فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
131 - 147
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در جامعه شناسی کلان نشان داده شده است که دین و دینداری موجب کاهش نرخ های خودکشی هم در سطح بین کشوری و هم درون کشوری می شود. با این حال، در ادبیات نظری و پژوهشی مربوط به ارتباط دین و خودکشی چندان به این نکته پرداخته نشده است که تجانس مذهبی چگونه بر نرخ های خودکشی تأثیر می گذارد. در جامعه شناسی، میراث علمی دورکیم در خودکشی پژوهی با مقایسه تأثیر سنت های مذهبی مختلف بر نرخ های خودکشی تداوم یافته است، اما یک جایگزین نویدبخش برای تکمیل و پیشرفت این حوزه مطالعاتی عبارت از بررسی تأثیرات تجانس مذهبی بر نرخ های خودکشی است. در همین راستا، برخی جامعه شناسان ادعا نمودند که تجانس مذهبی کانون مناسب تری برای مطالعات جامعه شناختی خودکشی در سطح کلان است. لذا، مطالعه حاضر در بسط میدان پژوهشی مربوط به ارتباط دین و خودکشی و با تمرکز بر جامعه ایران حول محور این پرسش کلیدی یا سوال اصلی سازمان داده شد که چه ارتباطی بین تجانس مذهبی و نرخ های خودکشی در ایران وجود دارد؟ روش تحقیق این مطالعه، «تطبیقی درون کشوری» بوده که از داده های جمعی سال 1395 (آخرین سرشماری در ایران) برای مقایسه کمّی استان های ایران استفاده نموده است. در مجموع، نتایج تحقیق نتوانست حمایت تجربی برای این مدعا فراهم آورد که تجانس مذهبی تأثیر کاهشی بر نرخ های خودکشی دارد. به عکس، یافته های تحقیق نشان داد که تجانس مذهبی ارتباط مثبت یا تأثیر افزایشی بر نرخ های خودکشی در استان های ایران داشته است. در بخش پایانی این مقاله، کوشش شد ضمن ارایه تحلیلی پسینی بر پایه یک دیدگاه نظری متأخر در جامعه شناسی دین (نظریه بازار دین) تفسیری نظری برای توجیه یک چنین یافته ناسازگار و غیرمنتظره ای ارایه شود.
Effects of Competency-Based Approach on Enhancing Complexity, Accuracy, and Fluency of Writing among Iranian Upper- Intermediate Pre-Service Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed at investigating the effect of competency-based approach on enhancing complexity, accuracy, and fluency of writing of pre-service teachers. Methodology: To this end, an Oxford Quick Placement Test (OQPT) was administered to 100 Iranian pre-service teachers studying at Farhangian University, of whom 40 upper-intermediate learners were selected and assigned to an experimental group (n = 20) and a control group (n = 20). The selected participants were both male and female and aged from 19 to 22. Both selected groups were then given a writing test as the pre-test. Subsequently, the experimental group received the competency-based treatment and were proposed to some real-world issues and there was no time limit. However, the traditional styles used for improving the writing skill of the subjects in the control group and a specific time limit was considered for the subjects to do the job. After that, a writing post-test and an attitude questionnaire were delivered to the participants. The obtained data was analyzed using one-way between group analysis of covariance (ANCOVA) and one-sample t-test. Findings: The results indicated no significant difference between pre-test and post-test scores of the control group, whereas, the post-test scores of the participants in experimental group were significantly better than their pre-test scores especially regarding complexity. Conclusion: The findings suggest that the teachers should take competency-based approach into consideration in their target language classes to have a more fruitful educational process.
Modeling the Problems of the System of Recruitment, Retention and Training of Human Resources(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted to model the problems of the system of recruitment, retention and training of human resources by the mixed exploratory research method. Methodology: The statistical population of the qualitative part included a number of experts including the senior managers of National Iranian Oil Refining and Distribution Company (NIORDC) and human resource management professors in higher education centers; and employees of the NIORDC (Sari) and Iranian Oil Pipelines and Telecommunication Company (IOPTC) (North) in the quantitative part, n= 835 (789 men and 46 women). In the qualitative part, by the snowball sampling method, 20 people, and in the quantitative part, by relative stratified sampling method based on Cochran's formula, 263 people were selected as the statistical sample. In the qualitative part, the data were extracted by the Delphi technique and semi-structured and structured questionnaires; and the 120-item researcher-made questionnaires in the quantitative part and analyzed using SPSS and AMOS. The content and construct validity of the questionnaires was confirmed. Reliability and composite reliability (CR) were also confirmed by Cronbach's alpha coefficient 84%. Descriptive statistics (mean, variance, and standard deviation) and inferential statistics (exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA) and Friedman test) were used for data analysis. Findings: The results showed that the model of problems of the system of recruitment, retention and training of human resources has 6 organizational (internal), environmental (external), occupational, individual (personal), governmental (political) and cultural-social dimensions and 30 components. Conclusion: The results of the quantitative part showed that all dimensions of the research model were confirmed.
Proposing a Model for Social Vitality Development Using Meta-Synthesis Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the concerns of citizens and officials of organizations and institutions is social vitality development. Therefore, the present study was conducted to propose a model for social vitality development using meta-synthesis approach. Methodology: This study was applied in terms of objective and qualitative in terms of research method. The field of research was all articles on social vitality during 1990-2022, 39 of which were selected based on inclusion criteria by purposive sampling. The data were collected by taking notes from the articles and analyzed by content analysis based on the seven-step meta-synthesis approach of Sandelowski and Barroso (2007). Findings: The results showed that 19 components and 3 dimensions were identified for a model for social vitality development. The dimensions include urban development and urban planning (6 components of compliance with the principles of urbanization and good urban governance, urban furniture design and beautification of the neighborhood, urban services and preservation of the urban environment, calming of roads and smoothing of traffic, design and construction of parks and gardens, and construction of smart parking lots), social and cultural affairs (7 components of public and morning sports, development of sports centers, development of culture and art houses, citizen health services, development of game and entertainment centers, implementation of citizenship education programs and skill training and entrepreneurship) and relations and citizenship rights (6 components of strengthening family relations, neighborhood rights, strengthening the network of friends, local cohesion and identity, resilience and the narrative of the sense of experiencing vitality in the company of friends). Finally, according to the identified components and dimensions, a model was designed for social vitality development. Conclusion: The designed model for social vitality development based on meta-synthesis approach can have many practical implications for citizens and officials of urban and governmental organizations and institutions. Accordingly, they can design and implement solutions for social vitality development
خشونت کلامی در مجموعه های کمدی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
27 - 55
حوزههای تخصصی:
در جامعه ماشینی امروز که رسانه ها بر تمام وجوه زندگی انسان سایه افکنده اند و از عوامل مهم تاثیرگذار بر سبک زندگی فردی و گروهی افراد محسوب می شوند، هر روز بر نیاز جامعه به شادی و نشاط فزونی گیرد. وقایعی مانند بلایای طبیعی، جنگ و شیوع بیماری ها مانند کووید ۱۹ نیز بر اهمیت توجه به آرامش و نشاط آفرینی می افزاید. مجموعه های کمدی از جمله برنامه های محبوب و پرمخاطب به شمار می روند که طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان را جذب می نمایند. اما اغلب مشاهده می شود میزان کاربرد خشونت کلامی به عنوان رفتاری عمدی، در مجموعه های کمدی زیاد است. ازاین رو، در این مقاله سه مجموعه کمدیِ پرمخاطب که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ از سیما پخش شده اند، میزان خشونت کلامی در قالب راهبردهای بی ادبی کلامی کالپپر(2011/ 1988) بررسی می شود . سه مجموعه «بوتیمار»، «زیرخاکی2» و «دودکش۲» به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند و از هر مجموعه سه قسمت به شکل تصادفی انتخاب و به طورکامل مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد خشونت کلامی با کاربرد دشواژه و کاربرد جملات خشنی که در آنها بی ادبی آشکار و بی ادبی منفی به کار رفته، به ویژه در کلام مردان بروز یافته است. در مجموع، میزان کاربرد خشونت کلامی در مجموعه «بوتیمار» بیشتر بود. نتایج این پژوهش ضرورت بررسی زبانی تولیدات کمدی را قبل از پخش برنامه نشان می دهد
کارکرد آموزشی هشدارهای پلیسی رسانه ملی در پیشگیری از سرقت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رسانه ها نقش بارزی در تأمین امنیت اجتماعی شهروندان هر جامعه ای دارند و به عنوان یکی از ابزارهای مهم حاکمیت می توانند یکی از بازورهای مهم پلیس در هر جامعه برای تأمین امنیت اجتماعی باشند. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکرد آموزشی هشدارهای پلیس رسانه ملی در پیشگیری از سرقت خودرو است. روش: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق کمی به شیوه ی پیمایشی است. هم چنین، جامعه آماری این تحقیق شهروندان شهرک اکباتان با تعداد نمونه 385 نفر دارای سن 60 18 سال بودند که از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. برای تحلیل اطلاعات جمعیت شناسی پاسخ دهندگان، از آمار توصیفی استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: طبق فرضیات تحقیق در خصوص تأثیر کارکردهای آموزشی رسانه ملی بر پیشگیری کیفری، وضعی و اجتماعی از سرقت خودرو، که طی آزمون t به عمل آمده تأیید می شوند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که فرضیات تحقیق در خصوص تأثیر کارکردهای آموزشی رسانه ملی بر پیشگیری کیفری، وضعی و اجتماعی از سرقت خودرو تأیید می شوند. نتیجه گیری: تحلیل داده ها نشان داد با اطمینان 95٪ می توان اذعان داشت کارکرد آموزشی هشدارهای پلیسی رسانه ملی، تأثیر بر پیشگیری کیفری، وضعی و اجتماعی دارد.
بررسی حس دلبستگی در نگرشی پدیدارشناسانه به مکان: تفسیری از تجربیات زیسته افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار می گیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا به منظور بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری می یابد. دلبستگی به گونه ای فرد را با مکان پیوند می دهد که آدمی خود را جزئی از مکان در نظر می گیرد. این حس، رابطه تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زیست می کند. بنابراین، هدف این مقاله دستیابی به عوامل مؤثر در شکل گیری حس دلبستگی به خانه، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقشی مؤثر در ایجاد یا ارتقای این پیوند ایفا می کنند. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه اگزیستانسیال (تجربه زیسته افراد) به انجام رسیده است و در آن، از سه نوع مصاحبه غیررسمی (گفت و گو) و نیمه ساختاریافته و مصاحبه عمیق (ساختاریافته) به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که دو دسته از عوامل می توانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون: ویژگی ها و عواملی که مربوط به بیرون خانه هستند (کیفیت جلوه بیرونی خانه، کیفیت خوش نامی محله و امنیت)؛ و 2) دیالکتیک درون: ویژگی ها و عواملی که مربوط به درون خانه هستند (مالکیت، کیفیت آسایش، کیفیت کالبدی خانه، کیفیت رضایت از همسایگی و روابط عاطفی مثبت در خانه) که بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه به عنوان مقوله «تعامل انسان و خانه» تأثیرگذار است و به عنوان هسته اصلی مقاله، شناسایی شد. در دیدگاه پدیدارشناسی، حس تعلق به معنی رابطه هم پیوندی میان انسان و محیط است که همه شاخص ها را دربرمی گیرد.
واکاوی آیین همیاری (هَیاری) در ترانه ها و سروده های بهمن علاءالدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
363 - 381
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کاسته شدن از تعداد جمعیت عشایر و تغییر سبک زندگی از عشایری و کوچ نشینی به یکجانشینی در دهه های گذشته میزان همیاری ایلی را فرو کاسته و دستخوش تغییر نموده است. موسیقی، پدیده ای مرتبط با فرهنگ و نحوه زیستن اجتماع است و در ایل بختیاری، بازتاب دهنده احساسات، باورها، افکار و نگرش افراد به زندگی است. متناسب با تنوع ابعاد زیست، تنوع موسیقی و مضامین آن نیز در این ایل به چشم می آید. لذا پژوهش با هدف کنکاش همیاری در ترانه ها و سروده های بهمن علاءالدین صورت گرفته است. روش و داده ها: سروده ها و ترانه هایی که به مفهوم همیاری پرداخته بودند با روش تحلیل محتوای کیفی بازکاوی شدند و مصداق های همیاری که در زندگی ایلی جاری بودند از ترانه ها استخراج شد. یافته ها: با آنکه در سراسر زندگی عشایری همیاری وجود داشته است تنها در سه بُعد همیاری در ترانه ها و سروده ها بازنمایی شده است که عبارتند از همیاری در هنگام برداشت کشتزارها، همیاری در هنگام جابجایی ایل از سردسیر به گرمسیر و همیاری در هنگامی که ایل در معرض خطر از جمله نزاع با سایر قبایل قرار گرفته باشد. نتیجه گیری: موسیقی مرتبط با سوگ، موسیقی هنگام سوگ و موسیقی دربردارنده مضامین کوچ نمونه هایی از تنوع موسقیایی در ایل بختیاری است. پیام اصلی: سرشت زندگی عشایری بدون همیاری و همکاری امکان پذیر نبود، عبور از گردنه های سخت گذر، پاسداری از کیان ایل و نگهداری رمه ها و چارپایان، از دغدغه های همیشگی عشایر برای رسیدن به چراگاه های بِکر در سردسیر (ییلاق) و گرمسیر (قشلاق) بوده است.
تأثیر سبک زندگی مجازی محور بر درگیری تحصیلی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳۱
362 - 333
حوزههای تخصصی:
تأثیرات مطلوب و یا آسیب زای فضای مجازی بر بخش های مختلف زندگی خاصه در ساحت تحصیلی و درسی همواره محل بحث بوده است. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر پرداختن به تأثیر سبک زندگی مجازی محور بر درگیری تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه (اول و دوم) شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود که از میان آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای 360 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. همچنین ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) و طاهری (1393) بودند که پایایی آن (با آلفای کرونباخ) 88/0 حاصل شد. نتایج همبستگی بین سبک زندگی مجازی محور و درگیری تحصیلی نشان داد رابطه معنادار ولی منفی بین آن ها وجود دارد (001/0 ≥p، 39/0=r). تحلیل نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار آیموس (Amos) نیز حاکی از این بود که متغیر سبک زندگی مجازی محور با ابعاد شش گانه آن (کسب دانش، ارتباط، هویت، خدمات، کسب لذت و بعد پیامدی) قادر به پیش بینی 51/0 (51/0= R 2 ) واریانس متغیر درگیری تحصیلی است. ضریب بتا و سطح معناداری این رابطه نیز به ترتیب (53/0- = β ، 001/0 ≥p) است. نتایج تحقیق نشان داد سبک زندگی مجازی محور بر روی امورات تحصیلی دانش آموزان تأثیر منفی دارد. ازاین رو باید نسبت به اصلاح این سبک زندگی با رویکرد حداکثر سود و حداقل ضرر بهره برد.
نقش چندگانۀ دین در تضاد های اجتماعیِ کردستان ایران: نیم قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تضادهای اجتماعی مرتبط بر دین در نیم قرن اخیر در استان کردستان بوده است. رویکرد پژوهش کیفی بوده و از مصاحبه با مطلعین کلیدی استفاده شده است. علاوه بر این از اسناد و مدارک شامل زندگی نامه ها، کتاب ها و روزنامه ها استفاده شده است. یافته های برحسب پراکنش جغرافیایی و توزیع تضادها در بین گروه های مختلف صورت بندی شده است. هفت شیوه از تضادهای اجتماعی مرتبط با دین در کردستان در قالب «دین به مثابه از بین برنده ی تضادها»، «دین به مثابه پوشاننده و پنهان کننده ی تضادها»، «دین به مثابه انعکاس دهنده و بازنمایی کننده ی تضادها»، «دین به مثابه تداوم بخش تضادها»، «دین به مثابه تقویت کننده و تشدید کننده ی تضادها»، «دین به مثابه منبع و منشأ تضادهای اجتماعی» و «دین به مثابه تضعیف کننده ی تضادها» استخراج شده است. هر یک از تضادهای مذکور، گاهی بین افراد یا بین گروه های فکری با سلایق متفاوت دینی یا گروه های مذهبی با گرایش فکری سکولار بوده است. هر یک از تضادهای مذکور، گاهی بین افراد یا بین گروه های فکری با سلایق متفاوت دینی یا گروه های مذهبی با گرایش فکری سکولار بوده است.
بومی سازی چهل اصل ابداعی دانش تریز در حوزه تعریف و حل خلاقانه مسائل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
37 - 65
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه زیادی به دانش خلاقانه تریز و ابزار های آن شده است، اما در بین ابزار های تریز، پژوهشگران حوزه های مختلف بیش از همه از ابزار چهل اصل ابداعی برای زمینه کاری خود استفاده کرده اند. پژوهش پیش رو ضمن نقد شیوه رایج استفاده از این ابزار در حوزه علوم اجتماعی که منجر به برداشت غیرعلمی و نادرست از آن شده، به ارائه شیوه کارآمدتری جهت استفاده درست از این ابزار در حوزه خط مشی گذاری فرهنگی پرداخته است. در این پژوهش که گردآوری داده های آن با دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفته، الگوی اولیه با روش تحلیل مضمونی قیاسی تدوین شده و سپس از روش های دلفی و گروه کانونی جهت اصلاح و ارتقای الگوی پیشنهادی استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، به منظور بهره گیری کارآمدتر از ابزار چهل اصل در حوزه خط مشی گذاری فرهنگی، از بین دو روش بهره گیری از این ابزار یعنی «دوستی با اصل ها» و «ماتریس تضاد فنی»، روش اول تجویز می شود. بر این اساس پس از واکاوی های متعدد، این پژوهش 36 راهنما را ذیل 34 اصل از بین اصول چهل گانه، جهت حل مسائل حوزه فرهنگ پیشنهاد نموده است. توصیه می شود پژوهشگران حوزه فرهنگ در عوضِ رویکرد رایج، از راهکار های خلاقانه مطرح شده در این پژوهش به عنوان مجموعه ای از راهنمایی های محرک خلاقیت در تعریف و حل مسائل فرهنگی استفاده کنند.
تغییرات زندگی روزمره سالمندان در دوره پاندمی کوید-19؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
1 - 48
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تجربه زیسته سالمندان در مواجهه با پاندمی کووید-19 به عنوان یک تجربه اجتماعی و مخاطره آمیز، مورد واکاوی قرار گرفت و مهم ترین تغییرات زندگی روزمره سالمندان استخراج شد. روش این مطالعه مبتنی بر طرح پژوهش کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سالمندان (و یا فرزندان آن ها) و برای تحلیل داده های کیفی از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سالمندان در زندگی روزمره، تغییرات چندگانه ای را تجربه کرده اند. این تغییرات در قلمروهای اقتصاد، سلامت جسمی، سلامت روانی و مناسبات خانوادگی و اجتماعی بوده است. نتایج روایتگر آن است که مسائل سالمندان در دوره پاندمی کووید-19، فردی نیست بلکه خانوادگی و اجتماعی است. این موضوع به اهمیت خانواده و تعاملات بین نسلی در زندگی روزمره سالمندان برمی گردد. علاوه بر این، پیامدهای این دوره بر زندگی روزمره سالمندان فقط شامل تاثیرات مستقیم آن نیست بلکه پیامدهای غیرمستقیمی نیز داشته است. در این زمینه می توان به پیامدهای اقتصادی کرونا بر زندگی شغلی فرزندان (عمدتاً جوانان) اشاره کرد که نه تنها به کاهش حمایت گری از والدین سالمند منتهی شده بلکه اضطراب و نگرانی سالمندان را نیز به دنبال داشته است. همچنین می توان به افت سرمایه سلامت سالمندان و مرگ هایی اشاره داشت که ناشی از تاخیر در پیگیری وضعیت سلامت و درمان است. سالمندی، تجربه ای اجتماعی و نابرابر است و انجام این دسته از مطالعات در راستای سیاست گذاری اجتماعی سالمندی و خانواده بسیار سودمند است.
تبیین و تحلیل ارزش های ارسی در معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
199 - 232
حوزههای تخصصی:
بررسی متمرکز ارزش های میراثی ارسی در جایگاه یکی از برجسته ترین عناصر معماری سنتی، از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شناخت هدفمند ارزش در حفاظت از آثاری نظیر ارسی که با دگرگونی شیوه زیست انسان معاصر، در معرض اضمحلال شاخصه های وجودی خود بوده، راهگشای سنجش مداخلات به منظور پرهیز از تحریف پیام های اثر و برقراری تعامل با مخاطب است. در این راستا، نوشتار حاضر با هدف بازشناسی و تبیین ارزش های ملموس و ناملموس ارسی برای نگاه داشت و انتقال آن ها به آیندگان صورت گرفته است. از این رو، در پاسخ به اینکه ضرورت احصاء ارزش های ارسی چیست؟ و ارزش های متعددی که حفاظت از ارسی را توجیه پذیر می کنند، کدامند؟، در پژوهشی کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی، با جستجوی منابع کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات پرداخته و با سامان دهی داده ها، ارزش مواریث فرهنگی در دو گروه کلی ملموس و ناملموس طبقه بندی شد. از پی آن، با تکیه بر تجارب و استنباط نویسندگان و بسط و انطباق نتایج حاصله با نمونه موردی، شناسایی ارزش های ملموس: تاریخی، فنی، اقتصادی، کارکردی، علمی آموزشی، منحصربه فردبودن، قدمت و ارزش های ناملموس: زیباشناختی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، احساسی و نمادین در ارسی صورت پذیرفت. تجمیع ارزش های ارسی، مجالی است برای گردآوری بخشی از اطلاعات تاریخ معماری ایران که غفلت از آن، منجر به از دست رفتن این ارزش ها خواهد شد.
فراتحلیل مطالعات خودکشی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۳۰۰-۲۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، فراتحلیل مطالعات انجام شده در خصوص عوامل موثر بر خودکشی در غرب کشور می باشد. روش: با استفاده از روش فراتحلیل، مطالعاتی که به عوامل موثربر خودکشی پرداختند گردآوری شدند. برای گردآوری مطالعات از کلیدواژه های مرتبط استفاده شده و جستجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاهها صورت پذیرفت. در نهایت مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش شده و اطلاعات مورد نظربرای آزمون فرضیات با پرسشنامه معکوسی که توسط نویسنده تهیه شده بود، استخراج گردید. از 15مطالعه گزینش شده آماره های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت شده و با نرم افزار CMA2 به محاسبه اندازه اثرها و تجزیه و تحلیل فرضیات اقدام گردید. یافته ها: در مجموع متغیرهای مستقل شناسایی شده برخودکشی موثر بودند. مقدار اندازه اثر تلفیق شده 0.660 بود و به لحاظ آماری نیزمعنادار می باشد. از آنجایی که این مقدار در دامنه ای بین 0.8 تا 0.5 قرار دارد، طبق دسته بندی کوهن متوسط ارزیابی می شود. همچنین، مقدار آماره Q (223.903) با درجه آزادی 36 معنادار بود که حاکی از ناهمگون بودن اندازه اثرها می باشد. لذا توصیه صاحبننظران فراتحلیل استفاده از نتایج مدل اثرتصادفی و بررسی دلایل این ناهمگونی می باشد. مقدار اندازه اثر مدل اثر تصادفی برابر با 0.408 و به لحاظ آماری نیز معنادار بود. در واقع پاسخ به سوال مذکور بر اساس یافته های تحقیق «مثبت» می باشد. بعبارت دیگر می توان با بیش از 95 درصد اطمینان آماری گفت که متغیرهای شناسایی شده بر خودکشی اثربخش هستندو میزان تاثیر آن نیز 0.508 می باشد که به لحاظ اندازه مقدار آن متوسط می باشد. بحث: فراتحلیل نشان داد متغیرهایی نظیر داشتن مبنای تئوریک،سطح تحصیلات،تاهل،عزت نفس،انسجام خانوادگی، ازدواج زودهنگام، اضطراب ، ،وضعیت اقتصادی خانواده، به لحاظ آماری تاثیر معناداری بر خودکشی داشته است. بخشی از یافته های پژوهش حاکی از آن است که درمحور مقولات اجتماعی،متغیر ازدواج زودهنگام بیشترین رابطه را با گرایش به خودکشی با اندازه اثر 3721/0 ، در محور های روانشناختی پژوهش عزت نفس بیشترین رابطه را با خودکشی با اندازه اثر 6921/0 دارد.
نقش کمپین های روابط عمومی اجتماعی در ترویج آموزش پایدار در مدیریت شهری(با مطالعه کمپین روابط عمومی اجتماعی مسکو)
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
67-76
حوزههای تخصصی:
این مقاله ویژگی های کمپین های روابط عمومی اجتماعی را با هدف افزایش آگاهی شهروندان در محیط شهری نشان می دهد. برای اولین بار کمپین های روابط عمومی مربوط به تزیین محیط شهری اختصاص داده شده به رویدادهای یاد بود، اقدامات حفاظت از محیط زیست و مسائل اجتماعی از موضع آموزش برای توسعه پایدار مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه شهری دلالت بر تشویق محیط های تجدید شده، نوسازی شده، تغییر یافته، تجدید ساختار شده و تجدید ساختار شده ضروری برای اختلاط شهروندان دارد. این بدان معنی است که تجزیه و تحلیل منطقه شهری بر مطالعه موضوعات مربوط به تاریخ، هنر، مسائل فوری اجتماعی داخلی و مشکلات محیط طبیعی تمرکز می کند. آموزش برای توسعه پایدار یک فرصت عالی برای ارائه دانش به روش « نرم » به شهروندان، علاوه بر آموزش سنتی « سخت» در محیط شهری است. روش های مورد استفاده در طول کار بر روی این مقاله جامع و شامل مشاهده، تجزیه و تحلیل، ترکیب، توصیف و مصاحبه هستند. در نتیجه مطالعه مسائل ذکر شده، نتیجه زیر حاصل شده است. منطقه شهری یک بستر ایده آل برای جلب توجه شهروندان خود از طریق تزیین موضوعی شهر است که دانش آن ها را گسترش می دهد، آن ها را متقاعد کننده تر می کند و در نتیجه بهبود رفتار آن ها را پرورش می دهد. اطلاعاتی که به صورت جانبی درک می شوند، بهتر به خاطر سپرده می شوند و بیشتر در حافظه ذخیره می شوند. در نتیجه شهروندان نسبت به هر گونه اطلاعاتی که مقامات شهر به آن ها ارائه می دهند، حساس تر می شوند.
A Comparative Study of the News Coverage of Hijab Removal in the News Media
حوزههای تخصصی:
Purpose: News media play an important role in attitudes towards various issues, including wearing hijab and its removal. As a result, this paper aimed to compare the news coverage of hijab removal in the news media. Methodology: This study was applied in terms of purpose and quantitative in terms of execution method. The research population was the hijab removal news in the news media of Entekhab (reformist), Fars (fundamentalist), Khabar Online (moderate), BBC Persian Television (affiliated with the United Kingdom) and Voice of America (affiliated with the United states of America) during 2017 and 2018, which were selected through the total population sampling method. The research tool was to observe and record the news of the hijab removal in Persian news media or the Persian section of foreign news media, and the face validity of the information was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.89 by the inter-coder agreement method. Finally, the data were analyzed with non-parametric chi-square test in SPSS-20. Findings: Results showed that there was a significant difference between Entekhab, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television and Voice of America in terms of amount of news, news style, news value, news source, news bias and news type (P<0.05). However, there was no significant difference between the five mentioned media in terms of the headline type (P>0.05). In other words, in terms of the amount of news about the hijab removal, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television, Entekhab and Voice of America reported the most news. In terms of news style, Entekhab, Fars, Khabar Online and Voice of America used mostly news style and BBC Persian Television used mostly report style. Also, in terms of news value, Entekhab, BBC Persian Television and Voice of America used encountering value, Fars used the proximity value and Khabar Online used mostly two values of encountering and reputation. In terms of the news source, Entekhab and Fars used the media reporter’s source more, Khabar Online used the domestic news agencies more, BBC and Voice of America used the unknown source frequently. In addition, in terms of the news bias, Entekhab, Fars and Khabar Online used the bias of condemning the event, the BBC used the neutral bias and the Voice of America used the bias of sympathy and support for the event more frequently. In terms of the type of news, Entekhab, Fars and Voice of America mostly used the event-oriented type, and the Khabar Online and BBC Persian Television mostly used the process-oriented type. On the other hand, in terms of the type of headlines, Entekhab, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television and Voice of America used more inferential headlines and there was no significant difference among them. Conclusion: The results showed that BBC Persian Television and Voice of America had a more positive view on the phenomenon of hijab removal and mostly reported the news from unknown news sources. The results indicated that the aforementioned news media are harmful to families in terms of the phenomenon of hijab removal.
بررسی تکانه های بخشهای واقعی اقتصاد بر شاخص رفاه اقتصادی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۱۴۸-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفاه اقتصادی و اجتماعی ازجمله اهداف کلان اقتصادی در مسیر توسعه پایدار است. عوامل مختلف اقتصادی بر رفاه مؤثر هستند که در این میان متغیرهای بخش واقعی اقتصاد تأثیر انکارناپذیری بر رفاه دارند. روش: تحقیق حاضر با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری به بررسی تأثیر شوکهای بخش واقعی اقتصاد بر شاخص رفاه اجتماعی در ایران در طول دوره 2019-1980 پرداخته است. بدین منظور از شاخصهای رفاه اجتماعی مطلوبیت گرا و آمارتیاسن استفاده شد. یافته ها: شاخص رفاه آمارتیاسن به شوکهای رشد بهره وری کل عوامل تولید در دوره اول عکس العمل سریع نشان می دهد که با گذشت زمان از بین می رود. اما شاخص رفاه مطلوبیت گرا در دوره اول عکس العمل مثبت نشان می دهد و از دوره پنجم منفی می شود. شاخص رفاه آمارتیاسن به شوکهای تولید ناخالص داخلی سرانه حقیقی در دوره اول عکس العمل مثبت و سریع نشان می دهد و از دوره هفتم عکس العمل آن منفی می شود. اما شاخص رفاه مطلوبیت گرا در دوره اول عکس العمل مثبت نشان می دهد که از دوره دوم منفی می شود. شاخص رفاه آمارتیاسن به شوکهای درآمد نفتی عکس العمل منفی و ضعیف نشان می دهد. اما عکس العمل شاخص مطلوبیت گرا در بلندمدت مثبت جزئی پایدار است. شاخص رفاه آمارتیاسن و مطلوبیت گرا به شوکهای اشتغال از در بلندمدت عکس العمل مثبت دارند. بحث: در ایران اشتغال باعث افزایش رفاه اجتماعی می شود، اما در بلندمدت درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی سرانه و رشد بهره وری کل عوامل تولید باعث کاهش رفاه اجتماعی شده است. بنابراین اشتغال مناسبت ترین عامل برای افزایش رفاه است.
تجربه و درک مردان سنندجی از خشونت جنسیتی؛ واکاوی زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت جنسیتی بر نامتقارن بودن روابط اجتماعی زنان و مردان در عرصه های مختلف دلالت دارد. در مطالعات انجام شده، این پدیده اغلب از منظر زنان مورد مطالعه قرارگرفته و نگرش مردان در این مورد کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر با مراجعه به تجربه مردان درباره خشونت جنسیتی، به شناسایی زمینه ها و دلایل بروز این رفتار و بررسی پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی زنان می پردازد. این مطالعه با روش شناسی کیفی و روش نظریهٔ زمینه ای در میان نمونه ای از مردان سنندجی انجام شده است. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبهٔ نیمه ساخت یافته استفاده شده است. نمونهٔ پژوهش، متشکل از 30 نفر از مردان 32 تا 46 ساله سنندجی است. نتایج بیانگر آن است که زمینه هایی چون پدرسالاری، جامعه پذیری جنسیتی و نادیده انگاری در بروز خشونت جنسیتی نقش دارند. در این میان، خلأ و ضعف قانون و اهمال کارگزاران نهادی، تفاوت اجتماعی و فرهنگی زوجین و محدودیت اختیار به عنوان زمینه تسهیلگر و ناهماهنگی و فشار ساختاری، انتظارات پایان ناپذیر، شبکه های اجتماعی و صنعت مستهجن نگاری به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک مردان بر عواملی مانند عادی شدن خشونت، ناامنی فضای عمومی، زنان به مثابه محرک و هراس از سیطر زنان دلالت دارد. در نگاه مردان موردمطالعه، زنان برای مواجهه با خشونت به راهبردهایی چون کتمان، ترس از انگشت نما شدن، استیصال، مواجهه عاطفی، مساوات طلبی و به چالش کشیدن اقتدار مردانه متوسل می شوند که پیامدهایی چون اختلال روانی، درماندگی آموخته شده، انزوای اجتماعی، نابسامانی و تعارض در خانواده، تسری بی اعتمادی، تلافی و انتقام برای زنان در پی دارد. مقوله هسته یعنی «خشونت جنسیتی به مثابه تداوم فرادستی مردان» بر خشونت نمادین و نهادی در مورد زنان در عرصه های غیررسمی، عمومی و نهادی دلالت دارد.
Identification and Analysis of Effective Factors on the Strategic Intelligence of Education Districts Managers of Tehran City and Provide an Appropriate Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of identification and analysis of effective factors on the strategic intelligence of education districts managers of Tehran city and provides an appropriate model. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of quantitative. The study population was managers, deputies and experts of the education nineteen districts of Tehran city in 2020 year, which based on the Krejcie and Morgan table the sample size was estimated 120 people who were selected by randomly sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire of effective factors on the strategic intelligence of managers (113 indicators) which after two Delphi rounds with Kendall coefficient of 0.678 was designed by 15 experts and its content validity was confirmed by experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method 0.921. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equations modeling in SPSS-22 and Smart PLS-3 software. Findings: The findings showed that the effective factors on the strategic intelligence of managers had 113 indicators in 21 components and 2 dimensions; So that the intra-organizational dimension were included 11 components of intelligent planning, support processes, communication processes, power of change and transformation, knowledge management, educational intelligence, moral intelligence, informational intelligence, organizational process intelligence, human resource intelligence and financial resources intelligence and extra-organizational dimension were included 10 components of business intelligence, environmental intuition thinking, technological intelligence, planning intelligence, social intelligence, competitors intelligence, policy-making, communication with people intelligence, targeting intelligence and environmental macro intelligence. Also, the factor load of all dimensions and components was higher than 0.40, their average extracted variance was higher than 0.50 and their reliability was higher than 0.70. In addition, the model of effective factors on the strategic intelligence of education districts managers had a good fit and the model had a significant effect on the intra-organizational and extra-organizational dimensions and the mentioned dimensions on the relevant components (P<0.05). Conclusion: The results showed two dimensions of intra-organizational and extra-organizational for the model of effective factors on the strategic intelligence of education districts managers. Therefore, to increase and enhance their strategic intelligence can be done by improving the dimensions and components of each of them.
فراتحلیل مطالعات انجام شده درمورد رابطه سرمایه اجتماعی و شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
259 - 295
حوزههای تخصصی:
اهمیت سرمایه اجتماعی در ایجاد شادی سبب انجام پژوهش ها و مطالعات گوناگونی در سراسر دنیا، ازجمله ایران شده است که نتایجی اغلب متضاد از آن ها دریافت می شود. با درنظر گرفتن چنین شرایطی، پژوهشی دوباره در این زمینه از یک سو بر تورم پژوهش ها و داده ها می افزاید، و از سوی دیگر تلقی پژوهش های اجتماعی به عنوان پژوهش هایی مبهم، غیرمولد و حتی غیرعملی را تقویت می کند. ضروری است مجموع پژوهش های انجام شده، در قالب فراتحلیل دوباره بررسی و تحلیل شوند. نگارندگان در این مسیر ابتدا با لحاظ کردن معیارهایی به 49 مطالعه دست یافتند که مطابق با معیارهای ورودی بود و پس از بررسی دقیق تر و لحاظ کردن معیارهای خروج درنهایت 31 مطالعه را برای انجام این پژوهش با روش فراتحلیل انتخاب شد. نتیجه بررسی این مطالعه در زمینه رابطه سرمایه اجتماعی و شادی بیانگر معناداری رابطه میان این دو متغیر بود و میزان این رابطه براساس نظام تفسیری کوهن در حد متوسط رو به بالا است؛ هم چنین نتایج نشان دادند سرمایه اجتماعی با تعدیل گری متغیرهای چهارگانه «ابعاد سرمایه اجتماعی»، «واحد تحلیل»، «فیلد مطالعاتی محققان» و «حوزه جغرافیایی تحقیق» تأثیر متفاوتی بر شادی دارد.