فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
204 - 159
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد مطالعه واکنش کاربران فضای مجازی به «روایات تعدی جنسی» در شبکه اجتماعی توییتر است. پس از فراگیری جنبش Me Too در سال 2017 در شبکه های اجتماعی جهانی، کاربران ایرانی نیز از این هشتگ برای بیان روایات آزار خود استفاده کردند، این روایات در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۹ تا بهمن ۱۴۰۰ بررسی شدند. برای مطالعه مذکور چارچوب مفهومی مناسبی تدوین و از روش داده کاوی و تحلیل مضمون استفاده گردید. این پژوهش به بررسی واکنش های رسمی به این کارزار در قالب سه خبرگزاری مهر، ایسنا و ایرنا و واکنش های غیررسمی به آن طی سه موج افزایش توییت های کاربران در این کارزار پرداخته است. از مهم ترین نتایج حاصله کشف مضامین ذیل بودند؛ تعلیق خودخاموشی عاطفی، تهییج عواطف اجتماعی، احساس همدلی، احساس مسئولیت اجتماعی، رتوریک زنانه، ترومای ماندگار و مذمت کارزار. در پایان ضمن اشاره به زمینه های اجتماعی-تاریخی در برجسته سازی این مسئله که منجر به بازتاب آن در فضای مجازی شده، جریان انتقادی کارزار نیز موردتوجه قرار گرفته است.
کفایت و پذیرش اجتماعی والدین تا چه اندازه تغییرات بلوغ و مهارت های اجتماعی نوجوانان را تبیین می کند؟ مطالعه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
167 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرزندان در اغلب زمینه ها تمایل دارند مانند والدین خود رفتار کنند و از الگوی رفتاری والدین پیروی کنند. تغییرات رفتاری و ارتباطی والدین که جنبه ی فردی و اجتماعی دارد، می تواند بر نگرش ها و رفتارهای فرزندان، به صورت بین نسلی تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بلوغ اجتماعی و مهارت های اجتماعی نوجوانان براساس کفایت اجتماعی و پذیرش اجتماعی والدین آنها می باشد. روش و داده ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 175 نفر از مادران دارای فرزند نوجوان در شهر یزد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983)، بلوغ اجتماعی رائو (1986)، کفایت اجتماعی فلنر (1990) و پذیرش اجتماعی مارلون و کرون (1960) استفاده شد. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که کفایت اجتماعی و پذیرش اجتماعی مادران بلوغ اجتماعی و مهارت های اجتماعی نوجوانان را پیش بینی می کند و کفایت اجتماعی مادران قدرت بیش بینی بیشتری در مهارت و بلوغ اجتماعی نوجوانان دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که افزایش کفایت اجتماعی و پذیرش اجتماعی مادران بلوغ اجتماعی و مهارت های اجتماعی نوجوانان را پیش بینی می کند. مادرانی که توانایی تفکر، حل مسأله و عزت نفس بالایی دارند می توانند با ارائه بازخوردهای سازنده به رشد مهارت های اجتماعی در فرزندان خود کمک کنند. پیام اصلی: رویارویی و کنار آمدن ب ا تغیی رات هم ه جانب ه جسمی، روانی و اجتماعی، از جمله مهارت های اجتماعی مهم برای نوجوانان است که م ی توان د در فرآین د ارتباطی و س ازگاری آنان نق ش داشته باشد. والدین و خصوصاً مادران در این فرآیند نقش به سزایی دارند. نگرش والدین نسبت به خود و نگاه واقع بینانه به جنبه های مختلف زندگی، مهارت و توانایی نوجوانان در ارتباط با مسائل مختلف را شکل می دهد.
بازخوانی فوکویی از مسئله سازی هویت ایرانیان: از اواخر قرن دوازدهم تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
این مقاله به «مسئله سازی» هویت ایرانیان از اواسط قرن دوازدهم شمسی می پردازد که توسط روشنفکرانی مانند آخوندزاده و آقاخان کرمانی شروع شد و در ادامه وارد زیست-سیاست ایرانیان شد و اندیشه ها و نهادهای مختلفی پیرامون هویت ایرانیان تولید و به یک هدف برای اندیشه و سیاست ورزی قرار گرفت. بر این بنیاد، سؤال اساسی پژوهش حاضر این خواهد بود که چرا هویت ایرانیان مسئله شد و با توجه به این مسئله شدن چه تغییرات گفتمانی و غیر گفتمانی در مناسبات اجتماعی و سیاسی هویت ایرانیان رخ داد؟ برای پاسخ به سؤال فوق الذکر ما با به کارگیری روش تبارشناسی و روابط دانش/قدرت میشل فوکو و همچنین با توجه به مسئله سازی هویت ایرانیان، سامانه ها و روابط قدرتی که در اطراف هویت ایرانیان شکل گرفت را بررسی می کنیم. نتایج تحقیق آن است که از دوره ملکم خان و آقاخان کرمانی، هویت ایرانیان وارد یک مسئله برای اندیشه و سیاست ورزی شد و این مسئله شدن به اشکال مختلف تا امروز ادامه داشته است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای «هماهنگی نگرش ها»، «آشنایی با نگرش های همسر» و «هماهنگی ارزش های زوجین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
29 - 44
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی برای حفظ زندگی زوجین و بهزیستی آن ها، مهم است و عواملی که رضایت زناشویی را افزایش می دهد، مشهود است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس هماهنگی نگرش ها، آشنایی با نگرش های همسر و هماهنگی ارزش های زوجین است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. ۱۲۶ زوج از زوجین متأهل شهر تهران و کرج که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، در این پژوهش شرکت کردند. تمامی آزمودنی ها، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (DAS) و پرسش نامه ارزش های آلپورت (SOV) را تکمیل نمودند. یافته ها حاکی از آن است که بین هماهنگی نگرش ها، آشنایی با نگرش های همسر و هماهنگی ارزش های زوجین با رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این متغیرها قدرت پیش بینیِ رضایت زناشویی را دارد. مقدار ضریب همبستگی رضایت زناشویی زوجین با هماهنگی نگرش های زوجین، آشنایی با نگرش های همسر و هماهنگی ارزش های زوجین برابر ۰.۷۱ و واریانس مشترک آن ها برابر با ۰.۵۰ است که به معنای آن است که متغیرهای موردنظر ۵۰ درصد رضایت زناشویی زوجین را پیش بینی می کنند؛ در این بین، هماهنگی نگرش های زوجین بیشترین نقش را در پیش بینی رضایت زناشویی دارد و پس از آن آشنایی با نگرش های همسر و در انتها هماهنگی ارزش های زوجین، می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند.
خشونت خانگی علیه مردان (مورد مطالعه: منطقه حاشیه نشین فلکه ای شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
31 - 52
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه مردان، پیامدهای کژکارکردی متعددی دارد که نه تنها فرد و خانواده را متأثر می سازد، بلکه سطوح میانی و کلان جامعه را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های خشونت زنان علیه مردان در منطقه حاشیه نشین فلکه ای شهر خرم آباد است. نمونه مورد مطالعه، کلیه مردان متأهل منطقه حاشیه نشین فلکه ای شهر خرم آباد است. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفته است. بر این اساس با ده نفر از مردان دارای تجربه خشونت، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت و بعد از کدگذاری داده ها، ۲۴۱ کد باز، 20 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی استخراج شد. برای اعتبارسنجی داده ها نیز از فنونی همچون بازبینی مجدد شرکت کنندگان، بازبینی توسط متخصصان استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که خشونت علیه مردان برآمده از «کار مضاعف، برچسب مسئولیت ناپذیری، فقدان نقش در فرایند تصمیم گیری، تهدید به خودکشی و طلاق، مقایسه، تحقیر و سرزنش و محرومیت جنسی» است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زنان با ایجاد تنگناهای اقتصادی، ایجاد مقایسه، خشونت های کلامی و در نتیجه افزایش تنش، زمینه های لازم را برای خشونت علیه مردان فراهم کرده اند.
جامعه شناسان ایرانی و پیش بینی تغییرات نهاد خانواده در ایران (یک مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات جوامع امروزین پیچیدگی روزافزون و به تبع آن خودبسندگی و استقلال نهادها برابر عاملین اجتماعی است. در فرایند مدرنیزاسیون، نهادها، عینیتی مستقل از کنشگران پیدا می کنند. این پیچیدگی فرایند مدیریت جامعه را دچار مسائلی می کند که توجه به آینده و پیش بینی روندها و فرایندها را می طلبد. پیش بینی، یکی از خواص فراموش شده علم در جامعه شناسی ایرانی است. به گونه ای که تقریبا جامعه شناسی در ایران طی چهاردهه گذشته کوششی برای اعلان آینده پیرامون نهادی خاص و با تغییراتی در یک حوزه نداشته است. با این وجود به صورت ناخودآگاه، جامعه شناسان پیش بینی هایی داشته اند که محقق شده است. برخلاف جریان غالب جامعه شناسی در جهان که آینده نهادهای اجتماعی از جمله خانواده بیشتر مورد توجه بوده است، جامعه شناسان در کشور ما، بیشتر پدیده هایی که نماد تغییرپذیری جامعه هستند، همچون انقلاب ها و جنبش های اجتماعی را به عنوان انواع مختلفی تغییرات اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله بر آن است با بررسی نگاه جامعه شناسان ایرانی پیرامون تغییرات خانواده ایرانی که در مقالات آنان منعکس شده است، آن چه در لابلای متون به عنوان نگاه به آینده خانواده ایرانی بوده است را دسته بندی و احصا نماید.برای پاسخ به این سؤال که «جامعه شناسان ایرانی چه پیش بینی هایی درباره خانواده ایرانی در ابعاد ازدواج، بعد خانواده و طلاق داشته اند» بهترین روش استفاده از تحلیل شکاف است که ابتدا در فضای مهندسی و به مرور زمان در مطالعات بازار استفاده شد.در ایران با دو نوع نگاه به آینده روبه رو هستیم. اولین مدل کار محققان آینده در دهه اخیر است که در پنج سال پیش قدرتمندتر شده است. جامعه شناسان نگاه دیگری به آینده دارند. آن ها تقریباً هرگز ادعای پیش بینی نکرده اند، اما درباره رویدادهای آینده به ویژه درخصوص خانواده ابراز نگرانی کرده اند. در میان تمام نظریه های جامعه شناسان دو مورد را می توان به وضوح بیان کرد؛ اول اینکه هیچ یک از آن ها ادعا نکرده اند آینده خانواده را پیش بینی می کنند، حتی اگر در عمل چنین کرده باشند. نکته بعدی این است که هیچ کدام از آن ها از روش های متعارف آینده نگر در دنیای امروز استفاده نکرده اند. البته بخش قابل توجهی از روش تحقیق آینده پژوهان نیز برگرفته از جامعه شناسی است. جامعه شناسی سنتی غنی در مطالعات آینده جهان معاصر است. با وجود این، در حوزه روش کسانی که از آینده خانواده صحبت کردند، به صراحت از روش آینده نگر سخنی نگفتند.جامعه ایران را برخلاف آنچه شناخته شده است، می توان با مطالعه ای پیمایشی پیش بینی کرد. این موضوع در حوزه خانواده نیز کاملاً مشهود است.
تحول معنای علم از فائز به غالب و شکل گیری نظام آموزش عمومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
127 - 148
حوزههای تخصصی:
مدعای اصلی ما این است که در دوره معاصر ایران، معنای علم که در تجربه تاریخی مسلمانان همواره «علم فائز» بوده به «علم غالب» تغییر پیدا کرده است. مفهوم «علم» یکی از مفاهیم بنیادین فرهنگ اسلامی است و تغییر در معنای آن در دوره معاصر ایران، سبب به وجود آمدن تحولات فرهنگی عظیمی شده و به دنبال خود ساختارهای جدیدی را نیز به وجود آورده است. نظام آموزش عمومی کشور ازجمله این ساختارهای نوظهور است. نظام آموزش عمومی از ابتدای شکل گیری آن تاکنون همواره متأثر از معنای جدید علم بوده و بر اساس این، به عنوان بزرگ ترین و اصلی ترین منبع تولید معنای «علم غالب» در حال تبلیغ و ترویج این معنای از علم در سطح کشور است.
دانش آموزان در ابتدای ورود به نظام آموزش عمومی کشور با معنای «علم غالب» آشنا می شوند و کسب این علم، به یکی از اولویت های اصلی آنها تبدیل می شود. نظام آموزش عمومی کشور با ارجحیت دادن به علوم طبیعی و تجربی که قرابت بیشتری با معنای علم غالب دارند، دیگر علوم دینی را از مدار علم بودن خارج کرده و با تبلیغ و ترویج معنای علم غالب، به عنوان سدی محکم، مانع از ارتباط برقرارکردن دانش آموزان با معنای تاریخی علم یا همان علم فائز شده است.
تحلیل ژانر روایت های زنان دارای تعارض زناشویی از تجربه مراجعه به مرکز مشاوره خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
59 - 95
حوزههای تخصصی:
پدیدآمدن تعارضات در جهان مدرن امروزی، مؤلفه اجتناب ناپذیر زندگی زناشویی قلمداد می شود. درگذشته، زوجین، هنگام مواجهه با تعارضات زناشویی، از روش های کدخدامنشانه و ریش سفیدی بهره مند می شدند، اما امروزه مشاوره خانواده، جایگزین روش های پیشین شده است. امروزه در جامعه ایران، زنان زیادی درگیر تعارضات زناشویی به صورت خفیف یا مزمن هستند که برخلاف گذشته، به مثابه کنشگران فعال، هنگام بروز تعارضات برای چاره اندیشی و حل وفصل آن ها به مراکز مشاوره خانواده مراجعه می کنند؛ در غیر این صورت به دنبال راهی برای خروج از آن می گردند؛ بدین معنا که گروهی از زنان که مشکلات زندگی مشترک را به طور خفیف دریافت می کنند، با مهارت آموزی ادامه زندگی مشترک را میسر می دانند. در برابر، گروه دیگری که تعارضات زناشویی را مزمن ادراک می کنند و تلاش خود را برای ادامه زندگی مفید نمی دانند، پدیده طلاق را تجربه می کنند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت تجربه زنان دارای تعارض زناشویی از مراجعه به مرکز مشاوره خانوادگی بود. این پژوهش با بهره گیری از درمان مراجع محور راجرز، رویکرد خانواده درمانی فمینیستی چسلر، روایت درمانی وایت و اپستین و روش تحلیل روایت تیپولوژیک، در سال 1397 در یک مرکز مشاوره در اصفهان انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق، 17 نفر از زنان متأهل دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بودند که با روش حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه روایی شد. یافته ها نشان می دهد، تجربه اغلب زنان از مراجعه به مشاور در ژانر رمانس روایت شده است؛ ازاین قرار که زنان باتکیه بر توانمندی های خود به عنوان قهرمان زندگی، در جست وجوی راهکاری برای حل تعارضات زناشویی هستند و مراجعه به مرکز مشاوره را جزئی از این انگیزه درونی تلقی می کنند؛ خواه تلاش آن ها به حل مسئله منجر شود و خواه نگردد؛ بنابراین تجربه زنان از مراجعه به مراکز مشاوره، گامی در جهت حل تعارضات است.
سیر تکاملی از حقوق زیستی به حقوق اجتماعی و شهروندی در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، واکاوی سیر تکاملی از حقوق زیستی به حقوق اجتماعی و شهروندی در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه تحلیل محتوا با نگاه نظام مند و همه جانبه به بررسی حقوق شهروندی در برنامه های شش گانه توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۰ ۱۳۹۶) می پردازد. نتایج نشان داد که برخورداری از محیط زیست شایسته، سالم و امن یک حق بشری محسوب می شود. در برنامه اول توسعه، کلیه طرح های عمرانی به صورت ملی اجرا گردید که این امر باعث ایجاد بسترهای لازم برای اجرای طرح های استانی در برنامه دوم شد. در برنامه دوم توسعه، حفظ جنگل ها و ممانعت از آلودگی آب و هوا به صورت سه تبصره حفاظت از منابع طبیعی با تأکید بر جنگل ها، تضمین بهره برداری از منابع و پیش گیری از آلودگی هوا و آب آورده شد. برنامه سوم توسعه موضوعات حفاظت از منابع طبیعی را دربرگرفت. برنامه چهارم توسعه اسناد بالادستی را مورد حمایت قرار داده است. در برنامه پنجم توسعه، مواد قانونی مربوط به آموزش همگانی و اطلاع رسانی محیط زیستی در سطح ملی و منطقه ای و جلوگیری از شکار بی رویه مطرح گردید. درنهایت، برنامه ششم توسعه، حق بر محیط زیست پایدار را به عنوان یک حق بشری و حقوق شهروندان در جامعه ایران نشان داد.
مطالعه پدیدارشناختی زیست جهان زنانه در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد زیست جهان زنانه در شهر کرمانشاه را مورد مطالعه قرار دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هابرماس با تاکید بر مفهوم زیست جهان است. روش پژوهش پدیدارشناسی است و فنون گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته است. تعداد مصاحبه شوندگان 40 نفر هستند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شده اند و داده ها بر اساس مراحل هفت گانه کلایزی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گرچه ظاهرا عناصر سبک زندگی سنتی در کرمانشاه حضور دارد، اما زیست جهان زنانه در آن نیرومند است. در این پژوهش زیست جهان زنان در چهار حوزه ازدواج، خیانت، قدرت و تعریف از زن مطالعه شده و دیدگاه زنان در چهار حوزه مذکور در دو الگوی سنتی و مدرن قرار گرفتند. زنان با الگوی سنتی ازدواج را امری مهم و حیاتی در زندگی خود می دانستند، اما زنان با الگوی مدرن دیدگاه متعادل تری نسبت به امر ازدواج داشتند. در باب خیانت نیز زنان خیانت را رفتاری پسندیده نمی دانستند. در حوزه قدرت، زنانِ با الگوی مدرن در اختیار داشتن سرمایه های مختلف را منبع قدرت می دانستند، اما الگوی سنتی قدرت زیادی را برای زنان قائل نبودند. در قلمرو تعریف از زن، مطالعه شوندگان رویکردهایی نزدیک به هم داشتند؛ هرچند تعابیر متفاوتی از پدیده ها در گروههای مختلف با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت دیده می شد.
سنتزپژوهی مولفه های برنامه درسی فوق برنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی فوق برنامه می تواند نقش موثری در بهبود برنامه درسی داشته باشد. در نتیجه، هدف این مطالعه سنتزپژوهی مولفه های برنامه درسی فوق برنامه بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش مقاله های مرتبط با برنامه درسی فوق برنامه سال های 1379 الی 1399 به تعداد 200 مورد بودند که تعداد 113 مورد آنها پس از بررسی اولیه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش یادداشت برداری از مقاله های مرتبط با برنامه درسی فوق برنامه بود. داده های حاصل از یادداشت برداری با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای برنامه درسی فوق برنامه 53 مولفه شناسایی شد که مهم ترین آنها شامل: 1. اثربخشی فعالیت های فوق برنامه، 2. تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر رشد اجتماعی و تمامی ابعاد مهارت های اجتماعی، 3. اجرای اصول و ویژگی های فعالیت های فوق برنامه، 4. علل عدم مشارکت در فعالیت های فوق برنامه، 5. تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی، 6. تاثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره بر فعالیت های فوق برنامه، 7. نقش مطالعه، ورزش، سخنرانی علمی و کارگاه های آموزشی بر فعالیت های فوق برنامه، 8. برنامه ها، تشکیلات، نیروی انسانی، بودجه و امکانات فوق برنامه، 9. هماهنگی فعالیت ها بر اساس تمایل، نیازها، علائق و استعدادها، 10. تأمین سلامتی، بالابردن سطح سلامتی و ارتقای سلامت افراد و 11. شناسایی آثار و ارزش های فعالیت های فوق برنامه در راستای تحول در برنامه رسمی بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برخی از مهم ترین مولفه های برنامه درسی فوق برنامه را مشخص ساخت که متخصصان و برنامه ریزان بر اساس آنها می توانند گام موثری در جهت بهبود طراحی و اجرای برنامه درسی فوق برنامه بردارند.
طراحی مدل تحلیل پوششی داده های ناهموار(RDEA) برای سنجش عملکرد شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با توجه به شاخص های سبک زندگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
364 - 319
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شبکه های ماهواره ای باقابلیت های متنوعی که دارند، توانسته اند اثر قابل تأملی بر همه ابعاد زندگی بشر ازجمله زندگی روزمره و انتخاب سبک زندگی همه اقشار جامعه به ویژه جوانان داشته باشند. لذا هدف این پژوهش سنجش عملکرد شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بر سبک زندگی جوانان و از منظر شاخص های بوردیو به وسیله مدل تحلیل پوششی داده ها است. به منظور پیاده سازی مدل، ابتدا به بررسی مطالعات کتابخانه ای در موردبررسی تأثیر شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای بر سبک جوانان از منظر بوردیو پرداخته شد و سپس بر اساس نظرات صاحب نظران در این زمینه؛ شاخص های ورودی و خروجی پژوهش مشخص شد و با توجه به عدم قطعیت بسیاری از شاخص ها از مدل تحلیل پوششی داده های ناهموار استفاده گردید. به این صورت که متغیرهای ناهموار با استفاده از سطح α به بازه تبدیل گردیدند و یک مدل تحلیل پوششی داده های بازه ای تشکیل شد و کارایی بازه ها محاسبه شد. سپس با استفاده از روش رتبه بندی MRA به رتبه بندی و مقایسه بازه های کارا پرداخته شد. سپس آنالیز حساسیت مدل در سطوح مختلف α انجام گرفت و مقدار کارایی هریک از شبکه های مورد ارزیابی به دست آمد و درنهایت شبکه ها رتبه بندی شدند. نتایج پژوهش حاکی از این است که شبکه من و تو بیشترین تأثیر را بر سبک زندگی جوانان داشته است و پس ازآن بی بی سی فارسی در رتبه دوم، شبکه نسیم در رتبه سوم و شبکه جم در رتبه آخر قرار دارد. در پایان نیز راه کارهای لازم جهت جلوگیری از آثار منفی شبکه های ماهواره ای برون مرزی بر سبک زندگی جوانان و جذب بیشتر مخاطبان به شبکه های فارسی زبان داخلی داده شده است.
اعتماد دانشجویان دانشگاه دمشق به رسانه ها و رابطه آن با نگرش به جبهه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۲)
161 - 183
حوزههای تخصصی:
کشور سوریه از اعضای جبهه مقاومت است که طی یک دهه اخیر دچار جنگ های داخلی و دخالت خارجی شده و این وضعیت زمینه ساز ورود رسانه های موافق و مخالف جبهه مقاومت در این بحران شده است. در این پژوهش میزان اعتماد دانشجویان سوری به رسانه های مختلف و رابطه آن با نگرش آنها نسبت به جبهه مقاومت بررسی شده است. جامعه آماری، شامل دانشجویان دانشگاه دمشق است که 383 نفر از آنان با استفاده از روش سهمیه ای به عنوان جامعه نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. گردآوری داده ها با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آن نیز به وسیله نرم افزار spss انجام شد. روایی پرسشنامه به روش اعتبار صوری و طی دو مرحله (در ایران و سوریه) صورت گرفته و سنجش پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، نگرش افراد نسبت به جبهه مقاومت در سطح متوسط با میانگین 21/3 است. همچنین این نتایج گویای آن است که میزان اعتماد به رسانه های موافق دولت سوریه 4/3، رسانه های بی طرف 53/2 و رسانه های مخالف 4/3 است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که وجود رابطه بین میزان اعتماد به رسانه های مختلف با نگرش دانشجویان نسبت به جبهه مقاومت، تابعی از مواضع رسانه های مورد بررسی نسبت به دولت سوریه است؛ به نحوی که بین اعتماد به رسانه های موافق دولت و نگرش افراد همبستگی مستقیم و بین اعتماد به رسانه های مخالف و نگرش افراد رابطه همبستگی معکوس وجود دارد. ضمن آنکه بین اعتماد به رسانه های بی طرف و نگرش افراد، همبستگی معنادار وجود ندارد.
تحلیلی جامعه شناختی از کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی ساکن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش کیفیت زندگی، یکی از دلایل اصلی مهاجرت افراد و گروه ها محسوب می شود. با این حال، به نظر می رسد که مهاجران در فرایند مهاجرت به عنوان یک فرآیند پیچیده و پرتنش، با فرصت ها و چالش های مختلفی روبه رویند که نقش مهمی بر کیفیت زندگی آنها دارد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی و برخی از عوامل اجتماعی تبیین کننده آن است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام شده است. حجم نمونه شامل 321 نفر از مهاجران افغانستانی است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از میان ساکنان منطقه زینبیه شهر اصفهان انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد ادراک، تبعیض و دین داری، به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق ادغام اجتماعی) بر کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی تأثیر دارند. ادغام اجتماعی نیز به صورت مستقیم، بر کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی تأثیر داشت. در پایان، پیشنهاد هایی برای سیاست گذاری مناسب در رابطه با کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی ارائه شده است.
نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دو گانه دیجیتالی- فیزیکی خدمات فروشگاهی در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دوگانه خدمات فروشگاهی(فیزیکی- دیجیتال) با استفاده از منابع پژوهشی مرتبط پرداخته است، با این هدف که مصرف کنندگان در تعاملات خود با سایر مشتریان و فروشندگان چگونه سرمایه اجتماعی را خلق و ایجاد می کنند.بنیان های نظری پژوهش حاضر برگرفته از نوع خدمات فروشگاهی و نظریه سرمایه اجتماعی است. این پژوهش برگرفته از این مفهوم است که تعاملات اجتماعی در میان مشتریان و کارکنان فروشگاهی، تجربیات مشتریان را در زمینه نحوه خدمات برای خرید های بعدی شکل می دهد. پژوهش حاضر جزء اولین پژوهش هایی است که به نتایج سرمایه اجتماعی در محیط خدمات فروشگاهی بصورت دیجیتال- فیزیکی می پردازد. در این راستا، برای ارزش گذاری به تعاملات، از نظریه سرمایه اجتماعی استفاده شد، که نشان می دهد روابط اجتماعی و شبکه های اجتماعی دارای ارزش های نمادینی هستند که قابل تبدیل به ارزش های اقتصادی هستنددر این بررسی، از داده های کسب شده از بحث های گروهی متمرکز(کانونی)، توسط مشارکت کنندگان در شهرستان اهواز استفاده شد. همچنین نشان داده شد که چگونه مشتریان به هردو محیط خدمت فروشگاهی علاقه و گرایش دارند تا نوع تعاملات اجتماعی خود را شکل دهند. یافته های پژوهش نشان داد که، محیط خدمات فروشگاهی، دسترسی به منابع اجتماعی را تسهیل می کند. همچنین، مشخص شد که، روابط بین فردی در محیط خدمات فروشگاهی، اعتماد و اطمینان را ارتقاء می دهد، چرا که روابط مشتریان، ناشی از نوع تعلق بخشی در محیط خدمات فروشگاهی است. بنابراین فروشگاههای دیجیتالی و فیزیکی در هر دو کانال باعث تسهیل روابط بین فردی، ایجاد شبکه مبادلات اجتماعی و اطمینان بخشی به عنوان مولفه های«سرمایه اجتماعی» می شوند.
اولویت بندی گزیدارهای آموزشی و مشاوره ای دانشگاه به نو متأهلان دانشجو: گامی همسو با قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
455 - 482
حوزههای تخصصی:
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت دانشگاه ها را مکلف نموده تا فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در زمینه تحکیم خانواده و مبتنی بر نقشه مهندسی فرهنگی کشور به دانشجویان ارایه دهند. یکی از موارد در این راستا آموزش و ارتقای مهارت های ارتباطی به نومتاهلین دانشجو است. آموزش های مهارت های ارتباطی و ارتقای چنین مهارت هایی تاثیر قابل توجهی بر رضایتمندی، تحکیم خانواده و خرسندی زندگی مشترک دارد و چنین آموزش-هایی را می توان از طرق مختلف همچون سخنرانی و نشست، برگزاری کلاس ها و دوره های آموزشی، مشاوره های فردی و گروهی ارایه نمود. در این پژوهش، از درخت تصمیم گیری سه سطحی هدف، معیارها، و گزیدارها و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی برای اولویت بندی معیارها و گزیدارهای ارایه آموزش و مشاوره مهارت های ارتباطی به نومتاهلین دانشجو بهره گرفته شد. داده ها از طریق تکمیل 15 پرسشنامه توسط استادان با تجربه رشته مشاوره گردآوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری Expert Choice تحلیل گردید. براساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی، معیار اثرگذاری (تغییر دانش و مهارت) با وزن نسبی 416/0 نسبت به دیگر معیارها برتری داشت. با تلفیق وزن ها، هفت گزیدار آموزشی و مشاوره ای مهارت های ارتباطی با در نظر گرفتن پنج معیار به ترتیب زیر اولویت بندی گردیدند: (1) برگزاری دوره های آموزشی کوتاه-مدت نظری و عملی، (2) برگزاری کارگاه آموزشی (یک یا دو روزه)، (3) آموزش و مشاوره فردی، (4) برگزاری نشست و سخنرانی حضوری به همراه پرسش و پاسخ، (5) برگزاری وبینار، (6) اردوی فرهنگی آموزشی، و (7) توزیع کتاب و جزوه آموزشی.
رویکردهای روایی جهت بررسی نظام مند و ترکیب شواهد در پی هویت بخشی اجتماعی وابسته به معماری زمینه گرا (مطالعه موردی: شهر کلاله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
251 - 282
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به آینده یک جامعه شهری و تغییرات روزافزون آن ضرورتی اساسی در سیستم مدیریت محسوب می شود و شناخت مناسب آینده، توانمندی های مدیران را در مسیر حفظ هویت اجتماعی ارتقا خواهد داد. کارآمدی سازمان های هنری در سطح جامعه شهری به دلیل عدم وضوح سیاست های مدیران این حوزه و غفلت آنان از نقش سرمایه اجتماعی، دارای ابهام است. به واسطه جهت گیری دیدگاه های اخیر زمینه گرایی به سمت گفتمان های فرهنگی- اجتماعی، پژوهشگر با تمرکز بر برنامه دهی معماری مجموعه ای هنری برای جامعه شهری کلاله، به دنبال درک بهتر پتانسیل ها و محدودیت های جامعه هنری است. روش مطالعه: آن چه این مقاله از روند برنامه دهی در نظر دارد، لزوم تعامل حرفه ای مدیران حوزه هنر با هنرمندان بومی به عنوان عاملی در راستای تحقق پایداری اجتماعی شهر است. این مطالعه کیفی به کمک دو سبک گفتمانی مصاحبه با مدیران هنری و پرسشنامه همدلی نوشته شده توسط هنرمندان شهر کلاله و همچنین استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی برای پاسخ به دو سؤال به تجزیه و تحلیل می پردازد: ویژگی های یک مجموعه هنری موفق چیست و چه چیزی می تواند مانع پویایی آن شود؟ روش تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی مطلوب برای ترسیم چشم انداز هنر بومی و بازتعریف ادراکات و انتظارات دو گروه هنرمندان و مدیران در سازمان های هنری مورد توجه قرار گرفته است. یافته ها: در نتیجه گیری مقاله موضوعاتی چون اولویت بندی آسیب-پذیرترین هنرمندان، اطمینان از نمایندگی برابر همه گروه های فرهنگی در روند برنامه دهی و شناخت اثرات قابل توجه و ناخواسته زمینه، از جمله فعالیت های انحصاری سیاسی- اقتصادی مطرح می گردد. نتیجه گیری: تعامل حرفه ای بین مدیران و هنرمندان بومی به واسطه برجسته سازی اثرات متمایز نهادهای اجتماعی- محلی، یعنی سرمایه اجتماعی جامعه، تجربه هنری جامع تری برای هر دو طرف ایجاد می کند که از پایداری و موفقیت آینده پشتیبانی می کند.
برساخت فرازمینه ای فردیت: تفسیر دختران نوجوان از موفقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
موفقیت مفهوم رایجی در جامعه معاصر، به ویژه برای نوجوانان، است. این پژوهش با هدف واکاوی فهم نوجوانان دختر شهر یزد از موفقیت انجام و از روش داده بنیاد نظام مند برای اجرای آن استفاده شد. زمینه پژوهش، شهر یزد است و با 20 نفر از دانش آموزان دختر پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم در بازه سنی 15 تا 18، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مشارکت کنندگان با شیوه هدفمند از چهار مدرسه انتخاب شدند. داده ها با شیوه کدگذاری داده بنیاد تحلیل و در قالب 9 مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی ارائه شده است. عطش استقلال، زیست مجازی، محوریت پول، احساس محدودیت جنسیتی، تعامل ابزاری، تمایزطلبی، خودارتقابخشی، فشارهای چندگانه و ذهن مهاجر به عنوان مقوله های اصلی و برساخت فرازمینه ای فردیت، به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد. براساس یافته ها، دانش آموزان موفقیت را فراتر از زمینه جاری اجتماعی و فرهنگی خود تفسیر می کنند. آنها نگاه فردی و مادی به موفقیت دارند و زمانی خود را موفق می دانند که بتوانند هرچه بیشتر ابراز فردیت کنند و به حداکثر مادیات و پول برسند. آنها از راه خرید و مصرف پول، فردیت خود را نمایش می دهند. نوع تعریف نوجوانان از موفقیت با هویت و تعاملات موجود در بستر جهانی و مجازی گره خورده و نوعی جاکند گی از زمینه را فراهم کرده است.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرمؤلفه های اجتماعی واقتصادی توسعه شهری بر کیفیت زندگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر توسعه شهری بر کیفیت زندگی صورت پذیرفته است. نظریات غالب در این پژوهش نظریه های تکاملی، تمایز ساختی و کارکردی ازجمله نظریه های دورکیم است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسشنامه استاندارد (کیفیت زندگی و توسعه شهری) بود. طیف مورد استفاده در پرسشنامه این پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای متغیر کیفیت زندگی (72/0)، و برای متغیر توسعه شهری (75/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری این پژوهش 43763 شهروندان شهر آزادشهر می باشد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 360 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ای این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS است. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده و چندگانه با متغیر پنهان جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. با توجه به یافته های این پژوهش مؤلفه های توسعه شهری بر کیفیت زندگی تأثیرگذار بوده است پس می توان کیفیت زندگی را بر اساس توسعه شهری در جامعه آماری پیش بینی کرد.
چالش کاوی بهره گیری از دانش آینده پژوهی در چرخه سیاست گذاری فرهنگی؛ با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1083 - 1108
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مطرح در مطالعات سیاست گذاری، استفاده از رویکردهای آینده نگرانه و بهره گیری از دانش و ابزار آینده پژوهی است. این مبحث مورد اجماع است که اگر مطالعات سیاست گذاری بدون تکیه بر رویکردهای آینده نگرانه صورت گیرند، خلأ ها و نقصان های متوالی بر چرخه سیاست گذاری پُرتکرار می شود. این مسئله در سیاست گذاری فرهنگی به واسطه اهمیت مقوله فرهنگ و با توجه به لایه ای بودن عدم قطعیت ها و متغیرها پُراهمیت تر است؛ بااین حال در ارتباط بین دانش آینده پژوهی و سیاست گذاری همواره چالش هایی وجود داشته که بستر بهره گیری سیاست گذاری از آینده پژوهی را نامتوازن ساخته است. هدف این نوشتار، بررسی چالش های بهره گیری از دانش آینده پژوهی در چرخه سیاست گذاری است و این سؤال اصلی مطرح است که چه چالش هایی در روند بهره گیری از دانش آینده پژوهی در چرخه سیاست گذاری فرهنگی وجود دارد؟ برای پیشبرد پژوهش از روش کتابخانه ای و روش کیفی مصاحبه عمیق و نظریه داده بنیاد بهره گرفته شده است. این پژوهش با رویکرد کاربردی نگارش شده است که بر اساس یافته های آن، چالش های بهره گیری از دانش آینده پژوهی در بستر سیاست گذاری بیش از آنکه مربوط به سطوح نهادی و سیاسی باشد مربوط به عدم نهادینگی علمی آینده پژوهی است که مستقیم و غیرمستقیم با مؤلفه فرهنگ آموزشی در ارتباط است. به عبارتی موضوعهای مرتبط با فرهنگ آموزشی و علمی بیشترین سهم چالش انگیزی را در روند بهره گیری از دانش آینده پژوهی در عرصه سیاست گذاری فرهنگی را دارا هستند.