته بازی می کنند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های فانک (۲۰۰۸) برای تشخیص مراحل مختلف مدل پیوستار روان شناختی، کرافورد (۱۹۹۱) برای تعیین محدودیت های فراغت و سیانفرون و همکاران (۲۰۱۱) برای سنجش انگیزه بود که پس از بررسی روایی و پایایی در اختیار نمونه ها قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی با تأکید بر شاخص های آماری گرایش به مرکز و پراکندگی استفاده شد. ابتدا سطوح پیوستار روان شناختی برای هر یک از شرکت کنندگان بر اساس نمراتشان شناسایی شد. از آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت محدودیت ها و انگیزه های گیمرهای زن و مرد در سطوح مختلف PCM استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زنان و مردان در درک محدودیت ها و انگیزه های گیمر ها در مراحل مختلف PCM تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس نتایج می توان این گونه نتیجه گیری کرد که جنسیت عامل مهمی در انگیزه های مشارکت و محدودیت های ادراک شده گیمرهای ایرانی است و هرقدر به سطوح بالاتر پیوستار روان شناختی می رویم میزان تأثیرگذاری جنسیت در انگیزه ها و محدودیت ها بیشتر خواهد شد و تعداد گیمرهای مرد در مراحل جذب، دل بستگی و وفاداری بیشتر از گیمرهای زن است.
ظرفیت شناسی ابزارهای آینده پژوهی در سیاستگذاری رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
161-185
حوزههای تخصصی:
وجود عناصر و پدیده های نوظهور در عرصه رسانه و خبر ایجاب می کند که نوع سیاستگذاری در این بستر، پویا و سیال باشد. به این دلیل که در عصر تحولات متنوع، متکثر و سرشار از عدم قطعیت ها، دامنه غافلگیری سیاست گذاران رسانه بیشتر می شود و از این رو برای بهینه کردن چرخه سیاستی رسانه، بهره گیری از دانش و ابزار آینده پژوهی، همواره پیشنهاد شده است. در واقع آینده پژوهی می تواند خلاءهای عرصه سیاستگذاری رسانه را مرتفع سازد. این مهم با بهره گیری از ابزارها و روش های این دانش میسر خواهد شد. از این رو هدف این نوشتار، معرفی و بررسی ابزارهای آینده پژوهی است که می تواند در حوزه سیاستگذاری رسانه مفید باشند. در این مقاله سعی شده است، به این سوال اصلی پاسخ داده شود که ظرفیت های ابزارهای آینده پژوهی در سیاست گذاری رسانه چیست؟ در این راستا، برای پیشبرد پژوهش از روش کیفی کتابخانه ای و برای گردآوری داده ها از ابزار فیش برداری از منابع مختلف بهره گرفته شده است. براساس داده های این مقاله، برای بهره-گیری بهینه از ظرفیت های آینده پژوهی در سیاست گذاری رسانه لازم است چالش های موجود در این عرصه برطرف شود. در این راستا، نهادینگی علمی آینده پژوهی با هدف زمینه سازی برای پیوند بین دو دانش آینده پژوهی و سیاستگذاری رسانه پیشنهاد شده است.
مروری بر مفاهیم و مدل های ارتباطی جلب مشارکت در فعالیت های مذهبی محلی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
86-73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مدل های جلب مشارکت در فعالیت های مذهبی محلی است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بود که با مطالعه کتابخانه ای و مرور اسنادی منابع موجود انجام شد. برای انجام این تحقیق ابتدا منابع مرتبط با مشارکت، مشارکت مذهبی و اثرات اجتماعی مشارکت در فعالیت های مذهبی بررسی و دیدگاه های نظری مرتبط با مشارکت مذهبی تبیین شد. نتایج نشان داد که نظریه کنش موجه «آیزن و فیش باین»(1980)، گونه شناسی انواع مشارکت «هلی» (2001) و الگوی جلب مشارکت فعالیت های قرآنی سیدی(1402) از جمله دیدگاه هایی هستند که در این زمینه کاربرد دارند. با بهره گیری از این پژوهش ها می توان در جهت جلب حداکثری مشارکت فعالان مذهبی و نمازگزاران مساجد، اقدامات موثرتری انجام داد و در جهت افزایش مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی در جامعه گام برداشت.
رهبری دیجیتال در روابط عمومی ها و سازمان های رسانه ای
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
99-77
حوزههای تخصصی:
هر روز که می گذرد به تعبیر مک لوهان در خصوص دهکده جهانی نزدیک تر می شویم و این مفهوم با مصداق هایی عینی بیش از پیش برایمان ملموس تر می گردد. مشاغل، ابزارها و حتی هویت ها دستخوش تغییر جدی و چالشی می شوند. دهکده جهانی که بر بستری دیجیتالی درحال ایجاد و تکامل است، نیازمند رهبران دیجیتال توانمند می باشد. رمز موفقیت و برگ برنده سازمان ها، بویژه سازمان های رسانه ای و روابط عمومی ها که به نوعی سازمان رسانه ای محسوب می شوند، همانا برخورداری از مدیران و رهبران دیجیتال در سازمان های رسانه ای به عنوان مهم ترین مولفه های مدیریت است. هدف از این مقاله، بررسی روند تکامل مفهوم رهبری دیجیتال، مولفه های رهبری دیجیتال، احصاء میزان توجه مطالعات و پژوهش های علمی جهانی به مقوله رهبری دیجیتال و بیان ویژگی های رهبران دیجیتال است. این پژوهش از جمله تحقیقات توصیفی- تفسیری است که با روش مطالعه اسنادی صورت گرفته است. در این پژوهش از تحلیل محتوای سیستماتیک مرور ادبیات به عنوان رویکرد تحقیق استفاده شده است. این پژوهش در مدت پنج ماه و با مطالعه و بررسی مقالات، کتب و پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی انجام گرفته است.
تحلیل نحوه شکل گیری عشق سیال مبتنی بر زیست زناشویی زوجین در شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
237 - 209
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از نابسامانی های خانوادگی در روابط زوجین، شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نقش آفرینی می کند؛ چراکه شبکه های اجتماعی مجازی که می تواند نقش مؤثری در توسعه فرهنگی و روابط انسانی ایفا کند، به دلیل استفاده نادرست کاربران، به تهدیدی جدی برای خانواده ها تبدیل شده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهش، تجربه زیسته زوجین در شبکه های مجازی و شکل گیری عشق سیال و پیامدهای آن مطابق با نظریه ها شامل نظریه رابطه، نظریه کنترل، نظریه ارضای نیاز و نظریه بحران ارزش ها بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی است که به روش گراندد تئوری (زمینه بنیاد) با رویکرد اشتراوس و کوربین (2000) در این زمینه انجام گرفت. روش تحلیل داده ها به صورت کدگذاری چندگانه انجام شد. سیزده تم (طبقه) برحسب 21 نفر از مراجعان به مرکز مشاوره و متخصصین مراکز به صورت نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Atlas.Ti7 انجام شد. در نهایت برای ترسیم الگوی شکل گیری عشق سیال در زوجین در شبکه های اجتماعی، یافته های تحقیق نشان داد که این مقوله موجب تضعیف بنیان خانواده، طلاق عاطفی، رفتارهای فرازناشویی و کاهش سرمایه اجتماعی می شود. همچنین عوامل علّی (شامل خودمختار زندگی، خویشتن عاشق، خودکامی از خود، فردیت بخشی و اثبات هویت و نافرمانی غیریتی) و عوامل زمینه ای (شامل مردسالاری در جامعه، نابودی مودّت و مشکلات معیشتی و آسیب های اجتماعی و اقتصادی در خانواده)، سبب شکل گیری عشق سیال در شبکه های مجازی می شوند. همچنین نتایج در رابطه با پیامدهای عشق سیال نشان داد که هرچه میزان حضور زوجین در شبکه های مجازی بیشتر باشد، به همان اندازه بر اختلافات زناشویی، خشونت خانگی، طلاق عاطفی، تنوع طلبی عاطفی و جنسی و کاهش اعتماد، افزایش سوءتفاهم ها و رفتارهای فرازناشویی مؤثر است؛ چراکه همجواری مجازی هویت و اتحاد جنسی برحسب پیامدهای باز کردن فضای خصوصی، رفتارهای فرازناشویی، کاهش سرمایه اجتماعی، طلاق عاطفی و آزادی در ارتباط عشقی تعیین می شود.
رابطه ساختاری والدگری ذهن آگاه و فرسودگی والدینی: نقش واسطه ای استرس والدگری مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
501 - 518
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اندکی که در سال های اخیر به مطالعه تجربه فرسودگی والدین ایرانی پرداخته اند، اقدام قابل توجهی در خصوص تدوین و آزمون مدل های مفهومی و گمانه زنی درباره متغیرهای واسطه مرتبط با فرسودگی والدین انجام نداده اند.
ازهمین رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استرس والدگری در رابطه میان والدگری ذهن آگاه مادران با تجربه فرسودگی والدینی آن ها انجام شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی، و جامعه آماری آن شامل مادرانی بود که در س ال تحصیلی 1400-1399 دارای فرزند پیش دبستانی بوده اند. نمونه آماری نیز شامل 369 مادری است که با تکمیل پرسش نامه های آنلاین در این پژوهش مشارکت کرده اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه فرسودگی والدینی (PBA)، فرم کوتاه شاخص استرس والدگری (PSI) و پرسش نامه والدگری ذهن آگاهانه (MIPQ) بود. برای بررسی مدل مفهومی پژوهش نیز از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که والدگری ذهن آگاه فقط با واسطه استرس والدگری مادران می تواند نزدیک به 78 درصد از واریانس فرسودگی والدینی را تبیین کند؛ اما دارای اثر مستقیم بر فرسودگی والدینی نیست. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر فراهم کردن درک بهتری درباره فرسودگی والدینی، می تواند در مداخله های آموزشی یا درمانی معطوف به کاهش فرسودگی والدینی نیز سودمند باشند.
امنیت اجتماعی و دانشگاه: مدلسازی احساس امنیت اجتماعی در دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط دانشگاهی،که نخبگان جامعه را دربر می گیرد،احساس امنیت اجتماعی یکی از بنیادی ترین اصل های توسعه و رفاه اجتماعی تلقی می شود؛ زیراکه در صورت عدم احساس امنیت در محیط دانشگاه سرمایه های انسانی کشور قادر نخواهند بود به رسالت اصلی خود عمل نمایند.بنابراین در همین راستا، مقاله حاضر کوشش می کند میزان احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را برآورد کرده و تأثیر سرمایه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینداری را بر آن مطالعه نماید. تحقیق به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بود که بالغ بر 13000 نفر بودند. از این تعداد، 384 نفر بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب تصادفی(چند مرحله ای) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. تحلیل پایایی و روایی متغیرهای پرسشنامه نیز نشان دهنده روایی و پایایی بالا است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان در سطح متوسط به بالا است.همچنین یافته های تحقیق نشان داد که میزان احساس امنیت اجتماعی بر حسب جنس و قومیت دانشجویان یکسان بوده، و تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. در مجموع، نتایج بدست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی توانسته اند 12 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی را در بین دانشجویان مورد تبیین قرار دهد. طبق نتایج تحقیق می توان گفت که احساس امنیت دانشجویان دانشگاه به میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنها بستگی دارد.با افزایش میزان دینداری دانشجویان، بهبود سرمایه اجتماعی، بالا رفتن سرمایه اقتصادی و ارتقای سرمایه فرهنگی دانشجویان دانشگاه تبریز زمینه را برای تقویت احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را فراهم می سازد.
ریشه های تکوین بازار و دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 129
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی اقتصاد سیاسی بحث در مورد نوع رابطه میان سپهر عمومی و خصوصی است. سپهر عمومی حوزه سیاست در نظر گرفته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن دولت- ملت است. سپهر خصوصی هم حوزه اقتصاد دانسته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن بدوا بازار ملی و در مراحل بعدی بازار منطقه ای، بین المللی و جهانی است. بر این اساس، امکان ورود به بحث اقتصاد سیاسی ایران زمانی وجود دارد که ابتدا دو نهاد دولت ملی و بازار شکل گرفته باشد تا بتوان در مورد نوع رابطه آن ها سخن گفت. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که نهادهای بازار و دولت ملی چگونه و در چه زمانی در ایران شکل گرفتند؟ در رابطه با تکوین بازار دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که بازار به صورت طبیعی از گذشته وجود داشت. و نظر دوم معتقد است که بازار در قرن نوزدهم به عنوان یک نهاد تاسیس شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرضیه استوار است که نهاد بازار در ایران نه امری طبیعی و دارای ریشه داخلی بلکه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، تحت تاثیر عامل خارجی تاسیس گردید. در رابطه با تکوین دولت نیز دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که دولت مدرن در واکنش به صنعتی شدن شکل گرفت. و نظر دوم معقتد است که دولت مدرن در واکنش به جنگ های بین المللی ساخته شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرض استوار است که این عامل خارجی جنگ های بین المللی بود که دولت در ایران را ساخت.
مطالعه فهم دانشجویان از زمینه ها و پیامدهای شادی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
79 - 113
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای ضروری برای موفقیت فردی و اجتماعی انسان جستجوی نشاط و شادی می باشد، هر چند که دستیابی به این مهم برای همگان و اکثریت مردم سهل و آسان نیست. اگر چه رسیدن به این هدف برای هرکسی به آسانی صورت نمی گیرد. در سال های اخیر، تمایل جامعه شناسان برای مطالعه شادی و علل و پیامدهای آن، افزایش یافته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مطالعه فهم دانشجویان از زمینه ها و پیامدهای شادی می باشد. روش این پژوهش، کیفی بوده و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. در پژوهش حاضر با 20 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز مصاحبه عمیق به عمل آمد. محورهای مصاحبه در این پژوهش عبارت است از: تلقی جوانان از شادی، عوامل تاثیرگذار بر شادی، پیامدهای شادی در سطح فردی و جامعه و راهکارهای مناسب برای شادی جوانان.مقوله های محوری مستخرج از مصاحبه ها عبارت است از: عوامل اقتصادی، عوامل خانوادگی، احساس خودارزشمندی، رضایت از زندگی، سرمایه اجتماعی، تفوق ارزش های مادی، توسعه اجتماعی، مدارای اجتماعی، بسترسازی برای اشتغال، لزوم توجه به مطلوبیت اوقات فراغت . پس از تحلیل یافته های مصاحبه، تقلیل و کدگذاری در پژوهش حاضر مقوله کالایی شدن شادی به دست آمد.نتایج حاصل از اطلاعات مصاحبه نشان می دهد که سیاستگذاری های اجتماعی و عمومی مرتبط با نشاط اجتماعی جوانان بایستی منطبق با نیازهای اساسی آنها تدوین گردد.
تحولات محله های شهری و تجربه دوران کودکی مادران و دختران ساکن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۲۷-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی نوظهور در جامعه ایران، اختلال در فرایند کودکی و جامعه پذیری کودکانه است. پیش تر، کودکان از طریق تعامل با اعضای خانواده و بعدها با همسالان به صورت فعال آموزش های لازم را برای حضور در جامعه کسب می کردند؛ اما در حال حاضر انزوای ناخواسته کودکی و محروم شدن آن ها از تعامل با همسالان در محله و همسایگی عیان است. بخش عمده ای از این مسئله، ریشه در تغییرات در شرایط کالبدی شهر و به تبع آن حذف مناسبات همسایگی و محلی دارد. اختلال در فرایند کودکی و جامعه پذیری کودکانه، از زمانی آغاز می شود که تحولات شهرسازی عملاً میدان تعاملاتی که زمانی محل بازی و کنش های متقابل کودکانه بوده را از بین برده است؛ مسئله ای که در چند دهه گذشته باعث «کودکزدایی از شهر» و رانده شدن تدریجی کودکان به پستوی خانه و انزوای ناخواسته آنان شده و آشکارا زیست جهان کودکی بین دو نسل را متفاوت از یکدیگر ساخته است. با توجه به اهمیت مسئله، تحقیق حاضر با مطالعه ای کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، 30 تجربه از تجربیات کودکی مادران و دختران در 3 محله از محله های مناطق 5، 7 و 16 شهر تهران را توصیف کرده است؛ مادران و دخترانی که همه آن ها کودکی خود را در یک محله مشترک، اما با تجربه ای متفاوت گذرانده اند. نتایج نشان داد در اثر تغییرات کالبدی و به تبع آن دگردیسی در مناسبات اجتماعی، تجربه زیسته کودکان (دختران) با والدین (مادران) تفاوت بنیادی پیدا کرده است؛ تفاوتی که در تربیت و درنهایت شخصیت متفاوت مادران و دخترانشان پدیدار می شود. نتایج همچنین بر این دلالت دارد که برخلاف مادران، دختران نسل جدید (5 تا 12 سال) اغلب منزوی اند و سرگرمی هایشان بیشتر فردی و انفعالی است.
Designing a Model of Human Resources Training with Integrated Learning Approach in State Banking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The human resource studies seek to investigate the effective factors on education and its impact on the development of human learning in organizations. As a result, considering the importance of human resources training in all organizations, the present research was conducted with the aim of designing human resources training model with blended learning approach in government banking. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical populations were included documents related to the field of human resources training with the blended learning approach in the last 15 years, which 35 documents were selected as a sample with using the purposive sampling method. To collect the findings were usedfrom notes taking method from the documents, which whose validity was confirmed by the triangulation method and their reliability was obtained by the Cohen's kappa coefficient method 86.9 percent. The data were analyzed by thematic analysis and under three types of open, axial and selective coding. Findings: The findings showed that for the human resources training model with blended learning approach in government banking were identified 118 basic themes, 24 organizing themes and 9 comprehensive themes including educational leadership based on understanding and recognition, educational planning and targeting, optimization of educational processes, educational interactions, dynamic learning indicators, features of learning organization, explanation of educational goals, organizational agility and development of human resources training models. In the end, the human resources training model with blended learning approach in government banking was drawn. Conclusion: The results of this study can have practical implications for the officials and planners of the government banking, and they based on the themes of the present research can take an effective step towards improving human resources training according to the blended learning approach.
ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، معاونان و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که عوامل علی دربرگیرنده: عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی؛ عوامل تشدیدکننده دربرگیرنده: نقصان در قوانین و مقررات سازمان، مدرنیته، رسانه ها و اینترنت، نوع سازمان(دولتی/ خصوصی)؛ عوامل محدودکننده دربرگیرنده: تقویت ارزش ها و اعتقادات دینی، تقویت نظارت سازمانی؛ مصادیق روابط عاشقانه دربرگیرنده: روابط کلامی، رفتاری، جنسی؛ مکانیزم های مدیریت عشق دربرگیرنده: نگرش و برخورد مدیران، اقدامات مدیریت منابع انسانی، حفظ حریم شخصی، برنامه های آموزش و مشاوره، رفتارهای اخلاقی و سازگارانه، منشور اخلاقی مکتوب؛ فرصت ها دربرگیرنده: افزایش رضایت شغلی، افزایش نشاط سازمانی، شکل گیری احساسات مثبت و چالش ها دربرگیرنده: مشکلات جسمی، تنش های عاطفی، تنش های جنسی، روابط ناسالم با سایر همکاران، اختلال در کارکرد شغلی، شکل گیری روابط غیراخلاقی، تضعیف اعتبار اجتماعی و تضعیف ارزش ها می باشد.
شبکه های مجازی و شکل گیری هویت مدرن (مطالعه موردی: جوانان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش جوانان 18 تا 30 ساله به هویت مدرن است. روش تحقیق، کمی؛ ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته؛ و حجم نمونه برابر با 384 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سال 1401 جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی (0.399=r)، فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی (0.328=r) و خودابرازی در شبکه های اجتماعی مجازی (0.532=r) و گرایش به هویت، رابطه معناداری وجود دارد. در واقع حضور مستمر، وابستگی و تعلق به این فضا و تولید محتوا و خودابرازی در این فضا منطبق با الگوها و فرهنگ جهانی منجر به پذیرش هویت و ارزش های مدرن (عقل گرایی، مادی گرایی، فردگرایی، غرب گرایی و جهانی سازی و نفی تقدیرگرایی و ترویج زندگی نمایشی و لوکس ) شده است.کلیدواژه ها: هویت مدرن، شبکه های اجتماعی مجازی، جوانان.
عوامل برسازنده بحران صندوق های بازنشستگی در ایران از نگاه ذی نفعان (با تمرکز بر سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
203 - 232
باتوجه به روند سالمندی جمعیت در همه کشورهای جهان و به تبع آن افزایش هزینه های صندوق های بازنشستگی تقریباً تمامی این صندوق ها با وضعیتی بحرانی مواجه شده اند. علاوه برآن، پویایی کم نظیر شرایط اجتماعی و اقتصادی در جهان امروز، مستلزم بازنگری نهادهای مختلف در بازه های نه چندان طولانی است؛ شرط بقای سازمان های عمومی در این شرایط متغیر، انعطاف پذیری و انطباق یافتن با شرایط اقتصادی و اجتماعی محیط پیرامون آن در عین پایبندی به اهداف اصلی خود است؛ بنابراین به منظور سیاست گذاری مناسب برای این انطباق، شناختِ عوامل شکل گیریِ این بحران اهمیت فزاینده ای دارد. مسئله اساسی پژوهش حاضر پی بردن به عوامل برسازندیه بحران صندوق های بازنشستگی از دیدگاه بخشی از کنشگران کلیدی آن است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره می برد، روش آن تحلیل مضمونی، ابزار گردآوری داده مصاحبه، و شیوه تحلیل، تحلیل مضمونی است. بازسازیِ معناییِ مسئله از دیدگاه کنشگران کلیدی نشان می دهد که بحران را چهار عامل اصلی برساخته اند: «رکود اقتصادی»، «ضعف کارشناسی و تخصص گرایی»، «کاهش و تخریب اعتماد به سازمان» و «سازمان به مثابه حیا ط خلوت دولت». «نسبت پشتیبانی» نیز به عنوان یکی از مهم ترین برسازندگان مسئله به «بحران اقتصادی» در جامعه باز می گردد که باعث کاهش سرمایه گذاری مولد و نرخ اشتغال شده است.
پذیرش هژمونی مردانه و کودک همسری: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
85 - 111
حوزههای تخصصی:
کودک همسری یکی از شکل های نظم جنسیتی مردسالارانه ونوعی سرکوب جنسی است که بردختران اعمال می شود،در همین راستا، نوشتاربا هدف واکاوی تجربه زیسته دخترانی بوده است که با پذیرش هژمونی مردانه درسنین 15سال و پایین تر ازدواج زود هنگام داشته اند.برای نیل به این هدف،پژوهش حاضر بر اساس رویکرد کیفی وروش پدیدارشناسی صورت گرفت. اطلاعات از 31 نفر از دانش آموزان دختر بخش صوفیان که درکودکی ازدواج کرده اند با استراتژی نمونه گیری هدفمند وروش گلوله برفی جمع آوری شدند و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته به عمل آمد.مصاحبه ها با روش کلایزی تحلیل شده است.یافته های پژوهش بامقوله اصلی انفعال و پذیرش هژمونی مردانه شامل زیر مقولات فرعی( تایید نیابتی به مثابه خشونت خاموش، پدربزرگ سالاری، ازدواج فامیلی اجباری، استفاده ابزاری از رسم نشان در قالب خشونت نمادین،تماس فیزیکی با جنس مخالف : حفظ آبرو برای مرد نه برای زن آری!)، بررسی شد که از مولفه های زمینه ساز پذیرش ازدواج زودهنگام تحت استیلای هژمونی مردانه می باشد.
تصویر ذهنی مسلمانان بوسنی وهرزگوین از مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
229 - 254
حوزههای تخصصی:
شناخت نگرش های مختلف به تشیع می تواند در تبلیغ و معرفی آن نقش مهمی ایفا کند. مقاله حاضر به بررسی تصویر ذهنی مسلمانان کشور بوسنی و هرزگوین از مذهب تشیع می پردازد. هدف آن کشف تعریفی است که مسلمانان بوسنی در تجربه زیسته خود از مذهب تشیع دارند. این پژوهش با اتخاذ رویکرد «چندروشی» کوشیده است تا سؤالات مطروحه را با روش «پدیدارشناسی» و روش «دلالت-پژوهی» پاسخ دهد. در بخش اول مقاله، تحلیل داده های 20 مصاحبه پدیدارشناسانه، 15 مضمون اصلی در دو حوزه معنایی به دست آمده است. براساس یافته های این بخش، تشیع در تجربه زیسته مسلمانان بوسنی دو معنی دارد. گروهی آن را «فرقه ضاله» و گروهی نیز آن را «یکی از مذاهب اسلامی» می دانند. در بخش دوم، با بهره گیری از روش دلالت پژوهی مهمترین دلالت ها ی تبلیغی ناظر به این حوزه های معنایی استخراج و پیشنهادهایی نیز جهت تحقق آنها ارائه شد. برخی از دلالت های تبلیغی عبارتند از «مخاطب شناسی و رعایت سطوح مخاطبین»، «تفهیم مواضع سیاسی ایران و جبهه مقاومت و دست-آوردهای انقلاب اسلامی»، «تبلیغ تشیع توسط شیعیان»، «توجه به اهمیت دین در زندگی»
حمایت های غیررسمی و تمایل به فرزندآوری در بستر باروری پائین: مطالعه شهرهای نوشهر و چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
147 - 186
حوزههای تخصصی:
با کاهش میزان باروری به زیر سطح جایگزینی نقش حمایتهای غیررسمی در جهت رفع موانع فرزندآوری قابل توجه است. هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر حمایت های غیررسمی بر تمایل به فرزندآوری با بهره گیری از تئوری حمایت اجتماعی است. جامعه آماری تحقیق زنان دارای همسر و حداقل یک کودک زیر پنج سال شهرهای نوشهر و چالوس است. داده ها با اجرای پیمایش و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی و متناسب با حجم نمونه در میان 362 زن جمع آوری شده است. برای برآورد اثر متغیرهای حمایت ابزاری و بالقوه به فرزندآوری از رگرسیون لجستیک بهره گرفته شده است. بر مبنای یافته ها حدود 47 درصد مادران به داشتن فرزندی دیگر تمایل داشتند. نتایج تحلیل چند متغیره تمایل به فرزند بعدی نشان می دهدکه برخی از متغیرهای حمایتی از قبیل میزان دریافت کمک در کار خانگی از سوی همسر، دریافت کمک در کارخانگی از والدین شوهر و فراوانی ارتباط حضوری با والدین شوهر بر افزایش تمایل به فرزندآوری دیگر زنان اثرگذار بوده است. نتایج در رابطه با شاخص های حمایتی حاکی از آن است که شاخص حمایت بالقوه بر تمایل فرزندآوری دیگر رابطه معنادار نداشته است ولی در مقابل، دریافت سطوح بالای حمایت ابزاری بر افزایش تمایل فرزندآوری دیگر تأثیر گذار بوده است. در مجموع، باتوجه به تأثیر برخی از متغیرهای حمایت ابزاری و بالفوه بر تمایل فرزندآوری دیگر می توان تاحدودی رابطه تئوری حمایت اجتماعی و فرزندآوری را تأیید کرد. .
تحلیل گفتمان عدالت اجتماعی در «قانون بیمه بیکاری» و «طرح بیمه بیکاری ایام کرونا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
167 - 216
حوزههای تخصصی:
یافته های حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که دال شناور «عدالت اجتماعی در قوانین بیمه بیکاری» بر مبنای دال مرکزی «اعمال نظام رفاهی هدفمند» قابل تعریف است، این دال، ذیل گفتمان حاکم بر قانون بیمه بیکاری(گفتمان سازندگی) در قالب مدلول ها یا نشانه های اصلی ای چون «اشتغال زایی»، «ساختار دوگانه مدیریتی بیمه بیکاری»، «نگرش به بیکاری به عنوان معضلی اجتماعی»، «نبود نگاه حمایتی و جامع» و «رعایت عدالت استحقاقی» مسدود و مفصل بندی این گفتمان، حول دال های اصلی مذکور شکل گرفته است. اما دال شناور «عدالت اجتماعی در قوانین بیمه بیکاری» در طرح بیمه بیکاری ایام کرونا که بر مبنای دال مرکزی «اعمال سیاست حمایتی جامع» قابل تعریف است، ذیل گفتمان حاکم بر این متن، که گفتمان اعتدال دولت روحانی بوده است، در قالب نشانه هایی اصلی یا مدلول هایی چون «عدم رعایت عدالت توزیعی»، «بهبود وضعیت رفاهی بیکاران»، «نگرش به بیکاری به عنوان مقوله ای کلان و فراسازمانی»، «طرح ریزی چهارچوبی برای پرداخت مقرری بیکاران»، «تأمین اعتبارات مالی در حوزه بیکاری»، «اصلاح در قوانین و مقررات بیکاری» و «رعایت عدالت استحقاقی»، مسدود و حول نشانه های اصلی مذکور، نظام معنایی ای گفتمان مذکور را شکل داده است. لذا نتایج حاصل از تحلیل گفتمان مبیّن آن است که تلقی از عدالت اجتماعی در قوانین بیمه بیکاری به لحاظ تحلیل گفتمانی (مضامین، روابط و فاعلان اجتماعی) یکسان نبوده است.
رابطه حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد در میان زلزله زدگان استان کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۰
119-89
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کشور ایران از جمله کشورهایی است که بیشترین تلفات را از زلزله، متحمل شده است. برخی پیامدها و آسیبهای اجتماعی ناشی از زلزله حتی در دهه های بعد در آن مناطق ظاهر می شود. یکی از این پیامدها، گرایش به مصرف مواد است. ازاین رو این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد در میان زلزله زدگان استان کرمانشاه انجام شد. روش: در این مطالعه همبستگی در سال 1400، 450 نفر از جمعیت ساکن در شهر سرپل ذهاب که در هنگام زلزله سال 1396 در این شهر ساکن بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای موردمطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از چک لیست مشخصات جمعیت شناختی و دو پرسشنامه روا و پایاشده حمایت اجتماعی وکس و نگرش به مصرف مواد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS Graphics تحلیل شدند. یافته ها: بیشتر افراد موردمطالعه، مرد، مجرد و شاغل بودند. میزان حمایت اجتماعی در سطح خیلی خوب و میزان گرایش به مصرف مواد در سطح متوسط ارزیابی شد. همچنین، بین حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد رابطه منفی و معناداری به دست آمد. بحث: با توجه به وجود رابطه معنی دار حمایت اجتماعی با گرایش به مصرف مواد و با توجه به زلزله خیز بودن کشور ایران، مسئولان مربوطه می بایست با انجام اقدامات مناسب برای بهبود حمایت اجتماعی که می تواند موجب کاهش گرایش به مصرف مواد در میان زلزله زدگان شود، برنامه ریزی و سیاست گذاری کنند.
Sociological Investigation of Cultural-Social Influence of Afghanistan Immigrant Families from Iran (Case study of Tehran city)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The immigrants in the destination communities always face many challenges in cultural and social fields and they must coordinate and adapt themselves to cultural and social influences. Therefore, the current research was conducted with the aim of sociological investigating of cultural-social influence of Afghanistan immigrant families from Iran. Methodology: In a qualitative, applied and cross-sectional research, 16 parents and children of Afghanistan immigrant families referring to the one of Tehran's helper clinics were examined in terms of cultural-social influence. The research tool was included semi-structured interviews with parents and children of Afghanistan immigrant families. For data analysis was used thematic analysis method according to grounded theory. Findings: The findings of the sociological investigating of cultural-social influence of Afghanistan immigrant families from Iran showed that 20 concepts in 7 categories of insecurity in Afghanistan (with 3 concepts of life insecurity, economic insecurity and financial insecurity), better living conditions in Iran (with 4 concepts better health, food preparation and food hygiene, better environmental conditions of people and better moral feedback in the society), better economic conditions in Iran (with 2 concepts of providing social life basic facilities and more economic situations), problems of social life in Iran (with 3 concept of racial mentality of Iranians in dealing with Afghans, financial and economic discrimination against Afghans and humiliation of native culture of Afghans), preservation of Afghan traditions and cultural values in Iran (with 2 concepts of holding traditional ceremonies of Afghans and connection of young Afghans with traditional ceremonies of Afghans), problems of educating Afghans in Iran (with 2 concepts of structural problems against the education of Afghans and negative cultural and racial attitudes from some Iranians) and accepting the values and norms of Iranian society (with 4 concepts of accepting and carrying out common traditions, understanding and accepting some aspects of culture daily social life of Iranians, participation in friendly gatherings of Iranians and family relationship and marriage with Iranians) were identified. The analyzes according to the grounded theory showed that in the causal conditions of the social structures of the acceptance of immigrants there are four categories of social trust, institutionalization of the principles of social education, development of structures that support the acceptance of immigrants and creation of equal conditions for the social life of immigrants, in the central phenomenon of security, health and better living conditions in Iran three are three category of lack of security in Afghanistan, better living conditions in Iran and better economic conditions in Iran, in the basic conditions of infrastructure there are two categories of financial resources and human resources, in the interfering conditions of social life challenges of Afghan immigrants there are one category of individual-social life problems in Iran, in the proposal solutions for the acceptance and participation of immigrants in Iranian society there are two categories of solving structural problems in the social presence of Afghans and cultural education of Iranians for better acceptance of Afghan immigrants and in the consequences of the life outcome