فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
نظریه ها و شاخص های متعددی برای تفسیر ارتباط بین فقر، درآمد و تخریب محیط زیست ارائه شده است. در پژوهش حاضر ضمن پرداختن به برخی از این نظریه ها و شاخص ها، رابطه فقر با شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای با درآمد مختلف بررسی شده است. شاخص عملکرد محیط زیست دارای متغیرهای بسیاری است که داشتن نمره بالاتر در این شاخص به منزله عملکرد بهتر و پایداری در زمینه محیط زیست است و به نوعی می توان به منزله عملکرد کشورها در تخریب محیط زیست از آن بهره برد. بدین منظور، داده های مربوط به شاخص عملکرد محیط زیست از گزارش 2020 دانشگاه ییل تهیه و داده های نسبت جمعیت زیر خط فقر ملی نیز از سایت بانک جهانی استخراج شد. در ادامه برای تحلیل ارتباط این دو متغیر از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد همبستگی بین دو متغیر 0.505- است. در نتیجه با کاهش فقر شاخص عملکرد محیط زیست کشورها نیم واحد بهبود می یابد. تحلیل رگرسیونی بین نسبت جمعیت زیر خط فقر ملی به منزله متغیر مستقل و شاخص عملکرد محیط زیست به منزله متغیر وابسته نیز نشان داد حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته را متغیر مستقل تبیین می کند. تحلیل رگرسیونی با توجه به گروه بندی درآمدی کشورها به وسیله بانک جهانی نیز نشان داد در کشورهای با درآمد کم، بین درآمد و شاخص عملکرد محیط زیست آنها ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
سناریوی چندجانبه چالش های زنان خانه دار در دوره شیوع کروناویروس (مطالعه زنان خانه دار بالای 20 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفیِ نظریه مبنایی، فرآیند تغییر نقش «خانه دار» را در دوران شیوع بیماری کرونا بررسی کرده است. جامعه مطالعه شده، زنان خانه دار بالای 20 سالِ شهر بروجرد است. نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها به روش مصاحبه عمیق است که تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است؛ به طوری که از میان 30 مصاحبه انجام شده، 22 مصاحبه کدگذاری و تحلیل شده است. اعتبار با استفاده از نظر اساتید است؛ همچنین شیوه «اعتبار اعضا» (تأیید نتایج تحقیق توسط مشارکت کنندگان) و پایایی با محاسبه توافق درون موضوعی (88٪) به دست آمده است. یافته های حاصل از سه مرحله کدگذاری نشان می دهد که پدیده «چندگانگی نقش فزاینده» بر اثر شرایط علّی (مکانیزم های پیشگیری، مراقبت، همیاری، آموزش، درمان، دورکاری و تحصیل) ظهور یافته است که کنشگران در مواجهه با آن، راهبرد تغییر نقش خانه دار (خانه کار، خانه بار، خانه یار) را تحت تأثیر شرایط زمینه ای (ویژگی های جمعیت شناختی، نرخ شیوع بیماری کرونا) و شرایط مداخله گر (ویژگی های روان شناختی، جامعه پذیری جنسیتی، مهارت سایبری، حمایت اجتماعی، حمایت دولتی) اتخاذ کرده اند که بسته به نوع آن، توانمندی یا ناتوانی جنسیتی را در پی داشته است؛ بنابراین شیوع بیماری کرونا نقش خانه دار را متحول کرده است و مؤلفه جنسیت اهمیت بسزایی در این فرآیند تحول دارد.
ساختار قدرت در خانواده و طلاق؛ بررسی نقش تعدیل کننده نگرش های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی، به طور خاص در دو دهه اخیر از روند فزاینده ای برخوردار بوده است. پژوهش های مختلف داخلی و خارجی، عوامل مختلفی را برای وقوع طلاق برشمرده اند. یکی از این عوامل، ساختار قدرت یا نظام تصمیم گیری در خانواده است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های پیمایش ملّی خانواده، تأثیر نظام تصمیم گیری در خانواده بر گرایش به طلاق مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، این سؤال مطرح شده که آیا رابطه ساختار قدرت با طلاق، تحت تأثیر نگرش جنسیتی افراد قرار دارد؟ جامعه آماری پژوهش، شامل افراد بالای 15 سال خانوارهای معمولی ساکن در مناطق شهری کشور در سال 1397 و حجم نمونه، مشتمل بر 2768 نفر متأهل است. مطابق با یافته های پیمایش ملّی خانواده، 9/0 درصد از خانواده های شهری کشور (معادل 167 هزار خانوار) در سال 1397 در آستانه طلاق بوده اند و 2/1 درصد (معادل حدود 223 هزار خانواده) در شرایط خانوادگی نامناسب و نزدیک به طلاق قرار داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد نظام تصمیم گیری در خانواده (جمعی یا فردی بودن آن) در گروه دارای نگرش جنسیتی سنتی، تأثیر معنی داری بر گرایش به جدایی و طلاق ندارد؛ اما در گروه دارای نگرش جنسیتی مدرن، نظام تصمیم گیری تأثیر معنی دار و متمایزی بر گرایش به طلاق دارد، به طوری که درصد کسانی احتمال جدایی را زیاد دانسته اند از 18 درصد (در گروه دارای نظام تصمیم گیری فردی) به 5/2 درصد (در گروه دارای نظام تصمیم گیری جمعی کاهش) پیداکرده است.
اینستانگاری بیش از انسان: پیشنهاد های روش شناختی در تحلیل اینستاگرام در جامعه شناسی بیش از انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : رویکردهای بیش ازانسان، مجموعه تفکرات و نظریاتی را دربرمی گیرند که بر ارتباط ماده، انسان، طبیعت، فناوری و تمامی امور انسانی و غیرانسانی در یک شبکه، به صورت درهم کنش و ارتباطی تأکید دارند و اخیراً جایگاه ویژه ای در علم جامعه شناسی یافته اند. این دسته نظریات از گابریل تارد، جامعه شناس کلاسیک آغاز می شود و در اندیشه دیگرانی چون دولوز-گاتاری و متفکران مادی گرایان جدید و نیز بسیاری از متفکران حیطه علم و فناوری به خصوص برونو لاتور قابل ردیابی است. از آنجا که ریشه تفکر این رویکردها تأکید بر پیوند تمامی عناصر نامتجانس در جامعه است، اتخاذ روش ویژه ای که بتواند هدف آنان را در تحلیل ها پوشش دهد، اجتناب ناپذیر است. در این مقاله، اینستاگرام به مثابه یک میدان پژوهش در تحقیقات بیش ازانسان معرفی و برخی توصیه های روش شناختی ارائه می شود. روش : در این پژوهش با مطالعه منظم اسنادی و کتابخانه ای، بسیاری از روش های خلاقانه در زمینه روش مردم نگاری و فضای مجازی و همچنین روش هایی را که توصیه هایی درباره مردم نگاری، اینترنت و رویکردهای بیش ازانسان ارائه دادند، واکاوی و ردیابی کردیم. یافته ها : با توجه به تمایل بسیار این رویکردها به روش و روش شناسی مردم نگاری، ابتدا ریشه های مردم نگاری و محیط اینترنت و روش های پیشنهادشده در این زمینه معرفی شدند و از روش ها و توصیه های روش شناختی مانند وب نگاری ، مدل قوم نگاری و اینترنت ، وب نگاری بیش ازانسان ، مردم نگاری اجتماعی-مادی و داده های دیجیتالی بیش ازانسان را مطرح کردیم. نتیجه گیری : با توجه به پیشینه های نظری رویکرد بیش ازانسان و روش های مذکور، یک کلاژ روش شناختی با عنوان «اینستانگاری بیش ازانسان» معرفی می شود.
پیمایش جامعه شناختی فاصله اجتماعی بین قومی در دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 167
حوزههای تخصصی:
فاصله اجتماعی همان درجه دوری و نزدیکی افراد و گروهایی قومی است. ایران جامعه ای چند قومی با ساختار جغرافیایی قومی متفاوت و همراه با مناسک قومی متنوع است. همین امر وجود فاصله اجتماعی را امری طبیعی نموده است. دانشگاه محل حضور افراد با گروه های قومی متنوع است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش پیمایش جامعه شناختی فاصله اجتماعی بین دانشجویان است. روش پژوهش از نوع پیمایش (کمی) و ابزار آن پرسشنامه است. سطح پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران برابر با 461 نفر تعیین گردید. یافته ها نشان می دهد میانگین فاصله اجتماعی در بین مردان بیشتر از زنان؛ در بین روستاییان بیشتر از شهری و در بین افراد مجرد بیشتر از متأهل است. یافته ها همچنین حکایت دارد رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)، تعصب اجتماعی، تصورات قالبی، تبعیض اجتماعی، اختلافات تاریخی و شناخت و آگاهی اجتماعی با فاصله اجتماعی معنی دار است. نتایج رگرسیون نشان می دهد ضریب تعیین برابر با 0.349 است.یافته ها همچنین حکایت دارد رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)، تعصب اجتماعی، تصورات قالبی، تبعیض اجتماعی، اختلافات تاریخی و شناخت و آگاهی اجتماعی با فاصله اجتماعی معنی دار است. نتایج رگرسیون نشان می دهد ضریب تعیین برابر با 0.349 است.
مطالعۀ کیفی تضادهای اجتماعی مرتبط با دین (میدان مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
16 - 39
حوزههای تخصصی:
دین بر آن است که نقش خود را به عنوان عامل وحدت بخش ایفا کند در حالی که باورهای دینی و مذهبی گاه منجر به رفتارهای ضد اجتماعی و تنش زا می شود. پژوهش حاضر به بررسی تضادهای اجتماعی مبتنی بر دین در نیم قرن اخیر در استان کردستان می پردازد و چگونگی نقش دین در تضعیف یا تشدید تضادهای اجتماعی را مورد مطالعه قرار می دهد. امیل دورکیم، مرتون و پاسونز نقش انسجام بخشی به دین می دهند و کارکرد دین را محفاظت از جامعه می دانند. از سوی دیگر مارکسیست ها معتقدند که دین نه تنها تضادهای اجتماعی را از بین نمی برد، بلکه آن را تشدید می کند. پژوهش حاضر از رویکرد برساخت گرایانه و روش های تاریخی کتابخانه ای و تاریخ شفاهی و قوم نگاری استفاده کرده و با ابزار اسنادی مانند کتاب، روزنامه و مصاحبه با افراد آگاه، تجربیات زیسته جامعه را بر اساس نظریات موجود مورد مطالعه قرار داده است. بر اساس یافته ها تضادها در کردستان گاهی بین فردی گاه بین فرقه ای، گروه های مذهبی یا سکولار بوده است. گاهی این تضادها به صورت فکری و گاه به صورت فیزیکی و نیروهای قهری، در بلند مدت یا کوتاه مدت تقویت یا تضعیف شده است. نتایج حاکی از آن است که در جامعه مورد پژوهش دین به هفت شیوه بر تضادهای اجتماعی تأثیر می گذارد. از آن میان در یک مورد دین انعکاس دهنده ی تضاد، در سه مورد از بین برنده، پوشاننده و تضعیف کننده ی آن و در سه مورد دیگر منشأ، تقویت کننده و تداوم بخش تضادهاست.
پیاده روی زیارت اربعین: از اتوپیا و ایدئولوژی تا هتروتوپیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
55 - 76
حوزههای تخصصی:
پیاده روی زیارت اربعین یکی از پدیده های بزرگی است که در سال های اخیر در جهان شیعی رواج یافته و منجر به تحول گسترده ای در سیاست های آیینی در جامعه ایران شده است. در دهه اخیر شاهد روند بسیار سریع رشد مشارکت مردم در این آیین را شاهد هستیم، به همین سبب، از یکسو توسط حکومت به یکی از نقاط کلیدی نمایش موفقیت ها و مشروعیت آن تبدیل شده و از سوی دیگر از جانب منتقدان به عرصه ای برای نقدهای اقتصاد سیاسی دین در ایران بدل شده است. از این رو چالشی عمیق میان روایت های مختلف در تحلیل و ارزیابی این پدیده در رسانه های علمی و عمومی کشور جاری است.در این مقاله تلاش شده با توجه به تجربه های زیسته و مشارکت در همایش ها و نشست های مختلف درباره این آیین و همچنین بررسی همه مقالات علمی فارسی در این باره و رجوع به سایر منابع مکتوب موجود، به الگوهای اصلی بازنمایی این رویداد آیینی پرداخته شود. برای این کار از مفاهیم اتوپیا، ایدیولوژی و هترتوپیا استفاده شده است.نتایج این پژوهش بر آنست که دو گفتمان اصلی و غالب را می توان مورد بازشناسی قرار داد: گفتمانی که می توان آن را متعلق به جبهه انقلاب و معتقدان به انقلاب اسلامی و حکومت دانست. این گفتمان تلاش کرده در این واقعه، اتوپیاهای و آرمانهای خودش را جستجو کند و در نهایت با نوعی شبیه سازی ضمنی میان آن اتوپیا و مدعیات گفتمان حکومتی در ایران از آن به مثابه ایدیولوژی ای برای مشروعیت بخشی به این نظم سیاسی استفاده کند و نشان بدهد این آیین بزرگ دقیقا در امتداد گفتمان انقلاب اسلامی (یا موازی با آن) است. از سوی دیگر، منتقدان با نگاهی وارونه سعی دارند همه دستکاری های سیاسی در واقعیت ها را در نمونه این آیین نشان بدهند و ناکارآمدی های بنیادین نظم سیاسی را از خلال آن به نقد بکشند. به همین سبب آن را به مثابه هترتوپیایی برای نقد وضع موجود در نظر گرفته اند. هرچند گفتمان های فرعی دیگری نیز می توان در کنار این دو گفتمان اصلی مطرح کرد. اما انها بازنمایی رسانه ای خاصی نداشته اند.
سنخ شناسی دینداری پسران 17-18 ساله در شهر صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
133 - 156
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی با رویکرد کیفی، به مطالعه دین داری و دنیوی شدن در میان پسران 18-17 ساله در شهر صومعه سرا می پردازد. این مطالعه در صدد آن است تا دریابد افراد چه تفسیری از دین دارند و سازوکار شکل گیری دین داری آنان چگونه است. هم چنین، این مطالعه بر آن است تا به بازبینی دنیوی شدن در میان آنان بپردازد. برای انجام این مطالعه، از حوزه های نظری معاصر در جامعه شناسی دین و روش کدگذاری مضمونی استفاده شده است. چهارچوب مفهومی این مطالعه برگرفته از رویکردهای نظری رابرت بلا و مردیت مگوایر در حوزه دین است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته در میان پانزده نفر از جوانان - عمدتاً دانش آموز- و با روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که بسیاری از دانش آموزان تفسیری شخصی از معنویت دارند و شکل دین داری آن ها به صورت رسمی نیست. هم چنین، دنیوی شدن در میان آنان در دو سطح فریضه های عملی و سطح شناختی مشهود است.
سیاست پژوهی جذب و گزینش معلم از سال 1390 تا 1400
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹ ویژه علوم انسانی
5 - 35
حوزههای تخصصی:
تحقق آرمان های انقلاب اسلامی مستلزم تلاش در ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. نظام تعلیم وتربیت نهادی تأثیرگذار و از مهم ترین زیرساخت های کشور برای ارتقای سرمایه انسانی است که بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، نقش معلم به عنوان مؤثرترین عنصر در تحقق مأموریت های نظام تعلیم وتربیت است، به همین جهت طرح مسائل گزینش، و تربیت حرفه ای معلمان از عمده ترین مسائل به شمار می آید. در این تحقیق با مراجعه به کتاب ها، اسناد، قوانین و مصوبات و اطلاعات تاریخی درباره جذب و گزینش معلم، با استفاده از روش تحلیل محتوا، به بررسی پرسش های تحقیق در این منابع پرداخته ایم. با بررسی سیر تحولات گزینش معلم در ایران از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون، نشانگر این واقعیت است که این نهاد تربیتی دستخوش تغییرات مستمر قرار گرفته است، به گونه ای که مدام مراکز تربیت معلم بدون پشتوانه تحقیقاتی دایر و سپس تعطیل می شدند که به دلیل فقدان ضمانت های قانونی، مالی و اجرایی نتوانسته است تحول در راهبردها، رویکردهای سنتی و توسعه کیفی و محتوایی آموزش وپرورش ایجاد کند، خصوصاً که اختلاف رویکرد دولت ها و سلیقه فردی مدیران تأثیرات زیادی گذاشته است؛ لذا امروزه نظام گزینش به علت ضعف فرهنگ برنامه ریزی علمی، نبود فرایند ارزیابی از نتایج طرح های اصلاحی، کمبود اعتبارات مالی، نبود اهداف روشن در گزینش و مهیاسازی معلمان با نارسایی های بسیاری روبه روست که پیشنهاد می شود: اول- باور مسئولان کشور تقویت شود که اصلاح نظام آموزش وپرورش ایران در گرو جذب، تربیت معلمان باصلاحیت و حرفه ای است. دوم- اینکه نظام جامع مدیریت منابع انسانی در آموزش وپرورش برای ساماندهی قوانین و متعارض تصمیم گیری نظام تعلیم وتربیت تصویب شود.
بررسی انگیزه ها و عوامل و پیامدهای برگزاری جشن تکلیف (نشانه موردی دبستان شمیم رحمت(1))
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹ ویژه علوم انسانی
63 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی انگیزه ها، عوامل و پیامدهای برگزاری جشن تکلیف نشانه موردی دبستان شمیم رحمت (1) است. روش پژوهش گراند تئوری است که مبتنی بر رهیافت تفهیم تفسیری است. درک جهان اجتماعی از دیدگاه سوژه های مورد بررسی و معنایی که آنها به دنیای اجتماعی می بخشند، هدف اصلی و اساسی پژوهش است. جشن تکلیف یکی از مهم ترین جشن ها در طول زندگی هر انسانی است که برخی از افراد با قصد و انگیزه در این جشن شرکت می کنند. شرکت در این جشن یکی از مهم ترین انتخاب هایی است که افراد با نتایج و پیامدهای دامنه داری در آن حضور می یابند و علی رغم امکان ها و انتخاب های دیگر، این مسیر را در زندگی خود درپیش می گیرند. اما چه عواملی زمینه ساز اجتماعی دانش آموزان را برای شرکت در جشن تکلیف رقم می زند و آنها با کدام انگیزه ها به دنیای این جشن روی می آورند؟ این تحقیق با روش کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای به جستجوی پاسخ می پردازد. به همین منظور، با هشتاد نفر از دانش آموزان شرکت کننده در جشن تکلیف مصاحبه عمیق صورت گرفت که یافته های تحقیق بیان گر آن هستند که دو صورت از عوامل درونی و بیرونی در پیدایش انگیزه های دانش آموزان برای شرکت در جشن تکلیف موثر هستند. عوامل درونی به بسترها و شبکه های معنوی و همچنین شخصیت های مذهبی به عنوان گروه مرجع اشاره دارد، که افراد در آن زیست می کنند. عوامل بیرونی شامل آموزش های مدرسه و والدین است که در مجموع این عوامل سه انگیزه مختلف را برای شرکت در جشن تکلیف پدید می آورند که شامل انگیزه معنوی، انگیزه اجتماعی و انگیزه ابزاری است، که در نهایت دین داری و دین پذیری آنان شکل بگیرد. در پایان، این یافته ها در غالب یک مدل علّی- فرآیندی ارائه شده است.
تحلیل الگوی مدیریت فرهنگی مؤسسات مسجدمحور (مطالعه موردی کانون فرهنگی تبیان)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مساجد همواره نقش تأثیرگذاری در شکل دهی به فرهنگ مسلمانان ایفا نموده اند. پس از انقلاب اسلامی در جهت گسترش کارکردهای مساجد، نهادهای مختلفی در حوزه پیرامونی آنها شکل گرفتند که نیاز به ارزیابی و ارتقاء دارند. پژوهش حاضر با هدف کشف نظام واره ای مطلوب از الگوی مدیریت فرهنگی مؤسسات مسجدمحور، مؤسسه فرهنگی تبیان را به عنوان نمونه ای موفق از کنشگری فرهنگی در سطح کشور، موردمطالعه میدانی قرار داده است. به مقتضای «مطالعه موردی» برای جمع آوری اطلاعات از فنون مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. برای انسجام و انتظام سؤالات مصاحبه و همچنین ساختارمندی یافته ها براساس چارچوب مفهومی posdcorb، هفت مؤلفه برنامه ریزی، سازمان دهی، کارگزینی، هدایت، هماهنگی، ارتباطات و بودجه بندی بررسی شده است. درنهایت، برای تحلیل یافته ها از روش «تحلیل مضمون» استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش، از قبیل؛ هدایتگری مبتنی بر «تواضع و پرواپیشگی»، «مشورت محوری»، «برنامه ریزی پروژه محور»، «ارتباطات افقی»، «بودجه بندی اقتضائی»، «مسئولیت سپاری» و کارگزینی مبتنی بر «روابط عاطفی ناصحانه» نشان می دهد که می توان از این الگوی مدیریتی برای فعال سازی کانون های فرهنگی مسجدمحور استفاده کرد.
مطالعه کیفی موانع و چالش های توسعه زیست بوم کارآفرینی(EE) در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذار از جامعه پیشامدرن به مدرن و فراصنعتی، توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در راستای اشتغال زایی و توسعه ی پایدار توجه اندیشمندان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است. اساساَ زیست بوم کارآفرینی، محیط خلاق را برای کارفرینان و نوآوران فراهم می کند. توسعه زیست بوم کارآفرینی در گرو شناسایی موانع و چالش های این حوزه از منظر خبرگان می باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع و چالش های توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان می باشد. روش تحقیق کیفی و مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 37 نفر از کارآفرینان، مدیران شرکت های دانش بنیان و اساتید رشته های اقتصاد، مدیریت و جامعه شناسی استان خوزستان می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ قاعده اشباع و حداکثر تنوع انتخاب شده است. کدگذای یافته های مصاحبه نشان داد که مقولاتی چون ضعف رهبری استراتژیک و کارآفرینانه، بحران سرمایه ی روان شناختی، عوامل جمعیت شناختی و زمینه ای، فرسایش سرمایه اجتماعی، ساختار سازمانی بوروکراتیک و غیر تواناساز، رکود و بی ثباتی اقتصادی، شکاف آگاهی و آموزش ناکافی، اقتصاد تک محصولی از موانع و چالش های توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان می باشد. همچنین، از متن یافته های مصاحبه ها، هابیتوس دولتی به عنوان مقوله مرکزی مکشوف گردید.
مواجهه تکنولوژی با کودکی: تحلیل نشانه شناختی نقش آفرینی کودکان در تبلیغات تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
325 - 362
حوزههای تخصصی:
تلویزیون به عنوان یکی از مهم ترین درگاه های رسانه ای، روزانه پیام های زیادی به صورت آشکار و پنهان به مخاطب منتقل می کند. در این میان، کودکان یکی از مهم ترین مخاطبین برنامه های تلویزیونی، به خصوص ژانر تبلیغاتی هستند؛ آنان به دلیل فراغت کافی زمان بیشتری را در مقابل تلویزیون می گذارنند و روزانه اطلاعات زیادی از طریق تلویزیون و برنامه های تبلیغی آن به ذهن کودکان که هنوز ظرفیت تحلیلی و انتقادی منسجمی ندارند، وارد می شود و رفتارهای اقتصادی و مصرفی آنان و والدینشان را متأثر می سازد؛ از این رو، مطالعه حاضر درصدد بررسی نشانه شناختی حضور کودکان در تبلیغات تلویزیونی است. این پژوهش با رویکرد کیفی نشانه شناختی به بررسی یازده تبلیغ تلویزیونی که نقش اصلی آن را کودک به عهده داشته، پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که کودکان در متن این تبلیغات، در موقعیتی منفعلانه و بی قدرت در برابر نیروی قدرتمند تکنولوژی، قرار می گیرند. ماحصل این تقابل میان دو سویه بی قدرت و قدرتمند، انضباط بدن های کودکان، تسلیم و یک دست شدگی آنان به واسطه کنترل و نظم القا شده ازسوی رسانه ها با تأکید به ظرفیت ماورایی محصولات تکنولوژیک است. در این تبلیغات آن چه مشهود است، صورت های تمرین و تربیت کودک برای ورود زود هنگام به دوران بزرگ سالی است؛ به گونه ای که او بیاموزد از ویژگی های کودکی فاصله گرفته و به واسطه قدرت ماورایی تکنولوژی به سوی دنیای بزرگ سالی گام بردارد و به این ترتیب از ناتوانی ها یا شیطنت های زندگی کودکانه که می تواند برای والدین مسأله آفرینی کند، فاصله بگیرد.
Designing the Curriculum Model of Media Literacy in the Second Grade of Elementary School and Its Validation
حوزههای تخصصی:
Teaching media literacy to students pursues several goals, including creating creative, critical, and scrutinizing thinking about the media content and performance, as well as recognizing the visual forms of communication using it, along with other reading, writing, speaking, and listening skills. This research aimed to design a curriculum model for media literacy in the second grade of elementary school and to validate it. The research method was qualitative-quantitative and it was applied in terms of purpose. In the qualitative part, the media literacy curriculum model was identified using the synthesis research method based on the analogical model and the Klein model. Then, in order to validate the mentioned components, the obtained information was provided to experts in the field of curriculum planning and media and information management. The scope of the research was in the range of 2006 to 2021 for domestic documents and in the range of 2005 to 2021 for foreign documents. The statistical population in line with the model validation was experts in curriculum planning and media and information management. In order to validate the entire research, the statistical sample consisted of two groups of 10 experts in the field of curriculum planning and media and information management, who were selected based on the minimum number required to evaluate content validity. The data collection method in the validation stage was researcher-made questionnaires. Lawshe’s Content Validity Ratio (CVR) was used to measure the content validity. Results showed that the goals of the media literacy curriculum in the second grade of elementary school include two kind of goals: general goals (achieving Iranian-Islamic media culture) and partial goals (empowering students and teachers). The content of the media literacy curriculum in the second grade of elementary school included functional consumption education, critical consumption education, functional production-consumption education, and critical production-consumption education. The learning-teaching strategies used were presented in two sections: teacher’s activities (teaching method) and students’ activities, and the evaluation element was defined in three levels: students, teachers, and curriculum and educational content. Also, the results showed that the grouping in the media literacy program in the second grade of elementary school should be based on the individual and socioemotional characteristics of the students. The required resources and facilities were continuous improvement of the media literacy curriculum for the second grade of elementary school, compilation of the media literacy textbook for the second grade of elementary school, provision of educational facilities and media training assistance for second grade of elementary school students, and development of research in the field of media education. In choosing the time and place in the media literacy program, time and place flexibility in the presentation of teaching content was emphasized. Based on the results of this research, the suggested model of the media literacy curriculum of the second grade of elementary school can be used and implemented in the education system.
عوامل خطرآفرین و پیشگیری کننده از بزهکاری کودکان و نوجوانان از دیدگاه قضات، مددکاران اجتماعی و مدیران مدارس استان مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۶۵-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بزهکاری اطفال و نوجوانان یک رفتار غیرمعمول و از اشکال انحرافات اجتماعی بوده و گسترش آن حیات اجتماعی را به خطر می اندازد. از اینرو شناخت عوامل مؤثر در به خطر انداختن آنان در عرصه بزهکاری و سپس ارائه راهکارهای پیشگیرانه لازم و مناسب به ویژه از نگاه کارشناسان لازم و ضروری می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل مقامات قضایی، مدیران مدارس و مددکاران اجتماعی استان مازندران در سال 1399 می باشند. مطابق با فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته و این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که متناسب با هدف و سنجش نگرش جمعیت نمونه ایجاد شده است. از 22 شهرستان استان مازندران، به صورت تصادفی منظم 8 شهر انتخاب شده و از هر شهر 50 نفر به صورت تصادفی جهت پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. جهت تعیین شناخت نظرات نمونه مورد بررسی و تعمیم نتایج به جامعه آماری از آماره های خی دو و فریدمن استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که از نگاه نمونه مورد بررسی، وضعیت اقتصادی خانواده، نظارت و کنترل خانواده و الگوهای اخلاقی و تربیتی خانواده بر بزهکاری اطفال و نوجوانان مؤثر می باشد. همچنین از نگاه آنان، کودکان و نوجوانان کاربر فضای مجازی بیشترین گرایش به ارتکاب جرائم مربوط به عفت عمومی و هتک حیثیت داشته و نیز یکی از بالاترین آمار بزهکاری کودکان و نوجوانان مربوط به جرم خشونت خیابانی می باشد. نوع تربیت و اخلاق خانواده مهمترین متغیر تأثیرگذار بر متغیر وابسته در نظر گرفته شد. بحث: یافته های پژوهش حاضر بنیادها و فرضیه های بسیاری از نظریه های اجتماعی، روان شناختی، اقتصاد و جرم شناسی را در خصوص عوامل موثر بر جرم تأیید کرده است. همچنین رویکرد نوین «پیشگیری اجتماعی» جهت جلوگیری از گذار از اندیشه به عمل مجرمانه از طریق وضع برنامه های اجتماعی کارآمد در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مورد توجه است.
تأثیر فرهنگ و عدالت سازمانی بر انسجام سازمانی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش: موضوع این مطالعه، تاثیری است که فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی بر انسجام سازمانی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به عنوان قلب وزارت آموزش و پرورش دارد. انسجام سازمانی و فرهنگ وعدالت سازمانی به عنوان سه متغیر مهم و کلیدی مدیریت و رفتار سازمانی است که تحقق انسجام سازمانی منجر به تحقق اهداف و ماموریت خطیر آن سازمان است. هدف و موضوع پژوهش: هدف مطالعه حاضر آن است که شاخص های اندازه گیری فرهنگ، عدالت و انسجام سازمانی شناسایی شود و میزان تأثیر متغیرهای فرهنگ وعدالت سازمانی بر انسجام سازمانی تعین شود. روش تحقیق: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر رویکرد، از انواع تحقیقات آمیخته است. جامعه آماری، خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت و رفتار سازمانی و کارکنان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی هستند. روش نمونه گیری متخصصان(بخش کیفی تحقیق)، روش گلوله برفی و روش نمونه گیری کارکنان (بخش کمی تحقیق) تصادفی ساده بوده است. در بخش کیفی 12 نفر و در بخش کمی 187 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه و بخش کمی پرسشنامه بوده است. یافته ها: عدالت سازمانی و فرهنگ سازمانی بر انسجام سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارند. سه مؤلفه عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی بر عدالت سازمانی و سه مؤلفه انسجام عاطفی، اجتماعی و ابزاری بر انسجام سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارند.
تحلیل محتوا برنامه های آموزشی رادیو سلامت با تکیه بر مدل تغییر رفتار مخاطبان
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل بهبود کیفیت زندگی در جامعه، بهبود سطح سلامت افراد است ورسانه ها با توجه به کارکرد آموزشی که برای آنها مطرح شده است می توانند به شیوه های مختلف از جمله تکنیکهای متقاعد سازی مخاطب به این مهم کمک کنند.با توجه به فعالیت شبکه رادیویی سلامت این پژوهش بر آن است که دریابد برنامه های اموزشی آن در این امر چگونه عمل کرده اند .از این رو پژوهش حاضر با تحلیل محتوا کیفی7 برنامه آموزشی رادیو سلامت در پاییز 1401 سعی کرده است تاچگونگی طراحی پیام بر مبنای مدل " تغییر رفتار مخاطبان " را بررسی کند. در این مدل ابتدا با بهره گیری از سه عامل "انگیزه"، "توانایی" و "محرک "تغییر رفتار مخاطبان را در دو بعد" نوع رفتار" و "استمرار رفتار "بسط داده و در قالب ماتریس 15 بخشی «تغییر رفتار»بررسی نموده است. در این پژوهش از بخش های این ماتریس به عنوان مقوله های تحلیل محتواکیفی استفاده شده و پیام های آموزشی ارائه شده در برنامه ها پس استخراج و کدگزاری باز، در مقوله ها دسته بندی شده است. نهایتا با تکمیل کدگزاری، چگونگی طراحی پیام های آموزش و ارتقا سلامت در این برنامه ها حاصل شد و در نتیجه نشان داد که به نظر می رسد برنامه شنیده شده با فرض انجام رفتار توسط شنوندگان سعی دارند وضعیت سلامتی آن ها را توجه به رفتارهای کنونی آن ها بهبود دهند و کمتر توصیه به انجام یک رفتار جدید داشته باشند. یعنی برنامه ها تلاشی برای آگاه سازی مردم از رفتارهای جدید نمی کند و یا توصیه ای برای کاهش یا ترک رفتارهای غلط نداردکلمات کلیدی: رادیو سلامت، آموزش بهداشت، تغییر رفتار، مخاطب شناسی، تحلیل محتوا کیفی
گفتمان خاموش مدیریت بدن زنان؛ مورد مطالعه: زنان 17 تا 50 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
149 - 178
حوزههای تخصصی:
گرایش زنان به مدیریت افراطی بدن موضوع این مطالعه است. برای دستیابی به درکی عمیق و تفهم معنای ذهنی زنانی که اقدام به مدیریت افراطی بدن می نمایند رویکرد کیفی، پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای انتخاب شد. حجم نمونه شامل 30 نفر از زنان 17 تا 50 سال کرمان است که با نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه عمیق جمع آوری و با نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تحلیل شدند. مقوله مرکزی عبارت است از «مدیریتِ بدنِ زنان به مثابه خشونتی خاموش در کنترل مردان». به عبارت دیگر ابعاد گوناگونِ مدیریت بدن زنان، حاصل انتظارات و تلاش های مردان است که تحت تأثیر ساختار ظاهرگرایانه و جنسیت محورِ جامعه؛ زنان را وادار می کنند به شکل افراطی به بدن خود توجه کنند تا رضایت مردان جلب شود. بدین ترتیب زنان در محیط های خشن رقابتی، با الهام گیری از الگوهای زیبایی و متنوع و متغیر کردن معیار های زیبایی و... دچار بحران اضطراب، اعتمادبه نفس و منزلت اجتماعی می شوند.
Investigating the Fit Pattern of Family Function and Relationship Beliefs mediated by Differentiation of Self with Social Interest(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Present research was conducted with aim of investigating the fit pattern of family function and relationship beliefs mediated by differentiation of self with social interest. Methodology: This study was cross-sectional in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was quantitative from type of correlation. The study population was students of Islamic Azad University of Khomeini Shahr in the academic years 2019-20. The research sample was 300 people who were selected by cluster sampling method with respect to the volume of students in different faculties. To collected data were used from the family function questionnaire (Epstein et al, 1983), relationship beliefs questionnaire (Eidelson & Epstein, 1982), differentiation of self-inventory (Skowron & Fridlander, 1998), and social interest index (Greever et al, 1973). Data were analyzed by structural equation modeling method of path analysis in SPSS and PLS software. Findings: The results showed that pattern of family function and relationship beliefs mediated by differentiation of self with social interest had a well fit. In addition, family function and relationship beliefs had a direct and significant effect on differentiation of self, differentiation of self-had a direct and significant effect on social interest and family function had a direct and significant effect on social interest (P<0.05), but relationship beliefs had no a direct and significant effect on social interest (P>0.05). Also, family function mediated by differentiation of self-had an indirect and significant effect on social interest (P<0.05), but relationship beliefs mediated by differentiation of self-had no an indirect and significant effect on social interest (P> 0.05). Conclusion: The results indicated the effective role of family function and differentiation of self in social interest. Therefore, to improve social interest can be improved the family function and differentiation of self.
Application of Educational Implications of Rumi and Critical Theorists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Rumi is one of the Islamic thinkers who have presented its educational ideas and implications in a coherent way. Therefore, the purpose of this study was identifying the educational implications of Rumi and critical theorists and to examine their common and distinct aspects. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative from type of documentary. The study population was all published sources about educational implications of Rumi and critical theorists in the last 30 years, which from them 20 cases from various sources by purposefully were selected as a sample. For information collection were used from taking notes method from sources and to data analysis were used from data analysis method. Findings: Findings showed that in the educational implications from Rumi's perspective, the most important goals for adolescents and youth was human cognition and for adults was to achieve the status of knowledge of God or nearness to God, the most important principles for adolescents and youth was responsibility during its education and for adults was companionship and the most important methods for adolescents and youth was advised and preached and for adults was to walk the path of wisdom. Also, in the educational implications from critical theorists perspective, the most important goals was educating the global citizen, the most important principles was criticism and the most important methods was using discourse. Other findings showed that the most important common aspects of Rumi and critical theorists in terms of goals was drawing cognitive, emotional and psycho-motor goals and emphasis on individual ethics, in terms of principles was classification of principles at macro, intermediate and micro levels and emphasis on self-evaluation and in terms of methods was the use of encouragement and punishment and emphasis on seminar and exchange. Also, the most important distinct aspects of Rumi and critical theorists in terms of goals was Rumi's emphasis on individual goals both worldly and otherworldly, but the critical theorists' emphasis on individual and social goals only worldly, in terms of principles was Rumi's emphasis on the originality of the soul and the primacy of inward evolution over outward evolution, but the critical theorists' emphasis on the originality of society reform and the primacy of society's transformation over its own evolution and in terms of methods was Rumi's emphasis on self-construction, individual excellence and internalized discourse of self-construction, but the critical theorists' emphasis was on transformation, social change and critical discourse. Conclusion: The results indicated that educational implications in terms of Rumi has more individual aspects based on growth, perfection and nearness to God, but educational implications in terms of critical theorists has more social aspects based on society reform, citizen education and change of current status. The mentioned results can have practical implications for experts of education in order to improve the current situation and help them to provide a suitable perspective for designing educational programs.