فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی جامعه شناسانه نحوه رفتار انسان بر محیط طبیعی و بررسی چالش های محیط زیست، اینکه محیط زیست چگونه بر جامعه تأثیر گذار بوده و جامعه چگونه بر محیط زیست اثر گذار است انجام شده است. در این مقاله ضمن تبیین نظریات جامعه شناسی کلان و خرد در رابطه با محیط زیست، موضوعات بررسی جامعه شناسی محیط زیست شامل: مسئله آب، خشکسالی، تغییرات اقلیمی، گرم شدن زمین، مسئله هوا، تغییر الگوی مصرف، علم مهندس ژنتیک به عنوان چالش های محیط زیستی و به ویژه در رابطه با محیط زیست ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به کم فرزندی زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۱۵۶-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحولات جمعیت ایران در دهه های اخیر، گسترده و چشم گیر بوده است به نحوی که امروزه باروری زیر سطح جانشینی در جامعه فراگیر شده و نوعی هم گرایی درکاهش باروری و گرایش به کم فرزندی بین خانواده ها صورت گرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر برگرایش به کم فرزندی در بین زنان و مردان متأهل شهر تهران است. روش شناسی پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایش صورت گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، واحد تحلیل آن فرد و ابزار پژوهش پرسشنامه ساختمند است. جامعه آماری شامل زنان و مردان دارای همسر شهر تهران واقع در سن باروری که بین صفر تا دو فرزند دارند می باشد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه شد که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای داده های آن جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین احساس نا امنی اقتصادی، احساس آنومی اجتماعی، گرایش به ارزش های مدرن، استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، میزان مشارکت اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی و گرایش به کم فرزندی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین میزان حمایت اجتماعی و گرایش به کم فرزندی رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد، به این صورت که هرچه میزان حمایت اجتماعی از افراد بیشتر باشد گرایش به کم فرزندی آنان کمتر است. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیرهای جامعه شناختی وارد شده در مدل رگرسیون حدود 66 درصد واریانس گرایش به کم فرزندی را تبیین می کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیر مشارکت اجتماعی با ضریب بتای (741 .0) گرایش به ارزش های مدرن با ضریب بتای (724 .0) و احساس نا امنی اقتصادی با ضریب بتای (537 .0) بیشترین تأثیر را در گرایش افراد به کم فرزندی دارند. نتیجه گیری: ضرورت دارد بازاندیشی در نقش و مسئولیت خانواده ها، نهادها و سازمان های مرتبط در موضوع جمعیت صورت پذیرفته و لزوم ایجاد نگاهی واقع گرایانه برای هدف گذاری های میان مدت و بلند مدت فراهم شود تا بتوان از موهبت پنجره طلایی دستاوردی مطلوبی نصیب کشور شود.
مطالعه جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک؛ مورد مطالعه: ساکنان 15-55 ساله شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
179 - 204
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف پوشاک، دچار تغییرات وسیعی شده و در ورای تأمین نیاز های ضروری، به عرصه ای برای بازتعریف هویت افراد، بدل شده است ؛ این پژوهش، به دنبال بررسی این نکته است که افراد مورد مطالعه در شهر بیرجند، چه دلایلی را درباره مصرف نمایشی پوشاک، ابراز کرده و این پدیده از سوی آنان، چگونه درک و تفسیر می شود. این تحقیق، با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. بنابراین با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، درمجموع با 31 نفر از ساکنان این شهر که در گروه سنی 15-55سال قرار داشته اند و ضمن داشتن تجربه مصرف نمایشی پوشاک، از توانایی لازم برای بیان تجارب فردی برخوردار بوده اند، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. بر اساس یافته ها، همنوایی، تمایزطلبی و جلوه گری، «شرایط علّیِ» مصرف نمایشی بوده است. همچنین دسترسی به منابع و عادات مصرفی از شرایط زمینه ایِ این نوع مصرف بوده و افراد برای تصمیم گیری در مصارف نمایشی از راهبردهای رقابت، مبادله و مدیریت احساسات استفاده کرده اند.
مطالعه ویژگی های محله خوب در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی ویژگی ها و ابعاد محله خوب در شهر تهران است. این تحقیق به شیوه کیفی تحلیل مضمون انجام شده و داده های مربوط به آن با استفاده از فنون مصاحبه و مشاهده از هشت محله شهر تهران با نام های کیانشهر، یافت آباد، شمیران نو، کارون شمالی، نارمک مرکزی، باغ فیض، نیاوران و سعادت آباد جمع آوری شده است. مشارکت کنندگان در این تحقیق 59 نفر بودند. همچنین داده های جمع آوری شده با روش تحلیل مضمون تحلیل شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های محله خوب عبارت اند از: «وجود آدم های خوب و اخلاق مدار»، «بهداشت و تمیزی محله»، «وجود امکانات تفریحی، فرهنگی و ورزشی»، «دسترسی آسان به ملزومات زندگی و وسایل نقلیه عمومی»، «ساکت، خلوت و کم جمعیت بودن محله»، «وجود فضای سبز، پارک و آب وهوای خوب»، «معماری و ظاهر خوب محله»، «دخالت نکردن در سبک زندگی دیگران»، «تعامل سالم و خوب با همسایگان»، «نبود ناهنجاری های اجتماعی و وجود امنیت و سلامت اجتماعی» و «محیط تربیتی مناسب برای فرزندان». افراد در تعریفشان محله خوب را جایی می بینند که دارای سه بعد مهم «سلامت اجتماعی»، «فضای کالبدی و محیطی مناسب» و «دارای امکانات و تسهیلات زندگی» باشد.
تحلیل انتقادی محتوای کتب درسی مدارس از منظر توجه به مفاهیم تربیت شهروندی (مورد مطالعه: سال های 1380تا 1400)
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۹) جلد اول
17-26
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم تربیت شهروندی در کتب درسی مدارس بین سال های 1380 تا 1400 می پردازد. در این پژوهش محقق بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان به شیوه فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین نشان دهد که کتب درسی مدارس چه برداشتی از مفهوم تربیت شهروندی دارند و از این طریق به بازنمایی مفهوم تربیت شهروندی بپردازد. جامعه آماری شامل 20 کتاب درسی مرتبط با تربیت شهروندی می باشد. که بصورت هدفمند انتخاب گردیده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمان مسلط تربیت شهروندی در نظام آموزش و پرورش کشور با توجه به کتب بررسی شده، گفتمان شهروند اخلاقی- قانون مدار می باشد. کتابهای درسی مورد بررسی از ارائه تصویری متوازن و همه جانبه از تربیت شهروندی ناتوان بوده اند و قادر نیستند رفتارهای شهروندی را به طور مطلوب در دانش آموزان شکل دهند. و این امر موجب عدم توسعه شهروندی گردیده است. بنابراین هرچه زودتر باید نسبت به فعال کردن «شهروند» در کتب درسی اقدام کرد.
بررسی عوامل موثر بر رفتارهای باروری زنان تحت پوشش مراکز جامع شهرستان بابل طی همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۲۳۲-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
رفتارهای باروری، شامل رفتارهای مربوط به تولید مثل، تعداد فرزندان، فاصله گذاری بین موالید، استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری، ترجیح جنسی فرزندان، حاملگی ناخواسته، سقط و قصد باروری است. عوامل مختلفی بر رفتارهای باروری تاثیرگذارند. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر رفتارهای باروری در زنان تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان بابل طی همه گیری کووید- 19طراحی و انجام شد. روش کار این مطالعه، مقطعی توصیفی- مقایسه ای است که بر روی 425 زن در مراکز جامع سلامت شهرستان بابل انجام شد. نمونه گیری با روش چندمرحله ای با تخصیص نسبتی، از زنانی که معیارهای ورود به مطالعه داشتند، از مرداد تا آبان 1401 از 6 مرکز جامع سلامت شهری و 10 مرکز روستایی انجام شد. پرسشنامه مشخصات فردی و رفتارهای باروری توسط پژوهشگر تکمیل شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSSتجزیه و تحلیل و سطح معنی داری در کلیه آزمون ها 05/0p< در نظر گرفته شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد، بیش تر زنان مورد پژوهش در گروه سنی 20 تا 29 سال، دارای سطح تحصیلی دیپلم، خانه دار و ساکن شهر بودند. تعداد فرزندان زنده با سن، سطح تحصیلات زن و همسر رابطه معنی دار داشت (001/0p<). تمایل به بارداری با سن، سطح تحصیلات زن، وضعیت اجتماعی- اقتصادی (001/0p<)، سطح تحصیلات همسر (006/0=p)، شغل (004/0=p) و ، تعداد سقط جنین تنها با سن (03/0=p) و تحصیلات همسر (01/0=p) ارتباط معنی دار داشت. پیشگیری از بارداری با سن (001/0p<)، سطح تحصیلات زن و همسر (001/0p<) و شغل همسر (01/0=p)، محل زندگی (04/0=p) و وضعیت اجتماعی- اقتصادی (02/0=p) رابطه معنی دار داشت. بارداری ناخواسته نیز با سن (03/0=p)، سطح تحصیلات زن (009/0=p)، سطح تحصیلات همسر (01/0=p) و وضعیت اجتماعی- اقتصادی (02/0=p) رابطه آماری معنی دار داشت. در بررسی ارتباط مشخصات فردی با رفتارهای باروری نتایج نشان داد، هر یک از متغیرهای مشخصات فردی با تعدادی از رفتارهای باروری ارتباط معنی دار آماری داشتند؛ در این میان متغیر سن و پس از آن سطح تحصیلات زن و همسر با تعداد بیش تری از رفتارهای باروری ارتباط داشتند و شغل، شغل همسر و محل زندگی با تعداد کم تری از رفتارهای باروری ارتباط معنی دار داشتند.
نسبت های بازماندگی در برآورد غیر مستقیم مهاجرت استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی کلان، ذهن و اندیشه صاحب نظران بسیاری را به خود معطوف کرده است. جا بجا شدن انسان ها برای ارتقای کمی و کیفی زندگی، ابعاد تازه ای به خود گرفته و این تحرکات به عنوان یک موضوع مهم اجتماعی مطرح گردیده است. جهت برآورد و اندازه گیری غیرمستقیم خالص مهاجرت، روش های مختلفی وجود دارد. در این پژوهش از تکنیک آمارهای حیاتی و نسبت های بازماندگی (پیش نگر، پس نگر) جهت برآورد خالص مهاجرتی استان یزد، در بین دو سرشماری 1385و1390 استفاده شده است. این دو روش غیرمستقیم اندازه گیری خالص مهاجرت، جزء روش های باقیمانده بوده و برای محاسبه تغییرات جمعیت در اثر مهاجرت نسبت به باروری و مرگ و میر بکار گرفته می شود. بر اساس نتایج بدست آمده، در دوره ١٣٨۵ تا ١٣٩٠، تعداد واردشدگان به یزد برابر با 103336 نفر و تعداد خارج شدگان برابر با 65274 نفر بوده است. نتایج حاکی از این است که استان یزد یک استان مهاجرپذیر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که روش پس نگر نسبت به روش پیش نگر تمایل به بزرگ نشان دادن مقدار مطلق خالص مهاجرت دارد. موفقیت تکنیک نسبت بازماندگی به طور عمده بر امکان محاسبه نسبت های بازماندگی، متکی است که بر شدت مرگ و میر در طول مدت زمان بین دو سرشماری اشاره دارد. این مطالعه با استفاده از تکنیک آمارهای حیاتی به برآورد غیرمستقیم مهاجرت استان یزد و نقش توسعه در مهاجرپذیر یا مهاجرفرست بودن این استان پرداخته و نشان می دهد خالص مهاجرتی در استان یزد مثبت است و نشان دهنده مهاجرپذیر بودن این استان می باشد.
بازنمایی خروج امریکا از برجام: تحلیل گفتمان انتقادی سرمقاله های روزنامه های کیهان، رسالت، شرق و اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
11 - 26
حوزههای تخصصی:
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در ژوییه سال 2015 بین جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 به نتیجه رسید اما امریکا خروج خود را از این توافق در مه 2018 اعلام کرد. این خروج، هم در سطح داخلی و هم در سطح بین المللی به لحاظ تأثیر بر فضای سیاسی، بین المللی و دیپلماتیک توجّه رسانه ای زیادی به خود جلب کرد. هدف این مقاله بررسی بازنمایی خروج ایالات متحده امریکا از برجام در چهار روزنامه ایرانی است: کیهان، و رسالت (نمایندگان اصلی محافظه کاران) و اعتماد و شرق (نمایندگان اصلی اصلاح طلبان). این پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده می کند و متکی به نظریه های گفتمان، بازنمایی و چارچوب سازی است. یافته های این پژوهش گویای آن است که گفتمان مسلط در طیف روزنامه های اصلاح طلب «گفتمان تعامل» بوده است. این روزنامه ها بر لزوم ارتباط با جهان، مذاکره، تنش زدایی درعین حفظ انسجام ملّی تأکید کرده اند. «برجسته سازی» و «حاشیه رانی» تکنیک هایی هستند که روزنامه های شرق و اعتماد به واسطه آن وجوه مثبت «خود» و نقاط ضعف «دیگری» را برجسته و چارچوب های مدّ نظر خود را ازاین طریق بازنمایی کرده اند. گفتمان مسلط در طیف روزنامه های اصولگرای این پژوهش گفتمان «مقاومت» است. این طیف با مطرح کردنِ سلسله استنادات تاریخی به بدعهدی، دشمنی، بی اعتمادی به غرب (امریکا و اروپا) اشاره کرده اند و با برجسته کردنِ وجوه منفی «دیگری» و برجسته کردنِ وجوه مثبت «خود» به مثابه نظام و ملّت ایران، و تأکید بر ایستادگی و بهره گیری از ظرفیت های داخلی، اقتصاد مقاومتی، بصیرت انقلابی و واکنش جدی درمقابل دشمن، سعی در القای مفاهیم و چارچوب های مدّ نظر خود و تأثیرگذاری بر مخاطب دارند.
روحانیان کُرد اهل سنت و دغدغه شناسایی: مطالعه کیفی کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 106
حوزههای تخصصی:
با وجود پیوند دین و سیاست در دوره جمهوری اسلامی و مشارکت فعالانه ی روحانیان اهل تشیع در سیاست، کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان وجوه متفاوتی پیدا کرده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا با واکاوی تجربه و درک نمونه ای از روحانیان اهل سنت سنندج به شناسایی شکل های کنش ورزی سیاسی روحانیان، بسترهای موجود موثر و پیامدهای آن بر زندگی فردی و اجتماعی بپردازد. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است و طی آن با 27 نفر از روحانیان سنندج مصاحبه بعمل آمده است. نتایج پژوهش مبیّن آن است که بسترهایی چون «محرومیت از شهروندی و حقوق اجتماعی»، «اختلال روابط نهادی»، «زوال مدارای مذهبی و هویتی»، «بی اعتمادی سیاسی» و «محدودیت منابع در دسترس» عرصه را برای کنش ورزی سیاسی روحانیان و ائمه جماعت در سنندج محدود ساخته است.از این رو، تجربه و درک روحانیان با احساس بی قدرتی سیاسی همراه بوده است و به رغم دغدغه های سیاسی و تأکید بر تشکل یابی سیاسی به مثابه ضرورت فعالیت سیاسی، آن ها از مجاری نهادی برای پیگیری مطالبات ناامید بوده و به لحاظ سیاسی منزوی و با ناامیدی از صندوق رأی، به کنش های فرهنگی روی آورده اند. کنش ورزی سیاسی برای روحانیان پیامدهایی چون «محرومیت اجتماعی»، «وابستگی به مردم» و «زوال اعتماد عمومی» به همراه داشته است که ناظر بر مقوله ی هسته ی «اختلال و نابرابری در شناسایی» است.
عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
برنامه های ترکیبی طنز، از جمله پربیننده ترین برنامه های تلویزیون است و این ظرفیت را دارند که بیشترین و ماندگارترین تاثیر را بر مخاطب بگذارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کمی و کیفی برنامه های ترکیبی طنز سیما و شناسایی دیدگاه های متخصصان رسانه ای در راستای رسیدن به راهکارهای نهایی و عملیاتی انجام شده است. روش تحقیق این مقاله، کیفی و شیوه انجام آن مصاحبه نیمه ساخت یافته است. جامعه آماری شامل متخصصان رسانه ای است که به طور موقت یا دائم در حوزه نقد و تحلیل برنامه های طنز تلویزیون بوده اند. نمونه پژوهش به شکل هدفمند از میان کسانی انتخاب شده که به صورت نظری و عملی با مراحل پیش تولید، تولید، پخش و تحلیل برنامه های ترکیبی طنز در ارتباط هستند. سوالات مصاحبه ها پژوهشگرساخت بوده و مصاحبه شوندگان به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، بر مبنای تحلیل مضمون و با تکنیک کدگذاری(کدهای باز، محوری و گزینشی) انجام شده است. سوالات نیز بر اساس مدل سوات (SWOT) و مبتنی بر ارتقای کمی و کیفی برنامه ها، سازماندهی شده اند. از مهم ترین یافته های این پژوهش می توان به ضرورت افزایش تجربه و رواداری مدیران در مقوله طنزهای سیاسی و اجتماعی، ایجاد آیتم های خلاقانه نمایشی و گنجاندن ابزارهای برخط و تعاملی مردم با برنامه های طنز، تغییر سیاست های کلی سیما در حوزه نویسندگی طنز و فرهنگ سازی در بین اقشار و اصناف مختلف جامعه، برای افزایش روحیه نقدپذیری در بستر برنامه های ترکیبی طنز سیما اشاره کرد.
برهم کنش سبک زندگی و هویت در ساخت خرده فرهنگ های دیجیتالی جوانان؛ (مورد مطالعه هواخواهان ایرانی گروه موسیقی کره ای اکسو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
225 - 249
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کیفی با مطالعه هواخواهان ایرانی گروه موسیقی کره ای اکسو، رابطه سبک زندگی و هویت هواخواهی در ساخت خرده فرهنگ های دیجیتالی را نشان داده ایم. هر یک از مفاهیم سبک زندگی و هویت در ایجاد فرم جدیدی از اجتماعات مجازی نقش داشته است. در این پژوهش که از روش مصاحبه فوکوس گروپ انلاین با تعداد نمونه 13 نفری از جوانان و نوجوانان به این نتیجه رسیده ایم که که اکسو در ساخت سبک زندگی جوانان اثر کرده و در چهار مولفه اوقات فراغت، اولویت مصرف فرهنگی، اهمیت ورزش و تناسب اندام و الگو گیری در اخلاقیات مجموعه متنوعی از معانی را ایجاد نموده است. همچنین در ساخت هویت هواخواهی به مولفه مهم حمایت در هواخواهی رسیدیم که خود دارای ابعادی است از جمله: معانی و کارکرد های حمایت از اکسو از منظر طرفداران، معانی و کارکرد های حمایت از اکسو از منظر طرفداران و وجود ارزش مبادله ایِ حمایت-محبت میان طرفداران و اعضای اکسو.
ارائه الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
109 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه خبرگان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا پژوهشی کیفی با تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی مختلف کشور در سال تحصیلی 400-1399 بودند که به صورت هدفمند 14 نفر انتخاب و تا قاعده اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی محتوایی (4 خبره شامل 2 استاد جامعه شناس، 1 استاد روان شناس و 1 استاد علوم تربیتی) مورد بررسی قرار گرفت و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاران استفاده شد که 3 مصاحبه به تصادف انتخاب و با همکار مجربی دیگری کدگذاری شدند که میزان توافق کدگذاری 94/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری (باز محوری و انتخابی) استفاده شدیافته ها: نتایج نشان داد 39 مضمون اولیه(کدگذاری باز)، 9 مضمون محوری شامل (خانواده محوری، مهارت های اقتصادی، مهارت های شهروندی، ارتقای مهارت های اخلاقی و دین محوری و در بعد محتوا مهارت های زیست محیطی، تفکر انتقادی، مهارت سواد رسانه ای و مهارت جسمانی- روانی) و 2 مضمون انتخابی (هدف و محتوا) به عنوان الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوران ابتدایی وجود داشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت برنامه ریزان برنامه های درسی می توانند در قالب دو بعد کلی اهداف و محتوا، مهارت های زندگی را در دوره ابتدایی در کتب این دوره ارایه نمایند.
بررسی میزان استفاده و رضایتمندی سالمندان از رسانه ها
حوزههای تخصصی:
«رسانه و سالمندی» از موضوعاتی است که در ایران مورد غفلت قرار گرفته است و با توجه به اینکه 10% شهروندان ایرانی را سالمندان تشکیل می دهند بازهم رسانه ها به آن بی تفاوت هستند و تصور نمی کنند که باید برای این قشر از شهروندان نیز تولید برنامه یا رسانه اختصاصی داشت. هدف این مقاله بررسی میزان رضایت سالمندان از رسانه ها است برای این بررسی از روش توصیفی – مقطعی با استفاده از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری این پژوهش آسایشگاه سالمندان ابراهیم آباد اراک با 121 نفر انتخاب شده است که تمام شماری مد نظر بوده اما از این تعداد فقط 65 پرسشنامه کامل شده و مابقی به علت فرتوتی و بیماری همکاری نکرده اند. روایی این اطلاعات بر اساس آلفای کرونباخ 0.71 شد که تایید کننده روایی این آمار بوده است. مشاهدات و یافته ها نشان دهنده آن است که در این آسایشگاه فقط تلویزیون وجود دارد که در ساعاتی خاص روشن می شود و رسانه های دیگر نزد یکی دو نفر وجود دارد. لذا یافته های این پژوهش فقط در مورد سیمای جمهوری اسلامی ایران صادق است. برای اندازه گیری رضایت سالمندان از هشت گویه ستفاده شده است که بدترین حالت گویه تشویق به ورزش بوده که رضایت خیلی کمی را نشان داده است و برنامه های مفرح در بالاترین حد بوده که بازهم در وضعیت نرمال است که با حذف گویه متوسط دچار چولگی منفی می گردد. بر اساس یافته های پژوهش، میانگین رضایت سالمندان در طیف 5 درجه ای لیکرت؛ امید به زندگی 2.37 فراموشی سختی ها 2.63 فرار از خود 2.45 شادی و نشاط 2.68 تشویق به ورزش 1.55 ارتباط با دیگران 2.55 مشارکت 2.44 خبرهای خوب 2.32 بوده است که هیچکدام دارای چولگی مثبت یعنی نزدیک به 5 نیستند و تمامی به 2.5 نزدیک است که اگر گویه متوسط یا بی نظر حذف شود تماماً دارای چولگی منفی خواهند شد و در مجموع میانگین رضایت از رسانه ها 2.37 از 5 است که نشان دهند رد فرضیه توصیفی این تحقیق تحت عنوان « سالمندان از برنامه های رسانه ها رضایت دارند» است.
بررسی کنش های غیرکلامی در توئیت های حاوی ایموجی کاربران ایرانی توئیتر براساس نظریه سرل
حوزههای تخصصی:
رسانه های نوین ارتباطی در چند سال اخیر به یکی از ارکان جدایی ناپذیر زندگی انسان ها تبدیل شده اند. شبکه های اجتماعی نیز نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی را به وجود آورده اند که به رغم عمر کوتاه ، اما به دلیل ویژگی های تعاملی و فراهم کردن زمینه برای ایجاد روابط اجتماعی گسترده، در صدر اولویت-های کاربران اینترنت قرار گرفته اند. توسعه روزافزون اینترنت و زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث بروز و ظهور سبک نوینی از ارتباط در قالب «ایموجی» شده که با رویکردی زبان شناسانه، می توان آنها را نمادی از ارتباط غیرکلامی و نمود برقراری سهل و آسان ارتباطات در فضای مجازی قلمداد کرد. کارکرد ایموجی ها در ارتباطات دیجیتال مشابه نقش ژست، زبان بدن و آهنگ کلام در تعامل گفتاری است. باتوجه به تاثیرگذاری چشمگیر ایموجی ها در برقراری ارتباطات غیرکلامی از یک سو و توسعه روزافزون شبکه اجتماعی توئیتر به عنوان یک منبع اطلاعاتی و ارتباطی ایده آل ازسوی دیگر، این پژوهش نظری با روش مطالعه اسنادی به بررسی انواع کنش های گفتاری براساس نظریه سرل در توئیت های حاوی ایموجی و کارکردهای زبانی آنها در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سلامت پرداخت. با استفاده از نرم افزار Maxqda از میان 5000 توئیت جمع آوری شده، 1200 توئیت به صورت تصادفی از میان کاربران زن و مرد و در بازه زمانی شش ماهه از اسفند 1398 تا شهریور 1399 انتخاب و کدگزاری شدند که سهم هر یک از حوزه ها 300 توئیت بود. براساس نتایج حاصل، کنش گفتاری اظهاری و کنش گفتاری اعلامی، به ترتیب بیشترین و کمترین بسامد تکرار را داشتند. همچنین کارکرد احساسی ایموجی، بیشترین و کارکرد ارجاعی ایموجی نیز کمترین بسامد تکرار را به خود اختصاص دادند.
آموزش عالی ایران و محیط زیست پایدار از نگاه آگاهان کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
57 - 79
حوزههای تخصصی:
در ایران مانند سایر جوامع همراهی با فرایند جهانی شدن و همچنین روند توسعه کشور، ضریب بهره گیری از طبیعت و احتمال آسیب رساندن به آن را شدت بخشیده است. انتظار می رود نهاد تعلیم و تربیت و به ویژه آموزش عالی در راستای فرهنگ سازی برای استفاده بهینه از طبیعت و تحقق محیط زیست سالم و پایدار فعالیت کند. به این دلیل متن حاضر بر این هدف متمرکز است که نشان دهد آموزش عالی ایران چگونه به مقوله محیط زیست پرداخته است. این مطالعه از حیث نظری بر آراء جان هانیگن و از جهت اسلوب تحقیق بر روش تحلیل مضمون استوار است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل ده تن از مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین کارگزاران سازمان حفاظت از محیط زیست هستند که به صورت نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در وهله اول پاسخگویان به این واقعیت اشاره داشتند که اگر الگوی هانیگن مبنای داوری باشد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مورد پایداری محیط زیست فعالیت خاصی انجام نداده است. در مرحله دوم در پاسخ به این پرسش که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این زمینه اساساً چه نوع فعالیتی می تواند انجام دهد نکته و نظرهایی پیشنهاد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار مک کیودا تجزیه وتحلیل شد. در وهله اول از یافته های به دست آمده 99 کد استخراج شد، سپس با طبقه بندی کدها 13 مقوله شامل مداخله برنامه ریزی شده حاکمیت، توجه به اصل پیوستگی فرهنگی، آمایش سرزمینی، آگاهی بخشی و آموزش عمومی، گفتمان سازی در دانشگاه ها، تقویت تشکل های مدنی، اولویت بخشیدن به پژوهش درباره محیط زیست پایدار، تدوین برنامه های آموزشی محیط زیست محور، تقویت همکاری بین بخشی در راستای محیط زیست پایدار، بهره گیری از نقش متخصصان، ظرفیت سازی از طریق رسانه ها و مدیریت سبز شناسایی و برجسته سازی شد.
تحولات دین داری در بین دو نسل از زنان: مطالعه ی موردی: زنان منطقه ی 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول دین داری زنان در نسل های مختلف مسأله ی اصلی این تحقیق است و پژوهش با هدف شناسایی تحولات دین داری در بین زنان ساکن در منطقه ی 4 تهران انجام شده است تا بررسی شود که آیا بین دین داری دو نسل از زنان تفاوت قابل اعتنایی وجود دارد یا خیر. رویکرد روشی، کیفی و روش تحقیق، تحلیل روایت و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه ی روایی و روش نمونه گیری هدفمند به شیوه ی گلوله برفی بوده است. 40 نفر از زنان دو نسل (مادران متولد دهه ی 40 و 50 و دختران متولد دهه ی 60) برای مصاحبه انتخاب شدند. از مجموع 20 نفر از دختران، 2 نفر هیچ دینی را قبول نداشتند و نوگروندگان حاد (تحول یافته ی کامل در نظام اعتقادی) و 18 نفر نیز نوگروندگان غیرحاد (تحول یافته در درون نظام اعتقادی) بوده اند که در برخی امور دینی دچار تردید شده اند و اکنون به نحو گزینشی و بیشتر عقلانی دین داراند. از میان 20 نفر از مادران، 17 نفر نوگروی غیرحاد و صعودی داشته و دین داری 3 نفر نیز به صورت نزولی تحول یافته است. آنان درمورد حجاب و برخی از آیه های قرآنی مربوط به حقوق زنان، دچار شک و تردید جدی شده اند. بررسی تطبیقی تحولات دین داری میان مادران و دختران نشان می دهد که دختران به دلایلی چون حضور در دانشگاه، ارتقای سطح سواد و تحصیلات، تقویت روحیه ی پرسش گری و نقادی، تجربه ی تحول در دین داری را از سر گذرانده اند و به نقادی و بازاندیشی در دین داری خود اقدام نموده اند، به گونه ای که بخش مهمی از باورها و اعمال دینی ای را که در گذشته به سهولت و بدون هرگونه پرسش گری انجام می داده اند، کنار نهاده اند. در مقابل، از آن جا که مادران جامعه پذیری دینی و نیز تجربه ها و زیست جهان متفاوتی داشته اند و به دلایلی نتوانسته اند در محیط های دانشگاهی حاضر شوند، بازاندیشی چندانی در دین داری شان وجود نداشته است. در نتیجه، تحولات دین داری شان در مقایسه با دختران چندان مشهود و اساسی و همه جانبه نبوده است.
واکاوی چگونگی مدیریت منابع مالی در خانواده های ناتنی، یک نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده ی ناتنی به جهت ساختار متفاوت خود نسبت به خانواده های حاصل از ازدواج اول، دارای وضعیت پیچیده تری است. یکی از ابعاد حائز اهمیت این نوع از خانواده ها که بر روابط زوجین، والد ناتنی- فرزند ناتنی و به طورکلی ساختار خانواده اثرگذار است، کنترل مسائل پولی و مالی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چگونگی مدیریت منابع مالی در خانواده های ناتنی طراحی شده است. روش پژوهش، کیفی و به شیوه ی نظریه ی زمینه ای انجام شده است. 15 نفر از مردان ساکن در شهر اصفهان که دارای تجربه ی ازدواج مجدد پس از طلاق و زندگی در خانواده با حضور فرزند ناتنی بودند، به صورت هدفمند و به شیوه ی نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش ازطریق مصاحبه های عمیق گردآوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. نتایج نشان داد مردان در پی عواملی از جمله انتظارات مالی تحمیلی، وارسی تخصیص منابع مالی، حمایت های مالی نامناسب، اعمال قدرت زنان و... دچار نوعی هراس شده بودند که به زعم آنان منجر به خدشه دار شدن ساختار سنتی خانواده شده، اقتدار و محوریت تصمیم گیری از آن-ها سلب شده بود. در این میان، زنان نیز به طور ویژه با کسب سرمایه ی اقتصادی وارد رقابت با مردان شده و با شیوه های قدرت مدارانه مدیریت امور مالی، فضای رقابتی خانواده را تشدید کرده بودند. اگرچه راهبردهای اتخاذشده منجر به توافق های مصلحتی میان زوجین شده بود، اما ازآنجاکه کنترل مسائل پولی ناشی از وجود فرزندان ناتنی است، به نظر می رسد رقابت بر سر کسب اقتدار اقتصادی در خانواده های ناتنی دائمی است؛ در نتیجه منجر به قطبی شدن فضای خانواده می شود.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر قصدخرید برندهای جعلی: با میانجی گری نگرش و سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم بهار ۱۴۰۱شماره ۲۹
335 - 303
حوزههای تخصصی:
یکی از روندهای جهانی که به صورت هشدار دهنده ای درحال گسترش بوده، تولید، توزیع و مصرف کالاهای تقلبی فریبنده و غیرفریبنده، برندهای معتبر است. باتوجه به اینکه متغیرهای مختلفی بر قصدخرید کالاهای تقلبی اثرگذار هستند، لذا در این تحقیق به مطالعه تاثیر رسانه های اجتماعی بر قصدخرید برند تقلبی پرداخته شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مورد نظر کلیه مصرف-کنندگان محصولات بدلی، ساکن در شهرستان خرم آباد است که از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شده است. همچنین با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار PLS به آزمون فرضیات پرداخته شد و درنهایت تایید شد که رسانه های اجتماعی به طور مستقیم بر قصدخرید برند جعلی تاثیر معنادار ندارد و فقط به طور غیرمستقیم (از طریق نگرش و سبک زندگی) بر قصدخرید تاثیر مثبت و معنادار دارد.
تأثیرآموزش انگیزش و استدلال اخلاقی بر قلدری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش انگیزش و استدلال اخلاقی بر ابعاد قلدری نوجوانان انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با یک گروه آزمودنی و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان قلدر دوره اول متوسطه می شود که در آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، روش غربالگری و پرسشنامه ایلی نویز بهره برده شد و بر این اساس تعداد 30 نفر از دانش آموزانی که بالاتر از نقطه برش آزمون ایلی نویز را کسب کرده بودند، به عنوان نمونه دانش آموزان قلدر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه آزمایش، به مدت ده جلسه دوساعتی تحت آموزش بسته آموزش استدلال و انگیزش اخلاقی قرار گرفت و گروه کنترل، آموزش های روزانه مدرسه را دریافت نمود. هر دو گروه پرسشنامه های قلدری ایلی نویز را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که اثربخشی آموزش استدلال و انگیزش اخلاقی برای هر سه خرده مقیاس با مقدار F و سطح معناداری، شامل قلدری (553/8=F، 002/0=α)، زدوخورد (381/4=F، 024=α) و قربانی (437/3=F، 049/0=α) (05/0 ) معنا دار است. بنابراین، آموزش و نهادینه نمودن انگیزش و استدلال اخلاقی نقش مهمی در پرهیز افراد از رفتارهای هنجارشکن، ضد نظم، پرخاشگرانه و قلدری دارد.
رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری و طرد اجتماعی؛ روایت زدودن بدن و فقر از شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
3 - 25
حوزههای تخصصی:
جریان اصلی جامعه شناسی، صورتبندی انتقادی از مساله طردشدگان شهری ندارد؛ نگاهی آسیب شناختی به فقرای شهری و نظرگاهی هنجاری و پزشکی به «بدن» اتخاذ می کند. خوانش انتقادی اما، با تمرکز بر سیاستگذاری های اجتماعی شهریِ موجد طرد گروه های اجتماعی، صورتبندی جدیدی از مساله شهری و طردشدگان از شهر را امکانپذیر می کند که همزمان، خشم اخلاقی فروخفته ی طردشدگان، رسمیت می یابد و مکانیسم های برسازنده ی معیارِ «بدن غیرمعلول» را هویدا می سازد و اینکه چگونه «بدن» های غیرهمخوان با این هنجار و توامان فقرای شهری نیز، از دستورکار سیاستگذاری شهری حذف می شوند. از این رو، طردشدگان از شهر با وجود بازدارنده های محیطی و اجتماعی-اقتصادی موجود، به کنشگرانی عاصی و خشمگین بدل می شوند که نوعی هرمنوتیک ویرانگر را در قبال حیات شهری می پرورانند.
روش تحقیق کیفی است و با مصاحبه، مشاهده، اقتباس از پژوهش های پیشین، تجربه زیسته پژوهشگر با فرودستان شهری و برداشت از رمان صورت گرفته است. سازماندهی داده ها در قالب روایت هایی از جنس «رمان اجتماعی» و بازسازی جامعه شناختیِ داده هاست و به منظور تحصیل عینیت روایت ها، نظرات افراد درگیر وضعیت های مشابهِ توصیف شده در روایت و یا پژوهشگران این حوزه، گرفته شده و بازخوردها نیز در روایت نهایی، آمده است. نکته آخر، شهر برای طبقات برخوردار جامعه و بدن های نا معلول ساخته می شود و طردشدگان شهری متناسب با موقعیت هرمنوتیک فرودستی که در حیات شهری بدانها تخصیص داده شده، عموماً از خلال کردارهای روزمره و بواسطه ی حضور در فضاهای شهری، با بازدارنده های متنوعی روبرو می شوند و شهر و مواهب زندگی شهری برایشان، «دست نیافتنی تر» شده و موجد خشمی اخلاقی از جامعه و اتخاذ هرمنوتیک ویرانگر توسط آنها، خواهد شد.