فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری اجتماعی و اجرای برنامه های رفاهی در کشور ما فقط چند دهه سابقه دارد. پس از انقلاب اسلامی و حین جنگ تحمیلی توجه به کاهش آسیب جنگ بر روی خانواده های رزمندگان آسیب دیده از جنگ مدنظر قانون گذاران و سیاست گذاران کشور قرار گرفت و قوانین و آیین نامه های متعددی به تصویب رسید. در این تحقیق درصددیم تا مضمون های اصلی و سرمشق و الگوی سیاست اجتماعی معطوف به ایثارگران در ایران را آشکار کنیم. نتایج تحلیل اسناد بالادستی بخصوص قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران به روش محتوای کیفی و تحلیل مضمون، نشان می دهد که حمایت اجتماعی از خانواده های ایثارگران به شکل پرداخت مستمری و حمایت های مالی، تبعیض مثبت به نفع ایثارگران و تبلیغ فرهنگ ایثار و شهادت مضامین اصلی سیاست اجتماعی معطوف به ایثارگران در ایران است. رویکرد تبعیض مثبت در تعیین گروه هدف و سطح نیازهای آن ها و برنامه های توانمندسازی و خوداتکایی دارای اشکالاتی است که اثربخشی سیاست اجتماعی معطوف به ایثارگران را کمرنگ می سازد.
وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سالمندان استان ایلام در 4 دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
96 - 117
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سالمندی جمعیت پدیده نوینی در کشورهای جهان است؛ البته تجربه این پدیده در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تفاوت دارد؛ به گونه ای که سریع ترین رشد سالمندی مربوط به کشورهای در حال توسعه است. رشد جمعیت غیرفعال آثار نامطلوبی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد؛ زیرا جمعیت جوان و سالخورده بیش از آنکه تولیدکننده باشد، مصرف کننده و درنتیجه وابسته به جمعیت فعال و شاغل است. در این مقاله، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سالمندان استان ایلام بررسی شده است. روش: از روش تحقیق تحلیل ثانویه داده ها و بهره گیری از اطلاعات سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان ایلام طی سال های 1355-1395 برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش استفاده شده است. یافته ها: جمعیت 65 ساله و بیشتر استان ایلام از 03/4 درصد در سال 1355 به 61/5 درصد در سال 1395 افزایش پیدا کرده و میانه سنی جمعیت استان بین 15 تا 29 سال نوسان داشته است. بیشترین مقدار آن نیز مربوط به سرشماری سال 1395 و کمترین آن مربوط به سال 1365 بوده است. نسبت جمعیت سالمند مناطق روستایی از 81 درصد در سال 1355 به 43 درصد در سال 1390 کاهش یافته و نسبت وابستگی سالمندان در سال 1365 به کمترین مقدار رسیده است. درصد باسوادی سالمندان استان در سال 1365 حدود 8 درصد بوده که در سال 1395 به 29 درصد رسیده است. نتیجه گیری: در مجموع شاخص های میانه سنی، ضریب سالمندی و میزان سالخوردگی نشان می دهند که ساختار جمعیتی استان ایلام در سال 1385 وارد مرحله میانسالی (رو به سالخوردگی) شده است و در حال بهره مندی از سود جمعیتی اول است.
شناخت هویت های معاصر و فرزند ناخواهی در میان زوجین جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
125 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه نگرش به پدیده فرزند در دنیای کنونی می باشد. در دنیای کنونی، شاهد تحول و تغییر در همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی هستیم. دگرگونی هایی که ناگزیر و لازمه جهانی ست که ما را در بر گرفته است. از این رو بسیاری از نقش های جنسیتی و منابع هویتی از قبل موجود، اولویت خود را برای انسان مدرن امروزی از دست داده و امکان های جدیدتری را برای عرضه خود و احساس ارزشمندی در اختیار او قرار داده است. نگرش زوجین به فرزند، به همان اندازه که یک تصمیم و انتخاب فردی و یا زناشویی است، می تواند یک برآمده از تغییر هویت زوجین در عصر جدید می باشد که در هر دو صورت (خواستن یا نخواستن فرزند )، پیامدهای متفاوت تری بر زوجین دهه اخیر نسبت به زوجین نسل های قبل را در بر خواهد داشت. روش این نظریه داده بنیاد می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 18 نفر از زوجین جوان می باشد. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دسترس و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، تعیین گردیده است. بر اساس نتایج پژوهش، دو پدیده محوری " توافق ناپایدار یک طرفه" و " تقدم رهابودگی به تقیّد"، به عنوان پدیده های محوری و پدیده انتخابی " سیّالیت هویت" به عنوان پارادایم اصلی انتخاب گردید. از علل این پدیده، هویت بازاندیشی شده و خودآگاهی فرآیندی می باشد که در پیامد آن پذیرش اجتماعی فرزند نا خواهی در جامعه می باشد.
آسیب شناسی اجتماعی در محلات کم برخوردار؛ مطالعه موردی: محله انجیراب گرگان
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
37-48
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله، شناسایی وجود انواع گونه های آسیب های اجتماعی و میزان شیوع و مبتلابودن محله به این آسیب ها می باشد. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای با حجم نمونه، 406 نفر است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و استخراج گردیده است. جهت بررسی تفاوت میانگین شاخص های پنج گانه در بین مردان و زنان از آزمون t.test و در مورد گروه های سنی مختلف، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است که تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. میانگین به دست آمده برای شاخص آسیب اجتماعی برابر با 28/30 بوده که در سطح کم قرار می گیرد. میانگین شاخص مواد مخدر و مشروبات الکلی 23/14و در سطح متوسط، شاخص خشونت 83/9 و در سطح کم، میانگین شاخص آسیب جنسی 18/1 و در سطح کم و شاخص آسیب اجتماعی حوزه کودکان برابر با 03/5 می باشد که در سطح کم قرار دارد. به جز شاخص مواد مخدر و مشروبات الکلی که به سطح متوسط نزدیک است سایر شاخص ها در سطح پایینی قرار دارد. توانمندسازی جامعه محلی، ارتقاء مشارکت اجتماعی و ارتقاء سرمایه اجتماعی از جمله راهکارهای موثر در کاهش آسیب های اجتماعی در این محله است
نوسازی و تغییرات اجتماعیِ نهادی ناشی از آن در ایران از اواخر حکومت قاجار تا اواخر پهلوی اول
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
57-68
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به بررسی نوسازی و تغییرات نهادی آن در عصر پهلوی اول می پردازد. نوسازی اغلب مفهوم تغییر را به ذهن متبادر می کند. این نوشتار سعی می کند ابتدا به مفهوم نوسازی و چگونگی پیدایش آن در غرب بپردازد و سپس عناصر بنیادین نوسازی در ایران را بیان کند. این مقاله در پی پاسخ دادن به این سوالات است که تغییرات ناشی از نوسازی در ایران چه تغییراتی بوده است، چگونه و توسط چه کسانی انجام شده است و نهایتا تا چه اندازه موفق بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نوسازی راه های متفاوتی را در غرب و ایران طی کرده است. به گونه ای که در ایران بانیان نوسازی گاه در تضاد با بنیان های فکری نوسازی قرار می گرفتند.
نگرش خبرگان دانشگاهی به تعامل دانشگاه و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تعامل دانشگاه با جامعه، در کنار دو کارکرد اصلی نظام آموزش عالی، یعنی؛ آموزش و پژوهش، بر نقش اجتماعی دانشگاه ها در پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه در سطوح مختلف، دلالت دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی نگرش خبرگان دانشگاهی در خصوص چالش های پیش روی تعامل دانشگاه با جامعه؛ با استفاده از رویکرد آمیخته و روش کیو بوده است. جامعه آماری پژوهش را هجده نفر از صاحب نظران، خبرگان و اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مختلف در سطح کشور تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید. علت اصلی این انتخاب نیز، تخصص، تجربه آکادمیک و تألیفات خبرگان در حوزه آموزش عالی در نظر گرفته شده است. در بخش کیفی پژوهش، با استفاده از 18 مصاحبه صورت گرفته، فضای گفتمان حاصل گردید و با استفاده از نظرات و دیدگاه های آنان، گزینه های کیو و در ادامه آن، مجموعه کیو به دست آمد. همچنین، در بخش کمی نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS داده های به دست آمده در بخش کیفی، مورد تحلیل قرار گرفت که درنهایت، هفت نگرش اصلی، در این زمینه، شناسایی گردید.
ثبت و تحلیل نقش ستارگان موسیقی پاپ و رپ ایرانی در هویت یابی و جامعه پذیری هواخواهان نوجوان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام (موردمطالعه: امیرحسین تتلو و سید حسین موسوی (ملقب به تهی))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
101 - 126
حوزههای تخصصی:
در ایران ستارگان موسیقی پاپ و رپ تأثیرات خاصی بر جماعت های هواخواه جوان و نوجوان از حیث هویت یابی، سبک زندگی و الگوهای مصرفی بر جای گذاشته اند. هدف پژوهش پیش رو ثبت و تحلیل نقش ستارگان موسیقی پاپ و رپ ایرانی در هویت یابی و جامعه پذیری هواخواهان نوجوان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بود. این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد کیفی قوم نگاری مجازی صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که به طورکلی تتلو و تهی از شگردهای رسانه ای متفاوتی برای اثرگذاری بر هواخواهان نوجوان استفاده کرده اند. نمایش زندگی خصوصی خود در اینستاگرام و مورد خطاب قرار دادن فالوورهایش به عنوان تتلیتی، به کاربردن الفاظ زشت و خارج از عرف و کنش های هنجارگریز بخشی از شگردهای رسانه ای «تتلو» برای اثرگذاری بر جماعت هواخواه بوده است. این در حالی است که «تهی» به میانجی شگردهای رسانه ای دیگری نظیر برقراری ارتباط گرم و صمیمی با هواخواهان و در معرض دید گذاشتن قلمرو خصوصی زندگی خویش سعی کرده است بر هواخواهان خویش اثر بگذارد. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که پاسخگویی هواخواهان به نیازهای روان شناختی و عاطفی از مهم ترین علل هواخواهان برای گرایش به موسیقی پاپ و رپ و ستاره های موسیقی در این ژانر است. ذائقه موسیقایی جوانان به تأسی از عادت واره شان به دنبال برطرف کردن خلأهای روانی است که این امر در جهان موسیقای خیالی به امری ممکن و در دسترس بدل می شود. درواقع، علاقه جوانان به سبک موسیقی خاص و آهنگ های خاص، درنهایت، به خود ستاره موسیقی تسری پیدا می کند و در درازمدت این امر به پیروی از کنش ها و گفتارهای ستاره موسیقی محبوب خود منجر می شود.
تحلیل جامعه شناختی دنیای هنر فرش (مورد مطالعه: منطقه اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 54
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از نظریه دنیای هنر هوارد بکر، دنیای هنر فرش اراک شناسایی و تحلیل شود. بکر معتقد است برای فهم جامعه شناسانه هنر، باید هنر را فعالیتی جمعی ببینیم. در این مقاله موضوع جمعی بودن فعالیت هنری، در مورد هنر فرش منطقه اراک مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق کیفی بوده و گردآوری اطلاعات در آن به روش میدانی و اسنادی انجام شده است. به منظور گرد آوری تصاویر قدیمی فرش و سایر داده های اطلاعاتی، از کتاب های تخصصی، گزارش ها، منابع مکتوب و پایگاه های اطلاعاتی معتبر استفاده شد. در بخش میدانی، طی چندین سفر به کانون های مهم بافت در منطقه، گفتگوهایی با طراحان، بافندگان، فروشندگان و کارشناسان فرش اراک، پیرامون ویژگی های هنری و فنی بافت، معانی نقوش و همین طور باورها و مناسک و روابط اجتماعی مرتبط با فرش در جامعه و فرهنگ انجام شد.مطالعه بر روی سه حوزه تولید، توزیع و مصرف هنر فرش اراک و روابط میان آنها، نشان داد که نه تنها تولید فرش، یک فعالیت هنری جمعی است، بلکه هر یک از مشارکت کنندگان در این دنیای هنر به اندازه سهم خود بر روی محصول نهایی که همان فرش است، اثر گذاشته و شکل و معناهای نهفته در آن را تعیین می کنند. همچنین، این هنر نه تنها در دل جامعه بوجود آمده و بنابراین از آن متاثر است، بلکه به واسطه رابطه تعاملی و متقابل تنگاتنگی که با جامعه دارد، بر آن تاثیر هم می گذارد.
موانع پیاده سازی سیاست های فرهنگی در ایران (با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
75 - 104
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی یکی از مهم ترین مراحل سیاستگزاری و برنامه ریزی فرهنگی به شمار می رود و بنا به تجربه جهانی، موانع اجرایی می توانند باعث شکست در برنامه ها و سیاست های بالادستی شوند. این پژوهش به بررسی موانع اجرای سیاست های فرهنگی در ایران با رویکرد بازیگرمحور می پردازد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که مهم ترین موانع اجرایی سیاست های فرهنگی کدام اند. به این منظور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان یک سند سیاستی رسمی و بالادستی مهم در حوزه فرهنگی انتخاب شد که بیش از نه سال از اجرای آن می گذرد و مطابق برآوردها، اجرای آن با تأخیر مواجه شده است. نظریه های این پژوهش شامل نظریه تکثرگرایی با رویکرد بازیگرمحور است؛ روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته است و داده های آن عمدتاً با بررسی اسنادی و مصاحبه عمیق با 40 نفر از خبرگان مسائل آموزشی و تربیتی کشور به دست آمده است. در گام اول، 65 بازیگر مهم و مؤثر و مرتبط با اجرای سند تحول شناسایی شدند، سپس تعداد آن ها به 14 بازیگر کلیدی تقلیل یافت. در مرحله بعد با تحلیل مواضع، راهبردها و اقدامات بازیگران کلیدی، جهت گیری هرکدام نسبت به اجرای سند مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد اکثر بازیگران اهتمام جدی نسبت به اجرای سند تحول بنیادین ندارند و لذا نمی توان امیدی به اجرای سند در افق پیش رو داشت. درنهایت، پیشنهادهایی به منظور اتخاذ رویکردهای تعاملی و مشارکتی برای جلب مشارکت تمامی بازیگران مرتبط با اجرای سند از سوی نهاد اصلی و مرجع (دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش) ارائه شده است.
پدیدارشناسی تجارب بی عدالتی آموزشی و پژوهشی دانشجویان مبتنی بر رویکرد قابلیت (مطالعه موردی: یک دانشگاه جامع دولتی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بی عدالتی های آموزشی و پژوهشی موجود نسبت به دانشجویان در حین تحصیل بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. به این منظور، از رویکر کیفی پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش، دانشجویان یکی از دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد 20 دانشجو طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری معیار انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. روایی محتوایی ابزار مصاحبه توسط متخصصان موضوع و پایایی آن نیز با روش پایایی بین دوکدگذار با ضریب %78 مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها نیز، روش تحلیل مضمون فان کام به کار گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بی عدالتی آموزشی هشت مضمون اصلی و 45 مضمون فرعی و بی عدالتی پژوهشی پنج مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی داشت. مضمون های اصلی بی عدالتی در زمینه آموزشی، شامل ضعف اساتید در یاددهی، جدی نگرفتن درس و آموزش، انتقادپذیری پایین اساتید، بی ضابطه بودن ارزیابی دانشجویان، تخریب انگیزه دانشجو، تحقیر دانشجو، به رسمیت نشناختن تنوع دانشجویان، و محدود بودن امکان دسترسی به استاد بودند. در زمینه پژوهشی نیز، مضمون های اصلی بی عدالتی شامل تبعیض در پذیری دکتری، ایجاد محدودیت در همکاری با اساتید، ضعف و تبعیض در ارائه راهنمایی علمی، نگاه ابزاری به دانشجو، و مشکلات تأمین منابع مورد نیاز پژوهش ها می شدند. این بی عدالتی ها به عنوان عواملی هستند که تأثیرات منفی بر ایجاد و تقویت قابلیت های اساسی دانشجویان، یعنی احترام و کرامت، دانش و تخیل، انسجام عاطفی، آمادگی یادگیری، صدا، داشتن آرزو، استدلال عملی، و روابط و شبکه های اجتماعی می گذارند.بحث و نتیجه گیری: برگزاری کارگاه های آموزشی برای اساتید با موضوع عدالت آموزشی و پژوهشی، افزایش تنوع اساتید و محتوای آموزشی ارائه شده متناسب با تفاوت های دانشجویان، توجه به نظرات دانشجویان در مسائل مختلف دانشگاه و رسیدگی به اعتراض های آنان، راهکارهایی هستند که برای رفع بی عدالتی های موجود توصیه می شوند.
ارائه مدل روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
320 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به آزمون مدل پژوهش حاضر پرداخته و روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی را بررسی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400تشکیل دادند که تعداد آن ها بنابر گزارش آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی مذکور برابر 36858 نفر بود. حجم نمونه برابر 150 نفر (18 نفر برای هر 8 متغیر) برای هر یک از گروه ها(دختر و پسر) و در کل 300 نفر برای تأمین معناداری همبستگی پیشنهاد شد. در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات از 4 پرسشنامه ادراک از جو کلاس، پرسشنامه دانش و مهارت اموزشی، پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری و پرسشنامه سنجش اضطراب ریاضی استفاده شد. مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش دردو بخش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با روش کوواریانس محور و به کارگیری نرم افزار LISREL ارزیابی قرار گرفته شدند.یافته ها: با استفاده از آزمونهای مدل ساختاری نشان داده شد که ادراک جو کلاس با مقدار 9768/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9597/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. ادراک جو کلاس با مقدار 1596/2 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9697/1- تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد. خودتنظیمی با مقدار9674/1 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده ادراک جو کلاس بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، ادراک جو کلاس بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد خودتنظیمی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد
Exploring the Dimensions and Components of Empowerment and Promoting the Position of Female Educational Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to explore the dimensions and components of empowerment and promote the position of female educational managers. Methodology: The present study was a qualitative research of contractual content analysis. The sample size included 27 written documents related to the research topic and 19 interviews with academic experts, successful educational administrators and senior administrators who were selected by purposive sampling method. Semi-structured interviews were used to collect data. To analyze interview information and documents; Inductive and content analysis methods were used. Findings: Findings from the analysis of interviews and documents showed components and dimensions to empower and promote the position of female educational managers in the field of information 3 dimensions (general, educational and managerial information), in the field of self-personality 2 dimensions (existential personality) Manager and interpersonal personality), in the political field 2 dimensions (government view and qualification), in the field of management attitude 3 dimensions (human relations management, special knowledge management and performance and efficiency), in the environmental field 4 dimensions (information from the environment, View of society, family and environmental impact) and in the economic sphere there is only one dimension of credit. Conclusion: The results showed that the most important components and dimensions for empowerment and promotion of female educational managers are: information field, personality, political, managerial, environmental and economic attitudes, respectively
تفسیر مردان از تغییر نقش خود در خانواده: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر و موازی با تحولات فرهنگی، اقتصادی و فناوری، نقش های جنسیتی درون خانواده نیز دگرگون شده است. این پژوهش با هدف مطالعه ی تغییر نقش مردان در خانواده با توجه به تفسیر و تجربه خود مردان انجام شد. برای اجرای تحقیق، از روش تحقیق نظریه ی داده بنیاد(گراندد تئوری) استفاده کردیم. میدان مطالعه، شهر یزد بوده و در فرایند گردآوری داده ها، 30 نفر مرد ساکن یزد با روش نمونه گیری هدفمند و دردسترس در تحقیق مشارکت داشتند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و از کدگذاری نظری برای تحلیل داده ها استفاده کردیم. در کدگذاری اولیه 34 مفهوم از مصاحبه ها استخراج و در آخر ۵ مقوله ی اصلی ساختیم. براساس یافته ها، نقش مرد در خانواده شامل فرایند گذار به برابری و دموکراتیزه شدن است و سایر اعضای خانواده نقش برجسته تری در ساختار قدرت پیدا کرده اند. مردان از تعریف نقش سنتی خود فاصله گرفته و به دگرگونی ذائقه ی مردانه و محدودسازی خویشتن پرداخته اند. رسانه ، آموزش، شهرنشینی، اشتغال زنان و سبک زندگی مصرف گرایانه ی معاصر، از جمله شرایطی است که زمینه ی این تحول را فراهم کرده است. سیطره ی مادی گرایی، سهم خواهی شرکای نقش و معنا سازی نوین از مردانگی از جمله پیامدهای این تغییرات است.
پدیدارهای وجودی در خیانت زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
483 - 513
حوزههای تخصصی:
تبیین چرایی گرایش به خیانت زناشویی به ویژه در افراد دارای بنیه های دینی و مذهبی، صرفاً با تأکید بر<strong> </strong>عواملی نظیر نارضایتی عاطفی _ جنسی و یا تعارض زناشویی<strong>، </strong>نوعی سطحی نگری است<strong>. </strong>هدف این پژوهش واکاوی پدیدارهای وجودی در خیانت زناشویی مردان بود.<strong> </strong>روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پژوهشگر از میان مردان متأهلِ دارای تجربه خیانت زناشویی در شهرستان شاهین دژ 18 نفر را برای مشارکت در پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار داد. مصاحبه ها با استفاده از روشِ تحلیلِ پدیدارشناسی تفسیری دیکلمن و همکاران تحلیل شدند. واکاوی تجربیات زیسته این افراد منجر به شناسایی شش زیرمضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله ارزشی و پوچی گریزی) و یک مضمون اصلی (از خودبیگانگی وجودی) شد.<strong> </strong>آشکارسازی این عوامل ضمن افزایش اطلاعات و آگاهی درباره چرایی شکل گیری و تشدید خیانت زناشویی از دیدگاه وجودی،<strong> </strong>نشان داد که افزایش بینش فرد نسبت به ماهیت خود و کاهش بیگانگی با ابعاد آن، از جمله لازمه هایی است که تحقق آن می تواند تا حد زیادی از تمایل فرد به تجربه خیانت زناشویی بکاهد.
تحلیل جامعه شناختی سالمندآزاری (با تاکید بر پدیده سالمندی در شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
86 - 107
حوزههای تخصصی:
با استفاده از نظریه زمینه ای، سالمندآزاری در شهر تهران بررسی شد تا الگوی مناسبی جهت ارتقاء کیفیت سالمندی ارائه شود. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از سالمندان بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . جامعه آماری پژوهش را مراجعه کنندگان به پزشکی قانونی، اورژانس اجتماعی و ... تشکیل می داد . ضمن انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با جامعه آماری ، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری بازگردآوری و از بطن آنها مقوله هایی استخراج گردید . سپس در مرحله کدگذاری محوری ، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین شرایط ّعلی ، پدیده محوری ، مقوله راهبردی ، شرایط محیطی ، مقوله واسطه ای و مقوله پیامدی در قالب پارادایم تعیین شد . در ادامه و در مرحله کدگذاری گزینشی ، اجزای پارادایم کدگذاری تشریح ، سیر سالمندآزاری ترسیم و نظریه خلق شد. یافته های نتایج پژوهش ، 6 مؤلفه اصلى و 39 زیرمؤلفه را براى سالمندآزاری استخراج و آنها را در قالب الگوی نظرى بر مبناى نظریه داده بنیاد ارائه نموده است. نتیجه گیری یافته های پژوهش ضمن اشاره به نیازهای بهداشت روانی و جسمانی و مسائل خانوادگی ، هیجانی ، سالمندان آزار دیده به شناخت و مفهوم پردازی متغیرهای مختلف مؤثر بر زندگی این سالمندان براساس نظریه داده بنیاد تأکید می کند.
تحلیل نگرش صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی درباره عوامل مؤثر بر بی موبایل هراسی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
103 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی کمّی (آمیخته) پیش رو به منظور تحلیل نگرش صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی درباره عوامل مؤثر بر بی موبایل هراسی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. ابتدا، با رویکرد کیفی و روش تحلیل داده بنیان، ویژگی ها و مؤلفه ها را استخراج کردیم. بر این اساس، با 22 نفر از استادان و نخبگان دارای سابقه تدریس و پژوهش در حوزه رسانه، علوم ارتباطات اجتماعی و جامعه شناسی ارتباطات مصاحبه عمیق انجام شد. تحلیل داده بنیان داده های بخش کیفی به استخراج 72 مفهوم، 6 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی منجر شد که بیشترین تأکید بر چهار مؤلفه اصلی (عوامل فردی و خانوادگی؛ عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی؛ عوامل مداخله گر و نقش رسانه ها) در بروز پدیده بی موبایل هراسی بود. در مرحله دوم، برای سنجش یافته های بخش کیفی (چهار عامل بروز پدیده بی موبایل هراسی)، از رویکرد کمّی و روش پیمایش استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمّی پرسش نامه استاندارد، محقق ساخته و موردتأیید خبرگان با 40 سؤال بود که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. واحد تحلیل در بخش کمّی دانشجویان هستند. پس از آزمون فرضیات، وجود رابطه میان عوامل عدم خودآگاهی و اضطراب، عدم اعتماد به نفس، خودنمایی، سواد رسانه ای، وابستگی به تلفن همراه هوشمند و فضای مجازی، کتاب خوانی، مهارت و خودکنترلی با بروز پدیده بی موبایل هراسی تأیید شد.
بررسی نقش و جایگاه فعالان زن حوزه رسانه در ترویج فرهنگ ایثار
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش و جایگاه فعالان زن حوزه رسانه در اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار انجام شده است. روش تحقیق مبتنی بر فن تحلیل محتوای کمی است و جامعه آماری شامل کلیه پست ها و مطالب ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه در زمینه ایثار و شهادت در شبکه اجتماعی اینستاگرام در نیمه نخست سال 1399 است. با توجه به محدودیت جامعه آماری، از روش تمام شمار استفاده شده و از این رو کلیه مطالب و محتوای مطرح شده در حوزه فرهنگ ایثار در پست های ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه به عنوان نمونه آماری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های آماری بیانگر آن است که بین نوع مطالب و محتوای ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه در خصوص فرهنگ ایثار و میزان استقبال کاربران از این مطالب ارتباط معناداری وجود دارد. در این راستا، بین نوع متن (ساده، شعر، نقل قول و...) و میزان استقبال کاربران رابطه معناداری مشاهده می شود. علاوه بر این، نوع تصویر ارائه شده (عکس، فیلم، کلیپ و ...) و استقبال کاربران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین هشتگ های استفاده شده در این پست ها و میزان استقبال کاربران ارتباط معناداری مشاهده می شود. در مجموع، به عنوان یک دستاورد کلی از پژوهش حاضر می توان گفت که محتوا و مطالب ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه قادر است زمینه های توجه و نگرش کاربران در خصوص فرهنگ ایثار را فراهم نماید و در نتیجه بر ترویج این فرهنگ در جامعه اثرگذار باشد.
مباحث معرفتی تاریخ از دیدگاه آیت الله معرفت
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵ ویژه تاریخ اسلام
29 - 60
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی تاریخی، بخشی مهم از فلسفه علم تاریخ است که دانشی درجه دو به حساب می آید. این دانش به معرفت تاریخی و آنچه درنتیجه ارتباط متقابل و برداشت های مورخان با واقعیت های تاریخ حاصل می شود می پردازد. فلسفه انتقادی تاریخ، سازوکار پیدایش و تحول علم تاریخ را مدنظر دارد. در مباحث معرفتی تاریخ، مسائل متعددی مطرح است. این مقاله به بررسی برخی مباحث این دانش از دیدگاه آیت الله معرفت می پردازد. آیت الله معرفت، قرآن پژوه و مفسر عصر حاضر است که در لابه لای مباحث تخصصی خود از مباحث معرفتی تاریخ هم یادکرده است. مسائلی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد عبارت اند از امکان شناخت تاریخی، عوامل مؤثر در شناخت بهتر تاریخ، موانع مؤثر بر شناخت بهتر تاریخ، واقع نمایی تاریخی گزاره های وحیانی و هرمنوتیک و فهم معرفت تاریخی.
جستاری بر تجربه های زیسته استادان و دانشجویان در کلاس های مجازی در دوره کرونا؛ مطالعه موردی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
119 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه های زیسته استادان و دانشجویان در کلاس های مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دربردارنده همه استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقه شرکت در کلاس های مجازی را هم زمان با شروع بیماری کرونا داشته اند، یا اینکه در طول این دوران، در کلاس های یادشده تدریس کرده اند. پژوهشگر، پس از انجام مصاحبه با 31 دانشجو و استاد دانشگاه کردستان، به اشباع نظری دست پیدا کرد. یافته های این پژوهش، نشان داد که کلاس های مجازی، در مقایسه با شکل پیشین کلاس ها، سبب زوال و از دست رفتن موقعیت ها، کارکردها، و نقش های پرشماری در عرصه نهاد دانشگاه شده اند. به نظر بسیاری از دانشجویان، با محروم شدن دانشجو از فضای فیزیکی، امکان تعاملات و گفت وگوهای رخ داده بین طرفین (دانشجو/ دانشجو، دانشجو/ استاد و استاد/ استاد) به گونه ای غم انگیز از بین خواهد رفت و جای خود را به نوعی فرایند مکانیکی و بانکی انتقال مطالب و مواد آموزشی از یک منبع فرستنده به پیام گیرنده خواهد داد؛ فرایندی که سرانجام، پیامدهای منفی ای برای نحوه یادگیری، خلاقیت، فعالیت، و توانمندی دانشجویان خواهد داشت. به نظر استادان نیز شکل گیری و همه گیر شدن این کلاس ها در ایران، موجب تغییر نقش استادان در کلاس های مجازی می شود و آن ها از مخزن داری اطلاعاتی در حالت خوش بینانه به حامیان دانش تبدیل می شوند. به نظر بسیاری از استادان، یکی دیگر از آسیب های ناخواسته این نوع کلاس ها، از بین رفتن تعاملات و گفت وگوها، بین اعضای جامعه علمی (کنشگران علمی) دانشگاه است.
نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
685 - 703
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.