فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۴۱ تا ۶٬۲۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷ ویژه فلسفه و کلام
137 - 164
حوزههای تخصصی:
عالم ارواح و عوالم غیر دنیایی به صورت کلی دارای ابهاماتی هستند که برای اثبات آن ها علاوه بر مسائل نقلی، به تبیین عقلی نیز نیاز می باشد تا پذیرش آن بر همگان سهل و آسان شود. یکی از مسائل مهمی که در زمینه عالم ارواح وجود دارد و فقط بعد نقلی آن سنگینی می کند و طرف تبیین عقلی آن سبک است، موضوع تعارف الارواح است که در روایات بدان اشاره شده است ولی از جهت بعد عقلی در این زمینه، حرکتی صورت نگرفته است. تنها شخصی که مقداری به این مساله پرداخته است، شیخ طوسی است. آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت این است که در ابتدا ماهیت تعارف الارواح بررسی شود و سپس روایاتی که در این زمینه در کتب روایی موجود است نیز تبیین و تحلیل شود و در ادامه با بررسی مساله این همانی شخصیت در مساله وجودی انسان این موضوع نقلی، تببین عقلی شود.
پژوهشی پیرامون کارکرد اجتماعی هنر در دوران پسا کرونا از منظر آدورنو (مطالعه موردی: بررسی تابلوی شام آخر بالستر)
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد دوم
25-34
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا نه تنها بر نظام پزشکی که بر سایر حوزه های جامعه هم تأثیر گذاشته است؛ در حقیقت بیماری کرونا تأثیراتی فراتر از ساحت پزشکی از خود نشان داده است و زندگی، روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی انسان ها را تحت تأثیر قرار داده است. لذا بحران فعلی کرونا می تواند فرصتی برای تبدیل تجربیات به دانش نظامند و تبدیل دانش شفاهی به دانش رسمی و مکتوب باشد. آنچه در این وضعیت خطیر، خلاء آن حس می شود کنش گری هنرمندان و همچنین میزان اندیشه ورزی در قبال این پدیده جدید اجتماعی و چگونگی مواجهه پژوهشگران هنر با آن است؛ بنابراین رسالت این پژوهش، توصیف مساله ها با توجه به شرایط و اقتضائات جدید، تحلیل مساله پسا کرونا، پیش بینی و آینده پژوهی و راهکار پژوهی است. لذا خلاء مطالعات هدفمند و دقیق و عدم کنش گری مطلوب جامعه هنری که در این پژوهش بیش از هر زمان دیگری نیاز به مساله شناسی کرونا از منظر مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی و هنر ضرورت پیدا کرد، باعث شد که برخی گزاره های حاصل از پیامد سنجی پساکرونایی و نقد و نظر و آزاد اندیشی های که وارد صحنه عمومی جامعه شده است را منظر آدرنو مورد پژوهش قرار داد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و جامعه تحلیلی منابع اطلاعاتی دسته اول و دوم مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مطالعه و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
شناسایی و تحلیل پیشران های توسعه گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی پیشران هایی است که در آینده بر توسعه پایدار گردشگری روستایی منطقه شهرستان ارومیه اثرگذار خواهند بود.
روش: در این راستا، روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و با رویکرد اکتشافی آینده پژوهی صورت پذیرفته است. بدین منظور، برای دستیابی به یافته های تحقیق مورد نظر، ابتدا با بهره گیری از تکنیک دلفی و با حضور 20 نفر از متخصصان و کارشناسان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، پیشران ها شناسایی و سپس با بهره گیری از نرم افزار میک مک، روابط و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری آن ها شناسایی شد.
یافته ها: همچنین از 42 عامل بدست آمده، در آخر 36 عامل در نظر گرفته شد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذار و تأثیرپذیری مستقیم، در نهایت 12 عامل (میزان درآمد از گردشگری، رقابت پذیری، میزان اشتغال در بخش گردشگری، میزان سرمایه گذاری در بخش گردشگری، تنوع فرصت های شغلی گردشگران، آگاهی جامعه محلی و گردشگران، حس اعتماد گردشگر، افزایش فرهنگ گردشگرپذیری، تغییر کاربری اراضی در اثر گردشگری، فضاهای گردشگری، تأسیسات زیربنایی، خدمات رفاهی) به عنوان خروجی میک مک در آینده توسعه گردشگری پایدار روستاهای شهرستان ارومیه تأثیرگذار هستند.
نتیجه گیری: در نتیجه، امید است با شناخت توانمندی ها و محدودیت ها، برنامه ریزی برای گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه روند بهتری به خود می گیرد.
تحلیل داده بنیاد رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی(مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا اگرچه در ابتدا پیامدهای زیست محیطی مثبتی به همراه داشت، اما پس از مدتی، افزایش چشمگیر پسماندهای کرونایی، به تهدیدی جدی برای محیط زیست تبدیل گشت. بر همین اساس تحقیق حاضر به روش کیفی گرانددتئوری به تحلیل رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی در میان شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد پرداخته است. تعداد نمونه، 26 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها، نظریه مبنایی بوده است که در طی سه مرحله کدگذاری متن مصاحبه ها، در نهایت مدل پارادایم گرانددتئوری استخراج شده است. همچنین به منظور اعتباریابی تحقیق از روش «اعتبار اعضا» و برای سنجش پایایی از روش «توافق درون موضوعی» استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که دو عامل «مکانیزم های پیشگیری» و «مکانیزم های درمان» سبب بروز پدیده «پسماندزایی کرونایی» شده و کنشگران در اثر وقوع آن، «رفتار زیست محیطی» را در یکی از انواع: 1)محیط دوستانه (مسئولانه)، 2)محیط نبینانه (لاقیدانه) و 3)محیط ستیزانه (وندالیستی) به عنوان راهبرد اتخاذ نموده اند که تحت تأثیر بستر حاکم و شرایط مداخله گر صورت گرفته است. بستر حاکم عبارت بودند از: 1)ویژگی های جمعیت شناختی فرد، 2)زیرساخت های بهداشتی-مراقبتی-درمانی، 3)زیرساخت های آموزشی، 4)نرخ شیوع بیماری کرونا. شرایط مداخله گر نیز عبارت بودند از: 1)ویژگی های شخصیتی فرد(تعهد و حساسیت زیست محیطی)، 2)ویژگی های اجتماعی فرد(بینش و نگرش زیست محیطی)، 3)جامعه پذیری(دانش و آگاهی زیست محیطی)، 4)فرهنگ سازی (هنجار و ارزش زیست محیطی)، 5)سیاست های دولت(اعتماد و تعلق زیست محیطی). در نهایت رفتار زیست محیطی کنشگران دو گونه پیامد را به دنبال داشته است: 1)مثبت: پالایش محیط زیست و 2)منفی: آلایش محیط زیست.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی شهروندان بر میزان گرایش آن ها نسبت به ورود گردشگران؛ مورد مطالعه: شهروندان شهر بابلسر
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد دوم
27-42
حوزههای تخصصی:
سرمایهی اجتماعی را میتوان به عنوان شالودهی توسعهی گردشگری به شمار آورد، که بدون شک، کنش جامعهی میزبان در تعامل با گردشگر تأثیر مهمی در رونق گردشگری دارد. با توجه به افزایش همهساله ورود گردشگر به شهر بابلسر، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی افراد بر گرایش آنها نسبت به ورود گردشگر پرداخته است. روش این پژوهش پیمایشی است و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 382 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای- چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساخته بوده که برای تعیین اعتبار آن از اعتبار صوری و جهت تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای Spss و Amos در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایهی اجتماعی (با سه بُعد اعتماد، پیوند و مشارکت اجتماعی) شهروندان و گرایش آنها نسبت به ورود گردشگران رابطهی معناداری وجود دارد. مدل مسیر نشان داد که سرمایه اجتماعی 42 درصد از واریانس متغیر گرایش شهروندان نسبت به ورود گردشگران را تبیین میکند.
راهبردهای ارتقاء دیپلماسی دیجیتال ج.ا.ا در دوران پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزارهای ارتباطی نوین در بستر فضای مجازی و دیجیتال در قرن 21 در شکل دهی به افکار عمومی و ذهنیت ها، تأثیر به سزایی دارند. هدف این تحقیق، راهبردهای مطلوب ارتقاء دیپلماسی دیجیتال ج.ا.ا در دوران پسابرجام است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهره گیری از الگوی برنامه ریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات خبرگان این حوزه استفاده شد. بعد نوآورانه این تحقیق استفاده از نخبگان عرصه های ارتباطات بین الملل و روابط بین الملل و مطالعات امنیتی در گروه دلفی و ترکیب این مباحث سه گانه در یافته ها و نتیجه تحقیق است. نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسب ترین راهبردها برای ارتقاء دیپلماسی دیجیتال ج.ا.ا در دوران پسابرجام هستند. در انتها راهبردهای رقابتی تدوین شده اولویت بندی شدند. مهمترین راهبرد این تحقیق « بهره گیری از گسترش شبکه های رسانه ای خصوصی در فضای مجازی با حمایت کارشناسان نخبه رسانه ای برای حضور کارا و اثربخش در فضای جنبش های اجتماعی معاصر جهانی در دوران پسابرجام » است، که به نظر می رسد با نظریه موازنه نرم مطابقت دارد.
تحلیل جامعه شناختی فرایندهای بروز رابطه فرازناشویی (مورد مطالعه: زنان و مردان متقاضی طلاق در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه فرازناشویی با توجه به شرایط فرهنگی ایران، چارچوب روابط زن و مرد و مشخص بودن حد روابط آنان، مسئله ای اجتماعی محسوب می شود؛ بنابراین مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه های روایی، به بررسی و شناسایی فرایندهای بروز رابطه فرازناشویی در میان زنان و مردان مراجعه کننده متقاضی طلاق به سازمان بهزیستی خراسان رضوی پرداخته است. یافته های این مطالعه پنج مدل فرایندی بوده است که پس از دریافت 17 روایت از زنان و مردان دارای رابطه فرازناشویی و متقاضی طلاق که دلیل تقاضای جدایی آنان برقراری رابط فرازناشویی بوده است، ترسیم مدل های اختصاصی برای هرکدام از آنان و درنهایت بعد از قرارگیری مدل های فرایندی استخراج شده از مصاحبه ها در سطحی انتزاعی تر به دست آمده است. این مدل های فرایندی، حاصل وجود پیرنگ های مشابه میان روایت های مصاحبه شوندگان، ترکیب مدل های ترسیم شده، انتزاع و تحلیل روایت های به دست آمده از مصاحبه شوندگان است. فرایندهای استخراج شده شامل شرایط آنومیک جامعه، کودک همسری، تعارض زوجین در فرهنگ جنسی، تعارضات در روابط زناشویی و شکاف مذهبی فرد با خانواده است.
بررسی رابطه کنش های اجتماعی با دانش محیط زیستی (موردمطالعه: ساکنان شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
319 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این مقاله به بررسی رابطه کنش های اجتماعی، ارتباط با طبیعت با دانش محیط زیستی شهروندان ساکن بوشهر پرداخته است. اهمیت محیط زیست چه در ابعاد منطقهای و ملی و چه در بعد بینالمللی ضرورت توجه علمی به عوامل مختلف به ویژه نقش عوامل انسانی در تخریب یا حفظ محیط زیست را به همراه داشته است. در این راستا، رابطه انسان و محیط زیست به صورت خاص مورد توجه جامعهشناسان و اندیشمندان علوم اجتماعی سراسر جهان قرار گرفته است.این پزوهش بصورت پیمایش انجام شده است وجامعه آماری افراد ساکن شهر بوشهر بوده که با استفاده از جدول لین تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که تحلیل آن از طریق نرم افزارآموس صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد میان متغیر کنش های اجتماعی، ارتباط باطبیعت با متغیردانش محیط زیستی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که شاخص ریشه میانگین برابر 07/0، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 95/2، برازش مقتصد نیز برابر92/0 می باشد. با توجه به شاخص های معادلات ساختاری مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده. نتیجه اینکه کنش های اجتماعی و رابطه با طبیعت نقش مهمی در دانش های محیط زیستی دارند.
واکاوی زیست فرهنگی در اندیشه نوصدرائیان (با تاکید بر آراء استاد مرتضی مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
9 - 30
حوزههای تخصصی:
نوصدرائیان، که از آن ها به عنوان جریان پُرقوت فلسفی در ایران معاصر یاد می شود، در واکنش به بحران های فکری دهه 30 و برای ارائه رویکردی فعالانه از دین در دوران مدرن برای زیست بشر پا به عرضه ظهور گذاشته اند. ایشان، با توجه به مقتضیات زمان، دغدغه آن را داشته اند که وحی را برای اجتماع مؤمنان، به جهت ضرورت احیای حیات باطنی در عالم دینی، به اشتراک گذارند تا زمینه مدینه فاضله شیعه و ظهور حضرت مهدی (عج) را فراهم کنند. بر همین اساس، مقاله پیش رو در چارچوب تحلیلی «دستگاه فکری حکمت متعالیه» با هدف بازخوانی مفهوم زیست فرهنگی، که مهم ترین مشکل سیاستی کشور است، به این پرسش پاسخ می دهد که زیست فرهنگی در اندیشه نوصدرائیان، با توجه به انسان شناسی نوصدرایی (به طور خاص اعتقاد به انسان متعالی در این منظومه فکری)، بر چه دال نظری ای استوار است. از همین رو، فرضیه این پژوهش بر این نکته استوار است که، به تبع زیربنایی بودن مفهوم فرهنگ و اصالت آن در این جریان فکری، «کرامت» را می توان دال نظری در این جریان فکری دانست. داده های به دست آمده از مطالعه موضوع پژوهش و منابع و دیدگاه های اصحاب حکمت متعالیه تأیید می کنند که نظریه «کرامت» و عدالت دال مرکزی در مفهوم فرهنگ است و «زیست فرهنگی» در اندیشه این جریان فکری با عناصر ، عوامل و روش های خاص خود محقق می شود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تجزیه وتحلیل داده ها به روش کتابخانه ای انجام شده است.
شناسایی موانع و چالش های اجرای برنامه ریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
100 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالش های اجرای برنامه ریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشته های برنامه ریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه و طبق اصل اشباع نظری انتخاب شدند در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل روﺳﺎ و ﻣﻌﺎوﻧﯿﻦ داﻧﺸﮕﺎه های مختلف استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 1399-1398 ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد 320 ﻧﻔﺮ بودند ﮐ ﻪ بر اساس فرمول کوکران تعداد 175 ﻧﻔﺮ با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و اعتبار آن با روایی محتوایی و پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری حاصل شد. در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته موانع و چالش های برنامه ریزی استراتژیک با 50 گویه، اجرای برنامه ریزی استراتژیک (Barisons, 2010) و نوآوری سازمانی (Ismail, 2002) بود که روایی محتوایی پرسشنامه موانع و چالش های برنامه ریزی استراتژیک با نظر متخصصان تأیید و پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ برای هر سه ابزار به ترتیب93/0، 91/0 و 94/0 حاصل شد. تحلیل داده های بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از آماره های توصیفی با نرم افزار Spss26 و تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart pls24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد موانع و چالش های اجرای برنامه ریزی استراتژیک در 5 مؤلفه اصلی (ﻣﻮاﻧﻊ ﻓﺮدی، ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﻣﺤﯿﻄﯽ، برنامه ریزی و مدیریت) و 50 شاخص بود. همچنین نتایج نشان داد ﻣﻮاﻧﻊ و چالش های برنامه ریزی استراتژیک ﺑر اجرای برنامه ریزی استراتژیک اثر ﻣﻌﻨﯽ دار(39/25=t) و ﻣﻌﮑﻮس با ضریب مسیر (74/0-) و اجرای برنامه ریزی استراتژیک نوآوری سازمانی اثر معنی دار (81/48=t) و ﻣﺜﺒﺖ با ضریب مسیر (84/0) وﺟﻮد داشت.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت نظام آموزش عالی برای افزایش نواوری سازمانی باید از برنامه ریزی استراتژیک مناسبی برخوردار باشد و جهت تحقق آن باید موانع و چالش های مختلف درون و برون سازمانی را اولویت بندی نماید
بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
277 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمان آموزش وپرورش استان سمنان در سال تحصیلی 99- 1398 و به تعداد 384 بوده است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 192 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس سطح شهرستان ها افراد انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته با 78 سوال بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط متخصصان و مدیران ارشد آموزش و پروش تایید شد. پایایی کل پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ 71/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافته ها: یافته های روش تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش به ترتیب در قالب هفت بعد عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه که در مجموع 19/92 درصد از کل واریانس پرسش نامه را تببین کردند. بر اساس یافته های آزمون همبستگی، عوامل محیطی اقتصاد آموزش وپرورش رابطه مثبت و معناداری داشتند ویافته های رگرسیون نشان داد که عوامل محیطی به میزان 8/35 درصد، متغیر اقتصاد آموزش وپرورش را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه موجب بهبود اقتصاد آموزش وپرورش و در نهایت تعلیم و تربیت مناسب نیروی انسانی و عامل اثربخش و انگیزشی در حوزه آموزش می شوند.
هنر و خیابان: دلایل دیوارنگاری غیررسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
131-150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به چرایی پیدایش وگونه شناسی گرافیتی یا دیوارنگاری غیر رسمی در فضای شهرهای ایران می پردازد. در این پژوهش گرافیتی به تمامی تصاویر یا حروف به کاربرده شده در اماکن عمومی بر روی سطوحی نظیر دیوارها یا پل ها و … که برای عموم قابل رویت (گاهی نیز غیر قابل رویت) است گفته می شود. البته باید به این نکته توجه داشت که این نگارندگان هیچ مجوزی برای عرضه هنرخود درفضای عمومی از هیچ نهادی دریافت نمیکنند و به صورت خود جوش و با صرف هزینه های شخصی به آن می پردازند. این پژوهش برای نخستین بار به روش نظریه زمینه ای انجام شده وبدین منظور در مدت زمان5 سال(از سال 1392 الی 1397 ) با 31 نفر از دیوارنگاران غیر رسمی در شهرهای تهران، شیراز ، مشهد، تبریز، مصاحبه های عمیق انجام شده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که پدیده دیوارنگاری غیر رسمی را می توان به دو گونه تفکیک کرد. اول : دیوارنگ اران خودبیانگر انگیزه اصلی این گروه از ترسیم دیوارنگاری غیر رسمی یا گرافیتی تولید هیجان، خودبیانگری ، دست یازیدن به یک کنش اجتماعی است و دوم : دیوارنگاران معترض .منظور گروه دیگری از جوانان ونوجوانان دیوارنگار است که آشکارا طالب حق خود بر شهرهستند و علاوه بر خود بیانگری، دیوارنگاری برایشان ابزاری است برای نقد وضع موجود جامعه ای که در آن زندگی می کنند.
شناسایی و بررسی عوامل مؤثربر کاهش فقر شیعیان در افغانستان بر اساس رویکردتحلیل سلسله مراتبی
حوزههای تخصصی:
فقر دارای آثاراقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جوامع بوده است. هدف این تحقیق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر کاهش فقر شیعیان در کشور افغانستان می باشد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شده و با بهره گیری از نرم افزار اکسپرت چویس عوامل مؤثر بر کاهش فقر رتبه بندی گردیده است. یافته های تحقیق درکشور افغانستان نشان می دهد که چهار عامل عمده در کاهش فقر شیعه ها در این کشور شامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاستی-حکومتی و فرهنگی می باشند که هر عامل دارای شاخص های مشخص می باشند و در مجموع 30 شاخص برای این چهار عامل شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد عامل سیاستی – حکومتی فقر با داشتن ضریب (0.469) در رتبه اول و معیار عامل اقتصادی فقر، عامل اجتماعی فقر و عامل فرهنگی فقر به ترتیب با داشتن ضریب (0.268 ، 0.152 و 0.112) به ترتیب در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار گرفته است. رتبه بندی شاخص های سی گانه چهار معیار اصلی، به طور کلی نشان می دهد که شاخص فساد اداری و سوء استفاده از قدرت در دستگاه های دولت، فرار سرمایه ها(به علت جنگ های خارجی و نزاع های داخلی) و کوتاهی دولت در تأمین اجتماعی، تأمین غذا، تأمین مسکن و بهداشت عمومی به ترتیب با بیش ترین وزن (0.102 ، 0.096 و 0.088) در رتبه اول تا سوم قرار گرفته اند.
سلامت جنسی در چنبره های اجتماعی و فرهنگی: مطالعه ای کیفی در میان زنان متاهل شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت جنسی و باروری یکی از ابعاد مهم و اما کمتر مطالعه شده سلامت عمومی به ویژه در حیات زنان در کشورهای در حال توسعه است که در دوره های معاصر به عنوان حقی انسانی و اجتماعی شناخته می شود. تجارب مربوط به سلامت جنسی، شامل؛ باورها، نگرش ها و رفتارهایی است که در ذات خود آموختنی و اجتماعی اند. پژوهش حاضر تلاش کرده تا با به کارگیری روش کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای تفسیری، عوامل زمینه ساز سلامت جنسی زنان متاهل را مطالعه نماید. برای این منظور، با 26 زن متاهل 20 تا 50 ساله در شهر تبریز مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام گرفته است. داده ها، با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای؛ باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. نتایج، ضمن معرفی سلامت جنسی به عنوان مسئله ای اجتماعی، نشان داد که زمینه های سلامت جنسی را ذیل مقوله هسته "چنبره" به معنی محدویت می توان فهمید. این چنبره ها شامل؛ آگاهی/اجتماعی شدن، کژکارکردی نهادی سلامت، نگرش جنسی جنسیتی، قشری گرایی در سلامت، فرهنگ سکوت، چنیره سنت/تقدیر، عدم حمایت اجتماعی، زیستی/روانشناختی و اقتصادی است. این چنبره هایِ محدویت در ابعاد مختلف ، می توانند موانعی جدی سر راه آگاهی و عملکرد مناسب زنان متاهل در زمینه سلامت جنسی ایجاد نمایند. نبود سلامت جنسی می تواند زمینه ای برای تهدید سلامت فردی، خانوادگی و اجتماعی قلمداد شود.
هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
243 - 268
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی تحقیق حاضر، معطوف به بررسی الگوها و تعیین کننده های هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی است. پرسش کلیدی تحقیق و ضرورت و اهمیت مطالعه آن ریشه در این واقعیت دارد که از یک سو جهان معاصر شاهد تحولات بنیادین در جهت گیری های افراد نسبت به ارزش های جامعه و خانواده است (ویلیام گود، 1963؛ گیدنز، 1373؛ اینگلهارت، 1977؛ ون دکا 1987؛ لشتاگه و سورکین، 2008؛ رولاند، 2012)؛ و ازسوی دیگر، تکنولوژی پیشرفته ارتباطی و رسانه ای با ایجاد «جامعه جهانی» (می یر، 2010) و «دهکده جهانی» (مک لوهان، 1964) سبب شده است تا این قبیل تغییرات ارزشی و نگرشی همه جوامع و افراد در سرتاسر جهان را دربرگیرد. آیا این اصل بر نقاط شهری و روستایی نیز صدق می کند؟ بدین معناکه آیا روستاییان و شهرنشینان نیز به یک نوع هم گرایی و هم سویی رسیده اند و رویکردهای جمعیت شناختی آنان کمابیش همانند و مشابه هم دیگر است؟ به طور خلاصه، نتایج این تحقیق نشان داده است که منطبق با «فرآیند جهانی شدن» منبعث از پیشرفت های تکنولوژیک در عرصه های ارتباطی و رسانه ای، شهرها و روستاها به طور چشمگیری با تغییرات بنیادین در جهت گیری های افراد نسبت به ارزش های جامعه و خانواده مواجه شده اند؛ به طوری که رویکردهای روستاییان و شهرنشینان نسبت به مؤلفه های جمعیت شناختی، مانند الگوهای ازدواج، فرزندآوری، طلاق و مهاجرت بیشتر به سوی یک نوع هم سویی و هم گرایی سوق پیدا کرده است. علاوه براین، نتایج این تحقیق بر این نکته اساسی نیز صحّه می گذارد که لازم است تا نقش و تأثیرات سایر عوامل تعیین کننده، مانند متغیر سن و سطح تحصیلات نیز موردتوجه و مطالعه قرار گیرد تا زمینه مطلوب برای شناخت هرچه بهتر و بیشتر هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی فراهم گردد.
رابطه فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی و استفاده از شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۵)
75 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به موضوع رابطه فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی و استفاده از شبکه های اجتماعی، در جامعه معلمان شهر اصفهان می پردازد. دموکراسی نوین مشارکتی، کاربرد نوآورانه رسانه های جدید، در جهت عمق بخشیدن به حکومت دموکراتیک از طریق تسهیل مشارکت مستقیم تر مردم، در تصمیم گیری های سیاسی است. شکل گیری فرهنگ سیاسی مشارکت بر مبنای فضای نوین ارتباطی، بین همه گروه های مختلف جامعه اهمیت دارد، اما شکل گیری این فرهنگ، بین معلمان، به دلیل نقش کلیدی آنان در فرایند جامعه پذیری سیاسی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی جامعه معلمان، بر بستر استفاده از شبکه های اجتماعی چگونه است؟ برای این مقصود، متغیرهای استفاده از شبکه های اجتماعی و فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی در جامعه معلمان شهر اصفهان، سال تحصیلی 97-1396، با روش پیمایش مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که رابطه بین فرهنگ دموکراسی مشارکتی با استفاده از شبکه های اجتماعی، در نمونه مورد بررسی با وجود قید "اعتماد به شبکه های اجتماعی"، رابطه ای معنادار و همسو است. به عبارتی، لزوماً استفاده از شبکه های اجتماعی منجر به ایجاد و یا افزایش سطح فرهنگ دموکراسی مشارکتی نمی شود، بلکه زمانی که مراجعه به شبکه های اجتماعی، به عنوان منبع آگاهی از اخبار و اطلاعات سیاسی، با اعتماد به این رسانه همراه شده، در ارتقای سطح فرهنگ دموکراسی مشارکتی پاسخگویان مؤثر بوده است.
دیگری و هراس اخلاقی؛ بازتولید بیگانه ستیزی و بیگانه هراسی در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم پاییز ۱۴۰۰شماره ۲۷
175-206
حوزههای تخصصی:
رسانه ها با بازنمایی «دیگریِ» بیگانه نقش مهمی در برساختن هویت های سیاسی و اجتماعی ایفا می کنند. در این مقاله کوشیده ایم تا نمود بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد واکاوی قرار دهیم. به این منظور آمریکا به عنوان بیگانه یا «دیگری» مهم انتخاب و بازنمایی سیاست های این کشور را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران موردمطالعه قراردادیم. ازآنجاکه بازنمایی «دیگری» در پیوند با «خود» معنا پیدا می کند سؤال اصلی تحقیق چنین طرح می شود؛ سیاست های آمریکا به عنوان «بیگانه» یا «دیگری» چگونه بازنمایی شده و از خلال بازنمایی دیگری، هویت «خودی» چگونه تعریف می شود. در این راستا بخش خبری ساعت 21 شبکه یک سیما به عنوان یکی از مهم ترین بخش های خبری سیما انتخاب و موردمطالعه قرار گرفت. رویکرد نظری تحقیق را پیرامون مبانی نظری مفهوم «بازنمایی»، «گفتمان»، «هویت» و نظریه «هراس اخلاقی» سامان دادیم. برای پاسخ به مسئله تحقیق نمونه ها، بر اساس مدلی تلفیقی از تحلیل گفتمان و نشانه شناسی موردمطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که گفتمان خبری شبکه یک در بازنمایی سیاست های آمریکا «دیگر هراسی» و «دیگر ستیزی» را بازتولید و در مقابل بر هویت خودی به عنوان هویتی «مبارز»، «انقلابی»، «آگاه» و... تأکید می کند.
بررسی فرآیند رفتاری دشمن در پروژه مأیوس سازی از نگاه دینی
حوزههای تخصصی:
مخالفان جمهوری اسلامی، پس از شکل گیری انقلاب اسلامی، همواره به دنبال ایجاد یأسی فراگیر در جامعه بوده و در این رهگذر همواره مدل زیستی و فکری مادی را به جامعه تزریق می نموده اند؛ چراکه سبک زندگی غربی و مادی، انسان را در نهایت به پوچی و ناامیدی سوق خواهد داد؛ از همین روی بوده که اگر جامعه بتواند در دامان خود افراد را پرورش دهد و شخصیت افراد موجود در خود را ارتقاء دهد، جامعه ی ایده آل و توأم با دینی محسوب می شود و ظرفیت افراد در دامان آن به هرز نخواهد رفت. در قرآن موارد مختلفی را می توان یافت که دشمنان در جنگ نرم با هدف ضربه زدن به جامعه اسلامی از آن استفاده می کنند. امروزه با توّجه به جایگاه انقلاب اسلامی در منطقه و جهان و پیشرفت های مختلف کشور، ضروری است راه های دشمن در مأیوس سازی جامعه مورد تحلیل قرار گیرد که بر اساس این ضرورت در این مقاله، نویسنده با روشی توصیفی تحلیلی به موضوع ورود نموده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که دشمن در فرآیندی پیچیده، سطوح مختلفی از جامعه اعم از فضای فکری، ابعاد معیشتی، گفتمان ارزشی و ... را هدف قرار داده تا مردم را نسبت به آینده و استقامت در این مسیر مأیوس سازد و اگر خواص جامعه، مسئولین و عقبه ی فکری، متوّجه این فرآیند نباشند، ناامیدی و سرخوردگی در سطح اجتماع فراگیر خواهید شد و دشمن از این مجرا، اهداف استعماری و فتنه جویانه ی خود را به دست خواهد آورد.
جدال با بی قدرتی در تجربه بیماری: روایت پژوهی مصرف کنندگان طب مکمل و جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال مصرف کنندگان خدمات سلامت به انواع طب های مکمل و جایگزین موجب تغییراتی شگرف در تجربه بیماری و پیوست های اجتماعی اقتصادی آن شده است. رفتارهای بازاندیشانه ای که با بهنجارترشدن طب بدیل، مشاهده می شود؛ در ایران کمتر موضوع پژوهش های اجتماعی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با به کارگیری روش روایت پژوهی، روند این رفتارها را در بازگویی تجربه بیماران، مطالعه می کند. بدین منظور، بیست ونه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه مفصلی در این زمینه داشته اند انجام و پس از بازنویسی به صورت روایت های خطی منسجم، با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شدند. بنا به یافته ها، «احساس بی قدرتی» یکی از مضامین پرطنین در تجربه بیماری است که در سه مقوله «بی قدرتی نهادی»، «بی قدرتی در روایت بیماری» و «بی قدرتی در فرآیند تجویز» بازنمایی می شود. بخشی از این احساس، بازنمودی ناگزیر از بی قدرتی پزشکان به واسطه تزلزل جایگاه علم است. نتایج نشان می دهد که اعمال اقتدار ناهمگن نهادهای بالادستی حوزه سلامت، بدون در نظرگرفتن فهم بیماران از فرآیند درمان، زمینه ساز ناکامی سیاستگذاری های سلامت در قبال طب های غیررایج شده است. مدیریت این میدان به نفع سلامت حداکثری، تنها از مسیر به رسمیت شناختن نیاز بیماران به داشتن رابطه ای متوازن با کادر درمان و اهتمام به توجیه بیمار نسبت به عوارض داروهای تجویز شده میسر است.
تبیین و تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه با تکیه بر نظریه اعتماد پیوتر زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در دوره صفویه بویژه درعهد شاه عباس اول ( 1038-978 ق / 1629-1571م ) رشد سیاسی، فرهنگی واقتصادی قابل توجهی را تجربه کرد.لذا با توجه به اهمیت اعتماد و سرمایه اجتماعی درتوسعه پایدار، در این جستار تلاش شده است با تکیه برنظریه اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی ایران اواخر دوره صفوی بررسی شده و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا نظام اقتصادی ایران دوره صفویه امکان و ظرفیت های فرهنگی-اجتماعی لازم جهت استمرار رونق اقتصادی و حتی گام نهادن در مسیر نظام سرمایه داری را داشته است ؟ بر این اساس در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی از طریق بررسی و تحلیل شاخصه های اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه مورد واکاوی قرارگرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رواج ترکیبی از عوامل زمینه ای اجتماعی و فرهنگی همچون تقدیرگرایی، فساد مالی، رشوه، نفاق، حال گرایی و عدم خطر پذیری به عنوان کاهنده های اعتماد وسرمایه اجتماعی در این دوره عمل کرده اند. از این رو چنین می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی پایین ظرفیت لازم را برای ورود ایرانیان به مدار توسعه فراهم نمی کرد.