فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
1 - 38
حوزههای تخصصی:
کنش های اعتراضی به عنوان اشکال غیرنهادینه مشارکت سیاسی، واقعیت غیرقابل انکار هر جامعه ای اند. فراوانی و تکثیر این واقعیت در تاریخ پس از انقلاب اسلامی و تغییر و تحولات روی داده در آن ها ضرورت توجه به این شکل از کنش جمعی را دو چندان کرده است. درنتیجه این کنش ها معترضان شعارهایی را سر داده اند که از یک سو بیان کننده ی خواسته ها و مطالبات آنان برای تغییرات سیاسی، اجتماعی و آرمان هایشان و از سوی دیگر انعکاس وجوه برساختی رسانه های داخلی، خارجی و شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی بوده است. در مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون و بر مبنای نظریه چارچوب سازی (framing) اسنو و بنفورد تلاش شده تا ضمن تفکیک شعارهای اعتراض های سه دهه ی اخیر بر اساس چارچوب های تفسیری سه گانه، مضامین عمده شعارها در هر چارچوب و طی هر دوره اعتراضی مشخص گردد تا بدین طریق سیر تحولات مضمونی شعارها در سه دهه آشکار گردند. نتایج حاصله نشان داد که در اعتراض های تیرماه 78، چارچوب تفسیری انگیزشی و در اعتراض های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، اعتراض های دی ماه 96 و آبان ماه 98 نیز چارچوب تشخیصی بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل مضمون شعارها نیز نشان داد که در اعتراض های 78، مضامین آزادی خواهانه، در اعتراض های 88، مضامین عدالت خواهانه سیاسی و در اعتراض های 96 و 98 مضامین دین ستیزانه از بیشترین فراوانی در میان سایر مضامین برخوردار بوده اند.
بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.
تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارش ها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان می شوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام شده و با روش گرندد تئوری داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونت دیده شهر تهران است. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیل ها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های تحقیق عبارت اند از: شرایط زمینه ای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقه اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارت های زندگی؛ عوامل مداخله گر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهم تنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارت اند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارت اند از: 1-آسیب های روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشان دهنده وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده می شود.
شناسایی چالش ها و شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
113 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی نقش مهمی در بهبود نگرش های کارآفرینانه دانش آموزان دارد. در نتیجه، هدف این پژوهش شناسایی چالش ها و شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا پیمایشی از نوع تحلیلی بود. جامعه پژوهش همه معلمان ابتدایی شهر تکاب در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 362 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 127 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جنسیت انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته چالش ها و شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی بود که روایی آن با نظر خبرگان دانشگاهی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ برای چالش های موثر در نگرش های کارآفرینی 83/0 و برای شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی 92/0 بدست آمد. داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که چالش های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی شامل هشت عامل بی توجهی به کارآفرینی، تئوری پردازی مفاهیم، عدم آموزش، اختیاری کردن فعالیت ها، کمبود فضا و بستر آموزشی، عدم حمایت مسئولین، عدم ارزشیابی و عدم مهارت معلمان بود و این عوامل توانستند 54/90 درصد از واریانس چالش های موثر در نگرش های کارآفرینی را تبیین کنند. همچنین، شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی شامل هفت عامل خودکارآمدی، مشارکت و تعامل، استعدادیابی، عملیاتی سازی و کسب مهارت، بسترسازی و ایجاد فرصت، میل و اعتماد به موفقیت و انعطاف پذیری مسئولین بود و این عوامل توانستند 20/93 درصد از واریانس شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی را تبیین کنند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده هشت چالش موثر و هفت شاخص موثر در نگرش های کارآفرینانه در محتوای کتب درسی ابتدایی بود. بنابراین، متخصصان و برنامه ریزان درسی با توجه به آنها می توانند گام موثری در جهت بهبود نگرش های کارآفرینانه در محتوای کتب درسی بردارند.
فهم تجربه زیسته زنان از فرآیند جامعه پذیری سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
151 - 172
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته زنان از فرآیند جامعه پذیری سیاسی در ایران طراحی و اجراشده است. این پژوهش با اتکا به رویکرد روش شناختی پدیدارشناسی در پی فهم ماهیت مسئله جامعه پذیری سیاسی زنان در ایران برآمده است. در جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و تعاملی استفاده شد و برای تحلیل داده ها از روش کلایزی و همچنین اعتبار و پایایی مطالعه به روش پیشنهادی لینکلین و گوبا بررسی شد. جامعه هدف این مطالعه براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و با انجام 20 مصاحبه و برگزاری دو بحث گروهی با زنانی که تجربه کنشگری سیاسی را دارا بوده اند؛ اشباع مفهومی و نظری حاصل شد. برای تحلیل اطلاعات در حین گردآوری داده ها، مرحله به مرحله، کدگذاری توسط دو پژوهشگر انجام شده است تا ضریب خطای مفهوم سازی کم شود. در این فرآیند در مرحله اول کدگذاری 111 کد شناسایی شد و پس از تجمیع و ترکیب کدها، 10 مضمون از قبیل «تعارض های هویتی زنان، کلیشه های جنسیتی، فرآیندهای آموزشی نابرابر، مردانه دانستن فضای سیاست، تبعی و در حاشیه بودن زنان در ساختار سیاسی و حزبی، ساختارهای تصمیم گیری مردانه، فراگیر نبودن کنشگری سیاسی زنان، بی اعتمادی اجتماعی، خلا الگوی رفتار سیاسی زن، تناقض ساختارهای فرهنگی با عاملیت اجتماعی و فرهنگی زنان» شناسایی شد که در مجموع نشان دهنده ضعف فرآیند جامعه پذیری سیاسی زنان در ایران است. استنباط مقاله این است؛ زنان در جامعه ایران به دلیل ضعف جامعه پذیری سیاسی، در حاشیه نظام سیاسی قرار داشته اند و نوعی طرد سیاسی برای آن ها برساخت شده است. به عبارت دیگر می توان گفت شرایط امروز جامعه ایران با یک پدیده ای به نام زیست سیاسی متعارض زنانه مواجه است و همچنان چالش ها و سردرگمی هایی در حوزه زنان پابرجا مانده است.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ ایثار و شهادت
حوزههای تخصصی:
در تمام جوامع بشری، ارزش هایی وجود دارد که بنیان اصلی فرهنگ آن جامعه را شکل می دهند. اهمیت و جایگاه این ارزش ها به گونه ای است که هر ملتی هویت و حیات اجتماعی و سیاسی خود را در پایبندی و احترام به آن ها انتقال کامل آن به نسل های آینده می داند. در رهیافت علمی و از منظر تئوری های علوم اجتماعی ایثار و شهادت نه یک امر صرفاً احساسی- عاطفی، بلکه رفتاری عقلانی و جزء کنش های عقلانی معطوف به ارزش تعریف می شود؛ به گونه ای که به مثابه یک نظام رفتاری و الگوی ارزشی عقلانی عملکردی، «همه جایی» و «هرزمانی» مطرح است که می تواند در خرده نظام های یک جامعه (خانواده، آموزشی و پرورشی، اقتصاد، حقوق، سیاست و...) پایه رفتار قرار گیرد و اساس انسجام وجدان جمعی جدید و ساخته ای اجتماعی جامعه جدید را تشکیل دهد؛ هدف از این مقاله تبیین جامعه شناختی فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه ایرانی و شناسایی عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر فرهنگ ایثار و شهادت است. این تحقیق ازنظر هدف، بنیادی و بر مبنای روش توصیفی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه متأثر از عوامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تمدن است.
تحلیل گفتمان آگهی های بازرگانی بوم محور (مطالعه موردی: ایزی پیک، پاپیا، کریستال کوالا، آیری پلاست)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
107-126
حوزههای تخصصی:
آگهی های بازرگانی یکی از اشکال پیام ها به شمار می روند که تبلیغ کنندگان از طریق برساخت های زبانی و تصویری به تبلیغ و فروش محصول خود می پردازند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به تبیین و تحلیل چهار آگهی که تأثیر مستقیمی بر محیط زیست می گذارند، پرداخته است. دلیل انتخاب این چهار آگهی جدا از بحث بوم و تأثیراتی که بر آن می گذارند، تکرارشدگی آن ها در رسانه صدا و سیماست. لزوم بازاندیشی در آگهی ها با در نظر گرفتن عواقب و پیامدهایی که بر محیط زیست می گذارند، ضرورت انجام این پژوهش را تشکیل می دهد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که آگهی های مذکور در قالب زبان و تصاویر به برساخت گفتمان مصرف گرایی کمک می کنند. تبلیغ کنندگان در پی فروش محصول خود هستند بدون آنکه جوانب آن را کامل در نظر بگیرند. بجز آگهی «کریستال کوالا» که هم در قالب زبانی و هم در ترسیم تصویر و جان بخشی که تا حدودی محیط زیست نیز یکی از دغدغه های آن ها بوده است، آگهی های دیگر نه تنها هیچ کمکی به محیط زیست نمی کنند بلکه به اشکال مختلف، طبیعت و بوم را به مخاطره می اندازند.
انسان آزمایشگاهی و مخدوش سازی خانواده ژنتیکی با تأکید بر نگاه چالشی فوکویاما به فن آوری زیستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری، یکی از مشکلاتی است که در جامعه انسانی از گذشته تا به امروز وجود داشته؛ اما همراه با پیشرفت جامعه و صنعتی شدن مخاطر های آن نیز افزون گردیده است. این معضل به وسیله فن آوری زیستی جدید، راه حل هایی به ارمغان آورده است، اما به موازات آن چالش هایی ایجاد کرده که نادیده گرفتن و گذر از آن قادر است فجایع اجتماعی و اخلاقی خوف ناکی ببار آورد. مسائلی که ژرفای آن از قلم اندیشمندی چون «فوکویاما» نهیبی بر آینده سرشت انسانی است. فوکویاما چنین چالش هایی را ورای جوامع به شکل ریشه ای، معطوف به هویت انسانی ارزیابی می کند، اما واقعیت آن است که چنین فن آوری هایی، بیش از آن که معضلات انفجارگونه آن در عرصه جهانی نمایان شود؛ در هر جامعه، حفره های فرهنگی و اجتماعی متعددی ایجاد خواهد کرد. در پژوهش حاضر، ضمن تکیه بر دیدگاه فوکویاما و بحث و بررسی نظریه او، با نگاهی بومی، مسأله بازبینی و حلاجی شده است. مباحث گویای آن است که با توجه به بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی و هم چنین فقدان نظارت در عرصه تبادلی و نیز عدم شفافیت در زمینه حقوقی، به کارگیری این فن آوری در ایران با چالش های نوظهوری مواجه گردیده است که ضرورت توجه ویژه محققین و صاحب نظران علوم اجتماعی و رفتاری را دو چندان می سازد.
Presenting an Integrated Curriculum Model for Revitalizing Primary Schools
حوزههای تخصصی:
Purpose: School revitalization plays an important role in students' academic performance. Therefore, the purpose of the present research was to present an integrated curriculum model in order to revitalize elementary schools. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and descriptive survey in terms of methodology. The research population included the professors, experts of the Education Department of Tehran province, and the sample size was determined 289 people using the Cochran formula. Participants were selected using stratified random sampling method according to their job position. The data collection tool included a researcher-made questionnaire of an integrated curriculum aimed at revitalizing elementary schools, whose content validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.83using Cronbach's alpha method. Data analysis was carried out using exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and AMOS software. Findings: The results showed that the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools consisted of 68 design items, i.e. goal (8 items) content (9 items), content organization (5 items), characteristics of learning activities (5 items), learning activity strategy (5 items), and evaluation (8 items), of which only the factor loading of 40 items was higher than 0.40. Also, the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools had a good fit and the integrated curriculum for revitalizing elementary schools had a significant effect on all six components of goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation (P<0.05). Conclusion: According to the results of this research, an effective step can be taken to revitalize elementary schools through the items of each of the six components of the integrated curriculum, including the goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation.
تبیین جامعه شناختی قلدری سایبری در بین دانشجویان دانشگاه گیلان با تأکید بر تئوری کنش موقعیت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۷۲-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی چرایی درگیری کاربران شبکه های اجتماعی در قلدری سایبری با استفاده از تئوری کنش موقعیت مند است. بدین منظور با استفاده از نمونه 380 نفری از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه گیلان که به روش نمونه گیریِ در دسترس انتخاب شدند، مفروضه های تئوری کنش موقعیت مند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که خودکنترلی پایین (ضریب بتا: 180/0)، اخلاقیات پایین (ضریب بتا: 130/0)، بازدارندگی ادراک شده پایین (ضریب بتا: 090/0) و بستر اخلاقی انحرافی (ضریب بتا: 337/0) تأثیر معناداری بر مشارکت دانشجویان در قلدری سایبری دارند. همچنین، سطح تحصیلات (ضریب بتا: 097/0-)، سن (ضریب بتا: 116/0-)، وضعیت تأهل (ضریب بتا: 090/0-) و جنسیت (ضریب بتا: 124/0)، احتمال افزایش قلدری سایبری را ارتقا می بخشد. افزون بر آن، تمایلات کج روانه رابطه بستر مجرمانه و قلدری سایبری را تعدیل می کند.
نگاشت نظام مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
95 - 136
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شد با بهره گیری از روش تحلیل محتوی کیفی و با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران علمی و اجرایی و درکی نظام مند از مسائل موجود در سیاستگذاری تولید علم نافع در نظام آموزش عالی کشور ارائه گردد. در گام بعدی، مسئله بندی و لایه بندی مسائل از طریق اجرای گروه کانونی و با مشارکت 6 نفر از افراد شرکت کننده در مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام یافت. مصاحبه های انجام شده در هر دو مرحله (نیمه ساختاریافته و گروه کانونی) ضبط شدند و به شیوه مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن (2004) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع را می توان در هشت مضمون (مسئله)؛ «ضعیف بودن پیوند بین دانشگاه و جامعه»، «نبود نظام نظارت و اعتبارسنجی مناسب برای رتبه بندی و تضمین کیفیت نهاد های علمی»، «ناکارآمدی نظام ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی در جهت دهی فعالیت های اعضای هیئت علمی به سمت نیاز ها و مسائل کشور»، «نبود نظام مدیریت ملی و یکپارچه پژوهش در کشور»، «ناکارآمدی شیوه تأمین و تخصیص منابع مالی پژوهش»، «پایین بودن منابع مالی و اقتصادی اختصاص یافته به پژوهش و تولید علم»، «مبتنی نبودن سیاستگذاری های علم بر آمایش آموزش عالی» و «ضعف در آموزش های کاربردی و آموزش پژوهش محور» ارائه نمود. همچنین لایه بندی مسائل فوق بر مبنای سه معیار گلوگاهی بودن مسئله، رابطه علت و معلولی بین مسائل و ویژگی برتری و نازسازگاری نشان داد که مسئله «مبتنی نبودن سیاستگذاری های علم بر آمایش آموزش عالی» لایه اصلی در نظام مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع محسوب می گردد.
تحلیل روایی نخبگان علمی و سیاسی از بحران دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت از منابع آب، به دلیل اینکه از جنس کنترل و اصلاح فرایندها در چرخه هیدرولوژیکی است، ذاتاً فرایندی اجتماعی و سیاسی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روایت نخبگان علمی و سیاسی درگیر در مسئله بحران دریاچه ارومیه در تلاش است، با عبور از زوایای آشکار مسئله، به ابعاد کلانی که به حکمرانی و اقتصاد سیاسی آب پیوند خورده، بپردازد. بدین منظور با تعداد 23 نفر از نخبگان علمی و سیاسی مطلع از حوضه دریاچه ارومیه مصاحبه عمیق صورت گرفته سپس با استفاده از تحلیل تماتیک، به استخراج، طبقه بندی و مقوله سازی داده ها پرداختیم. از مجموع 26 کد اولیه استخراج شده، 7 مقوله "مهندسی سازی امر اجتماعی"، "رویکرد سیاستگذاری جزیره ای"، "کوچک سازی دایره مسئولیتها"، "قوانین ناقص و ناقض"، "آب، ابزار مشروعیت"، "راندمان طلبی تخریبی" و "اقتصاد رانتی و توسعه نمایی" به عنوان عوامل ایجاد و تداوم بحران آب در حوضه دریاچه ارومیه شناسایی شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد سه عامل "فروکاست گرایی نظری-عملی"، "لابیرنت بوروکراتیک" و "توسعه سرطانی" را می توان به عنوان ویژگی های اصلی نظام تصمیم سازی-عملیاتی که بحران دریاچه ارومیه را ایجاد، تداوم و تشدید ساخته شناسایی کرد. برآیند پژوهش حاضر نشان می دهد احیاء دریاچه ارومیه نیازمند بازنگری اساسی در نظام حقوقی- مدیریتیِ آب می باشد.
مدرسه و برساخت سوژگی دانش آموزان در امر مشارکت اجتماعی (مطالعه کیفی مدارس شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقق توسعه در همه ابعاد آن به شکل عام و دستیابی به رفاه اجتماعی به طور خاص، منوط به همراهی و مشارکت گسترده کنشگران اجتماعی است. تحقق امر مشارکت، منوط به ایجاد زیرساخت های ضروری و فضاسازی های لازم است. هدف از انجام این پژوهش توصیف و تحلیل سوژگی دانش آموزان مدارس در زمینه مشارکت اجتماعی است. حصول چنین شناختی از ملزومات اساسی سیاست گذاری معطوف به توسعه و رفاه اجتماعی و در نهایت مشارکت اجتماعی است. روش و داده ها: محققان برای دستیابی به هدف مذکور، با استفاده از دو تکنیک تحلیل محتوای انتقادی و انجام انواع تکنیک های مصاحبه های عمیق به مطالعه ی میدانی مدارس متوسطه شهر اصفهان دست زده اند. رویکرد انتقادی به سیاست آموزشی، به مباحثی همچون بازتولید اجتماعی در فرایند سیاست گذاری آموزشی تمرکز دارند. برای جمع آوری اطلاعات از میدان پژوهش از تکنیک های مصاحبه عمیق، یعنی مصاحبه مسأله محور، روایی و اپیزودیک و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. یافته ها: مدرسه، ادامه و استمرار نظم حاکم است و گفتمان انقلابی که مبتنی بر مشارکت اجتماعی در قدرت بوده، در مدارس ایرانی به آرامی جای خود را به گفتمان موفقیت داده است که در آن اساساً جایگاهی برای مشارکت وجود ندارد. نتیجه گیری: بخش نامه ها، قوانین، وضعیت معیشتی معلّمان و خصوصی شدن مدارس، مدیریت مدارس، آموزگاران، معلّمان، فضای کالبدی، زمان مدرسه، و حتی فضای رسانه ای در ذیل مفهوم فضای مدرسه، دانش آموزان را به سوی فردیت بیشتر سوق داده و سبب زدایش هرگونه شاخص های مشارکتی از قبیل همدلی، ایثار و اعتماد از فضای مدارس شده است. پیام اصلی: فضای نظام آموزشی کشور، در حال مشارکت زدایی شدن است و عناصر مشارکتی و همدلانه جای خود را به عناصر و گفتمان موفقیت داده است. در این مقاله نشان داده می شود که چگونه فضای نظام آموزشی، از جهات گوناگون در ذیل گفتمان موفقیت تعریف شده است.
ارائه الگوی مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی در صدا و سیمای محلی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی در صدا و سیمای محلی اصفهان و در چارچوب راهبرد پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای استراوس-کوربین انجام گردید. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 12 نفر از صاحب نظران حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار داده ها از ممیزان بیرونی استفاده شد. تجزیه و تحلیل به صورت استقرایی و با کدگذاری باز و محوری انجام گرفت. نتایج در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (مخاطب فعال مصرف گرا، سازمان تحول خواه، ماهیت اطلاعات، مدیریت توجه مخاطب، عدم اطمینان محیط) پدیده محوری (مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی)، شرایط زمینه ساز (مهندسی خلاق بوم گرا، سرمایه اجتماعی خلاق، تیم سازی، سرمایه فناورانه، انگیزه و نگرش)، شرایط مداخله گر (تعهد به میراث، استعداد خلاق، استقلال فردی، صلاحیت منابع انسانی و وظایف مدیریتی) راهبردها (کشف و جذب خلاقیت، توسعه و تقویت خلاقیت و حمایت و بازآفرینی خلاقیت) و پیامدها (سرمایه اجتماعی، شهروند خلاق، طبقه خلاق و منابع خلاق) قرار گرفت.
تحلیل گفتمان به مثابه تحلیل پراکسیس؛ یک تکنیک اجرای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۱شماره ۶۰
191 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله پیشنهاد یک تکنیک برای اجرای تجربی تحلیل گفتمان است. در این راستا استدلال می کند، گفتمان به واسطه ریشه های نظری و فلسفی خود قرابت بسیاری با مفهوم پراکسیس دارد. بر اساس این پیشینه فکری، گفتمان را می توان واجد وجوه مادی و عملی دانست تا جایی که می توان گفتمان و پراکسیس را در کنار هم تحلیل کرد. اهمیت این برداشت در این است که هم گفتمان را از برداشت های ذهنی رها می کند و هم پراکسیس را به مفهومی قابل مطالعه تجربی بدل می کند. تکنیک موردنظر معیار اعتبار انضمامی تری دارد و کمتر به ذهنیت محقق وابسته است. نتیجه پژوهش با مرور یک مثال، نحوه استخراج نشانه های معنادار که در کنار هم منظومه منسجمی پدید می آورند را نشان می دهد. در این رویکرد گفتمان به مثابه بازی زبانی مطالعه می شود که در آن ذهن و عین مقولاتی در هم تنیده ارزیابی می شوند. این تکنیک سازگاری بیشتری با نظریات تلفیق گرایانه معاصر در جامعه شناسی نشان می دهد.
تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد (موردمطالعه: مراکز نیکوکاری کمیته امداد امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
175 - 147
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیچیدگی روزافزون مسائل اجتماعی و ناتوانی روش های سنتی برای پاسخگویی به این مسائل، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد از اهمیت بسیار برخوردار شده است؛ بنابراین هدف این پژوهش، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی در مراکز نیکوکاری کمیته امداد امام خمینی (ره) بود. این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی بود و از رویکرد پژوهش های کیفی تبعیت کرده است. جامعه آماری آن اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدیران و کارشناسان خبره کمیته امداد و فعالان حوزه کارآفرینی اجتماعی در شهر شیراز بودند. با روش نمونه گیری هدفمند تا مرحله اشباع نظری، 18 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها براساس روش شش مرحله ای تحلیل مضمون براون وکلارک (2006) و پس از سه مرحله کدگذاری در قالب شبکه مضامین ارائه شد. یافته های پژوهش نشان داد، مدل کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد شامل هفت بُعد ساختار منعطف، فرهنگ کارآفرینی، ارزش آفرینی اجتماعی، راهبردهای کارآفرینانه، رهبری اجتماع محور، کارکنان خدمت گرای اجتماعی و فرایندهای نوآورانه است؛ بنابراین پیشنهاد می شود، سازمان های مردم نهاد برای پاسخگویی بهتر به مسائل اجتماعی، از الگوی طراحی شده در این پژوهش بهره برند.
نشاط اجتماعی از دیدگاه روان شناسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۲۱۹-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادی و نشاط گامی اساسی برای تغییر جوامع و اجتماعات شهری و روستایی و تحول و تکامل درونی انسانهاست. شادی و نشاط، گمشده انسان معاصر و مطلوب مشترک همه انسانها است. انسان موجودی هدفمند و جویای نشاط (شادکامی)، خوشبختی و سعادت است و تا زمانی که به آنچه می خواهد دست نیابد احساس نشاط، خوشبختی و سعادت نمی کند. شادبودن اجتماعات انسانی یکی از عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و باعث توسعه پایدار می شود. تحقیق حاضر با رویکرد اجتماعی پدیدارشناختی و با هدف بررسی تجربیات روان شناسان از نشاط اجتماعی انجام گرفت. روش: اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از شانزده روان شناس دارای مدرک دکتری و با سابقه حداقل پنج سال تدریس در سطح آکادمیک گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد. یافته ها: در این تحقیق، از داده ها 8 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی استخراج شد. نتایج نشان داد که در برخی مقوله های فرعی نظیر تعریف نشاط اجتماعی، پیامدها، موانع و علل، بین نظر روان شناسان با پیشینه پژوهش تا حدودی همسویی وجود دارد؛ ولی در راهکارها نتایج متفاوتی دیده می شود. روان شناسان بر اساس دیدگاه روان شناسی و تجارب خود راهکارهای مختلفی برای والدین و سازمانها در سطح خرد و کلان پیشنهاد کرده اند. ازجمله، راهکارهای پیشنهادی آنان می توان به سیاسی نکردن نشاط اجتماعی، دقت در انتخاب مسئولان و شایسته سالاری، کاهش فاصله طبقات اجتماعی، سامان بخشیدن به وضعیت اقتصادی، داشتن نگاه علمی به مسئله نشاط اجتماعی و چند راهکار دیگر اشاره کرد. بحث: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، روان شناسان نشاط اجتماعی را به صورت سازه ای چندبعدی تعریف می کنند که در سه وجه هیجانی، شناختی و گرایش به عمل متعهدانه نمود می یابد و شامل پویایی و تحرک تک تک افراد جامعه، احساس امنیت و احساس تعلق به بافت است. درنهایت این که نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای تحقیقات بیشتر در حوزه مداخلات مربوط به نشاط اجتماعی خواهد بود.
آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۳۵۵-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، مطالعه آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران کرونا است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کیفی است. مشارکت کنندگان آن را 13 نفر از مدیران و مسئولین، خبرگان، صاحبنظران و اساتید برجسته در حوزه کرونا و سبک زندگی دانشجویان تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بوده که تا رسیدن به اشباع نظری در خصوص موضوع تحقیق ادامه یافته است. برای تحلیل داده ها، از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. یافته ها: آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران کرونا در 6 مقوله شامل افت عملکرد تحصیلی، کاهش روابط بین فردی (روابط اجتماعی)، استفاده مشکل ساز از اینترنت، تغذیه و ورزش، سلامت روان، و معیشت شناسایی شد. بحث: بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که شیوع ویروس کرونا باعث تأثیرات نامطلوبی در جنبه های مختلف سبک زندگی دانشجویان شده است. بنابراین پیشگیری و مدیریت تأثیرات نامطلوب، از اهمیت زیادی برخوردار است. هم چنین توجه ویژه به دانشجویان در انجام مداخلات روان شناختی و مداخلات دیگر ضروری است و برنامه های ویژه ای برای کاهش مشکلات آنان لازم است.
تبیین محاکاتی از انیمیشن در نسبت با فیلم زنده و تئاتر بر اساس آراء ارسطو و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
هدف: با آنکه از چیستی انیمیشن سخنی کمتر نسبت به هنرهای دیگر شده است، اما شناخت انیمیشن از بعد زیبایی شناختی از جهت محاکاتی آن، نسبت به فیلم زنده و تئاتر مورد سؤال واقع نشده است.درنتیجه، این پژوهش به دنبال بررسی مسئله نسبت انیمیشن با تئاتر و فیلم زنده در چارچوب نظریه محاکات ارسطو و ابن سینا است تا بتواند تبیینی محدود از انیمیشن ارائه دهد.روش: در این پژوهش ابعاد مختلف انیمیشن با روش «تحلیل فلسفی» مورد بررسی قرار می گیرد و مولفه های آن استخراج می شود. سپس با یافتن پرسش ها و گزاره های مختلف به روش «تحلیل محتوای کیفیِ جهت دار» نقل قول های و متون نوشتاری ارسطو و ابن سینا مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. از طرف دیگر، به وسیله «هرمنوتیک جدید» یا علم تفسیر متن، اندیشه های ارسطو و ابن سینا را استخراج کرده و به بررسی ابعاد مختلف انیمیشن می پردازد.یافته ها: با بیان مقایسه و نسبت بین تئاتر و فیلم زنده، نسبت انیمیشن و تئاتر نیز مشخص گشته، سپس نسبت انیمیشن با فیلم زنده مورد ارزیابی قرار می گیرد تا در سایه تفاوت آن، با فیلم زنده و تئاتر، و تعامل محاکاتی ای که با یکدیگر می توانند داشته باشند، روشن گردد. از این منظر، حقیقت ساختاریِ انیمیشن به صورت محدود از جنبه محاکاتی، طبق آرای ارسطو و ابن سینا به صورت سه احتمال بیان می شود.نتیجه گیری: این پژوهش در پایان نشان می دهد که نظریه محاکات چه ظرفیت های گران بهایی در حیطه هنرها به طور کلی، و انیمیشن به طور خاص دارد. ابعاد زیبایی شناختیِ پنهان انیمیشن در حوزه برون انیمیشنی روشن گشته و تا حدی نسبت بین انیمیشن و فیلم زنده و تئاتر مشخص شده است.
مدل سازی معادله ساختاری تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت یابی جوانان در کشور به مسئله مهمی تبدیل شده است و شناسایی عوامل مؤثر بر هویت جوانان ضروری به نظر می رسد، پژوهش حاضر با هدف، بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت جوانان انجام شده است. روش این پژوهش از نوع کمی و پیمایشی و جامعه آماری آن، شامل جوانان 18 تا 35 سال استان آذربایجان غربی بوده که به روش تصادفی انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته جمع آوری شده است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample power 383 نفر به دست آمده که برای حصول اطمینان، این تعداد به 400 نفر افزایش یافته و داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss 26 تحلیل شده و مدل معادله ساختاری و معیارهای برازش مدل، با نرم افزار Amos Graphic 24 ترسیم و برآورد شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان همبستگی پیرسون بین بعد شناختی و ارتباطی شبکه های اجتماعی مجازی با هویت جوانان در سطح معناداری است و بعد ارتباطی، بیشترین همبستگی را با بعد دینی هویت و بعد شناختی بیشترین همبستگی را با بعد سیاسی هویت جوانان داشته است، نتایج رگرسیون چندگانه نیز حاکی از آن است که ابعاد متغیر مستقل پژوهش به میزان 67 درصد واریانس و تغییرات متغیر وابسته پژوهش را تبیین کرده اند؛ همچنین بر اساس مدل سازی معادله ساختاری پژوهش می توان گفت که باتوجه به معیارهای برازش داده های تجربی پژوهش از مدل نظری حمایت کرده است. به طورکلی نتایج بیانگر آن است که دو بعد شناختی و ارتباطی شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی تأثیر داشته اند و ابعاد هویتی جوانان این استان را تحت تأثیر قرار داده اند، هرچند اثرگذاری این دو بعد در سطح ضعیفی بوده است.